فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: ایران، کشوری چند فرهنگی است و تنوع قومی و زبانی یکی از ویژگی های شاخص آن است. الگوی ملّت در ایران ترکیبی و نامتوازن است. با توجه به اهمیت مساله و انجام بررسی های کمی صورت گرفته، پژوهش حاضر درصدد مطالعه تجربیات معلمان زبان فارسی از برگزاری دوره آموزش چندزبانگی می باشد. روش ها: رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر از نوع کیفی و طرح پدیدارشناسی بود و داده های آن به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی انجام گرفت. شرکت کنندگان در این پژوهش، معلمان تک زبانه زبان فارسی شهرستان سیب و سوران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: تحلیل عمیق مصاحبه های معلمان، موجب شناسایی و دسته بندی پنج مضمون سازمان دهنده شامل: آگاهی زبانی با سه مضمون پایه پیش داوری های، خودآگاهی و احترام به تنوع؛ دانش زبانی با سه مضمون پایه آگاهی از زبان های دیگر، کسب دانش در مورد زبان مادری خود و درک نقش زبان در فرایند تدریس؛ چالش ها با دو مضمون پایه چالش ها در محیط اجتماعی و چالش ها در محیط کار؛ احساسات با مضمون پایه احساسات درباره محیط جدید شخص و مقابله با دو مضمون پایه صلاحیت های چند زبانی و حمایت اجتماعی گردید. نتیجه گیری: دوره های آموزش چند زبانی باعث افزایش دانش و آگاهی های زبانی معلمان می شود و آن ها را در مواجهه با چالش های زبانی آماده می سازد.
تجارب زیسته معلمان بومی از چالش های آموزش در مناطق دارای خرده فرهنگ در دوران بحران کووید19
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته معلمان بومی از چالش های آموزش در مناطق دارای خرده فرهنگ در دوران بحران کووید19 انجام گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. قلمرو مطالعاتی کلیه معلمان بومی دوره ابتدایی شهرستان لایین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، معلمان بومی دارای حداقل 8 سال سابقه خدمت انتخاب و مصاحبه ها، تا رسیدن اشباع نظری ادامه یافت. اطمینان پذیری آن از طریق سه معیار قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان و تأییدپذیری به دست آمد. یافته ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند و در 5 مقوله اصلی از جمله چالش های مرتبط با دانش آموزان، والدین، سیستم و رسانه ها، معلمان و چالش های مرتبط با جوامع بومی و 15 زیر مقوله طبقه بندی شدند. یافته ها نشان داد در محیط های بومی تجارب یادگیری مبتنی بر محیط، یادگیری های گروهی و وجود ارتباط عاطفی بین معلم و دانش آموزان از منابع یادگیری و آموزش محسوب می شوند، که با توجه به بحران کووید 19این فرصت از معلمان گرفته شده است. مساله دیگر ورود آنی و بی برنامه رسانه ها به نظام آموزشی در محیط بومی است، که نگرانی هایی را برای والدین و جامعه بومی به همراه داشته است. به طور کلی یافته ها نشان داد که مهمترین چالش آموزش مجازی در بحران کووید 19 تخریب فرهنگ بومی است. علاوه بر این عدم تحقق عدالت آموزشی نیز از چالش های مورد توجه در این مناطق است.
