فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین نقش سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری در پیش بینی جهت گیری های هدف پیشرفت در دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه های پیام نور داراب و زرین دشت بود که تعداد تقریبی آ ن ها 3000 نفر بود. نمونه انتخابی شامل 250 نفر (95 پسر و 155 دختر) بود که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه سیستم های فعال ساز و بازداری کارور و وایت و پرسشنامه جهت گیری هدف چهار بعدی الیوت و مک گریگور را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داد ه ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بعد حساسیت به پاداش-تنبیه، جهت گیری های هدف تسلط گرایشی و اجتنابی و نیز جهت گیری هدف عملکرد اجتنابی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. بعد سائق موفقیت، جهت گیری عملکرد و تسلط گرایشی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. همچنین بعد جستجوی سرگرمی و هیجان، جهت گیری های عملکرد گرایشی و تسلط اجتنابی را به صورت مثبت پیش بینی می کرد. هر یک از ابعاد سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری، الگوی بی همتایی از جهت گیری هدف پیشرفت دانشجویان را پیش بینی می کردند که اهمیت گرایش های خلقی را در پیش بینی انواع جهت گیری هدف نشان می دهد.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود.
نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.
نقش خودکار آمدی، تحول زبانی و مهارت های اجتماعی در مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی با رهیافت ر گرسیون فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی یکی از عمده ترین مسائل جوامع بشری و از پیچیده ترین و دشوارترین مشکلات در کودکان و نوجوانان می باشد که تا سن بزرگسالی نیز باقی می ماند. از سوی دیگر پژوهش های مربوط به مشکلات رفتاری به طور عمده در قالب الگوهای کلاسیک آماری انجام گرفته است؛ درحالی که رابطه ی بین متغیرهای روان شناختی یک رابطه ی نادقیق است. مقاله حاضر به بررسی نقش خودکارآمدی، تحول زبانی و مهارت های اجتماعی در مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی براساس گزارش معلم برپایه روش های منعطف انجام شده است. بدین منظور همه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 92-91 به عنوان جامعه آماری پژوهش حاضر انتخاب شد و از بین آن ها 28 دانش آموز پسر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و معلم مربوطه چهار پرسشنامه (خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، تحول رشد زبان نیوکامبر و هامیل، مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت و مشکلات رفتاری راتر) را برای هر دانش آموز تکمیل کرد. نتایج رگرسیون خطی فازی پژوهش نشان داد که تحول زبان به طور تقریبی نقشی در مشکلات رفتاری دانش آموزان ندارد اما متغیر خودکارآمدی عمومی و مهارت های اجتماعی به طور تقریبی سبب کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی می شود. از این یافته ها می توان در زمینه ی رفع مشکلات رفتاری دانش آموز کم توان ذهنی استفاده کرد.
موفقیت
بررسی روابط ساختاری امید، خودکارآمدی تحصیلی و ادراک از جوّ کلاس با انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدفِ بررسی روابط ساختاری امید، خودکارآمدی تحصیلی و ادراک از جوّ کلاس با انگیزش تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی (الگویابی علّی) بود. کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستان مدارس دولتی شهر ارومیه (11430N=) در سال تحصیلی 1392-1391 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بود. تعداد 180 نفر دختر و 200 نفر پسر مورد مطالعه قرار گرفتند (380=n). برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس انگیزشِ تحصیلی هارتر، آزمون امید اسنایدر، مقیاس خودکارآمدی موریس و پرسشنامه ادراک از جوّ کلاس تریکت و موس استفاده شد. داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان دادند، مدل ساختاری انگیزشِ تحصیلی دانش آموزان مدلی روا در جامعه مورد پژوهش است و داده ها برازش مناسبی با مدل نظری دارند (052/0 = RMSEA ). بر اساس این مدل، 79/0 از واریانس انگیزشِ تحصیلی قابل تبیین است؛ از این رو، جوّ کلاس بر خودکارآمدی، انگیزشِ تحصیلی، خودکارآمدی بر امید، خودکارآمدی بر انگیزشِ تحصیلی و امید بر انگیزشِ تحصیلی اثر مستقیم معنادار دارند. فقط ادراک از جوّ کلاس بر روی امید معنی دار نبود؛ درنتیجه، عوامل مذکور می توانند به طور مناسبی انگیزشِ تحصیلی دانش آموزان را تبیین کنند. بر این اساس، احتمالاً می توان انگیزش و عملکرد دانش آموزان را با ارتقای امید و خودکارآمدیِ تحصیلی ارتقاء بخشید.
