فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
66 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین نقش پیش بینی کنندگی سبک فرزند پروری و احساس شایستگی در اختلالات رفتاری در نوجوانان گروه سنی14 تا 18بود. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دختران و پسران محصل در آموزشگاه های تحصیلی ناحیه 3 شهرستان اصفهان می باشد که در سال تحصیلی1400-1399مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از فرمول کوکران در حجم تقریبی1000نفر در سطح اطمینان 95٪ و با در نظر گرفتن 5/0=P و سطح خطای 1/0، حجم نمونه تعداد 88 نفر برآورد شد که این تعداد در بین زبان آموزان دختر و پسر هر یک به تعداد 44 نفر انتخاب شد.ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه سبک فرزند پروری دیانا بامریند (1973) و پرسشنامه احساس شایستگی جاودان (1394) و پرسشنامه اختلات رفتاری عاطفی (وودورث،1920) بود. در این طرح پژوهشی از نرم افزارSPSS23 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.نتایج نشان داد بین سبک فرزند پروری با اختلالات رفتاری رابطه معنادار وجود دارد(05/0P<)، بین الگوی آزاد گذاری والدین با اختلالات رفتاری رابطه معنادار وجود دارد (01/0<p). بین الگوی استبدادی والدین با اختلالات رفتاری رابطه معنادار وجود دارد(01/0p<).بین الگوی اقتدار منطقی والدین با اختلالات رفتاری رابطه معنادار وجود ندارند (05/0p>).بین احساس شایستگی و اختلالات رفتاری ارتباط وجود ندارد(05/0p>).
پیش بینی رابطه والد-فرزند بر اختلالات رفتاری بامیانجیگری همدلی در نوجوانان 12تا15(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
153 - 161
حوزههای تخصصی:
اختلالات رفتاری به عنوان یک پیش آگهی منفی برای سال های بعدی زندگی نوجوان محسوب می شودوحاصل تعامل نوجوان با محیط اطرافش می باشد، والدین نقش مهمی در اجتماعی شدن فرزند دارند، یکی از موارد اجتماعی شدن نیز همدلی است. مواد و روشها: پژوهش حاضراز نوع توصیفی پیمایشی می باشد.جامعه آماری نوجوانان 12 تا 15 سال که در مدارس دخترانه و پسرانه در مقطع متوسطه دوره اول شهر تهران مشغول به تحصیل بودند،می باشند حجم نمونه 629 نفر که 320 دختر و 309 پسر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بااستفاده ازتکمیل پرسشنامه های رابطه والد و فرزند، اختلالات رفتاری و همدلی ودر مدت2 ماه داده هابه دست آمدو داده ها بررسی و جمع آوری شد. جهت بررسی روابط بین خرده مقیاس ها و متغیرهای میانجی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری روابط تحلیل شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای spss.26 و Amos.24صورت گرفت. یافته های پژوهش: داده های بدست آمده مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت .براساس نتایج به دست آمده ضریب سطح معناداری002/0می باشدوضریب استاندارد شده 03/0-واستاندارد نشده 37/0- می باشد. میزان واریانس تبیین شده اختلالات رفتاری بر اساس رابطه والد-فرزند، همدلی برابر با 38/0=R2 است. متغیرهای پیش بین 38 درصد از تغییرات اختلالات رفتاری را تبیین می کنند. نتیجه گیری: اثر غیر مستقیم رابطه والد-فرزند به واسطه همدلی بر اختلالات رفتاری برابر 16/0- و اثر کل 24/0- است.اثر غیرمستقیم رابطه والد-فرزندبراختلالات رفتاری با نقش واسطه ای همدلی معنادار است (01/0≥P، 03/0- =IE). بدین معنی که بهبود در رابطه والد-فرزند با افزایش همدلی می تواند اختلالات رفتاری را کاهش دهد.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی (مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمان در ناحیه 2 آموزش و پرورش بود. حجم نمونه پژوهشی حاضر با توجه به توان آزمون (80 / 0)، اندازه اثر (50 / 0) و سطح اطمینان (05 / 0) برای هر گروه نمونه 15 نفر در نظر گرفته شد که ابتدا به صورت خوشه ای چندمرحله ای از 4 دبیرستان دختران انتخاب شد. ابتدا از طریق پرسشنامه غربالگری رفتار پرخوری افرادی که از طریق نقطه برش مشکوک به رفتار پرخوری هستند؛ تفکیک شد. سپس، با انجام مصاحبه بالینی 45 نفر از آن ها که تشخیص نهایی اختلال پرخوری را داشت، انتخاب شد و در سه گروه 15 نفری به صورت گمارش تصادفی قرار گرفت. ابزار پژوهش مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. گروه های آزمایش تحت مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها پس از بررسی مفروضه های آماری با روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل نشان داد مداخله مبتنی مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی روی ابعاد دشواری تنظیم هیجان اثربخش بوده اند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس نقش شاهدان قلدری در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه و معرفی مقیاس نقش شاهدان در قلدری همراه با ویژگی های روان سنجی این مقیاس در دانش آموزان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم استان لرستان در سال تحصیلی 1398-1397 بود. نمونه آماری 617 دانش آموز (324 پسر و 293 دختر) که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی نسخه فارسی مدل چهارعاملی و سه عاملی مقیاس نقش شاهدان از طریق روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) بررسی شد. دامنه ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس ها از 80 / 0 تا 91 / 0 در نوسان بود، همچنین، ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس 90 / 0 به دست آمد. ساختار عاملی مقیاس مدل چهارعاملی و سه عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مدل سه عاملی از برازش قابل قبولی تری برخوردار بود. با توجه به نتایج، می توان بیان کرد نسخه فارسی مدل سه عاملی مقیاس نقش شاهدان خصوصیات روان سنجی مطلوبی دارد و ابزار معتبر بای استفاده در موقعیت های پژوهشی است.
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مقابله با استرس وخودشکوفایی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۱۵۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر مقابله با استرس و خود شکوفایی دختران نوجوان انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر پایه هشتم منطقه 12 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود . 56 دانش آموز به روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شکل تصادفی جایگزین شدند. بسته آموزش هوش معنوی بر اساس پروتکل آموزشی بوئل(2004) ارائه شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر(1990) و پرسشنامه شکوفایی سلیمانی و همکاران(۱۳۹۴) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS، روشهای آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) استفاده شد. مفروضه همگنی ماتریسهای واریانس - کوواریانس با استفاده از آماره Mباکس آزمون شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد که 9 جلسه مداخله آموزش هوش معنوی موجب افزایش معنادار در مقابله مسئله- مدار، هیجانهای مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش شد و در مقایسه با گروه کنترل موجب کاهش مقابله هیجان- مدار و مقابله اجتنابی شد. با توجه به آثار مثبت آموزش هوش معنوی، می توان از یافته های این پژوهشها در تدوین محتوای برنامه درسی آموزش مهارتهای زندگی با هدف پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به ویژه رفتارهای پرخطر در نوجوانان بهره جست.
اثربخشی قصه درمانی بر مولفه های رفتار انطباقی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
259 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر قصه درمانی بر دو مولفه رفتار انطباقی یعنی مسئولیت پذیری و رفتارهای اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی، 30 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند که 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به عنوان گروه گواه در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه رفتارانطباقی(ABS- RC2)، ویرایش تجدید نظر شده نسخه 1993 مقیاس رفتار انطباقی بود که از مقیاس های رفتار انطباقی انجمن کم توانی ذهنی آمریکا در سال های 1969 و 1974 تهیه شده؛ مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام پیش آزمون برنامه قصه درمانی برای گروه آزمایش به مدت 24 جلسه 60 دقیقه ای (دوبار در هفته) اجرا شد و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. در تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از فنون آمار توصیفی از آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSSبکار گرفته شد. یافته ها: قصه درمانی موجب افزایش مولفه های رفتار انطباقی می شود(p˂0.05). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مولفه های رفتار انطباقی از قصه درمانی تاثیر می پذیرد و قصه درمانی به کودکان کمک می کند تا رفتارهای انطباقی متناسب با سن خود را بروز دهند.
نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک زندگی در پیش بینی کیفیت زندگی معلم های دارای کلاس حضوری در ایام کرونا
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
180 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی و سبک زندگی در کیفیت زندگی معلمان در ایام کرونا در مدارس حضوری و نیمه حضوری در سال 1400-1401 انجام شد. با توجه به روش پژوهش که توصیفی بود و به منظور بررسی نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک زندگی در پیش بینی کیفیت زندگی روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دارای کلاس حضوری در یک مقیاس جغرافیایی مشخص (آذربایجان شرقی) در سال1400 بودند و نمونه مورد مطالعه 100نفر از معلمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(CFI)، پرسشنامه سبک زندگی میلر و اسمیت، پرسشنامه کیفیت زندگی(WHOQOL-BREF) بودند که به وسیله آن ها داده های لازم را جمع آوری نمودیم. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. با توجه به نتایج پژوهش و پیشینه تحقیق کیفیت زندگی متاثر از سبک زندگی و انعطاف پذیری شناختی افراد می باشد. معلم های که دارای انعطاف پذیری شناختی بالا و سبک زندگی ایمن هستند در مولفه های کیفیت زندگی موفق ترند.
بررسی انتقادی عرفان اُشو با نگاهی به نهج البلاغه
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مهر ۱۴۰۱ شماره ۵۲
221 - 233
حوزههای تخصصی:
پیشرفت علم و توسعه اسباب آرامش و رفاه نتوانسته بر میل فطری و گرایش به معنویت و در راس آن خداجویی سرپوش بگذارد. در کمتر از دو دهه گذشته بازار تفکراتی نو در قالب عرفان های نوظهور بشدت گرم شده است و هر از گاهی در گوشه ای از دنیا نامی نو و عنوانی جدید ظهور می کند که هر کدام روشی را سرلوحه رفتار خداجویانه خود قرار می دهد که بدون توجه به خواستگاه آن عرفان، در بین سایر افراد جامعه بشری گسترش یافته است که هر کدام با توجه به تنوع سلیقه ها ی انسان دوران ما نسخه جذابی تجویز می کند. در این بین گروهی از این عرفان ها کمتر و گروهی بیشتر با اقبال عمومی مواجه شده است. نمونه ای از این عرفان ها، عرفان اُشو است که در مشرق زمین طلوع کرد و در آمریکا رشد و توسعه یافت که با پذیرش گروهی کثیر از افراد بالاخص جوانان رو به رو شد. اُشو با تکیه بر عشق و بی بند و باری جنسی، راه رسیدن به آرامش به رهپویانش می نمایاند. این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی و نقادی به بررسی عرفان اُشو و تطبیق آن برآموزه های اسلامی و به صورت دقیق تر نهج البلاغه پرداخته است. در این مقاله سعی شده است در گام اول، نظام فکری و پیام های عمده این جریان عرفانی جمع بندی شود و در ذیل هر کدام از عناوین نقاط غیرقابل دفاع در مبانی یا نتایج سوء فردی و اجتماعی آموزه های برای مخاطبین تبیین گردد. تاکنون کتاب خاصی با تاکید بر این عرفان چاپ نشده است کتاب جریان شناسی عرفان های نوظهور نوشته حمیدرضا مظاهری سیف و کژراهه که جمع آوری شده توسط گروهی از محققان است به صورت کلی وگذرا انواع عرفان های نوظهور را نقد کرده است و مقالات در این مورد انگشت شمارند، از آن جا که کتب اُشو براحتی و رایگان در اختیار عموم قرار گرفته است و از طرفی فرهنگ ایرانی اسلامی ایران غنی از عرفان و تفکرات مبتنی بر اسلام است، شایسته است که نقد و بررسی در این مورد بیشتر مورد توجه قرار گیرد. نهج البلاغه که به حق اَخ القران نام گرفته است سرشار از مضامین عرفانی و اخلاقی است که باید بیشتر از پیش بر آن تأکید شود تا بتوان راه درست را به رهپویان تشنه معرفت نمایاند.
