فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی گذراندن مفید اوقات فراغت بر شادکامی، خود اثربخشی و سلامت روان دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان باغملک بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان باغملک در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 1456 نفر است. حجم نمونه پژوهش شامل 60 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) از دانش آموزان پسر پایه چهارم متوسطه شهر باغملک که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در گروه آزمایش علاوه بر فعالیت های عادی مدرسه، هر هفته یک تا دو جلسه که معمولاً هر جلسه یک نیم روز به طول می انجامید، فعالیت های مورد علاقه دانش آموزان اجرا گردید، و پس از 50 روز از هر دو گروه پس آزمون بعمل آمد. در این پژوهش از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، پرسشنامه خود اثربخشی شرر (1990) و سلامت عمومی (GHQ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و از آزمون های لوین، گلوموگرف-اسمیرینف و تحلیل کواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد مقدار تأثیر نحوه گذراندن اوقات فراغت بر شادکامی (f=13/93)، 001/0P= و گذراندن اوقات فراغت 52 درصد از تغییرات شادکامی را تبیین می کند. میزان تأثیر گذراندن اوقات فراغت بر خود اثربخشی (f=17/64)، 001/0P= و مقدار تأثیر گذراندن اوقات فراغت بر سلامت روان(f=25/78)، 001/0P= بود. تأثیر نحوه گذراندن اوقات فراغت بر مشکلات جسمانی، اضطراب، نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی در سطح 05/0 P< معنادار بود.
رابطه بین متغیرهای زمینه ای و توانمندسازی مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
211-230
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین متغیرهای زمینه ای(جنسیت، تحصیلات، سن و سنوات خدمت) با توانمندسازی مدیران متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397بود. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر نوع نیز تحقیقی کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران متوسطه دوم شهر اصفهان به تعداد 908 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران 270 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود و پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ 79/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها نشان دادند متغیرهای زمینه ای جنسیت، تحصیلات، سن و سنوات خدمت با توامندسازی مدیران رابطه مثبت و معناداری داشتند(05/0≥p). نتایج رگرسیون همزمان نیز حاکی از این بود که متغیرهای زمینه ای می توانند حدود 34/0 واریانس متغیر ملاک یعنی توانمندسازی را پیش بینی کنند.
صلاحیت های حرفه ای معلم از منظر رویکرد انتقادی با تأکید بر آراء پائولو فریره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله واکاوی صلاحیتهای حرفهای معلمی از منظر رویکرد انتقادی با تأکید بر آراء پائولو فریره است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل فرارونده انجام گرفته است. حوزه پژوهش شامل اسناد، متون و منابع مرتبط با موضوع است که به روش نمونه گیری نظری از کلیه متون در دسترس به صورت کل شمار مورد مطالعه قرار گرفته است. یافتهها نشان می دهند فریره نقش های متفاوتی برای معلّمان رهایی بخش چون «پرسش گری»، «آگاهی سازی»، «آزادی بخشی» و «دگرگونی آفرینی» بر می شمارد. هم چنین صلاحیت های حرفه ای معلّمان با توجه به اندیشه های فریره در سه حیطه شناختی (شامل آگاهی از تاریخی بودن دانش، کاربرد دانش برای رهایی بخشی، تسلط بر دانش درباره فرایند یاددهی یادگیری، توانایی طراحی برنامه درسی بومی، درک هویت سیاسی دانش، توانایی ایجاد هشیارسازی) حیطه مهارتی (شامل، مهارت استفاده از روشهای تدریس، مهارت ایجاد توانایی نقادی در فراگیران، داشتن ارتباط متقابل با فراگیران) و حیطه نگرشی(شامل آموزنده مادام العمر، داشتن تواضع، بازیابی کرامت انسانی، تقویت امید در فراگیران برای رهایی، احترام به تفاوت های قومی، فرهنگی و مذهبی) است.
