فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه راهبردهای یادگیری، سبک های یادگیری و رویکردهای مطالعه در داوطلبان کنکوری (تجربی، ریاضی، انسانی) بودروش پژوهش: توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بودجامعه آماری کلیه داوطلبان کنکور در الیگودرز در سال حصیلی 400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 210نفر در سه گروه انتخاب شد.ابزارهای جمع آوری داده ها پرسشنامه های 1 )راهبردهای انگیزشی پنتریج و همکاران(1991)،2) سبک یادگیری کلب(1971)و 3) رویکردهای مطالعه مارتن و سلجو(2000) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل و تحلیل واریانس تک راهه و چند متغیره استفاده شد.یافته ها:یافته ها نشان داد که سبک های یادگیری، راهبردهای یادگیری و رویکردهای مطالعه در داوطلبان هر سه گروه تفاوت دارد. نتایج تحلیل واریانس اثرات گروه و راهبردهای یاد گیری نشان داد متغیر گروه مرور ذهنی با 07/64 واریانس بیشترین مجذور ایتا و متغیر گروه تفکر انتقادی با 1/0 کمترین را دارد و راهبردها، سبک ها و رویکردهای مطالعه هر سه گروه به طور مستقل و جفتی،دو به دو بررسی شد که تفاوت وجود داشت. داوطلبان تجربی،ریاضی با انسانی در رویکرد سطحی تفاوت داشته و گروه تجربی و ریاضی در رویکرد سطحی نسبت به گروه انسانی پایین تر بودند(05/0p<). گروه تجربی با ریاضی در رویکرد سطحی تفاوت ندارند(05/0< p)نتیجه گیری: نتایج نشان داد که داوطلبان تجربی با انسانی در مرور ذهنی تفاوت دارند و گروه انسانی در مرور ذهنی نسبت به گروه تجربی بالاتر بودند.داوطلبان تجربی و ریاضی با انسانی در سبک یادگیری همگرا و جذب تفاوت دارند و گروه تجربی و ریاضی در سبک یادگیری همگرا و جذب نسبت به گروه انسانی بالاتر بودند.
ردیابی و پایش سنجش علمی جهت کنترل کیفیت نظام آموزشی (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف ردیابی و پایش کیفیت آموزشی تنوع رشته های تحصیلی متناسب با تنوع روش های سنجش در مراکز و واحدهای پیام نور استان اصفهان انجام گرفته است.روش پژوهش: برای بررسی ردیابی و پایش کیفیت سنجش علمی و ارزشیابی پیام نور استان اصفهان از مدل های پایش و ردیابی بر اساس سیگنال های ردیابی ، هموارسازی نمایی ، نسبت خطای هموارشده تراگ ، شاخص تجمعی ساده خطا براون ، الگوهای ردیابی و پایش خودکار و روش هموار سازی نمایی نرخ پاسخ انطباقی در 41 مرکز و واحد آموزشی پیام نور استان اصفهان استفاده شده است. سیگنال های پایش ، فرکانس زمانی ، شدت و تنوع را بر اساس داده های مورد استفاده از الگوها و روش های سنجش پیش بینی شد. یافته ها: نتایج نشان می دهدآسیب پذیری در روند پیشرفت تحصیلی در برابر تنوع روش های سنجش و آموزشی در مراکز و واحدهای پیام نور استان اصفهان متفاوت بوده است .این میزان آسیب پذیری را می توان با میزان حداکثری در مرکز و واحد های پیربکران ، نوش آباد ، اصفهان ، سمیرم و بهارستان و میزان حداقل آسیب پذیری را در مراکز و واحدهای شهرضا ، زرین شهر ، شاهین شهر ، اردستان ، نجف آباد و گلپایگان مشاهده کرد.نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه ، پیش بینی میزان آسیب پذیری پیشرفت تحصیلی با روش های سنجش متفاوت ،استفاده از روش های ردیابی و پایش کیفیت سنجش و آموزشی را ضرورت می بخشد.
