فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
113 - 127
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف :هدف اصلی این پژوهش آزمون تبیین کننده رفتار سیاسی با رفتار منافقانه مبتنی بر معنویت و تفکر استراتژیک در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی بود . روش شناسی پژوهش :روش تحقیق ازنظر ماهیت و محتوایی یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی به تعداد 284 نفر بود.برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده 165 نفر انتخاب شد.شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رفتارهای منافقانه (دانایی فرد و همکاران؛1392)، پرسشنامه رفتارهای سیاسی دوبرین (1978)، پرسشنامه معنویت هال ادواردز (۱۹۸۶)و پرسشنامه تفکر استراتژیک گلدمن (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. برای انجام این تجزیه و تحلیل ها، نرم افزار آماری SPSS21 و PLS بکار گرفته شد. یافته ها :یافته های این پژوهش نشان داد که بین رفتارهای سیاسی با رفتارهای منافقانه از طریق معنویت در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین رفتارهای سیاسی با رفتارهای منافقانه از طریق تفکر استراتژیک در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی رابطه معناداری وجود دارد. و در نهایت مشخص گردید که الگوی مفهومی رفتارهای سیاسی با رفتارهای منافقانه از طریق معنویت و تفکر استراتژیک در بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان ممسنی از برازش مناسبی برخوردار است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به مناسب بودن مدل تحقیق حاضر، مناسب است از این مدل برای کارایی و اثربخشی هر چه بیشتر در جامعه هدف استفاده شود و متولیان امر به متغیرهای تحقیق توجه ویژه داشته باشند.
مقایسه اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری و آموزش تلقیح استرس برهیجان تحصیلی و حل مساله اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان های فعال سازی رفتاری و آموزش تلقیح استرس بر هیجان تحصیلی و حل مسئله اجتماعی دانش آموزان با اضطراب اجتماعی بالا بود. روش پژوهش شبه ازمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و دوره ی پیگیری دوماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400و 1401 بود. بدین منظور به شیوه نمونه گیری تصادفی از بین نواحی شش گانه آموزش و پرورش اصفهان ،ناحیه 2 انتخاب و به طور تصادفی تصادفی چند مرحله ای 8 دبیرستان انتخاب وبا اجرای پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان پاکلک (۲۰۰۴) مورد غربالگری قرار گرفتند که از این میان تعداد ۶۰ نفر دارای اضطراب بالای 93 بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر کدام ۲۰ نفر) و یک گروه کنترل (۲۰ نفر) گمارده شدند. افراد گروه های آزمایشی به صورت موازی و همزمان در جلسات درمانی فعال سازی رفتاری و تلقیح استرس شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های هیجان تحصیلی پکران و همکاران(2002) و حل مسئله اجتماعی درزیلا و همکاران (2002) بودند که قبل و بعد از مداخله توسط گروه کنترل و آزمایش تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری بر حل مسئله اجتماعی و هیجان تحصیلی از روش درمانی تلقیح استرس برای دانش آموزان 15 تا 18 ساله با اضطراب اجتماعی اثربخشی نیرومندتری داشته است و اثرات مداخلات در طول زمان ثابت باقی مانده است (01/0p<). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که درمان فعال سازی رفتاری می تواند به عنوان مداخلات درمانی بر حل مسئله اجتماعی و هیجان تحصیلی در نوجوانان با اضطراب اجتماعی به کارگرفته شود.
