فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۱۷۲-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی راهکارهای توسعه مشارکتهای فرابخشی در ورزش دانش آموزی با استفاده از روشهای کیفی دلفی و غربالگری فازی و روش کمی مدل سازی تفسیری- ساختاری انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. برای انجام دادن پژوهش ابتدا با روش کیفی دلفی 23 راهکار توسعه مشارکتهای فرابخشی در ورزش دانش آموزی از طریق تحلیل محتوای ادبیات موجود و 15 مصاحبه انجام شده با خبرگان استخراج شد و با به کارگیری روش غربالگری فازی 22 راهکار مورد تأیید خبرگان استخراج شد. پس از آن با روش کمی مدل سازی تفسیری- ساختاری روابط میان راهکارهای توسعه مشارکت تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. در نهایت به منظور خوشه بندی راهکارها از روش MICMAC استفاده شده و نتایج نشان داده است که سه راهکار «فراهم کردن زیرساختهای قانونی مشارکت در سه سطح کلان، سازمانی و محلی»، «تعریف و تفهیم مشارکت در سطح کلان به منظور ایجاد شرایط تسهیل کننده، تشویقی و حمایتی» و «ایجاد معاونت تربیت بدنی در ساختار ادارات آموزش و پرورش» از تأثیرگذارترین راهکارهای توسعه مشارکتهای فرابخشی در ورزش دانش آموزی به شمار می آیند. بنابراین توسعه مطلوب مشارکت فرابخشی در ورزش دانش آموزی مستلزم فراهم کردن این سه دسته زیرساخت است که با درگیرشدن همه گروهها امکان پذیر است.
On the Iranian ELT Experts’ and English Literature Teachers’ Perceptions of a Technology-Laden Critical Pedagogy (CP)-based EFL Teacher Preparation Program: Any Discrepancy?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Using Critical Digital Pedagogy (CDP) considering the recent technological advancements in the field of education as well as the prevalence of critical pedagogy (CP) in the World educational systems. This qualitative study aimed to uncover ELT experts’ and English literature teachers’ perceptions of a technology-laden CP-based EFL teacher preparation program for the context of Iran within a basic interpretive design. A total of thirty male and female ELT experts with a PhD in TEFL who were selected through convenience sampling from among experienced university professors who had relevant research expertise in the field. They were university professors with PhD in TEFL with different years of teaching experience. To collect the data, a semi-structured interview was used. Data analysis was done by the MAXQDA. The results showed that the perceptions of ELT experts and English literature teachers were both in line with the tenets of CP and the use of technology in education. Further, it was indicated that the perceptions of ELT experts and English literature teachers of a technology-laden CP-based EFL teacher preparation program for the context of Iran were significantly different. The findings have some implications for EFL teacher education administrators, curriculum planners and educators. Key Words: Critical Pedagogy (CP), Critical Digital Pedagogy (CDP), EFL Teacher Education, Technology.
شناسایی و اولویت بندی فازی چالش های آموزش مجازی در دوره پیش دبستانی در دوران کرونا و پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی چالش های آموزش مجازی در دوره پیش دبستانی حین و بعد کرونا است. این پژوهش، به لحاظ روش گردآوری داده ها، در زمره پژوهش های آمیخته(کیفی- کمی) قرار می گیرد. بخش کیفی پژوهش از طریق سنتزپژوهی (انتخاب هدفمند مقاله های منتخب) و روش پدیدارنگاری (مصاحبه نیمه ساختاریافته با مربیان پیش دبستانی) انجام شد. در بخش کمّی پژوهش، از روش FAHP جهت رتبه بندی آنها استفاده شد. نمونه پژوهش در بخش استخراج چالش ها و شاخص های آن، کلیه مقاله مرتبط با آموزش مجازی پیش دبستانی(حین و بعد ایام کرونا) و مربیان پیش دبستانی است و در بخش کمی، افراد صاحب نظر شامل 21 مربی و 15 کارشناس از سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک به روش هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی و کمی از روش تحلیل محتوای کیفی در سه سطح و روش فازی چانگ استفاده شد. براساس تجزیه وتحلیل داده ها 5 مولفه و 34 شاخص مؤثر در ارتباط با چالش های آموزش مجازی پیش دبستانی شناسایی شد. چالش های شناسایی شده به ترتیب اهمیت عبارتند از: محتوا و آموزش (30.70)، زیرساخت ها (27.54)، مربیان (22.30)، کودک (14.38) و والدین (5.09).