آسیب شناسی نظام آموزشی رشته پویانمایی در پایه دهم هنرستان فنی و حرفه ای
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های موجود در مقطع دهم رشته پویانمایی هنرستان های فنی و حرفه ای بر اساس روش کیفی پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 15 نفر از هنرجویان این دو هنرستان (که به صورت هدفمند انتخاب شدند)، 3 نفر از هنرآموزان دو هنرستان (که بر اساس سابقه تدریس بیشترانتخاب شدند) و دو مدیر هنرستان ها می شوند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. برای تحلیل داده ها، سعی شد تا با استفاده از راهبرد کلایزری و مبتنی بر داده های روایتی بدست آمده از مصاحبه ها و همچنین مشاهدات کلاسی، ضمن درک پدیده مورد مطالعه از منظر جامعه آماری این پژوهش، نتایج باورپذیر و پرمایه ای تولید شود. در مجموع 8 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی استخراج گردید که مضامین اصلی این پژوهش شامل:" ناآگاهی و نداشتن شناخت کافی هنرجویان در باره رشته پویانمایی، کافی و به روز نبودن امکانات و تجهیزات هنرستان، ضعف مهارت و مسلط نبودن هنرآموز بر مباحث درسی، حجم زیاد و محتوای مطالب کتاب های دروس تخصصی کارگاهی، کم و محدود بودن زمان دروس کارگاهی تخصصی، نبود امکان استعدادسنجی هنرجویان موقع ورود به هنرستان، محبوب نبودن هنرستان و به وِیژه رشته پویانمایی در بین خانواده ها و جامعه و نداشتن انگیزه کافی برای ادامه تحصیل در این رشته" می شدند.در نتیجه، پژوهش حاضر نشان می دهد که در نظام آموزشی رشته پویانمایی آسیب هایی وجود دارد که جهت بهبود و کارآمدی این رشته، نیازمند بررسی و اصلاح می باشند .
اشتغال پذیری و اکوسیستم توسعه انسانی مبانی نظری و تحلیل داده های دانش آموختگان علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله: اکوسیستم توسعه انسانی به شبکه ای از ذی نفعان متنوع اتلاق می شود که در یک زیست بوم مناسب در تعامل پویا با یکدیگر شبکه پویایی از توانش های انسانی را ایجاد؛ و به طور مستمر کیفیت زندگی مردم را بهبود می بخشند. سطح هریک از توانش های یادشده و میزان تأثیراتشان بر یکدیگر نقش اساسی در کارآمدی و پایداری اکوسیستم توسعه انسانی دارند. توانش های فردی و اشتغال پذیری دو گروه مهم از عناصر شبکه توانش های انسانی هستند که سطح و تأثیرات متقابلشان نقش کلیدی در توسعه انسانی دارند؛ درحالی که وضعیت آن ها در اقتصاد ایران شناخته شده نیست و خلأ دانایی شدیداً احساس می شود. هدف: با توجه به مسئله بالا، هدف مقاله حاضر تحلیل وضعیت و رابطه توانش های دانش آموختگان آموزش عالی در اقتصاد ایران بوده است. روش پژوهش: برای دستیابی به هدف یادشده از روش توصیفی-تحلیلی، داده های میدانی دریافت شده از یک نمونه 1461 نفری از دانش آموختگان علوم پایه در سال های 1397 و 1399 از دانشگاه های دولتی ایران و تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان می دهند که هیچ یک از توانش های فردی (عمومی، یادگیری، اجتماعی، مدیریتی و عملیاتی) دانش آموختگان علوم پایه تأثیر معنی داری بر اشتغال پذیری آن ها ندارند. همچنین، اشتغال پذیری دانش آموختگان علوم پایه کمکی معنی داری به توسعه توانش های فردی نمی کنند؛ اما توانش های فردی دانش آموختگان علوم پایه به به طور معنی داری (هرچند ضعیف) یکدیگر را تحت تأثیر قرار می دهند و به یکدیگر کمک می کنند. نتیجه گیری: بنابراین، در اقتصاد ایران شبکه توانش های دانش آموختگان علوم پایه بسیار سست و اکوسیستم عالی توسعه انسانی در این حوزه ناکارآمد و ناپایدار است.
تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه انتخابی و عملکرد مداوم در کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه انتخابی و عملکرد مداوم در کودکان با اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 26 کودک مبتلا به اختلال زبانی از دانش آموزان کلاس اول تا سوم ابتدایی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران به عنوان نمونه در پژوهش حاضر شرکت کردند. در مرحله پیش آزمون از تمام شرکت کنندگان آزمون عملکرد مداوم و توجه انتخابی گرفته شد و سپس شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 5 جلسه پی در پی تحت مداخله تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز قرار گرفتند. مدت زمان تحریک در هر جلسه 20 دقیقه و شدت تحریک نیز 2 میلی آمپر در نظر گرفته شد. پس از اتمام مداخله، مرحله پس آزمون انجام شد و از آزمون تحلیل کوواریانس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر توجه انتخابی (001/0=p ،20/50=f) و عملکرد مداوم (001/0=p ،80/34=f) تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به تفاوت میانگین ها، عملکرد گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل است. نتیجه گیری: می توان گفت که رویکرد مداخله ای tDCS در 5 جلسه می تواند موجب بهبود توجه انتخابی و عملکرد مداوم در کودکان با اختلال یادگیری شود.