Modeling Academic Emotions based on the Quality of Parent-Child Relationships Mediated by the Psychological Capital(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study aimed to propose a model for academic emotions based on the quality of parent-child relationships by the mediation of the psychological capital. It was conducted as a descriptive-correlation study and the data were analyzed using the structural equation modeling. The statistical population consisted of all the 10th-grade female students in the 5th district of Tehran during 2016-17 with a population of about 4,000 students, of which Four hundred of them were randomly selected using multi-stage cluster sampling. Fine, J. Morland and Schubel Parent-Child Relationship Scale (PCRS) (1983), Lutans and Avilo Psychological Capital Questionnaire (PCQ) (2007), and Pekrun, Goetz, and Frenzel Academic Emotion Questionnaire (AEQ) (2005) were used to collect data. The data were analyzed using SPSS and LISREL (p<0.05). The results showed that academic emotions were directly affected by the quality of father-child and mother-child relationships and the psychological capital. Moreover, the quality of parent-child relationships indirectly affected academic emotions by the mediation of the psychological capital. The findings of this study can be applied to increase students' positive emotions and decrease their negative emotions by improving the quality of parent-child relationships and the psychological capital variables (i.e., self-efficacy, hope, resilience, and optimism).
The Effect of Visual and Auditory Accuracy Training Strategies on Improving the Reading Performance of Second-Year Elementary Students with Dyslexia in Sabzevar(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present study, the effect of visual and auditory accuracy training strategies on improving reading performance in second-grade dyslexic students was investigated. The statistical population of this study was estimated to be 900 second grade elementary school students with dyslexia in Sabzevar in 2017. According to the study population, a sample of 30 dyslexic children referred to the Learning Disorders Center was selected by multistage cluster random sampling and randomly divided into three groups of ten (two experimental and one Control group) The research method was quasi-experimental with a pretest-posttest design. The instruments used in the study were the Wechsler Intelligence Scale for children (WISC-R), the reading performance test, and the teacher checklist. The experimental group participated in 12 sessions of audio-visual accuracy training while the control group received their instruction by the conventional teaching method during the same period. The duration of each session was 45 minutes. The obtained data were analyzed by covariance analysis method, and the results indicated that there is a significant difference between the adjusted mean of participants' reading error scores in the visual acuity group and the control group (p <0.0001). It was also found that visual and auditory accuracy training is practical in the reading progression of dyslexic students. Reinforcement of Visual and Auditory Accuracy Training Strategies as a prerequisite for neuropsychological neuropathy leads to improved reading performance in students with learning disabilities.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاءکیفیت پژوهش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶
5 - 21