بازاندیشی در محتوای آموزش مهارت های زندگی رویکرد اسلامی (مورد مطالعه: متخصصین تعلیم و تربیت اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
61 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : با استفاده از مهارت های واقعی و ضروری نشات گرفته از آموزه های الهی می توان یک زندگی با آرامشی برای انسان مضطرب امروزی مهیا نمود. این مطالعه با هدف بازاندیشی در محتوای آموزش برنامه درسی مهارت های زندگی توسط متخصصین تعلیم و تربیت اسلامی برای دانش آموزان ششم ابتدایی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر به جهت استفاده از روش کیفی (تحلیل محتوای عرفی) و کمی از نوع ترکیبی می باشد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان تعلیم و تربیت اسلامی بوده، حجم نمونه به شیوه گلوله برفی با شرکت 17 نفر با اشباع نظری اطلاعات به پایان رسید. جامعه آماری دوم، 33 نفر از متخصصان برنامه درسی بودند که به تعداد سی نفر از طریق کوکران انتخاب گردیدند. نظر گروه اول به شیوه مصاحبه عمیق، نیمه ساختارمند انجام، سپس داده ها طی سه مرحله کدگذاری تلخیص و مورد تحلیل قرار گرفت. در گروه دوم اطلاعات با پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و با استفاده از Spss با روش t تک نمونه ای مورد تحلیل قرارگرفت. روایی کمی به صورت روایی صوری و ضریب پایایی هم به روش کرونباخ انجام و در پایان الگوی طراحی شده مربوطه توسط متخصصان مورد تایید و اعتبارسنجی قرارگرفت.
یافته ها : الگویی مطلوب از محتوای برنامه درسی مهارت های زندگی اسلامی با 18 مقوله اصلی و محوری بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری: محتوا باید با توجه به همه ابعاد وجودی انسان، واقعیت های محیط زندگی (تفاوت ها، شرایط فرهنگی و مذهبی)، جهت ایجاد و تقویت وحدت ملی، با کمک ادبیات محلی، شفاهی و به صورت کاربردی در مقابل مهارت های صرفا" بلااستفاده نظری و با نگاهی متوازن به دنیا و آخرت، با رویکردی هنری و زیبا شناسانه برای هریک از دانش آموزان تهیه گردد.
بازسازی یک رویکرد آموزشی-تفکری برای یادگیری مفهومی نظریه نسبیت خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیرا نشانه هایی از علاقه دبیران فیزیک و مولفان کتب درسی برای گنجاندن موضوعات مختلف فیزیک مدرن به ویژه نظریه نسبیت خاص اینشتین در کتب دبیرستان همراه با علاقه روزافزون دانش آموزان متوسطه و تعدد سوالات آنها در این زمینه، دیده می شود. در نتیجه فرصت ها و چالش های پیش رو برای یافتن رویکردهای آموزشی مناسب برای غلبه بر مشکلات یاددهی-یادگیری مفاهیم نظریه نسبیت خاص احساس می شود. رویکردی که به تقویت درک مفهومی و به دست آوردن انگیزه و اعتماد به نفس و نگرش نسبت به این مفاهیم بیانجامد. آنچه از اظهار نظر دبیران فیزیک مقطع دبیرستان و حتی اساتید دانشگاه در مورد دانشجویان رشته فیزیک متوجه می شویم این است که همه آنها در سطوح مختلف آموزشی ، مشکلات یادگیری و بکار گیری چارچوب مرجع را تجربه می کنند که این موضوع، بنیاد درک نسبیت خاص می باشد. در تحقیق حاضر ضمن مرور بدمفهومش های شناخته شده ی در فراگیری این نظریه، یک رویکرد آموزشی-تفکری برای آموزش نظریه نسبیت خاص به دانشجویان دوره کارشناسی، دوره ضمن خدمت معلمان و همچنین دانش آموزان علاقه مند دوره متوسطه پیشنهاد شده است.
تحلیل محتوای کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس الگوی ویلیام رومی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای متن، تصاویر و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی متوسطه دوم جهت تعیین میزان مسئله محوری و درگیری ذهنی این متون بر اساس الگوی ویلیام رومی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کتب جامعه شناسی(1)، جامعه-شناسی(2) و جامعه شناسی(3) چاپ سال 1400 می باشد. ابزارگردآوری داده های این پژوهش شامل فرم تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد که بر مبنای الگوی ویلیام رومی تهیه شده است. در تحلیل متن، سوالات و تصاویر کتاب جامعه شناسی(1) به ترتیب 1222، 154 و 194 عبارت مورد بررسی قرار گرفت که ضریب درگیری متن 0.122، پرسش ها 0.619 و تصاویر0.590 محاسبه گردید. در تحلیل متن، پرسش ها و تصاویر کتاب جامعه شناسی(2) به ترتیب 1057، 77 و 212 عبارت مورد بررسی قرار گرفت که ضریب درگیری در هر بخش به ترتیب 0.036، 2.27 و 0.341 مشخص گردید. در تحلیل متن، پرسش ها و تصاویر کتاب جامعه شناسی(3)، به ترتیب 1048، 136 و 201 عبارت مورد ارزیابی قرار گرفت که میزان درگیری ذهنی در هر بخش به ترتیب 0.085، 0.250 و 0.477 محاسبه گردید. این نتایج بیانگر غیرفعال بودن، متنِ کتاب جامعه شناسی(1)، متن و تصاویر کتاب جامعه شناسی(2) و متن و پرسش های کتاب جامعه شناسی(3) می باشد. در ارزیابی کلی از سه کتاب با بررسی 4301 عبارت میزان درگیری ذهنی کل محتوای مورد بررسی 0.122 محاسبه گردید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که متون کتب جامعه شناسی متوسطه دوم غیرفعال تنظیم شده اند.
