فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: تحرک و جهت یابی مناسب، مهم ترین عامل در مستقل سازی و حضور اجتماعی افراد با آسیب بینایی تلقی می شود. مهم ترین روش تحرک و جهت یابی، استفاده از عصای سفید است. مشکلات مربوط به سلامت روانی و خصلت های شخصیتی افراد می تواند به منزله عوامل محدود کننده تحرک و جهت یابی تلقی شود. پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه تحرک و جهت یابی با استفاده از عصای سفید با سلامت روانی و خصلت های شخصیتی در افراد با آسیب بینایی در شهر تهران بود. روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود، 41 نفر از افراد با آسیب بینایی از مراکز توان بخشی و دانشجویان شهر تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پرسشنام ه تحرک و جهت یابی، سیاهه سلامت روانی و آزمون شخصیتی آیزنک به شکل مصاحبه ساختارمند و نیمه ساختارمند اجرا شد و داده های به دست آمده با استفاده از ضرایب همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون های t و F مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مشکلات حساسیت فردی، افسردگی و نمره جمع نشانه های مرضی از عوامل سلامت روانی و مقیاس دروغ گویی از خصلت های شخصیتی بهترین پیش بینی کننده های مؤلفه تحرک و جهت یابی افراد با آسیب بینایی بودند. همچنین تفاوت هایی از نظر وضعیت اشتغال و دید تونلی افراد مورد مطالعه بر حسب مؤلفه تحرک و جهت یابی ملاحظه شد. نتیجه گیری : یافته های به دست آمده نشان داد که میزان تحرک و جهت یابی با سلامت روانی و خصلت های شخصیتی همبستگی دارد و با بهبودسازی شرایط اشتغال برای افراد با آسیب بینایی، می توان عملکرد بهتری در تحرک و جهت یابی برای آنان ایجاد کرد.
اثر بخشی کنترل تنظیم هیجان بر علائم کم توجهی، بیش فعالی در کودکان7-14 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
117-132
حوزههای تخصصی:
هدف : در این پژوهش اثربخشی تنظیم هیجان در درمان علائم اختلال کم توجهی-بیش فعالی بررسی شده است. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با طرح پژوهشی پیش آزمون-پس آزمون بود.که با بهره گیری از نمونه گیری در دسترس 30 نفراز کودکان 7 تا 14 ساله دارای اختلال کم توجهی-بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک خصوصی روان پزشکی کودکان در شهر تهران بعد از تشخیص فوق تخصص روان پزشکی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه مرضی کودکان (فرم والدین) و آزمون بررسی عملکرد دیداری. شرایط ورود در این پژوهش داشتن بهره هوشی بالاتر از 90 ، داشتن اختلال کم توجهی-بیش فعالی و ملاک خروج داشتن اختلال طیف اتیسم و عدم مصرف ریتالین در زمان مداخله بود که بدین منظور از تمام کودکان تست ریون و پرسشنامه مرضی کودکان (فرم والدین) به عمل آمد. آزمون عملکرد دیداری و شنیداری قبل و پس از مداخله انجام شد و آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت و نیم آموزش ارایه شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون استنباطی تی برای گروه های همبسته استفاده شد. یافته ها : میانگین های مرب وط به خرده مقیاس های توجه (گوش به زنگی دیداری و تمرکز دیداری و سرعت عمل دیداری) و مقیاس های مربوط به حیطه های بازداری (بازداری پاسخ شنیداری ودیداری، ثبات پاسخ شنیداری و دیداری و مداومت دیداری) پس از مداخله درمانی بیشتر از پیش آزمون بود، ولی تفاوت معنی دارنبود. نتیجه گیری: یافته های این پ ژوهش، نشان داد که تنظیم هیجان باعث افزایش توجه در حیطه دیداری و بازداری پاسخ (شنیداری ودیداری) در اف راد دارای نقص توجه- بیش فعالی گردید.علی ارغم افزایش میانگین ها اما این تفاوت معنادارنمی باشد.
مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد اختلال سلوک واختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلالات سلوک واختلال مقابله جویی دفاعی وجوه تشابه و تمایز زیادی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد تشخیص این دو اختلال بود. روش: طرح پژوهش حاضراز نوع مقایسه ای بوده است.به شیوه نمونه گیری در دسترس، 400 نفر از دانش آموزان 7تا 12 سال از یازده مدرسه شهر اصفهان انتخاب شده و -بعد از حذف پرسشنامه های فاقد اعتبار- بر اساس نقطه برش پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( اسپرافکین،لانی و گادو، 1994) 41 نفر واجد اختلال مقابله جویی دفاعی و 19 نفر واجد اختلال سلوک تشخیص داده شدند.سپس از این تعداد پرسشنامه همدلی (آیونگ و همکاران، 2009) و آزمون بازشناسی هیجانی چهره (اکمن و فرایزن، 1976) اجرا شد. نتایج: یافته های پژوهشی حاکی از آن بود که و بین بازشناسی هیجانی چهره در دو شاخص ترس و تنفر بین گروه اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معنادار وجود دارد ( 05/0P<).بین همدلی و سایر شاخص های بازشناسی هیجانی چهره اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می آید بین بازشناسی هیجانی برخی از چهره ها تفاوت هایی بین این دو اختلال وجود دارد که ممکن است در مشکلات ارتباطی این کودکان با اطرافیان خود نقش داشته باشد.
بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر ارتقای توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : در این پژوهش تاثیر توانبخشی شناختی بر ارتقاء توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: مطالعه حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی با ساختار پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است که در آن تعداد 26 کودک 7 تا 13 سال مبتلا به اختلال بیش فعالی-نقص توجه پس از تشخیص اختلال به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده بسته درمان توانبخشی شناختی پارس برای ترمیم توجه و عملکردهای اجرایی ، آزمون استروپ برای ارزیابی توجه انتخابی ، آزمون ویسکانسین برای ارزیابی عملکردهای اجرایی و مقیاس مشکلات رفتاری کانرز فرم والدین و معلم برای تشخیص اختلال نقص توجه – بیش فعالی بودند. مداخلات ترمیم شناختی در 10 جلسه 5/1 ساعته انجام شدندو داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغییری ( MANCOVA ) به کمک نرم افزار SPSS (نسخه 22) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که مداخله توانبخشی شناختی بر توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی موثر بوده است (سطح معنی داری 05/0 = α و 01/0 = α). نتیجه گیری: می توان این گونه نتیجه گیری کرد که برنامه توانبخشی شناختی در افزایش توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی مؤثر بوده است و می توان از این روش برای بهبود توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی استفاده کرد.
تأثیر یک دوره تمرینات برای تونیک بر رشد مهارت های حرکتی کودکان کم توان هوشی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات برای تونیک بر مهارت حرکتی کودکان کم توان هوشی آموزش پذیر بود. روش: در این مطالعه نیمه آزمایشی از بین دانش آموزان پسر کم توان هوشی آموزش پذیر که دارای سن تقویمی 7 تا 10 سال و فاقد هر نوع بیماری خاص و محدودیت حرکتی بودند، 30 نفر انتخاب شدند. پس از همتا سازی براساس سن، قد و وزن، به صورت تصادفی در دو گروه همسان کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین برای تونیک به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 60 دقیقه ای انجام گرفت. در پیش آزمون و پس آزمون برای ارزیابی مهارت حرکتی آزمودنی ها، از آزمون اولریخ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و آزمایش وجود ندارد، درحالی که در گروه آزمایش از نمرات پیش آزمون تا پس آزمون تفاوت معنادار مشاهده شد . درواقع، تأثیر تمرین برای تونیک بر مهارت حرکتی مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، به نظر می رسد تمرینات برای تونیک بتواند در رشد حرکتی کودکان کم توان هوشی کمک کننده باشد.
