فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف آسیب های زیرمنظومه های زوجی، والدینی و همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی و بررسی اثر بخشی درمان رابطه ی والد- فرزند بر مشکلات کشف شده و توانمندسازی این خانواده هاست. این پژوهش از نوع ترکیبی(کیفی- کمی) است. قسمت اول پژوهش به صورت کیفی است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. نمونه این قسمت شامل 16 خانواده (27 عضو) بودند که تجربه دست اولی از پدیده ی مورد مطالعه را داشته اند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که با روش کلایزی تحلیل گردید. درقسمت دوم پژوهش 4 نفر از والدین (2 نفر مادر و 2 نفر پدر) به صورت هدفمند انتخاب گردید و به صورت روش مورد منفرد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های بخش کیفی شامل کشف آسیب های سه زیرمنظومه ی خانواده و تدوین پرسشنامه ی خانواده ADHD محور بود که شامل 77 سوال با روایی و پایایی مناسب بود. یافته های بخش کمی هم شامل اثربخشی معنادار درمان رابطه والد- فرزند بر توانمندی خانواده و مشکلات کشف شده خانواده ADHD محور بود. نتایج نشان داد که آسیب های کودک بیش فعال نه تنها بر تک تک اعضای خانواده تأثیر منفی می گذارد بلکه نظام خانوادگی را نیز به چالش می کشد و نیاز جدی این خانواده ها را به حمایت، نظارت، درمان و آموزش جامع را تأیید می کند.
رابطه تحرک و جهت یابی با استفاده از عصای سفید با سلامت روانی و خصلت های شخصیتی در افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحرک و جهت یابی مناسب، مهم ترین عامل در مستقل سازی و حضور اجتماعی افراد با آسیب بینایی تلقی می شود. مهم ترین روش تحرک و جهت یابی، استفاده از عصای سفید است. مشکلات مربوط به سلامت روانی و خصلت های شخصیتی افراد می تواند به منزله عوامل محدود کننده تحرک و جهت یابی تلقی شود. پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه تحرک و جهت یابی با استفاده از عصای سفید با سلامت روانی و خصلت های شخصیتی در افراد با آسیب بینایی در شهر تهران بود. روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود، 41 نفر از افراد با آسیب بینایی از مراکز توان بخشی و دانشجویان شهر تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پرسشنام ه تحرک و جهت یابی، سیاهه سلامت روانی و آزمون شخصیتی آیزنک به شکل مصاحبه ساختارمند و نیمه ساختارمند اجرا شد و داده های به دست آمده با استفاده از ضرایب همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون های t و F مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مشکلات حساسیت فردی، افسردگی و نمره جمع نشانه های مرضی از عوامل سلامت روانی و مقیاس دروغ گویی از خصلت های شخصیتی بهترین پیش بینی کننده های مؤلفه تحرک و جهت یابی افراد با آسیب بینایی بودند. همچنین تفاوت هایی از نظر وضعیت اشتغال و دید تونلی افراد مورد مطالعه بر حسب مؤلفه تحرک و جهت یابی ملاحظه شد. نتیجه گیری : یافته های به دست آمده نشان داد که میزان تحرک و جهت یابی با سلامت روانی و خصلت های شخصیتی همبستگی دارد و با بهبودسازی شرایط اشتغال برای افراد با آسیب بینایی، می توان عملکرد بهتری در تحرک و جهت یابی برای آنان ایجاد کرد.
