فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، تحلیل مدل عوامل اثرگذار بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی بود. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های تحقیق به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. نمونه کیفی، شامل 18 نفر از خبرگان که به روش غیر تصادفی هدفمند انتخاب و در بخش کمی، کلیه مدیران و کارشناسان تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش و ادارات کل تابعه بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با فرمول کوکران، تعداد 400 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته شامل 29 عامل مؤثر بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی بود که روایی محتوایی آن توسط 10 تن از اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه که بر تربیت بدنی مدارس اشراف داشتند و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (85/0=α). برای تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی عوامل از نرم افزارهای SPSS وAmos برای اولویت بندی عوامل شناسایی شده از تکنیک AHP استفاده شد. یافته ها نشان داد که 29 عامل به ترتیب، در قالب 8 محور بهینه سازی منابع انسانی، برنامه آموزشی، برنامه های جاری آموزش و پرورش، اقدامات انگیزشی، سیاست گذاری کلان دولت، حمایت مالی، قوانین و مقررات و پشتیبانی از برنامه های توسعه منابع انسانی، بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی اثرگذار است. توجه و تمرکز بر جذب و توسعه حرفه ای مدرسان، کیفیت بخشی به محتوای آموزشی و ایجاد انگیزه در دبیران تربیت بدنی، توسعه حرفه ای دبیران را تسهیل خواهد کرد.
شناسایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای تسهیل کننده و بازدارنده کیفیت روابط میان فردی کارکنان مدارس ابتدایی: مطالعه ای به روش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
535 - 561
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای تسهیل کننده و بازدارنده کیفیت روابط میان فردی کارکنان مدارس ابتدایی است، که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. میدان پژوهش، مدارس ابتدایی بجنورد بود. شرکت کنندگان شامل معلمان، مدیران و معاونان بودند که از طریق نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شد. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد کُلایزی انجام شد. به منظور افزایش اتکاپذیری، تأییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، و «درگیری طولانی مدت» استفاده شد. مرور متوالی مصاحبه ها به شناسایی و دسته بندی سه مضمون اصلی در قالب عوامل اجتماعی، فردی و آموزشی، 20 ملاک و 48 نشانگر منجر گردید. عامل اجتماعی با نُه ملاک (پنج ملاک تسهیل کننده و چهار ملاک بازدارنده) «توجه کردن به درخواست های همدیگر، همکاری کارکنان در فعالیت های مربوط به مدرسه، برگزاری برنامه های خارج از مدرسه، احوال پرسی با همدیگر، رعایت حقوق یکدیگر، حمایت نکردن از یکدیگر، بدعهدی معلمان نسبت به مدیر، صحبت های کنایه آمیز و پارتی بازی مدیر»، عامل فردی با 7 ملاک (سه ملاک تسهیل کننده و چهار ملاک بازدارنده) «انعطاف پذیری در اجرای قوانین مدرسه، محبت به یکدیگر، درستکاری در انجام وظایف، خشونت، شوخی های بی حدومرز، سخن چینی و رفتارهای حسادت آمیز»، و عامل آموزشی با 4 ملاک (یک ملاک تسهیل کننده و سه ملاک بازدارنده) «تشویق کردن، نداشتن توانایی و مهارت لازم در تدریس، ارزشیابی دانش آموزان و ارزشیابی معلم»، تشکیل شد. استفاده از عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شناسایی شده، زمینه لازم برای ساخت ابزارهای سنجش، ارزشیابی کیفیت روابط بین فردی در مدارس و ارتقای آن را تسهیل می کند.
