فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان با اختلال بیش فعالی به علت ویژگی های رفتاری و شخصیتی دارای عملکرد تحصیلی ضعیفی بوده و پیشرفت تحصیلی در آن ها دور از تصور است بنابراین باید از راهبردهایی خاص، جهت تسهیل مدیریت و آموزش دانش آموزان بیش فعال بهره برد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی راهبردهای آموزشی موثر بر مدیریت هدفمند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اختلال بیش فعالی در دوره ی ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوی، که شامل مراحل: تعریف واحد تحلیل، کاهش داده ها، استفاده از نظام مقوله بندی قیاسی، اصلاح نظام مقوله بندی و یک طرح کدگذاری قیاسی بر اساس داده ها و ارائه گزارش از داده های کیفی بوده است. حوزه پژوهش دراین مطالعه، شامل کلیه کتب، منابع و مکتوبات چاپی و دیجیتالی در دسترس است. برای استخراج پارگراف های مرتبط، ازشیوه فیش برداری از کتب و منابع استفاده گردیده است. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات کدگذاری موضوعی بوده که طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری وگزینشی انجام شد. پژوهش حاضر راهبردهایی جهت مدیریت هدفمند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اختلال بیش فعالی در دوره ی ابتدایی ارائه کرده است که شامل خانواده درمانی، بازی درمانی، تنظیم تکالیف، گروه درمانی، شرطی سازی عامل، خودتنظیمی، دارو درمانی، فعال بودن حافظه، برنامه ریزی زمانی و تقویت مهارت های اجتماعی است.
تحلیل تجربۀ زیستۀ دبیران ورزش از بی عدالتی در ورزش مدارس مناطق محروم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۴
65 - 78
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات کیفی است که به صورت میدانی اجرا شده است. روش کیفی مورد استفاده در تحقیق حاضر از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شاملِ معلمان ورزش در مناطق محروم بودند. برای اجرای کار از روش نمونه گیری هدفمند و با رویکرد نمونه گیری همگون و درعین حال با رعایت حداکثر تنوع نمونه گیری استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری شکل گرفت. درنهایت تعداد 15 مصاحبه در این خصوص انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل موضوعی استفاده شد. بر اساس نتایج، 5 عامل جسمی، روانی، تربیتی، آموزشی و ورزشی در بی عدالتی در ورزش مدارس مناطق محروم تأثیرگذار است. به مدیرانِ فعال در این زمینه پیشنهاد می شود با رفع مشکلات پیشِ روی ورزش مدارس در مناطق محروم ازجمله اختصاص بودجه بیشتر، نیروی انسانی باانگیزه تر و امکانات بیشتر شرایط شرکت دانش آموزان این مناطق را در فعالیت های ورزشی بیشتر کنند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ارتقای برند مؤسسات آموزش عالی با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ارتقای برند مؤسسات آموزش عالی استان یزد با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی بود. روش پژوهش مطالعه موردی از نوع مدل سازی فازی است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه خبرگان کلیدی(اعضای هیات علمی و صاحب نظران آموزش عالی) و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های استان یزد (که دارای دوره ی تحصیلات تکمیلی بودند) شامل دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه علم وهنر) را تشکیل دادند، از بین صاحب نظران، 17 صاحب نظر آموزش عالی دانشگاه های استان با استفاده از روش گلوله برفی و از بین دانشجویان، 89 نفر دانشجوی تحصیلات تکمیلی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ماتریسی عوامل موثر بر ارتقاء برند آموزش عالی محقق ساخته بود. روایی ابزار، با استفاده از بازخورد همتایان و روش کنترل اعضا حاصل شد. با مطالعه ادبیات موضوع و مرور پیشینه، 14 عامل به عنوان عوامل مؤثر بر ارتقای برند مؤسسات آموزش عالی استخراج شد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که عامل های شهرت، تسهیلات فیزیکی، خدمات کتابخانه ای و توسعه کارراهه شغلی نسبت بقیه عوامل از مرکزیت و اهمیت بیشتری در ارتقای برند موسسات آموزش عالی برخوردار می باشند. همچنین با استفاده از ابزارها و تکنیک های مربوط به رویکرد نگاشت شناختی فازی و نرم افزار Ucinet، مدل ارتقای برند مؤسسات آموزش عالی و سناریوهای جایگزین برای ارتقای برند آموزش موسسات آموزش عالی ارائه شد.
شناسایی و اعتبارسنجی صلاحیت های گروهی و سازمانی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
183 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتبارسنجی صلاحیت های گروهی و سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه ها بود.
روش شناسی: در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی توصیفی و به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار جمع آوری داده های کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشارکت کنندگان در این بخش 13 عضو هیأت علمی دارای تجارب علمی در زمینه موضوع پژوهش از دانشگاه ها و پژوهشکده های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شدند. در بخش کمی، روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر روش شناختی توصیفی – پیمایشی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها برای تعیین اعتبار و اولویت مضامین از روش مدل سازی معادلات ساختاری و آنتروپی شانون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام اعضای هیأت علمی دارای حداقل 5 سال سابقه با مرتبه علمی استادیاری و بالاتر بودند که از بین آنها 208 نفر به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های کمی، پرسشنامه توسعه صلاحیت های نقش های گروهی و سازمانی اعضای هیأت علمی محقق ساخته بود که روایی آن به روش صوری و محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد.
یافته ها: در بخش کیفی، 9 مضمون سازمان دهنده؛ پیشاهنگی علمی و اجتماعی، هدایت مراودات چندوجهی، ادراک ساختار و فرهنگ سازمانی، دانش سازمان و مدیریت اداره واحد آموزشی، دانش تحلیل خط مشی آموزشی، برنامه ریزی و توسعه آموزشی، مدیریت امور اداری و منابع انسانی، پیشبرد امور مالی و اداره امور اجتماعی" شناسایی و ارائه شد. در بخش کمی، اعتبار یافته های پژوهش با استفاده از ضرایب آزمون تحلیل عاملی تأیید شد. بر اساس ضرایب آزمون آنتروپی شانون نیز، مضمون ادراک ساختار و فرهنگ واحد آموزشی و مضمون ارتقای مهارت خط مشی آموزشی به ترتیب از بیشترین و کمترین اولویت در توسعه صلاحیت های اعضای هیأت علمی برخوردار بودند.
نتیجه گیری و پیشنهادات: توسعه صلاحیت های گروهی و سازمانی اعضای هیأت علمی موضوع مهمی است که تمام خبرگان بر آن تأکید داشتند. بر این اساس، یافته های پژوهش حاضر ابزار علمی – فنی مناسبی را برای برنامه ریزی های راهبردی توسعه صلاحیت های مدیریتی اعضای هیأت علمی در اختیار برنامه ریزان، تصمیم سازان و کنشگران نهادهای آموزش عالی قرار می دهد.
نوآوری و اصالت: شناسایی مضامین توسعه صلاحیت های نقش های گروهی و سازمانی اعضای هیأت علمی و اعتبارسنجی و اولویت بندی آنها.
