فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
الگوی پیش بینی هوش معنوی بر پایه سبک های اسنادی و خود کنترلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین الگوی شاخص های هوش معنوی با توجه به نقش سبک های اسنادی و خود کنترلی بود. از این رو، 372 دانشجوی به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و مقیاس های سبک های اسنادی سلیگمن، خود کنترلی تانجنی و هوش معنوی کینگ را تکمیل نمودند. در بررسی یافته ها از شیوة تحلیل مسیر و روش بیشینة احتمال بهره گرفته شد. یافته ها نشان دادند که سبک اسناد بیرونی و پایدار موفقیت و سبک اسناد پایدار و کلی شکست، از طریق خود کنترلی به ترتیب پیش بینی کنندة افزایش و کاهش تفکر انتقادی وجودی می باشند. همچنین مسیرهای مستقیمی نیز بین اسناد بیرونی موفقیت، تفکر انتقادی وجودی و تولید معنای شخصی، اسناد پایداری موفقیت و آگاهی متعالی، اسناد کلی موفقیت و بسط هوشیاری وجود دارند. مدل مفهومی حاضر نشان می دهد که بررسی نوع رویکرد اسنادی فرد در رویدادهای مختلف زندگی، در روشن شدن فرایند خودکنترلی و در تبیین هوش معنوی سودمند خواهد بود.
اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی در دانشآموزان دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی و ابعاد آن در دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر یزد بود. جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهر یزد در سال تحصیلی 95-1394 بودند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. بدین منظور 30 دانش آموز با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون -گلیزر بود. آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو طی ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش فلسفه بر تفکر انتقادی و ابعاد آن (استنباط، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال های منطقی) مؤثر است و باعث بهبود آن ها شده است.
رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، اضطراب آزمون) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی (متوسطه اول) شهر اردبیل بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش، 75 دانش آموز به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی متغیرهای پژوهش از مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، مقیاس انگیزه پیشرفت (AMQ) هرمنس و مقیاس اضطراب امتحان اهواز استفاده شد. معدل کل دانش آموزان در ترم قبلی نیز به عنوان شاخص برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. تحلیل چند متغیری رگرسیون نشان داد، متغیرهای انگیزش تحصیلی (001/0> P)، خودکارآمدی (001/0> P) و اضطراب آزمون (05/0> P) به ترتیب پیش بین های معناداری برای عملکرد تحصیلی هستند. همچنین بین خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و اضطراب آزمون ضریب همبستگی معناداری به دست آمد. به نظر محققان شایسته است معلمان و مربیان با فراهم آوردن شرایط مناسب برای افزایش انگیزش تحصیلی، رشد خودکارآمدی و تنظیم اضطراب آزمون به دانش آموزان فرصت بیشتری برای یادگیری فراهم آورند. همچنین توانمندسازی مشاورین مدارس در جهت تشخیص و ارائه خدمات روان شناختی از اهمیت اساسی برخوردار است. بنابراین نتایج حاصل می تواند تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای دانش آموزان داشته باشد.
تاثیر تعلیم تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: بسیاری از صاحب نظران معتقدند که آموزش تفکر انتقادی در فعالیت های اجتماعی و به خصوص تعاملات افراد موثر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان پزشکی انجام شد.
روش ها: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون در سال 1392 انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پزشکی سال اول دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بودند که از بین آنها 200 نفر (100 نفر برای گروه کنترل و 100 نفر برای گروه آزمایش) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. میزان مهارت های اجتماعی دانشجویان از طریق پرسش نامه استانداردشده ﻣﺎﺗﺴﻮن در مراحل پیش آزمون و پس آزمون (بعد از آموزش تفکر انتقادی) مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز کوواریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: آموزش تفکر انتقادی بر افزایش مهار ت های اجتماعی مناسب (003/0=p)، کاهش مهارت های اجتماعی نامناسب (005/0=p)، کاهش تکانشی عمل کردن و سرکش بودن (002/0=p)، برتری طلبی (044/0=p) و افزایش رابطه با همسالان (0001/0=p) تاثیر معنی داری داشت.
نتیجه گیری: آموزش تفکر انتقادی بر رشد مهارت های اجتماعی دانشجویان پزشکی موثر است.