والدین، تحصیل و انگیزه
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای سرزندگی در دانش آموزان با و بدون نقص شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سرزندگی یکی از متغیرهای روانشناسی مثبت نگر است که با بهبود کیفیت زندگی رابطه دارد.هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سرزندگی در دانش آموزان با و بدون نقص شنوایی شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش از نوع عل ّی - مقایسه ای بود که 60 نفراز دانش آموزان دختر در مقطع راهنمایی (شامل 30 نفر دانش آموز بانقص شنوایی و 30 نفر دانش آموز بدون نقص شنوایی که همتا شده بودند) به صورت گمارش تصادفی ساده، پرسشنامه ی سرزندگی رایان و دسی (1997) را تکمیل کردند. یافته ها: تفاوت میانگین به دست آمده بین دو گروه در مقیاس سرزندگی برابر5/1بود که نشان از نمره بالاتر دانش آموزان با نقص شنوایی بوده است. از سوی دیگر نتایج آزمونt نشان داد که تفاوت بین دو گروه در متغیر سرزندگی به لحاظ آماری نیز معنی دار می باشد (05/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نمرات پایین افراد با نقص شنوایی در سرزندگی در مقایسه با افراد بدون نقص شنوایی، و اینکه سرزندگی بازتاب سلامت روان شناختی و جسمی است و حس درونی سرزندگی شاخص معنی دار سلامت ذهنی و شادکامی است؛ همواره تلاش در جهت شناسایی عوامل موثر بر سرزندگی و نیز ارتقای آن از وظایف مسئولین و مربیان در حوزه دانش آموزان با نقص شنوایی می باشد.
اعتباریابی پرسش نامه باورهای خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان درس پژوهش محور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: درس علوم تجربی می تواند نقش چشمگیری در ارتقای مهارت های تفکر و حل مساله در دانش آموزان داشته باشد. بنابراین وجود معلمانی که از احساس خودکارآمدی بالایی در زمینه تدریس درس علوم به شیوه نوین برخوردار باشند، بسیار حایز اهمیت است. هدف این پژوهش، اعتباریابی پرسش نامه باورهای خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی مقطعی در سال 1393 انجام شد. 303 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه خودکارآمدی تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور (دیرا- اسمولک) بود. به منظور بررسی روایی سازه پرسش نامه از آزمون تحلیل عاملی تاییدی، برای بررسی همسانی درونی آن از ضریب آلفای کرونباخ و روش دونیمه کردن با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن و برای بررسی میزان خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور، از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد.
یافته ها: ساختار عاملی پرسش نامه، مشتمل بر 34 گویه و پنج بُعد خودکارآمدی در درگیرساختن فراگیران با مسایل علمی، خودکارآمدی در اهمیت دادن به شواهد علمی، خودکارآمدی در فرمول بندی توضیحات، خودکارآمدی در پیونددادن توضیحات با دانش علمی و خودکارآمدی در گفت وگو و تعدیل توضیحات، تایید شد. همسانی درونی پرسش نامه نیز در مجموع و بر حسب ابعاد پنج گانه، مورد تایید بود. همچنین میزان باورهای خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور، در سطح متوسط بود.
نتیجه گیری: پرسش نامه خودکارآمدی تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور در ایران قابل استفاده است.