نقش دانش و باورهای اخلاقی در الگوی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
168 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باورهای اخلاقی معلم در الگوی مفهومی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK) بود. رویکرد پژوهش کیفی به لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه ی گردآوری داده ها مبتنی بر راهبرد پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل متخصصان دارای تحقیق، تألیف و تجربه در زمینه صلاحیت های حرفه ای معلمی بودند که به شیوه ی هدفمند از نوع ملاک مدار انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع نظری به 13 نفر رسید. داده های پژوهش با کمک مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد. برای افزایش قابلیت اعتماد اطلاعات جمع آوری شده، از معیارهای اطمینان پذیری و باورپذیری یافته ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، علی رغم کاربرد وسیع و جامعیت نسبی الگوی تی پک در طرح دانش های ضروری معلم، دانش و باورهای اخلاقی معلم و نقش آن در اثربخشی تدریس در این الگو مغفول مانده است. مشارکت کنندگان پژوهش ضمن تأکید مجدد بر ضرورت توجه به دانش های هفت گانه مطرح شده در الگوی تی پک (TPACK)، دانش اخلاقی (EK) و نقش محوری آن در استفاده مناسب معلم از این دانش ها را ضروری تشخیص دادند. مشارکت کنندگان بر این باورند که تدریس ماهیتی هنجاری_ اخلاقی دارد و معلمی در زمره ی حرفه هایی است که متولی آن مستلزم برخورداری از ویژگی ها و فضایلی چون فضیلت اخلاقی، فکری، حرفه ای و شهروندی است. ازاین رو، توجه به بعد اخلاقی تدریس ضروری است. براین اساس، پیشنهاد شد بعد اخلاقی تدریس و نقش اثرگذار آن، هم از سوی متصدیان امر برنامه ریزی درسی و هم از سوی پژوهشگران عرصه تربیت معلم بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
ادراکات دانشجو معلمان آموزش ابتدایی از علم جغرافیا
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: «ادراکات معلمان از هر علم» در شیوه تدریس و انتظارات آن ها از دانش آموزان تاثیر ژرفی خواهد داشت. با توجه به وظیفه دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمان آگاه و کارآمد، هدف از این تحقیق، بررسی ادرکات دانشجومعلمان از علم جغرافیا در جهت شناسایی نقاط ضعف و اصلاح آن ها بوده است.روش ها : به این منظور از رویکرد پدیدارشناسی در قالب روش روایت پژوهی استفاده شده است. نمونه آماری این تحقیق شامل 148 نفر از 252 دانشجومعلم پسر رشته آموزش ابتدایی ورودی سال 1402-1401 پردیس باهنر اصفهان بوده که بر طبق جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی انتخاب شده و از آن ها خواسته شده است تا جمله «جغرافیا مانند ....... است، زیرا.........»، را تکمیل نمایند. یافته ها: از گزاره های به دست آمده، در مجموع 125 تشبیه استخراج و نرم افزار MAXQDA2018 کدگذاری شده و در3 مضمون اصلی دیدگاه نسبت به علم جغرافیا شامل نگرش مثبت (به میزان 8/56 درصد و با مضامین فرعی مهم و ضروری، منبع اطلاعات و راهنما، زیبا و لذت بخش، وسیله و ابزاری کاربردی و سودمند و شخص و حرفه ای مفید)، نگرش مبهم (به میزان 0/24 درصد و با مضامین فرعی پدیده ای وسیع، متنوع و درهم و مشابه سایر علوم) ودیدگاه منفی (به میزان 2/19درصد و با مضامین فرعی بی فایده، غیرکاربردی، پرحجم، تلخ، سخت و ترسناک و فرار) دسته بندی گردیده اند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، پیشنهاد می شود که اساتید دانشگاه فرهنگیان به رفع ابهام در مورد ماهیت این علم پرداخته و شیوه تدریس و ارزشیابی آن را نیز متحول سازند.