اثربخشی ورزش های گروهی هوازی مبتنی بر نظریه یکپارچگی حسی بر مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله های مبتنی بر ورزش های گروهی هوازی مبتنی بر نظریه یکپارچگی حسی بر مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان با نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر با طرح پژوهشی نیمه آزمایشی به همراه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش ۳۰ کودک با نشانگان داون در بازه سنی ۸ تا ۱۰ سال بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای ارزیابی و سنجش از آزمون های پوردو پگبورد و آزمون رشد حرکتی لینکلن اوزروتسکی استفاده شد. بعد از اجرای پیش آزمون، کودکان گروه آزمایش به مدت ۶ هفته و در هر هفته ۲ جلسه (۱۲جلسه) تحت مداخله های مبتنی بر ورزش های هوازی تقویت کننده یکپارچگی حسی قرار گرفتند و فعالیت های بازی گونه مورد نظر را آموزش دیده و به کمک درمانگر و والدین تمرین کردند. یافته ها: هر دو گروه با پس آزمون سنجیده شده و نتایج به دست آمده به روش آماری تحلیل کوواریانس یک متغیره بررسی شدند که پیشرفت معناداری را در هر دو مهارت های حرکتی ظریف (p<0/01، F=12/98) و درشت (p<0/01، F=21/71) و همچنین تلفیق این دو مهارت (p<0/01، F=20/9) در گروه آزمایش نشان داد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان بیان کرد که استفاده از مداخله های مبتنی بر ورزش های گروهی هوازی تقویت کننده یکپارچگی حسی در قالب بازی ها تأثیر مثبت به سزایی بر بهبود مهارت های حرکتی درشت و ظریف کودکان با نشانگان داون خواهد داشت.
نقش واسطه ای انگیزش شغلی در رابطه بین راهکارهای مقابله با استرس با شایستگی اجتماعی-هیجانی در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
21 - 32
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف، نقش واسطه ای انگیزش شغلی در رابطه بین راهکارهای مقابله با استرس با شایستگی اجتماعی-هیجانی در معلمان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه معلمان مشغول به تدریس در مقطع ابتدایی شهر تهران در سال 1400-1401 تشکیل داد، که از میان آنها، تعداد 350 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1985)، انگیزش شغلی (رابینسون، 2004) و شایستگی اجتماعی-هیجانی (بویاتزیس، 2007) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V7.8 استفاده گردید. به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد راهکارهای مقابله با استرس بر شایستگی های اجتماعی-هیجانی معلمان تاثیر مستقیم دارد (05/0>p). راهکارهای مقابله با استرس بر انگیزه شغلی معلمان ابتدایی تاثیر غیرمستقیم دارد (05/0>p). انگیزه شغلی بر شایستگی های اجتماعی-هیجانی معلمان ابتدایی تاثیر غیرمستقیم دارد (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم راهکارهای مقابله با استرس با شایستگی های اجتماعی هیجانی با میانجی گری انگیزه شغلی در معلمان ابتدایی با 95 درصد اطمینان مورد تأیید بوده است. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
ماهیت و فرایندهای مرتبط با ادراک از جایگاه اجتماعی در اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۲۶۸-۲۴۴
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ماهیت، وضعیت و فرایندهای مرتبط با ادارک از جایگاه اجتماعی در بین اعضای هیات علمی یکی از دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. با استفاده از یک طرح پژوهش کیفی با 20 نفر از اعضای هیات علمی مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش تنظیم شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی اکتشافی تحلیل شدند. تحلیل داده ها ماهیت جایگاه اجتماعی را نوعی کاستی و فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل حیات اجتماعی و حرفه ای در دانشگاه و جامعه نشان داد. ارزیابی اغلب شرکت کنندگان درباره وضعیت جایگاه اجتماعی، مبین تنزل جایگاه اجتماعی شغل دانشگاهی در سلسله مراتب اجتماعی بود. تحلیل داده ها چهار مقوله اصلی سازمانی، نهادی، مدیریتی، سیاسی و شخصیتی را به عنوان مقوله های اصلی و نیاز به بازسازی جایگاه اجتماعی را به عنوان مضمون اصلی مرتبط کننده این مقوله ها شناسایی کرد. براساس یافته ها، به نظر می رسد جایگاه اجتماعی فرایندی است که در دانشگاه ساخته می شود و متاثر از یک سری عوامل ساختاری و تا حدی ویژگی های شخصیتی و منشی قرار دارد. جایگاه اجتماعی حرفه های دانشگاهی تنزل یافته است ولی دانشگاه میتواند با اصلاح فرایندهای سازمانی، نهادی، مدیریتی، سیاسی در بازسازی جایگاه اجتماعی عضو هیات علمی نقش آفرینی کند. همچنین ملاک قرار دادن شاخص های مرتبط با جایگاه اجتماعی میتواند در برگزینش افراد برای تصدی حرفه های دانشگاهی کمک کننده باشد.
