فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال ۴ زمستان ۱۴۰۱شماره ۶
201 - 233
حوزههای تخصصی:
المحظور اللغوی أو المناهی اللفظیه هی أسماء أو صفات أو أفعال ذات دلاله جنسیه أو مرضی أو حیاتیه غیر ذلک من الدلالات التی یثیر التعبیر عنها بألفاظها المعهوده فی اللغه نوعا من الحرج أو الخجل و الإستحیاء عند مستعملها و متلقیها، و السخریه تعنی طریقه فی الکلام یعبر بها الشخص عن عکس ما رأی الشخص على نفسه أو أنها الهزء بشیء ما لا ینسجم مع القناعه ّ یقصده بالفعل و هی التعبیر عن تحس العقلیه و لا یستقیم مع المفاهیم المنتظمه فی عرف الفرد و الجماعه، و حاول البحث أن یبین الألفاظها و أن یبین دلالات المعنى فی المناهی ّ المنهیه عنها فی شعر مظفر النواب و التی تحمل البذائه و الخنا فی طی اللفظیه و تداعیاتها و ضروره إستخدامها و کما یشیر إلى الدلاله اللغویه لتلک الألفاظ عبر الدلالات المعجمیه و الدلالات الصرفیه و أیضا تبیین العبارات التی أخذت معانی مختلفه على مر العصور و کذلک درسنا أنواع السخریه فی شعر النواب، لأن السخریه فی شعر النواب تقطن فی المناهی اللفظیه أیضا و إنه دائما ما یسخر من الحکام و ینعتهم بألفاظ دنیئه، و مما جعل شعره ینفذ إلى القلوب، سهوله لفظه و معناه و صدق معتقده و کانت النتیجه أنه أکثر فی شعره من الألفاظ الجنسیه و القبیحه و تنسیب العهر للحاکم العربی و بطانته و کذلک سخریته لم تکن من أجل اللهو و الإضحاک و إنما هو شعر ساخر و المتأمل فی أسلوب النواب فی ،یحمل فی مجمله قضیه سیاسیه و إنسانیه عاشها شعب محروم و مضظهد النقد یجده لیس مجرد شتم أو سب سوقی، بل هو مشروع خلق إشمئزاز و فوره غضب عارمه لدى الناس و قمنا بدراسه هذا الموضوع على منهج وصفی تحلیلی. ولکن ما یمیز شعره هی روح السخریه فی توظیف المناهی اللفظیه التی یستخدمها و انه دائما ما یسخر من الحکام و ینعتهم بالفاظ دنیئه، ، و انه یجهر بما فی القلوب و ناسیا بما یحیط به من مخاطر من اعدائه الذی نفوه من بلدانهم ،غالبیه شعر النواب السیاسی نقد لاذع و هجوم على الحکام فی الدول العربیه و قممهم و اجتماعاتهم.
چالش های یادگیری معکوس: تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
47 - 84
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، با پیشرفت سریع فناوری موبایل، ظهور سایت های وب 2.0 و گسترش شبکه های اجتماعی و از طرف دیگر همه گیری کووید-19، نظام های آموزشی را به سمت آموزش مجازی و مدل های ترکیبی مثل یادگیری معکوس هدایت کرده اند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طبقه بندی چالش های اجرایی یادگیری معکوس انجام شده است. روش پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل محتوای استقرایی بوده و از مصاحبه نیمه ساختاریافته و مرورنظام مندِ مقالات فارسی و انگلیسی مستخرج از بانک های اطلاعاتی داخلی(نور مگز، بانک اطلاعاتی نشریات ایران و پایگاه علمی جهاد دانشگاهی) و خارجی (SCOPUS, ProQuest, Wiley, PubMed, Springer, Elsevier, Google scholar) با استفاده از کلیدواژه های "یادگیری معکوس"، "آموزش معکوس "، "کلاس معکوس، "چالش" و "موانع" به همراه معادل انگلیسی آن ها در بازه زمانی 1401-1395 و 2022-2013 استفاده شد. نتیجه جست وجوی اولیه، در مجموع تعداد 1113 مقاله شد. پس از اعمال ملاک های ورود و خروج در مجموع 100 مقاله( 28 مقاله فارسی و 72 مقاله انگلیسی) برای تحلیل انتخاب شدند. نتایج نشان می دهند چالش های اجرایی یادگیری معکوس را می توان در 8 طبقه شناسایی کرد. چالش های مرتبط با: فرد یادگیرنده؛ معلم و مدرسه؛ محتو؛ آموزش؛ خانواده؛ مدیریتی و عملیاتی؛ اخلاقی و امنیتی؛ فنی و تکنولوژیکی. با توجه به علاقه معلمان و محققان به یادگیری معکوس و تأثیرات ناشی از ویروس کووید-19 ضروری بود شکاف ها و چالش های اجرایی یادگیری معکوس مورد بررسی، شناسایی و طبقه بندی گردد تا آگاهی و اطلاعات محققان و مربیان بیشتر؛ و زمینه ی ارایه راهکارهای بهبود و ارتقا این مدل؛ و از سوی دیگر راهنمای عمل، آمادگی و امکان برنامه ریزی بهتر برای اجرا و کاربرد اثربخش آن فراهم شود.
تحلیل محتوای کتاب های علوم تجربی دوره ی متوسطه اول از منظر مولفه های اصلاح الگوی مصرف و تولید
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
41 - 50
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های اصلاح الگوی مصرف و تولید در کتاب های علوم دوره ی متوسطه اول صورت گرفته است. به همین منظور از روش تحلیل محتوا با تکنیک مقوله ای استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کتابهای علوم تجربی متوسطه اول و واحد تحلیل و ثبت؛ صفحه قرار گرفت. تمامی جامعه ی آماری بررسی شده و از نمونه گیری صرف نظر شد. ابزار مورد استفاده برای پژوهش چک لیست طراحی شده از مقوله های مورد نظر بود که تعداد هریک از مقوله ها در سه دسته شامل تصاویر ، متن و پرسش ها ثبت شد و برای تحلیل آماری داده ها از شاخص های آمار توصیفی همچون فراوانی و درصد به منظور مقایسه استفاده شده است. مقوله های مورد بررسی شامل: روند مصرف با رشدی سریع تر از تولید، مصرف همراه با اتلاف و اسراف، مصرف ناعادلانه، اتلاف منابع طبیعی و عوامل تولید، بهره وری پایین و رشد نامناسب، رعایت نشدن عدالت بین نسلی در مصرف منابع عمومی، اتلاف منابع عمومی در برنامه ریزی و اجرای طرح های عمرانی. نتایج بدست آمده نشان می دهد که از بین این 7 مولفه به دو مولفه مصرف ناعادلانه و تلاف منابع عمومی در برنامه ریزی و اجرای طرح های عمرانی توجه نشده است ، و از بین مابقی مولفه ها فراوانی مولفه اتلاف منابع طبیعی و عوامل تولید بیشترین میزان توجه را داشت و درصد توجه به سایر مولفه ها همگی زیر یک درصد بود.
ایجاد علاقه دانش آموزان به درس فیزیک: چالشی در انتظار بهبود وضعیت
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه مهمترین دغدغه ﻧﻈﺎم آﻣﻮزﺷﯽ و ﭘﺮورﺷﯽ ﯾک کﺸﻮر ، اﯾﺠﺎد ﺑﺴﺘﺮی ﻣﻨﺎﺳﺐ جهت رﺷﺪ و ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺳﺮﻣﺎیه های ﻓکﺮی در ﺟﺎمعه ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮای آن که همه گرو های اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎدر ﺑﺎﺷﻨﺪ به ﻃﻮر ﻣﺆﺛّﺮ در ﭼﻨﯿﻦ ﺟﺎمعه ای ﻣﺸﺎرکﺖ داﺷته ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ، ﺧﻼﻗﯿﺖ ، ﻧﻮآوری و ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺎرکﺖ ﻓﻌﺎل و ﺳﺎزﻧﺪه اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﺑﯿﺎﻣﻮزﻧﺪ. نقش بنیادی علم فیزیک در پیشبرد سایر علوم و فنون نیز مورد پذیرش همگان است ، به طوری که نرسیدن به هدف های آموزشی در زمینه ی فیزیک موجب ضعف ، ناتوانی و دست نیافتن به اهداف مربوط به پیشرفت علوم و فنون دیگر خواهد بود. ایجاد جاذبه در فیزیک هم برای گردآوردن مجموعه ای با هوش و استعداد کافی در این علم و هم برای تدریس بهتر آن از جمله وظایفی است که جزء چالش های دبیران فیزیک در تدریس این درس است. این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر میزان علاقه مندی دانش آموزان به درس فیزیک می پردازد. بنظر می آید آموزش توأم با روش های نوین آموزش فیزیک ، روش های متنوع سنجش و اندازه گیری می تواند بستری مناسبی برای ایجاد علاقه به درس فیزیک دانش آموزان فراهم آورد.