مروری نظامدار بر مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: محرومیت از حس شنوایی در سال های اول زندگی می تواند منجر به تأخیر در رشد مهارت های زبانی، ارتباطی، اجتماعی-هیجانی و شناختی شود. در مقاله حاضر با مرور پژوهش های منتشرشده در زمینه مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان با آسیب شنوایی در پی پاسخ به سه سؤال خواهیم بود. آیا شیوع مشکلات رفتاری و هیجانی در جمعیت کودکان با آسیب شنوایی از شنوا بیشتر است؟ در صورت پاسخ مثبت، چه متغیرهایی با مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان با آسیب شنوایی همبسته است؟ چالش های ارزیابی و تشخیص مشکلات رفتاری و هیجانی در این کودکان کدامند؟ چه راهکارها و برنامه های مداخله ای مؤثر را می توان در جهت کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان با آسیب شنوایی پیشنهاد داد؟ در پژوهش حاضر چهارده مقاله منتشرشده در بانک های اطلاعاتی Google Scholar ، PubMed و Science Direct دربازه زمانی 2007 تا 2017 مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری : نتایج نشان داد میزان شیوع مشکلات رفتاری و هیجانی در جمعیت کودکان با آسیب شنوایی از شنوا بیشتر است و این کودکان به لحاظ میزان شیوع گروه همگنی نیستند. همچنین الگوی پاسخ دهی کودکان با آسیب شنوایی به ارزیابی ها ممکن است نه حاکی از مشکلات آن ها در درک حالت ذهنی بلکه ناشی از ناتوانی آن ها در بیان دلایلشان برای مشخص کردن رفتار و هیجانات در موقعیت های تشریح شده باشد. راهکارها و برنامه های مداخله ای در اصلاح رفتار و بهبود مهارت های ارتباطی و هیجانی کودکان با آسیب شنوایی مؤثر است.
آگاهی بخشی به والدین و مراقبان کودک از کودک آزاری جنسی و راهبردهای پیشگیرانه و مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان به علت ویژگی هایی که ازنظر سنی دارند بسیار آسیب پذیرترند و به حمایت و مراقبت نیاز دارند. همچنین بزرگ کردن فرزندان یکی از دشوارترین و پرمسئولیت ترین کار ممکن بر عهده ی انسان است و در صورت عدم آگاهی و نبود دانش کافی جهت پیشگیری و راهبردهای مقابله ای والدین و مراقبان، ممکن است آسیب های متعددی مانند آزار جنسی گریبان گیر کودکان شود. هدف از این مقاله ی توصیفی افزایش آگاهی و دانش والدین و مربیان آموزشی مدارس از کودک آزاری جنسی و همچنین آشنایی با راهبردهای کاربردی جهت پیشگیری از این مشکل روانی-اجتماعی بود. روش: بدین منظور پژوهشگر با گردآوری منابع گوناگون طی چندین سال اخیر در این حیطه، پژوهشی کوتاه، مفید و کاربردی جهت استفاده والدین، مراقبان، اولیای مدرسه و افراد مسئول در قبال کودک ارائه کرده است. این پژوهش می تواند خلاءهای موجود را در جهت آگاهی بخشی کودک آزاری جنسی و همچنین از راهکارهای پیشگیرانه و راهبردهای مقابله ای تا حدودی پر کند و همچنین می توان در راستای کاهش این پدیده مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر مشخص شد آموزش به والدین، مربیان و خود کودک یکی از مهم ترین راهبردهای مهم و ضروری پیشگیری از کودک آزاری جنسی است و البته در این مقاله راهکارهای کلیدی از روش ها گوناگون به والدین و نمونه ای از شیوه آموزش به کودک بیان شده است. یکی از مشکلات اساسی عدم آموزش یا آموزش ناکافی والدین و سایر مسئولان در قبال کودک جهت پیشگیری از آزارهای جنسی است. این پژوهش آشنایی با کودک آزاری جنسی و انواع آن، عوامل زمینه ساز، پیامدهای مربوط به آن، علائم مهم و کلیدی برای شناسایی آزار جنسی کودک، و چگونگی آموزش را به والدین و کودک را ارائه می دهد.