اثرات رویکرد سینرگوژی ساختن گرا در نظام آموزشی جغرافیا
حوزههای تخصصی:
نظریه سازنده گرایی با تأثیرات ژرفی که بر رویکردهای یادگیری و تدریس داشته است، چشم انداز و نوع نگاه به ماهیت یادگیری و به تبع آن تدریس، دانش آموز، محتوا، معلم و محیط یادگیری را دچار تغییر اساسی کرده است سینرگوژی مفهومی است برگرفته از تئوری سازنده گرایی که شرایطی فراهم می کند تا مسئولیت یادگیری از یاددهنده به فراگیر منتقل شود.در این رویکرد نقش تسهیلگری و هدایت یاددهنده اثر سازنده ای را بر راهبُرد طراحی سینرگوژی دارد. هم افزایی گروهی یکی از مهارت های بسیار مهم در طراحی های سینرگوژیک است. برخلاف این تصور که مدرس نقش اصلی آموزشی خود را در این روش از دست می دهد، نقش مؤثر در فرایند آموزش به عهده داشته و بازخورد آموزشی را باتوجه به روش های تسهیلگری و هدایت ارزیابی خواهد نمود.روش ها :پژوهش حاضر با هدف توصیف مبتنی بر پیامد کاربردی نگارش یافته است که با مرور ادبیات نظری الگوی کاربردی مناسب تبیین شده است. یافته ها: واحدهای درسی رشته جغرافیا به دلیل ماهیت مکانی خود نیازمند یادگیری از نوع مشارکتی فرد و جمع محوری است. رویکرد ساختن گرای مبتنی بر الگوی سینرگوژی مطلوب ترین روش برای آموزش و یادگیری درس های با ماهیت مکانی - فضایی بوده و یادسپاری ذهنی را با تصویرسازی مکانی سبب سازی می شود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر به بررسی اثرات رویکرد آموزشی ساختن گرا در درس های جغرافیا پرداخته و با مطالعات نظری این نتیجه درست یافته است که الگوی سینرگوژیک به عنوان الگویی برگرفته از رویکرد ساختن گرا مطلوبیت یادگیری در دروس با ماهیت مکانی (مانند جغرافیا) را افزایش می دهد.
واکاوی تجارب زیسته دانشجویان دانشگاه فرهنگیان از سامانه مدیریت یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش روزافزون استفاده از آموزش های مجازی ضرورت بررسی تجارب دانشجویان از بستر این نوع آموزش ها به عنوان مخاطبان اصلی ضرورت دارد. از این رو پژوهش حاضر به منظور بررسی فرصت ها، استراتژی ها، شرایط زمینه ای و آسیب های سامانه یادگیری الکترونیکی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. قلمرو پژوهش مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی اقلید بود و مشارکت کنندگان به صورت هدفمند با استفاده از روش نمونه گیری شدت و گلوله برفی انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه-ساختارمند استفاده شد. به این صورت که پس از مصاحبه با 13 نفر و رسیدن به نقطه اشباع، داده های به دست آمده مطابق کدگذاری اشتراوس و کوربین با نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد آسیب های مختلف فیزیکی و بدنی و کاهش تعامل بین استاد و دانشجویان به عنوان آسیب ها؛ عدم نیاز به مکان و زمان خاص برای حضور در کلاس و کسب اطلاعات بیشتر و مکمل درس با وبگردی به عنوان فرصت ها؛ ایجاد کلاس پویا با مشارکت دادن دائم دانشجویان در روند کلاس به عنوان کار عملی و حضور و غیاب فعال از دانشجویان با بحث گروهی، کاهش مدت کلاس و استفاده از دیگر ابزارها مثل تصویر، چت باکس و داشتن پرسش و پاسخ و استفاده کامل از ظرفیت های سامانه مدیریت یادگیری فرهنگیان برای برگزاری کلاس به عنوان مهم ترین راهکارها و سرعت و هزینه های اینترنت برای دانشجویان، نحوه تدریس استاد و استفاده کردن از شیوه های تدریس یکسان و عموما سخنرانی به عنوان شرایط زمینه ای شناسایی شد.
رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی دبیران مقطع متوسطه شهرستان فراشبند
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش تبیین رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی دبیران مقطع متوسطه در شهرستان فراشبند بود.روش شناسی پژوهش: روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه پژوهش کلیه دبیران مقطع متوسطه در شهرستان فراشبند 170 بود که با استفاده از سرشماری تمامی افراد در پژوهش شرکت داده شد .ابزار پژوهش پرسشنامه استرس شغلی،رضایت زناشویی و کیفیت زندگی بود.روایی و پایایی ابزار توسط پژوهشگران پیشین مطلوب بدست آمد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین استرسشغلی دبیران با کیفیت زندگی0/426- و رضایت زناشویی0/548-آنان رابطه ی معکوس و معنی داری وجود دارد.همچنین استرس شغلی و کیفیت زندگی می توانند رضایت زناشویی دبیران را به طور معنی داری پیش بینی کنند.نتیجه گیری: استرس شغلی و کیفیت زندگی دبیران می توانند به عنوان پیش بینی کننده های مهمی برای رضایت زناشویی آنها عمل کنند. برای بهبود رضایت زناشویی، مدیریت استرس شغلی و ارتقای کیفیت زندگی دبیران بسیار حائز اهمیت است. این می تواند توسط سازمان ها و مدیران آموزشی با ارائه حمایت و شرایط مناسب شغلی، و همچنین توسط خود دبیران با توجه به تعادل کار و زندگی، مراقبت از سلامتی و ارتباطات مثبت در روابط زناشویی تحقق یابد.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهرستان فراشبند مقطع متوسطه دوم می باشد که از بین آنها 30 نفر به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند (به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند). ابزار تحقیق حاضر پرسشنامه بهزیستی روانی در سال 1989 توسط ریف، پرسشنامه تعهد شغلی استاندارد شده توسط بلاو (1997)، و پروتکل مثبت اندیشی بر گرفته از نظریه سلیگمن (2005) می باشد. داده های پژوهش به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارتهای مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان تاثیر معنی داری دارد. یافته های این پژوهش ضرورت کاربرد برنامه های آموزش مثبت اندیشی در راستای بهبود بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان را خاطر نشان میسازد.نتیجه گیری: آموزش مهارت های مثبت اندیشی به معلمان تأثیر قابل توجهی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی آن ها دارد. این مهارت ها به معلمان کمک می کنند تا با چالش ها روبه رو شده و با انگیزه، خودکارآمد و امیدواری بیشتری در حرفه ی تدریس عمل کنند.
مطالعه تطبیقی تربیت اقتصادی در برنامه درسی دوره ابتدایی در کشورهای آلمان، ژاپن، سوئد و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی تربیت اقتصادی در برنامه درسی دوره ابتدایی در کشورهای آلمان، ژاپن، سوئد و ایران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از روش پیمایش تطبیقی در نظام های آموزش و پرورش بر اساس دیدگاه بردی انجام شد. جامعه پژوهش شامل اطلاعات و داده های ارائه شده به زبان انگلیسی و فارسی از سال 2005 تا سال 2020 در پایگاه های اطلاعاتی و استنادی پایگاه های اطلاعاتی خارجی و پایگاه های داخلی و همچنین شبکه بین المللی آموزش مالی، سایت های آموزش وپرورش کشورهای مورد مطالعه بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و داده های جمع آوری شده مطابق با الگوی مذکور در چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که در حوزه تعلیم و تربیت اقتصادی، میان نظام آموزش و پرورش کشور ایران و کشورهای آلمان، ژاپن و سوئد از حیث اهداف آموزشی (الگوی مصرف، نگرش مالی، کسب مهارت ها و صلاحیت های اقتصادی و مالی)، تاکید و تمرکز بر مواد درسی مرتبط با حوزه تعلیم و تربیت اقتصادی، سازماندهی محتوا و موضوعات درسی، روش های آموزش مفاهیم اقتصادی و شیوه های ارزشیابی تفاوت وجود دارد. نتایج پژوهش بیانگر بازنگری نظام آموزش و پرورش ایران در حوزه تربیت اقتصادی دانش آموزان به ویژه مقطع ابتدایی در اهداف آموزشی، برنامه درسی و روش های آموزش و ارزشیابی است تا بتواند بستر مناسب را به منظور درونی سازی ارزش های اصیل دینی و اخلاقی در حوزه تربیت اقتصادی و حرفه ای مبتنی بر نظام معیار اسلامی فراهم نماید.