شیوه های آموزش علوم تجربی برای کودکان کم توان ذهنی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
38 - 46
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی علوم تجربی با ارتباط همه جانبه به چهار عرصه خود، خلق، خلقت و خالق متعال به شناخت و استفاده مسئولانه از طبیعت به مثابه بخشی از خلقت الهی با هدف تکریم یا آبادانی و آموختن از آن برای ایفای نقش سازنده و ارتقای سطح زندگی فردی و اجتماعی میپردازد. از سوی دیگر، برآورده کردن نیازهای گوناگون دانش آموزان جهت شکوفایی توانایی آن ها در یادگیری درس علوم تجربی بسیار ضروری است. لذا، مطالعه حاضر با هدف بررسی چالش ها و راهکارهای آموزش درس علوم تجربی برای دانش آموزان کم توان ذهنی صورت پذیرفت. با مطالعه ای مروری و بررسی مبانی نظری و پیشینه های تجربی پژوهش به بررسی چالش ها و راهکارها آموزشی تدریس علوم تجربی به این گروه از دانش آموزان پرداخته شد. بر اساس مرور منابع، کم توجهی به آموزش علوم تجربی در دوره های مختلف تحصیلی در مقایسه با دروس ریاضی و فارسی، بی انگیزگی و کم دانشی معلمان، تصور کمبود تجهیزات و مواد گران قیمت در آموزش علوم و نحوه ارزشیابی از جمله چالش ها و مشکلات آموزش علوم تجربی بود. لذا، با توجه به ناتوانی شناختی دردانش آموزان با نیاز ویژه، شیوه های آموزشی عینی و ملموس، روش ت دریس مبتن ی ب ر کاوشگری، آموزش علوم در موقعیتهای تلفیقی، آموزش انفرادی و به اقتضای شرایط بهره گیری از آموزش های گروهی و تیمی توصیه می گردد.
ارائه مدل مفهومی آموزش از راه دور مبتنی بر موک در هنرستان های فنی و کاردانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : در حال حاضر استفاده از موکها به عنوان یکی از دروازه های یادگیری در قرن بیست و یکم به یادگیری مبتنی بر فناوری که دارای مزایایی در فرآیند یادگیری است، شناخته می شود.لذا هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل مفهومی آموزش از راه دور مبتنی بر موک در هنرستان های فنی و کاردانش استان فارس بود.
روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نوع توسعه ای با طرح کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری بود و بر اساس آن تعداد 32 نفر از اساتید و متخصصان حوزه آموزش و پرورش انتخاب شدند. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. برای حصول انتقال پذیری، مصاحبه و مشورت با 32 نفرمتخصص صورت گرفت و به منظور رعایت تأئیرپذیری،کلیه جزئیات پژوهش در تمامی مراحل به دقت ثبت وضبط گردید.
یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد، طراحی چار چوب مفهومی آموزشی از راه دور مبتنی بر موک در هنرستان های فنی و کاردانش استان فارس شامل چهار بعد اصلی حمایت مدیران با مولفه های (آگاهی مدیران، تعهد مدیران و پاسخگویی مدیران)، حمایت اسناد بالا دستی با مولفه های (چشم انداز، اصلاح اسناد بالا دستی و سیاستگذاری)، بستر سازی با مولفه های (نیروهای متخصص، باورها، سخت افزار، نرم افزار، کاربر پسندی، پشتیبانی، آموزشی و انگیزه بخشی)، برنامه ریزی با مولفه های (هدف گذاری، تدوین محتوا، ارزشیابی) و اجرا با مولفه های (امکان سنجی، طراحی، بکار گیری، ارزیابی) بود.
بحث و نتیجه گیری: تعیین مولفه های اصلی تاثیر گذار بر موک در هنرستان های فنی و کار و دانش و توجه به آن ها در امر برنامه ریزی کلان مدیریت آموزش و پرورش، می تواند زمینه ساز استفاده بیش از پیش از این روش آموزشی در سطح کشور باشد.