تحلیل مدل تدریس ویتگنشتاین بر اساس رویکرد دانش ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۳۹-۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد ضمنی ویتگنشتاین دوم در فلسفه تدریس او می باشد. ویتگنشتاین در نیمه دوم حیات فکری خویش از رویکرد کارکردی زبان سخن گفته است. در این تغییر نگرش زبان صریح گزاره ای توصیف کننده امور واقع جهان جای خود را به زبان کاربردی و ضمنی در مواجه با موقعیت های جهان داده است. از سوی دیگر حوزه تدریس و یادگیری به طور سنتی مبتنی بر آموزه های دانش صریح بوده و بر نقش مهم دانش گزاره ای برای بیان و انتقال صریح و همگانی دانش تأکید داشته است. یافته پژوهش حکایت از آن دارد که تلفیق رویکرد کارکردی به زبان با نظریه دانش ضمنی در امر تدریس و آموزش منجر به شکل گیری مدلی از آموزش تحت عنوان تدریس ضمنی برای ویتگنشتاین شده است که دارای ابعاد و کاربردهای متفاوتی نسبت به رویکرد پیشین است و حاصل تجریه زیسته او در فضای کلاس درس و هدایت شاگردانشان می باشد. سه مشخصه اصلی این رویکرد جدید بیان ناپذیری، قاعده گریزی و متن محوری تدریس است. این رویکرد متاسفانه در سایه روایت پوزیتویستی در فضای تعلیم و تربیت و مدل های تدریس کاملا نادیده انگاشته شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل زبانی در بررسی آثار ویتگنشتاین متأخر و نظریه های مطرح در خصوص دانش ضمنی بر اهمیت این مدل از تدریس است.
بررسی جایگاه فقه در تعلیم و تربیت اسلامی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
384 - 435
حوزههای تخصصی:
هنگامی که در موضوع علم فقه به رفتار اختیاری مکلف اشاره می شود؛ ضرورت پرداخت همه جانبه به تأثیر فقه بر تربیت از اهمیت والایی برخوردار است ؛ از این رو؛ رسالت فقه تنها در موضوعات و زمینه های خاص مرسوم نبوده و بر متولیان این عرصه لازم است در تمام ابعاد زندگی بشر که در آن رفتار اختیاری مطرح است ؛ بررسی فقهی داشته باشند. یکی از عرصه های مهم در این زمینه؛ تعلیم و تربیت است؛ عرصه ای که علاوه بر نیاز به بررسی فقهی در ابعاد نظری آن؛ از منظرکاربردی نیز نمود فراوانی دارد؛ چنانچه وجود آیات و روایات فراوان در زمینه آموزش و پرورش؛ علمای اخلاق را در طول تاریخ اسلامی بر آن داشته تا کتاب های فراوانی در این زمینه به نگارش درآورده و اثرات ماندگاری را برجای گذارند؛ اما تاکنون ورود به این عرصه به صورت منسجم و کامل از سوی پژوهشگران صورت نگرفته است؛ از این رو؛ تحقیق در زمینه فقه تربیتی ضروری است؛ در تحقیق پیش رو به بررسی ضرورت پایه گذاری فقه تربیتی می پردازیم و احکام فقهی تربیت را بررسی می نمایم و روش های تربیت را از منظراسلام و احکام اسلامی بررسی می نماییم و انواع ابعاد تربیت را به فقه پیوند می دهیم از تربیت روحی و جسمی گرفته تا تربیت عاطفی و جنسی؛ فقه تربیتی بخشی از دانش فقه است که به عرصه تربیت و مسایل آن می پردازد و در صدد استباط احکام تربیت است؛ بنابراین موضوع گزارهای فقه تربیتی از علوم تربیتی گرفته می شود و محمول آن وامدار دانش فقه است که براساس قواعد موجود؛ یکی از احکام تکلیفی وجوب؛ استحباب؛ کراهت؛ حرمت؛ اباحه یا حکم وضعی را تعیین می کند. لذا اهمیت و سرنوشت ساز بو لیم و تربیت؛ ضرورت روایی؛ اعتبار و حجیت دستورالعمل های تربیتی را دو چندان می سازد؛ از این رو لازم است میان دانش فقه و علوم تربیتی د و ستد برقرار شود. یکی از مظاهر این داد و ستد؛ تعیین اصول و روش های تربیتی بر اساس روش شناسی فقهی است. تحقیق حاضر که به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، به تبین اصول و روش های تربیتی و نیز بررسی جایگاه فقه در تعلیم و تربیت اسلامی و انواع تربیت از منظر فقه پرداخته است که برای هرکدام مستنداتی از منابع فقه بیان شده است .