فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
14 - 26
حوزههای تخصصی:
آموزش فراگیر با حضور دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاس عادی در راستای عدالت آموزشی، برای موفقیت نیازمند شرایطی است که یکی از این الزامات، دانش معلمان درباره این گروه از دانش آموزان و داشتن آمادگی برای پذیرش آنها در کلاس خود است. در پژوهش توصیفی - پیمایشی حاضر، پرسشنامه ای برگرفته از خرده مقیاس "میزان دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیاز ویژه و آموزش فراگیر" پرسشنامه ی نگرش سنجی استفاده شد. خرده مقیاس ذکر شده به صورت یک پرسشنامه طراحی و پس از اجرای مقدماتی، در میان 107 نفر از معلمان ابتدایی شهر بیجار که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند توزیع گردید. و میزان دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیازهای ویژه، آموزش فراگیر و آمادگی آنها برای پذیرش این دانش آموزان در کلاس بررسی شد. یافته ها نشان دادند که معلمان حاضر در نمونه، در این زمینه دانش کافی نداشتند و با توجه به نتایج آزمون t تک نمونه ای، دانش معلمان به طور معناداری پایین تر از میانگین فرضی بود و اکثر آنها آمادگی تدریس در یک محیط فراگیر را نداشتند. بنابراین برای بهبود این وضعیت توصیه می شود که معلمان داوطلب برای آموزش فراگیر شناسایی و پس از گذراندن دوره های آموزشی مناسب، در این جهت به کار گرفته شوند.
ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت تحلیلی و به شیوه اسنادی انجام شد. نخست با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به مرور نظام مند و تحلیل دقیق مدل های موجود آموزش ترکیبی درخصوص فعالیت های یاددهی-یادگیری، ویژگی های زبان آموزان، مدرسان، محتوا، رسانه های آموزشی و ارزشیابی پرداخته شد. در این مرحله جامعه آماری شامل کلیه مدل های مختلف آموزش ترکیبی در پایگاه های اطلاعات علمی ساینس دایرکت، اسکوپوس، اسپرینگر، پایگاه امرالد وگوگل اسکالر، بستر اینترنتی شبکه پنج فرانسه موسوم به (TV5)، محتوای آموزش زبان سایت BBC بود و ابزار گردآوری داده ها نیز شامل فیش برداری، جدول و کارت بود. سپس مدل پیشنهادی آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان تدوین شد و با استفاده از نظر متخصصان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور، اعتبار مدل مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری در مرحله دوم شامل کلیه خبرگان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور بود که 15 نفر از متخصصان آموزش از دور و 15 نفر از متخصصان حوزه زبان شناسی به صورت هدفمند انتخاب شدند و درخصوص اعتبار مدل ارائه شده، اظهارنظر کردند. ابزار پژوهش نیز شامل پرسش نامه محقق ساخته بود با ده گویه و طیف چهاردرجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، کم، خیلی کم) که روایی آن توسط متخصصان تعلیم و تربیت و زبان شناسی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای) جهت اعتباریابی مدل استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون تی تک نمونه ای که جهت بررسی اعتبار درونی مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان به کار گرفته شد، حاکی از آن است که مدل ارائه شده بر اساس آموزش ترکیبی از نظر متخصصان هر دو گروه آموزش از دور و زبان شناسان، مبتنی بر رویکردهای جدید زبان آموزی بوده، به انگیزه یادگیری در زبان آموزان توجه دارد، همچنین به تعاملات مدرس، زبان آموز و محتوا تاکید داشته و متناسب با اصول روان شناختی زبان آموزی است. علاوه بر آن به میزان کافی به ترکیب انواع فعالیت های یاددهی-یادگیری (حضوری و الکترونیکی) پرداخته است، همچنین به ویژگی های مدرس، محتوا، رسانه و ارزشیابی نیز توجه کافی دارد؛ لذا مدل ارائه شده درخصوص آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان دارای اعتبار مناسب است.
