فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی کتب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های شهروند جهانی بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا کمی می باشد. واحد تحلیل در این پژوهش جملات و تصاویر کتب درسی است. جامعه آماری، کتب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی سال تحصیلی 1399-1400 است و نمونه آماری همان جامعه است. ابزار گردآوری اطلاعات مؤلفه های شهروند جهانی آکسفام بود که در سه حیطه شناختی، مهارتی و نگرشی طبقه بندی شده است که با تأیید استاد مربوطه روایی این پژوهش قابل قبول می باشد. برای محاسبه پایایی، شمارش ها توسط پژوهشگران به صورت مستقل انجام شد و با استفاده از ضریب هولستی، ضریب پایایی به دست آمده 82/0 می باشد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد. در بین پایه های دوره دوم ابتدایی، پایه پنجم با 44/59 درصد و پایه چهارم با 93/16 درصد به ترتیب دارای بیشترین و کمترین مقدار توجه به مؤلفه های شهروند جهانی می باشند. در بین کتب موردبررسی به مؤلفه شناختی با 53/52 درصد، بیشترین و به مؤلفه نگرشی با 21/9 درصد، کمترین توجه شده است.
نگرشی بر روند تحولات کتب فارسی خوانداری دوره ابتدایی با تمرکز بر ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات کتاب فارسی خوانداری دوره ابتدایی با تمرکز بر ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری آن کتب فارسی خوانداری دوره ابتدایی تالیف شده از سال تحصیلی ۹۱ (همزمان با تصویب سند تحول بنیادین) تا سال تحصیلی ۹۹ است که به عنوان نمونه به بررسی کتب پایه ششم این مقطع در این بازه زمانی پرداختیم. ابزار اندازه گیری چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد. نتایج حاکی از این است که کتاب خوانداری پایه ششم در طول این بازه زمانی دو تغییر را تجربه کرده است و برآیند ها نشان از سیر صعودی ضعیفی در میزان توجه به ساحت های شش گانه تربیتی هستند.
اثربخشی قصه گویی بر میزان هوش اخلاقی و گنجینه لغات دانش آموزان پایه دوم دبستان
حوزههای تخصصی:
قصه و قصه گویی به قدمت تاریخ بشر ریشه دارد به گونه ای که بشر زندگی خود را در چهارچوب قصه ها به تصویر کشیده است و قصه ها نیز زندگی بشر را شکل داده، دگرگون ساخته و متحول نموده اند. پژوهش حاضر از نوع پیش-آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که با هدف بررسی تأثیر قصه گویی بر میزان هوش اخلاقی و گنجینه لغات دانش آموزان پایه دوم دبستان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 1399- 1400 بود. نمونه آماری متشکل از 52 نفر از این دانش آموزان بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. جهت اندازه گیری هوش اخلاقی از پرسشنامه هوش اخلاقی علی اکبری دهکردی، گلپایگانی و محتشمی (1394) و برای سنجش گنجینه لغات از مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر کودکان استفاده شد. نتیجه آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که قصه گویی هوش اخلاقی و گنجینه لغات دانش آموزان را ارتقاء می بخشد (P≤0/01). بنابراین می توان نتیجه گرفت که هوش اخلاقی و کلامی کودکان قابل پرورش است و می-توان با استفاده از روش های مناسب در جهت ارتقاء آن کوشید.
بررسی و نقد بومی سازی آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان: مطالعه تطبیقی دو رمان کودک فیلسوف، لیلا و لیزا، کودکی در مدرسه
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی رمان کودک فیلسوف لیلا (ناجی، 1392) و رمان لیزا کودکی در مدرسه (لیپمن، 1983[1392]) است. کودک فیلسوف لیلا نمونه ای است از تلاش های پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که با هدف بومی سازی محتوای مورد استفاده در جنبش فبک، بر اساس پیش متن آن، یعنی اثر لیپمن. در این پژوهش بر آنیم با بررسی تفاوت محتوایی دو اثر، ضمن شناسایی تفاوت محتوایی آنها، ماهیت رویکردِ بومی سازی اثر را بشناسیم. یافته های پژوهش نشان می دهد تغییرهای اعمال شده برای بومی سازی بیشتر در این موارد انجام شده است: 1. نام ها 2. شعر 3. زمان 4. مکان 5.توصیف ها 6. ترجمه 7. محتوا 8. روابط 9. فراموشی مؤلف 10. تضاد 11. حذف و اضافه. بنابر تحلیل تطبیقی محتوای دو اثر بررسی شده و نیز ت أمل در ماهیت مؤلفه های مورد شناسایی، می توان ادعا کرد رویکرد حاکم بر بومی سازی در این اثر از نوع تهذیبی/پالایشی است و صرفاً تلاش شده منطبق با فرهنگ جامعه ی هدف متن اصلی تغییر یابد. بنابر این تحلیل نمی توان کودک فیلسوف لیلا را اثری تألیفی تلقی کرد و خلق آثار بومی برای برنامه های فبک/ فباک گزینه منطقی تری است تا بومی سازی تهذیبی.
ارزیابی تصویرسازی آموزشی با بهره گیری از تصاویر گرافیکی بر روی پوشاک کودکان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
203 - 191
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اساسی در رشد و توسعه همه جانبه، به ویژه توسعه اجتماعی و فرهنگی کشورها آموزش و پرورش می باشد. آموزش و پرورش دارای دوره های آموزشی مختلفی است و مهمترین و حساس ترین دوران آموزشی، دوره آموزش ابتدایی است. با تدوین این مقاله سعی بر ایجاد بستری در جهت تغییر نگرش ها و اصول اولیه آموزش شده، تا با تکیه بر چهارچوب درسی به بازنگری حروف الفبا پرداخته شود. هدف این تحقیق تحولی در راستای کاربرد تصویرسازی در شکوفایی استعداد های نو آموزان و رشد و بهبود فرآیند آموزش عمومی است؛ همچنین سعی شده است از دید خلاق نو آموز در جهت یادگیری مستمر حروف استفاده شود وبه تصویر سازی آموزشی و عوامل موثر درآن پرداخته شده است، به این معنا که تصویر ساز تا چه اندازه به آن توجه داشته و میتواند نقش موثری در ارائه تصاویر داشته باشد.
تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان کم توان ذهنی، اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتری در مقایسه با کودکان عادی دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل والدین دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر سلماس در سال 1397 - 1398 بود. ۳۰ نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر ) و آزمایشی ( 15 نفر ) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس اختلال رفتار مخرب ( ۱۹۹2 ) استفاده شد. در این پژوهش، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مدیریت والدین را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج داده های پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است ( p>./.5). نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت والدین، روش کارآمدی در بهبود علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی است.
آموزش تاریخ و لزوم استفاده از مکتب تاریخ نگاری «تاریخ مردم»
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای مهم هر حکومتی جهت بقا و تثبیت جایگاه سیاسی، اجتماعی خود، نهاد آموزش و پرورش است. نهادی که نقشی مهم و اساسی در پی ریزی چارچوب فکری و شخصیت سازی افراد یک جامعه و نوع نگرشهای فرهنگی و تاریخی و... آنان را برعهده دارد. کتب درسی تاریخ مشخص ترین بخش از دروس نظام آموزش و پرورش است که با مسئله هویت ملی و محلی ارتباط دارد. آگاهی از پیشینه تاریخی سرزمین مادری و میراث گذشتگان از طریق این کتب درسی آموزش تاریخ به دانش آموزان قابل انتقال است اما آن چیزی که مورد جای تامل و بحث این مقاله است بیان مقوله جایگاه هویت ملی و تفکیک میان میهن پرستی یا میهن دوستی در مقابل افراط گرایی یا ناسیونالیسم است. با این پیش فرض، معرفی مکتب تاریخ نگاری تاریخ مردم و موضوع لزوم استفاده از این نوع تاریخ نگاری در کتب درسی آموزش و پرورش در ایران بطور ویژه برای اولین بار در این مقاله بررسی و به عموم صاحب نظران رشته آموزش تاریخ و تاریخ نگاری پیشنهاد داده می شود. ایران برخلافِ اکثریتِ قریب به اتفاقِ کشورهای دنیا، یک هویتِ میهنیِ تاریخ مند دارد. تاریخی که نامنصفانه، گندزدایی شده، گزینشی، دارای پیش فرض های نژادی، به شدت احساسی و عاطفی در شرح تاریخ جنگ ها، و آکنده از کینه و نفرت از انسان هایی است که در خارج از دایره ی «ملت» تعریف شده اند، این مکتب از تاریخ نگاری را مکتب تاریخ نگاری ملی (Nationalist historiography) است و بررسی از بالا به پایین و با اشراف بر حاکمان است و در برابر آن تاریخ نگاری، «تاریخ مردم» (People's history) یا «تاریخ از پایین» (history from below) می باشد. اساس این مکتب، اصالتِ مردم (مردم محوری) است و مورخ می کوشد تا وقایع تاریخی را از منظر مردم به ویژه طبقه ی کارگر و طبقه ی متوسط ببیند و حوادث و روی دادها را با توجه به تاثیرشان بر زندگی مردم، تحلیل کند، و در قضاوت تاریخی منافعِ مردم را معیار قرار دهد
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون– پس آزمون– پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران کودکان کم توان ذهنی محصل در شهرستان میبد در سال تحصیلی 97-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 12 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد اضطراب، استرس و افسردگی لاویبوند، رضایت زناشویی انریچ و رضایت جنسی لارسون در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار را در 8 جلسه 5/1 ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت ننمودند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت جنسی و رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده و این افزایش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است (001/0>p). بر اساس نتایج پژوهش، آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار باعث بهبود رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی شد. بنابراین آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار می تواند مداخله ای ارزنده در راستای کاهش مشکلات این مادران به شمار آید.
بررسی مقایسه ای مدیریت کوانتومی، بهره وری منابع انسانی و همدلی سازمانی در آموزش عالی (مطالعه موردی: دانشگاه های لرستان و علوم پزشکی لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش آموزش عالی در تولید علم و دانش، انتظار می رود که در به کارگیری دانش به روز و کارآمد نیز پیشرو باشد. در این راستا، موضوع توجه به روش های نوین مدیریتی و موضوع ارتباطات در سازمان های نو در جهت افزایش بهره وری کارکنان هدف پژوهش حاضر است. در پژوهش حاضر سه مفهوم مدیریتی سازگار با دانشگاه های نو، مدیریت کوانتومی، بهره وری منابع انسانی و همدلی سازمانی موردتوجه قرارگرفته است و در صدد آن است که میزان این سه متغیر را در دانشگاه های لرستان و علوم پزشکی لرستان مورد مقایسه قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و به لحاظ روش گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه پیش ساخته اجرا شده است. جامعه آماری در این پژوهش کارکنان دانشگاه های لرستان و علوم پزشکی لرستان در سال 1396 با تعداد 863 نفر است که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، تعداد 265 نفر که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه برآورد شده بودند در هر طبقه به نسبت مشخص گردیدند. جهت انجام مقایسه متغیرها در دو دانشگاه، داده های مربوط به فرضیه های تحقیقات با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تجزیه وتحلیل گردید. با توجه به تجزیه وتحلیل داده ها بین میزان مدیریت کوانتومی و بهره وری منابع انسانی در دانشگاه های لرستان و علوم پزشکی لرستان تفاوت وجود دارد اما بین میزان همدلی سازمانی در این دو دانشگاه تفاوت وجود ندارد.
نقش و تاثیر بلوغ دختران در افت تحصیلی و راهکار هایی جهت حل مشکل
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم دی ۱۴۰۰ شماره ۴۳
179 - 162
حوزههای تخصصی:
بسیاری از افراد افت تحصیلی را به معنای ناتوانی دانش آموز در یادگیری مواد درسی می دانند. بدون شک این تصوری نادرست است ناتوانی کودک در فراگیری دروس ممکن است از تواناییهای ذهنی محدود و ضعیف ناشی شود در حالی که افت تحصیلی به معنای نزول از یک سطح بالاتر به سطحی پایین تر در تحصیل و آموزش است. افت تحصیلی از مباحث مورد توجهی می باشد که در سنوات اخیر ذهن دلسوزان نظام تعلیم و تربیت را به خود مشغول نموده و جهت جلوگیری از این پدیده راهکارهای متفاوتی ارائه شده است. راهکارهای عملیاتی و کاربردی که بعضا مثمر ثمر بوده و نتایج مثبتی نیز در بر داشته است. در این مقاله نیز سعی گردیده که با تجمیع آن دسته از راهکارهای آموزشی که زمینه کم رنگ شدن این پدیده مخرب را بدنبال می آورند، به بحث و بررسی پرداخته و پیشنهاداتی در این باب که فراخور دانش آموزان، باشد، ارائه شود.
اثربخشی روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان کم توان ذهنی به واسطه ی نیازهای مراقبتی، آموزشی و توان بخشی تنش و فشار زیادی را به خانواده وارد می کنند و این عوامل می توانند فرآیند سازگاری و بهزیستی روان شناختی والدینشان را تحت تأثیر قرار دهند. هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مرکز توان بخشی معلولان نمونه شهرستان شهریار بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر( و کنترل) 15 نفر( جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 2 ساعته آموزش مداخله های روان شناسی مثبت نگر دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی )ریف، 2002 ( استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی و مؤلفه های آن در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، روان شناسی مثبت نگر می تواند به عنوان یک روش برای توانمندسازی مادران با کودک کم توان ذهنی مطرح باشد.
ارائه مدل ساختاری استفاده از سیستم یادگیری الکترونیکی با تأکید بر واسطه گریِ تمایل رفتاری، سهولت و سودمندیِ ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری استفاده از سیستم یادگیری الکترونیکی با تأکید بر واسطه گریِ تمایل رفتاری، سهولت و سودمندی ادراک شده سامان یافت. در انجام این تحقیق که مطالعه ای توصیفی پیمایشی است، 150 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران در سال تحصیلی 1400-1399 با روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه استاندارد رضایت کاربر، کیفیت سیستم و استفاده از سیستم رامیرز کرا و همکاران (2017)، قصد رفتاری ونکاتش و بلا (2008)، سودمندی و سهولت دیویس (1989)، هنجار ذهنی و خودکارآمدی عبدالله و وارد (2016) و کیفیت خدمات سیدرال و همکاران (2017) بوده است. داده ها نیز به کمک روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که هرچه دانشجویان کار کردن با سیستم را آسان تر بدانند، از نظام یادگیری الکترونیکی بیشتر استفاده می کنند. همچنین احساس خودکارآمدی، رضایت کاربر، هنجار ذهنی و کیفیت سیستم می توانند در درک آسانیِ کار با سیستم یادگیری الکترونیکی نقش داشته باشند. کیفیت خدمات و کیفیت سیستم نیز باعث می شود که افراد احساس کنند که سیستم یادگیری الکترونیکی سودمند است. به طور کلی، رضایت کاربر، کیفیت سیستم، هنجار ذهنی و خودکارآمدی از طریق سودمندی، سهولت ادراک شده و تمایل رفتاری بر استفاده از سیستم یادگیری الکترونیکی اثرگذارند.
تبیین مدل سوادآموزی زبان شناختی دانشجومعلمان رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان براساس دانش زیباشناختی، هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین دانش زیباشناختی و سوادآموزی زبان شناختی دانشجومعلمان علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان استان گلستان با توجه به نقش میانجی هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه دانشجومعلمان علوم تربیتی (پسر و دختر) دانشگاه فرهنگیان استان گلستان به تعداد 849 نفر تشکیل داده اند. از جامعه آماری یادشده، براساس جدول کرجسی و مورگان، 265 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته دانش زیبایی شناختی، سوادآموزی زبان شناختی، درک مبتنی بر تحلیل و پرسشنامه هوش اجتماعی سیلورا (2001) به کار گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش ، مدل معادلات ساختاری اجرا شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد دانش زیبایی شناختی با سوادآموزی زبان شناختی، هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل دانشجومعلمان علوم تربیتی رابطه معنا داری دارد و هوش اجتماعی با درک مبتنی بر تحلیل و سوادآموزی زبان شناختی رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین، دانش زیبایی شناختی به صورت غیر مستقیم از طریق هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل با سوادآموزی زبان شناختی دانشجومعلمان رابطه معناداری دارد. در نتیجه، مدل مفهومی ارائه شده از برازش آماری مناسبی برخوردار است؛ بدین معنا که مدل سوادآموزی زبان شناختی دانشجومعلمان علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان براساس دانش زیبایی شناختی، هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل، با داده های تجربی برازش دارد.
نقش زبان و ادبیات فارسی در تعیین و سنجش مؤلفه های هویت ملی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم تیر ۱۴۰۰ شماره ۳۷
178 - 165
حوزههای تخصصی:
در فرآیند برنامه ریزی درسی، انتخاب محتوی از اهمیت خاص برخوردار است. لیکن چنین انتخابی باید با تحلیل محتوی همراه باشد تا پیام های آشکار و مکنون آن شناخته شود. این امر در موضوع هویت ملی، اهمیتّی مضاعف دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتب ادبیات فارسی از منظر هویت ملی انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوی، کتب ادبیات فارسی متوسطه دوره اول که در سال 400-99 تألیف شده، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. به این منظور از روش آنتروپی شانون برای بدست آوردن ضریب اهمیّت هر یک از مقوله تحقیق استفاده شده است. مؤلفه های اصلی پژوهش شامل ادبیات ملی، اسطوره ملی، میراث فرهنگی، مشترکات ملی و قومیت است، که هر یک توسط واحد تحلیل : لغات، مضمون، تصاویر بررسی گردیده اند. نتایج پژوهش، نشان داد که به مؤلفه های ادبیات ملی، مشترکات ملی، میراث فرهنگی، قومیت، اسطوره های ملی در واحدهای لغات، مضمون و تصاویر به طور هماهنگی توجه نشده است. بطوری که در واحد لغات کتب زبان و ادبیات فارسی به مؤلفه های ادبیات ملی، مشترکات ملی و میراث فرهنگی توجه شده و به دو مؤلفه دیگر قومیت و اسطوره های ملی توجه چندانی نشده است. در واحد مضمون کتب ادبیات فارسی به مؤلفه های مشترکات ملی، ادبیات ملی و میراث فرهنگی توجه شده، در صورتی که به دو مؤلفه دیگر قومیت و اسطوره های ملی توجه چندانی نشده است. در واحد تصویر کتب ادبیات فارسی دوره راهنمایی به مؤلفه های قومیت، ادبیات ملی و میراث فرهنگی توجه شده و به دو مؤلفه دیگر مشترکات ملی و اسطوره ها توجه چندانی نشده است. با این امر می توان نتیجه گرفت، شاید هیچ یک از مؤلفه ها برتری نسبت به دیگری ندارند. یا شاید اینگونه باشد که در هر سال یک مؤلفه خاص مدنظر بوده است. یا میزان اهمیت دادن به گونه ای تصادفی باشد. به نظر می رسد، در این کتب و واحدهای مورد نظر این هماهنگی بطور چشم گیری ملاحظه نمی شود.
ادراک استادان و نومعلمان از ابعاد و مؤلفه های مغفول برنامه درسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
7 - 32
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مغفول در برنامه درسی اجراشده رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان، انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر بر اساس ماهیت اهداف تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی و به روش توصیفی است. مشارکت کنندگان در تحقیق را استادان و مدرسان، فارغ التحصیلان در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، سال های 98-97 تشکیل می دادند. مشارکت کنندگان، به صورت نمونه گیری هدفمند، بر اساس تجارب هر دو گروه به شیوه گلوله برفی انتخاب و این امر تا اشباع نظری، درنهایت با 12 استاد و 15 نومعلم خاتمه یافت. برای جمع آوری داده های کیفی از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. همچنین برای بررسی روایی، اطلاعات به دست آمده از تحلیل، متن مصاحبه ها به استادان راهنما، مشاور و همچنین متخصصان در دانشگاه فرهنگیان داده شد. پایایی داده ها از طریق سه معیار موردنظر صاحب نظران مطالعات کیفی شامل: قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان، و تأییدپذیری، تأیید شد. بر اساس ساختار مصاحبه، برای تحلیل تصورات مشارکت کنندگان از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. پس از طی مراحل فوق، هفت بعد اصلی شامل: ساختار سازمانی و درون داد دانشگاه؛ مهارت حرفه ای لازم و عملکرد مناسب استاد؛ توجه به نیاز یادگیرنده؛ تناسب موضوع و مواد درسی با تاب آوری دانشجو؛ و پژوهش محوری در کلاس استخراج شد. شناخت و معرفی مؤلفه های مغفول در نظام تربیت معلم کشور می تواند به سیاست گذاران، مدیران و برنامه ریزان آموزشی در اتخاذ راهبردهای مناسب برای کاهش شکاف بین وضع موجود و مطلوب در این زمینه و ارتقای وضعیت مؤلفه های برنامه درسی اجراشده یاری رساند.
ارزیابی کمّی و کیفی پایان نامه های کارشناسی ارشد آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارزیابی کمّی و کیفی پایان نامه های کارشناسی ارشد آموزش و پرورش استان مازندران بود. پژوهش از بعد هدف کاربردی و از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیل محتوا بوده است. جامعه ی آماری بخش کیفی خبرگان جامعه ی علمی و متخصصان دانشگاهی و در بخش کمّی تمام پایان نامه های دانش آموختگان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری به تعداد کل 3367 پایان نامه می باشد که در پنج گرایش گروه علوم تربیتی از سال تحصیلی 99-90 ارایه شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بود و حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان مشخص شد. برای جمع آوری داده های کیفی از مصاحبه های ساختاریافته(ده سؤالی) استفاده شد. در بخش کمّی بر اساس معیارهای استخراج شده از مرحله ی کیفی به طراحی پرسشنامه ی محقق ساخته پرداخته شد. به منظور تعیین پایایی ابزار گردآوری اطلاعات از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های یومان ویتنی، رتبه بندی فریدمن، مطلوبیت با استفاده از نرم افزار Spss23 انجام شد. یافته ها نشان داد که از مجموع هجده بخش پایان نامه های کارشناسی ارشد بررسی شده، بخش نتیجه گیری در وضعیت کمتر مطلوب و بخش های (چکیده، بیان مسأله، اهداف پژوهش، ...) در وضعیت نسبتاً مطلوب و در نهایت بخش های عنوان، کلیدواژه ها، مقدمه، جامعه، نمونه و نمونه گیری، پیوست ها و اصول نگارش صحیح در وضعیت مطلوب قرار گرفته اند. درواقع، با توجه به میانگین رتبه ای، بیشترین ضعف به ترتیب در بخش های نتیجه گیری، بیان مسأله و اهمیت و ضرورت تحقیق وجود دارد و بیشترین نقطه ی قوت پایان نامه ها در بخش های کلیدواژه ها، پیوست ها و روش تحقیق بوده است.
Iranian University Students’ Learning Satisfaction with Online Classes during the COVID-19 Pandemic: A Mixed-methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
With the abrupt emergence and development of the COVID-19 pandemic, face-to-face classes have been replaced with online classes (OCs) on an unprecedented scale in Iran. To improve the quality of OCs, it is quite essential to examine to what extent students are satisfied with them. With this aim, the current mixed-methods study purported to examine university students’ learning satisfaction with OCs at Ayatollah Borujerdi University. For the quantitative part, a total of 509 university students, including males (N=34) and females (N=475) filled out a modified version of the Satisfaction with Online Classes Survey (SWOCS) developed and validated by Bolliger and Martindale (2004). For the qualitative part, a sample of 20 students, consisting of males (N=9) and females (N=11) completed a reflective written statement disclosing their perceptions of OCs. Findings evidenced that the participants are moderately satisfied with OCs. In addition, the results of Friedman test documented that all the sub-factors of SWOCS played an important role in the participants’ learning satisfaction with OCs. Complementary with the quantitative findings, the qualitative results yielded five overarching themes: “instructors are a critical factor for students’ learning satisfaction’, ‘familiarity with technology affects students’ learning satisfaction’, ‘course set-up shapes students’ learning satisfaction’, ‘interactions with others are vital’, and ‘students’ learning satisfaction is closely correlated with outcomes’ Finally, a range of implications is proposed for different stakeholders.
تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد): رویکرد کیفی
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
116 - 92
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی به عنوان مؤثرترین فضای ارتباط جمعی در دنیای امروز محسوب می شوند که با وجود همه گیری بیماری کووید -19 و کاهش ارتباطات واقعی و تعطیلی مدارس نقش آنها پر رنگ تر شده و با وجود عمر محدود خود از ضریب نفوذ نسبتا بالایی در میان جوانان و کودکان برخوردار هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) شهر ایلام انجام شد. روش تحقیق مردم نگاری و از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام هستند که در بستر شبکه شاد تحصیل می کنند و از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظرات 32 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش(باتوجه به محدود بودن نمونه دردسترس و حصول نتایج مورد انتظار) انتخاب شدند. این تحقیق به شناسایی و تبیین تعاملات معلم و دانش آموزان در شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) منتج شد. یافته های تحقیق نشان داد، ایجاد تعامل بین معلم و دانش آموزان در شبکه شاد به سه طریق، تعامل به روش واعظ و مستمع، تعامل به روش مشارکتی و تعامل به روش دوستانه انجام می شود، همچنین مهارت های ضروری ارتباطی و تعاملی در شبکه شاد شامل: مهارت های اصلی تعامل درسی (تدریس و یادگیری) و همچنین مهارت های ارتباطی و دوستانه است، از نظر اطلاع رسان ها بسترهایی که معلم برای ایجاد تعامل با دانش آموزان باید فراهم کند شامل فن آوری، بسترهای تشویقی و باز گذاشتن جو و دادن اختیار به دانش آموزان برای تعامل است.
اثربخشی کارکردهای اجرایی بر سطح تعاملات اجتماعی، خود انگی و اضطراب کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در تعامل با همسالان خود مشکل دارند، خودانگی، آنها را رنج می دهد و سطح اضطراب بالایی دارند. هدف پژوهش حاضر تعیین کارکردهای اجرایی بر سطح تعاملات کودک با همسالان، خودانگی و اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. روش: 30 کودک ۶ تا ۱۴ ساله با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی که به کلینیک مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش سبزوار مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و در ۸ جلسه ی ۴۵ دقیقه ای تحت آموزش و تمرین کارکردهای اجرایی یک روان شناس قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش؛ پرسشنامه کانرز، پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس و ابزار سنجش خودانگی مایکل کینگ بود که همه ی کودکان، قبل و بلافاصله پس از برنامه مداخله آنها را تکمیل کردند. مقایسه بین دو گروه توسط آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها: میانگین نمرات تعاملات اجتماعی، خودانگی و اضطراب در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی قبل از مداخله تفاوت معنا داری نداشت، اما میانگین نمرات دو گروه بلافاصله پس از مداخله تفاوت معنا داری پیدا کرد؛ به طوری که میانگین نمرات تعاملات اجتماعی، خودانگی و اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در گروه کنترل تغییر معناداری نداشت اما در گروه مداخله تغییر معنا داری را نشان داد ) ۰۵ / .) P> ۰ نتیجه گیری: مداخله کارکردهای اجرایی توانست تعاملات اجتماعی، خودانگی و سطح اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را بهبود بخشد. با توجه به یافته های پژوهش، استفاده از کارکردهای اجرایی برای بهبود تعاملات اجتماعی، خودانگی و اضطراب کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی پیشنهاد می شود.
نرخ آشکارسازی کنش افتراقی سؤال با استفاده از مدل درخت های راش یک مطالعه شبیه سازی شده و داده های واقعی آزمون های سرنوشت ساز ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
1 - 30
حوزههای تخصصی:
اگرچه تحلیل مدل درخت های راش برای شناسایی سؤال های سودار آزمون های مختلف معرفی شده است، اما تحقیقات اندکی در این خصوص صورت پذیرفته است. هدف از این تحقیق استفاده از مدل درخت های راش و بررسی عوامل مداخله گر در آشکارسازی کنش افتراقی سؤال های آزمون بود. برای پاسخگویی به سؤال های تحقیق از روش مطالعات شبیه سازی و داده های آزمون اختصاصی دانشگاه علوم انتظامی امین استفاده شد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی موسوم به تحقیقات روان سنجی است. جامعه آماری آزمون اختصاصی سال 1398 دانشگاه علوم انتظامی امین به تعداد 2414 نفر به صورت تمام شمار مورد تحلیل قرارگرفته است. جهت تشخیص نرخ آشکارسازی کنش افتراقی سؤال با استفاده از مدل درخت های راش از بسته DIFtree در نرم افزار R استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه شبیه سازی نشان داد که مدل درخت های راش، کنش افتراقی سؤال را در نمونه های با حجم بالای 1000 آزمودنی به صورت صد درصد شناسایی می کند. همچنین نتایج نشان داد که در آزمون اختصاصی دانشگاه علوم انتظامی تعداد 9 سؤال دارای کنش افتراقی سؤال هستند که در مهم ترین آن، تعداد 7 سؤال در گروه ریاضی با 18 سال سن (رسته دوم) و 6 سؤال در گروه ریاضی با 19 سال سن (رسته اول) دارای سوگیری نسبت به گروه علوم تجربی (رسته سوم) بوده وجهت آن به نفع رسته اول و دوم و به ضرر رسته سوم بوده است.