سیمای یک مربی: دکترعلی شریعتمداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
83 - 123
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره زندگی نامه، تحصیلات، آثار، فعالیت های حرفه ای و اجتماعی دکتر علی شریعتمداری، استاد فلسفه تعلیم و تربیت است .روش:برای بررسی زندگی و آثار دکتر شریعتمداری از توصیف غلیظ، تحلیل و معناشناسی همدلانه استفاده شده است. برای بررسی افکار، زندگی و کارنامه تربیت و مربیان مستلزم دو نوع شناخت (هرمنوتیک مضاعف) لازم است: اول روش شناسی شناخت آثار وعمل آنان درباره مورد انسان جامعه و تربیت و نهادعلم. و دوم شناخت دانش گروه های مختلف اجتماعی از جمله مربیان. و سیاست گذاران در درهمین موضوع.یافته ها:زندگی این استاد مصادف با تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی فلسفی ایران و جهان است. وی متناسب با آن تحولات توصیه کرد که مربی با «روحیه فلسفی» و «تفکر انتقادی/سالم» به وحدت شخصیت و هماهنگی عمل و اعتقاد به زندگی و تربیت نایل می آید. وی ضمن آرمان گرایی و روشنگری به تعلیم و تربیت و عدالت اجتماعی مبتنی بر عناصر فرهنگ بومی از نوآوری علمی و توجه به علم جهان استقبال می کرد.بحث و نتیجه گیری دکتر شریعتمداری را می توان مربی پرتلاش دانست. هرمنوتیک مضاعف، شناخت ماهیت شناخت (اعتبار نظری علم تربیتی) و «شناخت شناخت اجتماعی» (ادراک مردم و ذینفعان ازنهاد تربیت و نهاد علم) است و دانش از جمله دانش تربیت با ادامه به اشتراک گذاری و نقد آن از انسداد رهایی می یابد. بنابراین نسل های جدید برای ادامه «پروژه های ناتمام» او تلاش کنند زیرا مربیان واقعی پنجره و آغاز هستند. نه تمام راه، نه تنها راه، ونه تنها خوانش.
بررسی سیمای معشوق در شعر ابن فارض
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال سوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
111 - 130
حوزههای تخصصی:
عشق و حالات عاشق و معشوق موضوعی همگانی است که در میان جوامع و نسل ها به گونه ای متفاوت خود را نمایان می سازد. آدمیان از دیرباز به نظم و نثر سخن از عشق گفته اند به طوری که اشعار شاعران زیادی از ادب پارسی و عربی با عاشقانه سرایی و وصف معشوق پیوند خورده است که این شیوه ادبی بیانگر احساسات درونی شاعر/ عاشق نسبت به معشوق؛ خواه حقیقی و خواه مجازی است. سلطان العاشقین ابن فارض یکی از بزرگ ترین شاعران ادبیات عرب است که به دلیل اشعار عاشقانه و عارفانه شهرت بسیار زیای دارد. وی شاعر عشق است و معشوق محور اصلی اشعار اوست. از آنجا وصف زیبایی معشوق و ذکر صفات فیزیکی و اخلاقی از بن مایه ها و موتیف های اصلی همه غزل های عاشقانه و عارفانه است؛ در این مقاله سیمای معشوق ابن فارض در قالب توصیف ویژگی های ظاهری و رفتاری مورد بررسی قرار گرفته است و به این نتیجه رسیده که شعر ابن فارض سراسر توصیف معشوق و حالات عشق است و این عشق، عشقی پاک و در واقع پله ای برای رسیدن به عشق الهی است.
ارتباط احساس تنهایی و ترس از ارزیابی منفی اجتماعی با استفاده آسیب زا از تلفن همراه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده آسیب زا از تلفن همراه به شدت در حال گسترش است، و عوامل بسیاری مانند احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی می توانند موجب وابستگی و استفاده مشکل زا از آن شوند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط احساس تنهایی و ترس از ارزیابی منفی اجتماعی با استفاده آسیب زا از تلفن همراه در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر زاهدان بود. 282 نفر (140 دانشجوی دختر و 142 دانشجوی پسر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار رفته عبارت اند از پرسشنامه احساس تنهایی راسل (1978)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی اجتماعی لری (1983) و مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه بیانچی و فیلیپس (2005). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. طبق نتایج، احساس تنهایی توانست به میزان 32 درصد از واریانس استفاده آسیب زا از تلفن همراه را پیش بینی کند (566/0=Beta و 01/0> P). همچنین، وجود ترس از ارزیابی منفی توانست به میزان 22 درصد از واریانس استفاده آسیب زا از تلفن همراه را تبیین کند (472/0 = Beta و 01/0> P). به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی می توانند موجب وابستگی به تلفن همراه و استفاده مشکل زا از آن شوند.
مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تبادلی، ارائه بازخورد مؤثر و شیوه رایج در درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
73 - 96
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تبادلی، ارائه بازخورد مؤثر و تأثیر به کارگیری ترکیبی این دو شیوه در بهبود و ارتقای عملکرد درک مطلب دانش آموزان پایه پنجم است که در قالب طرح آمیخته پیچیده با دو عامل بین آزمودنی «نوع آموزش و جنسیت» و یک عامل درون آزمودنی «آزمون» انجام شده است. جامعه پژوهش دربردارنده دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم شهر اراک بوده است که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ایْ هشت مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس (درمجموع چهار کلاس دختران و چهار کلاس پسران) برای نمونه انتخاب شدند. عملکرد درک مطلب با استفاده از سؤال های قابل انتشار مطالعه پرلز 2016 اندازه گیری شد. روایی ابزار با نظر متخصصان تأیید شد و ضریب پایایی، با محاسبه آلفای کرونباخ، 83/0 به دست آمد.پس از اجرای پیش آزمون، در دوازده جلسه، به معلمان کلاس های مشارکت کننده آموزش های لازم داده شد. آن ها به مدت ده هفته، بر اساس دستورالعمل هر شیوه، به آموزش دانش آموزان پرداختند و گروه کنترل به شیوه رایج مدارس آموزش دید. سپس همه دانش آموزان در پس آزمون و شش هفته بعد در آزمون پیگیری شرکت کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر سه شیوه آموزشی به کارگرفته شده تأثیر معناداری در بهبود عملکرد درک مطلب دانش آموزان داشته است (0001/0> P ). با توجه به معناداری اثر متقابل میان شیوه های آموزش و جنسیت (05/0> P )، جنسیت دانش آموزان در عملکرد درک مطلب آن ها تأثیر نداشته (179/0= P )، اما شیوه آموزش ترکیبی تأثیری شگرف در عملکرد دختران داشته است. نتایج آزمون پیگیری نشان داد که تداوم اثربخشی شیوه های به کار گرفته شده پذیرفتنی بوده است و تفاوت معناداری میان نمرات پس آزمون و پیگیری وجود نداشت.
توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
219 - 191
حوزههای تخصصی:
استفاده از تکنیک های بهسازی برای معلمان تربیت بدنی بسیار حائز اهمیت می باشد. همانگونه که عنوان شد، استفاده از فعالیت های اوقات فراغت (چه در بعد فعالیت های جسمی و ورزشی و چه در بعد اجتماعی، فرهنگی و هنری) منجر به بهبود عملکرد منابع انسانی می گردد و خود گامی در جهت بهسازی منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر با هدف توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع، پژوهش های آمیخته بود. جامعهه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی کشور بودند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه-ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با توجه به اهداف و روش پژوهش، طراحی گردیده بود. تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر در نرم افزارهای اس پی اس اس و آیموس انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه بهسازی فردی، بهسازی اخلاقی، بهسازی اجتماعی و فرهنگی، بهسازی سازمانی، بهسازی حرفه ای و بهسازی آموزشی از مؤلفه های توسعه اوقات فراغت به عنوان عوامل مؤثر مشخص گردید. در نهایت با استفاده از روش مدل سازی ساختاری مدل مفهومی پژوهش ترسیم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از محاسبه مقدار تی مربوطه هر عامل مشخص گردید که تمامی چارچوب توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش تأثیر معناداری را دارند.