تعالی تجربه های عقلانی بر مبنای دیدگاه زیبایی شناختی افلوطین و دلالتهای تربیتی آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین وتحلیل تجارب عقلانی از دیدگاه افلوطین بر مبنای ادراک زیبایی به منظور تعالی بخشی به تجارب عقلانی فراگیران است. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و استنتاج ی اس ت و با بهره گیری ازالگوی فرانکنا انجام پذیرفت. نتایج نشان دادکه نفس به عنوان یک اقنوم، زیبایی را به صورت تجربه های خودشناسی، تخیل، نیک خواهی و معرفت می شناسد و با کسب تجارب زیبایی شناسی زمینه تعالی خود و تاثیرگذاری بر دیگران را فراهم می آورد. تجربه زیباشناسی دارای نقش تعالی بخشی در فعالیت های عقلانی می باشد و عناصر زیبایی شناسی می توانند فعالیت عقلانی را به تجربه زیباشناسی تبدیل و آن را متعالی نماید. تجربه زیباشناسی به عنوان یک شایستگی پایه، امری فراگیر، و محدود به حیطه وفعالیت خاصی نیست و دلالت هایی برای اهداف، محتوا و روش های یاددهی و یادگیری درسطح مربیان ومتربیان وبرنامه درسی دارد. هدف غایی تعالی تجارب عقلانی افلوطین یگانگی با واحد نخستین و منشاء زیبایی و زیبایی های معق ول می باشد. اهداف واسطی موثر در دست یابی به تجارب زیباشناسی عبارتند از: خودیابی، مشاهده بصری، تخیل و سکناگزینی معقولانه نفس و بصیرت درونی می باشد. این اهداف مناسب ومتناظر با مولفه های تجارب عقلانی تعالی گرا شامل: اصالت، شهود عقلی، تحول درونی، پویایی وتعمق، شوق انگیزی وشکوه مندی می باشد. . کلید واژه: تجربه زیبایی، تربیت عقلانی، افلوطین، انگیزش، تجربه متعالی
بررسی آموزش مجازی در شبکه شاد از دیدگاه پساپدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۴۶-۴۰
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جنبه های مختلف آموزش و یادگیری مجازی در شبکه شاد، از دیدگاه پساپدیدارشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور از روش پساپدیدارشناسی استفاده شده است تا جنبه های کاهشی و افزایشی آموزش در شبکه شاد مشخص شود. نتایج نشان می دهد آموزش در بستر شبکه شاد علی رغم برخی مزایا، مثل آزادی بیشتر و دسترسی در زمان ها و مکان های مختلف می تواند منجر به ایجاد تجربیات و رفتارهای خاصی، متفاوت با آموزش حضوری می شود. آموزش مجازی می تواند به فروکاهش ادراک کامل و آنچه به عنوان درک بهینه در این پژوهش مطرح شده است، بینجامد. نوع ارتباط بین معلم و دانش آموزان با هم، به کلی دگرگون و فروکاهیده می شود. برخی رفتارهای نامطلوب مثل پنهان کاری و عدم مسولیت پذیری و تضعیف تربیت اجتماعی از دیگر مواردی است که می توان به آنها اشاره کرد. همچنین به خاطر چندمنظوره بودن تلفن همراه، امکان تقسیم توجه و حواس پرتی، بالا می رود و تلفن همراه به خاطر ساختار غیر آموزشی که دارد رفتارهای غیرمرتبط با آموزش را در دانش اموزان برمی انگیزد.