سوال اصلی تحقیق این است که نقش فقدر موضوعات تعلیم و تربیت چیست؟ در ادامه به نقش فقه پرداخته شده است که به دو شکل است: نخست آنکه، تربیت به عنوان موضوعی که عرصه ها و عناصر گوناگون از قبیل مبانی، اصول، روشها، محتوا و مانند اینها دارد، در نظر گرفته شود و آنگاه هر یک از عناصر فوق، به فقه عرضه شود و دیدگاه فقه درباره آنها مورد بررسی قرار گیرد. شکل دیگر این که، تربیت و عناصر آن در یک جامعه اسلامی در نظر گرفته می شود و بررسی می شود که فقه کدام یک از این عناصر را میتواند تأمین نماید.
رابطه ی اخلاق حرفه ای با خودکارآمدی و عملکرد شغلی معلمان ابتدایی
منبع:
اخلاق حرفه ای در آموزش سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۲
68 - 82
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای در محیط کار کلید پیشگیری از بیشتر مشکلات شغلی است و به همین دلیل تمامی سازمان ها و نهادهای یک جامعه به دنبال دستیابی به آن هستند. رعایت اخلاق حرفه ای در شغل معلمی به دلیل این که با تربیت نیروی انسانی آینده ی یک کشور سروکار دارد، به مراتب ضرورت بیشتری دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی اخلاق حرفه ای با خودکارآمدی و عملکرد شغلی در معلمان ابتدایی شهر فنوج انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش تعداد 152 معلم ابتدایی بودند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 105 نفر از طریق سه پرسشنامه ی اخلاق حرفه ای (گریگوری، 1990)، خودکارآمدی شرر و همکاران (1975) و عملکرد شغلی (پاترسون، 1970) موردمطالعه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t انجام شد. یافته ها نشان داد که مقدار ضرایب همبستگی اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن: دلبستگی و علاقه به کار، پشتکار و جدیت در کار، روابط سالم و انسانی و روح جمعی و مشارکت در کار با عملکرد شغلی و خودکارآمدی به ترتیب برابر با 305/0، 288/0، 238/0، 289/0 بود (p<0/01). مقدار ضرایب همبستگی اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن: دلبستگی و علاقه به کار، پشتکار و جدیت در کار، روابط سالم و انسانی و روح جمعی و مشارکت در کار با خودکارآمدی به ترتیب برابر با 288/0، 306/0، 411/0 و 353/ بود (p<0/01) همچنین نتایج آزمون تی نشان داد که بین ابعاد اخلاق حرفه ای، خودکارآمدی و عملکرد شغلی معلمان مرد و زن تفاوت معناداری وجود ندارد (p<0/01).
رابطه سبک مدیریت کلاس درس معلمان با خودتنظیمی و مسئولیت پذیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه سبک مدیریت کلاس درس معلمان با خودتنظیمی و مسئولیت پذیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر و معلمان آن ها در پایه ششم ابتدایی منطقه 4 شهر تهران که مشتمل بر 4000 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس تعداد 310 دانش آموز و 35 نفر از معلمان آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه سبک مدیریت کلاس ولفگانگ و گلیکمن (1986)، پرسشنامه مسئولیت پذیری نعمتی (1386) و پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. نتایج نشان داده است که بین سبک مدیریت کلاس درس با خودتنظیمی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد (01/0p<). همچنین، نتایج نشان داده است که، سبک مدیریت معلم در کلاس درس، خودتنظیمی را در دانش آموزان 17 درصد، تبیین می کند. همچنین یافته ها نشان داد بین سبک مدیریت کلاس درس با مسئولیت پذیری دانش آموزان، رابطه معنی داری وجود دارد (01/0p<). سبک مدیریت معلم در کلاس درس، مسئولیت پذیری را در دانش آموزان به میزان 23 درصد، تبیین می نماید.
تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
151 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان شهر سمنان در سال 1400-1399 بود. بنابراین روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان شهر سمنان بودند که براساس دیدگاه نورمن و استرینر(2003) تعداد 300 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری بعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ی موردنظر به پرسشنامه های ریکتس(2003)، فرم کوتاه پرسشنامه ی فراش ناخت ول ز(1997)، توانایی های شناختی نجاتی(1392) و عدالت اخلاقی بیرگر(2012) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد به ترتیب بین فراشناختی، عدالت اخلاقی و توانایی شناختی با تفکر انتقادی 24/0، 45/0 و 21/0 رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد توانایی شناختی و عدالت اخلاقی بطور غیرمستقیم با میانجی گری باورهای فراشناختی با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود دارد؛ همچنین بین تفکر انتقادی و باورهای فراشناخت با عدالت اخلاقی و توانایی شناختی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد(01/0P<). و مدل مفروض نیز نشان داده است که مدل از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش ضرورت ترکیب سازه های مختلف در عملکرد فردی مورد تائید قرار گرفت، بنابراین پیشنهاد می شود با تایید روابط فوق آموزش های اساسی از همان اوان کودکی و در مراحل پیش دبستانی مورد توجه متخصصین و برنامه ریزان قرار گیرد.
شناسایی عوامل مرتبط با دانشگاه نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
107 - 135
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات محیطی گسترده و لزوم پاسخگویی مناسب، دانشگاه ها را بر آن داشته است که از قالب سنتی و مرسوم خود بیرون آمده و با چابکی ،مسئولیت پذیری بیشتر و منعطف تر در مسیر تغییر و نوآوری گام بردارند؛ چرا که در این صورت قادر به ادامه بقا هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین روابط بین مؤلفه ها و زیرمؤلفه های دانشگاه نوآور و در نهایت طراحی الگوی دانشگاه نوآور انجام شده است. روش پژوهش زمینه یابی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و اعضای هیأت علمی چهار دانشگاه ، تهران و شهید بهشتی (به عنوان دانشگاه های جامع) و علامه طباطبائی و امیرکبیر (به عنوان دانشگاه های تخصصی) بود که اعضای نمونه با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبق ه ای، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل از طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته که در بخش آمار استنباطی از روش های تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری و سایر روش های مورد نیاز، استفاده شد. با استفاده از نرم افزار پی ال اس از طریق تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و در ذیل آن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه ی اول و دوم، یافته های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت مؤلفه ها و زیرمؤلفه های مربوط دانشگاه نوآور مشخص شد. بر اساس نتایج بدست آمده مؤلفه ها و زیرمؤلفه های فردی، گروهی و نهادی مؤثر بر دانشگاه نوآور شناسایی شد که از بین عوامل فردی، گروهی و نهادی مؤثر بر دانشگاه نوآور، عامل فردی بیشترین تأثیر را در دانشگاه نوآور داشت؛ همچنین کارکردهای اصلی دانشگاه نوآور شناسایی شد که از میان کارکردهای اصلی دانشگاه نوآور یعنی آموزش، پژوهش، نوآوری و کارآفرینی؛ آموزش بیشترین تأثیر را بر دانشگاه نوآور به خود اختصاص داد.
تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر و ارائه راهکار های پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
47 - 70
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر و ارائه راهکار های پیشنهادی انجام شده است. روش پژوهش سنتزپژوهی و طبق شش مرحله ایِ روبرتسون است و جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات علمی معتبر درزمینه بین المللی شدن و بومی سازی برنامه درسی در نظام آموزشی ایران در دو دهه اخیر می شود. روش نمونه گیریِ آن هدفمند و ابزار جمع آوری داده ها فهرست ساخته محقق است. در این پژوهش ابتدا نیاز مطالعاتی درزمینه تهدید ها و فرصت های بین المللی شدن و بومی سازی برنامه های درسی، در نظام آموزشی ایران، شناسایی شد. سپس منابع مرتبط با آن جست وجو شد. معیار مرتبط بودن منابعِ پژوهش اجرای آن ها در بازه زمانی سال های 1380 تا 1397 بود. داده های جمع آوری شده به صورت کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در ادامه، یافته های پژوهش نیز در قالب پاسخ به سؤال هایِ پژوهش پردازش، تفسیر و جمع بندی شدند. طبق یافته های پژوهش، نظام آموزشی ایران در بین المللی شدن و بومی سازی برنامه درسی با تهدیدهای عمده ای مثل انعطاف نداشتن اهداف برنامه درسی، تمرکزگرایی، علم استعماری و تضاد ارزشی و همچنین فرصت هایی ازجمله شناخت فرهنگ ملل، ارج گذاری به میراث تمدن غرب، جذب استادان دارایِ مدارج علمی بین المللی و توجه به مبانی فلسفی اسلامی روبه رو بوده و همچنین برای تبدیل تهدیدها به فرصت راهکارهایی مثلِ یادگیری بیشتر زبان انگلیسی و گنجاندن حقوق بشر و دمکراسی در برنامه درسی ارائه کرده است.