بازنمایی هویت حرفه ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در طول دوره تحصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
79 - 103
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بازنمایی هویت حرفه ای دانشجومعلمان درطول دوره تحصیل در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. داده های گزارش شده در این مقاله، بخشی از پروژه گسترده تری است که در دانشگاه فرهنگیان کرمان (پردیس شهید باهنر و خواجه نصیر) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجومعلمانی بودند که حداقل دو ترم کارورزی را در دانشگاه، پشت سر گذاشته بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات، روایت 20 نفر از دانشجویان از تجارب زیسته خود است؛ این دانشجویان به روش هدفمند متناسب با هدف تحقیق انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل روایتی استفاده شده است. جهت حصول اطمینان از اعتبار یافته ها، از روش های مثلث سازی (استفاده از نقل قول مستقیم از روایت ها در کنار مضامین بیان شده و استفاده از یافته های پژوهش های علمی) و داوری گروهی (تأیید یافته های پژوهش توسط چند نفر از متخصصین امر آموزش و بازبینی آن توسط چند نفر از اساتید علوم تربیتی دانشگاه) انجام گرفته است. همچنین برای حصول اطمینان از پایایی یافته ها سعی شد یادداشت های تفصیلی بیشتری از روایات دانشجومعلمان به عمل آید. یافته ها: نتایج حاصل از گزارش های دانشجومعلمان، در چهار قالب ارائه شده است: 1) احساس دانش آموزی با تفکر شبیه معلم 2) رویارویی با تجربیات حال و گذشته: تنش ها و معضلات درونی 3) افزایش آگاهی از پیچیدگی زمینه کلاس درس 4) حرفه معلمی: آرزوها و دغدغه های معلمان آینده. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزی جهت آموزش دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تأثیر الزامات سیاستگذاری داده باز بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۰۶-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
یافته های پژوهشی بر کژکارکردی فرایند سیاستگذاری در آموزش و پرورش ایران دلالت دارند. سهمی از این ناکارآمدی به ناهمکنشی کارکردی و عدم انسجام نهادهای بخشی و فرابخشی سیاستگذار در این حوزه، به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات نظام مند مربوط می شود. سیاستگذاری داده باز رویکردی جدید است که سعی در افزایش مشارکت افراد و نهادهای گوناگون در فرایند سیاستگذاری عمومی دارد. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر سیاستگذاری داده باز بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار در آموزش و پرورش ایران بوده است. رویکرد روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی (متوالی- اکتشافی) بوده است. در گام کیفی پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار، 13 نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش و پرورش ایران که تجاربی ارزشمند در حوزه وزارت، مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و غیره داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند/گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. طی این مرحله 45 عامل در قالب چهار بعد محتوایی، فرایندی، ساختاری و ارتباطی شناسایی شدند. یافته های بخش کمی نشان دادند که متغیر الزامات سیاستگذاری داده باز توان تبیین حدود 67 درصد از تغییرات واریانس متغیر هم افزایی نهادهای سیاستگذار را در آموزش و پرورش داشته است. بیشترین تأثیر این الزامات نیز بر ابعاد فرایندی و ساختاری متغیر هم افزایی با حدود 57 درصد بوده است.
الگوی پیشنهادی جهت طراحی برنامه درسی ترکیبی برای دانشجویان پزشکی عمومی بر اساس طرح گریوز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عوامل موثر در اثربخشی و ارتقاء کارایی نظام آموزشی، توجه ویژه به آن است. برنامه درسی ترکیبی، تلفیقی از دو آموزش الکترونیکی و غیرالکترونیکی است. هدف از این مطالعه طراحی الگوی برنامه درسی ترکیبی برای دانشجویان پزشکی عمومی با الهام از الگوی گریوز بود. روش کار: پژوهش حاضر مطالعه کاربردی از نوع پژوهش های کیفی بود. به روش تحلیل مضمون از نوع قیاسی – استقرایی استفاده شده است. ویژگی های عناصر برنامه درسی ترکیبی برای آموزش پزشکی عمومی با استفاده از تحلیل داده های حاصل از مرور نظام مند منابع علمی و پژوهش های داخل و خارج کشور و اسناد بالادستی آموزش پزشکی و شیوه نامه های آموزش پزشکی و متن مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان و صاحبنظران مشخص شد. فرایند نمونه گیری هدفمند بوده است. بر اساس یافته ها، الگوی برنامه درسی ترکیبی برای دانشجویان پزشکی عمومی با الهام از الگوی گریوز طراحی گردید. نتایج: با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی داده های حاصل از متن مصاحبه با مشارکت کنندگان و متن اسناد بالادستی و شیوه نامه های آموزش پزشکی، نتایج پژوهش های داخل و خارج کشور و تحلیل شده است. در تحلیل نهایی مفهوم اولیه استخراج گردید که با مقوله بندی آنها عناصر اصلی الگو شامل اهداف ، محتوا، راهبردهای تدریس و ارزشیابی برنامه درسی ترکیبی برای آموزش پزشکی عمومی شناسایی و مشخص گردید. نتیجه گیری: نتایج نشان داد الگوی تدوین شده متناسب با نظام آموزش پزشکی است. بسیاری از چالش های موجود در نظام آموزش پزشکی با برنامه ریزی مناسب قابل حل است و سیاست گذاران آموزش پزشکی، و پژوهشگران با درک پتانسیل آموزشی این نوع برنامه درسی، باعث توسعه و گسترش آموزش های دانشجویان پزشکی عمومی شوند.