راهبردهای مقابله ای با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان منطبق بر رویکرد تحولی یکپارچه: یک تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۱۳۰-۱۰۶
حوزههای تخصصی:
فرسودگی تحصیلی به عنوان یک مسئله اساسی می تواند فرایند تحصیلی و روانشناختی دانش آموزان را با آسیب جدی مواجه می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای مقابله ای با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان منطبق با رویکرد تحولی یکپارچه انجام شده است. مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفی است. محتوا مورد پژوهش در این مطالعه از طریق جستجو در منابع، اسناد، پژوهش ها و کتب منتخب گزینش شد و در نهایت مورد تایید گروه متخصصین قرار گرفت. مرور و تبیین متون، تفحص و تامل در منابع، استخراج کدهای باز، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به تم های اصلی و نام گذاری هر یک، از مراحل طی شده در این پژوهش است. جهت اطمینان از روایی محتوایی داده های به دست آمده، از معیارهای چهارگانه گابا لینکلن و مصاحبه با 15 متخصص مشاور مدرسه و روانشناس استفاده شد که پس از انجام اصلاحات، تمامی بخش ها از روایی و اعتبار لازم برخوردار شد. فرایند کدگذاری و تحلیل محتوا نشان داد که راهبردهای مقابله ای با فرسودگی تحصیلی بر مبنای رویکرد تحول یکپارچه را میتوان در سه بخش اصلی تبیین کرد که عبارت است از: 1- تعاملات مبتنی بر هیجان در مدارس؛ 2- کارکردهای تحولی مدرسه و 3- انطباق یادگیری با تفاوت های فردی. تم های اصلی به دست آمده در تبیین داده ها، میتواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش، برنامه درسی و دیگر موارد مورد توجه معلمان، مشاوران و متولیان حوزه آموزش و پرورش قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش به روش استقرایی، کاوشگری، همیاری، بدیعه پردازی و سنتی بر میزان خلاقیت دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: روش تدریس مناسب از مهم ترین پایه های کیفیت بخشی آموزش محسوب می شود. بسیاری از روان شناسان تربیتی و مربیان آموزشی اعتقاددارند، موقعیت یادگیری باید چنان سازمان دهی شود که هر شاگرد بر اساس توانایی خود به فعالیت بپردازد. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش به روش استقرایی، کاوشگری، همیاری، بدیعه پردازی و سنتی بر میزان خلاقیت دانش آموزان می باشد. روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی با به کارگیری طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه های آزمایشی و کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان سراوان در سال 01-1400 بود. از جامعه ی یاد شده 100 نفر از دانش آموزان، در 5 کلاس درس، به عنوان گروه های آزمایشی و گروه کنترل با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. گروه های آزمایشی به مدت 12 جلسه آموزش دیدند. از همه گروه ها آزمون خلاقیت تورنس فرم (ب) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون روش های استقرایی، کاوشگری، همیاری و بدیعه پردازی در مقایسه با روش سنتی باعث پرورش خلاقیت دانش آموزان می شود ولی در مقایسه جفتی تفاوتی بین روش ها مشاهده نگردید. نتیجه گیری: اجرای موثر برنامه های درسی و آموزشی نیازمند فراهم کردن بسترها و به کارگیری ابزارهای مناسب می باشد. هر روش تدریس به مثابه چاقوی دو لبه ای است که برای رسیدن به بعضی اهداف مناسب و برای بعضی از اهداف نامناسب است.
شناسایی مؤلفه های فرامنطقه ای تربیت شهروندی در مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های فرامنطقه ای تربیت شهروندی در مکتب اسلام، با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به تحلیل محتوای متون مرتبط با تربیت شهروندی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، مجموعه افکار اندیشمندان، متخصصان و دانشمندان حوزه تربیت شهروندی در اسلام است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در مورد تربیت شهروندی اظهار نظر کرده اند. بدین منظور به شکل هدفمند و در راستای تحقق هدف پژوهش، مقالات، کتب، اسناد، مجلات، پایان نامه ها، رساله های دکتری و سایت های اینترنتی در دسترس بررسی و این افکار و اندیشه ها، برای بررسی و تحلیل موضوع انتخاب شده فیش برداری و استفاده از این متون تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار جمع آوری داده ها فیش برداری بود. با کاربرد تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری سه گانه (باز، محوری و انتخابی) به کمک نرم افزار MAXQDA12 داده های جمع آوری شده تحلیل شد. برای اعتباریابی کیفی داده ها از تکنیک قابل قبول و معتبربودن از طریق جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف و چندگانه اقدام شد. به علاوه، از 5 نفر از اسلام شناسان حوزه علمیه و اساتید فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان خبرگان موضوع، برای بررسی، بازبینی و استحکام داده ها کمک گرفته شد. در فرایند تحلیل تعداد 205 کد باز، 22 کد محوری و 2 کد انتخابی با عنوان سیاسی و اجتماعی به عنوان ابعاد تربیت شهروندی اسلام با نگاه فرامنطقه ای شناسایی و احصا شد. با انجام تحقیقات بیشتر زمینه تدوین و ارائه الگویی جهان شمول برای معرفی مفهوم تربیت شهروندی اسلامی به جهانیان به عنوان الگویی سعادت آفرین برای شهروندان جهانی ورای دین و قومیت و .... فراهم شود.
بررسی تاثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی بهورزان شهرستان بوئین زهرا در سال 1399
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۴۶
189 - 180
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی بهورزان شهرستان بوئین زهرا در سال 1399 به روش مداخله ای صورت پذیرفت. کلیه بهورزان شهرستان بوئین زهرا که معیار ورود به مطالعه را داشتند پرسش نامه استاندارد استرس شغلی رایس را تکمیل کردند. پس از انتخاب گروه مداخله و کنترل به روش تخصیص تصادفی، گروه کنترل 3 جلسه 3 ساعته مدیریت استرس دریافت نمودند، پرسش نامه مجدد دوماه بعد از اتمام مطالعه برای شرکت کنندگان تکمیل و داده ها با استفاده از آزمون های ویلکاکسون و با سطح معنی داری 0.05% مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان دهنده کاهش نمرات استرس در گروه آزمون بود که این تفاوت در همه ابعاد استرس شغلی دیده می شود. همچنین نمرات استرس شغلی در گروه آزمون در همه حیطه ها در دوره پیگیری نسبت به زمان قبل از مداخله کاهش آماری معناداری داشته است که این کاهش در مورد گروه کنترل وجود ندارد. با توجه به اهمیت کاهش استرس شغلی در افزایش بهره وری افراد، آموزش مدیریت استرس با استفاده از الگوهای آموزشی خاص برای کلیه پرسنل شاغل در سیستم بهداشت و درمان توصیه می شود.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر پدیده خودآسیب زنی بدون قصد خودکشی نوجوانان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
155 - 142
حوزههای تخصصی:
رفتارهای آسیب رسان به خود در دوره حساس نوجوانی افزایش یافته است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل فردی یا روانشناختی موثر بر پدیده خودآسیب زنی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش کیفی بود و بر اساس شیوه پدیدار شناسی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش نوجوانان دختر 15- 13 سال شهر شیراز بودند که تجربه آسیب به خود بدون قصد خودکشی را داشتند. روش نمونه گیری به صورت غیراحتمالی هدفمند بود و حجم نمونه با توجه به اشباع داده ها 20 دختر نوجوان 13 تا 15 ساله بودند که خودآسیب زنی بدون قصد خودکشی را تجربه کرده بودند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری (باز، محوری، انتخابی) انجام شد که از طریق آنها کدها و مقوله های اصلی مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان می دهد که عوامل فردی یا روانشناختی موثر بر خودآسیب زنی نوجوانان عبارتند از: افکار (نارضایتی از خود، هویت، مذهب)، هیجانات (احساس تنهایی، احساس درک نشدن، تخلیه روانی موقتی، افسردگی، خشم، اضطراب، تنفر، سرکوب احساسات) و رفتارها (راه کنارآمدن، جلب توجه، دستکاری). در میان این عوامل، نقش هیجانات قابل توجه و اساسی بود. به صورت کلی نتایج بدست آمده می تواند به مشاوران در کار با نوجوانانی که به خود صدمه می زنند، کمک کند. همچنین، نتایج می تواند در توسعه و اجرای برنامه های درمانی نوین مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر ویدیوی مدرس به عنوان راهبرد عاطفی بر یادگیری دانشجویان در طراحی محیط های یادگیری چندرسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اضافه کردن ویدیوی مدرس در محیط های یادگیری چندرسانه ای برای یادگیری موضوعات ساده و پیچیده بود. روش تحقیق حاضر آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه مقایسه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تبریز بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از بین این افراد تعداد 72 نفر از دانشجویان رشته علوم تربیتی با روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه: موضوعات ساده بدون ویدیوی مدرس، موضوعات ساده با ویدیوی مدرس، موضوعات پیچیده بدون ویدیوی مدرس، و موضوعات پیچیده با ویدیوی مدرس قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون یادگیری محقق ساخته بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس دوراهه حاکی از تاثیر تعاملی ویدیوی مدرس و پیچیدگی محتوای یادگیری چندرسانه ای بر روی یادگیری دانشجویان بود، بدین صورت که در موضوعات ساده یادگیری، اضافه کردن ویدیوی مدرس به صفحه چندرسانه ای موجب بهبود یادگیری شد. برعکس، اضافه کردن ویدیوی مدرس به صفحات چندرسانه ای در موضوعات پیچیده، مخل یادگیری بود. با توجه به نتایج به دست آمده بر لزوم توجه به دو عنصر مهم در طراحی محیط های یادگیری چندرسانه ای تاکید می شود: نقش ویدیوی مدرس و نوع موضوع یادگیری.
مدرسه ای برای کودکان: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
53 - 85
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر ضرورت مشارکت دهی ذینفعان در طراحی محیط مدارس به عنوان قلب تپنده و بالنده جامعه، مورد تاکید زیادی قرار گرفته است در این پژوهش پدیدارشناسی توصیفی، تلاش شد با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع طبقه ای، ادراک دانش آموزان پایه های سوم تا ششم چهار مدرسه مورد واکاوی عمیق قرار گرفته و ویژگی های مدارس مورد نظر دانش آموزان شناسایی و طبقه بندی گردد. بدین منظور انشایی به دانش آموزان تخصیص یافت و از آن ها خواسته شد تا جمله ناتمام «دوست دارم در مدرسه ای درس بخوانم که...» را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از راهبرد کُلایزی تحلیل گردید و پس از بررسی 90 انشا از 164 انشاء اشباع نظری داده ها صورت پذیرفت. به منظور افزایش اتکاپذیری، تاییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «درگیری طولانی مدت»، سه سو سازی و تحلیل موارد منفی استفاده شد. یافته ها به شناسایی و بازنمایی مضامین و زیر مضامین در قالب شش عامل اصلی شامل عوامل مربوط به ملزومات و فضای فیزیکی، عوامل مربوط به تجهیزات، عوامل مربوط به جنسیت، عوامل مربوط به خصوصیات اخلاقی، عوامل مربوط به روش های تدریس و عوامل مربوط به وسایل و پوشش دانش آموزان منجر گردید. در نهایت یافته ها حاکی از آن بود که اکثریت دانش آموزان از وضع موجود مدارس ناراضی بودند و مدارس برای آن ها محیط خوشایندی نبود؛ بنابراین توجه به عوامل شناسایی شده در پژوهش می تواند در دلپذیر شدن فضای مدرسه و ایجاد زمینه بهبود کیفیت تجارب دانش آموزان و یادگیری آن ها موثر واقع شود.
تحلیل هستی شناسانه و معرفت شناسانه مفهوم «باید» و نسبت آن با تربیت اخلاقی از دیدگاه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
173 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، تحلیل هستی شناسانه و معرفت شناسانه «باید» و نسبتش با تربیت اخلاقی در اندیشه کانت بود که به روش استنتاجی انجام شد. حوزه پژوهش آثار تالیفی و تحقیقی دیدگاه های کانت بود که از طریق فیش برداری، کدگذاری، تحلیل موضوعی و مقوله بندی قیاسی مرور شد. روایی تحقیق با مطالعه منابع متعدد و توجه به مبتنی بودن یافته ها بر موضوع حاصل شد. پایایی با طی مراحل شناسایی منابع مرتبط، جمع آوری، ثبت و تلفیق داده ها، تشکیل واحدهای تحلیل، تدوین مقوله ها و زیربخش ها و مرور و مقایسه آنها، استخراج گزاره ها و نتیجه گیری محقق گردید. در هستی شناسی، نسبت باید با واقعیت و خداشناسی و در معرفت شناسی، ابزار شناخت آن به دست آمد. گزاره ها عبارتند از: «باید واقعیت عینی دارد»؛ «دین تأییدکننده تکالیف اخلاقی است»؛ «عقل کاشف بایدهاست». عوامل تأثیرگذار بر سلوک عملی فرد را قیاس بین گزاره های واقعی و هدفهای تربیتی تعیین کرد: «درک واقعیت های اخلاقی عینی» و «شناخت بایدها با استفاده از عقل». نتایج نشان داد شناخت ارزش ها و پیروی از بایدها بستگی به توانایی عقلانی افراد دارد و هر کدام از مؤلفه های تأثیرگذار بر سلوک فرد، دلالت هایی مانند پرورش هنرهای عقلی دارد. فراهم شدن این زمینه ها در نظام آموزشی به فراگیران کمک می کند تا با استمداد از نیروهای عقلانی به ارزش گذاری صحیح مسائل بپردازند.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش از روش کیفی استفاده شد. با 12 نفر از اساتید و متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی دانشگاه های شهر تهران با مرتبه علمی دانشیاری و استادی در سال 1399 مصاحبه انجام شد. جهت تعیین اعتبار یافته ها از روش ممیز بیرونی استفاده شد. مدل پیشنهادی مشتمل بر پنج عامل شامل زمینه های برنامه درسی، اهداف، محتوا، روش و ویژگی یادگیرندگان طراحی شد و بنیاد نظری آن را «منطق تایلر» تشکیل می دهد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود که دارای 21 شاخص به عنوان اهداف، 26 شاخص برای محتوا، 19 شاخص برای روش تدریس و 8 شاخص برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می -شد. الگوی طراحی شده می تواند راهنمای فرایند برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی باشد.