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت پژوهش ها موضوعی نیازمند توجه به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است. با توجه به متفاوت بودن معیارهای کیفیت پژوهش در حوزه های مختلف علمی، هدف پژوهش حاضر شناسایی ارزش های غالب و مضامین مرتبط با کیفیت پژوهش در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از دو روش مرور نظام مند ادبیات و تحلیل مضمون انجام شده است. با استفاده از روش مرور نظام مند ادبیات، تمامی پژوهش های مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی معتبر بین المللی و داخلی بازیابی شده و مورد غربالگری قرار گرفتند؛ سپس، بر اساس منابعِ مرتبطِ گزینش شده، همه معیارها و مضامین اثرگذار بر کیفیت پژوهش شناسایی و استخراج شدند. معیارهای استخراج شده به عنوان کد یا مضمون در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه، سه دسته کد شامل مضامین فراگیر، مضامین سازمان دهنده و مضامین پایه شکل گرفتند. اعتبارسنجی مضامین نیز از طریق مشارکت و همفکری با متخصصان علوم انسانی واجتماعی محقق گردید. یافته های این پژوهش نشان داد که، مضامین فراگیر عبارتند از: زیرساخت پژوهش، جو سازمانی، طرح علمی دقیق، مطلوبیت علمی و مولد بودن پژوهش، نفوذ و اقتدار علمی و تصویرسازی خلاقانه. انتظار می رود یافته های این پژوهش یاریگر پژوهشگرانی باشد که درصدد انجام پژوهش باکیفیت هستند و از سوی دیگر این یافته ها، تسهیل گر ارتقا نظام مدیریت پژوهش دانشگاهی به هنگام ارزیابی دقیق پژوهش ها به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی باشد. کلیدواژه ها: کیفیت پژوهش دانشگاهی، علوم انسانی و اجتماعی، مرور نظام مند ادبیات، تحلیل مضمون
رابطه باورهای هوشی و انعطاف پذیری شناختی با عملکرد تحصیلی: بررسی نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و ادراک خویشتن در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶
76 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و ادراک خویشتن در رابطه باورهای هوشی و انعطاف پذیری شناختی با عملکرد تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی در قالب الگوسازی مدل معادلات ساختاری ب ود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر و دختر پایه نهم دوره اول متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی 98 -97 بودند که 450 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. اابزارهای پژوهش عبارت بود از پرسشنامه عملکردتحصیلی درتاج(1383)، باورهای هوشی(ITIS) عبدالفتاح و یتس(2006)، انعطاف پذیری شناختی(CFI) دنیس و وندروال(2010)، حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS) زیمنت وهمکاران (1988) و ادراک خویشتن شوستروم(1962). داده های پژوهش با استفا ده از مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن بود که حمایت ادراک شده در رابطه بین متغیر باورهای هوشی و عملکرد تحصیلی نقش میانجی را دارا نمی باشد. همچنین رابطه باورهای هوشی و عملکرد تحصیلی با نقش میانجی ادراک خویشتن نشان داد، اثر غیرمستقیم معنادار نمی باشند. یافته دیگر درزمینه نقش میانجی حمایت ادراک شده در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با عملکرد تحصیلی نشان داد رابطه بین متغیرها دارای اثر غیرمستقیم و معنادار می باشد ولی ادراک خویشتن قادر نیست نقش میانجی دررابطه بین متغیر انعطاف پذیری شناختی و عملکردتحصیلی ایفا نماید. می توان نتیجه گرفت که در این گروه سنی(پایه نهم) انعطاف پذیری شناختی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق حمایت اجتماعی ادراک شده بر عملکرد تحصیلی تأثیر می گذارد. یافته های پژوهش برای سیاست گذاران عرصه آموزش وپرورش مفید است.
تحلیل اثر مدیریت دانش بر شناسایی عوامل سازنده توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد معادله ساختاری
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴
56 - 66
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تحلیل اثر مدیریت دانش بر شناسایی توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد معادله ساختاری پرداخته و هدف از انجام آن، ارائه مدلی برای بررسی تأثیر مدیریت دانش بر توانمندسازی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی است و از تحلیل تم برای طراحی مدل مفهومی و از معادلات ساختاری و نرم افزار Amos برای تبیین و بررسی نقش میانجی مدیریت دانش استفاده نموده است. در مرحله مصاحبه اکتشافی جامعه آماری شامل 16 نفر خبره حوزه منابع انسانی می باشد و برای تحلیل مدل، جامعه آماری را کارمندان و مدیران بانک ملی شهرستان اردبیل تشکیل می دهند و تعداد 46 نمونه به روش قضاوتی و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه می باشد؛ جهت بومی سازی و سنجش روایی پرسشنامه، آن ها را در اختیار تعدادی از صاحب نظران مدیریت و رشته منابع انسانی قرار داده و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ که معادل0/87 به دست آمد، استفاده شده است. در فرایند تحلیل تم 8 تم فرعی و 2 تم اصلی «عوامل فرهنگی» و «ظرفیت سازی» شناسایی شد. نتایج نشان می دهد برای توانمندسازی کارکنان از طریق هم افزایی بین دودسته عوامل فرهنگی و ظرفیت سازی، متغیر میانجی مدیریت دانش نقش بسیار مهمی را در سازمان بازی می کند.