بررسی تأثیر اصل کاربرد مریل بر یادگیری یادداری و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
76 - 81
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیرفت تکنولوژی در عصر کنونی ،عصر حاضر را عصر اطلاعات نامیده اند. اطلاعاتی که درمدت زمان اندکی دو برابر و حتی چندین برابر می گردد. با توجه به سرعت پیشرفت تکنولوژِ دوره های آموزشی باید به گونه ای طراحی گردند که پاسخگوی نیازهای رو به گسترش جامعه باشد. با توجه به مطالب بیان شده هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر اصل کاربرد مریل بر یادگیری یادداری و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان می باشد و سوال اصلی این پژوهش این است که آیا اصل کاربرد مریل بر یادگیری و یادداری و انگیزه تحصیلی یادگیرندگان اثر گذار است؟ روش پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد . جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه دبستان شهرستان خاش می باشد ، که در سال تحصیلی 1400-1401 مشغول به تحصیل بودند. تعداد دبستان هایی که در شهرستان خاش پایه دبستان وجود دارد 4 دبستان را دارند و به طور تقریبی مجموع 50۰ دانش آموز در مقطع دبستان مشغول به تحصیل اند و جامعه آماری در دسترس مجموع 50 دانش آموز ، می باشد. و مطابق نتایج بدست آمده حاصل از این پژوهش بین میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان پایه ابتدایی که مطابق با اصل الگوی مریل آموزش دیده اند و دانش آموزانی که به صورت سنتی آموزش دیده اند، آموزش دیده اند ، تفاوت معنی داری وجود دارد.
مدل کیفی و داده بنیاد از توسعه استعداد آموزگاران (مطالعه موردی: معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
169 - 144
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سازمان های امروزی منوط به رشد و توسعه نیروی انسانی آن هاست در این راستا، رهبران سازمانی به دنبال مدیریت بهینه استعدادهایشان هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی توسعه استعداد معلمان دوره ابتدایی در شهر اردبیل با رویکرد کیفی و مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس_کوربین (1998) انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان نمونه سه سال اخیر، مدیران، خبرگان آموزش وپرورش و اساتید دانشگاه می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 20 نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که «شایستگی استعدادها» به عنوان پدیده محوری؛ عوامل مدیریتی و عوامل سازمانی در قالب عوامل علی؛ مدیریت عملکرد به عنوان راهبرد؛ استراتژی سازمانی تحت عنوان عوامل زمینه ای؛ مدیریت مدرسه محور به عنوان عامل مداخله گر و پیامدهای توسعه سازمانی و توانمندی فردی معلمان عناصر الگوی ارائه شده را تشکیل دادند. طبق نتایج این تحقیق، آموزش وپرورش می تواند از طریق ارتقای شایستگی معلمان و بکارگیری مدیریت عملکرد به تعالی سازمانی دست یابد.
آزمایشگاه علوم تجربی در مدارس دوره های اول و دوم متوسطه (شناسایی چالش های موجود و ارائه راهکارها)
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی چالش های موجود در استفاده مطلوب از آزمایشگاه مدارس و ارائه راهکارهای مؤثر برای انجام فعالیت های آزمایشگاهی در دروس علوم تجربی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و متن کاوی می-باشد. در این پژوهش ادبیات و سوابق موضوع تحقیق با مراجعه به مقالات علمی- پژوهشی و سایر مقالات منتشره مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. بیشتر معلمان به اهمیت استفاده از فعالیت های آزمایشگاهی در آموزش اثر بخش دروس علوم تجربی و فیزیک، شیمی و زیست شناسی واقفند و معتقدند که باید در آموزش علوم از فعالیت های آزمایشگاهی مناسب استفاده شود. اما در بیشتر مواقع این امر محقق نمی شود. نتایج حاکی از این است که در برخی مناطق، مدارس فاقد امکانات آزمایشگاهی می باشد و در بسیاری از مدارس موانع متعددی وجود دارد که باعث می شود تا معلمان نتوانند به راحتی از فعالیت های آزمایشگاهی در آموزش علوم استفاده نمایند. در این پژوهش ابتدا به برخی ار مهم ترین موانع و چالش های موجود که سبب کم توجهی به آزمایشگاه و انجام فعالیت های عملی در مدارس می شود، پرداخته شده و سپس راهکارهای مناسب ارائه گردیده است.
