فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۶۱ تا ۵٬۴۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۳
209 - 222
حوزههای تخصصی:
در فرایند یاددهی- یادگیری، ارزشیابی همواره عنصری مهم، ضروری، کارآمد و مؤثر است. اما آنچه مهم می نماید، نوع نگاه به ارزشیابی است؛ به طوری که اگر ارزشیابی را فقط در برگزاری یک آزمون مجازی خلاصه کنیم، با چالش-های مختلفی روبرو خواهیم شد که مهم ترین آن عدم اعتبار پاسخ گویی است، اما اگر ارزشیابی را یک فرایند تلقی کنیم آن هم در خدمت و مکمّل آموزش؛ با این نوع نگاه، سنجش و ارزشیابی نیز از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. بروز بیماری های واگیرداری چون کووید 19 و همه گیر شدن آن نه تنها یادگیری را به سمت و سوی یادگیری الکترونیکی و مجازی سوق داده است، بلکه ارزشیابی را ناگزیر مجازی نموده است. حال سؤال اساسی این است که چگونه می توان با رویکردهای سنتی و مرسوم سنجش و ارزشیابی، که برای آموزش حضوری طراحی و اجرا شده، ارزشیابی مجازی مناسبی را نیز انجام داد؟ برای رسیدن به این مهم، چه روش های جایگزین مطلوبی را می توان به کار گرفت؟ پژوهش حاضر از رهگذر روش توصیفی- تحلیلی به دنبال آن است که چالش ها و فرصت های موجود در مسیر ارزشیابی مجازی را به ویژه در روزهای بحرانی کرونا بررسی و واکاوی کند. به نظر می رسد روش های ارزشیابی مرسوم قبل از کرونا از جمله آزمون های پایان نوبت، معیار و ملاک مناسب، دقیق و مفیدی برای ارزیابی و سنجش آموزشی در دوران کرونا نیست، بلکه در این مسیر، بایستی از انواع دیگر ارزشیابی استفاده نمود و نگاه کلان به ارزشیابی مجازی را نیز تغییر داد.
بررسی نشانه شناختی واژه «خشوع» در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در استفاده از نشانه، به عنوان ابزار زبانی، ارائه دهنده ی الگویی منحصربه فرد است. نشانه شناسی، به تحلیل نشانه ها در یک نظام می پردازد. بر اساس مکتب دوسوسور، هر نشانه کلیتی ناشی از پیوند دال و مدلول است. یکی از جلوه های هنری قرآن، کاربرد کلمات در قالب اسلوب های متنوع است که به آن ها مفاهیم متنوعی می بخشد. «خشوع» و مشتقات آن در قالب ساختارهای مختلف در قرآن کریم بکار رفته و معانی و دلالت های عمیقی در بردارد. در این جستار که به روش تحلیلی- توصیفی انجام می شود، واژه «خشوع» و مشتقات آنکه 16 بار در قرآن تکرار شده، بر اساس بافت متنی و موقعیتی و با استفاده از تفاسیر مختلف مورد کنکاش نشانه شناسانه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ خشوع در قرآن معانی متفاوتی دارد که از آن میان، خشوع چشم بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده و همگی آن ها تقریباً در یک معنا بکار رفته اند. پس ازآن خشوع نمازگزاران در مرتبه دوم قرار دارد. ازسوی دیگر، خشوع مردان و زنان مؤمن و خشوع خاندان زکریا (ع) از مفهوم کاملاً یکسانی برخوردارند.