سنجش نگرش متخصصان تهیه و تدوین مطالب درسی به مقوله آموزش زیست محیطی در برنامه جدید آموزش زبان انگلیسی در ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۴۸-۲۹
حوزههای تخصصی:
متأثر از تحولات چشمگیر در روند تهیه و تدوین کتابهای آموزش زبان، در سالهای اخیر چه در بعد نظری و چه در عمل شاهد توجهی گسترده به مقوله آموزش زیست محیطی در تهیه و تدوین کتابهای آموزش زبان انگلیسی بوده ایم. گرچه پشتوانه نظری و منطق بهره گیری این دسته از آثار درباره این رویکرد با تفاوتهایی همراه بوده است، اما غالب آنها بر این نکته اتفاق نظر دارند که آموزش زبان انگلیسی به منزله زبانی بین المللی، نه صرفاً یک فعالیت آموزشی بلکه توأمان فعالیتی اجتماعی است. با توجه به اهمیت این موضوع از یک سو و نیز توجه دیرهنگام اما نویدبخش به این مقوله در کتابهای نونگاشت زبان انگلیسی در نظام آموزش و پرورش ایران، در این مقاله تلاش شده است تا به شیوه ای کیفی به سنجش نگرش شماری از متخصصان حوزه تهیه و تدوین کتابهای درسی به جایگاه و اهمیت این رویکرد و نیز مشخصاً دیدگاه آنها نسبت به بازتاب این رویکرد در کتابهای نونگاشت زبان انگلیسی در پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم پرداخته شود. یافته های حاصل از مصاحبه های پژوهش بیانگر آن است که با وجود برخی اختلاف نظرها درباره منطق بهره گیری از این رویکرد، از منظر این متخصصان توجه به آموزش زیست محیطی جایگاهی قابل توجه در تهیه و تدوین کتابهای آموزش زبان انگلیسی دارد؛ رویکردی که علاوه بر تقویت مهارتهای زبانی، به تقویت تفکر انتقادی، فعالیت گروهی و رشد اجتماعی فراگیران یاری می رساند. همچنین یافته ها مبین نگرش مثبت متخصصان به گنجاندن آموزش زیست محیطی در کتابهای نونگاشت زبان انگلیسی و البته ارائه پیشنهادهایی در راستای ارائه مطلوب تر آن بوده است.