ویژگیهای روانسنجی مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام-ویرایش سوم (گارز-٣) در مبتلایان به اوتیسم: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ویژگیهای روانسنجی مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام-ویرایش سوم (گارز-٣) به اجرا درآمد. تعداد 200 نفر(87 دختر و 113 پسر) از مبتلایان به اتیسم مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران انتخاب و از والدین آنها دخواست گردید تا مقیاس گارز-3 و سیاهه رفتاری کودک( CBCL ) را تکمیل نمایند. دامنه سنی مبتلایان به اتیسم بین 3 تا 2 2 با میانگین 11/5 و انحراف استاندارد 3/70بود. نتایج نشان داد که خرده مقیاسها و همچنین کل مقیاس گاز-3 از اعتبار بالایی برخوردارند. همچنین شواهد حاصل از منابع و تحلیل های مختلف، حاکی از روایی محتوا، همگرا، و سازه گارز-3 است. در مجموع می توان گفت که گارز-3 ابزاری معتبر و روا برای سنجش اتیسم و غربالگیری افراد مبتلا به اتیسم در ایران است و از آن می توان در مشاوره های بالینی و فعالیت های پژوهشی استفاده کرد.
روایی تشخیصی نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه در دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی روایی تشخیصی نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه در دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی در مراکز مشاوره وزارت آموزش و پرورش شهر تهران، کلینیک های خصوصی با مجوز نظام روان شناسی یا بهزیستی و مرکز پالایش بهداشت روانی کودکان بیمارستان هاجر، پرداخته شد. با انتخاب تعداد 123 نفر از دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی، به بررسی ضرایب اعتبار با استفاده از روش آلفا کرانباخ، دو نیمه کردن و آزمون- بازآزمون پرداخته شد و خطای اندازه گیری به دست آمد. همچنین، در راستای روایی تشخیصی از محور تمرکز استفاده گردید و ضریب حساسیت در زمینه تفسیر روایی تشخیصی محاسبه شد و یافته های روان سنجی نشان داد که ابزار مزبور، از روایی و اعتبار مطلوبی در دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی برخوردار بوده و از آن می توان به عنوان ابزاری معتبر و روا برای غربالگری، تشخیص و شناسایی اختلال نقص توجه- بیش فعالی استفاده به عمل آورد.
بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر ارتقای توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : در این پژوهش تاثیر توانبخشی شناختی بر ارتقاء توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: مطالعه حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی با ساختار پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است که در آن تعداد 26 کودک 7 تا 13 سال مبتلا به اختلال بیش فعالی-نقص توجه پس از تشخیص اختلال به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده بسته درمان توانبخشی شناختی پارس برای ترمیم توجه و عملکردهای اجرایی ، آزمون استروپ برای ارزیابی توجه انتخابی ، آزمون ویسکانسین برای ارزیابی عملکردهای اجرایی و مقیاس مشکلات رفتاری کانرز فرم والدین و معلم برای تشخیص اختلال نقص توجه – بیش فعالی بودند. مداخلات ترمیم شناختی در 10 جلسه 5/1 ساعته انجام شدندو داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغییری ( MANCOVA ) به کمک نرم افزار SPSS (نسخه 22) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که مداخله توانبخشی شناختی بر توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی موثر بوده است (سطح معنی داری 05/0 = α و 01/0 = α). نتیجه گیری: می توان این گونه نتیجه گیری کرد که برنامه توانبخشی شناختی در افزایش توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی مؤثر بوده است و می توان از این روش برای بهبود توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی استفاده کرد.
بررسی اثربخشی بازی درمانی (با رویکرد شن بازی) در کودکان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی (با رویکرد شن بازی) بر نشانه های کودکان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی و دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 8 – 11 ساله مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در شهر تهران بود. نمونه پژوهش، 30 کودک مبتلا به اختلال پس از سانحه بودند که طی یک فراخوان انتخاب شدند (۱۵ کودک گروه آزمایش و ۱۵ کودک گروه گواه). برای گردآوری داده ها از فرم تجدیدنظر شده مقیاس تاثیر حوادث کودکان هورویتس استفاده شد. مداخله ی درمانی با استفاده از شن بازی درمانی صورت گرفت. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: طبق نتایج، شن بازی درمانی موجب کاهش معنادار نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در کودکان مبتلا به این اختلال شد. همچنین، شن بازی درمانی باعث کاهش معنادار افکار مزاحم و اجتناب کودکان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شد. نتیجه گیری : بنابراین، می توان نتیجه گرفت که یکی از روش های موثر در کاهش نشانه های اختلال پس از سانحه، استفاده از رویکرد شن بازی درمانی است.
