فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: تفکر انتقادی دارای دو جنبه ""مهارت"" و ""گرایش"" است که بدون گرایش نسبت به تفکر انتقادی، بُعد مهارتی آن به وقوع نمی پیوندد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر روش های یادگیری مبتنی بر حل مساله و پرسش و پاسخ بر گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان انجام گرفت.
ابزار و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 27 دانشجوی رشته بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال 1392 به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. شاخص های گرایش به تفکر انتقادی به وسیله پرسش نامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا، قبل و پس از مداخله ارزیابی شد. به گروه یادگیری مبتنی بر حل مساله (14 نفر)، سناریوهایی برای مطالعه و تحقیق ارایه و برای گروه پرسش و پاسخ (13 نفر)، چهار جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون های T مستقل و T زوجی و به کمک نرم افزار SPSS 17 تحلیل شدند.
یافته ها: بین نمره کلی گرایش به تفکر انتقادی در گروه یادگیری مبتنی بر پرسش و پاسخ، قبل (20/7±00/276) و بعد (32/16±62/306) از مداخله و همچنین در گروه یادگیری مبتنی بر حل مساله، قبل (14/28±00/278) و بعد (80/13±29/309) از مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). هر دو روش باعث افزایش معنی دار قدرت تحلیل، سازمان دهی اطلاعات و خوداعتمادی در دانشجویان شد (05/0p<).
نتیجه گیری: با استفاده از هر دو روش یادگیری ""پرسش و پاسخ"" و ""مبتنی بر حل مساله"" می توان گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان را بهبود بخشید.
بررسی رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، ایجاد و پرورش مهارت های یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان به یکی از اهداف آموزشی تبدیل شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ادراک از سبک های فرزندپروری با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند. از جامعه آماری مذکور نمونه ای به حجم 352 نفر (30 درصد مرد و 70 درصد زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده مقیاس، سبک های فرزندپروری بامریند و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، از روش های آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس چندمتغیره) نیز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه با راهبردهای شناختی و خودتنظیمی دارای رابطه منفی و معنی داری است اما بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با راهبردهای شناختی و فراشناختی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که فقط سبک فرزندپروری مقتدرانه سهم قابل ملاحظه ای در پیش بینی نمره راهبردهای خودتنظیمی و شناختی دارد. همچنین نتایج آزمون مانووا نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ سبک فرزندپروری مقتدرانه، راهبردهای شناختی و راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنی داری وجود دارد. اما بین دانشجویان گروه های آموزشی مختلف فقط از لحاظ راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنی دار بود. باید از نتایج این تحقیق والدین را آگاه نمود و سبک صحیح فرزندپروری را به صورت جزوه، کارگاه آموزشی، جلسات خاص و غیره به آن ها آموزش داد.
رابطه بین انگیزش تحصیلی و شیوه های رویارویی با تنیدگی، با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سمپاد
حوزههای تخصصی:
نقش حرمت خود و مؤلفه های تنهایی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش حرمت خود و مؤلفه های تنهایی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. نمونه پژوهش شامل 281 نفر(141 پسر و 140 دختر)بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس تنهایی و حرمت خود کوپر اسمیت پاسخ دادند. نتایج نشان داد که حرمت خود و احساس تنهایی نقش معنی داری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دارند. همچنین بین حرمت خود و احساس تنهایی ارتباط منفی و معنی داری مشاهده شد. یافته دیگر پژوهش این بود که میانگین نمرات احساس تنهایی و نشانه های عاطفی احساس تنهایی دختران به طور معنی داری بیشتر از پسران بود. این یافته ها بیانگر نقش و اهمیت نیاز حرمت خود به عنوان مسیری بالقوه در کمک به دانش آموزان برای مقابله با تجارب تنهایی اجتماعی– عاطفی و پیشرفت تحصیلی است.
رابطه نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته رشته آموزش ابتدایی انجام شد.روش تحقیق همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش 93 نفر می باشد. کل جامعه آماری به دلیل محدود بودن ، با استفاده از روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری رضا بخش(1373)،پرسشنامه نگرش تحصیلی اکبری(1383) و پرسشنامه محقق ساخته تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی گردآوری شد. در این پژوهش پایایی پرسشنامه انگیزه پیشرفت در یادگیری با استفاده از آلفای کرونباخ 74/0 ، نگرش تحصیلی 82/0 و تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی 86/0 محاسبه شد. از طریق روایی محتوایی طبق دیدگاه متخصصان ، روایی پرسشنامه ها تایید شد.از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون وt مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد . بر اساس نتایج به دست آمده، بین نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانشجویان دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته آموزش ابتدایی با تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش تحصیلی،انگیزش پیشرفت و تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی دوره کاردانی و کارشناسی ناپیوسته آموزش ابتدایی تفاوت معناداری وجود ندارد. تلقی دانشجویان از کیفیت برنامه درسی از طریق نگرش تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانشجویان قابل تبیین است.