تأثیر یادگیری تلفیقی بر حضور عاطفی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۹
48 - 63
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری تلفیقی مورد استقبال نظام های آموزشی قرار گرفته است. یک عامل مهم که در کیفیت اجرا و ارزیابی یک یادگیری تلفیقی وجود دارد، حضور عاطفی یادگیرندگان است. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری تلفیقی بر میزان حضور عاطفی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان شهریار در درس علوم بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 60 دانش آموز انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه حضور عاطفی Cleveland-Innes و Campbell (2012) بود. گروه آزمایش 6 جلسه به صورت یادگیری تلفیقی و گروه کنترل 6 جلسه به صورت چهره به چهره آموزش دیدند. به منظور بررسی تغییرات قبل از مداخله، یک پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد و پس از مداخله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی همبسته و تحلیل کوواریانس چند متغیری) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تأثیر یادگیری تلفیقی بر حضور عاطفی بیشتر از یادگیری چهره به چهره می باشد. از این رو می توان گفت یادگیری تلفیقی می تواند به طور مؤثری زمینه ابراز عواطف و احساسات یادگیرندگان را فراهم کند.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر عزت نفس دانش آموزان دختر کلاس ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر عزت نفس دانش آموزان دختر کلاس ششم ابتدایی شهرستان خرم آباد است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر کل دانش آموزان دختر کلاس ششم شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 99/98 هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 30 دانش آموز انتخاب گردید و به قیدقرعه در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه آزمون عزت نفس (کوپر اسمیت) در گروه آزمایش و گواه قبل و بعد از مداخله است. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه 50 دقیقه ای جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند سپس از هر دو گروه (آزمایش و کنترل) پس آزمون گرفته شد. داده های گردآوری شده با آمار استنباطی، تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و نتایج نشانگر کارایی و اثربخشی روش بوده و تمام فرضیه های پژوهش تأیید گردید؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش تفکر انتقادی اعتمادبه نفس دانش آموزان را افزایش می دهد. همچنین پیشنهاد می شود در مدارس ساعاتی را به آموزش تفکر انتقادی اختصاص داد.
بررسی اثربخشی آموزش انگیزش تحصیلی با رویکرد اسلامی بر راهبردهای یادگیری و باورهای انگیزشی در دانش آموزان (مطالعۀ کاربردی در دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیۀ 2 یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش انگیزش تحصیلی با رویکرد اسلامی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری در دانش آموزان پسر ششم ابتدایی، انجام شد؛ بدین صورت که نمونه ای از 60 نفر از دانش آموزان ششم یکی از مدارس ابتدایی، به صورت در دسترس، انتخاب و پس از گمارش تصادفی نمونه ها در دو گروه 30 نفره جایگزین شدند. کلیه آزمودنی های دو گروه به گویه های پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (که در سال 1990 توسط پینتریچ و دی گروت ساخته شد) قبل و بعد از مداخله روی گروه آزمایش، پاسخ دادند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه از لحاظ پس آزمون راهبردهای یادگیری و باورهای انگیزشی با کنترل پیش آزمون، در سطح 05/0، تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین گونه که نتایج حاصل از تحلیل داده ها در ارتباط با تأثیر آموزش انگیزش تحصیلی با رویکرد اسلامی بر راهبردهای یادگیری، نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما در ارتباط با تأثیر آموزش انگیزش تحصیلی با رویکرد اسلامی بر باورهای انگیزشی، نشان می دهد که بین گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون باورهای انگیزشی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین فرضیه تأثیر آموزش انگیزش تحصیلی با رویکرد اسلامی بر باورهای انگیزشی تایید شد و آموزش ها باعث شد اضطراب دانش آموزان گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه کاهش معناداری پیدا کند که در نهایت باعث افزایش باورهای انگیزشی همچون «خودکارآمدی، جهت گیری هدف، ارزش گذاری درونی و اضطراب امتحان»، شود
