ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
۱۶۰۵.

محتوای آموزشی و آماده سازی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در زمینه مهارتهای زندگی مستقل از دیدگاه معلمان و والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰۸
هدف پژوهش حاضر این بود که محتوای آموزشی تدوین شده برای کودکان کم توان ذهنی تا چه اندازه آنها را برای زندگی مستقل آماده می کند؟ شینوها را یوشینوری در گردهمایی ISEC 2000 در زمینه محتوای مهارتهای زندگی مستقل پنج مقوله: (1 حفظ بهداشت مناسب (2 آرامش بخشی (3 درک دنیای پیرامون (4 تحرک و جنبش و (5 برقراری ارتباط را مطرح می کند که این پنج مقوله به لحاظ نظری مبنای پژوهش حاضر برای بررسی محتوای مهارتهای زندگی مستقل است. بر اساس دیدگاه مذکور پرسشنامه ای تدوین شد که کاملا نمایانگر حیطه های مورد نظر در این دیدگاه بود. روایی صوری ابزار ساخته شده به تایید تعدادی از متخصصین رسید و اعتبار آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 0.92 بدست آمد. جامعه آماری این تحقیق کلیه معلمان و والدین مدارس ابتدایی کم توان ذهنی آموزش و پرورش شهر تهران بودند. مدارس مزبور بر اساس کیفیت نیروهای آموزشی آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه مذکور نظرات 200 نفر از اولیا و معلمان کودکان کم توان ذهنی از پنچ مدرسه که هر یک در مناطق جغرافیایی شرق و شمال شرق، مرکز و غرب تهران قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. این افراد شامل کلیه معلمان مدارس انتخاب شده در مناطق جغرافیایی نامبرده بودند. والدین هم از بین افرادی انتخاب شدند که بنا به نظر معلمان و مشاورین مدارس از تحصیلات لازم برای پاسخگویی به پرسشنامه برخوردار بودند. پس از جمع آوری و استخراج اطلاعات تعداد 172 پرسشنامه کامل بودند و بقیه پرسشنامه ها بعلت عدم تکمیل و ناقص بودن از جریان تحلیل خارج شدند. نتایج تحلیلها نشان داد که هم والدین و هم معلمان بر این باورند که محتوای آموزشی موجود با توجه به دیدگاه یوشینوری تاثیر مثبت و بالایی )بیش از (%70 را بر مهارتهای زندگی مستقل کودکان کم توان ذهنی داشته است. بر اساس نتایج این پژوهش توصیه های زیر مطرح شده اند: تحلیل محتوای آموزشی بر اساس دیدگاه مطرح شده، بازنگری در محتوای آموزشی بر اساس تحلیل محتوا، کاربردی کردن محتوای آموزشی بر اساس دیدگاه مطرح شده، آموزش مهارتهای زندگی مستقل بعنوان برنامه های اصلی به کودکان کم توان ذهنی و آموزش معلمان در این زمینه.
۱۶۱۰.

بررسی عوامل ژنتیکی و محیطی ناشنوایی در 354 خانواده نانوا دار استان های قم و مرکزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ناشنوایی ازدواج فامیلی علل ژنتیکی ناشنوایی علل محیطی ناشنوایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۲
"هدف: ناشنوایی شایعترین نقص حسی عصبی در انسان است و از هر هزارکودک یک کودک با ناشنوایی عمیق تا شدید بدنیا می آیند. مطالعات فراوانی نشان داده اند ناشنوایی در 50 درصد موارد علل ژنتیکی و در 50 درصد باقیمانده علل محیطی و ناشناخته دارد. در این تحقیق، هدف بررسی علل ناشنوایی در خانواده های مورد مطالعه بود تا راهکارهای مناسب جهت تشخیص و پیشگیری ارایه شود. روش بررسی: پرسشنامه ها در مدارس و کانون های ناشنوایان و مجتمع های بهزیستی استان های قم و مرکزی توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شد. اطلاعاتی چون سن، جنس، وضعیت شنوایی کلیه افراد خانواده و بستگان، نوع ازدوا ج والدین، علت شناسی (ژنتیکی، محیطی) جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSPSS اطلاعات بررسی شدند. یافته ها: 354 پرسشنامه حاوی اطلاعات کامل از خانواده های ناشنوا دار جمع آوری گردید میانگین سنی افراد ناشنوایی مورد (Proband) 8.1 ± 16.1 سال بود. 48.4 و 51.6 درصد ناشنوایان به ترتیب دختر و پسر بودند. 59.3 درصد والدین دارای نسبت فامیلی، 36.7 درصد غریبه و 4 درصد نسبت خود را معلوم نکرده بودند. میانگین تعداد ناشنوا در خانواده ها ± 1.4 1.8 است. با بررسی پرسشنامه های تکمیل شده و شجره نامه ها، در 70.9 درصد موارد عامل ژنتیکی و در 9 درصد موارد عامل محیطی و در20.1 درصد عاملی برای ناشنوایی شناخته نشد. نتیجه گیری: عامل ژنتیکی با الگوی توارثی اتوزوم مغلوب شایعترین عامل ناشنوایی است و این بخاطر میزان بالای ازدواج فامیلی است که باعث شده سهم علل ژنتیکی در این جمعیت از 50 درصد بیشتر شود. تعداد فرزندان عامل دیگر افزایش تعداد ناشنوایان در خانواده هایی است که زمینه ژنتیکی ناشنوایی دارند. عامل محیطی و ناشناخته بعد از عامل ژنتیکی قرار دارد. با منع ازدواج های فامیلی، آموزش بهداشت، کنترل تعداد فرزندان و همینطور مشاوره ژنتیک بویژه برای خانواده های در معرض خطر می توان قدم های مهمی در زمینه کاهش تعداد ناشنوایان برداشت."
۱۶۱۳.

تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی بر توانایی خواندن دختران کم توان ذهنی پایه دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواندن عقب ماندگی ذهنی آگاهی واج شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۲۴۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۰۲
هدف: از آنجا که آگاهی واج شناختی بر یادگیری خواندن اولیه بسیار موثر می باشد، هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص کند آیا آموزش آگاهی واج شناختی به کودکان عقب مانده ذهنی می تواند بر مهارت خواندن این کودکان تاثیر بگذارد؟ روش: در یک بررسی مداخله ای، از دو گروه 30 نفری مورد و شاهد که در پایه دوم دبستان استثنایی رجائیه تهران تحصیل می کردند و از نظر سطح آگاهی واج شناختی یکسان بودند، استفاده شد. در آغاز طرح آزمون های آگاهی واج شناختی، درستی و سرعت خواندن برای دو گروه اجرا گردید. بعد هر دو گروه طی مدت سه ماه آموزش خواندن دیدند. گروه مورد، علاوه بر آموزش خواندن در همین مدت، طی 20 ساعت تحت آموزش آگاهی واج شناختی قرار گرفت. پس از سه ماه هر دو گروه دوباره تحت همان آزمون ها قرار گرفتند. یافته ها: امتیاز آگاهی واج شناختی هر دو گروه بعد از سه ماه افزایش معنی دار یافت، ولی این افزایش در گروه مورد بیشتر بود. امتیاز درستی و سرعت خواندن هر دو گروه نیز افزایش غیر معنی دار یافت. امتیاز کل آگاهی واج شناختی با درستی و سرعت خواندن همبستگی معنی دار داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خواندن به کودکان عقب مانده ذهنی موجب افزایش امتیاز آگاهی واج شناختی و درستی و سرعت خواندن آنها می گردد.
۱۶۱۹.

بررسی تحولی تئوری ذهن در کودکان عقب مانده ی ذهنی خفیف و کودکان عادی 7 تا 9 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئوری ذهن کودکان عقب مانده ذهنی خفیف کودکان عادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی اول
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
  3. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
تعداد بازدید : ۲۹۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۰۷
"در این پژوهش، روند تحول تئوری ذهن در کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، و همچنین رابطه برخی متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن، جنس، و طبقه اقتصادی - اجتماعی با تئوری ذهن بررسی شده است. برای این کار، 80 نفر دانش آموز دختر و پسر (40 نفر عقب مانده ذهنی و 40 نفر عادی) 7 تا 9 ساله از مراکز آموزشی کم توان ذهنی و مدارس کودکان عادی شهر شیراز انتخاب و بررسی شدند. برای تعیین تئوری ذهن و مولفه های آن (تئوری ذهن سطح اول، تئوری ذهن سطح دوم، و تئوری ذهن سطح سوم)، آزمون تئوری ذهن گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک سویه، آزمون های تعقیبی، تحلیل واریانس دو سویه، و رگرسیون چند متغیره به کار رفت. یافته ها نشان داد که در هر دو گروه عقب مانده و عادی، روند تحول تئوری ذهن با توجه به سن صعودی است. تئوری ذهن کودکان با جنسیت ارتباط ندارد. کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، در تئوری ذهن تفاوتی معنادار با هم دارند، ولی تعامل جنسیت و نوع آزمودنی (عقب مانده و عادی) معنادار نیست. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که سن و تحصیلات پدر پیش بینی کننده مثبت و معناداری در رابطه با تئوری ذهن و مولفه های آن است و الگوی این پیش بینی در کودکان عقب مانده و عادی یکسان است"

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان