ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
۵۴۱.

بررسی و مقایسة رابطة مهارت خودمختاری با کیفیت زندگی در دانش آموزان پسر با آسیب های شنوایی و عادی مقطع راهنمایی شهر تهران سال تحصیلی 88-89(مقاله علمی وزارت علوم)

۵۴۲.

روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان استثنائی: رویکرد فراگیر و رهائی بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش استثنایی رویکرد فراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۶ تعداد دانلود : ۶۴۱
روان شناسی و آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان استثنایی، مانند سایر رشته های علوم انسانی، بر نوع معینی از فلسفه زندگی و فلسفه علم بنا می شود. بنابراین، لازم است توجه کنیم که نظام تعلیم و تربیتی و نظام آموزش و پرورش استثنایی کشور ما بر کدام رویکرد فلسفی استوار است. این مقاله، که رویکردی فراگیر و رهایی بخش را مورد نظر دارد، بر ""فلسفه خردگرایی مینوی و علمی"" و بر ""رویکرد درمان زندگی ایرانی"" بنا شده است. تمام افرادی که در سنین مدرسه هستند، با وجود شباهت های انسانی خود، همگی از نظر زیستی و روان شناختی متفاوت از یکدیگرند به گونه ای که می توان گفت هر کودک یا نوجوان یک فرد استثنایی است و هرچه سن او بالاتر می رود استثنایی تر می شود و نیازهای آموزشی و پرورشی خاص خود را دارد. همچنین، هر کودک و نوجوانی که در خانواده و جامعه و فرهنگ و دوره تاریخی معین رشد می کند، در مقایسه با کودکان و نوجوانان سایر خانواده ها و جامعه ها و فرهنگ ها و دوره های تاریخی گوناگون، فردی استثنایی است. حتی اگر کودکان و نوجوانان استثنایی کشور را مطابق با آمارهای جهانی، 12 درصد از کل افراد این دوره های سنی بدانیم، آموزش و پرورش استثنایی کشور که با مشکلات اساسی در بنیادهای فلسفی و جوانب کیفی مواجه است از نظر کمّی نیز فقط کمتر از 7 درصد از کودکان و نوجوانان استثنایی کشور را زیر پوشش دارد. نگاه آموزش و پرورش استثنایی کشور به مفهوم کودک و نوجوان استثنایی، یک نگاه سنتی و کاستن گرای است و چندان توجهی به استثنایی بودن مضاعف، کم توانی های درست اندیشیدن، اغتشاش هویت و شخصیت، درماندگی آموخته شده اجتماعی و فرهنگی، و روحیات سایکوپاتیک و فقر ویژگی های سالم شهروندی، که بسیاری از افراد دچار آنها هستند، ندارد. نگرش سنتی و کاستن گرای را وقتی می توان تغییر داد که شأن و ارزش انسانی کودکان و نوجوانان در مفهوم رهایی بخشی آن و متناسب با فلسفه زندگی و فلسفه علوم انسانی متناسب با عصر حاضر، که آن را فلسفه خردگرایی مینوی و علمی نامیده ایم، مورد نظر قرار گیرد.
۵۴۶.

اثر برنامه ورزشی تعادلی بر بهبود عملکرد گام برداشتن و شاخص های زمانی و مکانی راه رفتن در نوجوانان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راه رفتن کم توان ذهنی تمرینات تعادلی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۴۱
زمینه: هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر برنامه ورزشی تعادلی 8هفته ای بر شاخص های زمانی و مکانی عملکرد راه​ رفتن در کودکان کم توان ذهنی مدرسه ​ای بود. روش: به ​همین ​منظور، 40نوجوان کم توان ذهنی برای بررسی تاثیر برنامه های تمرینی تعادلی بر عملکرد راه​رفتن در 2گروه قرارگرفتند: (19نفر گروه آزمایش و 21نفر گروه گواه). گروه آزمایش در یک​ برنامه 8هفته ای برنامه های تمرینی تعادلی شرکت​ کردند که شامل 2جلسه در یک​ هفته بود. راه​رفتن با استفاده از شاخص های زمانی و مکانی موردارزیابی قرارگرفت. یافته ها: یافته ها نشان​ دادند که برنامه های تمرینی تعادلی منجربه پیشرفت های قابل توجه در عملکردهای شرکت کننده در شاخص های زمانی و فضایی می شوند. نتیجه گیری: بنابراین، برنامه های تمرینی تعادلی برای بهبود عملکرد راه ​رفتن می تواند یک ​اقدام موثر باشد و برای بهبود تعادل و راه ​رفتن پیشنهادشود.
۵۵۱.

اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخاب خودآگاهی ناتوانی یادگیری خودتعیینی آموزش حل مسئله

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۱۰
هدف از این پژوهش، سنجش اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 30 دانش آموز پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در پایه پنجم دبستان بود که به شیوه هدفمند از مراکز اختلالات یادگیری در سطح شیراز انتخاب شدند. افراد نمونه به گونه تصادفی در هر دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش آموزش حل مسئله را دریافت کرد. از مقیاس خودتعیینی شلدون و دسی (1996) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسش نامه دارای دو بعد انتخاب و خودآگاهی بود. پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ و روایی این مقیاس از روش همسبتگی نمره ابعاد با نمره کل سنجیده شد و نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل پذیرش ابزار می باشد. پیش از شروع آموزش حل مسئله، مقیاس خودتعیینی در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجراء شد. جلسه های آموزشی با استفاده از داستان گویی مشتمل بر 18 جلسه 90 دقیقه ای بود و هر هفته 3 بار تشکیل می شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش، مقیاس خودتعیینی به وسیله دانش آموزان هر دو گروه به عنوان پس آزمون تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نهایی این پژوهش نشان دادند، دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت کرده بودند، در خودتعیینی، ابعاد انتخاب و خودآگاهی نسبت به دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت نکرده بودند، نمره ای بیش تر داشتند. بنابراین، یافته های مطالعه نشان داد که آموزش حل مسئله در خودتعیینی تأثیر مثبت دارد.
۵۵۲.

پذیرش همسالان در دانش آموزان پسر پایة دوم راهنمایی 77 با نارسایی های یادگیری ویژه و دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

۵۵۶.

الگوی پیش بینی کنندگی راهبردهای خودتنظیمی ریاضی برای ابعاد خلاقیت در میان دانش آموزان دبیرستان های پرورش استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلاقیت راهبردهای خودتنظیمی ریاضی حل مسأله ریاضی استعدادهای درخشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۰ تعداد دانلود : ۹۹۶
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی پیش بینی­کنندگی راهبردهای خودتنظیمی ریاضی برای ابعاد خلاقیت در میان دانش­آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور، گروهی متشکل از 507 دانش­آموز سال اول دبیرستان (259 دختر و 248 پسر) با میانگین سنی 15 سال و 6 ماه و انحراف معیار 8 ماه از مدارس پرورش استعدادهای درخشان، نمونه دولتی و عادی شهرستان شیراز به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت نمودند. مقیاس راهبردهای خودتنظیمی ریاضی و پرسشنامه مدادی- کاغذی چندگزینه­ای خلاقیت به عنوان ابزار سنجش در این تحقیق به کار برده شد. مقیاس راهبردهای خودتنظیمی ریاضی از سه مؤلفه راهبردهای خودتنظیمی عمومی یادگیری، راهبردهای ویژه حل مسأله ریاضی و راهبردهای فراشناختی تشکیل شده و پرسشنامه مدادی- کاغذی چندگزینه­ای خلاقیت شامل چهار بعد سیالی، بسط، ابتکار، و انعطاف­پذیری است. مطالعات قبلی در فرهنگ ایرانی مبین روائی و پایائی قابل قبول نمرات این ابزارها در میان دانش­آموزان بوده است. یافته­های پژوهش حاضر نشان داد که رابطه همبستگی بین مؤلفه­های خودتنظیمی ریاضی و ابعاد خلاقیت برقرار است. تحلیل­های رگرسیونی چندگانه بیانگر آن بود که راهبردهای ویژه حل مسأله ریاضی، مهم­ترین عامل پیش بینی­کننده ابعاد چهارگانه خلاقیت است. فزونی در کاربرد این راهبردها و نیز راهبردهای فراشناختی، افزایش خلاقیت را به دنبال دارد. راهبردهای شناختی عمومی که معرف شیوه­های ساده­تر و نسبتا سطحی پردازش اطلاعات از قبیل مرور ذهنی است، خلاقیت را از بعد بسط و ابتکار پیش­بینی نمی­کند و در مقایسه با راهبردهای پیچیده­تر، به کاهش سیالی و انعطاف­پذیری می­انجامد. افزون بر این، پژوهش حاضر نشانگر آن بود که دانش­آموزان مدارس پرورش استعدادهای درخشان، و نمونه دولتی در مقایسه با دانش­آموزان مدارس عادی از سیالی و انعطاف­پذیری بیشتری در تفکر برخوردارند، اما تفاوتی در ابعاد خلاقیت بین دانش­آموزان مدارس پرورش استعدادهای درخشان، و نمونه دولتی حاصل نشد.
۵۵۷.