تأثیر آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر عملکرد عمومی نوآموزان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
155 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه گاردنر بر عملکرد عمومی یادگیری زبان انگلیسی در نوآموزان ده و یازده ساله بوده است. نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کمی و روش آن نیمه آزمایشی با طرح پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری آن نوآموزان مؤسسه زبان بود که از میان آنها تعداد 42 دانش آموز ده و یازده ساله (پایه چهارم و پنجم ابتدایی) بدون سابقه زبان آموزی قبلی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جای داده شدند. کتاب First Friends 1 به همراه کتاب های داستان و شعر به مدت یک ترم تحصیلی برای گروه کنترل با رویکردهای سنتی (ارائه، تمرین، تولید) و برای گروه آزمایش با رویکردهای مبتنی بر نظریه هوش های چندگانه آموزش داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون استاندارد پیشرفت تحصیلی با پایایی 0.72 با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و با آزمون t مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد عمومی زبان انگلیسی (مهارت های شنیداری، واژگان، املا، آشنایی با اعداد و شمارش ریاضی، آشنایی با حروف الفبا) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهتر بود. نتایج این مطالعه از این ایده حمایت می کند که بهتر است یادگیری زبان انگلیسی از دوره ابتدایی به روش های مختلف و بر اساس علایق زبان آموزان در برنامه درسی گنجانده شود. نتایج این پژوهش می تواند به طور کلی برای مدرسان زبان، آموزشگاه ها و مؤسسات آموزش زبان در انتخاب راهبردهای آموزشی مؤثر برای دستیابی به موفقیت در آموزش زبان انگلیسی و به طور ویژه، در آموزش زبان انگلیسی نوآموزان ده و یازده ساله مفید باشد. این نتایج همچنین، از شروع برنامه درسی زبان انگلیسی در دوره ابتدایی حمایت می کند.
تأثیر محتوای الکترونیکی مبتنی بر واقعیت افزوده بر بار شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در درس آموزش علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تأثیر محتوای واقعیت افزوده بر بار شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان بود که با روش نمونه گیری احتمالی تصادفی خوشه ای تک مرحله ای 126 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سنجش بارشناختی پاس و آزمون پیشرفت تحصیلی بود که اعتبار آنها توسط متخصصان تأیید و ضریب پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ 92% و آزمون با روش دو نیمه کردن 96/0 محاسبه گردید. برای تجزیه تحلیل داده ها از میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد محتوای واقعیت افزوده موجب کاهش بار شناختی و افزایش پیشرفت تحصیلی می گردد. لذا به اساتید و دانشجویان پیشنهاد می شود با کاربرد محتواهای واقعیت افزوده، نسبت به تسریع، تثبیت و تعمیق آموزش و یادگیری اقدام نمایند، چرا که طراحی، تولید و بکارگیری اصولی واقعیت افزوده می تواند تحول بزرگی در آموزش و یادگیری ایجاد کند.
بررسی رابطه ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری: نقش میانجی بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی در دانش آموزان دختر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری با نقش میانجی بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر مدارس متوسطه اول دولتی و غیردولتی شهر یزد به تعداد 9093 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 بود که بر اساس فرمول کوکرانتعداد 370 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده از پرسشنامه عشق به یادگیری مک فارلن (2003)، ادراک از محیط یادگیری سوئینی، سورنسن و کمیس (1992)، بهزیستی تحصیلی تومینین و همکاران (2012) و خودتنظیمی تحصیلی سواری و کریم زاده (1392) استفاده شد. برای تحلیل داده ها ازنرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین، ضریب همبستگی پیرسون و نرمال بودن داده ها و برای برازش مدل از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ادراک از محیط یادگیری بر عشق به یادگیری تأثیر مستقیم دارد،ادراک از محیط یادگیری بر بهزیستی تحصیلی تأثیر مستقیم دارد، ادراک از محیط یادگیری بر خودتنظیمی تحصیلی تأثیر مستقیم دارد، بهزیستی تحصیلی بر عشق به یادگیری تأثیر مستقیم دارد، خودتنظیمی تحصیلی بر عشق به یادگیری تأثیر مستقیم دارد و متغیرهای بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه بین ادراک از محیط یادگیری و عشق به یادگیری نقش میانجی دارد، لذا می توان گفت کهادراک از محیط مدرسه، بهزیستی تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلیاز متغیرهای مهم و موثر بر عشق به یادگیری می باشد.
تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان مدارس دخترانه اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
79-96
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت در رضایت شغلی در سیستم آموزش و پرورش به ویژه معلمان در تربیت و آموزش نسل آینده ساز جامعه این پژوهش با هدف تعیین میزان تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان در مدارس دخترانه اسلامشهر صورت پذیرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و نهایتاً از نظر نحوه جمع-آوری داده ها جزء تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس دخترانه شهر اسلامشهر به تعداد870 بود که با استفاده از فرمول کوکران، 266 نفر به عنوان نمونه انتخاب که به270 نفر افزایش یافت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود و روایی آن بر اساس روایی محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ به ترتیب رهبری توزیع شده(825/0)، رضایت شغلی(889/0)و خودکارآمدی (837/0) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از شاخص های آمار توصیفی و در بخش استنباطی از روش معادلات ساختاری و تحلیل دو سطحی با نرم افزار PLSوHLM استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری توزیع شده با آماره t مسیر برابر با 929/3 بر رضایت شغلی معلمان تاثیرگذار است همچنین آماره t مسیر متغیر رهبری توزیع شده به خودکارآمدی برابر با 182/5بود نشان از رابطه مثبت و معنادار میان این دو متغیر دارد. اما رابطه میان خودکارآمدی معلمان به رضایت شغلی با آماره t مسیر برابر با 279/1 و مورد تایید قرار نگرفت. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با استفاده از سبک رهبری توزیع شده می توان رضایت شغلی در سطح معلم و مدرسه را بهبود بخشید.
شناسایی الگوی ذهنی دانشجویان در به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی به روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
115-131
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی رفتارهای برجسته مدیریت تصویرسازی دانشجویان در محیط دانشگاه و دسته بندی دانشجویان براساس الگوهای ذهنی آنان در به-کارگیری رفتارها و تاکتیک های مدیریت تصویرسازی و توصیف و تفسیر هر الگو می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش شناسی کیو، ابتدا رفتارهای درگیر مدیریت تصویرسازی در محیط آموزشی شناسایی گردید و الگوهای ذهنی دانشجویان مختلف براساس اولویت های به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی آنان، شناسایی و توصیف گشت. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی، از حیث ماهیت ، اکتشافی و از حیث نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و از حیث نوع داده ها، آمیخته می باشد. بخش کیفی این پژوهش از طریق مصاحبه بدون ساختار و با نمونه گیری هدفمند و به منظور تهیه ی فضای گفتمان (62 گزاره) و طراحی نمونه کیو (33گویه) تحقق یافت . بخش کمّی این پژوهش به منظور شناسایی الگوهای ذهنی اصلی، با روش تحلیل عاملی کیو انجام پذیرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که پنج الگوی ذهنی اصلی در به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی با نام های بیش فعالان، چرب زبان ها، قانون مداران، فرصت طلبان و زرنگ ها، با پوشش 85 درصد از واریانس کل، در بین دانشجویان مورد مطالعه وجود دارد. رویکرد مناسبی باشد که مسئولان فضای آموزشی با هدف بهبود رفتارهای تصویرسازی دانشجویان، اتخاذ کنند، آموزش و ترویج فرهنگ در بین دانشجویان از روش های نظیر برنامه ها و رویدادهای اجتماعی-فرهنگی با هدف کاهش رفتارهای خشونت آمیز و خصمانه و ایجاد فضای شاد در دانشگاه می باشد.
بررسی وضعیت آموزش محیط زیست در دوره ی پیش دبستان از نظر مربیان شهر بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
185 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پژوهش حاضر، بررسی وضعیت آموزش محیط زیست در دوره پیش دبستانی از نظر مربیان شهرستان بوکان است. نوع پژوهش، کیفی و روش آن، پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش تمامی مربیان پیش دبستانی شهر بوکان است که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند متوالی، 11 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد با نظر به دیدگاه مربیان پیش دبستانی شهر بوکان، وضع موجود آموزش محیط زیست در دوره پیش دبستان مناسب نیست. همچنین، در اهداف آموزش محیط زیست، حیطه های شناختی، عاطفی و عملی، در محتوا، تناسب با دوره رشد کودکان پیش دبستانی و رعایت اصول حاکم بر انتخاب و سازمان دهی محتوا، در روش های یاددهی_یادگیری، شیوه های تعاملی، فعال، غیر مستقیم و فناورانه، در شیوه های ارزشیابی، روش های مشاهده ای، مستقیم و شناختی، در مورد فضای آموزشی، رعایت اصل هماهنگی با نیازهای عاطفی و طراحی فضای آموزشی طبیعت گرایانه و در زمینه منابع و ابزار یادگیری، توجه به تنوع و تناسب منابع و ابزارهای یادگیری با رشد شناختی کودکان پیش دبستانی مورد تأکید قرارگرفته اند. نتیجه کلی این مطالعه حاکی از آن است که برای بهبود آموزش محیط زیست در دوره پیش دبستانی، باید رویکردی جامع، علمی و نو در تمامی ابعاد آن را به کار گرفت.
توسعه مهارت های مورد نیاز دانشجویان مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0: رهنمودهایی برای طراحی و اجرای برنامه های درسی جدید دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
101 - 135
حوزههای تخصصی:
امروزه این نگاه نهادینه شده است که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، می توانند رویکردهای آموزشی و یادگیری خود را از طریق برنامه درسی ارتقا دهند. مطالعات اخیر نشان داده است که بسیاری از دانشگاه های جهان در حال انطباق برنامه های درسی و رویکردهای آموزشی خود با نیازهای صنعت 4.0 هستند. هدف از مطالعه کنونی، شناسایی مهارت های دیجیتالی قابل تامل در تدوین برنامه درسی دانشجویان مهندسی و ارائه سازوکارهایی جهت انطباق شایستگی های دانشجویان مهندسی با صنعت 4.0 می باشد. روش مطالعه، فراترکیب یا سنتز پژوهی با استفاده از گام های شش گانه سندلوسکی و باروسو (2006) بوده است. با جستجو در پایگاه های معتبر تعداد 61 مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و مضمون سازی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های موردنیاز دانشجویان مهندسی در برنامه های درسی شامل: 1. مهارت های فناورانه و دیجیتالی؛ 2. مهارت مهندسی و 3. مهارت های پایه می باشد. همچنین یافته های پژوهش 21 سازوکار ازجمله 1. طراحی برنامه درسی منطبق با الزامات صنعت 4.0؛ 2. استفاده و کاربرد عملی فناوری های دیجیتال در برنامه های درسی موسسات آموزش عالی 3. تدوین برنامه درسی همگرا براساس فناوری های نوین و تغییرات بنیادین در ساختار آموزش، محتوای دروس و تدریس 4. آموزش آزمایشگاه محور و عملی در برنامه های درسی آموزش مهندسی؛ 5. آموزش دانشجویان بر اساس یک بستر فناورانه را جهت توسعه مهارت های دیجیتالی در برنامه های درسی مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0 الزامی می داند. در پایان این مقاله، رهنمودهای عملیاتی برای به روزرسانی برنامه های درسی دانشگاهی ارائه می نماید.