پیش بینی ابعاد خودکارآمدی بر اساس الگوی ارتباطات خانوادگی و ساختار کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) توسط جهت گیری های ارتباطات خانواده (گفت و شنود و همنوایی) و ابعاد ساختار کلاس (تکلیف، سخت گیری در ارزشیابی، تأکید در ارزشیابی و مرجعیت) مورد بررسی قرا گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 657 دانش آموز پسر (331) و دختر (326) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از مدارس متوسطه ی شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، زیر مقیاس های ساختار کلاس الیوت و چرچ و همچنین زیر مقیاس مرجعیت از پرسشنامه ی آیمز استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش آماری رگرسیون به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد: جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت ابعاد خودکارآمدی را پیش بینی می کند. بعد تکلیف پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی تحصیلی، بعد سخت گیری در ارزشیابی پیش بینی کننده ی منفی خودکارآمدی تحصیلی و هیجانی و بعد مرجعیت پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی اجتماعی بودند. یافته در مجموع بیانگر آن بود که جهت گیری های ارتباطی خانواده نقش مهمتری در خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد ساختارکلاس دارند.
تأثیر آموزش ترکیبی بر موفقیت و رضایت فراگیران نظام آموزش فنی و حرفه-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر موفقیت و رضایت فراگیران نظام آموزش فنی و حرفه ای انجام گردید. ازنظر روش، مطالعه ی کنونی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش، کار آموزان نظام فنی و حرفه ای استان فارس بوده که از میان آن ها دوره ی نصاب سامانه مدیریت هوشمند ساختمان که دارای دو کلاس بود به صورت هدفمند، با روش در دسترس انتخاب گردیده و به صورت تعیین تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. تعداد اعضای نمونه در گروه آزمایش 18 نفر و در گروه کنترل 19 نفر تعیین گردید. به منظور مقایسه ی نمرات آزمون و هم چنین رضایت دو گروه از دوره ی آموزشی از آزمون تی مستقل استفاده و بر این اساس نتایج تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان یادگیری محتوا در دوره ی آموزشی که با رویکرد یادگیری ترکیبی اجرا شده بود به صورت معناداری از یادگیری در گروه سنتی (رودررو) بیش تر بود. افزون بر آن میزان رضایت فراگیران دوره از یادگیری به شیوه ی ترکیبی به صورت معنا داری از رضایت مندی فراگیران در گروه سنتی (رودررو) بیش تر می باشد. بنابراین باتوجه به جایگاه ارزشمند آموزش ترکیبی در افزایش رضایت و موفقیت یادگیرندگان دوره های آموزش فنی و حرفه ای، به کارگیری این رویکرد آموزشی می تواند جزء برنامه های توسعه ی آموزش فنی و حرفه ای قرار گیرد.
مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی (مطب های پوست، مو و زیبایی) و افراد عادی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1394 بودند که از این بین تعداد 120 نفر (60 متقاضی جراحی زیبایی و 60 غیر متقاضی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه طرحواره یانگ، مقیاس خودپنداره راجرز و پردازش هیجانی باکر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین طرحواره بریدگی و طرد، خودگردانی، دیگر جهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد در گروه متقاضی جراحی زیبایی بیشتر از گروه غیر متقاضی جراحی زیبایی بود. همچنین پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی کمتر از افراد غیر متقاضی جراحی زیبایی است. بعلاوه نتایج نشان داد افراد متقاضی جراحی زیبایی در مقایسه با افراد غیرمتقاضی از خودپنداره منفی بالاتری برخوردار بودند. در نتیجه می توان بیان کرد طراحی مداخلات آموزشی برای کاهش خودپنداره منفی، طرحوارهای ناکارآمد و افزایش پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضرورت دارد.
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.
پیش بینی رضایت از زندگی براساس الگوی ارتباطی خانواده با نقش واسطه ای انگیزش مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف پیش بینی رضایت از زندگی براساس الگوی ارتباطی خانواده با واسطه گری انگیزش مذهبی در دانشجویان انجام گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر350 دانشجو (150 پسر و 200 دختر) از بین دانشکده های (علوم تربیتی، مهندسی، علوم پایه و حقوق) دانشگاه شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید، و به مقیاس هایی از قبیل، مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، مقیاس الگوی ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1994)، و مقیاس انگیزش موقعیتی گی، والرند و بلانچارد (2000) پاسخ دادند، پایایی و روایی مقیاس ها نیز محرز گردید. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین الگوی ارتباطی خانواده و رضایت از زندگی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. بدین صورت که بعد گفت و شنود به طور مثبت و بعد همنوایی به طور منفی پیش بینی کننده رضایت از زندگی بودند. هم چنین نتایج نشان داد که الگوی ارتباطی خانواده بر انگیزش درونی مذهبی و بیرونی مذهبی اثر دارد. در نهایت اینکه انگیزش بیرونی نسبت به مذهب توانسته بین الگوی ارتباطی خانواده و رضایت از زندگی نقش واسطه ای ایفا کند. یافته ها با توجه به تحقیقات پیشین به بحث گذاشته و پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های بیش تر در این زمینه مطرح شده است.