واکاوی اشتراکات موضوعی ولفظی در دو قصیده لامیه شنفری و طغرایی
حوزههای تخصصی:
دو قصیده ی لامیه العرب شنفری و لامیه العجم طغرایی فصاحت ترکیب و زیبایی تعبیر گسترده ای دارند. تاکنون درباره لامیه طغرایی ادعای سرقت شعری از لامیه شنفری مطرح نشده است و چنین موضوعی نیز در آن وجود ندارد، ولی روابط محکمی بین این دو قصیده از نظر علت و سبب سرائیدن، معانی و واژگان پرداخته شده در آن ها وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی اشتراکات موضوعی ولفظی دوقصیده وتأثیر پذیری آگاهانه طغرائی ازقصیده شنفری می باشد. طغرائی با استفاده از معانی وموضوعات شنفری؛ با اسلوب های هنرمندانه، قصیده خود را به انواع مضامین، صناعات بلاغی وضرب المثل های مختلف آراسته است. همچنین از واژگان شنفری به زیبایی درقصیده اش بهره برده است که نتیجه تاثیرپذیری وتعامل بین ادبای برجسته می باشد. پژوهنده در این تحقیق با بررسی واژگان، معانی و موضوعات دو قصیده با روش تحلیل و مقایسه ی بین ابیات، و بر اساس روش دکتر عبدالملک مرتاض در کتاب مقاربه سیمائیّه؛که به بررسی روابط بین معلقات به روش ارتباط لفظی و مضمونی و ذاتی یا هویتی پرداخته است، قصد اثبات وجود روابط و اشتراکات موضوعی ولفظی بین این دو قصیده ارزشمند را دارد.
بازتعریف سیاستهای حوزه آموزش عمومی و فنی حرفه ای با توجه به پاندمی کووید- ۱۹: توصیه های سیاستی برگرفته از مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای پاندمی کووید-19، تعطیلی مدارس بوده است. در این مرور نظام مند با بهره گیری از خرد جهانی برای رویارویی نظام آموزش وپرورش با پاندمی کووید-19، منابع معتبر موجود در حوزه اندیشه و عمل آموزش وپرورش که پس از شیوع ویروس کرونا در جهان انتشاریافته به صورت نظام مند مرور شده است. ده پایگاه اطلاعاتی و موتور جستجو و همچنین شش وب سایت بین المللی با استفاده از کلیدواژگان اصلی پژوهش بررسی و درنهایت 2706 مطالعه بازیابی شده است. مطالعات واردشده به پژوهش به صورت تمام متن تحلیل و گزاره های سیاستی در شش مقوله از پیش تعیین شده زیرنظامهای راهبری و مدیریت؛ برنامه درسی، تدریس و منابع یادگیری؛ تربیت معلم و تأمین منابع انسانی؛ تأمین و تخصیص منابع مالی؛ تأمین فضا، تجهیزات و فناوری و همچنین پژوهش و ارزشیابی بازبینی و بازتعریف شده اند. برخی از توصیه ها عبارت اند از: بازنگری همه سیاستهای تعلیم و تربیت و اسناد بالادستی به منظور چرخش در جهت روال جدید زندگی روزانه؛ پیشگیری از خطر فرسودگی و خستگی معلمان و کارکنان آموزشی با طراحی و اجرای برنامه های حمایتی همه جانبه؛ پیشگیری از خطر «فرسایش والدگری» با طراحی و اجرای دوره ها و برنامه های آموزشی توانمند ساز برای والدین بر پایه نقشه محتوایی همه جانبه. بر اساس یافته های پژوهش حاضر با به کار بستن این سیاستها و استانداردها در حین گذر از این بحران و پس از آن، کیفیت آموزش وپرورش نه تنها آسیب نمی بیند بلکه با حفظ میراثهای ارزشمند کووید-19 نظام آموزش وپرورش بهسازی نیز خواهد شد.