نقش سازه های بخشش و نوع دوستی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی: پژوهشی در حوزه نارسایی های ذهنی و تحولی
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر با مطرح شدن روانشناسی مثبت نارسایی های تحولی نیر به لحاظ شواهد پژوهشی تحت تاثیر این رویکرد قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر نقش متغیرهای مثبت روان شناختی شامل بخشش، نوع دوستی و بهزیستی روان شناختی را در مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی مورد بررسی قرارداده است. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بودند. تعداد 196 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری در دسترس نتخاب شدند و جهت جمع آوری داده ها از مقیاس-های سلامت روانی بشارت، بخشش ان رایت و نوع دوستی اشتون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نوع دوستی و ابعاد بخشش و بهزیستی روان شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین متغیرهای نوع دوستی(β=0/315) و ابعاد بخش( بعد عاطفی، β=0/296، بعد شناختی، β=0/211 و بعد رفتار، β=0/145)بیشترین نقش را در پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی دارند. به نظر می رسد ارتقای روابط بین -فردی ناشی از بخشش و نیز تاثیرات حمایتی نوع-دوستی منجر به بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی می شود. طراحی و اجرای برنامه های آموزشی بخشش و نوع دوستی برای کمک به این گروه از مادران و سایر نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
تأثیر واقعیت مجازی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش به روش واقعیت مجازی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی در درس زیست شناسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهر اراک بود که به روش نمونه گیری خوشه ای دو مدرسه به تصادف انتخاب و روش جایگزینی کلاس ها در گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی بود. برای اندازه گیری میزان یادگیری و یادداری از آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته و جهت اندازه میزان بارشناختی از مقیاس درجه بندی پاس و ون مرینبوئر استفاده شد. داده ها بااستفاده از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد یادگیری و یادداری گروه واقعیت مجازی به صورت معناداری بیشتراز گروهی بود که به روش سنتی آموزش دیده بودند. دیگر یافته ها حاکی از کاهش چشمگیر بارشناختی گروه واقعیت مجازی نسبت به گروه کنترل بود. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که استفاده درست از واقعیت مجازی در محیط یادگیری به کاربران اجازه می دهد یادگیری اثربخش و فراموشی کمتری داشته باشند. بنابراین توصیه می شود از پتانسیل های این فناوری در آموزش دروس مختلف استفاده شود.
نقش دسترسی به امکانات آموزشی بر بهبود پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد (موردمطالعه: دانشجویان دانشگاه های استان تهران)
حوزههای تخصصی:
ورود افراد به رشته های سطح بالا در دانشگاه، آینده شغلی و به نوعی پایگاه اجتماعی- اقتصادی آینده آن ها را رقم زده و این امر باعث حفظ و بازتولید سطح طبقاتی آنان می گردد. این تحقیق به بررسی این موضوع می پردازد که آیا سطح طبقاتی خانواده افراد و درواقع پایگاه اجتماعی- اقتصادی آنان باعث می گردد که این افراد از امکانات آموزشی بیشتر و بهتری در دوران دانش آموزی استفاده نمایند و به واسطه استفاده از همین امکانات بتوانند در دانشگاه به رشته های تحصیلی سطح بالاتر و با امنیت اقتصادی بیشتر وارد شوند. سؤال اصلی این تحقیق این است که آیا پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد بر میزان استفاده آن ها از امکانات آموزشی -نظیر کتاب های کمک درسی، کلاس های تقویتی، دوره های آمادگی کنکور، ابزارهای یادگیری، معلم خصوصی- تأثیر می گذارد و این امر این امکان را به آن ها می دهد که در رشته های تحصیلی بهتری قبول شوند. این تحقیق با روش پیمایشی و به کمک ابزار پرسشنامه صورت گرفت. پرسشنامه های محقق ساخته با روش نمونه گیری خوشه ای و انتخاب 200 نمونه در چند دانشگاه مهم در استان تهران توزیع و تکمیل شد. این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین سطح طبقاتی دانش آموزان و میزان بهره گیری آنان از امکانات آموزشی از یک سو و از سوی دیگر بین میزان استفاده از امکانات آموزشی و نوع و سطح رشته تحصیلی انتخاب شده در دانشگاه وجود دارد. نتایج تحقیق گویای این موضوع است که افراد متعلق به اقشار بالای جامعه از امکانات آموزشی بهتر و بیشتری استفاده نموده و وارد رشته های تحصیلی سطح بالاتری می شوند و در مقابل افراد سطح پایین ازنظر طبقاتی به رشته های سطح پایین روی می آورند.
بررسی روش های آموزش آموزه های دینی در مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روش های آموزش آموزه های دینی در مقطع ابتدایی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و در این راستا، اصول آموزش آموزه های دینی شامل اصل سهولت، اصل تدریج، اصل مداومت و استمرار، اصل آگاهی بخشی و اصل تفاوت های فردی مورد بررسی قرار گرفت. روش های آموزش آموزه های دینی شامل روش استفاده از مثال، روش استفاده از داستان، روش یادآوری نعمات خداوند و روش نمایشی (نمادین) نیز در این پژوهش مطالعه شدند. نتایج نشان داد در مورد روش های آموزش مفاهیم دینی، باید همه عوامل محیطی، شخصیتی و درونی کودک در نظر گرفته شود تا متناسب با آن شرایط، بهترین روش انتقال مفاهیم ارائه گردد.