اختلال هراس در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از اختلال های روانی که ریشه اضطرابی دارد، اختلال هراس است. در مورد این اختلال در بزرگسالان پژوهش های فراوانی صورت گرفته است؛ با این حال به نسبت اهمیت آن در دوران کودکی، توجه کمتری به این اختلال در کودکان شده است. در پژوهش حاضر با مرور مقاله های ارائه شده در این باره سعی شده است به فهم ابعاد این اختلال پرداخته شود. در ادامه اختلال هراس کودکان از نظر مفهوم، نشانه ها و روش های درمان مورد توجه قرارگرفته است. نتیجه گیری: طبق نتایج این بررسی ها مشخص شده است با آنکه سال ها در مورد امکان وجود اختلال هراس در کودکان تردیدهایی مطرح شده ، امروزه مشاهده می شود که بر اساس دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، وقوع این اختلال در کودکان ممکن است و مشابهت های زیادی با همین حالت در بزرگسالان دارد. پژوهش های انجام شده بیانگر وجود راهکارهای درمانی مؤثر در جهت بهبود این اختلال است. جهت کمک به داشتن جامعه ای سالم تر، نیاز به انجام پژوهش های گسترده تر در مورد اختلال هراس کودکان احساس می شود.
مقایسه مؤلفه های کنش های اجرایی برنامه ریزی- سازماندهی آزمون برج لندن در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
105-116
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مؤلفه های کنش های اجرایی برنامه ریزی – سازماندهی آزمون برج لندن در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص« نارسانویسی، نارساخوانی و دیسکلکلیا» با همتایان عادی انجام شده است. روش : این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه آن شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطه ابتدایی با و بدون ناتوانی یادگیری در شهر مشهد است. بر این اساس150 نفراز دانش آموزان مقطع ابتدایی مرکز ناتوانی های یادگیری منطقه تبادکان شهر مشهد به صورت نمونه هدفمند انتخاب و با 42 نفر از دانش آموزان عادی مقایسه شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون برج لندن و مقیاس هوشی وکسلر استفاده گردید. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری(مانوا) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کودکان دارای اختلال ناتوانی نارسانویسی، نارساخوانی و دیسکلکلیا نسبت به کودکان عادی عملکرد ضعیف تری در مؤلفه های کنش های اجرایی برنامه ریزی-سازماندهی دارند. و تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد این ضعف منجر به مشکلاتی در تصمیم گیری و عدم قضاوت مناسب، مشکلات با نوآوری ها و تغییر، حواس پرتی و مشکلات در جنبه های مختلف حافظه می شود
اثر پسخوراند مهارخودی و فراوانی آن بر یادگیری حرکتی کودکان دارای اختلال شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر پسخوراند مهارخود و فراوانی آن بر یادگیری بوده است . روش: در این تحقیق 48 آزمودنی به تولید یک نیروی معین به وسیله نیروسنج پرداختند. دانش آموز براساس امتیازات پیش آزمون در آزمایش اول برحسب نوع کنترل، پسخوراند مهارخود و جفت شده (غیر مهارخود) به دو گروه 12 نفری همگن تقسیم شدند و در آزمایش دوم براساس وضعیت فراوانی پسخوراند، فراوانی پسخوراند 30 % و فراوانی پسخوراند آزاد در دو گروه 12 نفری همگن قرار گرفتند . آزمودنی ها در 6 سری 10کوششی به تولید نیروی معینی پرداختند. آزمون های یادداری و انتقال، 24 ساعت بعد از مراحل تمرینی به عمل آمد. روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و t مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد در هر دو آزمایش در مرحله اکتساب همه گروه ها پیشرفت داشته اند. در آزمون اکتساب در آزمایش اول و دوم تفاوتی مشاهده نشد. در هر دو آزمایش در آزمون یادداری اثر معناداری مشاهده شد و برتری با گروه های مهارخود و مهارخود با فراوانی آزاد بود. همچنین، در آزمون انتقال در آزمایش اول گروه مهارخود و در آزمایش دوم گروه مهارخود فراوانی آزاد عملکرد بهتری داشتند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که پسخوراند مهارخود باعث بهبود عملکرد می شود. همچنین، اِعمال محدودیت در پسخوراند مهارخودی به میزان 30 درصد به بهینه شدن عملکرد کمکی نمی کند.
بررسی عوامل ضعف املای دانش آموزان با آسیب بینایی و راهکارهای آموزشی برای بهبود آن در دانش آموزان آسیب دیده ی بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: از املا به عنوان پایه ای برای سواد نوشتاری دانش آموزان تعبیر می شود . عوامل متعددی، زمینه ساز شکل گیری یا تشدید مشکلات مربوط به آموزش نوشتن می گردد، به طوری که درس املا را با مشکلی جدی به نام «غلط نویسی» مواجه می سازد. این موضوع یکی از چالش ها و دغدغه های معلمان و والدین کودکان آسیب دیده بینایی است . لذا در پژوهش حاضر به بررسی علل و عوامل ضعف املای دانش آموزان با آسیب بینایی و راهکارهایی برای برطرف سازی این مشکل پرداخته شده است. روش: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. مشکلات روان شناختی چون ضعف در پردازش شنیداری و لامسه ای، و کم دقتی؛ و مسائل آموزشی از جمله عواملی است که باعث پائین بودن نمره های داش آموزان نابیناست. عواملی چون عدم تمرکز، نخواندن کتاب بریل و گرایش به وسایل صوتی، چالش در نوشتن و خواندن خط بریل و بازخورد کم معلمان دروس مختلف به دانش آموز به جهت زمان بر بودن خواندن و تصحیح کردن خط بریل، کسب کم اطلاعات و بازخورد ناکافی از محیط، آگاهی واج شناختی در سطح پایین، دسترسی به رسانه های جمعی تنها از طریق شنیداری، عدم بهره مندی از آموزش ویژه گروه آسیب دیده بینایی، تکیه بر بینایی باقی مانده، بی رغبتی و مقاومت خانواده ها نسبت به استفاده فرزندان شان از خط بریل، و مشکلات انگیزشی عواملی هستند که مشکلات بیشتری را بر مشکلات روان شناختی دانش آموزان آسیب دیده بینایی می افزاید. نتیجه گیری: می توان با تشخیص درست و بهنگام و با استفاده از آموزش راهبردهای مناسب جهت تقویت حافظه، و در نظر گرفتن سبک یادگیری و ویژگی های روان شناختی هر کودک به این گروه از دانش آموزان کمک کرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری 45 روزه بود. مرحله پیگیری بدین سبب اجرا گردید تا مشخص شود که آیا درمان ذهن آگاهی در طول زمان دارای کارآیی معنادار پایدار است یا خیر. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک دارای اختلال افسردگی بود که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به شکل مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی و افسردگی کودکان بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان دارای اختلال افسردگی تاثیر داشته است (0/01>p). بنابراین درمان ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآ برای کودکان دارای افسردگی مورد استفاده بالینی قرار گیرد.
کارکردهای اجرایی و راهبردهای اثربخش برای بهبود آن در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش معرفی کارکردهای اجرایی (توجه پایدار، حافظه کاری، بازداری پاسخ) و استفاده از راهبردهایی برای بهبود آنها در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. کارکردهای اجرایی وظایف و نقش های مختلفی دارند که در تمامی این افراد در هر سن و جنس به فراخور سن، قدرت و سلامت کارکردها در زندگی تاثیرگذار هستند. درواقع این نیرو که به عنوان یک سازه شناختی مطرح است، وظایفی مانند حل مسئله، توجه، استدلال، سازماندهی، برنامه ریزی، حافظه، بازداری پاسخ، کنترل بازدارنده، کنترل تکانه، حفظ آمایه و تغییر آمایه را بر عهده دارد. در نتیجه نارسایی در این زمینه با اختلال در عملکردهای روزانه همراه است. روش: پژوهش حاضر با روش مرور سیستماتیک پیشینه انجام شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با استفاده از تکنیک ها و راهبردهای مطرح شده با توجه به موقعیت می توان در جهت بهبود و تقویت کارکردهای اجرایی عمل کرد و کمک شایانی به دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در زندگی تحصیلی، اجتماعی و فردی آنها نمود.