تأثیر اجرای آموزش معکوس در کلاس درس علوم تجربی بر خودکارآمدی و یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
133 - 158
حوزههای تخصصی:
روش آموزش معکوس از جمله روش های فعال در آموزش است. علیرغم اینکه امکان اجرای این روش به ویژه در کلاس های دوره ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی و امکانات آموزشی فراهم است، لکن استفاده از این روش در مدارس بسیار محدود است. هدف پژوهش بررسی تعیین تأثیر اجرای روش آموزش معکوس در کلاس درس علوم تجربی در مقایسه با روش سنتی در یادگیری درس و خودکارآمدی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران که در سال 99- 98 و حجم نمونه 90 نفر از دانش آموزان بود که به صورت تصادفی در دو گروه 45 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه خودکارآمدی جینک و مورگان (1999) و آزمون یادگیری درس علوم بود. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات آزمون یادگیری دانش آموزانی که روش آموزش معکوس را دریافت کرده اند به طور معنی دار بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی است که از روش سنتی استفاده کرده اند. روش آموزش معکوس بر خودکارآمدی دانش آموزان نیز مؤثر بود.
The Effect of Problem-Based E-Learning on Students’ Learning and Academic Efficacy during the COVID-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In early 2020, the coronavirus outbreak compelled higher education institutions worldwide to cancel campus-based teaching and conduct a variety of electronic learning which led to assessment of the quality of e-learning and its results, such as learning and self-efficacy. Thus, this study aimed to determine the effect of problem-based e-learning (PBe-L) on the learning and academic efficacy of students during the COVID-19 pandemic in ‘An Introduction of Educational Technology Course’. The research method was quasi-experimental with pre-test/ post-test design with experimental and control groups. The statistical population of this study consisted of undergraduate students in the field of educational sciences studying in the University of Tehran. 38 students were selected as the research sample using the available sampling method and were randomly divided into experimental and control groups. PBe-L was conducted for the experimental group and the control group experienced the direct learning approach. A researcher-made learning test and Morgan-Jinks Student Efficacy Scale (1999) were used. The results showed that the mean of learning and self-efficacy of the experimental group increased from 7.92 and 57.00 in the pre-test to 18.51 and 76.57 in the post-test respectively. The results of covariance showed that the mean scores of the post-test of the two groups were statistically significant (p≥0.005). The results of this study showed that the use of PBe-L during the COVID-19 pandemic can be effective in increasing the students’ learning and academic efficacy.
تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش پایه دهم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
191-211
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانش آموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوه های مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم یک مدرسه تیزهوش پسرانه در شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-99 تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران 75 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند که به دلیل شرایط کرونا تعداد 30 نفر از آنها مشارکت داشتند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 9 جلسه60 دقیقه ای تحت یک برنامه آموزشی با عنوان «بازسازی شناختی» قرار گرفتند ولی گروه گواه این مداخله را دریافت نکرده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت تمرکز و پرشسنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر معناداری بر بهبود تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش داشت. لذا به کارگیری این راهبردها می تواند توانایی تمرکز و حل مسئله را در دانش آموزان بهبود بخشد و باعث بهبود عملکرد این کودکان در حیطه های مختلف تحصیلی و زندگی شود. واژه های کلیدی: تنظیم هیجان، تمرکز، حل مسئله، دانش آموزان تیزهوش