فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش واکاوی تجارب زیسته استادان دانشگاه فرهنگیان از کارورزی مجازی در دوران کرونا بود. این مطالعه کاربردی در پارادایم تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تجربی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه در این مطالعه، استادان راهنمای کارورزی دانشگاه فرهنگیان فارس در سال تحصیلی 1401-1400بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار و تا حد اشباع داده ها17تن انتخاب شدند. معیارهای مورد نظر برای ورود به مطالعه، داشتن حد اقل دو نیمسال تجربه کارورزی در فضای مجازی و علاقمندی به مشارکت در پژوهش بود. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی(1978) که در مطالعات پدیدار شناسی رایج است انجام شد. به طور کلی یافته های پژوهش منجر به دست یابی به 135مضمون پایه، 35مضمون سازمان دهنده سطح اول و 5 مضمون سازمان دهنده سطح دوم تحت عنوان نقاط قوت و ضعف آموزشی، ارتباطی، اقتصادی، ادرای و اجرایی و نظارت و ارزشیابی گردید. بر این اساس پیشنهاد می شود برای بهره مندی دانشجو معلمان از نقاط قوت کارورزی مجازی و حضوری به صورت توامان و ارتقاء کیفیت و اثربخشی این برنامه مهم و راهبردی در تربیت معلم شایسته، برنامه درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان به گونه ای بازنگری و اصلاح شود که در آینده بتوان این درس را به صورت ترکیبی یعنی هم به صورت حضوری و هم به صورت مجازی اجرا نمود.
بررسی تأثیر آموزش خوددلسوزی شناختی بر بهزیستی ذهنی و کفایت اجتماعی دانش آموزان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
61 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خود دلسوزی شناختی بر بهزیستی ذهنی و کفایت اجتماعی دانش آموزان مبتلا به افسردگی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر افسرده مراجعه کننده به هسته مشاوره آموزش و پرورش شهر پلدختر در سال1399 -1398 تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از آن ها (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) پس از تشخیص اختلال افسردگی و سپس مصاحبه بالینی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه های افسردگی بک- ویرایش دوم، بهزیستی ذهنی تانت و همکاران و کفایت اجتماعی فلنر و همکاران بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه یک ساعته، هفته ای یک جلسه تحت آموزش خوددلسوزی شناختی قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون و مجدداً دو ماه بعد، از هر دو دو گروه پیگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. در گروه آزمایش افزایش معنی داری در بهزیستی ذهنی و کفایت اجتماعی بعد از دریافت آموزش مشاهده شد، این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. باتوجه به نتایج حاصله، آموزش خوددلسوزی شناختی برای افزایش میزان بهزیستی ذهنی و کفایت اجتماعی در دانش آموزان مبتلا به اختلال افسردگی توصیه می شود.
شناسایی عوامل موثر بر سواد فناورانه معلمان در آموزش های مجازی در شبکه شاد(مورد مطالعه: معلمان زن مقطع ابتدایی شهرستان قائمشهر )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر سواد فناورانه معلمان در آموزش های مجازی در شبکه شاد بوده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوردی داده ها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن مدارس ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهر قائمشهر در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد،142نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 103نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص تأیید شد. پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برای کلیه متغیرهای پژوهش بالای 70/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های آماری SPSS26 PLS , و از طریق از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که، آموزش ضمن خدمت، برنامه ریزی درسی با رویکرد فناورانه، زیرساخت سخت افزاری، زیرساخت نرم افزاری و محتوای الکتریکی از عوامل موثر بر سواد فناورانه معلمان می باشند و عامل زیر ساخت سخت افزاری بیشترین تأثیر و عامل برنامه ریزی درسی با رویکرد فناورانه دارای کمترین تأثیر بر سواد فناورانه معلمان در آموزش های مجازی در شبکه شاد می باشد.
نقش سواد رسانه ای والدین در تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای و ویژگی های جمعیت شناختی والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفته است. در این پژوهش از روش همبستگی که یکی از روش های پژوهش توصیفی است، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنهاست که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 684 دانش آموز دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوردی داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سواد رسانه ای و پرسش نامه استاندارد تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، خی دو و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS.26 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین سواد رسانه ای والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معناداری هست. علاوه بر آن، بین سن و جنسیت والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معنادار وجود دارد؛ اما بین تحصیلات والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معنا داری نیست. نتایج پژوهش نشان دهنده آن بود که والدین پدر و والدین جوان تر در ایجاد نگاه نقادانه در فرزندان عملکرد بهتری دارند؛ همچنین سطح تحصیلات آکادمیک والدین تأثیری در تفکر انتقادی فرزندان ندارد.
ارزیابی تکوینی کلاس های مجازی دانشگاه ها در زمان همه گیری کرونا با تحلیل اهمیت-عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
49 - 61
حوزههای تخصصی:
اگرچه کلاس های درس مجازی در زمان همه گیری کرونا با سرعت بسیار زیادی در دانشگاه های کشور بکار گرفته شد اما کیفیت و اثربخشی این کلاس ها مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. در همین راستا پژوهش حاضر به ارزیابی تکوینی کلاس های مجازی دانشگاه ها در زمان همه گیری کرونا پرداخت. روش پژوهش کیفی و کمی بود. از بین اعضای هیأت علمی رشته مدیریت آموزشی دانشگاه های آزاد و دولتی تهران، با روش نمونه گیری هدفمند، 20 نفر برای بررسی بخش کیفی و 384 دانشجوی تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 1400-1399 دانشگاه های آزاد و دولتی تهران با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های کیفی از مصاحبه نیم ساختاریافته و برای گردآوری داده های کمی از پرسشنامه محقق ساخته 43 سوالی با 9 سازه و حداقل مقدار آلفای کرونباخ 701/ ، استفاده شد. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد و ابعاد و مؤلفه های ارزیابی تکوینی کلاس های مجازی دانشگاه ها شناسایی شد. سپس با استفاده از تحلیل شکاف و تحلیل اهمیت-عملکرد به ارزیابی وضعیت کلاس های درس مجازی پرداخته شد. براساس نتایج تحلیل کیفی 3 مضمون فراگیر، 9 مضمون سازمان دهنده و 43 مضمون پایه شناسایی شد. یافته ها نشان دادند کارایی نظام آموزشی و توسعه آموزش مجازی در حد مطلوب است. همچنین مشخص شد کلاس های مجازی مورد مطالعه از نظر ایجاد محیط یادگیرنده، استعدادیابی و پاسخ به نیازهای آموزشی دانشجویان، مشارکت دانشجویان در بحث آموزش و یادگیری آنلاین، نهادینه سازی ارزیابی تکوینی، توانمندسازی اساتید در ارزیابی تکوینی و ترمیم نواقص و شکاف های یادگیری دانشجویان از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند.
شناسایی و اولویت بندی نیاز های آموزشی نو آموزان پیش دبستانی عشایر: پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نیازهای آموزشی اولویت دار نوآ موزان پیش دبستانی عشایر استان چهارمحال و بختیاری به کمک روش آمیخته اکتشافی از نوع مدل تدوین ابزار انجام گرفت. در بخش کیفی 12 نفر از متخصصان و کارشناسان دارای تجربه تدریس در حوزه عشایری با نمونه گیری هدفمند به عنوان مشارکت کنندگان بالقوه انتخاب شدند و با مصاحبه، داده های کیفی اولیه حاصل شد. از معیار همسوسازی داده ها برای سنجش اعتبار اولیه داده ها استفاده شد. هم چنین با روش تحلیل مضمون چارچوب اولیه الگو نیاز های آموزشی پیش دبستانی عشایر شکل گرفت. در بخش دوم در قالب روش تحقیق توصیفی- پیمایشی کمی از طریق پرسشنامه برآمده از بخش کیفی نظرات 150 نفر از آموزگاران و مربیان پیش دبستانی عشایر استان که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار انتخاب شده بودند و به کمک فرمول فریدمن 58 نیاز آموزشی به دست آمده در سه حیطه شناختی، مهارتی و نگرشی اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد بالاترین نیاز آموزشی در حیطه شناختی مربوط به (آموزش حروف الفبا در حد تشخیص کلمات هم آغاز و هم پایان)، آموزش محیط زیست و آموزش خلاقیت؛ در حیطه مهارتی مربوط به آموزش زبان رسمی (گفتاری)، آموزش بهداشت فردی و عمومی و آموزش ارتباط با خانواده و مهارت های زندگی؛ در حیطه نگرشی مربوط به آموزش استقلال فردی و حق انتخاب، آموزش گرایش به نظم و انضباط و آموزش عزت نفس می باشند.
معلم به مثابه دانش پژوه و نقش آن در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی: نقد رویکرد معلم به مثابه اقدام پژوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی معلم به مثابه دانش پژوه و نقش آن در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی و نقد رویکرد معلم به مثابه اقدام پژوه است. روش پژوهش حاضر تحلیلی و از نوع تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل منطقی فرارونده است. اسناد مورد تحلیل شامل دیدگاه های صاحب نظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و پژوهش های مرتبط در این زمینه است. یافته های پژوهش نشان داد معلم به مثابه اقدام پژوه در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی با کاستی هایی مواجهه بوده و نیازمند اصلاح و بازسازی به وسیله رویکرد دانش پژوهی به واسطه قوت ها و توانایی هایش است. معلم به مثابه دانش پژوه به واسطه داشتن ویژگی هایی مانند ماهیت بین رشته ای، وجود عرصه های چهارگانه اکتشاف، تلفیق، کاربرد و تدریس و یادگیری، قابلیت ارائه نتایج به دیگران، قرارگرفتن در پارادایم پراکسیس، پیروی از الگوی متداول آکادمیک در پژوهش و دارابودن مراحل مشخص در انجام دانش پژوهی می تواند ضمن رفع ضعف های معلم به مثابه اقدام پژوه، شکاف نظریه و عمل تربیتی را نیز کاهش دهد. در پایان، می توان چنین نتیجه گیری کرد که تلقی معلم به مثابه دانش پژوه ضمن حذف فاصله موجود بین نظام آموزش و پرورش، و آموزش عالی و ایجاد پل ارتباطی بین آن ها، به کارگیری دانش تولیدشده در عمل را محور فعالیت خود قرار داده است.
مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی (تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
212 - 176
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی با توجه به تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران در حوزه آموزش عالی پرداخته شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی تفسیری بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 38 نفر از کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران آموزش عالی در دانشگاه ها و نیز ستاد مرکزی وزارت علوم و تحقیقات بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با استفاده از روش همسوسازی مورد اعتبار یابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش شامل سه مضمون چالش های آموزش عالی در دوران کرونا (در حوزه های آموزش، پژوهش و مدیریت منابع انسانی و مالی)، فرصت های وقوع بحران کرونا برای نظام آموزش عالی (عدالت آموزشی، تحول ماهیتی، بازاندیشی انتقادی کارکردهای آموزش عالی، فرصتی دوباره برای مواجهه با واقعیت آموزش مجازی، فرصتی نوین برای پرداختن به سؤالات بنیادین و چالش های مربوط به آن ها) و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی ایران (پیامدهای سیاست گذاری در بخش اداری آموزش، پیامدهای حوزه پژوهش، پیامدهای انسانی- اجتماعی) شد.
مدل یابی ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
235 - 213
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کندوکاو در عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی دانش آموزان به منظور اتخاذ رویکردی مناسب در برنامه ریزی و اقدامات آموزشی از دیرباز مورد توجه نظام های آموزشی سیستماتیک بوده است، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان مقطع متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر باغملک در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1300 نفر می باشند که تعداد ۳۳۰ نفر از آن ها بر اساس جدول کرجسی- مورگان به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای (مبتنی بر مدارس و کلاس)، پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی وانگ، وایلت و اسکلز (2011)، سرسختی روان شناختی کیامرثی، نجاریان و مهرابی زاده هنرمند (1377) و احساس انسجام آنتونوسکی (۱۹۸۷) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی رابطه بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی گری احساس انسجام از برازش "مناسب" برخوردار است. همچنین رابطه خطی و مستقیم بین متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 01/0 و رابطه غیرمستقیم آن ها با میانجی گری احساس انسجام در سطح معنی داری 05/0 مثبت و معنی دار می باشد. لذا داده های برازندگی مدل، اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول را تأیید می کنند. با عنایت به یافته های فوق می توان اظهار داشت که با تقویت سرسختی روان شناختی و احساس انسجام در دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی آنان ارتقاء و زمینه موفقیت های آتی آن ها در زمینه عملکردهای تحصیلی- تربیتی فراهم می گردد.
اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. ر وش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مقطه ابتدایی پایه ششم در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1401-1402 هستند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توجه به حجم نمونه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) و پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریج و دیگروت (۱۹۹۰) استفاده شد. آموزش راهبرد فراشناختی به مدت 8 جلسه در دو ماه ارائه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی افزایش معناداری در خودکارآمدی (01/0>P)، و باورهای انگیزشی (01/0>P) دانش آموزان با اختلالات یادگیری ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P).بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت راهبردهای فراشناختی یک آموزش بسیار موثر در افزایش خودکارآمدی و باورهای انگیزشی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است و همه مربیان و معلمان می توانند از آن بهره ببرند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای اینگونه دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری دارد.
شناسایی عوامل ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
651 - 677
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان بود. در مطالعه کیفی، نظریه برخاسته از داده ها و از طرح نوخاسته گلیزر عوامل ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان شناسایی شد. بر اساس معیار اشباع نظری 19 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند، ابزار گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. میزان پایایی بین کدگذاران 78/0، و پایایی کدگذاری مجدد 80/0 به دست آمد. برای شناسایی مضامین و مقوله های تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در نهایت، پس از کدگذاری پژوهشگر، 6 مؤلفه فردی، رفتاری، روان شناختی، مدیریتی، سازمانی و انگیزشی به عنوان مؤلفه های مؤثر بر ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی شاغل در دانشگاه فرهنگیان شناخته شدند و مؤلفه روان شناختی با ضریب استاندارد 91 درصد بیشترین نقش و مؤلفه فردی با ضریب استاندارد 59 درصد کمترین نقش را در تبیین ارتقای تعهد سازمانی نیروی انسانی داشتند. در بخش کمی، با استفاده از روش طرح نمونه گیری هدفمند از بین استادان هیئت علمی و کارکنان دانشگاه فرهنگیان 260 نفر (149 نفر مرد و 111 نفر زن) به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در فاز کمی پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مصاحبه بود. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، معیارهای روان شناختی و رفتاری، بیشترین تأثیرگذاری را در ارتقای تعهد سازمانی داشتند. این بدین معناست که با بالابردن سطح اعتمادسازی، آموزش و آگاهی بخشی به کارکنان، حفظ ارزش های انسانی، ایجاد محیطی سالم و عاری از هرگونه استرس و تنش هایی که امنیت شغلی را به مخاطره می اندازد، باعث ارتقای تعهد سازمانی دانشگاه فرهنگیان خواهد شد.
Counseling Strategies for Enhancing Self-Advocacy in Young Adults with Disabilities
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore and develop effective counseling strategies to enhance self-advocacy among young adults with disabilities. This qualitative research involved semi-structured interviews with 22 young adults aged 18 to 30 with various disabilities, including physical, intellectual, and developmental disabilities. Participants were recruited through disability support organizations, educational institutions, and social media platforms. The data collection focused on understanding participants' experiences, challenges, and strategies related to self-advocacy. Thematic analysis was used to identify key themes and patterns in the data, with the goal of achieving theoretical saturation. The analysis revealed three main themes: understanding of self-advocacy, experiences with self-advocacy, and challenges and barriers to self-advocacy. Participants highlighted the importance of self-advocacy for personal empowerment and independence. Positive advocacy experiences were linked to increased self-esteem and better outcomes in education and employment. Support systems, such as family and counselors, were crucial in facilitating self-advocacy. However, significant barriers included societal attitudes, institutional policies, and personal limitations. Assistive technology and comprehensive leadership training were identified as effective strategies for enhancing self-advocacy skills. Enhancing self-advocacy among young adults with disabilities requires targeted counseling interventions that focus on building essential skills and addressing barriers. Collaborative approaches involving family and community support are critical. Policymakers should implement inclusive policies and ensure access to assistive technologies. Future research should explore the long-term impact of self-advocacy training and consider the intersectionality of disability with other factors such as race and gender.
نقش فضای مجازی در تربیت شهروندی دانش آموزان مقطع ابتدایی: یک مطالعه ترکیبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش فضای مجازی در تربیت شهروندی دانش آموزان مقطع ابتدایی از دیدگاه متخصصان تو بررسی نگرش دانش آموزان نسبت به آن، با رویکرد ترکیبی به روش اکتشافی متوالی انجام گرفت. در بخش کیفی روش تحلیل محتوا بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید تعلیم و تربیت دانشگاه بودند که از بین آنها 9 نفر به شیوه هدفمند انتخاب شدند. جامعه مورد مطالعه در بخش کمی نیز شامل دانش آموزان پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر شیراز بودند که 133 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته فضای مجازی و تربیت شهروندی به دست آمده از نتایج بخش کیفی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل شبکه مضامین و اعتبارسنجی پژوهش به روش ساخت مسیر ممیزی انجام گرفت. پس از تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها 38 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان یافته و 4 مضمون فراگیر شناسایی شد. در بخش کمی نیز نتایج نشان داد نگرش دانش آموزان نسبت به نقش فضای مجازی در تربیت شهروندی مثبت و بالاتر از حد مطلوب است
واکاوی فرهنگ کیفیت در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی فرهنگ کیفیت در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان براساس نظریه داده بنیاد می باشد. این مطالعه به روش کیفی، با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. محققان در این پژوهش با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند، 18 نفر از اساتید،کارمندان، مدیران گروه ها، دانشجویان، رئیس دانشکده و معاون دانشکده ها در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان را انتخاب و بصورت عمیق مصاحبه انجام دادند؛ همچنین در کنار مصاحبه ها برنامه راهبردی دانشگاه و نشریه الکترونیکی روابط عمومی دانشگاه، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی داده های کیفی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج گویای آن است که 154 گزاره مفهومی اولیه، با 25 مقوله فرعی و13 مقوله اصلی در قالب ابعاد 6 گانه، مدل پارادایمی به دست آمد. این مدل، متشکل از شرایط علّی؛ «فرهنگ آکادمیک، مدیریت آموزش عالی و عوامل ساختاری در دانشگاه»، پدیده اصلی ؛ «کیفیت آموزش عالی»، شرایط مداخله ای؛ «عوامل مرتبط با شرایط محیطی»، شرایط زمینه ای؛ «موقعیت خاص دانشگاه، ارتباطات و تعاملات بین اعضا و میزان مشارکت بین اعضا در سازمان»، راهبردها شامل؛ «بهبود فرایند کار دانشگاه، راهبردهای توسعه دانشگاه و توانمند سازی اعضا» و پیامدها شامل؛ «رضایت ذینفعان، تعالی سازمانی و پاسخگویی به جامعه» شناسایی و روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی اشتراس و کوربین ترسیم و ارائه شد.
تبیین و تحلیل محتوای مولفه های سواد حقوقی در کتب دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی(3)، جامعه شناسی(3) و هویت اجتماعی دوره دوم متوسطه از حیث انعکاس سواد حقوقی می باشد. پژوهش حاضر، با توجه به هدف کلی تحقیق کاربردی، از نوع مطالعات توصیفی-کیفی است. واحد تحلیل کلمه و جمله در کتاب های دوره دوم متوسطه بودند. جامعه آماری پژوهش، کتاب های درسی دوره دوم متوسطه بودند که وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 1402-1401 چاپ کرده است. نمونه آماری نیز شامل کتاب های درسی فارسی(3)، جامعه شناسی(3) و هویت اجتماعی دوره دوم متوسطه بودند و روش نمونه گیری به شیوه هدفمند(کتاب های مذکور) بود. ابزار گردآوری اطلاعات تهیه چک لیست در کتاب های فارسی(3)، جامعه شناسی(3) و هویت اجتماعی دوره متوسطه دوم بوده است. به منظور تهیه روایی، پس از تهیه چک لیست نهایی، مجددا در اختیاز چند تن از کارشناسان آموزش و پرورش استان، معلمین مدرس کتاب های مذکور و همچنین اساتید علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی دانشگاه آزاد اسلامی مرند قرار گرفت و نظرات آنان اعمال شد. جهت تأمین پایایی چک لیست، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که 83/0 به دست آمده و از پایایی مطلوبی برخودار بود. نتایج نشان داد که در کل سه کتاب تحلیل شده، به میزان 10/0 درصد به آشنایی با قانون اساسی، 14/0 به مقدمه علم حقوق، 098/0 درصد به حقوق جرائم و مجازات ها، 0 درصد به حقوق خانواده، 0 درصد به حقوق بیمه، 02/0 درصد به حقوق راهنمایی و رانندگی، 20/0 درصد به حقوق دادسراها و دادگاه ها،01 /0 درصد به مسئولیت ناشی از تلف کردن مال دیگری و 007/0 درصد به حقوق قراردادها و معاملات پرداخته شده است.
بررسی محتوای کتاب های درسی علوم تجربی در مبحث اصطکاک با کمک مدل ارزشیابی SOLO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی به عنوان ماده آموزشی واحد در نظام آموزشی کشورمان حائز اهمیت است. یکی از مدل های کارآمد برای ارزیابی سطح سوالات مطرح شده در مواد آموزشی و تحلیل محتوای آن، مدل ارزشیابی SOLO است. هدف از این پژوهش بررسی محتوای کلیه کتاب های درسی علوم تجربی و فیزیک در مبحث اصطکاک با کمک مدل ارزشیابی SOLO است. روش این پژوهش توصیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا با رویکرد کمی-کیفی است. از آنجا که مبحث اصطکاک تنها در کتاب های علوم تجربی پایه اول دبستان، ششم دبستان و نهم متوسطه اول و فیزیک پایه دوازدهم مطرح شده است، جامعه آماری این پژوهش شامل این کتاب ها است و نمونه آماری پژوهش با جامعه آماری برابر است. تحلیل داده ها نشان داد که اغلب سوالات مطرح شده در مبحث اصطکاک، در کتاب های درسی علوم تجربی، در سطح رابطه ای و انتزاع تعمیم یافته ودر کتاب های درسی فیزیک، در سطح چندساختاری و رابطه ای قرارگرفته اند. بررسی محتوای این کتاب ها از نظر میزان انطباق با اصول انتخاب و سازماندهی محتوای کتاب نشان می دهد از میان سه اصل سازماندهی محتوا (توالی، تداوم و وحدت محتوا) اصل تداوم و وحدت تاحدود زیادی رعایت شده اما اصل توالی در چینش سوالات مبحث اصطکاک در متن کتاب فیزیک دوازدهم بخوبی رعایت نشده است.
بررسی تطبیقی درس علوم تجربی در ایران و کشور های منتخب( انگلستان و ژاپن)
حوزههای تخصصی:
پدیده ی انفجار اطلاعات، تحول سریع در تکنولوژی، حرف و مشاغل، جوامع را با دنیایی متغیر و ناپایدار مواجه س اخته؛ دنیایی که ض رورت هم نوایی و هماهنگ ش دن با آن دغدغه فکری و نگرانی انس ان امروزی اس ت . علوم تجربی راهی را در برابر ما می گشایند؛ که ضمن درک این تغییرات از مواهب آنها برخوردار و با تهدیدهای آنها مقابله نمائیم. این پژوهش با عنوان بررسی تطبیقی درس علوم تجربی در ایران و کشور های منتخب( انگلستان و ژاپن) انجام شد. روش پژوهش به صورت توصیفی،تحلیلی است و بصورت کتابخانه ای انجام شد. نتیجه این که: هر کدام از کش ورها در آموزش علوم، اهداف مش خصی را دنبال می نمایند. لیکن نوع پرداختن به هدف ها متفاوت است. در کشورهای مورد مطالعه اهداف انتخابی در زمینه های چهارگانه ی علوم و در سه حیطه ی دانش، مهارتی و نگرش ی تدوین یافته اند. از لحاظ اهداف دانش ی ، فرق زیادی بین ایران و کش ورهای مورد مطالعه دیده نمی ش ود. اما در زمینه ی میزان و نوع پرداختن به اهداف مهارتی و نگرش ی تفاوت قابل ملاحظه ای بین ایران و دیگر کش ورها وجود دارد. در مدارس ایران ب ه عل ت ع دم پرداختن ب ه فع الیت های عملی، آزمایش و نیز آموزش رویکردهای فرآیندی، دانش آموزان در بخش اهداف مهارتی و نگرش ی دارای ض عف می باش ند و کس ب امتیاز ض عیف در آزمون های تیمز،گویای این امر است.
تحلیل محتوایی و استنادی مقالات فصلنامه پویش در آموزش علوم انسانی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
116 - 136
حوزههای تخصصی:
فصلنامه پویش در آموزش علوم انسانی، یکی از مهم ترین مجلات دانشگاه فرهنگیان می باشد که مقالاتی را در حوزه ی تعلیم و آموزش علوم انسانی و توسعه آن، چاپ و منتشر می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل محتوا و استنادهای مقاله های فصلنامه پویش در آموزش علوم انسانی است. روش تحقیق، تحلیل محتوایی و استنادی که با استفاده از نرم افزارهای اکسل و SPSS صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که در 10 شماره این فصلنامه از شماره 16 تا شماره 25، تعداد 77 مقاله منتشرشده است که 48 عنوان مقاله به صورت گروهی و مابقی به صورت انفرادی تألیف شدند، تعداد تمامی استنادات 2256 و به طور میانگین برای هر مقاله 30/29 استناد بود. خوداستنادی نویسندگان 10 درصد و به طور میانگین 45/10 استناد خارجی، 1/1 استناد از سایت، 6/12 استناد از کتاب، 93/14 استناد از مقاله و 74/0 استناد از پایان نامه های ارشد و دکتری داشتند. 65 درصد از نویسندگان مقالات مرد و 35 درصد زن بودند. همچنین 9/42 درصد از نویسندگان دارای رتبه ی استادیاری بودند. مقالات با 1135 استناد و کتاب ها با 972 استناد بالاتر از سایر منابع قرارگرفته اند. روش های کیفی با 64 درصد کاربرد بیشتری داشتند و موضوعات برنامه درسی و فلسفه با 9/16 درصد نیز بیشترین طیف مقالات را به خود اختصاص داده بو. درنتیجه توجه بیشتر به اسنادات درونی، ارائه ی مقالات گروهی و بین رشته ای، افزایش کیفیت نشریه و توجه به حوزه های مغفول مانده ی آموزش علوم انسانی چون؛ تربیت بدنی، اقتصاد، تاریخ، حقوق و سایر رشته ها می تواند به ارتقای کیفیت نشریه منجر گردد.
نقد و مقایسه انسان فرهیخته سند تحول از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۵۰-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، نقد و مقایسه انسان فرهیخته سند تحول از منظر ابن سینا بوده و برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش تطبیقی بهره گرفته شده است. مبانی فلسفی تربیت و ویژگیهای هر دو دیدگاه درباره انسان فرهیخته به طور تفصیلی و در قالب عناوین متعدد مطرح شده و مورد مقایسه قرارگرفته است. بررسی مواضع خلاف و وفاق نشان داد که مبانی فلسفی تربیت در هر دو دیدگاه با توجه به دین اسلام شکل گرفته است، در نتیجه در هر دو دیدگاه بنیانهای نظری در تربیت انسان فرهیخته آموزه های دینی و قرآنی است. بررسی مبانی فلسفی تربیت در هر دو نظام تربیتی نشان داد که تصویر انسان فرهیخته را نمی توان تنها ذیل مبحث مبانی انسان شناسی مشاهده کرد. در هر دو دیدگاه، هدف غایی از تربیت انسان فرهیخته رسیدن به قرب الهی ذکر شده است. از وجوه اشتراک انسان فرهیخته سینوی و سند تحول می توان به ویژگیهایی همچون نگرش غیرابزاری به دانش، حرفه گرایی و اجتماعی بودن اشاره کرد و همین طور از وجوه افتراق آنها ویژگیهایی همچون تعقل، اراده و اختیار و ابعاد تربیت قابل ذکر است. در نظام تربیتی سینوی تربیت عرفانی نقشی برجسته دارد. با توجه به امکان به کارگیری آرای ابن سینا در مورد انسان فرهیخته در نظام آموزشی ضروری است که در بازنگری و اصلاح مبانی نظری سند تحول نقاط اشتراک مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر توجه پایدار کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
219 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر توجه پایدار کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان سنین 9 تا 11 ساله با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شهر زنجان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی اجرا شد در حالیکه گروه گواه در فهرست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز (2007) و آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه (2018) بود. نتایج نشان داد که بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی بر بهبود توجه پایدار در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته نمایش درمانی بر مبنای ذهنی سازی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود توجه پایدار در کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.