سنتز پژوهی آسیب ها و چالش های اجرای ارزشیابی کیفی – توصیفی در دوره ابتدایی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
155 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، سنتزپژوهی آسیب ها و چالش های اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی در دوره ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع سنتزپژوهی می باشد که در 6 مرحله انجام گرفته است. برای این منظور، اسناد علمی نگاشته شده از سال 2011 به بعد برای بررسی مبانی نظری و عملی پژوهش حاضر، مورد استفاده قرار گرفت. در این راستا، مطالعات انجام شده در خصوص ارزشیابی کیفی توصیفی طی سال های 1400-1385 در داخل و سال های 2021-1990 در خارج از کشور به عنوان جامعه آماری از طریق پایگاه های داخلی و خارجی جستجو شده و با بررسی های صورت گرفته و با توجه به معیارهای ورودی تعیین شده تعداد 74 مقاله و 3 کتاب استخراج شده و پس از انجام غربالگری سطح نخست از بین این تعداد، 25 مورد کتاب و مقاله داخلی و خارجی به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. در این راستا و بر اساس یافته های حاصل، آسیب ها و چالش های ارزشیابی کیفی – توصیفی در 5 دسته 1- آسیب های مربوط به نظام آموزش و پرورش، 2- آسیب های مربوط به افراد دخیل در فرآیند تعلیم و تربیت، 3- آسیب های مربوط به مدارس چندپایه دوره ابتدایی، 4- آسیب های مربوط به ابزارها و منابع آموزشی و 5- آسیب های مربوط به بازخورد توصیفی، طبقه بندی و بیان شد. نتایج نشان داد که عدم تامین زیرساخت های لازم در بروز این آسیب ها و چالش ها اثرگذار است و با توجه به اهمیت ارزشیابی کیفی - توصیفی در فرآیند یاددهی – یادگیری، ضروری است که راهکارهای مناسب جهت به حداقل رساندن آسیب های آن در پیش گرفته شود.
تبیین نظریه پردازی شخصی اعضای هیأت علمی از نظر متخصصان و تعیین دیدگاه های مدرسان نمونه دانشگاه اصفهان پیرامون نقش آفرینی آن در عرصه تعالی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه متخصصان در ارتباط با جایگاه نظریه پردازی شخصی و نقش آن در تعالی تدریس بود. بر این اساس از اساتیدی که دارای تجارب و سوابق علمی بودند، مصاحبه به عمل آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها به صورت حضوری و مجازی انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده بعد از کدگذاری، با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از دیدگاه اکثر اساتید داشتن تجربه، دانش و آگاهی علمی ازجمله پیش بایست های نظریه پردازی شخصی به شمار می رود. همچنین، اساتید معتقد بودند که ربط و نسبت نظریه های عام و نظریه پردازی شخصی به سه شکل کل به جزء، تلفیقی و فنی- هنری می باشد. مطابق دیدگاه اساتید، افزایش دانش و بهبود عملکرد اساتید مهم ترین فرصت ها، و کم تجربه بودن اساتید، مهم ترین چالش فراروی نظریه پردازی شخصی عنوان شد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر مؤلفه های هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان دختر نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نابینایی تغییرات زیادی در زندگی فرد به وجود می آورد و باعث بروز برخی مشکلات روان شناختی و اجتماعی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نابینای تلفیقی فرا گیر مدارس پذیرا و استنثنایی شهر ساری بود که در سال تحصیلی 98 - 1397 و در مقطع راهنمایی مشغول به تحصیل بودند که با روش نمونه گیری هدف دار انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها، با استفاده از پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت ) 1967 ( و هوش هیجانی شرینگ ) 1996 ( مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 12 جلسه 90 دقیقه ای مهارت های اجتماعی -هیجانی آموزش داده شد. در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله بعد از مداخله میانگین نمرات هوش هیجانی و حرمت خود گروه آزمایشی به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ) 0001 / .)P>0 نتیجه گیری: برنامه آموزشی باعث بهبود هوش هیجانی و حرمت خود نوجوانان نابینا شد؛ بنابراین توجه به متغیرهای هوش هیجانی و حرمت خود ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه دارد.