بررسی چهار دهه سیاست گذاری و وضع قوانین در حوزه آزمون های سراسری ورود به آموزش عالی در ایران، از جنبه مسئله یابی، پیامدها و خلاءها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله پژوهش حاضر بررسی سیاست ها و قوانین وضع شده درباره آزمون سراسری ورود به دانشگاه ها از جهت تشخیص مسئله، پیامدها و راهکارهای پیش بینی شده و خلاءهای موجود بود.روش پژوهش: به این منظور با بررسی و تحلیل قوانین و مقررات وضع شده طی چهار دهه گذشته به روش تحلیل محتوای کیفی، سیاست ها و مقررات مترتب بر آنها (از جهت مسئله یابی و راهکارها) استخراج شد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، عدالت در دسترسی به آموزش عالی، توسعه آموزش عالی، تنوع دوره های آموزشی، کاهش محدودیت های جنسیتی (افزایش مشارکت زنان)، اصلاح روش های سنجش ورودی، بومی گزینی و اصلاح و بهبود ساختاری، به عنوان هفت سیاست اصلی استخراج شد.نتیجه گیری: ارزیابی سیاست ها از دیدگاه مسئله یابی نشان می دهد که بخشی از سیاست ها همگام با تحولات جهانی آموزش عالی از جهت فراهم آوردن زمینه های گسترش آموزش عالی، مشارکت زنان و افزایش برابری و عدالت در دسترسی به آموزش عالی مثبت ارزیابی می شود. با این حال فقدان نگاه آمایشی و غفلت از گسترش و تنوع بدون معیار آموزش عالی را می توان از عوامل اصلی کاهش کیفیت و دامن زدن به تقاضای آموزش عالی محسوب کرد. همچنین سیاست تغییر روش های سنجش (با هدف بهبود)، به دلیل ضعف در شناخت مسئله و پشتوانه های علمی و بی توجهی به زیرساخت های لازم، نه تنها موجب بهبود آزمون های ورودی نشده است بلکه پیامدهای منفی کاهش کیفیت آموزش همگانی به صورت تورم نمره و معدل را در دوره متوسطه به دنبال داشته است. فقدان هرگونه سیاست گذاری در حوزه مدیریت تقاضا، ضعف هماهنگی بین مراجع متعدد سیاست گذار و تصمیم گیرنده و فقدان ارزیابی از پیامدهای سیاست ها و قوانین وضع شده را می توان از مهم ترین نقاط ضعف سیاست گذاری ها در نظام ورود به آموزش عالی به شمار آورد.
مطالعه و ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت آپ های دانش آموزی در برنامه درسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت-آپ های دانش آموزی برای برنامه درسی دوره دوم متوسطه ایران است. این مطالعه در دسته پژوهش های کاربردی با پارادایم کیفی به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی انجام یافته است. ازاسناد ومنابع معتبر دست اول در زمینه اصطلاحات وکلمات کلیدی این پژوهش درکشورهای موفق، 45مورد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات برگه های یادداشت دست نویس و رایانه ای(بانرم افزار MAXQDA2020)بود. شبکه مضامین استخراج شده دریافته ها حاکی از الگوی مفهومی باپنج مضمون فراگیر(شایستگی های برنامه درسی،راهبردهای آموزشی،دانش آموز،معلم و چالش هاو فرصت ها) و الگوی کاربردی باپنج مضمون فراگیر(برنامه درسی مدرسه،فعالیت های آموزشی،فعالیت های عملیاتی،فعالیت های دانش آموز و فعالیت های معلم)بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درکشورهای موفق نظیرفنلاند،سوئد و... فعالیت های مربوط به استارت -آپ های دانش آموزی ازسال ها پیش آغازو به شکل معمول و مطلوبی درجریان است و باتوجه به این که این نوع فعالیت ها در برنامه های درسی ایران مغفول واقع شده، پیشنهاد می شود برنامه درسی استارت -آپ های دانش آموزی دردوره دوم متوسطه براساس مختصات ارائه شده درالگوهای این پژوهش طراحی و اجرا گردد.
طراحی مدل عوامل عاطفی موثر بر مشارکت معلمان ابتدایی در دوره های آموزش ضمن خدمت
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل عوامل عاطفی موثر بر مشارکت معلمان در آموزش ضمن خدمت شهر تهران می باشد. این پژوهش جزء تحقیقات آمیخته اکتشافی متوالی است. داده های بخش کیفی با روش گراندد تئوری و با استفاده از نمونه گیری هدفمند، تا اشباع داده ها با مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 28 نفر از معلمان دوره ابتدایی در شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 انجام پذیرفت. در بخش کمی، جامعه آماری تحقیق شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 معلم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پرسش نامه محقق ساخته با 73 گویه طراحی گردیدکه روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تایید گردید. پایایی درونی سئوالات با استفاده از آلفای کرونباخ(84/0) به دست آمد. جهت اعتبار یابی مدل پژوهش از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. یافته های بخش کیفی بر مبنای روش اشتراوس و کوربین (2008) در سه قسمت زمینه، راهبرد و پیامد مقوله بندی شدند. نتایج نشان داد در بخش زمینه ها: وضعیت اقتصادی معلم، منزلت اجتماعی معلم و مشارکت و نوع کلاس،در بخش راهبردها : انگیزش و سابقه شغلی معلمان و در بخش پیامدها: اثربخشی و تغییرنگرش معلم از بالاترین بار عاملی برخوردار بودند.