مکتب آنال، الگویی موفق در پیوند تاریخ با جغرافیا و مطالعات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
اطلاق عناوین «جامعیت فکری» یا «انقلاب در تاریخ نگاری» به مورخین مکتب آنال نشانگر تحول اساسی در تاریخ نگاری و لزوم الگو قرار دادن آن در مطالعات تاریخی است. چرا که توجه مورخان مکتب آنال به ساختارهای محیطی و جغرافیایی و اجتماعی در آثار برجسته خویش از قبیل«مدیترانه و جهان مدیترانه ای در عصر فیلیپ دوم»، «خاطره و مدیترانه»، «زندگی روزمره» و «روستاییان روسیه از 1600 تا 1930» از فرناند برودل، «تاریخ روستایی فرانسه» و «جامعه فئودالی» از مارک بلوخ، «دهقانان لانگودوک»، «تاریخ روستاها در اوایل عصر جدید» و« تاریخ آب و هوا در هزار سال گذشته» از لوروئا لادوری، «جامعه فئودالی» از دولا بلاش و «پیدایش اروپا» از لوپز که عناوین آنها خود گویای استفاده از دانش های مختلف است، باعث پیوند تاریخ با ساختارهای بلند مدت محیطی، جغرافیایی و اجتماعی شده است. در این رابطه سؤال اساسی این است که مؤلفه های پیوند تاریخ با جغرافیا و علوم اجتماعی در مکتب آنال چه بوده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد تأثیر پذیری و اقتباس آنالی ها از مفاهیم و نظریه های دانشمندان رشته های مختلف، در جامعه شناسی از امیل دورکیم، در جغرافیا از میشله، دولابلاش، هانری بر و کارل لامپرشت، تبیین و تفسیر تاریخ بر اساس رویکردهای محیطی و جغرافیایی، تفسیر کردن تاریخ به عنوان دانشی اجتماعی و استفاده از نظریه پردازی در امر تحقیق و تفحص مهمترین مؤلفه هایی هستند که باعث پیوند تاریخ با مطالعات جغرافیایی و اجتماعی در تاریخ نگاری آنال شده است. الگوی آنال می تواند راهگشای مطالعات تاریخی در ایران باشد
ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
رویکرد تاملی، رویکردی جدید در عرصه تربیت معلم به ویژه برنامه کارورزی است. در این رویکرد، کارورزی محل تمرین و تکرار تکنیک های آموخته شده نیست بلکه فرایندی برای شروع و توسعه قدرت تجزیه و تحلیل، ارتقای ظرفیت داوری و تامل دانشجومعلمان است. برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان، رویکردی تاملی دارد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان از سه منظر منابع علمی و نظری حوزه تأمل، تجارب جهانی، و تجربه زیسته ذینفعان بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به روش آمیخته انجام شد. برای ارزیابی برنامه کارورزی دانشگاه از این سه منظر، ابتدا با روش اسنادی، منابع علمی مربوط به تأمل بررسی و سپس به روش استنتاجی دلالت هایی که این منابع، برای کارورزی تأملی دارند جهت مقایسه و ارزیابی برنامه موجود، استخراج گردید. از سوی دیگر و در همین راستا، ویژگی های برنامه کارورزی چهار کشور سنگاپور، استرالیا، کانادا، و فنلاند که کارورزی تأملی دارند، به روش تطبیقی و با استفاده از الگوی چهار مرحله ای جورج بِردی، استخراج شد. علاوه بر ارزیابی برنامه از نظر رعایت معیارهای تأملی و با استفاده از دو منبع فوق، جهت ارزیابی عمیق تر، این برنامه از منظر ذینفعان نیز مورد بررسی قرار گرفت و تجارب زیسته آنان جهت شناسایی و کشف ادراکات آنان از کیفیت برنامه، با بهره گیری از روش پدیدارشناسی واکاوی شد. نتایج این مطالعه نشان داد که برنامه کارورزی تأملی دانشگاه فرهنگیان، در برخی عناصر به ویژه، عنصر زمان، اهداف و انتظارات، محتوا، تنظیم نقش معلم راهنما، و عنصر ارزشیابی، دلالت های علمی را رعایت نکرده و با وجود داشتن رویکرد یکسان با چهار کشور مورد مطالعه، در برخی عناصر فاصله زیادی با آن ها دارد. علاوه بر این، واکاوی تجربه زیسته ذینفعان نیز وجود کاستی هایی را در این برنامه نشان داد.