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد دارای نشانگان نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه شهر تهران صورت گرفته است. روش. این پژوهش شبه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه شهر تهران در سال 1396 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. از جامعه آماری تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر کنترل با روش نمونه گیری در دسترس و به صورت تصادفی انتخاب و گمارش شدند.برای گروه آزمایش مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه وندریوتا و تکلیف کامپیوتری اجرای همزمان دیداری و شنیداری (IVA) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها. نتایج تحقیق پس از مداخله نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر توجه (دیداری و شنیداری) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری . بنابراین می توان گفت تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز در بر بهبود توجه دیداری و شنیداری در افراد مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه موثر است .
نظام آموزش دوزبانه و لزوم تفکیک دو نیاز آموزشی متفاوت در دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : برخی مشکلات یا ناکارآمدی ها در شیوه های آموزشی ناشنوایان را می توان ناشی از این امر دانست که حق آموزشی و نیاز ناشنوا به فراگیری علوم، دروس و دانش های رایج در نظام آموزشی کشور، با نیاز وی به یادگیری زبان فارسی به صورت مجزا پاسخ داده نمی شود و اصولاً به مجزا بودن این دو نیاز آموزشی، به خصوص برای کودکان ناشنوا توجه نمی شود. دراین مقاله با استناد به یافته های پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی نشان خواهیم داد که دانش آموز ناشنوا فردی دوزبانه است و زبان فارسی زبان اصلی وی نیست. نتیجه گیری: از این رو راهکار پیشنهادی برای آموزش ناشنوایان که در این مقاله ارائه می شود، راهکار آموزش دوزبانه است. بدین صورت که علوم و دروس مختلف رایج در نظام آموزشی کشور را به زبان اول ناشنوایان، یعنی به زبان اشاره به او آموزش دهیم و یادگیری زبان فارسی را با روش های مخصوص آموزش زبان دوم و در مسیر موازی ببریم.
اثربخشی بسته های آموزشی بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسش نامه سازگاری اجتماعی ﺳیﻨﻬﺎ و ﺳیﻨﮓ (1993) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آموزش های بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنی دار سازگاری اجتماعی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی با اثربخشی یکسان در ارتقای سازگاری اجتماعی موفق تر از برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی بود. برنامه های آموزشی که از رویکرد شناختی اجتماعی بندورا برای طراحی بسته های آموزشی بهره می گیرند، تأثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می باشد.
تأثیر بازی های شناختی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی های شناختی (بازی های مبتنی بر کارکردهای اجرایی) بر توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی است. روش: در این پژوهش که از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد، 20 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی که از طریق نمونه گیری هدف مند انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 10 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طیّ 12 جلسه 60 دقیقه ای به مدت یک ماه و نیم (شش هفته) در دوره درمانی بازی های شناختی شرکت کردند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوسته TOVA ، و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش نیز با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده های حاصل از خرده مقیاس خطای حذف و خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، پس از شرکت در مداخله، در نتایج آزمون از نظر آماری تفاوت معناداری دارد. نتیجه گیری: بازی های شناختی منجر به بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال ریاضی می شود.