وارسی محتوی برنامه ریزی درسی قصد شده آموزش علوم تجربی دانشگاه فرهنگیان با برنامه درسی اجرا شده و شناسایی محتوای برنامه درسی مغفول
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
37 - 59
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی برنامه درسی رسمی قصد و اجرا شده رشته آموزش علوم تجربی و شناسایی عناصر مغفول آن انجام شد. از لحاظ روش کیفی –کمی (آمیخته)، به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و تحلیل محتوا است. در بخش کیفی، تحلیل محتوا پنج مرحله ای گال و در بخش کمی آمار توصیفی (میانگین، فراوانی و درصد میزان تطابق )استفاده شد. جامعه تحلیل محتوا شامل سرفصل آموزشی دانشگاه فرهنگیان به عنوان برنامه درسی قصد شده دارای 303 صفحه و کتب درسی اموزش علوم تجربی مقطع متوسطه اول به عنوان برنامه درسی اجرا شده و شامل 423 صفحه و واحد تحلیل محتوای کتب درسی مباحث یادگیری است. بر این اساس پایه هفتم 15 فصل؛ هشتم 15 و نهم 15 فصل و درمجموع 45 فصل شد. برای پایایی و اعتبار یافته ها مفاهیم و موضوعات، از متخصصین و دانشجویان رشته خواسته شد تا اسناد را بر اساس موضوعات یادگیری تحلیل نمایند. هم چنین محققین برای اعتباریابی نتایج، دو بار در فواصل زمانی مختلف، محتواها را موردبررسی مجدد قرارداد و نتایج تقریباً یکسانی را استخراج نمود. نتایج نشان داد که بیشترین پوشش محتوا مربوط به پایه هفتم با 51/88% و کمترین مربوط به پایه نهم با 55/77% است و بیشترین محتوای مغفول در پایه نهم در فصل دهم با عنوان نگاهی به فضا است. همچنین از مجموع 366مبحث واحد درسی کتب درسی، سرفصل فیزیولوژی با 59، فیزیک مکانیک با 31 و علوم زمین با 29 بیشترین پوشش محتوا را به خود اختصاص داده اند. در انتها پیشنهاداتی جهت بازنگری سرفصل آموزشی ارائه شد.
نقش رهبری توانمندساز مدیران مدارس در توسعه حرفه ای معلمان با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
23 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی نقش رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در توسعه حرفه ای معلمان با میانجی گری یادگیری سازمانی بود. روش پژوهش: جامعه پژوهش کلیه معلمان مدارس ابتدایی (دخترانه و پسرانه) استان کردستان بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 364 معلم انتخاب شد. روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس محور است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رهبری توانمند ساز Ahearn, Mathieu and Rapp (2005)؛ یادگیری سازمانی García Morales et al (2006) و توسعه حرفه ای Nova (2008) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با تکنیک آلفای کرانباخ برای رهبری توانمند ساز(94/0)، یادگیری سازمانی(89/0) و توسعه حرفه ای (95/0) گزارش شد و روایی سازه پرسشنامه ها بوسیله تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تایید شد، جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار lisrel 10.20 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رهبری توانمند ساز مدیران و یادگیری سازمانی اثر مستقیم مثبت بر توسعه حرفه ای معلمان در سطح 05/0 دارند؛ رهبری توانمندساز مدیران مدارس به واسطه یادگیری سازمانی اثر غیرمستقیم مثبت بر توسعه حرفه ای معلمان در سطح 05/0 دارد؛ همچنین رهبری توانمندساز مدیران مدارس و یادگیری سازمانی قادر به تبیین 51/0 واریانس توسعه حرفه ای معلمان هستند. نتیجه نهایی بیانگر میانجی گری معنادار یادگیری سازمانی در رابطه رهبری توانمندساز با توسعه حرفه ای معلمان بود.
اختلال سلوک (CD)در نوجوانان: بررسی نقش شایستگی اجتماعی و ضعف در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش شایستگی اجتماعی و ضعف در تنظیم هیجان در پیش بینی اختلال سلوک نوجوانان انجام شد. روش: جاﻣﻌه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوﺳﻄه اول نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از بین نمونه اولیه، 234 نفر از دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علایم مرضی کودکان (فرم والد) (گادو و اسپرفکین، 2007) کسب کردند و دارای بیشترین نشانه های اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها، از رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه خطی بین متغیر اختلال سلوک و مؤلفه های پیش بین به لحاظ آماری معنادار است (001/0P<). به این معنی که شایستگی اجتماعی و خودتنظیمی هیجان قادر به پیش بینی اختلال سلوک در نوجوانان هستند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مؤلفه های شایستگی اجتماعی؛ به ترتیب مؤلفه های توانایی ها و مهارت های شناختی، مهارت های رفتاری و شایستگی های هیجانی و همچنین از بین مؤلفه های ضعف در تنظیم هیجان؛ به ترتیب فقدان شفافیت هیجانی، فقدان آگاهی هیجانی، دشواری در کنترل تکانه و دسترسی محدود به راهبردهای هیجانی به عنوان قوی ترین متغیرها برای پیش بینی اختلال سلوک هستند. نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زﻣیﻨه پیشگیری، درمان و خدمات مشاوره ای به کودکان و نوجوانان دارای نشانه های اختلال سلوک دارد و می تواند با برنامه ریزی مدون و اجرایی در جهت کاهش نشانه های اختلال سلوک مفید واقع شود.
زیرساختارهای کسر و جایگاه آن در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای فهم همه جانبه ی کسر باید به تمامی زیرساختارهای آن توجه داشت. یکپارچگی و تلفیق این زیرساختارها، به درک عمیق و مفهومی کسر منجر می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وجود این زیرساختارها و میزان استفاده آن ها در کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی است. این مطالعه، به روش تحلیل محتوا و با استفاده از چارچوب نظری زیرساختارهای کییرن شامل پنج مقوله «جزء-کل»، «اندازه گیری»، «نسبت»، «خارج قسمت» و «عملگر»، انجام شد. تمامی فعالیت ها و تکالیف متن درس، شامل بخش های «فعالیت ها»، «کار در کلاس» و «تمرین ها» در فصل های مرتبط با کسر در کتاب های درسی ریاضی پایه های دوم تا ششم دوره ابتدایی بررسی شد. نتایج تحلیل نشان داد که بیشترین مورد استفاده از زیرساختارهای کسر به ترتیب: جزء-کل(49%) ، اندازه گیری(22%)، نسبت(16%)، عملگر(11%) و خارج قسمت (%1) است، بنابراین توجه بسیار اندکی به زیر ساختار خارج قسمت در کتاب های ریاضی ابتدایی شده است. همچنین از ظرفیت برخی از زیرساختارها به طور کامل استفاده نشده است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر استرس تحصیلی و سازگاری تحصیلی همراه با مرحله پیگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
181 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر استرس تحصیلی و سازگاری تحصیلی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری (دو ماهه) به همراه گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهرستان قم که در سال تحصیلی 1401- 1400 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از بین جامعه آماری تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و کنترل به صورت تصادفی گماشته شدند. ابتدا از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه استرس تحصیلی و سازگاری تحصیلی پیش آزمون گرفته شد، سپس دانش آموزان (طی 7 جلسه)، والدین آنها (طی 7 جلسه) و کارکنان مدارس و انجمن اولیاء مدارس مربوطه (طی 6 جلسه)، قسمت های مربوط به خود از بسته آموزشی هویت تحصیلی موفق را دریافت کردند. در انتها نیز از هر دو گروه پس آزمون و آزمون مرحله پیگیری (دوماهه) گرفته شد. داده ها با روش تحلیل عاملی با اندازه گیری های مکرر و با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS 22 انجام گرفت. یافته ها نشان داد آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر کاهش استرس تحصیلی (482/84F= و 000/0P=). و افزایش سازگاری تحصیلی (843/57 F= و 000/0P=) مؤثر است. بنابراین نتیجه گرفته می شود، آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر دانش آموزان در دوره متوسطه اول، جدای از ترغیب آنها به کسب هویت تحصیلی موفق در دوره هویت یابی، استرس تحصیلی آنها را کاهش داده و سازگاری تحصیلی شان را افزایش می دهد.