عوامل محتوایی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف «شناسایی عوامل محتوایی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی» انجام شد. روش : روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. یافته ها : نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که محتوای توسعه حرفه ای معلمان شامل 10 عامل (مولفه) است که عبارت بودند از: نگرش معلمان، دانش تخصصی موضوعی، تنوع فراگیران و نیازهای ویژه آنان، طراحی راهبردهای آموزشی، شیوه های ارزشیابی، محیط های یادگیری و الگوهای تدریس، مشارکت و تشریک مساعی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، فعالیت های گروهی و انفرادی و آموزش شهروندی و شخصیتی. نتیجه گیری : در مجموع عوامل محتوایی، حدود 95 درصد تغییرات توسعه حرفه ای معلمان را تبیین نمودند. در بین این عوامل، عامل محیط های یادگیری بیشترین بار عاملی(90/0) و عامل شیوه های ارزشیابی، کمترین بار عاملی(81/0) را به خود اختصاص داد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود فرزند مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در خانواده ها می تواند منجر به افسردگی و اضطراب مادران، احساس ناتوانی در ایفای نقش والدینی و احساس عدم کفایت در امر تربیت فرزند در خانواده های این کودکان شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. در پژوهش حاضر که با روش نیمه آزمایشی و طرح یش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود، گروه نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و از مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی و روان پزشکی شهر سنندج انتخاب شدند. از بین این گروه تعداد30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون از پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه کانرز والدین استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجددأً اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون نمرات افسردگی و اضطراب کاهش معناداری داشته است. بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بردرمان افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثربوده است. نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخله بر علائم افسردگی و اضطراب در مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این مادران و فرزندان این بیماران تأکید دارد.
تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر ناگویی هیجانی و خودبخشایشگری مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
111 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مثبت اندیشی بر ناگویی هیجانی و خودبخشایشگری مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری سبزوار (1395) انجام شد. این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 34 نفر از مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری 6 - 12 ساله سبزوار به صورت تصادفی انتخاب شده و در دو گروه جایگزین شدند. پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی به عنوان پیش آزمون اجرا شد. مادران گروه آزمایشی 8 جلسه 75 دقیقه ای دربرنامه آموزش مثبت اندیشی شرکت کردند و آن گاه پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مثبت اندیشی موجب کاهش ناگویی هیجانی و مولفه های آن ( دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تمرکز بر تجارب بیرونی ) و نیز افزایش خودبخشایشگری و مولفه های آن (احساسات و کنش های خودبخشایشگری و باورهای خودبخشایشگری) شد. براین اساس آموزش مثبت اندیشی یک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به مادران کودکان دارای اختلال یادگیری می باشد.
تاثیرآموزش مهارتهای حرکتی ظریف بر توجه انتخابی و ادراک دیداری دانش-آموزان دارای اختلال ریاضی دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های حرکتی ظریف بر توجه انتخابی و ادراک دیداری دانش آموزان دارای اختلال ریاضی دوره اول ابتدایی شهر سبزوار در سال 1396 انجام شد. این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 34 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در دوره اول ابتدایی سبزوار به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایش(17 نفر) و گروه کنترل(17 نفر) جایگزین شدند. پرسشنامه های رنگ – کلمه استروپ (1935) و ادراک دیداری فراستیگ (1963) به عنوان پیش آزمون اجرا شد. دانش آموزان گروه آزمایشی 15جلسه 40 دقیقه ای( هر هفته دو جلسه) دربرنامه آموزش مهارت-های حرکتی ظریف شرکت کردند و آن گاه پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهارت های حرکتی ظریف موجب افزایش توجه انتخابی و ادراک دیداری در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی شد. براین اساس آموزش مهارت های حرکتی ظریف یک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال ریاضی می باشد.