نقش کمال گرایی مثبت و منفی و ترس از شکست در عملکرد در پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مدارس نمونه دولتی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش ابعاد کمال گرایی و ترس از شکست در عملکرد در پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان مدارس نمونه دولتی مشکین شهر بود. مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مدارس نمونه دولتی شهر مشگین شهر در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که از بین آنها 200 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کمال گرایی تری-شوت (PANPS)، مقیاس ترس از شکست در عملکرد کانروی (PFAI)، مقیاس تعلل ورزی تاکمن (TPS) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان در نرم افزار SPSS22 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کمال گرایی مثبت با تعلل ورزی تحصیلی رابطه منفی و معناداری دارد (01/0>p). در حالی که رابطه کمال گرایی منفی با تعلل ورزی تحصیلی مثبت و معنادار بود (01/0>p). همچنین، بین ترس از شکست در عملکرد با تعلل ورزی تحصیلی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین قادر به تبیین 23/0 از واریانس متغیر تعلل ورزی تحصیلی هستند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که در صورت بالا بودن نمره کمال گرایی و ترس از شکست در عملکرد به احتمال زیاد شاهد بروز تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان خواهیم بود.
بررسی تأثیر استفاده از فناوری واقعیت افزوده بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاظر تأثیر استفاده از فناوری واقعیت افزوده در یادگیری و یادداری دانش آموزان پایه هفتم در درس زبان انگلیسی می باشد. در این پژوهش جامعه آماری؛ کلیه دانش آموزان پایه هفتم شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 98-1397در دبیرستان های دوره ی اول آموزش و پرورش شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. روش اجرای این پژوهش شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد نمونه در این پژوهش 30 نفر انتخاب گردید که به صورت تصادفی 15 نفر آن ها در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از آزمون محقق ساخته زبان انگلیسی استفاده شد. این طرح به این صورت بود که ابتدا پیش آزمون یادگیری بر روی اعضای هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. سپس گروه آزمایش در مقابل متغیر مستقل یعنی آموزش از طریق نرم افزار واقعیت افزوده و گروه کنترل تحت آموزش سنتی قرار گرفتند. در انتها این دو گروه در مقابل پس آزمون یادگیری قرار گرفتند. بعد از گذشت دو هفته از آموزش نیز آزمون یادداری اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شده است. طبق یافته های پژوهشی بین میانگین یادگیری، یادداری در گروه های شاهد و آزمایش اختلاف معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان بیان کرد که استفاده از فناوری واقعیت افزوده در یادگیری، یادداری دانش آموزان پایه هفتم در درس زبان انگلیسی تأثیرگذار است.
بررسی شایستگی های معنوی و اخلاقی معلم در جهت رشد سواد تربیتی با مروری بر فصل دوم بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
منبع:
سواد تربیتی معلم دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
153 - 174
حوزههای تخصصی:
مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، معلمان را افسران سپاه پیشرفت کشور می دانند و یکی از سرفصل های بسیار مهم هفتگانه معظم له در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، مولفه معنویت و اخلاق به عنوان روحِ حاکم و امرِ غالب است. هدف پژوهش، بررسی شایستگی های معنوی و اخلاقی معلم در مسیر ارتقاء سواد تربیتی او به منظور پرورش شاگردانی شایسته، با الهام گرفتن از رهنمودهای سر فصل دوم در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی است که در آن از منابع مکتوب کتابخانه ای استفاده شده است. در پایان مشخص شد که در بیانیه گام دوم انقلاب به مولفه های معنوی و اخلاقی همچون: اخلاص، ایمان، توکل به خدا، مشارکت مردمی، خیرخواهی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس، گذشت، کمک رسانی، نیکوکاری، وفاداری، حفظ آبرو، ارتقای شناخت