ارزیابی برنامه آموزشی رشته معماری در دوره کارشناسی براساس مؤلفه تطبیق با بازار کار (با تأکید بر طرح های شماتیک به عنوان یکی از فازهای فرآیند طراحی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
103 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال آن بوده که برنامه آموزشی دوره کارشناسی معماری تا چه میزان با خدمات خواسته-شده از افراد شاغل در بازار حرفه ای سنخیت دارد.روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوی کیفی (با تمرکز بر طرح های شماتیک، به-عنوان یکی از فازهای طراحی) به مقایسه برنامه آموزشی مصوب دانشگاه تهران با قراردادهای همسان معماری به مثابه یکی از نیازهای بازار حرفه ای پرداخته است.یافته ها: در موضوع نحوه کسب اطلاعات، یافته ها مؤید آن بوده که برنامه آموزشی دانشگاه تهران به بازدیدهای میدانی؛ تفکر طراحی؛ مطالعه کتابخانه ای و یا آشنانمودن دانشجویان با طرح های بالادستی اهمیت داده است. اما در زمینه تبادل نظر با کارفرما دچار خلاء است. در موضوع نوع اطلاعات و فعالیت های موردنیاز، یافته ها مؤید آن بوده که یکی از نقاط ضعف این برنامه عدم تقویت مهارت های عملی دانشجویان برای تصمیم-گیری درخصوص مناسب بودن یا نامناسب بودن زمین موردنظر است. یافته ها در موضوع نحوه ارائه مدارک موردنیاز نیز مؤید آن بوده که یکی از نقاط ضعف این برنامه نپرداختن به مهارت های نوشتاری دانشجویان است.نتیجه گیری و پیشنهادات: برنامه آموزشی مصوب دانشگاه تهران برای دوره کارشناسی معماری، تاحدود زیادی با توانایی های موردنیاز برای انجام طرح شماتیک در قالب قراردادهای همسان معماری تطابق دارد. بااینحال، لحاظ نمودن مباحثی در رابطه با تکنیک های گردآوری اطلاعات و یا گزارش نویسی در معماری و یا مکان یابی عملی کاربری ها می تواند خلاء های موجود را کاهش دهد.نوآوری و اصالت: مشخص نمودن قوت ها و ضعف های برنامه آموزشی رشته معماری براساس قراردادهای همسان معماری
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
135 - 120
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف انجام پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب بود. انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان متاهل درمانگاه های دولتی ناحیه پنج منطقه دوازده شهر تهران در سال 1399 که 400نفر بودند و 230 نفر از دو درمانگاه خاتم و ولی اله با روش نمونه برداری در دسترس-داوطلب به صورت برخط-آنلاین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998)، مقیاس صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و اضطراب بک (1990) بود. نتایج نشان داد که بین اضطراب و تعهد زناشویی رابطه منفی معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح اضطراب پایین تر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان در سطح بالاتری قرار داردو بین مؤلفه های تمایزیافتگی و تعهد زناشویی و بین صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح مؤلفه های تمایزیافتگی بالاتر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان متأهل در سطح بالاتری قرار دارد. :صمیمیت زناشویی، هم آمیختگی با دیگران از مؤلفه های تمایزیافتگی با و اضطراب سهم بیشتری در پیش بینی تعهد زناشویی کارکنان متأهل دارند.
بررسی تحلیلی ویژگی های دانش آموز در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و نقد آن با استفاده از « آداب المتعلمین» خواجه نصیر الدین طوسی
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲
15 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ویژگی های دانش آموز از دیدگاه اسناد آموزش وپرورش و نقد آن بر اساس کتاب «آداب المتعلمین» خواجه نصیرالدین طوسی است. روش به کاررفته در این پژوهش تحلیل اسناد و انتقادی بوده است. براین اساس ابتدا بخش مبانی انسان شناسی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش موردبررسی قرار گرفت و با توجه به آن ویژگی های دانش آموز صورت بندی شد. سپس با مراجعه به کتاب «آداب المتعلمین» خواجه نصیرالدین طوسی به مشخصات دانش آموز اشاره شد و در پایان با معیار قرار دادن کتاب «آداب المتعلمین»، ویژگی های دانش آموز در سند موردنقد قرار گرفت یافته های تحقیق نشانگر آن است که علی رغم وجود ویژگی های مشترک، برخی از ویژگی های دانش آموز از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی وجود دارد که در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش کمتر به آن توجه شده یا اصلاً وجود ندارد. در اسناد آموزش وپرورش، به طورکلی تأکید مناسب و کافی بر مبانی و اصول صورت گرفته و اشاره اندکی به روش های مشخص شده است و این در حالی است که خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «آداب المتعلمین» به معرفی خصوصیات و روش های تربیتی مبتنی بر اصول و بنیادهای دینی می پردازد.