لگو درمانی برای کودکان با اخلال های طیف اوتیسم: مبانی نظری، کاربرد، سطوح اجرا و اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های طیف اوتیسم مجموعه ای گسترده ای از رفتارهای نابهنجار ادراکی، شناختی، زبانی و اجتماعی را دربرمی گیرد. لگو درمانی یکی از برنامه های مداخله ای است که مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم را به نحو قابل توجهی بهبود می بخشد و رفتارهای غیراجتماعی درخودماندگی را کاهش می دهد. کلمه دانمارکی لگو به معنی یک بازی خوب است. لگو درمانی یک برنامه رشد اجتماعی برای کودکان با اختلال طیف اوتیسم می باشد که مبتنی بر همکاری در بازی با لگو است. نتیجه گیری: بسیاری از کودکان با اختلال طیف اوتیسم فاقد قصد ارتباطی هستند و تمایل به ارتباطی که هدف اجتماعی داشته باشد نشان نمی دهند. لگو درمانی از طریق بازی و ایجاد موقعیت ها و فرصت های خلاق برای برقراری تعامل موجب رشد و تحول کفایت اجتماعی می شود. کودکان الگوهای مختلف لگو را با کار کردن در گروه های دو یا سه نفری می سازند. بحث بر سر این است که کودکان مشارکت کننده در بازی با لگو انگیزه بیشتری را برای آغازگری ارتباط اجتماعی تجربه می کنند و به برقراری تعامل پایدار با دیگران ترغیب می شوند. در این مقاله مبانی نظری، کاربرد، گام های اجرای و اثربخشی لگو درمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
مقایسه ی فراشناخت در دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی، آسیب بینایی و کودکان با تحول بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده اند که افراد نابینا در انجام وظایف شنوایی، لمسی و شیمیایی خاص بهتر عمل می کنند. با این حال، مطالعات اندکی در مطالعه مشابه، افراد نابینا و بینا را در مقایسه با کودکان بیش فعال در حالت های مختلف حسی، شناختی ارزیابی کرده اند. این تحقیق به منظور مقایسه فراشناخت کودکان بیش فعال وکم توجه، نابینا و کودکان عادی شهرستان اهواز صورت پذیرفت. در پژوهش حاضر از روش علی-مقایسه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه کودکان شهرستان اهواز درسال 95 بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی به عنوان نمونه آماری گزینش شدند. کودکان حاضر در این تحقیق60 نفر بودند که 30 نفرعادی و 15 نفر دارای اختلال نابینایی و 15نفر نیز بیش فعال می باشند. انجام تحقیق به صورت میدانی و با مراجعه به مدارس عادی و کودکان استثنایی شهرستان اهواز صورت گرفت . در این پژوهش به منظور اندازه گیری و مقایسه متغیرهای مورد نظر، از پرسشنامه ی فراشناخت کودکان اسپرلینگ استفاده شده است. برای انجام تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار 23 SPSS استفاده شده است. یافته های توصیفی شامل محاسبه ی فراوانی ، میانگین ، انحراف معیار، و تحلیل واریانس تک متغیره مورد مطالعه قرار گرفته است . یافته ها نشانگر آن است که از نظر فراشناخت بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده شد، یعنی میزان فراشناخت کودکان نابینا و نیز کودکان بیش فعال با کودکان عادی با هم متفاوت بود . به طور کلی تأثیر فراشناخت در ادراک فرد از توانایی های خود با تداوم آسیب شناسی روانی را نمی توان نادیده گرفت . بنابراین باید در این راستا تلاش نمود تا هر چه بیشتر در آموزشگاه ها کارکرد فراشناخت و ابعاد آن را در پیشبرد اهداف آموزشی و سلامت روان و آسیب شناسی روانی کودکان عادی و خاص به کار گرفت.