رهیافتی پدیدارشناسانه بر تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی دانش آموزان در شرایط کرونا (COVID-19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
162 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش مجازی به عنوان یکی از کاربردهای مهم فناوری های اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیت های گسترده ای در این راستا آغاز گردیده است. با توجه به تغییرات سریعی که در محیط پیرامون در حال شکل گیری است، اجرای نظام های مجازی به منظور ارائه خدمات و فناوری جدید در زمینه ی تدریس و یادگیری به صورت یک نیاز اساسی مطرح شده است. لذا با توجه به شرایط حساس فعلی و قرار گرفتن در شرایط غیرقابل پیش بینی بیماری، بهره گیری از آموزش مجازی امری مهم و ضروری به نظر می رسد. عمده ترین مسائل در برخورد با این بیماری، ناشناخته بودن و گستردگی آن است که همه نهاد آموزش از پیش دبستانی تا دانشگاه را درگیر کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر رهیافتی پدیدارشناسانه بر تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی دانش آموزان در شرایط کرونا بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی بوده و بر اساس رویکرد پدیدارشناسانه انجام گرفته است. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان ابتدایی مدارس شهر سنندج بودند؛ که 20 نفر به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته مشارکت داشتند. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 12 سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. اعتبار داده ها با استفاده از روش تأیید پذیری توسط مشارکت کنندگان صورت پذیرفت. یافته ها: تجارب مشارکت کنندگان در چهار الگو ترسیم گردید. 1- کاستی ها و ضعف ساختاری آموزش مجازی،. 2- پیامدهای کاربردی در فرایند یاددهی- یادگیری، 3- آسیب های فرهنگی- اجتماعی آموزش مجازی 4- ایده های کیفیت بخشی به آموزش مجازی.
رابطه بین سبک های یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین سبک های یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر بود. در این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- همبستگی از بین رانندگان مرکز شهر تهران، تعداد 340 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک یادگیری کلب (1984)، حل مسئله هپنر و پترسون (1982)، هیجان خواهی آرنت (1994)، هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2004)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و ادراک خطر رانندگی آلبرگ و راندمو (2001) پاسخ دادند.بیشترین فراوانی متعلق به مردان، دامنه سنی40 تا 50 سال و تحصیلات فوق دیپلم و کمتر بود. ضرایب استاندارد مسیرهای مستقیم بین سبک یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با تنظیم هیجان به ترتیب 41/۰، 31/0، 45/0، 45/۰ و ضریب استاندارد مسیر مستقیم بین تنظیم هیجان با ادراک خطر 93/0 و شاخص برازش مطلق (GOF) برای الگوی پژوهش مقدار ۳۸/۰ به دست آمد و مشخص شد که سبک یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با میانجی گری تنظیم هیجان بر ادراک خطر رانندگان شهر تهران اثر مثبت دارند (05/0P<).
The Causal Relationship between Intelligence Beliefs and Performance in the Chemistry Course with the Mediating Role of Emotion Self-Regulation in Female Senior High School Students in Mahmudabad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Emotional self-regulation plays a very critical role in promoting intelligence beliefs and improving students' academic performance. Through emotional self-regulation, students can believe in the effectiveness of their intelligence and achieve higher performance in their educational and learning processes. The aim of the present study was to investigate the relationship between IQ beliefs and chemistry performance with emotional self-regulation mediation in students. This study was applied in terms of purpose, and considering data collection procedure, it was descriptive-correlational. The statistical population included all 275 female students of 11 public senior high schools in Mahmudabad, the 11th grade, in the academic year 2020-2021. Based on the census method, the whole population of the research community was used as a sample. The instruments used for data collection included the Intelligence Beliefs Questionnaire (Babaei, 1998) and the Emotion Self-Regulatory Questionnaire (Gross & John, 2003). Also, the final score of the chemistry course was used as the chemistry performance of the participants. To analyze the data, Kaiser-Meyer-Olkin test, Bartlett’s test, correlation coefficient, regression, path analysis and structural equation modeling were used. The findings showed that there was a statistical significant relationship between intelligence beliefs, emotion self-regulation and students' chemistry performance. In addition, intelligence beliefs and emotion self-regulation have a direct effect on students' performance in chemistry. Also, intelligence beliefs have a significant effect on the performance of students' chemistry lessons through the mediation of emotion self-regulation. It should be mentioned that the research model had a very good fit. Given that intelligence beliefs and emotion self-regulation can predict the performance of students in the chemistry course, it is recommended to modify cognitive beliefs and teach emotion self-regulation techniques in order to improve students' academic performance.