مقایسه تاثیر تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی می توانند روش های موثر برای حل مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک باشند. در این بین، مقایسه اثربخشی تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی موضوعی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان اتیسم انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی کودکان پسر مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به مراکز روزانه تحت نظارت بهزیستی استان گیلان در دامنه سنی 6 تا 11 بود. حجم نمونه 30 شرکت کننده بود که به صورت تصادفی در سه گروه تحلیل رفتار کاربردی، بازی درمانی وکنترل (10= n ) جای گذاری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشکلات رفتاری استفاده شد. در انتها، داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین شاخص های مشکلات رفتاری گروه های آزمایش (تحلیل رفتار کاربردی و بازی درمانی) در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است (01/0> p ). همچنین در مقایسه دو روش درمانی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0< p ). نتیجه گیری : با توجه به یافته ها، هر دو روش تحلیل رفتار کاربردی و روش بازی درمانی، به یک اندازه در کاهش مشکلات رفتاری این کودکان موثر بوده اند. در همین راستا، نتایج مطالعه حاضر حاکی از عدم وجود تفاوت مشخص در میزان تاثیرگذاری تحلیل رفتارکاربردی و بازی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم است.
اثربخشی برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن بر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان با علائم مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شهرستان لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن بر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان با علائم مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شهرستان لاهیجان انجام گرفته است. روش: این پژوهش با رویکرد کاربردی و روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 6 ساله پیش دبستانی شهرستان لاهیجان بود. حجم نمونه اولیه شامل 120 نفر از مادران کودکان پیش دبستانی بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در نهایت 30 نفر از مادرانی که کودکان آنها علائم مشکلات درونی سازی و برونی سازی را داشتند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست رفتاری کودک آخنباخ (فرم والد و معلم) (1991) به عنوان ابزار غربالگری و پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (1972) است. برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن که توسط علی اکبری دهکردی و علی پور (1394) طراحی شده بود در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه آموزش مهارت فرزند پروری ایمن بر شیوه های فرزند پروری مادران مؤثر است (01/0≥ P ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت فرزند پروری ایمن باعث ارتقاء شیوه فرزندپروری مقتدرانه و کاهش شیوه فرزندپروری سختگیرانه می شود. با توجه به اینکه شیوه های فرزندپروری والدین نقش اساسی در تأمین سلامت روانی فرزندان آنها دارد، لذا پیشنهاد می شود از برنامه آموزش فرزندپروری ایمن برای مادران جهت مدیریت روابط سالم با فرزندانشان و به کارگیری سبک های فرزندپروری مثبت استفاده شود.
بررسی مقایسه ای برخی توانایی های کاربردشناختی کودکان کاشت حلزون با همسالان شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی زبان مطالعه معانی و منظورهای مد نظر گوینده و تعابیر و تفاسیر آن ها از سوی مخاطب است که با توجه به بافت موقعیتی صورت می گیرد و توانایی بکارگیری درست زبان در موقعیت های اجتماعی مختلف توانش کاربردشناختی نام دارد که در این پژوهش مورد بررسی و مداقه قرار گرفت . هدف از این پژوهش، مقایسه مهارت های کاربردشناختی آغازگری و استفاده از بافت موقعیتی در کودکان کاشت حلزون 5 تا 8 ساله با همسالان شنوا بود. روش: این پژوهش که بصورت مقطعی و توصیفی- تحلیلی انجام شد، 15 کودک شنوا و 15 کودک کاشت حلزون دوزبانه آذری-فارسی در شهرتبریز به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به