تحلیل پدیدارشناسانه ی تجارب زیسته آموزگاران از چالش های آموزش در مدارس ابتدایی عشایری
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر توصیف و فهم تجربه ها و ادراک های آموزگاران، از چالش های آموزش در مدارس ابتدایی عشایری می باشد. روش ها: برای درک تجارب زیسته آموزگاران، از رویکرد پژوهش کیفی و روش پدیدار شناسی توصیفی استفاده شد. تعداد 15 نفر از آموزگاران، به عنوان مشارکت کننده انتخاب شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مشاهده هدفمند گردآوری شد. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. اعتماد پذیری یافتهها با استفاده از غوطه وری و مطالعه مکرر و بازنگری توسط مشارکت کنندگان و خبرگان به دست آمد. یافته ها: بر بنیاد یافته های پژوهش می توان تجارب مشارکت کنندگان را در سه مضمون اصلی بوم شناختی، انگیزشی و برنامه درسی دسته بندی و توصیف کرد. چالش های بوم شناختی شامل: ازدواج زود هنگام، غیبت های مکرر، اصرار بر تنبیه، محدود نمودن آموزش بر دوره ابتدایی، دو زبانگی و دانش آموز به عنوان نیروی کار بود. چالش های انگیزشی در بر دارنده، رغبت تحصیلی، مدرسه به مانند محل تفریح، ترک تحصیل و تحدید یادگیری به مدرسه می باشد. همچنین، چالش های برنامه درسی شامل ارزشیابی کیفی، برنامه درسی متمرکز، امکانات آموزشی و زمان می باشد نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزگاران مورد مطالعه، محدودیت های متفاوتی را از تدریس در مدارس عشایری تجربه کرده اند و در مجموع با چالش های عدیده ای در فرایند آموزش روبرو هستند که نیازمند توجه ویژه متولیان امر می باشد.
برنامه منظم خواب: روشی برای پیشگیری از مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیشگیری از مشکلات رفتاری کودکان برای والدین، معلمان، مربیان و روان شناسان بسیار مهم و ضروری است. در این مقاله ابتدا به تعریف اختلال های هیجانی- رفتاری پرداخته شده است. سپس به عنوان روشی برای پیشگیری از مشکلات رفتاری در کودکان؛ تدوین برنامه ی منظم خواب ارائه و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است. روش: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با برنامه ی منظم خواب: روشی برای پیشگیری از مشکلات هیجانی رفتاری در کودکان از سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ می الدی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، الزویر، ابسکو، اسپرینگر، پروکواست، اریک، ایبوکی با کلید واژه های برنامه ی منظم خواب، مشکلات رفتاری، کودکان با اختلال های رفتاری هیجانی بودند که در جستجوی اولیه ۷۸ مقاله قابل مرور و بررسی انتخاب شدند که از بین آنها ۲۰ مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، ۶ مقاله به علت قدیمی بودن و ۳ مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف و در نهایت ۴۹ مقاله انتخاب شد. یافته: از بین ۷۸ مقاله یافت شده براساس کلید واژه های مشخص شده تعداد ۴۹ مقاله قابل مرور و بررسی بود که در زمینه علل و روش های ارزیابی و نحوه ی تدوین برنامه ی خواب مورد استفاده قرار گرفتند. نتیجه گیری: تجارب بالینی حا کی از آن است که تدوین برنامه ی منظم خواب به عنوان روشی برای پیشگیری از مشکلات رفتاری در کودکان ضروری است.
تدوین راهبردهای توسعه آموزش پیش دبستانی در مناطق کمتر توسعه یافته (مورد مطالعه: آموزش و پرورش عشایر استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین راهبردهای توسعه پیش دبستانی مناطق عشایری استان چهارمحال و بختیاری بود. روش تحقیق از نوع مطالعه موردی کیفی است. جامعه آماری را 35 نفر شامل مسئولان گروه آموزش پیش دبستانی ادره کل آموزش و پرورش ، مدیران، معاونان و کارشناسان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های عشایر نشین، راهبران آموزشی، مدیران مجتمع های آموزشی و دکتر معلمان شاغل در اداره آموزش و پرورش عشایر استان تشکیل می دادند که به علت محدد بودن جامعه آماری به صورت کل شمار انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، مرور ادبیات، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. فهرست نهایی شده داده ها پس از تایید درجلسات شورای راهبردی در قالب یک پرسش نامه محقق ساخته که روایی آن توسط چند متخصص و پایایی از روش آلفا کرونباخ با ضریب 88/ تایید شده بود ؛ در اختیار جامعه آماری قرار گرفت. برای تجزیه تحلیل داده ها آزمون فریدمن و بحث و تبادل نظر گروهی استفاده شد.با توجه به نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (2.38) و ارزیابی عوامل خارجی (2.74) مشخص شد که جایگاه راهبردی آموزش پیش دبستانی در مناطق عشایر بختیاری در منطقه WOمی-باشد. که مبین توجه به فرصت های پیش روی مناطق عشایری برای از بین بردن ضعف های موجود است. . در نهایت، نتایج پژوهش نشان می دهد که همسو با ویژگی های جامعه شناختی عشایر که از ابتدایی ترین و غنی ترین شکل و شیوه زندگی است بایستی مولفه ساختار مدیریت شامل: تصمیم گیری، منایع انسانی،برنامه های درسی و آموزشی، منابع مالی و مادی و فناوری به شکل موثر، ساختاری خاص و بومی به خود بگیرند تا بسیاری از فرصت ها برحسب بافت و نمای فرهنگی موجود به برطرف کردن نقایص در حوزه آموزش پیش دبستانی در عشایر منجر شود.
تدوین معادله افتراقی عوامل آموزشگاهی موثر بر عملکرد در آزمون تیمز 2019 پایه چهارم در دانش آموزان با عملکرد بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمون های بین المللی تیمز که شامل آزمون ریاضی و علوم می شود، با هدف بهبود عملکرد نظام آموزشی کشورها هر چهار سال یک بار برگزار می شود، که نتایج آن متاثر از عوامل مختلفی است. هدف از انجام این پژوهش تدوین معادله افتراقی دانش آموزان موفق از غیر موفق بر اساس مولفه های آموزشگاهی در آزمون تیمز 2019 است. روش انجام این پژوهش از نوع همبستگی در قالب معادله افتراقی است. جامعه آماری کل مدارس شرکت کننده در آزمون تیمز 2019 می باشد. نمونه آماری دانش آموزان کلاس چهارم ایرانی شرکت کننده در این آزمون می باشد. روش نمونه گیری همان روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای طبقه بندی شده منظم بوده که در آزمون تیمز 2019 اجرا شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، سوالات آزمون بین المللی تیمز 2019 پرسشنامه های خانواده، دانش آموز، مدیر و آموزگار می باشد که توسط انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) در سال 2019 انتشار یافته است. این آزمون به دلیل این که آزمون استاندارد جهانی است روایی آن تایید شده و برای محاسبه پایایی آن نیز از روش الفای کرونباخ بر روی حدود 30 نفر از افراد جامعه آماری مورد مطالعه برآورد شد و ضریب 85/0 به دست آمد که نشان از پایایی آن دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل افتراقی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که معادله تحلیل افتراقی قادر به تفکیک دانش آموزان موفق از دانش آموزان ناموفق براساس مولفه های آموزشگاهی می باشد.
تحلیل ساخت شکنانه مؤلفه های آموزش مستقیم از منظر یادگیری در کلاس درس معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۵۹-۴۱
حوزههای تخصصی:
تبدیل محیط آموزشی به محیط یادگیری از طریق تلفیق آموزش با فناوری های نوین و تغییر نقش مؤلفه های آموزشی موردتوجه اندیشمندان تربیتی قرارگرفته است، به همین دلیل هدف این نوشتار شناسایی قطب های تضاد در آموزش مستقیم و ارائه راهبردهایی برای توانمندسازی قطب های مغلوب است. برای نیل به این هدف از مراحل شش گانه روش ساخت شکنی بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که در ابعاد مختلف رویکرد آموزش مستقیم تغییراتی صورت می گیرد من جمله: 1- تغییر نقش معلم از حالت تحکمی و انتقال دهنده صرف دانش به حالت تسهیل گر امر یادگیری 2- تغییر نقش دانش آموز از منفعل و مغفول مانده چرخه یادگیری به عنصر فعال و مسئول در امر آموزش 3- تغییر روش تدریس معلم محور به روش دانش آموز محور مانند پروژه محوری، کاوشگری، آزمایشگاهی4 - تغییر محتوای آموزشی از حالت منولوگی کتاب ثابت به حالت دیالوگی و حالاتی مبتنی بر؛ استفاده از تجارب دانش آموزان، محتوای الکترونیکی تولید شده توسط هر دو سوی جریان یادگیری(معلم و شاگرد)، شبکه های اجتماعی و سایت های اینترنتی 5- تغییر فضای آموزشی و فیزیکی کلاس درس از حالت سنتی خود به سمت محیطی شاد با مشارکت حداکثری فراگیران در امر یادگیری5- تغییر ارزشیابی از حالت مداد کاغذی به تلفیقی از روش های مختلف و بهره گرفتن از روشهای الکترونیکی و خود سنجی. این تغییرات بیانگر تغییر زاویه نگاه به این امر می باشدکه فضای لازم برای تغییر آموزش و به میدان آمدن رویکرد کلاس معکوس مهیا گردد و با استفاده از ویژگی های کلاس معکوس به مفهوم جدیدی از یادگیری دست یابیم تا جوابگوی نیازهای یادگیرندگان عصر دیجیتالی باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، مولاژ و آموزش سنتی بر میزان بارشناختی دانش آموزان در درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، مولاژ و آموزش سنتی بر میزان بارشناختی در درس زیست شناسی دانش آموزان دختر پایه دهم شهر اراک بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از روش پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم متوسطه شهر اراک بود که تعداد 113 نفر از آنان (در قالب چهار کلاس درس) به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند و در نهایت جایگزینی کلاس ها در گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی صورت پذیرفت. برای اندازه گیری میزان میزان بارشناختی از مقیاس درجه بندی پاس و ون مرینبوئر استفاده شد.. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس یک راهه و نیز جهت مقایسه زوجی گروه ها از تصحیح بنفرونی) و نرم افزار spss نسخه 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد بین بارشناختی دانش آموزانی که با روش واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، مولاژ و سنتی آموزش دیده بودند، تفاوت معناداری وجود داشت و از میان این روش ها بیشترین تأثیر در کاهش بار شناختی را واقعیت افزوده و کمترین اثر را روش تدریس سنتی داشت. به عبارتی دیگر استفاده از روش واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و مولاژ در راستای هم و در نهایت آموزش سنتی به ترتیب کمترین میزان بار هنگام ورود اطلاعات به حافظه ی فعال را در دانش آموزان وارد می کرد. بنابر نتایج باید به معلمان آموزش های لازم در جهت استفاده از چنین فناوری های داده شود و واقعیت افزوده و واقعیت مجازی را در متدولوژی تدریس خود به کار گیرند و ضمن اینکه به دیگر امکانات در دسترس، مثل مولاژ ها بی توجه نباشند که در صورت به کارگیری صحیح چنین امکاناتی گاهی همتراز با فناوری ها می توان در کاهش بارشناختی از آن ها سود برد.
مدل یابی معادلات ساختاری اهمال کاری بر اساس سرمایه روان شناختی با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمال کاری کارکنان بر اساس میزان سرمایه های روان شناختی (تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال 1399-1400 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسش نامه اهمال کاری سازمانی صفاری نیا و همکاران (1390)، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسش نامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تاثیر متغیر سرمایه روان شناختی بر متغیر اهمال کاری معنادار نبود، اما با میانجی گری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنادار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آنها معنادار نبود، حذف گردید. در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنادار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت هر چقدر فرد از سرمایه روان شناختی و تفکر انتقادی بیشتری بهره داشته باشد، میزان اهمال کاری وی کمتر خواهد بود.
اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای هوشی و درک مطلب دانش آموزان در درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
62 - 48
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر باورهای هوشی و درک مطلب دانش آموزان در درس علوم انجام گرفت. این مطالعه به روش شبه تجربی و با یک طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر سال ششم ابتدایی شهرستان فراهان در سال تحصیلی ۹8-1397 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 34 نفر از آن ها انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس باورهای هوشی بابایی (1377) و خرده مقیاس درک مطلب وکسلر (1974) برای کودکان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل تفاوت معناداری را در ترکیب خطی متغیرهای وابسته (باورهای هوشی و درک مطلب) در دو گروه نشان داد (724/0 =تی پیلایی، 015/38 = 29،2 F، 001/0 =p، 724/0 =مجذور ایتای تفکیکی). بعلاوه، آزمون های تک متغیری تحلیل کوواریانس نشان داد که روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی در مقایسه با گروه کنترل، تأثیر معناداری بر افزایش باورهای هوشی (001/0 =p، 640/0 =مجذور ایتای تفکیکی) و درک مطلب (001/0 =p، 562/0 =مجذور ایتای تفکیکی) داشته است؛ بنابراین، استفاده از روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی برای ارتقای باورهای هوشی و درک مطلب در درس علوم دانش آموزان پیشنهاد می شود.
مطالعه تجارب ژرف نگری معلمان متخصص دوره ابتدایی و ارائه الگویی برای توسعه آن در دانشجو- معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۸۸-۶۹
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه تجارب ژرف نگری معلمان متخصص دوره ابتدایی و ارائه الگویی برای توسعه آن در دانشجو- معلمان است. پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی با رویکرد روایت پژوهی است. جامعه پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی، روش انتخاب مشارکت کنندگان نمونه گیری گلوله برفی و ابزار گردآوری و تحلیل داده ها به ترتیب مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل مضمون است. یافته های پژوهش نشان دادند که الگوی روایت پژوهی مبتنی بر کاربست سه گام اصلی "مهارت فهم "، "اصول فهم" و "مضامین تربیتی" است. بر این اساس، مشاهده انفعالی- تأملی، خلاقیت، مدارا، پرسشگری و سکوت مهم ترین مهارتهایی اند که معلمان متخصص در تعامل با رخدادهای زندگی حرفه ای مورد استفاده قرار می دهند. بنیان فکری این مهارتها مبتنی بر کاربست اصولی همچون وجه بی همتای انسان، محبت، ژرف اندیشی و مواجهه زیباشناسانه با هر تجربه زیسته است. تحقق پذیری این گام ، زمینه ای مناسب برای نگاه ژرف نگرانه معلم متخصص در حوزه های شناخت، یادگیری، تدریس، ارزشیابی و رهبری آموزشی فراهم می سازد. دانشجو- معلمان می توانند با بهره گیری از الگوی پیشنهادی، بینشی ژرف تر از تجارب معلمان متخصص کسب کنند و آن را در زندگی حرفه ای خویش به کار بندند.
بررسی سنجش صلاحیت های آموزش مجازی معلمان در شبکه آموزش دانش آموزی (شاد) (مورد مطالعه؛ معلمان ابتدایی منطقه موسیان در استان ایلام)
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
97 - 111
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و غیر آزمایشی می باشد. روش آماری هم روش تحلیل عاملی است. ابزار جمع آوری اطلاعات هم مصاحبه مستقیم و هدفمند با مربیان است. نتایج نشان داد که مهمترین صلاحیت های حرفه ای مجازی و الکترونیکی مربیان در ایام کرونا به ترتیب عبارت اند از: صلاحیت های فنی شامل: توسعه زیر ساخت ها و تامین سخت افزار و تجهیزات مورد نیاز الکترونیکی، تولید محتوا و برنامه های نرم افزاری و منابع آموزشی الکترونیکی نظری و عملی، تسلط بر کار فنی با اینترنت و شبکه های مختلف مجازی و توجه به موقعیت و زمینه فنی و کاری. صلاحیت های علمی شامل: شناخت مبانی علمی آموزش مجازی، معنی دار کردن یادگیری مجازی برای مهارت آموزان و هنر جویان، اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری فناورانه، انگیزش، مشارکت، خلاقیت، نوآوری و توانمندی های عملی مجازی، رشد و توسعه دانش و مهارتهای نظری و عملی کار با فضای مجازی و مهارتهای ارتباطی از راه دور با مهارت آموزان و هنر جویان و توانایی غبله بر موانع موجود آموزش های مجازی و الکترونیکی و بالاخره صلاحیت های تعلیمی شامل: یادگیری مشارکتی و تیمی، راهبرد حل مسئله، عمل گرایی، محیط یادگیری خود راهبر، خودگردان و خود دستیاب مجازی و الکترونیکی.
تحلیل اخلاقی و کلامی داستان حضرت موسی (علیه السلام) و حضرت خضر نبی (علیه السلام)
حوزههای تخصصی:
داستان رویارویی حضرت موسی (ع) و جناب خضر(ع)، حکایتی واقعی همچون دیگر قصص قرآنی است که هدایتگر راه معرفت به خدا و انبیای الهی (ع) و شناخت طریق حق می باشد. مقاله حاضر با هدف شناخت نکات اخلاقی وکلامی و تحلیل برخی از نکات اخلاق و کلامی داستان موسی(ع) و خضر(ع) در قرآن تنظیم و تدوین شده است. نکات ارزنده تفسیری این داستان در تحلیل اخلاقی مبنی بر عدم صبر و فراموشی حضرت موسی(ع) نسبت به حضرت خضر (ع) و نیز در بحث کلامی کشتن جوان توسط حضرت خضر(ع) بر اساس نظام تکوین و تشریع پاسخ داده شده و هیچ شبهه ای بر این دو پیامبر وارد نیست و عصمت این دو پیامبر بر اساس شواهد و دلایل تفسیری و روایی ثابت شده است.
بررسی اثر بخشی تمرین های حرکتی ظریف بر ادراک دیداری و شنیداری کودکان دارای ناتوانی یادگیری
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرگذاری تمرین های حرکتی ظریف بر ادراک دیداری و شنیداری در کودکان دارای ناتوانی یادگیری در شهر زرین شهر بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل داشت. نمونه آزمایشی شامل تعداد 30 نفر از کودکان پسر ودختر دارای اختلال یادگیری در سال 1401-1400 در مدارس شهر زرین شهر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند گروه آزمایشی به مدت 15 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش تمرینات حرکتی ظریف به صورت گروهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اختلال یادگیری، ادراک دیداری و شنیداری، برای کودکان دارای اختلال یادگیری، انجام تمرینات و گرد آوری داده ها به صورت حضوری و با رعایت پروتکل بهداشتی و فاصله انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در دو مرحله پس آزمون و کنترل، تمرینات حرکتی بر ادراک دیداری و شنیداری در سطح معناداری p<0/05 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمرینات حرکتی تأثیر مثبتی و معنی داری بر ادراک و شنیداری دارد. بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد با تمرینات حرکتی ظریف می توان عوارض ناشی از اختلال یادگیری در کودکان را کاهش بدهد.
رویکردهای جدید در تدریس زیست شناسی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
303 - 309
حوزههای تخصصی:
آموزش مهمترین رکن یک کشور است که می تواند بر زندگی احاد مردم تأثیرگذاشته و نقش مهمی را برای داشتن آینده بهتر ایفا کند، هر تغییر بزرگی با افکارنو آغاز می شود و این افکار و ایده ها در طول آموزش بدست می آیند. مدارس جایگاه های اصل یآموزش در جامعه هستند و بی شک برای اجرا هرگونه تحول در سیستم آموزشی کشور نیاز به توجه بیش از پیش به مدارس وجود دارد. علم زیست شناسی به بررسی و مطالعه جانداران مختلف از نظر ساختاری، عملکردی و چگونگی تشکیل می پردازد و به نظر می رسد انتقال بهتر پدیده های زیستی در علم زیست شناسی نیاز به استفاده از روش های جدید و خلاقانه دارد. در این مقاله به معرفی مشکلات و موانع یادگیری درس زیست شناسی، راهکارهای مؤثر در آموزش خلاقانه زیست شناسی و ارائه چند راهکار برای پرورش خلاقیت می پردازیم.