از رؤیا تا واقعیت معلمی؛ واکاوی تجارب زیسته ی یک دانش آموخته ی دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش کیفی، واکاوی ویژگیهای حرفه ای بر اساس تجارب زیسته نگارنده و شناسایی نقاط قوت و ضعف و بهبود شایستگی های خود در راستای توسعه حرفه ای و نیز علاقه مند نمودن دانشجویان به رشته آموزش ریاضی است. در این روایت پژوهی، برای جمع آوری داده ها از روش کدگذاری تجاربی که نگارنده در طول دوران زندگی کسب نموده، استفاده شد. روش تحلیل دادهها، روش تحلیل مضمون است. در این راستا یافته های پژوهش نشان داد که علاقه به ریاضیات در نگارنده ریشه خانوادگی داشته و نیز دوستان و معلمان در گرایش او به این شغل سهیم بوده اند؛ همچنین به تجربیات کسب شده در دوران زندگی و طول دوره آموزشی، توسعه حرفه ای، چگونگی معلمی کردن خود در آینده (صبور، شوخ طبع بودن؛ عدم تحقیر دانش آموز)، آرمانها و تعهدات (به روز بودن اطلاعات یک معلم و ...)، باورهای معلمی (آموزش نحوه اندیشیدن به دانش آموز و ...)، چالشها و راه حلهای آنها (مدیریت کلاس شلوغ با مسؤولیت دادن به شاگردان و ...)، اصول و نظریات معلمی (هوشهای چند گانه و ...) اشاره نموده و در نهایت عهد می بندد که با هدف یادگیرنده مادام العمر بودن علمش را به روز نگه دارد
بررسی سطح زبانی- آوایی اشعار کتاب فارسی پایه دهم
حوزههای تخصصی:
تأثیر مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. جامعه پژوهشی شامل کلیه مادران دانش آموزان با کم توانی ذهنی استان گلستان بود، که 30 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و در طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل و از نوع طرح دو گروهی ناهمسان با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شرکت کردند. از بین نمونه فوق 15نفر در گروه آزمایش و 15نفر در گروه کنترل گمارش تصادفی شدند. سپس برنامه مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه گروهی اجرا گردید. جهت ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1994) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف،1980) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده های حاصل از دو گروه کنترل و آزمایش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های فوق حاکی از معناداری کیفیت زندگی و بهزیستی رواشناختی (در سطح 05/0p<) بود. نتایج فوق پس از دو ماه پیگیری حفظ شد. درمجموع می توان نتیجه گیری گرفت مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی گردد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی ریاضی دبستان مبتنی بر رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی ریاضی دبستان مبتنی بر رویکرد شناختی انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع آمیخته می باشد.در بخش کیفی ابتدا طبق یافته های به دست آمده از پژوهش زادشیر و همکاران(1401) ، ویژگی های عناصر دهگانه برنامه درسی ریاضیات با رویکردشناختی استخراج شد ویژگی های عناصر الگوی مورد نظر تدوین و الگوی اولیه طراحی گردید. در بخش کمی با روش پیماشی جهت اعتباربخشی به الگوی طراحی شده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید و برنامه طراحی شده از نظر متخصصان علوم شناختی، آموزش ریاضی و برنامه ریزی درسی اعتبارسنجی شد. و پس از بررسی نظرات متخصصان درباره الگوی طراحی شده، الگوی نهایی طراحی شد. در گام آخر جهت اعتباربخشی به الگوی طراحی شده، داده های بدست آمده از بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده حاکی از وجود اعتبار الگوی طراحی شده را دارد.