مقایسه رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین خویشاوند و غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین خویشاوند و غیر خویشاوندکودکان کم توان ذهنی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی شهرهای شیراز، مرودشت و فسا در استان فارس بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری گروه های در دسترس شامل150 نفر از والدین (50نفرخویشاوند،100نفرغیرخویشاوند) انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس تجدید نظر شده رضامندی زوجیت افروز – 1389 و فرم 28 سئوالی پرسشنامه سلامت عمومی(G.H.Q.28) استفاده گردید. تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار آماریSPSS ویرایش23 انجام گرفت. نتایج نشانگر عدم وجود تفاوت معنادار رضایتمندی زناشویی (0/05 < 0/87 =sig) و سلامت روان (0/05 < 0/58 =sig) در بین والدین خویشاوند و والدین غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی بود. همچنین رابطه معناداری در سطح 0/05 بین رضایتمندی زناشویی و سلامت روان، در هیچیک از دو گروه والدین خویشاوند و غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی دیده نشد.
مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد اختلال سلوک واختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلالات سلوک واختلال مقابله جویی دفاعی وجوه تشابه و تمایز زیادی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد تشخیص این دو اختلال بود. روش: طرح پژوهش حاضراز نوع مقایسه ای بوده است.به شیوه نمونه گیری در دسترس، 400 نفر از دانش آموزان 7تا 12 سال از یازده مدرسه شهر اصفهان انتخاب شده و -بعد از حذف پرسشنامه های فاقد اعتبار- بر اساس نقطه برش پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( اسپرافکین،لانی و گادو، 1994) 41 نفر واجد اختلال مقابله جویی دفاعی و 19 نفر واجد اختلال سلوک تشخیص داده شدند.سپس از این تعداد پرسشنامه همدلی (آیونگ و همکاران، 2009) و آزمون بازشناسی هیجانی چهره (اکمن و فرایزن، 1976) اجرا شد. نتایج: یافته های پژوهشی حاکی از آن بود که و بین بازشناسی هیجانی چهره در دو شاخص ترس و تنفر بین گروه اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معنادار وجود دارد ( 05/0P<).بین همدلی و سایر شاخص های بازشناسی هیجانی چهره اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می آید بین بازشناسی هیجانی برخی از چهره ها تفاوت هایی بین این دو اختلال وجود دارد که ممکن است در مشکلات ارتباطی این کودکان با اطرافیان خود نقش داشته باشد.
روش های شناسایی و مداخله های درمانی اختلال پس از ضربه در کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال استرس پس از ضربه، یک اختلال اضطراب وابسته به استرس است که می تواند پس از یک یا چند تجربه آسیب زای خاص رخ دهد. رویدادهای آسیب زا، تهدیدی برای امنیت و سلامت به شمار می آیند؛ این رویدادها ممکن است مسیر رشد طبیعی، عملکرد تحصیلی و سایر حوزه های عملکردی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد و باعث اختلال استرس پس از ضربه شود. امروزه پژوهش های جدید و جامع در جهت کشف عوامل علی و مداخله های درمانی مرتبط با اختلال استرس پس از ضربه در حال گسترش است. نتیجه گیری : نشانه ها و علائم اختلال استرس پس از ضربه به ندرت به طور کامل ناپدید می شوند؛ همبودی بالای این اختلال با سایر اختلالات روانی، همچنین عوامل خطرساز، ماهیت پیجیده اختلال استرس پس از ضربه، بازگشت و عود نشانه های این اختلال در برابر رویدادهای آسیب زای کنونی، ضرورت شناسایی، ارزیابی دقیق بالینی و به کارگیری مداخله های درمانی یکپارچه را ایجاد می کند. از این رو، این مداخله ها نیاز به پژوهش بیشتری دارند تا اثربخشی، کارایی و معنی داری بالینی آنها مشخص گردد .