ادراک دانشجویان درباره ی میزان یادگیری از طریق آموزش های مجازی در دوره ی همه گیری کووید-19 و مقایسه ی آن با آموزش های حضوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
160 - 145
حوزههای تخصصی:
به استناد گزارش یونسکو از وضعیت آموزش و پرورش کشورهای مختلف دنیا به واسطه همه گیری کووید-19، بیش از 195 کشور دنیا مجبور به توقف فعالیت های آموزشی خود در مقاطع مختلف شده اند که چیزی معادل 91 درصد یا 6/1 میلیارد دانش آموز و دانشجو هست. هدف این پژوهش بررسی میزان یادگیری دانشجویان از طریق آموزش های مجازی در دوره ی همه گیری کووید-19 و مقایسه ی آن با آموزش های حضوری بود. در این مطالعه از روش پژوهشی توصیفی-مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان سال دوم تا سال آخر دانشگاه به تعداد حدود 15000 نفر بوده و حجم جامعه نمونه به استناد جدول تعیین حجم نمونه سینگ و ماسکو برابر با برآورد شد. از روش نمونه گیری طبقه ایی متناسب با حجم (برحسب دانشکده) و تصادفی ساده استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ در طیف پنج گزینه ایی لیکرت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش های آماری همچون محاسبه درصدها، میانگین ها، انحراف معیار، آزمون t همبسته و مستقل، آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان اثربخشی دورهای حضوری در حوزه ی شناختی در حد نسبتاً خوب (13/1±82/3) و در ارتباط با آموزش های مجازی در حد نسبتاً متوسط (05/1±84/2) بوده است. همین طور میزان اثربخشی دورهای حضوری در حوزه ی عاطفی در حد نسبتاً خوب (13/1±64/3) و در ارتباط با آموزش های مجازی در حد پایین تر از متوسط (05/1±84/2) بوده است و درعین حال میزان اثربخشی دورهای حضوری در حوزه ی توانشی (مهارت های اجتماعی-ارتباطی) در حد خوب (09/1±80/3) و در ارتباط با آموزش های مجازی در حد پایین تر از متوسط (12/1±71/2) بوده است. در هر سه حوزه مهارت های شناختی ، عاطفی و توانشی، تفاوت معنی داری در سطح 05/0 بین دو رویکرد آموزشی مشاهده شد. میزان فعالیت های درسی دانشجویان در طول آموزش های مجازی در مقایسه با آموزش های حضوری نسبتاً کمتر بوده است. نهایتاً اینکه میزان رضایت دانشجویان از کلاس های مجازی کمتر از حد متوسط بوده است.
تبیین رویکرد معلمان به تدریس بر اساس هیجانات پیشرفت معلمان و خلاقیت هیجانی آنان با میانجی گری خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین رویکرد معلمان به تدریس بر اساس هیجانات پیشرفت معلمان و خلاقیت هیجانی آنان با میانجی گری خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم است. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در آن با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان شامل 501 معلم (298 مرد و 203 زن) با دامنه سنی 24 تا 56 سال از بین جامعه آماری معلمان آموزش وپرورش شهرستان های پارسیان، عسلویه، بخش های شیبکوه، کوشکنار و چاه مبارک در استان های هرمزگان و بوشهر به روش تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های هیجانات پیشرفت معلم، خلاقیت هیجانی، خوش بینی تحصیلی معلم، خودکارآمدی معلم و رویکرد معلم به تدریس پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان دادند که مدل نظری پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد. مؤلفه های لذت و آمادگی بر هر دو رویکرد تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر مستقیم، مثبت و معنی دار داشتند. مؤلفه اصالت/ اثربخشی بر رویکرد تدریس دانش آموز محور تأثیر مستقیم، مثبت و معنی دار و مؤلفه اضطراب بر رویکرد تدریس دانش آموز محور تأثیر مستقیم، منفی و معنی دار داشتند. مؤلفه های لذت، افتخار، آمادگی و اصالت/ اثربخشی با میانجی گری متغیرهای خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم بر رویکردهای تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر مثبت و معنی داری داشتند. مؤلفه اضطراب با میانجی گری خوش بینی تحصیلی بر رویکردهای تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر مثبت و معنی داری داشت. مؤلفه نوآوری با میانجی گری خوش بینی تحصیلی بر هر دو رویکرد تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر منفی و معنی داری داشت. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های هیجانات پیشرفت معلم، خلاقیت هیجانی، خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم در به کارگیری رویکردهای تدریس معلم محور و دانش آموز محور نقش تعیین کننده ای دارند.