مطالعه فرایند حذف کنکور سراسری براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه فرایند حذف کنکور سراسری ایران و ارائه یک مدل براساس نظریه داده بنیاد بود.روش پژوهش: رویکرد پژوهش که در سال 1399-1400 انجام شد، کیفی با استفاده از روش داده بنیاد بود. ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. جامعه مورد مطالعه کلیه متخصصان تعلیم و تربیت و صاحب نظران آموزش عالی بودند. روش نمونه گیری هدفمند نظری بود و با معیار اشباع نظری با 16 مصاحبه به پایان رسید. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شیوه کدگذاری باز و محوری و انتخابی انجام و به منظور بررسی اعتبار و پایایی از روش لینکلن و گوبا استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقوله محوری ضرروت و پیچیدگی حذف کنکور است و سایر مقوله ها در پنج مقوله شرایط علّی (2 مقوله)، شرایط مداخله گر محیطی (2 مقوله)، ویژگی های زمینه ای (3 مقوله)، راهبردها (2 مقوله) و پیامدها (2 مقوله) دسته بندی شدند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اذعان داشت که در رابطه با مسأله حذف کنکور از طرفی مسائلی چون رقابت های ناسالم و مسائل روانی و جابه جا شدن اهداف آموزشی موجب ایجاد احساس ضرورت حذف شده و از دیگر سو مسائلی همچون تقاضای بالا برای ورود به آموزش عالی فرایند حذف را با پیچیدگی روبه رو کرده است.
بررسی تاثیر آموزش مجازی بر یادگیری دانش آموزان با تاکید بر راهکارهای افزایش اثربخشی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۴۶
138 - 129
حوزههای تخصصی:
آموزش الکترونیکی یک نیاز در جهت گسترش افزایش بازدهی در یادگیری است. با ظهور فناوری های جدید مانند اینترنت و شبکه های اجتماعی و با گسترش مرزهای دانش و فناوری و افزایش تقاضای آموزشی، شیوه سنتی تدریس و تحصیل دیگر پاسخگوی نیازهای روزافزون بشر نمی باشد. با ظهور ویروس کرونا بسیاری از کلاس های حضوری مدارس به کلاس مجازی بدل گشته؛ لذا با توجه به تاثیر این نوع از آموزش در کیفیت سیستم آموزش کشور، پیش بینی راهکارهائی جهت افزایش بهره وری ضروری به نظر می رسد. با در نظر گرفتن مواردی همچون ارتقای سطح دانش معلمان در استفاده از تکنولوژی های روز، ایجاد تعامل پیوسته و موثر میان اولیا و مربیان، مشارکت دادن دانش آموز در کلاس مجازی، تهیه محتوای الکترونیکی و از بین بردن مشکلات زیرساختی و مخابراتی و رفع موانع مالی دانش آموزان کم برخوردار می توان به افزایش هرچه بیشتر اثرگذاری اموزش الکترونیکی و در نتیجه ارتقای سطح آموزشی کشور کمک کرد.
تأثیر استفاده از فن آوری تلفن همراه بر یادگیری سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تاثیر استفاده از تلفن همراه بر یادگیری سازمانی معلمان دوره ابتدایی کرمان انجام گرفت. تحقیق نیمه تجربی و با گروه کنترل و آزمایش انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرمان به تعداد642 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 50 نفر از معلمان انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 25 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه یادگیری الکترونیکی سازمانی هافسکی و همکاران (2009) بود که توسط آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. داده ها با روش تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS23تحلیل شد. نتایج نشان داد فناوری اطلاعات تلفن همراه بر یادگیری سازمانی معلمان و مولفه های آن شامل(مهارت و ارتباط پیوسته،انگیزش، دسترسی به فناوری، توانایی یادگیری از طریق رسانه و موفقیت در یادگیری الکترونیکی) موثر است. بنابراین تلفن همراه می تواند ابزاری مناسب در یادگیری برتر در همه سازمان ها خصوصا سازمان های آموزشی باشد.
مقایسه تحمل پریشانی در زنان نابارور و بارور
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
22 - 36
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تحمل پریشانی در زنان نابارور و بارور انجام گرفت. این مطالعه توصیفی – علی مقایسه ای بر روی 60 زن نابارور و 60 زن بارور به شیوه در دسترس انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (DTS) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 24 SPSS و روش آماری تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در متغیر تحمل پریشانی (01/0P<، 98/16F=) تفاوت دو گروه بارور و نابارور و زیرمقیاس های تحمل پریشانی هیجانی (01/0P<، 5/18F=)، جذب شدن به وسیله هیجانات منفی (05/0P<، 6F=) و برآورد ذهنی پریشانی (01/0P<، 52/11F=) معنادار است. زنان نابارور به طورکلی در معرض مشکلات روان شناختی جدی تری در مقایسه با زنان بارور قرار داشتند. با توجه به وجود این مشکلات در زنان نابارور، حضور روانشناسان در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
بررسی رابطه ی ارضای نیازهای روانشناختی پایه و ابعاد چهارگانه تاریک شخصیت بر پیش بینی کفایت اجتماعی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
120 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی نیازهای روانشناختی پایه و ابعاد سه گانه شخصیت در پیش بینی کفایت اجتماعی پدید آمد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که زمره ی پژوهش های بنیادی با نوع داده ی کمی قرار می گیرد. بدین منظور طی یک مطالعه ی توصیفی – همبستگی از زنان شهر مشهد که (20 تا 45) سال بودند، 130 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی ارضای نیازهای روانشناختی گاردیا، دسی و رایان، ابعاد سه گانه ی تاریک شخصیت دوجین کثیف و کفایت اجتماعی را پاسخ دادند، تحلیل رگرسیدن چند گانه نشان داد تنها مؤلفه های شایستگی و نیاز به ارتباط با کفایت اجتماعی ارتباط معنادار دارند. نتایج حکایت از آن داشت که تنها مؤلفه ی شایستگی و نیاز به ارتباط وارد معادله شده که به ترتیب در گام اول شایستگی 38% و در گام دوم شایستگی و نیاز به ارتباط 40% از واریانس کفایت اجتماعی را تبیین نمودند .
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه 6 شهر تهران در سال 1400 بود که برای دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه کردند که تعداد آن ها برابر با 2450 نفر بود. حجم نمونه در تحقیقات نیمه آزمایشی برابر 30 نفر از زوجین را که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت هدفمند انتخاب و سپس بصورت تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل خلاصه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد ،پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1980) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شده و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردیده. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شده. سپس مفروضه همگنی واریانس ها از طریق آزمون لوین در تمام متغیرهای دو گروه بررسی شد. برای گزارش نتایج از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین اثربخش است.
بررسی رابطه هوش اخلاقی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر پایه نهم شهر محمدآباد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
453 - 481
حوزههای تخصصی:
تحولات گذار نوجوانی، قرار گرفتن در آستانه بلوغ و وارد شدن و قرار گرفتن در آستانه ورود به فصل جدید از زندگی ، با این تغییرات، می تواند زمینه ساز پرخاشگری یا سازگاری دانش آموزان باشد، که خود ممکن است از دیگر شاخصه های روانشناختی مانند هوش غیرشناختی آنان تأثیر پذیرد. از اینرو هدف از تحقیق پیش رو؛ بررسی رابطه بین هوش اخلاقی با سازگاری فردی / اجتماعی بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر پایه دهم تشکیل داد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 133 نفر از آنان با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های میدانی به وسیله پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک، کیل و جوردن، پرسشنامه بومی شده ی سازگاری مونت ، جمع آوری، و به وسیله نرم افزار 26spss توصیف و تحلیل شد. نتایج رگرسیون همزمان نشان داد؛ هوش اخلاقی توان پیش بینی سازگاری فردی / اجتماعی را در مجموع دارند براساس نتایج به دست آمده، اهمیت قائل شدن به هوش اخلاقی همانند هوش عمومی و در نظر گرفتن این مقوله در برنامه های درسی، آموزش و تدریس معلمان، تألیف کتب درسی برای مسؤلین و توجه به متغیرهای دیگر اثرگذار بر سازگاری مقایسه آن با نتایج تحقیق حاضر و مشابه آن به محققان آینده توصیه گردید.