بررسی پیشران های هویت یابی با برند و رفتارهای حمایتی حاصل از آن در صنعت آموزش عالی کشور؛ نقش تعدیلگری جمع گرایی / فردگرایی
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
14 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی ارتباط بین دانشجویان با دانشگاه و هویت گرفتن آن ها با دانشگاه و ارائه رفتارهای حمایتی از سوی دانشجویان می باشد. از این رو مطالعه حاضر به بررسی پیشران های هویت یابی با برند دانشگاه، ازجمله شخصیت، حیثیت و دانش برند پرداخته است. به علاوه اثر هویت یابی دانشجویان بر رفتارهای حمایتی آن ها از جمله وابستگی به دانشگاه، پیشنهادات برای بهبود، نیت های حمایتی و مشارکت در فعالیت های آینده مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین ازآنجاکه هویت یابی با برند می تواند تحت تاثیر زمینه فرهنگی شخصیت افراد قرار گیرد، نقش جهت گیری های فرهنگی(جمع گرایی/فردگرایی) به عنوان متغیر تعدیلگر بررسی شده که تا کنون در پژوهش های گذشته مد نظر قرار نگرفته است. پژوهش حاضر کاربردی-پیمایشی است و در یک نمونه آماری 390 نفری از دانشجویان دانشگاه های دولتی سطح شهر تهران، با استفاده از ابزار پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفته است و داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شده اند. یافته ها نشان داد که شخصیت و حیثیت برند دانشگاه نقش کلیدی در تعیین هویت یابی دانشجویان با دانشگاه دارند. همچنین در جوامع جمع گرا، نقش حیثیت برند بسیار قوی تر و پررنگ تر از سایر متغیرها در شکل گیری هویت یابی دانشجویان می باشد. به علاوه طبق یافته ها دانشجویانی که با دانشگاه هویت پیدا می کنند، تمایلشان برای ارائه رفتارها و عکس العمل های حمایتی بیشتر می شود.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس متوسطه: مورد مطالعه مدیران مدارس استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس متوسطه بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی(کیفی و کمی) و از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 22 خبره مرتبط موضوع در استان خراسان شمالی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. تمام یافته ها کدگذاری شدند و برای اعتبار از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان و برای پایایی نیز از ضریب توافق استفاده شد(87/0=CVR). جامعه آماری بخش کمی نیز، مدیران مدارس دوره های تحصیلی مختلف در سال 1399-1398 به تعداد 1957 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 340 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافته های کیفی بود. این پرسشنامه شامل 5 بعد اصلی، 14 مولفه و 100 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت(بر مبنای نمره 1 تا 6) نمره گذاری شد. اعتبار پرسشنامه با نقادی و مشورت اساتید سنجش احصا شد و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ به دست آمد(88/0= α). تحلیل داده ها نشان داد 5 بعد اصلی توسعه حرفه ای شامل(رهبری آموزشی، رهبری استراتژیک، مدیریت ارتباطات، مدیریت سازمان و رهبری اخلاقی) و 14 مولفه(مدیریت بر یادگیری وآموزش، ایجاد محیط مساعد یادگیری، ارزیابی برنامه درسی، ترسیم چشم انداز، بهبود مستمر مدارس، ارتباطات اثربخش، رابطه با ذی نفعان، مدیریت عملیات، مدیریت منابع، هدایت افراد و تیم، اخلاق حرفه ای، اصول و هنجارهای اخلاقی- اسلامی، توسعه حرفه ای خویش و توسعه حرفه ای منابع انسانی) از دیدگاه خبرگان بود. نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار PLS Smart22 نیز نشان داد متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی 69/0 توسعه حرفه ای هستند. نیکویی برازش کلی مدل نیز در حد مطلوب بود(54/0=GOF).