اخلاقی، مدیریت جهادی، افزایش عیار معنویت و اخلاق، برادری و ایثار، فداکاری، پاکی و صداقت، یکرنگی و همدلی، همگرایی، پُرسشگری، حفظ کرامت اجتماعی، عدم افراطی گری، روحیه صبر و تحمل در زندگی اجتماعی، عزت نفس گروهی، ترویج اخلاق و منطق اخلاق جمعی، جوانمردی، روحیه اعتدال گرایی، عقلانیت، استکبار ستیزی، صدقات، عزت و اقتدار، روحیه انقلابی، آرمان خواهی، خودسازی معنوی و اخلاقی، خودباوری، مقابله با استحاله فرهنگی و اخلاقی دشمن، تبدیل تهدیدها به فرصت ها، زایش قوه تفکر، بصیرت، تحلیل گری و استدلال منطقی اشاره شده که قطعا دستیابی به این شایستگی ها، می تواند سطح سواد تربیتی معلم را ارتقاء دهند. همچنین مشخص شد که الگو برداری معنوی و اخلاقی از آموزه های دینی، بهترین مسیر برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان می باشد.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از شرایط حاکم بر سیاست راهبران آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف پست سازمانی و به کارگیری راهبران آموزشی و تربیتی از سیاست های وزارت آموزش وپرورش در طی چند سال گذشته بوده است. علی رغم اینکه ارزیابی سیاست های آموزشی جزء لاینفک فرایند بهبود و ارتقا کیفیت آموزش و تربیت به شمار می رود، هنوز پژوهشی در ارتباط با ارزیابی سیاست راهبران آموزشی و تربیتی از دریچه واکاوی نظرات و رضایت جامعه هدف و ذی نفعان آن یعنی معلمان صورت نگرفته است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان در زمینه سیاست راهبران آموزشی و تربیتی است. رویکرد پژوهش کیفی است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از معلمان استان آذربایجان شرقی صورت گرفته و با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت برخورداری یافته های پژوهش از روایی و اعتبار به مواردی نظیر مصاحبه های مداوم، اختصاص زمان مناسب و مطلوب، درگیری و بررسی مداوم، دقت در تمامی مراحل پژوهش، روشن بودن روش پژوهش و توافق پژوهشگران در ارتباط با دسته بندی مضامین توجه شده است. تحلیل داده های پژوهش منجر به دسته بندی 4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی شامل مسائل روان شناختی مرتبط با راهبران آموزشی (ترس از مواجهه شدن با راهبر و ...)، نقاط ضعف راهبران آموزشی (فقدان آشنایی مناسب راهبران با ویژگی های مناطق روستایی و عشایری و ...)، نقاط مثبت راهبران آموزشی (کمک به ارتقای شایستگی حرفه ای معلمان کم تجربه و ...) و بایسته های حرفه ای و اخلاقی راهبران آموزشی (عدم التقاط وظایف کارکردی راهبر با سایر عوامل مدرسه و ...) است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون وجود ابهام در چرایی و چگونگی نقش راهبران آموزشی زمینه های بروز کاستی هایی را در سیاست آموزشی مذکور به همراه داشته است. متناظر با یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولین با برطرف سازی نقاط ضعف سیاست راهبران آموزشی و تربیتی، انتخاب افراد مناسب و اطلاع رسانی های مستمر بر کیفیت این سیاست آموزشی بیفزایند.
مقایسه نگرش مذهبی، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت و سهم هر یک از این متغیرها در پیش بینی پیشرفت تحصیلی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
83 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه نگرش مذهبی، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت و سهم هریک از این متغیرها در پیش بینی پیشرفت تحصیلی آن ها بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه پژوهش شامل 274 نفر (130 پسر و 144 دختر) دانشجوی مقطع کارشناسی بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1986) و پرسشنامه نگرش سنج گلریز و براهنی (1353) بود و از معدل دانشجویان نیز برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای بررسی فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد ولی از لحاظ نگرش مذهبی تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که بین نگرش مذهبی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارتباط معنی داری وجود ندارد اما بین خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی در دختران و سازگاری تحصیلی در پسران به عنوان قوی ترین پیش بینی کننده های پیشرفت تحصیلی بودند.
آموزش و یادگیری زمینه محور با استفاده از راهبردREACT
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
55 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مروری بر راهبرد REACT در آموزش زمینه محور است. در این پژوهش پنج گام رویکرد زمینه محور در آموزش مورد بررسی قرار گرفته است. گام اول ایجاد ارتباط یعنی یادگیری در زمینه زندگی روزمره دانش آموزان یا پیش دانسته های فراگیران است. گام دوم به تجربه گذاستن مفاهیم یاد گیری است که به دانش آموزان فرصت داده می شود با انجام فعالیت و کاوشگری به یادگیری بپردازند. گام سوم کاربرد یعنی استفاده از مفاهیم در زندگی واقعی است. گام چهارم همیاری است یعنی تشویق به شرکت دانش آموزان در گروههای کوچک و اشتراک گذاری مطالب یادگیری است. گام پنجم تشویق دانش آموزان به انتقال آموخته ها به موقعیت ها و زمینه های ناشناخته و جدید است، تا فراتر از آنچه آموخته اند مسائل را حل کنند. رویکرد زمینه محور قابل استفاده در آموزش ریاضیات، نوشتن، خواندن و... است. در این نوشتار، سعی بر آن است که با توضیح مراحل این راهبرد، با ارائه توضیحات و تسهیل تهیه طرح آموزشی مبتنی بر رویکرد زمینه محور الگویی مناسب در این زمینه ارائه شود.این پژوهش برای دانشجویان و اساتید دانشگاه فرهنگیان و معلمان.قابل استفاده است. روش زمینه محور در یک چارچوب مفهومی مرتبط با انتقال مهارت و انگیزه دانش آموزان بنیان گذاری شده است در نتیجه افراد حرفه ای که از آن استفاده می کنند نتایج مثبتی را مشاهده کرده اند و شواهد موجود نشان می دهد که استفاده از این روش پتانسیل افزایش موفقیت را دارد.
مقایسه فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی در مدیران و معلمان دوره ابتدایی شهر قم
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی از شاخص های مهم در مدیریت رفتار سازمانی تلقی می شود. به بیان اندیشمندان، اگر سازمان ها دارای این دو شاخص باشند، آن سازمان به سوی موفقیت در حرکت است. هدف این مطالعه مقایسه فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی در مدیران و معلمان دوره ابتدایی شهر قم بود. روش شناسی پژوهش: این مطالعه به روش علی مقایسه ای با جامعه آماری مدیران و معلمان دوره ابتدایی شهر قم با نمونه آماری 122 نفر که به روش در دسترس با دو پرسش نامه استاندارد «فرهنگ سازمانی هافستد» و «تعهد سازمانی ریچارد ام. استیرز» انجام شد. در این مطالعه پایایی «فرهنگ سازمانی هافستد» 82/0 و پایایی «تعهد سازمانی ریچارد ام. استیرز»، 89/0 به دست آمد. یافته ها: بین مقیاس «فرهنگ سازمانی» و «تعهد سازمانی» در مدیران و معلمان تفاوت معناداری وجود داشته و بیش از 6 درصد از تغییرات مقیاس «فرهنگ سازمانی» و «تعهد سازمانی» بر اساس پست سازمانی، قابل پیش بینی است. بین مقیاس «فرهنگ سازمانی» و «تعهد سازمانی» در زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشته و بیش از 10 درصد از تغییرات مقیاس «فرهنگ سازمانی» و «تعهد سازمانی» بر اساس جنسیت، قابل پیش بینی است. بین مقیاس «فرهنگ سازمانی» و «تعهد سازمانی» در مدیران و معلمان زن و مرد، تفاوت معناداری وجود داشته و بیش از 11 درصد از تغییرات مقیاس «فرهنگ سازمانی» و «تعهد سازمانی» بر اساس پست سازمانی و جنسیت، قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: پیشرفت و موفقیت سازمان های آموزشی منوط به داشتن فرهنگ سازمانی پویا و تعهد سازمانی پایدار است.