معیارهای مطالعه، انتخاب شدند. جهت بررسی مهارت های آغازگری و استفاده از بافت موقعیتی، از مجموعه های کاربردشناسی در چک لیست برقراری ارتباط که توسط بیشاپ در سال 1998 تهیه شده و نسخه فارسی آن توسط کاظمی و همکاران درکودکان ایرانی 5 تا 11 ساله در سال 2005 هنجاریابی شده است، استفاده شد. سپس بهوسیلهنرم افزار SPSS با استفاده از آزمون تی برای دو گروه مستقل به تجزیه و تحلیل سؤال های پژوهش پرداخته شد. یافته ها: مقایسه میانگین های دو گروه آزمودنی نشان داد که بین کودکان کاشت حلزون و کودکان شنوا در آغازگری تفاوت معناداری وجودندارد. بنابراین می توان گفت که کودکان کاشت حلزون آغازگری نامناسب ندارند ولی در استفاده از بافت موقعیتی، اختلاف بین دو گروه معنادار بود. نواوری (ارزش) : ارزیابی توانایی های کاربردشناختی در کودکان ناشنوا و کاشت حلزون تا کنون در هیچ پژوهشی انجام نپذیرفته است و پژوهش حاضر ، با تاکید بر دو مهارت مهم آغازگری و بکارگیری بافت موقعیتی درمکالمه توسط کودکان کاشت حلزون، گام مهمی در راستای زمینه سازی برای انجام درمان های مداخله ای برداشت تا با آسیب شناسی موارد، آنها را در برنامه های آتی در دستور کار قرار دهد. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که کودکان کاشت حلزون در برخی سطوح کاربردشناختی ضعیف تر از همسالان شنوا عمل می کنند ولی طبق یافته های محققان، توانایی بکارگیری مهارت های کاربرشناختی در کودکان کاشت حلزون نسبت به کودکان با آسیب شنوایی عمیق، خیلی بهتر است.
طراحی نرم افزار آموزشی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی نرم فزار آموزشی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان سال سوم ابتدایی مراکز اختلال های یادگیری شهر مشهد، در سال تحصیلی 97- 1396 بود که از این جامعه، 32 دانش آموز با اختلال خواندن (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) به عنوان نمونه به صورت تصادفی منظم انتخاب و به تصادف در گروه آزمایش و گواه جایگماری شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون توجه انتخابی (D2) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10 هفته برنامه آموزشی مبتنی بر خانواده را دریافت کرد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نرم افزارآموزشی خانواده محور بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال خواندن در گروه آزمایش تاثیر معنادار دارد (05/0<p). بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که نرم افزار آموزشی خانواده محور بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال خواندن موثر است و می توان از آن به عنوان مداخله موثر سود جست.
افق زمان: بررسی مبانی نظری تا تدوین برنامه برای آموزش والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افق زمانی یک سازه روان شناختی است که بیانگر ارتباط فرد با زمان است. کم توانی ذهنی نیز با محدودیت های اساسی در کارکرد هوشی و رفتار سازشی در دوره رشد مشخص می شود. تولد و حضور کودک کم توان ذهنی، خانواده را با مشکلات زیادی مواجه می سازد و در افق زمان بر کمیت و کیفیت روابط والدین و اعضای خانواده تاثیر می گذارد. افق زمانی نیز برخاسته از فرایندی شناختی است که تجربه انسان را به ساختارهای زمانی گذشته، حال و آینده نسبت می دهد. نظریه افق زمانی دارای پنج عامل به نام های گذشته مثبت، گذشته منفی، حال لذت گرایانه، حال قضا و قدری و آینده است. نتیجه گیری: در نظریه افق زمانی، فرض بر این است که ادراک شخص از زمان بر تصمیم گیری وی موثر است و اثرات روان شناختی تحت تاثیر ساختارهای زمانی گذشته، حال یا آینده قرار می گیرد. اگرچه صفات مختلف افراد نسبتاً ثابت هستند ولی پژوهش های مقدماتی نشان داده اند که می توان آنها را از طریق فرایند درمان تغییر داد. تفاوت های فردی در نظریه افق زمانی با پیامدهای عاطفی، شناختی و رفتاری همخوانی دارد. پژوهش ها نشان داده اند که افق زمانی به بهزیستی فردی و تجربه های عاطفی شخصی وابسته است و بر فرایندهای شناختی و همچنین روابط اجتماعی تاثیر می گذارد. در این مقاله، مبانی نظری رویکرد افق زمانی بررسی و برنامه ای برای والدین کودکان کم توان ذهنی تدوین شد.