رابطه سبک های فرزندپروری والدین با رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی

کلیدواژه‌ها: رفتار سازشی سبک های فرزندپروری کم توان ذهنی مادران

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۶۳۹ تعداد دانلود : ۸۴۸
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سبک های فرزندپروری مادران آنها انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آنها 110 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی واینلند (1953) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک مقتدرانه با رفتار سازشی همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک های مستبدانه و سهل گیرانه با رفتار سازشی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی پیش بینی کننده منفی و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی اولیا از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید
۵۵۸.

مقایسه سبک فرزندپروری مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون کم توانی ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کودکان پیش دبستانی مادران سبک فرزندپروری کم توانی ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۳ تعداد دانلود : ۷۸۱
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری، روش های ویژه ای هستند که والدین در تربیت فرزندان خویش به کار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک فرزندپروری مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون کم توانی ذهنی صورت گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مادران کودکان پیش دبستانی با و بدون کم توانی ذهنی شهر شیراز بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 116 نفر ( 58 نفر از آن ها مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی و 58 نفر از آن ها مادران کودکان پیش دبستانی بدون کم توانی ذهنی) به شیوه هدفمند انتخاب شدند. از پرسش نامه سبک فرزندپروری والدین برای سنجش سبک فرزندپروری والدین استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی و سبک فرزندپروری سهل گیرانه مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی نسبت به مادران کودکان پیش دبستانی بدون کم توانی ذهنی به طور معنی داری بالاتر است (001/0= value-P). هم چنین آزمون تحلیل واریانس چند متغییره نشان داد که سبک فرزندپروری اقتداری مادران کودکان پیش دبستانی بدون کم توانی ذهنی نسبت به مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی به طور معنی داری بالاتر است (001/0= value-P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی برنامه های آموزش خانواده به ویژه برنامه های آگاهی از سبک های فرزند پروری و اثرات هر یک از آن ها بر فرزندان بسیار ضروری است. هم چنین پیشنهاد می شود که سبک فرزندپروری اقتداری به مادران کودکان پیش دبستانی با کم توانی ذهنی آموزش داده شود.
۵۶۰.

توانش های شناخت، نظریه ذهن و حافظه دیداری در کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت نظریه ذهن حافظه دیداری کم شنوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۳ تعداد دانلود : ۹۱۸
مشکلات شنوایی در کودکان کم شنوا، علاوه بر مهارت های ارتباطی، بر شناخت و تعامل اجتماعی نیز تاثیر می گذارد. جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سال های اخیر توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است، تحول نظریه ذهن کودکان می باشد. در ارتباط با توانایی های عقلانی و شناختی کودکان کم شنوا، حافظه موضوعی بوده که همواره مورد توجه قرار گرفته است: به ویژه نقش مهم حافظه دیداری در به یادسپاری و بازشناسی علایم مربوط به ابزارهای مهم ارتباطی مانندگفتارخوانی، زبان اشاره و گفتار نشانه دار. نتایج حاصل از مطالعات مشخص می سازد که عملکرد پایین کودکان کم شنوا درتوانایی های شناختی مانند هوشبهر و نظریه ذهن بیشتر مربوط به تکیه این توانایی ها به سنجش مهارت های کلامی می باشد، اما درصورت استفاده از ابزارهای سنجش غیرکلامی و با تکیه بر نوع سنجش مبتنی بر مهارت های دستی ( مانند زبان اشاره) تا حد زیادی نمرات این کودکان بهبود پیدا کرده و تفاوت اندکی با نمرات کودکان عادی در زمینه هوشبهر آن ها مشاهده شده است. با این حال در حافظه دیداری در اکثر پژوهش ها تفاوت بین گروه کم شنوا و عادی به نفع کودکان عادی گزارش شده است. دراین مقاله به تفصیل به این موضوعات خواهیم پرداخت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان