فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
53 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تحلیل محتوای بخش علوم زمین کتب علوم تجربی دوره دوم ابتدایی بر اساس الگوی تحلیل محتوای ویلیام رومی در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ در سه مولفه »متن«، »تصویر « و» پرسش« بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل محتوای بخش علوم زمین در کتب علوم تجربی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی انتخاب گردیده است. روش تحقیق، از نوع تحلیلی بوده و برای بررسی داده ها و اطلاعات از روش های مناسب آمار توصیفی مانند فراوانی، درصد و محاسبه ضریب درگیری در هر پایه برای متن، پرسش-ها، و تصاویر و سپس محاسبه ضریب درگیری دانش آموزان با کل متن، تصاویر و پرسش ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، ضریب درگیری یادگیرنده در بخش های متن، تصاویر و پرسش ها در بخش علوم زمین کتب علوم دوره دوم ابتدایی به ترتیب ۱۴/۱ ،۵۴/۰ و ۶۷/۰ به دست آمد. این نتایج نشان می دهد که بر اساس الگوی ویلیام رومی محتوای علوم زمین این کتب درهر سه بخش متن ، تصاویر و پرسش ها فعال می باشد.
مداخله فشرده استنباط آموزی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی با ناتوانی اختصاصی درک مطلب خواندن: یک طرح تک آزمودنی بازگشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرهای اولیه استنباط آموزی بر درک مطلب خواندن در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی با ناتوانی اختصاصی درک مطلب بود. پژوهش حاضر در قالب یک طرح تک آزمودنی ABA انجام شد. تعداد شش دانش آموز بر اساس نمره های قبلی مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم و نمره کسب شده در مقیاس غربالگری ناتوانی یادگیری- نسخه چهارم (LDES-4) و با توجه به ملاک های ورود و خروج از میان دانش آموزان معرفی شده به مراکز اختلالات یادگیری انتخاب شدند. مداخله آموزشی در 23 جلسه ارائه شد و داده ها با استفاده از نرم افراز R به صورت دیداری و کمی تحلیل شدند. تحلیل های دیداری و شاخص های ناهم پوشانی و اندازه-های اثر (بیشترین01/1 و کمترین 87/0) افزایش معنی دار در عملکرد درک مطلب شرکت کنندگان نسبت به خط پایه و عدم کاهش معنی دار در مرحله بازگشتی نسبت به مرحله مداخله را نشان داد. به نظر می رسد یافته-های این پژوهش پیشروی نوید بخشی برای درمان اختلال یادگیری ویژه با محوریت استنباط آموزی باشد.
بررسی نقش و جایگاه ادب فارسی در آموزش عرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی نقش اثرگذار ادب فارسی در نشر و تعلیم آموزه های عارفان مسلمان، سیر تطور ادب عرفانی را در بستر زبان فارسی مورد واکاوی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که بهره گیری از زبان و ادب فارسی در تصنیف آثار تعلیمی عارفان، از یک سو تغییرات و ظرفیت های تازه ای را در ادب فارسی پدید آورد و به ادب عرفانی هویت بخشید و از سوی دیگر، غنای زیبایی شناسانه عرفان اسلامی را دوچندان کرد و به آن نشاطی شاعرانه بخشید. بهره گیری از قابلیت های ادب فارسی در نشر آموزه های عرفانی، منجر به خلق شاهکارهای ماندگاری در حوزه عرفان تعلیمی شد که اغلب آنها اکنون در زمره آثار کلاسیک نظم و نثر فارسی به شمار می روند. این آثار به جهت تأثیرپذیری از روح فرهنگ ایرانی، در قیاس با اغلب نمونه های مشابه آن در زبان عربی، از شاعرانگی و شورمندی افزون تری برخوردارند. شرح تعرّف ، کشف المحجوب ، تمهیدات ، حدیقه الحقیقه ، منطق الطیر ، مرصاد العباد ، مثنوی معنوی ، گلشن راز، مصباح الهدایه و طرائق الحقایق از این قبیل اند.
مدل ارتقاء سطح عملکرد شغلی معلمان بر اساس عدالت آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۴
47-68
حوزههای تخصصی:
آموزش به عنوان رکن ترقی و پیشرفت هر کشوری محسوب می شود و معلم در این ساختار نقش اساسی دارد و از همین روست که ارتقاء عملکرد معلمان موضوعی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای ارتقاء سطح عملکرد شغلی معلمان بر اساس عدالت آموزشی اجرا شده است. این پژوهش به از روش آمیخته کمی و کیفی اجرا شده است؛ در بخش کیفی به روش تئوری داده بنیاد و با استفاده از نظرات 14 نفر از خبرگان علمی و اجرایی در حوزه مدیریت آموزشی و کارشناسان خبره آموزش ابتدائی، مؤلفه و شاخص های مدل شناسایی و مدل فرضی پژوهش ترسیم گردیده است. بخش کمی به روش توصیفی اجرا شده و به صورت پیمایشی و با استفاده یک پرسش نامه محقق ساخته، داده های مورد نیاز از بین 200 نفر از معلمان دوره ابتدائی شهر بجنورد به عنوان جامعه آماری جمع آوری و با استفاده از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عدالت آموزشی بر عملکرد شغلی معلمان تأثیر مثبت و معنی داری دارد و مدل به دست آماده یک مدل با برازش و درجه تناسب مورد قبول می باشد.
طراحی مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پیشرفت تحصیلی به دلیل آنچه آینده دانش آموزان در مسیر انتخاب درست شغل، موفقیت در مسیر زندگی و همچنین خدمات مناسب به یک کشور تلقی می شود بسیار ضروری است. بنابراین این پژوهش با هدف طراحی یک مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: شرکت کنندگان، 129 نفر از مدیران سازمان آموزش و پرورش و معلمان شاغل و بازنشسته در سطح استان فارس بودند که در قالب یک روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای انتخاب شدند. روش تحقیق مورداستفاده شیوه آمیخته کیفی (رویکرد فراترکیب) و کمی (توصیفی- همبستگی) بود. پس از تدوین مقوله های اثرگذار، 4 عامل آموزش- یادگیری، شرایط اقتصادی-اجتماعی، عوامل فردی و اهداف عملکردی، شاخص های روان شناختی به عنوان شاخص های مؤثر مدل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تعیین شدند. روایی در هر دو شیوه کیفی و کمی، به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفت و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در مطالعه مقدماتی بخش کمی نیز، با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی (با تأکید بر مطالعات داخلی و خارجی مرتبط) و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی (شاخص های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار SPSS) و آمار استنباطی (حاصل از معیارهای مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS) استفاده شد.
یافته ها: نتایج در نهایت نشان داد، آموزش-یادگیری، شرایط اقتصادی-اجتماعی و شاخص های روان شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. اما اثرات عوامل فردی و اهداف عملکردی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استان فارس مورد تائید قرار نگرفت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش و یادگیری در کنار توجه به اقتصاد در آموزش و همچنین تقویت برخی از مهم ترین ویژگی های روان شناختی می تواند نقشی حیاتی در تدوین و شکل گیری یک مدل جامعه اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پیشرفت دانش آموزان در سطح استان فارس ایفا نماید.
تحلیل محتوای کتاب های علوم دورۀ اول ابتدایی بر اساس میزان توجه به مهارت های فرایند علمی با روش آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
689 - 667
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم دوره اول ابتدایی از نظر میزان توجه به مهارت های فرایندی است. جامعه آماری مشتمل بر کتاب های درسی علوم دوره اول ابتدایی بود و کل جامعه آماری برای نمونه در نظر گرفته شده است. در این تحقیق علاوه بر تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از روش آنتروپی شانون برای ارزیابی ضریب اهمیت مؤلفه های مربوط به مهارت های فرایندی استفاده شد. واحدهای مربوط به مهارت های فرایندی شامل مهارت های مشاهده، برقراری ارتباط، اندازه گیری و کاربرد ابزار، آزمایش کردن، استنباط کردن، فرضیه سازی، پیش بینی، طراحی تحقیق، نتیجه گیری و طبقه بندی در متن و تصاویر کتاب های درسی علوم تجربی دوره اول ابتدایی است. نتایج تحقیق نشان داد از مجموع 578 واحد ثبت شده، بیشترین تکرار مربوط به مؤلفه برقراری ارتباط با 192 واحد (21 / 33 درصد) و مشاهده با 168 واحد (06 / 29 درصد) اختصاص یافته است، و کمترین تکرار مربوط به مؤلفه های پیش بینی با 9 واحد (56 / 1 درصد) و طراحی تحقیق با صفر واحد (0 درصد) است. بیشترین مقادیر ضریب اهمیت مؤلفه های فرایندی در علوم دوره اول ابتدایی نیز مربوط به مؤلفه های برقراری ارتباط و نتیجه گیری (115 / 0) بوده و مؤلفه های فرضیه سازی (101 / 0) و طراحی تحقیق (0) در رتبه آخر قرار دارد. در مجموع، مؤلفه طراحی تحقیق در کتاب های درسی علوم تجربی دوره اول مورد بی توجهی قرار گرفته است و این خود عاملی بر نامتوازن بودن مؤلفه های مهارت های فرایندی در کتاب درسی ذکر شده است.
تأثیر روش یادگیری معکوس بر عزت نفس دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
35 - 48
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در راستای بررسی تأثیر روش یادگیری معکوس بر عزت نفس دانش آموزان دوره ابتدایی باروش شبه آزمایشی( پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل) صورت گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی منطقه پادناسمیرم بود، نمونه شامل 30 دانش آموز که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفرتقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت بودکه در پنج مؤلفه(اجتماعی، آموزشگاهی(تحصیلی- شغلی)، خانوادگی، عمومی و کلی) طراحی شده است و نتایج پژوهش آقاداداشی(۱۳۸۴) نشان دهنده اعتبار و روایی قابل قبول برای سیاهه عزت نفس کوپر اسمیت است. برای تدریس معکوس، بسته آموزشی را پژوهشگران ب ا همک اری دو تن از متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و معلم کلاس طراحی کردند و پس از هماهنگی و احراز روایی صوری و محتوایی برای مداخل ه در هفت جلسه40 دقیقه ای اجرا شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که یادگیری معکوس توانسته است اثر معنی داری بر متغیر عزت نفس بگذارد همچنین یادگیری به روش معکوس می تواند موجب افزایش عزت نفس در دانش آموزان گردد
درآمدی بر پارادایم انتقادی در مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
180 - 208
حوزههای تخصصی:
مدیریت آموزشی همانند سایر حوزه های دانشگاهی به لحاظ مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی متأثر از سیر تحول پارادایم های کلان علمی است. اولین مطالعات مدیریت آموزشی بر پایه اندیشه های مکتب تحصل گرایی (اثبات گرایی) در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و به دنبال آن پارادایم های تفسیری، انتقادی و پست مدرن به پژوهش های این حوزه راه یافتند. در هر یک از پارادایم های مذکور، پژوهشگران مدیریت آموزشی به پژوهش و تولید متون علمی مبادرت ورزیده-اند. مقاله حاضر با هدف ترویج و کاربست مفاهیم مستخرج از پارادایم انتقادی در حوزه مدیریت آموزشی تنظیم شده و شامل دو بخش است. در بخش نخست، پیشینه و سیر تحول رویکردهای نظری مدیریت آموزشی ذکرشده و در انتها به پارادایم انتقادی در حوزه مدیریت آموزشی اشاره شده است. بخش دوم مقاله به معرفی کتاب «رویکردهای نوین به مدیریت آموزشی؛ الگوها و نویدها»-که توسط ویلیام فاستر در سال 1986 نگارش شده و دکتر علی علاقه بند در سال 1402 آن را ترجمه کرده، اختصاص یافته است. مقاله با طرح برخی از کاربست های پارادایم انتقادی در حوزه مدیریت آموزشی خاتمه می یابد.
بررسی رابطه ابرازگری هیجانی و اجتناب تجربی با میانجی گری کفایت اجتماعی در دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب فرا گیر کاهش سلامت روان و کیفیت زندگی را برای افراد در پی دارد. لذا هدف پژوهش
حاضر بررسی رابطه ابرازگری هیجانی با اجتناب تجربی با نقش میانجی گری کفایت اجتماعی در دانش آموزان با اختلال
اضطراب فرا گیر در شهر مشهد بود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و نحوه گردآوری داد هها همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش
عبارت بود از کلیه دان شآموزان دوره اول و دوم مقطع متوسطه شهر مشهد که در سال 1401 - 1402 مشغول به تحصیل بودند.
دویست و ده نفر از دان شآموزان دارای نشان ههای اضطراب فرا گیر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری
داد هها از پرسشنامه اضطراب فرا گیر اسپیتزر و همکاران ) 2006 (، پرسشنامه ابرارزگری هیجانی کینگ و امونز ) 1993 (، پذیرش و
عمل نسخه دوم بوند و همکاران ) 2011 ( و کفایت اجتماعی فلنر و همکاران ) 1990 ( استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل سازی
معادلات ساختاری ) SEM ( به وسیله نرم افزار 24 SPSS و 8.8 Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، اثر مستقیم متغیرهای هیجان مثبت، صمیمیت و کفایت اجتماعی بر اجتناب
تجربی منفی و معنا دار و اثر مستقیم متغیر ابراز هیجان منفی بر اجتناب تجربی مثبت معنادار می باشد ) 01 / P>0 (. هیجان
مثبت، صمیمیت و ابراز هیجان منفی علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق کفایت اجتماعی نیز بر اجتناب تجربی
تأثیر می گذارند. ) 01 / .)P>0
نتیجه گیری: بنابراین می توان بیان داشت مدل مدنظر دارای برازش بود به عبارتی کفایت اجتماعی نقش میانجی در رابطه
ابرازگری هیجانی با اجتناب تجربی در افراد با اضطراب فرا گیر دارد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۸-۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم بوده است. به این منظور از روشهای تحلیل اسنادی، تحلیل محتوای مضمونی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. منابع مورد مطالعه برای گردآوری داده ها شامل 233 منبع داخلی و خارجی اعم از کتاب، مقاله و پایان نامه درباره برنامه درسی سواد اطلاعاتی بود و مشارکت کنندگان چهار متخصص رشته برنامه ریزی درسی و شش متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی بودند که به طور هدفمند انتخاب شدند. فنون گرد آوری داده ها عبارت بودند از: توصیف و تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب نظران. داده های منتج از مصاحبه ها و تحلیل محتوا با نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA 2018 کدگذاری و تحلیل شدند. خروجی نرم افزار ویژگیهای عناصر برنامه درسی سواد اطلاعاتی را در پنج مقوله، 20 زیرمقوله و 77 شاخص به ترتیب برای هدف، محتوا، فعالیتهای یادگیرنده، نقش معلم و ارزشیابی مشخص کرد و الگوی اولیه برنامه طراحی شد. برای اعتباریابی برنامه، نظرات ده نفر از صاحب نظران و 34 نفر از دبیران مجرب درباره ضرورت عناصر برنامه (CVI) و تناسب عناصر برنامه (CVR) به صورت پرسشنامه اخذ شد که حاکی از ضرورت و تناسب همه عناصر برنامه و معتبر بودن برنامه با ویژگیهای جامع، تلفیقی، دانش آموز-محور و منعطف بود. نتایج این پژوهش را می توان در طراحی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم به کار برد.
تأثیر هنر درمانی گروهی بر پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه شهر تهران در سال 1399(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هنردرمانی گروهی بر پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 90 کودک 12- 8 سال مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه مراجعه کننده به یکی از مراکز اختلالات رفتاری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1399 بودند. از بین آنها 30 نفر (21 پسر و 9 دختر) به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به نسبت یکسان، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه هنردرمانی (هنرهای بصری) را در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) به صورت گروهی دریافت کردند، گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پرخاشگری (شهیم، 1385) و سازش یافتگی اجتماعی (سینها و سینگ، 1993)، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس-آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای پرخاشگری و سازش یافتگی اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که هنردرمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و افزایش سازش یافتگی اجتماعی کودکان با اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، مؤثر بود.
حدود و ثغور مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی: تحلیل دیدگاه صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، درصدد پاسخگویی به این پرسش بوده که حدود و ثغور مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی از دیدگاه صاحبنظران چگونه است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش نخست دیدگاههای صاحبنظران درباره مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی با به کارگیری روشهای اسنادی، کتابخانه ای و تحلیل مفهومی، توصیف و طبقه بندی شده است. سپس ضمن نقد دیدگاههای مطرح شده، ابعاد مورد وفاق و مغفول مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی از دیدگاه صاحبنظران به تصویر کشیده شده است. آنگاه با بررسی وضع موجود، دیدگاه صاحبنظران در زمینه حد و مرز مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی مشخص شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، سیزده نفر از صاحبنظران و سیاستگذاران حوزه برنامه درسی بودند که با معیار داشتن دیدگاه در زمینه مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی، به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دیدگاههای صاحبنظران نشان داد که مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی در همه ابعاد برنامه درسی قابل اجراست. باوجوداین، هنوز سازوکار نظری و عملی مشارکت واقعی دانش آموزان در برنامه درسی فراهم نشده است. سرانجام با بررسی الگوهای گوناگون، «الگوی برنامه درسی مذاکره ای» به عنوان رهیافت بدیل در زمینه مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی تعیین شد که بر اساس آن، تغییر اساسی در نگاه به دانش آموز به عنوان "دانش آموز به مثابه فردی موثر و آگاه" که می تواند در بهبود نظام برنامه درسی مشارکت کند، نشان داده شده است.
راهنمای توسعه، طرحریزی و کاربست مداخلات ریاضی برای کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه به بررسی ماهیت مشکلات یادگیری ریاضی، به ویژه تعریف، شناسایی و شیوع کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی، اصول پیشگیری و مداخله با هدف ارائه رهنمودهایی برای توسعه و طراحی مداخ الت ریاضی مؤثر برای ارتقاء یادگیری و بهبود عملکرد کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی 5 تا 8 سال ایرانی می پردازد. روش: مطالعه حاضر به صورت مروری و با جستجوی منظم و جامع اطلاعات بین سال های 2012 تا 2022 به دو شیوه رایانه ای و دستی در پایگاه های اطلاعاتی انجام گرفت. معیارهای ورود به مطالعه شامل، )الف( تمرکز محتوای مداخله بر یک یا چند مؤلفه از مهارت های عددی اولیه، )ب( کارآزمایی های تصادفی کنترل شده یا طرح های شبه آزمایشی، )ج( کودکان بین 5 تا 8 سال در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی و )د( مطالعات منتشر شده به زبان انگلیسی بود. یافته ها: یکم به تعریف، شناسایی و شیوع کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی پرداخته شد. دوم، توجه بر اهمیت رویکرد پاسخ به مداخله به عنوان مدل پیشگیری چندسطحی معطوف شد. سوم، تعریف مداخله و ویژگی های مداخ الت ریاضی مورد کنکاش قرار گرفت. چهارم، اصول و رهنمودهای مبتنی بر پژوهش شناسایی و ارائه شد که برای مداخ الت ریاضی مؤثر اساسی هستند. نتیجه گیری: در مورد اینکه چگونه نتایج این مطالعه جامع می تواند پژوهشگران، متخصصان، معلمان و مربیان را در گسترش پایگاه دانش و کاربست محتوا در مورد مداخ الت ریاضی برای کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی 5 تا 8 سال راهنمایی کند، بحث شده است.
آسیب شناسی کارکردهای منابع انسانی در آموزش و پرورش شهرستان دشتی براساس مدل سه شاخگی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
153 - 185
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف آسیب شناسی کارکردهای منابع انسانی در آموزش و پرورش براساس مدل سه شاخگی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع طرح های ترکیبی (کیفی-کمی) بود. در بخش کیفی، عناصر آسیب شناسی کارکردهای منابع انسانی، براساس مدل سه شاخگی شناسایی و مدل پژوهش طراحی و سپس در بخش کمی، این مدل آزمون شد. به منظور جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی با از روش تحلیل محتوا (محتوای بدست آمده از مصاحبه ها) داده ها بررسی و سپس مفاهیم و مقولات استخراج شدند و سپس مدل تحقیق با استفاده از مدلسازی ساختاری-تفسیری طراحی شد. در بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی، داده های کمی جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. از طرف دیگر در بخش کیفی مشارکت کنندگان مشتمل بر مدیران منابع انسانی دارای سابقه مرتبط در سازمان آموزش و پرورش شهرشتان دشتی بودند که 15 نفر از آن ها انتخاب شدند(رسیدن به اشباع نظری) و در بخش کمی از 40 نفر از جامعه مزبور استفاده شد. روش نمونه گیری در این بخش غیر احتمالی قضاوتی بود. همچنین برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمی از نرم افزارهای SPSS22 و Lisrel استفاده شد. یافته ها نشان داد، برای آسیب شناسی کارکردهای منابع انسانی براساس مدل سه شاخگی، 17 سازه شناسایی شد که براساس میانگین پاسخ های داده شده، در بعد محتوایی، گویه برابرسازی فرصت ها، در بعد ساختاری، گویه ساختار مدیریت نامتمرکز و در بعد زمینه ای، جو سازمانی نامناسب، غالب ترین گویه می باشند. پس از شناسایی17 سازه مبتنی بر سه بعد مدل سه-شاخگی، با استفاده از مدل سازی ساختاری- تفسیری، مدل تحقیق ارائه و در بخش کمی به کمک مدل معادلات ساختاری آزمون شد. یافته ها نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد مدل از برازش خوبی برخوردار است و روابط بین سازه های شکل دهنده مدل مورد تایید قرار گرفت.
تحلیل رابطه کانونی مدیریت استعداد با سرمایه اجتماعی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
201 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کانونی مدیریت استعداد با سرمایه اجتماعی بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان ابتدایی ناحیه 1 شیراز به تعداد 3000 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 341 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه مدیریت استعداد اوهلی (2007) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب، 95/0 و 92/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی، ماتریس همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد مدیریت استعداد دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 788/0 با سرمایه اجتماعی هستند و ابعاد مدیریت استعداد قادر به تببین 45 درصد واریانسِ متغیر سرمایه اجتماعی هستند. ابعاد جذب و استخدام نیروی مستعد؛ شناسایی و تفکیک کارکنان مستعد؛ توسعه استعداد؛ ایجاد و حفظ روابط مثبت و بعد نگهداری استعداد، دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر سرمایه اجتماعی در سطح 01/0 است.
بررسی کتب مطالعات اجتماعی بر اساس شاخص های مسئولیت پذیری (با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش)
حوزههای تخصصی:
پرورش روحیه مسئولیت پذیری از اهداف مهم اجتماعی و فرهنگی آموزش و پرورش می باشد. با توجه به تاکید اسناد بالا دستی مبنی بر تربیت شهروند مطلوب، هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی بر اساس شاخص های مسئولیت پذیری و ابعاد مختلف آن بود. یافته ها نشان می دهد توجه به آموزش مسئولیت پذیری در این کتب که 491 صفحه می باشند 148مورد بوده است؛ از این148 مورد، کتاب پایه هفتم74مورد(50 درصد)، پایه هشتم 33 مورد(22 درصد) و پایه نهم 41 مورد (27 ) به این مفهوم اشاره کرده اند. بیشترین توجه به شاخص های همکاری و تعاون در امور اجتماعی و حفظ و نگهداری از محیط زیست بوده است و تقریبا شاخص های اثر گذار برای زیست فردی و اجتماعی مانند صداقت و درستکاری، هم پذیری و گفت و گوی مؤثر اجتماعی، پرهیز از اسراف، عزت نفس و احترام به قانون، امانت داری، احترام به ارزش ها و هنجارهای جامعه و... در این کتب نادیده گرفته شده یا خیلی کم به آنها اشاره شده است. به عبارتی می توان گفت که این کتب بیشتر بعد شناختی را مد نظر قرار داده اند و محتوای این کتابها با اهداف اجتماعی نظام آموزش و پرورش و حوزه یادگیری مطالعات اجتماعی همسو نیست.
شناسایی چالش های نظام آموزش دوره متوسطه دوم و ارتباط آن با بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
193 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی چالش های نظام آموزشی دوره متوسطه و ارتباط آن با بازار کار و ارائه راهکار بود.این پژوهش با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری متخصصان، مدیران آموزش و پرورش در کشور در حوزه ارتباط آموزش با بازار کار در سال 02-1401 بودند که 13 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مصاحبه نمیه ساختاریافته و بررسی اسناد موجود در زمینه موضوع پژوهش بود. نتایج چالش ها منجر به شناسایی 46 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده گردید که در قالب ۴ مضمون فراگیر شامل عوامل سازمانی (فرآیند یاددهی و یادگیری بی حاصل، ساختار ضعیف آیین نامه های هدایت تحصیلی شغلی، عدم نیازسنجی تحصیلی شغلی)؛ عوامل انسانی (مشکلات مربوط به مدیران، مشکلات مربوط به مشاوران، مشکلات مربوط به معلمان، مشکلات مربوط به والدین، مشکلات مربوط به دانش آموزان، مشکلات مربوط به برنامه ریزان آموزشی)؛ عوامل فراسازمانی (وجود شکاف آموزشی، بی عدالتی آموزشی، فقر اجتماعی فرهنگی) و عوامل اقتصادی و کالبدی (مشکلات مالی و زیرساختی) گردید. همچنین در بررسی راهکارها برای برطرف نمودن چالش های موجود 45 مضمون پایه و 13 مضمون سازمان دهنده شناسایی شد که در قالب 5 مضمون فراگیر شامل تدوین نقشه راه هدایت تحصیلی شغلی (بازنگری در قوانین آموزشی، آموزش مبتنی بر توانمندی عملی و کارآفرینی، برقراری ارتباط با گروه های مرجع)؛ بهبود فردی دانش آموزان (اکتشاف شغلی، بهبود خودپنداره دانش آموزان، بهبود مهارت های شناختی دانش آموزان، بهبود مهارت های اجتماعی ارتباطی)؛ بهبود کیفیت روش های آموزش و یادگیری (بهبود محتوای آموزشی، بهبود شیوه های تدریس)؛ تقویت اثربخشی بازیگران آموزشی (بهبود عملکرد معلمان، بهبود عملکرد مشاوران، بهبود عملکرد مدیران) و حمایت های دولتی (توسعه مالی و فیزیکی) شد.
Enhancing Social and Emotional Well-Being Through Drama Therapy: Evidence from Adolescents with Physical Disabilities
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۱ No. ۴ (۲۰۲۳) : Serial Number ۴
39-47
حوزههای تخصصی:
The study aimed to evaluate the effectiveness of drama therapy on friendship quality and emotion regulation in adolescents with physical disabilities. A randomized controlled trial was conducted with 40 adolescents aged 13-18 years, randomly assigned to either an intervention group receiving drama therapy (n=20) or a control group (n=20). The intervention comprised ten 60-minute sessions over three months. Measures used included the Friendship Quality Scale (FQS) and the Emotion Regulation Questionnaire (ERQ), assessed at pre-intervention, post-intervention, and three-month follow-up. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests, with analyses performed in SPSS version 27. Significant improvements were observed in the intervention group compared to the control group. For friendship quality, the intervention group’s scores increased from a mean (M) of 55.12 (SD = 5.47) at pre-intervention to 68.25 (SD = 6.23) post-intervention and slightly decreased to 66.84 (SD = 6.01) at follow-up. Emotion regulation scores in the intervention group increased from 36.45 (SD = 4.12) at pre-intervention to 45.78 (SD = 4.96) post-intervention and slightly decreased to 44.67 (SD = 4.81) at follow-up. ANOVA results showed significant main effects for group and time (p < .001), with significant interactions between time and group for both variables (p < .001). Bonferroni post-hoc tests confirmed significant pre- to post-intervention and pre- to follow-up improvements in the intervention group (p < .001). Drama therapy significantly enhances friendship quality and emotion regulation in adolescents with physical disabilities, with effects sustained at a three-month follow-up. These findings support the incorporation of drama therapy in therapeutic programs for this population to address their unique psychosocial challenges.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سازمان حریص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 122
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آز یا حرص (طمع) به علاقه فراوان یا اشتیاق سیری ناپذیر، غیرضروری و بیش از حد برای به دست آوردن هرچه بیشتر مواردی چون ثروت، پایگاه اجتماعی، قدرت، مواد غذایی و مسائلی از این قبیل گفته می شود. مؤسسات حریص یک اصطلاح جامعه شناختی است که توسط کوزر به نهادهایی که خواسته های همه جانبه ای را از اعضای خود مطرح می کنند. هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی سازمان حریص بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای ساخت پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 255 تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند بود. مشارکت کنندگان به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای نسبتی و برمبنای دانشکده انتخاب شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد که سازمان حریص از سه مولفه ی "افسردگی شغلی"، "فشار سازمانی" و " حمایت سازمانی" تشکیل شده بود که 03/59 درصد از واریانس کل را بییین می کرد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی به روش تحلیل شاخص های اصلی نشانگر این است که مقدار شاخص ها دارای مقادیر بالاتر از یک هستند و این عوامل روی هم رفته 03/59 از واریانس کل را تبیین می کنند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد شاخص های برازش مدل و بارهای عاملی مناسب بوده و مقدار آماره t در آزمون معناداری به دست آمده در سطح 001/0 معنادار است.نتیجه گیری: نتایج روایی واگرا نشان داد که سازمان حریص دارای همبستگی منفی معنادار با حمایت سازمانی داشت.
کاهش رفتارهای خود آسیب رسان و دگر آسیب رسان در کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم به کمک تمرین هاتایوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
105 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هاتا یوگا بر کاهش رفتارهای خود آسیب رسان و دگر آسیب رسان در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی بود. جامعه آماری شامل 51 کودک 5 تا 12 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم در مراکز آموزش و توانبخشی کودکان استثنایی شهر سقز در بهار و تابستان سال 1396 بودند. تعداد نمونه نیز با توجه به روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش انتصاب شدند و تحت یک برنامه تمرینی 3 بار در هفته به مدت 14 هفته و هر جلسه شامل 45 دقیقه قرار گرفتند و به آزمون تشخیصی اوتیسم گیلیام و سیاهه مشکلات رفتاری روژهان و همکاران (2001) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کواریانس تک متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه تمرینی یوگا موجب کاهش رفتارهای آسیب به خود و رفتارهای آسیب به دیگران (05/0>P)، در گروه آزمایش شد ولی یر رفتارهای کلیشه ای اثر معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اوتیسم سطح پایینی از آمادگی جسمانی را دارا می باشند، لازم است از برنامه تمرینی یوگا در برنامه های آموزشی و برنامه های اوقات فراغت آن ها استفاده شود.