رابطه سلامت معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی و هوش هیجانی با خود کارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام پذیرفت. روش انجام این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه 2 ارومیه بود که بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 384 نفر انتخاب گردیدند در این پژوهش از پرسش نامه خودکارآمدی گیبسون و دمبو، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه ه وش ه یجانی بار-ان استفاده گردید. داده های تحقیق پس از گردآوری با استفاده از نرم افزارهای Spss26 تحلیل گردید که حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت معنوی و هوش هیجانی با خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان بود.
مدل سازی نقش عوامل در نگرش معلمان به پژوهش و ارائه چارچوبی برای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
306 - 281
حوزههای تخصصی:
به طور معمول باورها و نگرش افراد مؤلفه های مهمی در جهت دهی به رفتار هستند. در زمینه کاربست یافته های پژوهشی نیز نگرش معلمان در استفاده از نتایج پژوهش در اهمیت زیادی در به کارگیری از یافته های پژوهشی دارد. برای ارتقای نگرش معلمان به پژوهش این مطالعه طراحی شده است تا چارچوبی برای شمول همه متغیرهای درگیر تدوین شود. در ضمن تدوین این چارچوب میزان تأثیر همه متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش پژوهشی هم اندازه گیری می شود. بدین منظور، چهار متغیر نگرش سایر افراد به پژوهش، شایستگی دریافت شده، مهارت های حرفه ای و مهارت های پژوهشی معلمان به عنوان عوامل مؤثر شناسایی و اثر آنان هم بر یکدیگر و هم بر نگرش پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری بررسی شد. داده های مطالعه از پاسخ 335 معلم شهرستان های استان تهران گردآوری شد. نتایج این مدل علّی نشان داد همه عوامل بر نگرش پژوهشی تأثیر مستقیم داشتند؛ ولی به جز تأثیر نگرش سایر افراد به پژوهش بر شایستگی دریافت شده، بین عوامل تأثیرگذار ارتباط دیگری وجود نداشت. همچنین، مهارت های حرفه ای مهم ترین عامل در تأثیرگذاری روی متغیر نگرش پژوهشی شناخته شد و پس از آن، دو متغیر مهارت های پژوهشی و نگرش سایر افراد به پژوهش قرار داشتند. براین اساس می توان نتیجه گرفت که مدل علّیِ نهایی می تواند چارچوب مناسبی برای توسعه معلمان و همچنین تربیت معلم قرار گیرد.
تجارب معلمان دورۀ ابتدایی از چالش های اجرای طرح جابر بن حیان: یک مطالعۀ کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
281 - 255
حوزههای تخصصی:
در راستای پرورش تفکر کودکان و به منظور تحقق مشارکت دانش آموزان در عرصه پژوهش، طرح ها و برنامه هایی وجود دارد. در آموزش و پرورش ایران، طرح جابربن حیان نیز یکی از این طرح های پژوهش محور در راستای پرورش تفکر و مهارت های پژوهش در دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه معلمان دوره ابتدایی درباره چالش های اجرای طرح جابربن حیان است. با استفاده از روش کیفی پدیدارشناسی از طریق نمونه گیری هدفمند 20 نفر از معلمان ابتدایی در مدارس شهرستان سبزوار انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته های پژوهش، با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای منسوب به استراوس و کوربین تحلیل شد. یافته های پژوهش در هشت دسته عوامل شامل عوامل مربوط به فرهنگ آموزشی، عوامل مربوط به اهداف برنامه درسی، عوامل مربوط به معلمان، عوامل مربوط به راهبردهای یادگیری، عوامل مربوط به دانش آموز، عوامل مربوط به خانواده، عوامل مربوط به امکانات آموزشی و ارزیابی طرح دسته بندی شد. عدم آمادگی ساختاری و فرهنگی برای اجرای طرح جابر نیز به عنوان کد انتخابی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد برای پیاده سازی و بهره گیری از طرح جابر در مدارس باید در جهت رفع و کاهش چالش های مطرح شده در مسیر پژوهش زمینه سازی های مختلفی صورت گیرد.