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از پدیده لجبازی - نافرمانی دانش آموزان: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان لجباز - نافرمان قشقرق راه انداخته و با والدین خود مشاجره کرده و کینه توزانه عمل می کنند. هدف پژوهش حاضر وا کاوی تجارب زیسته معلمان از پدیده لجبازی - نافرمانی دانش آموزان است. روش بررسی: روش پژوهش براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان با سابقه تدریس در مدارس استثنایی بود. هشت نفر از معلمان با روش نمونه گیری در دسترس، جهت مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت و پس از ضبط، مصاحبه ها تبدیل به متن شده و مؤلفه های اصلی و فرعی استخراج گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: سه مؤلفه اصلی، پیشایندها )اشکال در تعامل با معلم، بحث و جنجال با هم کلاسی ها، گرسنگی، درجه سختی تکلیف و بی علاقگی به محتوای کلاس(، پیامدها )افت تحصیلی، طردشدن، خشم و پرخاشگری و مشکل در روابط بین فردی( و کنترل کننده ها )بازی های رایانه ای، تنبیه، استفاده از بهامُهر و جایزه، بازی، تماشای فیلم و نمایش، خواندن قصه، شن بازی و برنامه نظم و انضباط(، یافته های بسیار مهم این مطالعه بودند. نتیجه گیری: لجبازی - نافرمانی تأثیر بسزایی در عدم پیشرفت تحصیلی و بروز مشکلات ارتباطی در کلاس درس دارد و ازاین رو باید مورد بررسی، تشخیص و مداخله بهنگام و مناسب قرار گیرند.
مقایسه هیجانهای تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاسهای چند پایه و تک پایه در دورۀ ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
209 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه هیجانهای تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر کلاسهای چند پایه و تک پایه در دوره ابتدایی بود. شرکت کنندگان 108 نفر از دانش آموزان کلاسهای چندپایه و تک پایه منطقه کردیان شهرستان جهرم بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه 32 گویه ای پکران و همکاران(2002)، برای سنجش هیجانهای تحصیلی و از آزمون محقق ساخته برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها در پژوهش حاضر بررسی شد و نتایجی مطلوب به دست آمد. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد که به طورکلی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاسهای چندپایه به طور معناداری بیشتر از کلاسهای تک پایه است. همچنین دختران در پیشرفت تحصیلی میانگین بالاتر معناداری نسبت به پسران داشتند. در متغیر هیجان تحصیلی تحلیلهای آماری نشان داد که در بعد اضطراب بر اساس جنسیت، پسران اضطراب بیشتری نسبت به دختران داشتند و بر اساس پایه کلاسی دانش آموزان پایه ششم اضطراب معنادار بیشتری نسبت به پنجم نشان دادند. در تعامل میان گروه و پایه کلاسی نیز در بعد اضطراب دانش آموزان پایه ششم تک پایه نسبت به چندپایه و دانش آموزان کلاس پنجم چندپایه نسبت به تک پایه، اضطراب بیشتری نشان دادند. همچنین در بعد لذت دختران کلاس پنجم و ششم تک پایه میانگین بالاتری از دختران کلاسهای چندپایه نشان دادند، لیکن پسران کلاس پنجم تک پایه نسبت به پسران کلاس پنجم چندپایه و پسران کلاس ششم چندپایه نسبت به پسران ششم تک پایه میانگین معنادار بیشتری نشان دادند. در سایر ابعاد متغیرهای هیجان تحصیلی تفاوت معنادار مشاهده نشد.
اثربخشی آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت بر کاهش اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
۱۴۴-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت بر کاهش اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کودکان 12-8 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به بخش روانپزشکی (بخش اختلالات رفتاری) بیمارستان های شهر تهران در نیمه اول سال 1397 بود. از میان جامعه آماری فوق به روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چندمرحله ای تعداد 30 نفر انتخاب و با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند و به مقیاس تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 1 ساعته در طول سه هفته و هر سه روز یک بار به اجرا گذاشته شد؛ سپس در پایان مداخلات درمانی و 2 ماه، بار دیگر آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه، توسط ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت باعث کاهش علائم اضطراب کودکان مبتلا به اختلال مبتلا به نافرمانی مقابله ای شد و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی تنفس ریتمیک توسط فلوت می تواند باعث کاهش علائم اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال مبتلا به نافرمانی مقابله ای شود.
Effective Accountability Model of Public School Principals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
56 - 75
حوزههای تخصصی:
The study aimed to investigate effective accountability among public school administrators and identify a model for achieving it. A qualitative phenomenological research method was used, with an applied purpose. Data was collected through semi-structured interviews with 20 experts in the field of school principal accountability. Participants were selected using purpose-based sampling and saturation law principles. Qualitative data analysis involved three stages of open coding, axial coding, and selective coding, using stepwise methods and analytical techniques. Six inclusive themes emerged as constituting the effective response pattern of school administrators: financial dimension (major benefits, financial justification), moral dimension (moralism, education), cultural dimension (organizational culture, employee culture, culture society), administrative dimension (administrative structure, accountability process), strategic dimension (transformationism, responsive leadership), and educational dimension (organizational, individual). Overall, the study provides insight into how school administrators can be held accountable effectively.
بررسی تأثیر مبانی انسان شناختی اسلامی بر نظام تربیتی اسلام در اندیشه علامه مصباح یزدی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تأثیر مبانی انسان شناختی اسلامی در نظام تربیتی اسلام با استفاده از نظرات علامه مصباح یزدی است. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی آثار مبانی انسان شناختی مطرح شده توسط ایشان در نظام تربیتی اسلام تبیین و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. اولین مسئله پیش روی نظام های تربیتی، شناخت ابعاد وجودی انسان به عنوان گزاره های اولیه برای طراحی نظام تربیتی است. هرکدام از گزاره های انسان شناختی در بخشی از نظام تربیتی تأثیرگذارند؛ براین اساس شناسایی تأثیر مبانی به عنوان گزاره های اساسی و بنیادین نظام تربیتی به جهت تقویت سازه ها، برطرف کردن اشکالات و نقد دیدگاه های مخالف همچون پست مدرنیسم، مهم و ضروری است. از این رو، پژوهش حاضر با استخراج 20 مبنای انسان شناختی مطرح شده در آثار علامه مصباح، به بررسی جایگاه آن ها در اهداف، اصول، ساحت ها، عوامل، موانع، مراحل و روش تربیت به عنوان مؤلفه های اصلی نظام تربیت اسلامی پرداخته است که عبارتند از: هدفمندی، چندبعدی بودن، اصالت روح، جاودانگی روح، مراتب طولی و شئون عرضی روح، تغییرپذیری تدریجی روح و بدن، تأثیرگذاری روح و بدن بر یکدیگر، وجود فطرت الهی، کمال جویی، اثرگذاری رفتارها، وابستگی رفتار اختیاری به بینش ها و گرایش ها، بندگی، مسئول بودن، برخورداری از اختیار و کرامت ذاتی و اکتسابی، اجتماعی بودن، تفاوت استعدادها، ضعف، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از موجودات دیگر، نیازمند بودن به وحی.
عوامل و موانع ارتباط جوانان مسجدرو تهران (15 الی 29 ساله) با مسجد
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
115 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل ایجابی و نیز موانع اثرگذار بر ارتباط جوانان با مسجد است. لذا، با تمرکز بر جوانان مسجدرو تهران، به بررسی عوامل و موانع تاثیرگذار بر حفظ ارتباط یا افزایش ارتباط این طیف از جوانان با مسجد پرداخته است.این مطالعه از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه اجرا کمّی بود. جامعه پژوهش، جوانان 15-29 ساله شهر تهران بودند. برای تعیین نمونه پژوهش از روش نمونه برداری احتمالی و گونه خوشه بندی استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه با استفاده از «آزمون مقدماتی» در دو مرحله «پیش آزمون غیررسمی» و «پیش آزمون رسمی» تایید شد و برای محاسبه میزان پایایی ابزار اندازه گیری از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که «مطلوب بودن امام جماعت» در میان عوامل افزایش ارتباط با مسجد محوریت دارد؛ چنانکه عوامل سه گانه «مطلوبیت ساختمان و امکانات مسجد»، «دسترسی خانواده ها و جوانان به محصولات فرهنگی مفید و جذاب» و «حضور چهره های مشهور در نماز جماعت» پائین ترین تاثیر را در بین عوامل دارند. یافته های پژوهش حاضر تاثیر تناسب نداشتن کارکردهاى مسجد با نیازهاى فعلى مردم به عنوان علل خلوت بودن مساجد و نیز وجود رابطه مستقیم بین آموزش نماز با میزان حضور جوانان در نماز و وجود رابطه مستقیم بین مکان، زمان و امکانات فیزیکی مناسب با میزان مشارکت جوانان را تایید می کند.
تاثیر سهولت و لذت ادراک شده بر مشارکت و عملکرد یادگیری دانش آموزان با نقش میانجی یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر سهولت و لذت ادراک شده بر مشارکت و عملکرد یادگیری دانش آموزان با نقش میانجی یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه در شهر تنکابن انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر مدارس دولتی دوره دوم ابتدایی (پایه های چهارم، پنج و ششم) شهر تنکابن بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای جند مرحله ای 204 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه سهولت و لذت ادراک شده Venkatesh, & Bala (2008) ، یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه Mivehchi, & Rajabion (2020)، مشارکت دانش آموزان Reeve (2013) و عملکرد تحصیلی Tawafak et al (2021) می باشد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد سهولت و لذت ادراک شده با نقش میانجی یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه بر مشارکت یادگیری دانش آموزان (به ترتیب با ضریب مسیر 225/0 و 215/0) تأثیر مثبت معنادار و سهولت و لذت ادراک شده با نقش میانجی یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه بر عملکرد یادگیری دانش آموزان (به ترتیب ضریب مسیر 225/0 و 211/0) تأثیر مثبت معنادار دارد.
تبیین رابطه آزار و اذیت سایبری در رسانه های اجتماعی با سازگاری تحصیلی و تعامل دانش آموزان در بستر سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی(LMS).(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ازنوع هدف،کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی بوده است. جامعه آماری شامل کلیهدانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز به تعداد 5697 نفر بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تعامل در محیط آموزش الکترونیکی پورجمشیدی و همکاران، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک و پرسشنامه تجربه قلدری سایبری(CBVEQ) آنتیادو و همکاران استفاده شد. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ برای سازگاری تحصیلی 81/0، تعامل 73/0و آزار و اذیت سایبری85/0 به دست آمد و روایی محتوایی آن مورد تایید اساتید علوم تربیتی قرار گرفت. نتایج در دو بخش توصیفی و استنباطی(رگرسیون خطی و همبستگی) با استفاده از نرم افزار SPSS25 تحلیل و بررسی شدند. یافته ها نشان داد که بین سازگاری تحصیلی و تعامل دانش آموزان در بستر سیستم مدیریت یادگیری(LMS) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین آزار و اذیت سایبری در رسانه های اجتماعی با سازگاری تحصیلی(620/0r=-) و تعامل دانش آموزان( 680/0-r=) در بستر سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکیLMS)) رابطه منفی معناداری و جود دارد(P=0/000). بنابراین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون خطی؛ سازگاری تحصیلی و تعامل دانش آموزان در بستر سیستم مدیریت یادگیری بر اساس آزار و اذیت سایبری در رسانه های اجتماعی قابل پیشبینی است.
تدوین بسته آموزشی مدیریت کلاسی سازگار با مغز و تأثیر آن بر میزان اهمال کاری تحصیلی و هیجانات آموزشی در درس ریاضی دانش آموزان پایه اول در دوره اول متوسطه عشایری لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
103 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی مدیریت کلاسی سازگار با مغز و تأثیر آن در میزان اهمال کاری تحصیلی و هیجانات آموزشی دانش آموزان انجام شده است. روش پژوهش نیمه تجربی است که شامل پیش آزمون پس آزمون و آزمون پیگیری و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه اول دوره اول متوسطه عشایری لرستان تشکیل داده است که در نوزده مدرسه تحصیل می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، از میان نوزده مدرسه، دانش آموزان چهار مدرسه انتخاب شدند و در گروه های آزمایش و گروه کنترل (بیست نفر گروه آزمایش، هجده نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. معلمان مدارس گروه آزمایش براساس بسته آموزشی ای که از قبل طراحی و اعتباریابی شده بود، کار آموزش را طی هشت جلسه 90دقیقه ای آغاز کردند. آنان در این دو ماه، دستورالعمل های شیوه مدیریت کلاس سازگار با مغز را در کلاس درس خود اجرا کردند. در این مدت، کلاس دانش آموزان گروه کنترل به شیوه سنتی (مرسوم) مدیریت می شد. داده های به دست آمده با استفاده از پرسش نامه هیجانات تحصیلی پکران (2005) و پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) و فرم کوتاه پرسش نامه شخصیتی پنج عاملی نئومک کری و کاستا (1992) با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس و آزمون تی هم بسته تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان دادند اجرای بسته آموزشی از نظر آماری به طور معناداری (0/5>P) هیجانات منفی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان را کاهش و هیجانات مثبت آنان را افزایش داده است؛ اگرچه ثبات تأثیر بسته آموزشی در هیجانات مثبت دانش آموزان در آزمون پیگیری تأیید نشد.
نقش آمیخته های بازاریابی سبز و تصویر ذهنی در قصد بازگشت مجدد دانش آموزان به المپیادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آمیخته های بازاریابی سبز و تصویر ذهنی در قصد بازگشت مجدد دانش آموزان به المپیادهای ورزشی بود. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل مدیران، دبیران تربیت بدنی و دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که تعداد 331 از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای_تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه آمیخته بازاریابی سبز رعنایی کردشولی و اله یاری بوزنجانی (1390)، تصویر ذهنی بو و همکاران (2009) و قصد بازگشت مجدد محمدی بارزیلی (1395) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تأیید و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 806/0، 856/0 و 800/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. بر اساس نتایج مشخص شد که آمیخته بازاریابی سبز و تصویر ذهنی بر قصد بازگشت مجدد دانش آموزان به المپیادهای ورزشی و آمیخته بازاریابی سبز بر تصویر ذهنی دانش آموزان اثر مثبت معناداری داشتند. نتایج این پژوهش بر لزوم ارتقای کیفیت المپیاد با حرکت به سمت خدمات سبز ورزشی، تبلیغات سبز، رشته های ورزشی دوست دار محیط زیست، ایجاد نگرش های زیست محیطی، تصویر ذهنی و فضای محیطی مناسب در جهت مشارکت حداکثری دانش آموزان در المپیادهای ورزشی تأکید دارد.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی آموزش کار و فناوری در نظام آموزش ابتدایی ایران، فنلاند و سنگاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تطبیقی برنامه درسی آموزش کار و فناوری در نظام آموزش ابتدایی ایران، فنلاند و سنگاپور است. روش پژوهش حاضر کیفی با استفاده از روش تطبیقی و مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسه ای است. حوزه پژوهش شامل اطلاعات علمی، اسناد و مدارک پیرامون آموزش کار و فناوری در نظام آموزش ابتدایی کشورهای جهان است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار استفاده شد. که با توجه به توفیقات دو کشور فنلاند و سنگاپور در زمینه آموزش کار و فناوری، این دو کشور به عنوان نمونه انتخاب شدند و با ایران مورد مقایسه و تطبیق قرار گرفتند. نحوه جمع آوری اطلاعات اسنادی و به روش فیش برداری است. به منظور تحلیل اطلاعات از روش چهارمرحله ای جورج بردی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد از نظر جایگاه، منطق و چرایی، محتوا و مواد آموزشی همسو هستند. از نظر روش تدریس، نقش مربی و دانش آموز شباهت دارند. از نظر تنوع و گستره برنامه درسی کار و فناوری، ارتباط تحصیل با کار و زندگی، هدف و توجه به پرورش مهارت ها، تنوع در محتوای آموزشی و آزادی عمل دانش آموز در فعالیت های کلاسی متفاوتند.
اثربخشی بکارگیری آموزش مهارت های فراشناختی در کنار آموزش با رویکرد فراشناختی در حل مسئله مباحث فیزیک علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی نحوه بکار گیری فراشناخت بر مهارت حل مسئله و پیشرفت تحصیلی فیزیک دانش آموزان دوره اول شهرستان خرم آباد، انجام شد. با نمونه گیری تصادفی در دسترس، سه گروه از دانش آموزان پایه هشتم دبیرستان فرزانگان انتخاب شدند. گروه اول گروه کنترل، در گروه دوم روش تدریس با رویکرد فراشناخت و در گروه سوم تدریس با رویکرد فراشناخت به همراه آموزش راهبردهای فراشناختی به دانش آموزان طی سال تحصیلی صورت پذیرفت. قبل از شروع آموزش، پیش آزمون فراشناخت و پیش آزمون محقق ساخته فیزیک از هر سه گروه گرفته شد. پس از اتمام جلسات آموزش نیز، مجدداً حالت فراشناختی و درک مفاهیم فیزیک دانش آموزان هر سه گروه با استفاده از مقیاس های ذکرشده موردسنجش قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش واریانس آمیخته نشان داد، بهبود مهارت های فراشناختی گروه سوم بیشتر از گروه دوم بوده و در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. تأثیر ارتقای مهارت فراشناختی با عملکرد تحصیلی سه گروه رابطه مستقیم داشت. توانایی حل مسئله دو گروه آزمایش به یک نسبت ارتقا یافت. در نتیجه میتوان گفت، توانایی حل مسئله مستقل از دریافت راهبردهای فراشناختی است.
مدل داده بنیاد استعدادیابی دانش آموزان مستعد شغل معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل استعدادیابی دانش آموزان مستعد شغل معلمی در مدارس دوره دوم متوسطه با استفاده از روش کیفی داده بنیاد است. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند از نوع قضاوتی انتخاب شد، و داده ها با مصاحبه در نفر 19ام به اشباع نظری رسید. داده ها به روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا طی سه مرحله کدگذاری اولیه، ثانویه و مفهومی تحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی مدل استعدادیابی مشتمل بر 21 کد ثانویه با سه مفهوم شامل ابعاد شخصیتی، مهارت ها و تمایلات متناظر شد. برای مقوله زمینه ای 12 کد ثانویه متناظر با مفاهیم نارسایی های قانونی، مدیریتی، اجرایی و سیاسی استخراج شد. مقوله محوری استعدادیابی دانش آموزان با کدهای ثانویه مدیریت دانش، اثربخشی، رضایت شغلی و بهره وری مشخص شد. مؤلفه های مداخله گر با مفاهیم ارزش های ملی، سیاست زدگی، مدیریت ناصحیح استعدادها، فرهنگ ملی، تحریم اقتصادی ایران، شرایط سیاسی داخلی، فرهنگ و شرایط خانواده تبیین شد. راهبردها به دو بخش بلندمدت (اصلاح سبک مدیریتی، مدیریت استعداد، مدیریت استراتژیک، دگرگونی فرهنگی و اصلاحات ساختاری) و کوتاه مدت (اصلاح نظام جذب و استخدام، سیاست های تشویقی و ارزیابی عملکرد) دسته بندی شد. در نهایت پیامدهای مدل استعدادیابی از طریق 8 کد ثانویه در چهار بعد توسعه اجتماعی، توسعه فردی، موازنه میان آموزش و پرورش و ارتقای جایگاه معلمی ارائه شد. استدلال نظری، در کنار تحلیل چندسطحی پیامدهای استعدادیابی در بافت آموزش و پرورش در تصمیم گیری بهینه در تمامی سطوح و دستیابی به اهداف سازمانی کمک می کند.