رابطه سبک های ارتباطی معلمان با خلاقیت شناختی دانش آموزان بر اساس باورهای شناختی و انگیزشی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مدرسه و سیستم های آموزشی، به ویژه معلمان و چگونگی ارتباط آنان در پرورش خلاقیت شناختی دانش آموزان، قابل تعمق و بررسی است. پژوهش حاضر به بررسی رابطه سبک های ارتباطی معلم (کنترلی در مقابل تأیید خودپیروی) با خلاقیت دانش آموزان پرداخت. شرکت کنندگان این پژوهش 300 نفر از دانش-آموز پسر کلاس سوم مقطع ابتدایی شهرستان شیراز بودند که به شیوه نمونه-گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه جوّ یادگیری (LCQ)، ادراک کنترل دانش آموز (SPOCQ)، خودتنظیم گری تحصیلی دانش آموز (SRQ-A) و سنجش عملیاتی خلاقیت آمابیل (CAT) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که سبک ارتباطی تأیید خودپیروی توسط معلم رابطه مستقیم و غیرمستقیم با خلاقیت دانش آموزان دارد. به ویژه رابطه اصلی این الگو با باورهای تلاش، توانایی و دیگران بود. از سوی دیگر سبک ارتباطی کنترلی از طریق باورهای کنترلی با خلاقیت دانش آموزان رابطه منفی دارد. در نهایت، باورهای انگیزشی خودپیروی پیش بینی کننده مثبت و معنادار و باورهای انگیزشی کنترلی پیش بینی کننده منفی و معنادار خلاقیت بودند. این پژوهش، نقش معلم بر خلاقیت را از طریق متغیرهای واسطه ای باورهای انگیزشی و شناختی تأیید می کند.
بررسی رابطه ی بین کمال گرایی و خودپنداره تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی کمالگرایی و خودپنداره ی تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان انجام شده است.این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. نمونه پژوهش حاضر شامل 187 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. میزان خودپنداره ی تحصیلی با مقیاس خودپنداره ی تحصیلی لی یو و وانگ (2005)، کمال گرایی با مقیاس کمال گرایی هویت و فلت (1991) و اهمال کاری تحصیلی با مقیاس اهمال کاری لی (1986) اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در بین متغیرهای پژوهش (کمال گرایی خود مدار، خودپنداره ی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین کمال گرایی خودمدار پیش بینی کننده بهتری نسبت به اهمال کاری تحصیلی، برای خودپنداره ی تحصیلی بود و کمال گرایی جامعه مدار نتوانست اهمال کاری تحصیلی و همچنین خودپنداره ی تحصیلی راپیش بینی کند. بنابراین تخصیص امکانات آموزشگاهی، جهت شناخت تاثیرات متغیر های مورد پژوهش و مشاوره مناسب با دانشجویان و دانش آموزان در این زمینه، در دانشگاه ها و مدارس ضروری می باشد.
رابطه تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری در میان یادگیرندگان، پذیرش تکالیف درسی جدید است که از ملزومات یادگیری به حساب می آید و چیزی است که به رفتار شدت و جهت می بخشد و در حفظ تداوم آن به یادگیرنده کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر اصفهان بود که 250 نفر از آن ها از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان پرسشنامه های اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید و تنیدگی تحصیلی ادراک شده را تکمیل نمودند. نتایج نشان دادند که متغیرهای تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید همبستگی معنی داری دارند (05/0 p<). همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با ملاک در سطح 01/0 p< معنادار است (12/0=2R) و از بین متغیرهای پیش بین ، تنها متغیر تنیدگی تحصیلی ، به طور معناداری توانایی پیش بینی متغیر ملاک را داشت (35/0=β، 01/0 p<). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای تنیدگی تحصیلی ادراک شده با اجتناب از پذیرش تکالیف درسی جدید همبستگی معنی داری دارند.
تدوین ابزارسنجش راهبردهایی یادگیری و مطالعه و تعیین رابطه آن با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی علل پدیده کم آموزی و افت تحصیلی در مدارس و راههای مقابله با آن
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۶
حوزههای تخصصی:
رابطه ی بین خوداثربخشی و عملکرد در تکالیف خلاق در دانش آموزان دوره ی راهنمایی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
یک پژوهش کیفی: بررسی عوامل موثر بر خوش بینی دانش آموزان به نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوش بینی نگرشی مثبت به جهان پیرامون است و فرد خوش بین با چنین نگرش مثبتی در تلاش است که دنیا را به صورت بهتر و زیباتری ببیند. آنچه از تحقیقات انجام شده بر می آید این است که خوش بینی یکی از اصولی ترین مولفه هایی است که امنیت را ارتقا می دهد و موجب سلامتی، آرامش و مطلوبیت جامعه می شود. از مهم ترین عوامل موثر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان خوش بینی آنها به نظام آموزشی است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر خوش بینی دانش آموزان نسبت به نظام آموزشی، بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه ای انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای، داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با 30 نفر از دانش آموزان دبیرستان پسرانه شهید فهمیده شهر تهران، طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) شد. کدهای باز شامل 33 مفهوم و کدهای محوری شامل چهار مقوله عمده است که مشتمل بر ویژگی های کارکنان مدرسه، ویژگی های محیطی و امکانات مدرسه، برنامه های مدرسه و ویژگی های دانش آموزان می باشد. میل به رشد فردی، به عنوان کد محوری پژوهش حاضر، شناسایی گردید.