مرور خویشتن؛ فعالیتی برای شادکامی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات شادکامی به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است و با وقوع تحولات گسترده در رشته ی روان شناسی مثبت نگر، پاسخ به این سؤال که چگونه شادتر زندگی کنیم، علاقه مندی علمی فراوانی را به وجود آورده است. پژوهشگران بر این باورند که عواملی چون وراثت، محیط و انجام فعالیت های ارادی نقشی تعیین کننده در سطوح شادکامی افراد بازی می کنند. افزایش نقطه ی ثابت شادکامی فرد (وراثت) و تغییر محیط زندگی شخص روش های مفیدی برای افزایش پایدار در شادکامی افراد نمی باشند. بنابراین، انجام فعالیت های ارادی مثبت یکی از بهترین و محتمل ترین روش-ها برای افزایش شادکامی می باشد. روش مرور خویشتن که به طور مبنایی یک روش بازسازی شناختی است، یک فعالیت ارادی شناختی مثبت نیز می باشد. در این روش فرد باید به صورت ارادی ویژگی های مثبت خود را مرور کند و ویژگی های منفی خود را با عبارت “در عوض” ادامه دهد. این فعالیت شناختی ارادی و مثبت به مرور زمان موجب کاهش افکار و عواطف منفی (کاهش سرمایه گذاری روانی بر روی ویژگی های منفی) و افزایش افکار و عواطف مثبت می شود. بنابراین، با استفاده از روش مرور خویشتن می-توان تداعی ذهنی در بیان ویژگی های مثبت خود را تقویت نموده و در نتیجه سطح شادکامی افراد را افزایش داد. نتایج این نوشتار می تواند کاربرد آموزشی و بالینی داشته باشد.
اولویت بندی اهداف پیشرفت دانشجویان پرستاری و مامایی و رابطه آن با یادگیری خودراهبر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یادگیری خودراهبر درازمدت درحالی بخش جدایی ناپذیر حرفه پزشکی در نظر گرفته می شود که هنوز بهترین راه توسعه آن در آموزش بالینی ناشناخته مانده است. یکی از سازه های مرتبط با یادگیری خودراهبر، اهداف پیشرفت است. پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی اهداف پیشرفت دانشجویان پرستاری و مامایی و بررسی رابطه آن با یادگیری خودراهبر آنان انجام شد.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی در سال 91-1390، 209 دانشجوی کارشناسی مشغول به تحصیل در رشته های پرستاری، مامایی، اتاق عمل و هوشبری در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه اهداف پیشرفت و پرسش نامه خودراهبری در یادگیری بود. داده ها به کمک نرم افزار SPSS 21 و با استفاده از آزمون های مجذور کای و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: 103 نفر از دانشجویان (49%)، اهداف رویکردی را اولویت اول خود قرار دادند. بین اولویت بندی اهداف پیشرفت کل دانشجویان تفاوت معنی داری وجود داشت (0001/0=p)، اما بین اولویت بندی اهداف پیشرفت دختران و پسران تفاوت معنی داری مشاهده نشد (45/0=p). همچنین بین اولویت بندی اهداف و خودراهبری در یادگیری رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (012/0=p).
نتیجه گیری: هدف اول دانشجویان پرستاری و مامایی رویکردی است. دانشجویانی که اهداف تبحری دارند نسبت به دانشجویانی که اهداف رویکردی یا اجتنابی دارند، از میزان خودراهبری بیشتری در یادگیری برخوردار هستند.
کارپوشه الکترونیکی: ابزاری برای بهبود باورهای انگیزشی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای انگیزشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل دو کلاس از مقطع کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. تعداد دانشجویان هر کلاس، 18 نفر و کل تعداد نمونه 36 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در ابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمون به عمل آمد. سپس، گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض سنجش به شیوه کارپوشه الکترونیکی قرار گرفت و در پایان ترم جهت بررسی تغییرات، پس آزمون بر هر دو گروه اجرا گردید. برای تحلیل داده های به دست آمده، از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که باورهای انگیزشی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که کارپوشه الکترونیکی یکی از ابزارهای سنجش و آموزش می باشد که موجب بهبود باورهای انگیزشی دانشجویان می شود.
بررسی منابع افت انگیزشی دانشجویان دانشگاه از دیدگاه آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سیر ایجاد انگیزه فرهنگ مطالعه
حوزههای تخصصی: