فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۴ , ۲۰۲۳
14 - 29
حوزههای تخصصی:
This study attempted to explore to what extent each of the three techniques of culture narratives, culture capsules and culture training activities significantly affect the critical cultural awareness of Iranian EFL learners by comparing their means from pretest to post-test questionnaire after ten-session treatment. Furthermore, it investigated whether there are any differences in the effectiveness of these techniques. Regarding the participants, the testing group was 154 undergraduate English language translation students, including both male and female students, forming three experimental groups. This investigation used the quasi-experimental pretest-posttest design. The sampling method was convenience sampling. The homogeneity test and a pre-post critical cultural awareness questionnaire were used to collect data. The collected data were analyzed through Repeated Measures ANOVA and Simple Effect Analysis. Based on the obtained results, there were significant differences between the pretest and the post-test, which means that by applying the techniques mentioned above, the critical cultural awareness of learners increased. Also, there were significant differences between the three groups’ overall means on pre-post critical cultural awareness questionnaires. Considering the three groups, culture narratives, culture capsule and culture training activities, the former outperforms the others. Furthermore, between culture training activities and culture capsule groups, the culture training activities group performed better than the culture capsule group.
تاثیر آموزش مجازی بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر تاثیر آموزش مجازی بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی، پیمایشی مقطعی و همچنین همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تشکیل داده اند که تعداد آنها 1700 نفر است. در این راستا با استفاده از فرمول کوکران 313 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق پیشرفت تحصیلی دارای 5 مولفه خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، برنامه ریزی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش است. همچنین آموزش مجازی از سه مولفه کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و کیفیت خدمات تشکیل شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شد و در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و smartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش مجازی تاثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی دارد. همچنین از میان مولفه های آموزش مجازی تاثیر کیفیت خدمات و کیفیت سیستم بر خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی موردتایید قرار گرفته و تاثیر مولفه کیفیت اطلاعات معنادار نبود.
بررسی آموزش مجازی دروس زیست شناسی در مدارس و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
131 - 137
حوزههای تخصصی:
انگیزه تحصیلی، انگیزه درونی روان شناختی فراگیری است که با اثرگذاری بر انواع مختلف فعالیتهای تحصیلی به تمایل فرد برای رسیدن به هدفهای تحصیلی اشاره دارد که براین اساس این تحقیق نیز با عنوان تاثیر آموزش الکترونیکی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی، دوره متوسطه میباشد.اهداف پژوهش: هدف این مقاله بررسی تاثیر آموزش مجازی درس زیست شناسی در مدارس بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. برای این منظور، یک آزمایش با گروه کنترل و گروه آزمایشی انجام شده است.روش این پژوهش با توجه به موضوع و هدف آن، شبه آزمایشی ) طرح دو گروهی مستقل (آزمایش و گواه) با اجرای آزمون است .در گروه کنترل، دانش آموزان به روش سنتی درس خوانده و در گروه آزمایشی، دانش آموزان با استفاده از روش های مختلف آموزش مجازی درس خوانده اند.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان در حال تحصیل در پایه متوسطه رشته علوم تجربی دوره متوسطه شهر راسک در سال تحصیلی 1401-1400 بوده که 70 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 59 نفر تعیین شد. نتیجه:میتوان گفت تفاوت معنی داری بین دانش آموزان گروه گواه و آزمایش در انگیزش تحصیلی و یادگیری درس زیست شناسی با استفاده از تابلوی هوشمند وجود دارد. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین دانش آموزان گروه گواه و آزمایش از نظر انگیزش تحصیلی و یادگیری درس زیست شناسی با استفاده از تابلوی هوشمند به عنوان یک ابزار الکترونیکی میباشد، این نتایج نقش واهمیت استفاده از تابلوی هوشمند را در تدریس نشان می دهد.
شناسایی ویژگی های نامطلوب در حرفه معلمی براساس واکاوی تجارب زیسته دوران دانش آموزی نومعلمان (مطالعه ای به روش پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
101 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های نامطلوب در حرفه معلمی، براساس واکاوی تجربه زیسته نومعلمان از ویژگی ها و خصوصیات نامطلوب معلمانشان در دوران تحصیل، انجام شده است. روش پژوهش پدیدارشناختی است. جامعه آماری نیز معلمان تازه کار شهر خرم آبادند که از میان ایشان، براساس روش نمونه گیری هدفمند، 21 نفر برگزیده شده اند. همچنین برای گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شده است. پس از تحلیل و تنظیم نتایج، مؤلفه های مربوط به خصوصیات و ویژگی های نامطلوب معلمان در قالب 3 مضمون اصلی و 42 مضمون فرعی به دست داده شده است، که مضامین اصلی عبارت اند از: ضعف های شخصیتی و اخلاقی، ضعف های آموزشی و مهارتی، بی توجهی به آداب تربیتی.پیشنهاد می شود در گزینش و ارزشیابی و دوره های ضمن خدمت، ویژگی هایی که در این پژوهش حاصل و تجمیع شده پیشِ روی مسئولان باشد تا از یک سو از حضور افرادی که دچار ضعف های شخصیتی و اخلاقی هستند در کسوت معلمی پیشگیری کنند و از سوی دیگر ضمن نظارت بر رفتار و عملکرد شاغلان و معلمان حاضر، ایشان را به خودسازی و اصلاح خویش برانگیزانند و در همه حال، رشد مهارتی و توجه به آداب تربیتی را از ایشان مطالبه کنند.
پیش بینی پایداری تحصیلی براساس باورهای هوشی دانشجویان: نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در رابطه میان باورهای هوشی با پایداری تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آن ها تعداد 360 نفر (257 زنو 103 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های پایداری تحصیلی کلارک و ملکی (2019)، نظریه های ضمنی هوش عبدالفتاح و ییتس (2006) و انگیزش تحصیلی لپر (2005) پاسخ دادند. نتایج نشان داد رابطه باور هوشی افزایشی با انگیزش تحصیلی درونی و پایداری تحصیلی معنادار است اما بین باور هوشی ذاتی با انگیزش تحصیلی درونی و پایداری تحصیلی رابطه ی معناداری مشاهده نشد. همچنین، رابطه انگیزش تحصیلی درونی با پایداری تحصیلی مستقیم و معنادار است اما بین انگیزش تحصیلی بیرونی با پایداری تحصیلی رابطه معنادار مشاهده نشد. به علاوه، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخورداراست و مؤلفه ی باور هوشی افزایشی می تواند پایداری تحصیلی را به طور مستقیم و معناداری پیش بینی نماید و انگیزش تحصیلی درونی دارای نقش واسطه ای در رابطه میان باور هوشی افزایشی با پایداری تحصیلی است. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تقویت باور هوشی افزایشی دانشجویان میتواند موجبات افزایش انگیزش تحصیلی درونی آنها را فراهم آورد و از این طریق منجر به افزایش پایداری تحصیلی آن ها گردد.
تحلیل پدیدارشناسانه(تجارب زیسته) معلمان تربیت بدنی از چالش های برنامه ی درسی اجرا شده در دوران پاندمی کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
119 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل پدیدارشناسانه (تجارب زیسته) معلمان تربیت بدنی از چالش های برنامه درسی اجرا شده در دوران پاندمی بیماری کووید19 بود. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان 32 نفر از معلمان تربیت بدنی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور از استان های مختلف کشور انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه بدون ساختار بود که فرایند تکمیل و اتمام کار مصاحبه ها تا زمان دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. زمان انجام هر مصاحبه بین 20 تا 70 دقیقه به طول انجامید. برای گرد آوری و تحلیل داده ها از الگوی هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. در مجموع، 8 مضمون اصلی، 19 مضمون فرعی و 84 مفهوم احصا شد. کم توجهی، میزان توانایی ها و مشکلات روانی فراگیران؛ تناسب محیط یادگیری و مواد آموزشی با اهداف برنامه درسی؛ ویژگی ها، نقش و کارکردهای خانواده در اجرا و ارزش یابی برنامه درسی؛ توانایی ها و صلاحیت های معلمان؛ محتوای برنامه درس تربیت بدنی؛ ارزش یابی پیشرفت تحصیلی؛ سیاست گذاری و مدیریت آموزشی و نهایتاً فناوری و بسترهای ارتباطی در کلاس مجازی محورهای اساسی (مضامین اصلی) یافته های این پژوهش را تشکیل می دادند. برگزاری دوره های آموزشی مبتنی بر آموزش های مجازی برای معلمان، پشتیبانی سخت افزاری و نرم افزاری مناسب از بسترهای ارتباطی و اصلاح و به روزرسانی برنامه درسی کووید 19 را می توان به عنوان پیشنهادهای اساسی برگرفته از این پژوهش عنوان کرد.
بررسی میزان اثربخشی آموزش درس ریاضی با رویکرد حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش درس ریاضی به روش حل مسأله بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی و مهارات حل مسئله دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل 3350 دانش آموز دختر کلاس سوم ابتدایی شهرستان ملارد است. نمونه های مورد مطالعه شامل 70 دانش آموز دختر از میان دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. این پژوهش نیمه تجربی بوده و برای آن از طرح آزمون مقدماتی و نهایی با گروه کنترل استفاده شده است. ابزار مورد استفاده پیش آزمون و پس آزمون بودند. گروه آزمایش حدود 8 هفته درس ریاضی را به روش حل مسأله آموزش دیدند ولی گروه کنترل به روش سنتی تحت آموزش قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره، پس آزمون اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان داد میزان پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مسئله بین دانش آموزانی که به روش حل مسأله آموزش دیدند با دانش آموزانی که به روش سنتی این درس را گذرانده اند، تفاوت معنادار وجود دارد.
ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 101
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه های درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو انجام شد. از حیث روش، پژوهش ارزیابانه با رویکرد آمیخته کمی- کیفی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه مدارس پذیرا، مدیران پشتیبان، مدیران پذیرا و والدین فراگیر در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم کل کشور بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پنج استان خوزستان، کرمان، تهران، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی و از هر استان مرکز استان و چهار شهرستان انتخاب شدند. سپس در هر استان با پیشنهاد مدیران استانی سه مدرسه پشتیبان و برای هر مدرسه پشتیبان پنج مدرسه پذیرای تحت پوشش از هر سه دوره آموزشی به عنوان خوشه انتخاب گردید. حجم نمونه با مقیاس مدرسه ای در مجموع پنج استان معرف، 75 مدرسه پذیرا بود. ابزار اندازه گیری نیز شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و سیاهه مشاهده بر اساس استانداردهای سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور شامل 170 گویه با 17 مؤلفه بود. نتایج نشان داد به طورکلی، وضعیت درون داد فیزیکی مدارس در کلیه استان های مورد بررسی از درجه مطلوبیت دور است. همچنین، به جز موارد «نور» و «تجهیزات ایمنی» که در تمام مقاطع مورد تایید قرار گرفت، وضعیت در سایر مؤلفه ها نامطلوب بود. درحالی که تحلیل داده های حاصل از مصاحبه حاکی از آن بود که کیفیت ایمن سازی فضا و مناسب سازی محیط فیزیکی و تسهیل دسترسی های مدارس فراگیر از وضعیت مطلوبی برخوردار است که این نتیجه می تواند از یک سو حاکی از آرمانی بودن استانداردهای مدرسه الگو آموزشی از طرفی ناظر بر نیاز به حمایت های مالی از سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در فرایند مناسب سازی فضاهای آموزشی در فراگیر سازی باشد.
Preparing Students for Transition to University: The Role of Senior high Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
76 - 104
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to determining the role of senior high schools in the preparation of students to transfer to university. By using an exploratory mixed method approach, we combined qualitative content analysis with descriptive quantitative method. In the qualitative part, the study population includes 9929 senior high school teachers of Tabriz and 891 professors of Tabriz University, and in the quantitative part, it includes 2013 students of Tabriz University in the academic year 2019-2020. The participants of the qualitative part are 16 people and the quantitative part is 325 people based on the Krejcie- Morgan, which was selected by simple random sampling. In order to collect data in the qualitative part, a semi-structured interview, and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire based on the findings of the qualitative part was used. The reliability of the quantitative part by using the internal reliability of 0.93. For data analysis, colaizzi's method analysis was used in the qualitative part,and descriptive and inferential statistics tests (Friedman's ranking and sample TT) were used in the quantitative part. Based on qualitative findings, the role of senior high schools in preparing students for transfer to university included academic adaptation, environmental adaptation, individual-emotional adaptation, pre-transitional preparation, and organizational-managerial factors of educational system. The findings of the quantitative part from perspective of the first-year students, indicated status quo of organizational-managerial factors of educational system, pre-transitional preparation, and individual-emotional adaptation was unfavorable while factors of academic and environmental adaptation had moderate situation. According to the results of Friedman test, environmental adaptation was in the highest rank followed by academic adaptation, organizational-managerial factors of educational system, individual-emotional adaptation, and pre-transitional preparation in the next ranks. Combining quantitative and qualitative methods, in this study, caused different aspects of preparing students for transfer to university through senior high schools were identified, and finally, solutions for preparing students to university were presented.
The Effect of Authentic Leadership Style on the Performance of School Principals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
31 - 51
حوزههای تخصصی:
To determine the effect of authentic leadership style on the performance of principals of schools, this research was conducted using an exploratory mixed method. In the first phase that is, qualitative section, 13 experts of educational leadership were purposefully selected in Isfahan province and a semi-structured interview was conducted till theoretical saturation. Thematic analysis was used to analyze the data. The main categories of authentic leadership were identified in seven themes of awareness, honesty, trust, and accurate assessment, supporter, transformational and training. In the second phase, a 24-item questionnaire based on a five-point Likert scale was administered. The tools’ face and content validity were confirmed by experts. In total 120 questionnaires were completed and analyzed. The reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha of 0.82. In analyzing data structural equation method and exploratory factor analysis by PLS software were used and the effects of the observed variables on the existing variables were investigated. The findings reveal that; authentic leadership has a positive effect on the performance of school principals. Therefore, the results of the conceptual model were analyzed through the analysis of the path of authentic leadership and the performance of school principals.
توسعه فرهنگی و شاخص های کلان آموزشی آن در نظام فکری قرآن کریم با رویکرد دلالت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص ها داده هایی برای تجزیه، تحلیل و سنجش دقیق خطّ مشی و سیاست های حکومت ها در توسعه ی فرهنگی و آموزشی است. این داده ها در هر جامعه ای باید مطابق با هویت تاریخی و دینی درون آن جامعه تدوین گردد. از همین رو در جوامع توحیدی(:اسلامی) قرآن به عنوان یک منبع لایزال، جامع ترین و غنی ترین نظام فکری برای استخراج دلالت های آموزشی و تعیین شاخص های توسعه فرهنگی است. این پژوهش با بررسی نظام فکری و مفهومیِ آیات قرآن، مبتنی بر روش دلالت پژوهی برایشی، دال هایی را کشف نموده که در تدوین شاخص ها، سنجش و بازخوانی خطّ مشهای کلان توسعه راه گشاست. از منظر قرآن انسان خلیفه الله، موجودی کرامت یافته و در بهترین صورت و قالب آفریده شده است و دارای دوساحت مادی و معنوی است. توسعه فرهنگی و آموزشی موجب آرامشی است که هم سویه دنیایی و هم رویکرد آنجهانی و آخرتی دارد. قرآن کریم شاخص های کلان آموزشی در تحقق توسعه ی فرهنگی مطلوب را با دال هایی چون، رشد و ارتقاء فردی و اجتماعی بر محور تقوی، عقلانیت و خرد ورزی، توجه به سنن الهی در نظام هستی، عدالت و برخورداری آحاد جامعه از آموزش، شایسته سالاری در مدیریت آموزشی و نظم ترسیم می نماید.
تدوین چارچوب توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
107 - 119
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: معلمان عامل کلیدی در بهبود عملکرد دانش آموزان هستند و ارتقای کیفیت آموزشی بدون توسعه ای حرفه معلمی میسر نیست. بنابراین، هدف این تحقیق، تدوین چارچوب توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی با رویکرد ساختاری تفسیری بود.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است و داده ها به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. نمونه کیفی، شامل 19 نفر از خبرگان بودند که به روش غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش بودند که ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس به صورت غیرتصادفی و در دسترس 384 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته، شامل عوامل موثر بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی بود که روایی محتوایی آن توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و پایایی آن علاوه بر کدگذاری مجدد توسط دو کدگذار، با آزمون آلفای کرونباخ نیز تأیید شد (89/0=α ). جهت تعیین اولویت های اقدام در توسعه حرفه ای دبیران مدل ساختاری تفسیری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 37 شاخص در قالب 12 مؤلفه، بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی اثرگذار است و مؤلفه ها در هفت سطح ساختاردهی شدند. مؤلفه های توانمندسازی و سیاست گذاری کلان در قاعده مدل و مؤلفه های جسمی و روانی و عوامل اجتماعی در سطح اول قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: می توان گفت که توانمندسازی مدرسان، افزایش دوره های آموزشی و تأکید سیاست گذاران بر توسعه تربیت بدنی، دستیابی به دیگر عوامل اثرگذار بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی را تسهیل خواهد کرد.
الگوی آموزش مبتنی بر مفهوم ریزوماتیک و تأثیر آن بر تفکر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
7 - 33
حوزههای تخصصی:
رویکرد ریزوماتیک و تفکر خلاق به شکل فزاینده ای در تحقیقات آموزشی در دو دهه گذشته ارزشمند بوده است. نظام های آموزشی برای دستیابی به اهداف کلان خود و ایجاد تفکر خلاق به روش های مطلوب آموزش نیاز دارند. هدف این پژوهش ارائه الگوی ریزوماتیک برای آموزش تفکر خلاق است. به این منظور، به روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی با طرح ارائه الگو و تأیید آن استفاده شد. ابتدا مفاهیم و نظریه های موجود در مورد آموزش ریزوماتیک بررسی شد و پس از طبقه بندی، نقشه و چهارچوب مفهومی تدوین و در نهایت الگوی آموزشی تفکر ریزوماتیک ارائه شد. سپس محتوای آموزشی ریزوماتیک بر اساس این الگو طراحی و اجرا گردید. جامعه آمارى پژوهش، تمام دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی شهر صحنه در سال تحصیلی 98- 1397 بود. جهت انتخاب نمونه مناسب به روش هدفمند دو کلاس از کلاس های شهر صحنه که دارای امکانات آموزشی مناسب، معلمان خبره و دانش آموزان دارای معدل بالا بودند در درس علوم تجربی به عنوان نمونه انتخاب شد. یک کلاس 34 نفره به گروه آزمایشى و یک کلاس 34 نفره به گروه گواه اختصاص یافت. برای اندازه گیری تفکر خلاق دانش آموزان از آزمون خلاقیت شیفر استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از تأثیر این الگو بر رشد تفکر خلاق دانش آموزان بود.
هوش مصنوعی در آموزش و پرورش: چیستی، چرایی، و چگونگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فناوری های مدرن و پیشرفت های صورت گرفته،هوش مصنوعی با سرعت شگرفی در زمینه های مختلف از جمله آموزش و پرورش نفوذ کرده است. هدف پژوهش حاضر، پاسخگویی به سه پرسش چرایی، چیستی، و چگونگی استفاده از هوش مصنوعی در آموزش کودکان و فراگیران بوده است.تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بود و دامنه مطالعه را کلیه مقالات منشتر شده(2023-2010) تشکیل داد. بطور کلی نتایج این مطالعه نشان داد، در رابطه با اینکه یادگیری چه مواردی برای کودکان و دانش آموزان از همان ابتدای تحصیل از طریق هوش مصنوعی لازم است، یافته های نشان داد، مسائلی از قبیل املا، وتصحیح آن، تلفظ کلمات و تنظیم توانایی های دانش آموزان از ابعاد شناختی، عاطفی-هنری، و روانی-حرکتی مواردی می باشند که با فناوری هوش مصنوعی برای آنها ممکن پذیر است. در رابطه با چرایی یادگیری هوش مصنوعی، یافته ها نشان داد،از آنجایی که همه باید برای شهروندی دیجیتالی رشد یابند، و در آینده همه امور زندگی خود را با فناوری های مصنوعی انجام دهند، لذا یادگیری آنها از اوان کودکی ضرورت می یابددر پاسخگویی به چگونگی استفاده از هوش مصنوعی، یافته های نشان داد، تعامل کودکان و فراگیران با اسباب بازی ها، بازی های آموزشی یا ربات های هوشمند،راهبردهای یادگیری کارآمدی برای آنها بشمار می روند.
نقش جنسیت در محتوای آموزش رسمی و عمومی براساس آموزه های قرآن و حدیث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استقلال فرهنگی، بنیادی ترین محور استقلال و زیرساخت همه ابعاد دیگر استقلال کشور است. برای تحقق استقلال فرهنگی، تغییر رویکرد تربیتی نظام آموزشی از نگرش غربگرایانه به نگرش اسلامی، راهبُرد اصلی است. مقاله حاضر با تمرکز بر نقش متغیر جنسیت در تربیت، به نقد جهت گیری نظام آموزشی کشور در تدوین محتواهای تربیتی و آموزشی می پردازد، که علی رغم هدفگذاری های اسناد بالادستی، شالوده آن برگرفته از رویکرد تربیتی غرب است. به علاوه، به برخی تفاوت های رویکرد تربیتی اسلامی و غربی اشاره می کند. روش شناسی پژوهش: این تحقیق با روش ترکیبی پرسشنامه و توصیفی و تحلیلی، به تبیین نگاه آیات قرآن و روایات می پردازد تا دیدگاه اسلام را نسبت به نقش جنسیت در محتوای آموزشی و تربیتی یادآور شود. یافته ها: مطابق نتایج این پژوهش، متغیرِ جنسیت، در محتوای مورد نظر برای تربیتِ عبادی و اخلاقی تعیین کننده بوده و در پذیرش هویت جنسیتی (فطری)، که باعث ایفای نقش های زنانه و مردانه می شود، مؤثر است. بحث و نتیجه گیری: در نتیجه، طبق رویکرد تربیت اسلامی، محتوای تربیتی و آموزشی برنامه درسی، باید با محوریت تفاوت های جنسیتی متربیان، طراحی و تدوین شود، تا براساس نظامِ معیارِ اسلامی، علاوه بر تأکید بر رُشد معنوی دانش آموزان، زمینه را برای ایفای بهتر نقش های وابسته به جنس شان در خانواده و اجتماع، فراهم سازد.
تبیین ادراک صاحبنظران از نظام آموزش از راه دور بعنوان سازمان یاددهنده با رویکرد پدیدار شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تبیین ادارک صاحبنظران درباره نظام آموزش از راه دور بعنوان سازمان یاددهنده می باشد. روش پژوهش حاضر، شیوه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از اساتید و فارغ التحصیلان آموزش از راه دور دانشگاه پیام نور بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و برای تحلیل کیفی داده ها نیز از شیوه کد گذاری (باز، محوری و انتخابی) به روش هفت مرحله ای کلایزی بهره گرفته شد. جهت تامین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید.نتایج حاصل از تبیین ادارک صاحبنظران درباره نظام آموزش از راه دور بعنوان سازمان یاددهنده مشتمل بر چهار بعد اصلی سیاستگذاری، مدیریت و پشتیبانی، زیر ساخت ها و ارزیابی، اصلاح و مهندسی مجدد و 32 مولفه مستخرج از متن مصاحبه ها می باشد که پیشنهاد می شود نظام آموزش از راه دور بعنوان سازمان یاددهنده به ابعاد و مولفه های احصاء شده در این پژوهش عنایت شود.
طراحی پروتکل آموزشی شیفتگی تحصیلی و امکان سنجی آن بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: درگیری تحصیلی سازه ای است که برای اولین بار جهت تبیین افت و شکست تحصیلی مطرح شد و به عنوان پایه و اساسی برای تلاش های اصلاح گرایانه در حوزه تعلیم و تربیت مد نظر قرار گر فت. این پژوهش با هدف امکان سنجی پروتکل آموزشی شیفتگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر شاهیندژ در سال 1401 بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در 2 گروه (هر کدام 15 نفر) آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (۲۰۱۱) بود که شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله آن را تکمیل نمودند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 4 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه مبتنی بر شیفتگی تحصیلی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر بسته آموزشی مبتنی بر شیفتگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی و مولفه های آن در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه معنادار بود (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزشی مبتنی بر شیفتگی تحصیلی روش مناسبی برای ارتقاء درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر است. بنابراین بکارگیری این روش مداخله ای به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های درمانی و آموزشی می تواند موجب ارتقاء درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر شود.
بررسی برنامه درسی تجربه شده دانش آموختگان در دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
150 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجربیاتِ فارغ التحصیلانِ رشته آموزش علوم اجتماعی از دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در دانشگاه فرهنگیان البرز است. روش پژوهش، روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی در سال تحصیلی 1400-1401 از دانشگاه فرهنگیان البرز هستند. نمونه های مورد بررسی 20 نفر از فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی هستند. نمونه ها به شیوه هدفمند انتخاب شدند و تعداد نمونه ها بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل اطلاعات، تکنیک تحلیل مضمون است. تجربیات زیسته فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی از دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در 5 مقوله و 2 مضمون اصلی دسته بندی شدند. مقولات تغییرات دانشی، تغییرات نگرشی و تغییرات مهارتی در مضمونِ تجربیات یادگیری از دروس تخصصی تقسیم بندی شدند. مقولات مسائل مرتبط با محتوای دروس و مسائل مرتبط با ارائه دروس، در مضمونِ مسائل آموزشی دروس تخصصی دسته بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد علی رغم اینکه دروس تخصصی موجب یادگیری و تغییرات شناختی، نگرشی و مهارتی در دانشجو معلمان شده است، اما دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در طراحی محتوا و ارائه دروس تخصصی با مسائل و مشکلاتی همراه بوده است.
اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش یکپارچگی حسی به افزایش تمرکز و توجه منتهی می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختالل یادگیری انجام شد. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رفسنجان در سال 99 - 98 تشکیل دادند؛ نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه درنظر گرفته شد عبارت بودند از: مقیاس هوشی وکسلر ) 1973 ( و پرسشنامه کارکردهای اجرایی فرم والدین ) 2000 (. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون، میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه به صورت معناداری افزایش یافت ) 01 / .)p> 0 نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی بر افزایش کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اخت الل یادگیری مؤثر است.
پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران بود. روش: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود که در سال 1400- 1399 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بود که از بین آنها تعداد 108 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، 1393)، سیاهه رفتار سازگار کودک (کوان و همکاران، 1995)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1991) و پرسشنامه رفتاری کودکان فرم والدین (اخنباخ و رسکورلا، 2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر و صبر مادران با پرخاشگری کودکان رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با پرخاشگری کودکان رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام سبک والدگری مقتدر، شکیبایی مادران و سبک والدگری مستبد در کل 48 درصد از واریانس پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های والدگری و صبر مادران در پیش بینی پرخاشگری کودکان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری و صبر مادران ضروری به نظر می رسد.