ارائه الگوی جاری برنامه درسی با نشاط در دوره ابتدایی: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
184 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری نشاط در برنامه های درسی مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در نشاط در برنامه های درسی دوره آموزش ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته چهارده نفر از معلمان، پنج نفر از مدیران مدارس، هشت نفر از اولیا دانش آموزان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی بیست و یک مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل غفلت از نشاط در برنامه های درسی و تربیتی مدارس به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علّی (ضعف مدیریتی مدارس، ضعف در فرهنگ آموزشی مدارس، ضعف در روابط اجتماعی دانش آموزان)، عوامل زمینه ای (عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(عوامل شخصیتی و فردی، جذابیت محتوایی کتب درسی، توجه به تفاوت های فردی و ارزشیابی کیفی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های فردی، چالش های فرهنگی و چالش های مدرسه ای)، راهبردها (تعاملات و ارتباطات دانش آموزان، صمیمی سازی فضای کلاسی توسط معلمان، توجه به روش های فعال تدریس، پویاسازی فضای فیزیکی) و پیامد (افزایش افسردگی و سرخوردگی تحصیلی) سازمان یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به زمینه های فرهنگی- اجتماعی، سازمانی و آموزشی در تلفیق نشاط در برنامه های درسی مورد نیاز است.
الگوی شایستگی برای گزینش و انتصاب مدیران ستادی آموزش و پرورش در تراز زیرنظام راهبری و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۱۱۰-۸۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی برای گزینش و انتصاب مدیران ستادی آموزش و پرورش در تراز زیرنظام راهبری و مدیریت در سند تحول بنیادین بود. این پژوهش از نوع طرحهای ترکیبی و با رویکرد اکتشافی است. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها مورد تحلیل مضمون و با روش نظریه داده بنیاد از نوع ساختارگرای چارمز مورد تحلیل قرار گرفته اند. داده های بخش کمی نیز با روش همبستگی پیش بین و با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تحلیل قرار گرفته اند. به منظور بررسی پرسشنامه از روش روایی محتوایی و روایی صوری استفاده شده و نتایج طی چندین مرحله تعدیل شده اند. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شده است و تعداد 22 نفر از صاحب نظران در مصاحبه شرکت کرده اند. همچنین در بخش کمی جامعه آماری شامل 115 نفر از مدیران ستادی شهر تهران بودند که از میان آنها 86 نفر به روش تمام شماری (سرشماری) انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند که در بخش کیفی بر مبنای مصاحبه ها در مجموع 63 شایستگی به منزله شایستگیهای موردنیاز مدیران ستادی شناسایی شدند. در بخش کمی نیز کیفیت کلی مدل اندازه گیری در مجموع با 58 شاخص مورد تأئید قرار گرفت. در نهایت، شاخصهای تأئید شده در قالب 17 زیرمقوله، شش مقوله اصلی و در دو بعد تخصصی و عمومی تعیین و تعریف شدند.
Identification Analysis of MOOC Ethical Features (Courses & Online)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: The purpose of this study is to identify MOOC ethical features of Courses & Online MOOC courses in higher education. Methods: This study was designed as embedded mixed model research to provide a better understanding of the research problem. Throughout this research, both the heuristic inquiry method and the questionnaire method were applied to obtain and analyze the data. At the primary stage, ethical features of Courses & Online MOOC courses were identified. The content analysis method was used for qualitative data, and for quantitative data, both weighted mean and Friedman test were used. The statistical population in the qualitative section of the study includes the electronic resources related to the research subject and, in the quantitative section, 60 distance education experts in the field of planning in virtual learning environments and virtual universities so that 36 of these experts were voluntarily selected as the study sample. Results: Content analysis results showed 4 dimensions and 16 criteria. The evaluation results of the experts also showed that interacting with the global network, the ease of online interactions with learners and other organizations, and the possibility of receiving electronic assignments or workbooks during the course, are regarded as the most important ethical characteristics of Courses online MOOC courses; security and privacy of individuals ought to be considered in their interactions, observance of the principles related to confidentiality with regards to the files or marks, with other participants through emails, chats, forums, etc.Conclusions: In these courses, the features of online courses and openness for enrollment are emphasized and predominant. Therefore, there is no need to get involved in new ethical features. Since the maximum current size of online classes is 60 students, various factors of these indicators such as learner agents, instructive organization, content, and teaching and learning environment ought to be accurately studied. Given that the capacity of learners may reach the limit of hundreds and thousands, the kind of considered ethics should be beyond the procedure implemented for online classes.