شناسایی دلایل اوج گیری و افول نظام تربیت معلم در بستر تاریخی مطالعه موردی استان هرمزگان
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره چهارم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
تربیت معلم، یکی از حوزه های بسیار مهم و تأثیرگذار در نظام آموزشی و فرهنگی هر کشور است. یکی از عواملی که می تواند به پیشرفت نظام تربیت معلم کمک شایانی نماید، انجام مطالعات مناسب در ارتباط با دلایل موفقیت و افول این نظام در بستر تاریخی است. هدف این مطالعه، بررسی دلایل اوج گیری و افول نظام تربیت معلم در بستر تاریخی بوده است. پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و نظام کدگذاری استقرایی به انجام رسید. جامعه مورد مطالعه، مدیران تربیت معلم استان هرمزگان از سال 1343 تاکنون بودند. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع شدگی و حداکثر تنوع انجام شده که با 15 نفر به اشباع رسید. روش جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و روش اعتباریابی داده ها، مسیر ممیزی و ضریب توافق نمره گذاران بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد، در درخصوص دلایل موفقیت نظام تربیت معلم، یازده مقوله عمل گرایی در حوزه تربیت معلم، مسئولیت پذیری، انگیزه مند بودن، الگو بودن مجموعه عوامل تربیت معلم، روابط انسانی سالم، کیفی بودن، وجود نظام نظارتی کارا و اثربخش، برنامه مندبودن، عدالت محور بودن، وحدت گرایی و نگاه همه جانبه نگر، و مدیریت تعاملی در مجموعه تربیت معلم؛ احصا گردید. سه مولفه کیفی بودن مجموعه تربیت معلم، عمل گرایی در حوزه تربیت معلم و برنامه مندبودن مجموعه تربیت معلم، بیشترین برجستگی را در این بین دارا بودند و سایر مقولات در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند. درخصوص دلایل افول نظام تربیت معلم، شش مقوله کلیدی شامل عدم تخصص گرایی در تربیت معلم، ضعف مالی، بی توجهی، ضعف نگرشی، عدم کیفیت گرایی، و تمرکزگرایی در مجموعه تربیت معلم؛ مشخص شد. در این بین، مولفه عدم تخصص گرایی در تربیت معلم و بی توجهی به مجموعه تربیت معلم، دارای بیشترین برجستگی بودند و سایر مولفه ها در اولویت های بعدی جای گرفتند.
تحلیلی پدیدارشناسانه از ادراکات و تجارب زیسته معلمان از رهبری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
190 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، کشف ادراکات و تجارب زیسته ی معلمان مدارس ابتدایی شهر شیراز از رهبری آموزشی بود . طرح پژوهش کیفی و روش پژوهش پدیدارشناسی بود . مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش حاضر معلمان مدارس ابتدایی شهر شیراز بودند ، که با رویکرد نمونه گیری هدفمند با تکنیک معیار ، 23 نفر از معلمان مدارس ابتدایی جهت کشف ادراکات و دیدگاه آنها نسبت به رهبری آموزشی انتخاب شدند . انتخاب مشارکت کنندگان بر مبنای اشباع نظری و ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اولیه داده ها از معیارهای قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. پس از کدگذاری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون، دوازده مضمون پایه، سه مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیراستخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد، برخی از مولفه های رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر شیراز ویژگی های سازمانی مانند: تأمین امکانات آموزشی، توانمندسازی معلمان، توجه به نیازهای روان شناختی دانش آموزان و ویژگی های آموزشی مانند: پیشرفت تحصیلی، برگزاری اردوها و مراسم ها، همکاری در کلاس داری و ویژگی های شخصیتی مانند: حل مسئله، روابط همراه با احترام، حق طلبی می باشند. یافته های پژوهش حاضر می تواند مقدمه ای برای توجه و شناخت بیشتر درخصوص رهبری آموزشی و بهسازی وضعیت موجود باشد.
School principals' perception of professional ethics and the extent of its observance in high schools in Birjand(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
57 - 31
حوزههای تخصصی:
This research has been done with a mixed exploratory method with the aim of identifying the perception and the degree of observance of professional ethics of school principals. The required data were collected using a questionnaire and a semi-structured interview. The statistical population of the study included all secondary school principals in Birjand. In quantitative phase, 75 people were selected as a sample by relative random sampling. 375 people were selected to be surveyed about the level of professional ethics of their managers. Then, based on the analysis of the findings of the quantitative stage of the research, the participants in the qualitative stage of the research (16 people) were selected by purposive sampling. Descriptive and inferential statistical indicators were used to analyze quantitative data and interpretive analysis was used to analyze qualitative data. The results show that from the perspective of teachers, the professional ethics of principal is at a desirable level. Also, the variables of gender and level of education did not make a significant difference in the level of observance of managers' professional ethics. The results of the qualitative phase of the research also represented school principals' perceptions of professional ethics in five main dimensions, including benefit-oriented ethics, person-centered ethics, duty-based ethics, rights-oriented ethics, & justice-oriented ethics. Each of which included several categories. Also, the results obtained from data analysis showed that school principals have a better understanding of task-oriented ethics than other dimensions of professional ethics and benefit-oriented ethics is at a higher level in terms of compliance than other dimensions. But the dimension of justice-oriented ethics was lower than other dimensions in terms of both understanding and observance.