پیش بینی ابعاد درگیری تحصیلی بر اساس مؤلفه های سرمایه روان شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: درگیری تحصیلی یک مفهوم جدید در حوزه روان شناسی یادگیری است که کمتر در پژوهش های دانشگاهی مورد توجه قرارگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر، پیش بینی ابعاد درگیری تحصیلی بر اساس مؤلفه های سرمایه روان شناختی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود.\nروش بررسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 94-1393 بود. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای نسبی بود و 369 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی و درگیری تحصیلی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون های آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام) استفاده گردید.\nیافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی توانایی پیش بینی ابعاد درگیری شناختی دانشجویان را دارند (01/0=p) و 24 درصد از واریانس درگیری شناختی را تبیین می کنند. همچنین این مؤلفه ها 11 درصد از واریانس درگیری انگیزشی دانشجویان را پیش بینی کردند (0/01=p)، ولی هیچ کدام از مؤلفه های سرمایه روان شناختی توانایی پیش بینی درگیری رفتاری دانشجویان را نداشتند.\nنتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش سرمایه روان شناختی و مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی در پیش بینی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی است. با توجه به نتایج به دست آمده اجرای برنامه هایی به منظور افزایش سرمایه روان شناختی دانشجویان می تواند به بهبود و افزایش درگیری تحصیلی دانشجویان کمک نماید.
تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه در درس فیزیک بررسی شده است. این پژوهش مشتمل بر دو بخش شبه آزمایشی و مطالعه موردی است. در بخش شبه آزمایشی، میزان اثربخشی ارائه و ساخت نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران درس فیزیک مقطع متوسطه تعیین شده و در بخش دوم، با توجه به تأثیر معنی دار نقشه مفهومی در بررسی علت ها، مطالعه موردی با هدف بررسی تجارب استادان و دبیران در زمینه اثربخشی این روش تدریس در فرایند یاددهی-یادگیری انجام شده است. در بخش طرح شبه آزمایشی که از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده، شش کلاس درسی پایه دوم متوسطه در سه گروه کنترل، ارائه و ساخت (ترکیبی) و ارائه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. تفاوت این سه گروه در روش آموزشی آنها بوده است. در گروه های کنترل، آموزش به شیوه مرسوم، در گروه های ارائه و ساخت (ترکیبی)، در قالب نقشه مفهومی که دانش آموزان نیز خود نقشه های مفهومی مطالب تدریس شده را تهیه کردند و در گروه های ارائه، آموزش تنها در قالب نقشه مفهومی انجام شد. تأثیر این کاربندی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران از طریق آزمون پیشرفت تحصیلی اندازه گیری شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه های آزمایشی ترکیبی و معلم ساخته در پس آزمون بالاتر از گروه کنترل است (001/0p≤). بنابراین، آموزش به کمک نقشه مفهومی به افزایش نمره های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر شده است. نتیجه دیگر این پژوهش، این بود که هیچ کدام از گروه های دختران و پسران برتری مشخصی نسبت به هم نداشتند. همچنین، برای دستیابی به هدف دوم پژوهش، به توصیف تجربیات نه نفر از دبیران و استادان در خصوص اثربخشی ارائه نقشه مفهومی در فرایند یاددهی-یادگیری پرداخته شد. نمونه گیری از دبیران و استادان به روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته گرد آوری شده است. یافته های حاصل از تجربیات استادان و دبیران در خصوص اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی نیز در سه مضمون اصلی با عنوان «کل نگری»، «یادگیری خودنظم دهنده» و «رشد تفکر» و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.
مقایسه باورهای غیر منطقی، خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه باورهای غیر منطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردرد های میگرنی و افراد سالم بود. این پژوهش پس رویدادی از نوع(مقطعی – مقایسه ای) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال1390 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش 30 نفر از مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتا سازی( بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند.نتایج نشان داد که بین دو گروه میگرنی و سالم در سه متغیر خود کارآمدی، باورهای غیر منطقی و بهزیستی روان شناختی در سطح (01/0≥P) تفاوت معنادار وجود دارد.