شناسایی مولفه های ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری آموزش های مهارتی کشور و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری آموزش های مهارتی کشور و عوامل موثر بر آن می باشد. محقق با پیشفرض فلسفی (پارادایم) برساختی (تفسیری) و انتخاب استراتژی داده بنیاد (گراندد) با استفاده از نظرگاه استقرائی اقدام به حل مسئله نموده است. نمونه های پژوهش در قسمت خبرگان از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری مقولات اکتشافی با بهره گیری از تحلیل محتوای پنهان(یا تحلیل تم) در قالب مصاحبه های عمیق پیاده سازی شده به صورت متن، با تعداد 15 نفر صورت پذیرفت.کد گذاری اولیه، مقوله بندی و کد گذاری محوری ، باعث هدایت محقق به سوی اکتشاف 2 مفهوم عوامل موثر و مولفه های ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری گردید.عوامل موثر شامل 9 مولفه قانونی ، اقتصادی، فرهنگی ، عملکرد، اعتماد عمومی، سیاست های دولت، استراتژی سازمانی، همکاری های بین المللی و ظرفیت های مدیریتی بودند.مولفه های ارتقا نیز شامل 7 مورد تجزیه و تحلیل و تدوین خط مشی ، اجرای خط مشی گذاری، ارزیابی خط مشی استراتژیک، قابلیت های خط مشی گذاری، زیرساخت های خط مشی گذاری، قابلیت های مشارکت جویانه و انتخاب معتبر بودند. نهایتا استفاده از ابزارهای کد گذاری هم پوشان توسط نرم افزار، درگیری طولانی مدت با ادبیات کمی و کیفی حوزه مورد مطالعه و در نهایت مشورت با خبرگان در قالب یک جلسه کانونی انتخابی محقق را برای تولید نظریه در قالب ارائه فرضیه ارتباط عوامل یاد شده با مولفه های ارتقای ظرفیت و هم چنین ارتباط اعتماد عمومی با انتخاب معتبر رهنمون نمودند.
جستاری در برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در استان چهارمحال و بختیاری
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
17 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، کاوشی در برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان بوده است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی(پرسشنامه و مصاحبه) بوده است. جامعه آماری بخش پرسشنامه ای پژوهش شامل تمامی فرهنگیان مدیران، معاونان آموزشی و پرورشی، معلمان و سایر کارکنان اداره کل و مناطق/نواحی 17 گانه آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری بوده که از روش نمونه-گیری طبقه ای 407 نفر از آنها انتخاب شدند. جامعه آماری بخش مصاحبه شامل تمامی مسئولان و کارشناسان آموزش نیروی انسانی و فناوری اداره های آموزش و پرورش استان بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، همه آنها به عنوان نمونه آماری محسوب شده و با آنان به صورت هدایت کلیات مصاحبه شده است(30 نفر). روایی پرسشنامه را کارشناسان تاًیید نموده و پایایی آن حدود 96/ محاسبه شد. پایایی مصاحبهها از روش بررسی همکار، بررسی اعضا و سهسوسازی تاًمین گشت. در مجموع طبق نتایج این پژوهش، آزمون های مجازی ضمن خدمت الکترونیکی استان از وضعیت چندان مناسبی در زمینه های مورد بررسی برخوردار نبوده اند و برای رسیدن این آزمون ها به وضعیت مناسب تلاش های زیادی لازم است که از طرف افراد و گروه های مختلف صورت پذیرد.
رابطه هدف گزینی اجتماعی و سازگاری با مدرسه: نقش واسطه ای نشخوار فکری، همدلی و بخشایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
57 - 92
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای نشخوار گری فکری، همدلی و بخشایش در رابطه هدف گزینی اجتماعی و سازگاری با مدرسه انجام شد. در پژوهش حاضر، 404 دانش آموز پسر در مقطع متوسطه اول با روش نمونه گیری خوشه-ای چندمرحله ای انتخاب و به مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی ( ریان و شیم، 2008)، نشخوارگری فکری درباره یک خطای بین فردی (وید، ووگل و گلدمن ، 2008) همدلی ( بار-آن، 1997)، صفت بخشایش (بری، وورثینگتون، اوکانر، پاروت و وید، 2005) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، 1993) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطه مندی کامل نشخوارگری فکری، همدلی و بخشایش در رابطه اهداف پیشرفت اجتماعی شامل رشدیافتگی اجتماعی، آشکارسازی رشدیافتگی اجتماعی، اجتناب از آشکارسازی رشدنایافتگی اجتماعی و سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی از برازش مطلوبی برخوردار بود. علاوه بر این، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها بجز مسیرهای مستقیم بین رشدیافتگی و سازگاری هیجانی، آشکارسازی رشدیافتگی و سازگاری تحصیلی، اجتناب از آشکارسازی و سازگاری اجتماعی-تحصیلی، از لحاظ آماری معنادار بودند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هدف های پیشرفت اجتماعی از طریق پیش بینی افزایش همدلی و بخشایش و کاهش نشخوارگری های فکری در تبیین سازگاری هیجانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان از نقش مهمی برخوردارند.
رابطه ی بین فراشناخت با بهزیستی روانشناختی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه ی دو شهر خرم آباد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
64 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین فراشناخت با بهزیستی روانشناختی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه ی دو شهر خرم آباد انجام شد. روش تحقیق: نمونه پژوهش شامل 1294 نفر دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه ی دو شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1399-1398 می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های آگاهی فراشناخت، بهزیستی روانشناختی و انگیزه پیشرفت تحصیلی استفاده گردید، ضریب پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 881/0، 934/0و867/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین فراشناخت، دانش شناختی و تنظیم فراشناختی با انگیزه پیشرفت، بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه ی دو شهرستان خرم آباد رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد ابعاد دانش شناختی و تنظیم فراشناختی توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه ناحیه ی دو شهرستان خرم آباد را دارند.
بررسی رابطه اعتقاد به آموزه های مذهبی دین اسلام و هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه دبیرستانهای اداره آموزش و پرورش منطقه عشایر استان کهگیلویه و بویر احمد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
148 - 138
حوزههای تخصصی:
طی سالهای اخیر، در حوزه های تحقیق در روانشناسی، هوش هیجانی مورد توجه قرار گرفته است. این نوع هوش در چگونگی سازگاری و موفقیت افراد نقشی مهم ایفا می کند. نظریه هوش هیجانی (سالوی و مایر، 1990)، حوزه وسیعی از تواناییهای مرتبط با شناخت و به کارگیری هیجانات را می تواند توجیه کند. این سازه روانی (روون بار اون، 1997 و دانیل گلمن، 1995) از جهات انگیزشی و مناسبات درون فردی و میان فردی مورد تحقیق قرار گرفته است. برخی از روان شناسان از جمله روون بار اون و جیمز پارکر (2000)، رابطه هوش هیجانی را با پنج مؤلفه شخصیتی یعنی روان نژندی و برون گرایی و گشادگی در مقابل تجربه و پذیرندگی و آگاهی مداری نیز بررسی کرده اند، در حالی که به نظر می رسد، مذهبی بودن و روحیه و رفتار دینی داشتن نیز باید بخشی از ویژگیهای شخصیت به حساب آید و به مطالعه رابطه آن با سایر سازه های روانی پرداخته شود. لازم است بدانیم در موضوع مهم و جدیدی چون هوش هیجانی، مذهبی بودن چه جایگاهی دارد و رابطه این دو سازه روانی چگونه است. اگر آن گونه که بار اون (به نقل از جلالی، 1381) و گلمن (1382) معتقدند هوش هیجانی با سلامت روانی، سازگاری و اخلاقیات مرتبط باشد، باید مشخص شود که این امر تا چه اندازه با وضعیت مذهبی نیز ارتباط دارد. زیرا، روان شناسان دیگر از جمله یونگ (به نقل از کرافورد، 2002) نیز به نقش و تأثیر مثبت مذهب در زندگی اعتقاد دارند. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه اعتقاد به آموزه های مذهبی دین اسلام با هوش هیجانی در دانش آموزان متوسطه دوم اداره آموزش و پرورش منطقه عشایر استان کهگیلویه و بویر احمد پرداخته ایم. . برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و نتیجه نشان داده است که اعتقاد به آموزه های مذهبی دین اسلام دانش آموزان با هوش هیجانی آنان رابطه مثبت معنادار دارد. بنابراین آموزش دادن مسائل مذهبی و اصول اخلاقی روشی مکمل در آموزش هوش هیجانی به دختران و پسران متوسطه دوم است و زندگی بهتر را برای آنان به ارمغان می آورد.