تجارب یادگیری و برنامه جایگزین (LEAP) برای دانش آموزان پیش دبستانی با اختلال طیف اُتیسم و والدین آنها: الگویی برای فراگیرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال طیف اُتیسم ( ASD ) اختلالی عصبی-رشدی است که جنبه های مختلف رشد و تحول کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از نهضت هایی که اخیراً به منظور توانمندسازی این کودکان و حضور آنها در جامعه مطرح شده است، نهضت فراگیری سازی است. از جمله مدل هایی کاربردی فراگیری سازی در حوزه اُتیسم، مدل تجارب یادگیری و برنامه جایگزین ( LEAP ) برای دانش آموزان پیش دبستانی با اختلال طیف اُتیسم و والدین آنها است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش مروری در پایگاه های اطلاعاتی Science Direct , ProQuest , PubMed , Google scholar با کلید واژه های LEAP model , inclusion model , Learning Experiences and Alternative Program , autism inclusion منابع علمی مرتبط جمع آوری شد. پس از جمع آوری منابع، تاریخچه مدل تجارب یادگیری و برنامه جایگزین، مولفه ها، اثربخشی و کاربرد آن توصیف شد. نتیجه گیری: هدف عمده این مدل، کمک به کودکان در دستیابی به پتانسیل کامل رشدی است تا بتوانند از جریان غالب آموزش عمومی استفاده کنند. در این مقاله سعی شده است تا مؤلفه های اصلی این مدل شناسایی و معرفی شوند و یافته های تجربی در زمینه اثربخشی مدل تجارب یادگیری و برنامه جایگزین ( LEAP ) بر رشد مهارت های عملکردی، بازی مستقل، تعامل اجتماعی، کسب پیش نیازهای مهارت های تحصیلی، دستیابی به مهارت های گفتاری و زبانی و رفتار سازگارانه ارائه شود.
مقایسه امیدتحصیلی، سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه امیدتحصیلی، سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دبستانی مدارس شهر بوشهر که در سال تحصیلی97-1396 مشغول به تحصیل بودند، می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 100 دانش آموز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امید تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی اسفاده شد. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها در مورد دو گروه دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که بین دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری در امیدتحصیلی، سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی تفاوت معنا داری وجود دارد (۰۰۱/0˂ P). این نتایج نشان می دهد که وجود امیدتحصیلی و سرزندگی تحصیلی پایین و همچنین درگیری تحصیلی پایین در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با ایجاد تعلل در تکالیف تحصیلی و عدم ایجاد انگیزه مثبت، نقش مؤثری در افت تحصیلی و بالطبع تداوم این اختلال در این دانش آموزان می شود. لذا می توان از طریق آموزش و اعمال روش های مناسب تربیتی، موجبات عملکرد تحصیلی بهتر و سلامت روانی این دانش آموزان را فراهم آورد و همچنین زمینه پیشرفت همه جانبه ای را برای دانش آموزانی که از لحاظ امیدتحصیلی، سرزندگی تحصیلی و درگیری تحصیلی پایین هستند را مهیا کرد.
تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع تک آزمودنی با پیگیری دو هفته ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف (هوشبهر بین 50 – 70) 8 تا 10 ساله شهرستان شاهرود در سال 97- 1396 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 4 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) و پرسشنامه عصب روان شناختی کولیج (2002) توسط مربیان تکمیل شد. برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت یک ماه در 8 جلسه 45 دقیقه ای با روش های بازی، قصه گویی و نمایش آموزش داده شد. یافته های بدست آمده از تحلیل دیداری نمودارها، درصد تمامی داده های غیرهمپوش و اندازه اثر بیانگر تأثیر آموزش خودتنظیمی در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی بود. بنابراین می توان گفت آموزش خودتنظیمی با بهبود توانایی برنامه ریزی، خودبازبینی و سازماندهی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی آنها مؤثر است.