پرورش انگیزه در دانش آموزان نهایت مسئولیت پذیری در تدریس (رهیافت ها و راهکارهای عملی برای معلمان و مشاوران تحصیلی)
منبع:
گزارش مهر ۱۳۸۸ شماره ۲۱۲
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل علی روابط نیاز به شناخت و درگیری شناختی با نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجانات تحصیلی (موردی از دانشجویان دوره های مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط نیاز به شناخت و درگیری شناختی با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجانات تحصیلی در میان دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه شیراز به روش تحلیل مسیرانجام شد.روش: برای این منظور 310 نفر(201 نفر مرد و 109 نفر زن) از دانشجویان دوره های مجازی به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسشنامه ای خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های نیاز به شناخت(دوپی را و مارینه، 2005)، اهداف پیشرفت (میدلتن و میجلی(1997)، هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و خرده مقیاس درگیری شناختی(پینتریچ، 1991) پاسخ دادند. ضمنا قابلیت اعتماد مقیاس ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تایید گردید. روش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. یافته ها: به طور کل ی نتایج پژوهش نشان داد که متغیر نیاز به شناخت از طریق واسطه گری اهداف اجتناب عملکرد، اهداف رویکرد-عملکرد، اهداف تبحری و هیجانات منفی بر راهبردهای شناختی سطحی دارای اثر غیر مستقیم و منفی است. از طرفی بر اساس نتایج، متغیر نیاز به شناخت از طریق واسطه گری اهداف تبحری، اهداف اجتناب عملکرد و هیجانات مثبت راهبردهای شناختی عمیق را بصورت غیر مستقیم و مثبت تحت تاثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: بررسی شاخص های برازندگینشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش با داده های گردآوری شده از دانشجویان دوره های مجازی دارای برازش نسبتا مناسبی است.
بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند. به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تعداد حجم نمونه 40 نفر بود که در دو کلاس 20 نفره حضور داشتند. در این پژوهش از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته (دارای پایایی پیش آزمون یادگیری 90/؛ و پس آزمون یادگیری 88/.)، چندرسانه ای محقق ساخته (با پایایی 83/0) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمانس بود.یافته های این پژوهش نشان داد که 1- میزان یادگیری دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به شیوه چندرسانه ای آموزشی، آموزش دیده بودند نسبت به دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به صورت سنتی آموزش دیده بودند، بیشتر است. 2- میزان انگیزه پیشرفت دانشجویان در دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت. با توجه به تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر یاد گیری دانشجویان، به نظر می رسد که استفاده از این شیوه آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی مفید است
نقش استفاده از اینترنت بر خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی؛ دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: به منظور ارتقای کیفیت آموزش در مراکز علمی و آموزشی، استفاده از فنّاوری های ارتباطی به خصوص اینترنت، تشویق و تبلیغ می شود. این در حالی است که هنوز تحقیقات کافی در مورد نقش اینترنت در بهبود کیفیت آموزش و ویژگی های مثبت روان شناختی دانشجویان انجام نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش استفاده از اینترنت بر خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی انجام شد.
ابزار و روش ها: در این پژوهش شبه تجربی، 363 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز (174 دانشجوی کاربر اینترنت و 189 دانشجوی غیرکاربر اینترنت) که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب و وارد تحقیق شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انگیزش تحصیلی، پرسش نامه خودکارآمدی شرر و پرسش نامه محقق ساخته استفاده از اینترنت و همچنین آخرین معدل تحصیلی دانشجویان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون T مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: دانشجویان کاربر اینترنت در مقایسه با دانشجویان غیرکاربر اینترنت به طور معنی داری از خودکارآمدی عمومی، ابتکار و تلاش بیشتری برخوردار بودند، اما تفاوت آماری معنی داری در مولفه پشتکار مشاهده نشد. همچنین دانشجویان کاربر اینترنت در مقایسه با دانشجویان غیرکاربر اینترنت از میانگین پیشرفت تحصیلی و انگیزش تحصیلی (زیرمقیاس های علاقه به تکلیف، تلاش تحصیلی، علاقه اجتماعی، کسب ستایش، نمونه بودن، کسب پیوستگی و رقابت جویی) بیشتری برخوردار بودند، اما در زیرمقیاس قدرت اجتماعی تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویانی که از اینترنت استفاده می کنند بیشتر از دانشجویانی است که از اینترنت استفاده نمی کنند.