نقش منابع اقتدار مدیریت کلاس درس در پیش بینی سبک های تدریس معلمان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش منابع اقتدار مدیریت کلاس در پیش بینی سبک های تدریس معلمان بود. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی معلمان شاغل به تدریس در دو شهرستان پاوه و جوانرود به تعداد ۸۰۰ نفر بود، که به کمک جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان، تعداد 300 نفر (210 مرد، 90 زن) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش تحقیق از نظر هدف توصیفی و اجرای آن از نوع همبستگی بود. داده ها به کمک دو پرسشنامه ی منابع اقتدار سبک های مدیریت کلاس درس فرنچ و راون، (1960) و پرسشنامه سبک های تدریس پراشینگ (2002) جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین منابع اقتدار مدیریت کلاس با سبک های تدریس معلمان رابطه (05/0≥P، 01/0≥P ) وجود دارد. یافته ها حاکی از آن بود که تعدادی از سبک های منابع اقتدار مدیریت کلاس درس توانایی پیش بینی سبک های تدریس را دارند. این نتایج نشان داد که سبک های مدیریت علمی، تشویقی، تنبیهی و مرجع بیشترین نقش را در پیش بینی سبک های تدریس معلمان دارند.
The Relationship between Learning Climate and Organizational Agility in Managers of Education Department(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
177 - 164
حوزههای تخصصی:
The main purpose of the present study was to investigate the relationship between learning climate and organizational agility in managers of Marivan Education Department. Regarding the classification of the research based on the method, this study was a descriptive correlational research. The population consisted of all managers (150 people) of Marivan Education Department in 2019-2020. The members of the statistical sample were 106 people. Cochran's formula was used to determine the sample size. This study used a random sampling method. To collect data, Marsick and Watkins's (2003) questionnaire of learning climate quality and Sharifi and Zhang's (2004) organizational agility questionnaire. First, 20 questionnaires with confirmed validity and reliability (Cronbach's alpha coefficient for the learning climate quality questionnaire was 0.73 and for the organizational agility questionnaire 0.86) were distributed, and then 86 questionnaires were distributed and the results were collected. To answer the main hypothesis of the research, the structural equation method and PLS software were used. The results showed that there was a significant and positive relationship between the learning climate and the variables of organizational agility. Also, it was found that the variable of learning climate could predict the changes in the variable of organizational agility and its components. Besides providing the appropriate learning climate for the staff of the organization through education, an increased sense of trust in all organizational levels will increase the organization and staff agility.
نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین ساختار توانمندساز مدارس و عملکرد معلمان ابتدایی شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
۲۱۴-۱۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین ساختار توانمندساز مدارس و عملکرد معلمان ابتدایی شهرستان ممسنی بود. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش انجام آن، در زمره پژوهش های پیمایشی بود. همچنین ازلحاظ زمانی، مقطعی و یک تحقیق توصیفی بوده، که از روش همبستگی استفاده شد. جامعه آماری موردنظر در این مطالعه معلمان ابتدایی شهرستان ممسنی (650 نفر) و با توجه به جدول مورگان، 242 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بود. گردآوری اطلاعات آماری از سه پرسشنامه استاندارد عملکرد شغلی معلمان (هرسی و گلداسمیت،1981)، هوش هیجانی (گلمن، 2001) و ساختار توانمندساز مدارس (هوی و سویتلند، 2001) استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط صاحب نظران تائید گردید است و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از جامعه آماری به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب 927/0، 791/0 و 750/0 تعیین گردید. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل مسیر برای آزمون فرضیات پژوهش استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون در این مطالعه نشان داد که بین ساختار توانمندساز مدارس، هوش هیجانی و عملکرد معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود داشته است (01/0>P). عملکرد شغلی معلمان زن و مرد در مدارس ابتدایی شهرستان ممسنی تفاوت معناداری دارند (05/0>P). همچنین، نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که هوش هیجانی در رابطه بین ساختار توانمندساز مدارس و عملکرد معلمان ابتدایی شهرستان ممسنی، نقش واسطه ای دارد (01/0>P). هرچقدر آموزش وپرورش در توسعه توانمندسازی مدارس در حوزه های مختلف نرم افزاری و سخت افزاری بیشتر باشد، معلمان قدرت بیشتری در کنترل و درک احساسات خود و دیگران (هوش هیجانی) خواهند داشت و درنتیجه با رضایت خاطر و آرامش بالاتری اقدام به انجام وظایف خواهند نمود و درنتیجه عملکرد شغلی آن ها بهبود می یابد.
بررسی نظری مهارت خودآموزی در دانش آموزان مقطع دبستان
حوزههای تخصصی:
امروزه خود آموزی به یکی از کلیدی ترین عوامل و راهبردهای فرایند یاددهی – یادگیری و پرورش استعداد ها تبدیل شده است بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی نظری مهارت خودآموزی دانش آموزان در مقطع دبستان انجام شد. طرح پژوهش کیفی و روش شناسی فراترکیب از نوع تلفیقی می باشد که در این پژوهش پایگاه های معتبر مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت 50 مقاله مرتبط مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که متغییر های خود تنظیمی، خود کنترلی، پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی با پدیده خودآموزی در ارتباط قرار دارند و همچنین نتایج نشان داد که خود آموزی مخصوصا به شیوه راهبری و آموزش دیجیتال بر پرورش تفکر و یادگیری عمیق اثر گذار می باشد. با بررسی های انجام شده مشخص شد که خودآموزی بهتر است از سنین آغازین مدرسه و در مقطع دبستان آغاز شود که دانش آموز با آن دست و پنجه نرم کند و تسلط کامل به این روش پیدا کند تا یادگیری بهتر و در نتیجه پیشرفت تحصیلی حاصل شود. همچنین مشخص شد در مهارت خود آموزی ، تنیدگی تحصیلی ،اضطراب و مضرات آموزش مستقیم قابل کنترل می باشد.
تحلیل محتوای تاریخی کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم بر اساس تکنیک ویلیام رومی و حیطه شناختی بلوم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان درگیری فعال فراگیران با محتوای تاریخی کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم مقطع متوسطه اول و همچنین بررسی سطوح یادگیری سؤالات کتاب بر اساس حیطه شناختی بلوم صورت گرفت. پژوهش، با روش تحلیل محتوا در دو بخش انجام شد. در بخش اول روش و تکنیک ویلیام رومی و بر اساس ضریب درگیری ذهنی دانش آموزان در سه مؤلفه اصلی متن، نمودار و تصاویر و پرسش های پایان فصل انجام پذیرفت. همچنین میزان فعالیت مند بودن کتاب نیز مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم سؤالات موجود در کتاب در جدول 6 سطحی طبقه بندی بلوم به روش کمی قرار داده شد و میزان فراونی و درصد هر سطح سنجیده شد. جامعه آماری، محتوای بخش تاریخ کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم بود که برای بررسی میزان فعال بودن محتوا در تکنیک رومی به روش نمونه گیری تصادفی (انتخاب 10 صفحه متفاوت برای هر مؤلفه) و در طبقه بندی بلوم، تمام سؤالات و فعالیت های موجود در کتاب چاپ سال تحصیلی99-1398 انتخاب و مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در محتوای کتاب مطالعات پایه نهم میزان درگیری دانش آموزان با متن کتاب 05/0 و با پرسش ها 61/0 و با نمودارها و تصاویر45/0 بود. همچنین ضریب درگیری فعالیت مند بودن کتاب در این محور 42/1 است. به عبارتی متن کتاب غیرفعال نگاشته شده است و در سایر محورها اگر چه ضریب درگیری به دست آمده بین 4/0 تا 5/1 استاندارد است؛ اما نتایج از کمترین میزان شاخص درگیری ذهنی برخوردار است. در تحلیل محتوای سؤالات در مبحث طبقه بندی بلوم نتایج نشان می دهد که سؤالات فعالیت های درون درس با میانگین 26/67 در سه سطح پایین بلوم قرا دارد، سؤالات بخش «به کارببندیم» با میانگین 90/90 در سه سطح بالا قرار دارد و سؤالات کاربرگه ها با میانگین 33/82 در سه سطح پایین طبقه بندی بلوم قرار دارد. به نظر می رسد کتاب نتوانسته به خوبی سطوح بالای یادگیری را در سنجش مهارت های یادگیری فراگیران نشانه گیرد
پیشگیری و مراقبت از افراد با ناتوانی در زمان شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شیوع ویروس کرونا یا همان بیماری کووید ۱۹ در سال ۲0۱۹ ، افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است و اطلاعات کافی برای کمک به افراد مختلف در مقابل این بیماری وجود ندارد. تأثیر این ویروس در افراد مختلف متفاوت است و برخی افراد در برابر آن آسیب پذیری بالاتری دارند. از جمله این افراد می توان به افراد با ناتوانی اشاره کرد، زیرا دارای مشکلات اساسی در سلامتی هستند. به همین دلیل ضروری است که مشکلات، چالش ها و راهکارهای مراقبت از این افراد در برابر این بیماری مورد بررسی قرار گیرد تا اطلاعات ضروری برای مراقبت از آنها در اختیار والدین، مراقبان، مربیان و معلمان شان قرار گیرد. در مقاله حاضر که از نوع توصیفی و مروری است پس از بیان مقدمه ای کوتاه، دلایل خطر بالای این بیماری برای افراد با ناتوانی، مشکلات و چالش های افراد با ناتوانی در زمان شیوع ویروس کرونا و مشکلات خانواده های دارای فرد با ناتوانی بیان می شود و در ادامه، راهبردهای کاهش خطر ابتلا به ویروس کرونا و راهبردهای مراقبت از افراد با ناتوانی در زمان شیوع بیماری ارایه می شود. نتیجه گیری: به طور کلی با توجه به عدم اطمینان و نبودن روش های مطمئن برای درمان کووید ۱۹ برای رفع نیازهای افراد با ناتوانی در زمان شیوع ویروس کرونا اقداماتی از قبیل استفاده از آموزش عمومی و رایگان توسط معلمان و مربیان به صورت مجازی، دسترسی به بیمه های درمانی مناسب برای این افراد در این شرایط، حمایت های مالی و مشاوره روان شناختی برای این افراد و خانواده های شان و گسترش زیر ساخت های فناوری و ابزار ارتباطی بسیار ضروری است.
شناسایی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف یک پژوهش اکتشافی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و مدیران باسابقه آموزش و پرورش گیلان است. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل کیفی محتوا به کار گرفته شده است. در ادامه شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Matlab انجام شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی شناسایی شدند. براساس نتایج به دست آمده، مقوله های فراگیر عبارتند از: مقوله های راهبردی، زمینه ای و ارزش آفرین. مقوله فراگیر راهبردی خود شامل مقوله های سازمان دهنده «رهبری و مدیریت آموزش و پرورش»، «شایستگی های استراتژیک مدیران آموزش و پرورش» و «سیاست گذاری و خط مشی در آموزش و پرورش» می باشد. مقوله های زمینه ای نیز شامل سه مقوله سازمان دهنده است که عبارتند از: «ساختار سازمانی آموزش و پرورش»، «استقرار مدیریت دانش در آموزش و پرورش» و «آموزش و توانمندسازی مدیران آموزش و پرورش». در نهایت نیز مقوله فراگیر ارزش آفرینی از سه مقوله سازمان دهنده «مدیریت عملکرد در آموزش و پرورش»، «فرهنگ سازی در آموزش و پرورش» و «ارزش آفرینی منابع انسانی» تشکیل شده است.
بررسی عوامل موثر بر اکوسیستم بازاریابی کارافرینانه دیجیتال در صنعت بیمه
منبع:
دانشنامه تحول دیجیتال دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
39 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر اکوسیستم بازاریابی کارافرینانه دیجیتال در صنعت بیمه (مورد مطالعه: شرکت بیمه استان تهران) می باشد. در این راستا ضمن مروری بر مفاهیم اکوسیستم بازاریابی کارآفرینانه دیجتال و فروش آنلاین بیمه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به ارائه مدل اکوسیستم بازاریابی کارآفرینانه دیجتال پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان و مشتریان شرکت بیمه استان تهران میباشد که تعداد آنها نامحدود بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با ۳۸۴ نفر محاسبه شده است. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن به صورت روایی محتوا توسط خبرگان و روایی سازه و ساختار توسط تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS وSmart-PLS2 مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، جهت تست نرمالیته و از آزمون تحلیل مسیر جهت تأیید فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مولفه های بازار محوری، نوآوری محوری، کارآفرینی محوری و مشتری محوری از مولفه های اثر گذار در اکوسیستم بازاریابی کارآفرینانه دیجتال برای فروش آنلاین بیمه می باشند.
طراحی الگوی زیبایی شناسی فیزیکی در فضاهای آموزشی و تبیین مدل خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی: مطالعه ای ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فهم مؤلفه های فیزیکی زیبایی شناسی در فضاهای آموزشی از دیدگاه دانش آموزان و تببین مدل خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی بر اساس مؤلفه های فیزیکی زیبایی شناسی است. طرح پژوهش، ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در بخش کیفی پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان این بخش15 نفر از دانش آموزان کلاس پنجم و ششم مدارس ابتدایی شهرستان شیراز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار و بر اساس اشباع نظری انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود. بر اساس یافته های پژوهش، ادراک فیزیکی زیبایی شناسی از فضاهای آموزشی در قالب؛ 14 مضمون پایه (رنگ، نور، پنجره، پرده، شکل و اندازه کلاس، جنس دیوار و کف، چیدمان، فضای سبز، دیوارها، حیاط، بوفه، آبخوری و سرویس بهداشتی)، 4 مضمون سازمان دهنده (محرکات دیداری، فیزیک کلاس، فضای باز و تجهیزات) و یک مضمون فراگیر طراحی گردید. در ادامه، الگوی زیبایی شناسی فیزیکی از فضاهای آموزشی در قالب یک ابزار برای استفاده در تحلیل بخش کمّی آماده شد. روش تحقیق بخش کمّی همبستگی بود و جهت انتخاب نمونه مطالعه در بخش کمی نیز از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش 191 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی شهرستان شیراز بودند. برای گردآوری اطلاعات در این بخش از دو ابزار، مقیاس محقق ساخته ادراک فیزیکی زیبایی شناسی از فضاهای آموزشی برگرفته از بخش کیفی پژوهش و آزمون خلاقیت تصویری تورنس فرم الف استفاده شد و پس از تأیید پایایی و روایی ابزار پژوهش، سؤالات پژوهش تحلیل گردیدند. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن بود که در ابعاد محرکات دیداری و فضای باز با خلاقیت همبستگی و رابطه معناداری مشاهده گردید همچنین مقایه ضرایب بتا نشان داد که درمیان ابعاد محرکات دیداری، فیزیک کلاس، فضای باز و تجهیزات، تنها بعد محرکات دیداری پیش بینی کننده مثبت و معنادار خلاقیت می باشد و بقیه ابعاد نقش پیش بینی کننده معناداری نداشتند. .بر اساس تحقیق انجام شده توجه به ایجاد زمینه خلاقیت در دانش آموزان مقطع ابتدایی از طریق اهمیت دادن به مؤلفه های فیزیکی زیبایی شناسی در فضای آموزشی حائز اهمیت است.
پیامدهای تورم نمره در آموزش عالی و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۱
7 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه آشنایی با پیامدهای تورم نمره در آموزش عالی و راهکارهای مقابله با آن با روش پژوهش کیفی پدیدارشناختی است. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 23 نفر از اعضای هیأت علمی تمام وقت و پاره وقت دانشکده های مختلف دانشگاه علامه طباطبائی بودند که طی فرآیند مصاحبه در این مطالعه مشارکت کردند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از انجام مصاحبه و از طریق کدگذاری، مضامین مرتبط با پیامدهای تورم نمره و راهکارهای مقابله با آن استخراج شدند. بر اساس نتایج به دست آمده 16 پیامد گسترش تورم نمره، تحت 3 مقوله ی سازمان دهنده ی آسیب های اجتماعی، آسیب های سیستم آموزشی و آسیب های فردی، با 15 راهکار مقابله، تحت 2 مقوله ی سازمان دهنده ی تغییرات و اصلاحات کلان و تغییرات و اصلاحات خرد قابل کنترل هستند.
تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر انگیزش و عملکرد شغلی دبیران تربیت بدنی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت دانش بر انگیزش و عملکرد شغلی دبیران تربیت بدنی شهر شیراز بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش توصیفی – همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل600 نفر دبیران تربیت بدنی شهر شیراز بوده اند، که با نمونه گیری طبقه ای تصادفی و طبق جدول مورگان 234 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تطبیق یافته مدیریت دانش مدل نوناکا و تاکوچی (1995) با چهار مؤلفه اجتماعی سازی، برونی سازی، درونی سازی، ترکیب دانش استفاده شد. ضریب پایایی این پرسشنامه 97/0 به دست آمد و روایی آن تأیید شد. همچنین، از پرسشنامه های انگیزش شغلی دبیران پارسا و همکاران (1393)، و عملکرد شغلی دبیران تربیت بدنی همتی نژاد (1388) با روایی تأیید شده و به ترتیب با ضرایب پایایی 95/0 و 87/0 استفاده شد. برای بررسی تأثیر متغیرها مدل سازی معادلات ساختاری اجرا شد. یافته ها نشان داد، متغیر درونی سازی دانش بیشترین میزان ضریب تأثیر را بر عملکرد شغلی و انگیزش شغلی را ایفا می کند و مدیریت دانش علاوه بر تأثیر مستقیم دارای تأثیر غیر مستقیم بر عملکرد شغلی از طریق ایجاد انگیزه شغلی نیز است. پیشنهاد می شود، به ایجاد جو اعتماد در بین دبیران ورزش تلاش شود، به گونه ای که دبیران خطری را از جانب انتقال دانش شغلی خود به دیگر افراد احساس نکنند.
بررسی نابرابری های آموزشی سیستان و بلوچستان در مقایسه با شاخص های کشوری و ارائه الگویی برای تحقق عدالت آموزشی با تأکید بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین دلایل نابرابری های آموزشی سیستان و بلوچستان در مقایسه با شاخص های کشوری و ارائه الگویی برای تحقق عدالت آموزشی با تأکید بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی با روش نظریه زمینه ای در بازه زمانی 1397 تا 1398 در استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل پیشینه و نمونه است که دربرگیرنده نخبگان علمی، استادان دانشگاهی مرتبط با موضوع و معلمان، نخبگان مذهبی اعم از روحانیون و صاحبنظران دینی و رؤسای آموزش و پرورش (رؤسای در دسترس از گذشته تا کنون) از 32 منطقه آموزش و پرورشی است. جمع آوری داده با کمک بررسی اسناد، مصاحبه و پرسشنامه بوده و روایی و پایایی مصاحبه بر اساس نظریه گوبا و لینکلن، و روایی پرسشنامه از نوع محتوایی و صوری و پایایی آن با کمک آلفای کرونباخ 79/0 برآورد شد. داده های این پژوهش با کمک روش کدگذاری، آزمون تک عاملی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشترین تأثیر در بی عدالتی آموزشی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ تخصیص ناعادلانه اعتبارات، کمبود امکانات در جغرافیای وسیع استان و وسعت و پراکندگی درون استانی، و کمترین تأثیر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ کمبود نیروی بومی قدرتمند وکارآمد در سطح تصمیم ها، مطالبه گرنبودن مردم و قوم گرایانه بودن و چنددسته گی مردم در سطح تصمیم ها است.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی و ارتباط آن با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دوره اول متوسطه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
59 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف وارسی شاخص های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی و تعیین ارتباط آن با سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان ایرانی انجام گرفت. در مطالعه حاضر، تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی هر گویه با نمره کل، آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغییری با نمونه ای متشکل از 348 دانش آموز دوره اول متوسطه شهر اهواز (196 نفر دختر و 152 نفر پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی یک مدل با برازش مطلوب را برای ساختار پنج عاملی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی نشان داد. افزون بر این، یافته ها بیانگر آن بود پرسشنامه از ضریب پایایی همسانی درونی بالایی برخوردار است. همچنین، بین توانمندی اجتماعی-هیجانی و سرزندگی تحصیلی ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت. در نهایت، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری بیانگر آن بود که بین دخترها و پسرها در ابعاد پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد. این یافته ها نشان می دهد که نسخه فارسی پرسشنامه توانمندی اجتماعی-هیجانی، ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی توانمندی اجتماعی-هیجانی در جمعیت دانش آموزان ایرانی دوره اول متوسطه است. پیامدهای کاربردی، محدودیت ها و نیازهای تحقیقاتی آینده برای متخصصان، محققان، معلمان در سطح کلاس و مدارس مورد بحث قرار گرفته اند