تحلیل محتوای کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) از منظر توجه به ویژگی های شهروند الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) از منظر توجه به ویژگی های شهروند الکترونیکی انجام شد. هدف پژوهش، کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری، کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) مصوب سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی (1398) بود. برای نمونه گیری از سرشماری کامل استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، چک لیستی 10 سوالی بر اساس استاندارد مهارت و آموزشی شهروند الکترونیکی (E-Citizen) گروه برنامه ریزی درسی فناوری اطلاعات و سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور (1388) در سه مولفه دانش و مهارت های رایانه ای پایه، دانش و مهارت جستجوی اطلاعات، مشارکت و شهروند الکترونیکی بود. روایی چک لیست از طریق روش مثلث سازی تایید شد و پایایی آن به کمک روش کاپای کوهن برآورد شد و ضریب توافق به دست آمده که برابر با 602/0 بود، میزان توافق بین دو خبره را در حد «قابل ملاحظه» نشان داد. نتایج نشان داد که در کتاب کار و فناوری پایه هشتم (دوره اوّل متوسطه) ویژگی «دانش و مهارت های رایانه ای پایه» با رتبه میانگین 63/2 دارای بیشترین توجه و ویژگی «مشارکت و شهروند الکترونیکی» با رتبه میانگین 13/1 دارای کمترین توجه است.
نقش اعضای هیأت علمی در ارزشیابی برنامه های درسی رشته های علوم انسانی دانشگاههای برتر ایران و جهان به منظور طراحی مقیاس مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش و جایگاه اعضای هیأت علمی در ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاههای برتر کشور و جهان به منظور طراحی یک مقیاس ارزشیابی برنامه درسی ویژه اعضای هیأت علمی می باشد. پژوهش بصورت ترکیبی از نوع اکتشافی-متوالی در قالب ساخت ابزار می باشد. جامعه آماری شامل چهار گروه اعضای هیأت علمی و صاحبنظران برنامه ریزی درسی و دانشگاههای برتر دولتی، مسئولین مراکز مطالعات دانشگاههای برتر دولتی، مسئولین وزارت علوم و اسناد و مدارک دانشگاههای منتخب جهان بوده است. نمونه گیری بصورت هدفمند بوده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته، تحلیل مستندات و مقیاس ارزشیابی برنامه درسی محقق ساخته بوده است. روائی مصاحبه با استفاده از نظرات متخصصان و پایائی آن با استفاده از فرم تحلیل محتوا، پیاده سازی مجدد و استفاده از گروه همتا بدست آمده است. روائی مقیاس بصورت محتوائی، اعتباریابی آن از طریق ضریب لاشه و همبستگی درونی گویه ها از طریق آلفای کرونباخ برآورد شده است. یافته ها نشان داد که در دانشگاه های معتبر جهان، اعضای هیأت علمی نقش کلیدی در فرایند ارزشیابی برنامه های درسی دارند. در مقایسه با آن، در دانشگاههای ایران، ذینفعان برنامه مشارکت محدودی در ارزشیابی برنامه های درسی دارند، لکن با توجه به بسترهای فراهم شده، اعضای هیأت علمی به نسبت سایر گروههای ذینفع، مشارکت بیشتری در ارزشیابی برنامه ها دارند. پاسخگویان مواردی نظیر دعوت رسمی از اعضای هیأت علمی، اجرای ارزشیابی های سالیانه، اجرای ساز وکارهای تشویقی و برگزاری نشست های مشورتی گروههای آموزشی با استادان را از جمله راهکارهای بهبود ارزشیابی برنامه درسی می دانند. با استفاده از داده های جمع آوری شده از دانشگاههای داخل و خارج کشور، یک مقیاس هشت حیطه ای اعتباریابی شده دارای60 گویه و 6 سئوال باز، برای ارزشیابی برنامه درسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی تدوین گردیده است.