The Mediating Role of Learning Emotions in Relation to Learning Approaches with Academic Engagement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Learning emotions consist of a range of ups and downs students come across in the classroom concerning the subject of study that may affect their performance in academic affairs and the correlation between learning approaches and academic engagement. The present study discussed the mediating role of learning emotions in the relationship between learning approaches and academic engagement in the academic year 2020/2021. The study used a correlation-descriptive research method and multistage cluster sampling. Participants were 384 female upper-secondary school students according to the Cochran formula. Three types of questionnaires were used to collect data: Reeve and Tseng’s academic engagement, Miller et al.’s learning approaches, and Pekrun’s learning emotions. Data were analyzed using Structural Equation Modelling in PLS software. Our findings showed that learning emotions (both positive and negative) have a mediating role in the correlation between learning approaches (learning goals, performance goals, instrumental/future goals, perception ability, external and internal evaluation) and academic engagement (P≤0/05). Moreover, learning approaches have a significant positive correlation with academic engagement (P≤0/05). Furthermore, learning approaches have a significant positive correlation with positive learning emotions, but a significant negative correlation with negative learning emotions (P≤0/05). We can hereby deduce that positive emotions have a significant positive correlation with academic engagement (P≤0/05), whereas the correlation coefficient between negative learning emotions and academic engagement is not significant (P≥0/05). It can be concluded that academic engagement is significantly affected by learning approaches and learning emotions and positive emotions increase the effect of learning approaches on academic learning.
بررسی تأثیر سواد دیجیتال بر اضطراب ریاضی دانش آموزان متوسطه اول شهر دهدشت
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر سواد دیجیتالی و پیشرفت ریاضی بر اضطراب ریاضی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر دهدشت بود. پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر دهدشت به تعداد470 نفر در سال 1399 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان(1970) انجام شد و تعداد 210 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری احتمالی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها، از پرسشنامه های پرسشنامه سواد دیجیتالی مبتنی بر چارچوب مهارت های سواد دیجیتال دانشگاه اوپن و پرسشنامه اضطراب ریاضی دانش آموزان، از مقیاس اضطراب ریاضی برای کودکان(MESC) چیو و هنری(1990) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ضریب همبستگی پیرسون(R) بین متغیر مستقل و متغیر وابسته(اضطراب ریاضی) **751/0- بود که نشان داد همبستگی معنادار و معکوس قوی وجود دارد. ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 563/. می باشد، نشان می دهد 56 درصد از کل تغییرات متغیر اضطراب ریاضی، به متغیر سواد دیجیتال وابسته می باشد.
راهبردهای آموزش و یادگیری اثربخش زبان عربی در دوره متوسطه
حوزههای تخصصی:
بنا بر اصل شانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ازآنجاکه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی، عربی است و ادبیات فارسی به طور کامل با آن آمیخته است، این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاس ها و در همه رشته ها تدریس شود. با توجه به جایگاه آموزش وپرورش در تربیت نیروی انسانی کارآزموده و متخصص و انتقال ارزش های اسلامی به نسل های بعد، تلاش مستمر در تقویت مبانی، روش های آموزش و یادگیری زبان عربی متناسب با سند جامع علمی کشور و اسناد بالادستی و جهت دهی امکانات و منابع به سوی دانش و مهارت تخصصی آموزش زبان عربی تلاشی بایسته است. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای در گردآوری داده ها و روش تحقیق توصیفی– تحلیلی در پردازش اطلاعات سامان یافته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آموزش پرسش محور، گروه محور، آموزش مبتنی بر تفاوت های فردی، آموزش بهره مند از فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش مبتنی بر بازی، یادگیری متکی بر تفکر انتقادی و آموزش مبتنی بر فهم متن با قید دینی از راهبردهای آموزش و یادگیری اثربخش زبان عربی در دوره متوسطه است.
بررسی نقش سواد برنامه درسی در توسعه حرفه ای معلمان با میانجی گری اجتماعات حرفه ای یادگیری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان خواف
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سواد برنامه درسی در توسعه حرفه ای با میانجی گری اجتماعات حرفه ای یادگیری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان خواف بود که با روش پژوهش همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان خواف در سال تحصیلی 1400-1399 شامل 788 نفر (416 نفر مرد و 372 نفر زن) بودند. از بین آنها و مطابق با فرمول کوکران، تعداد 258 نفر از معلمان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان گروه نمونه (105 نفر مرد و 153 نفر زن) انتخاب شدند. پس از توضیح به گروه نمونه در خصوص هدف پژوهش و فواید آن، اعضای نمونه به پرسشنامه های توسعه حرفه ای معلمان (ایوبی، 1393)، سواد برنامه درسی (عباباف، 1392)، و اجتماعات حرفه ای یادگیری (اولیور و همکاران، ۲۰۰۹) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و AMOS-9 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سواد برنامه درسی با اجتماعات حرفه ای یادگیری، رابطه معنی دار با رقم 874/3 درصد، بین اجتماعات حرفه ای یادگیری با توسعه حرفه ای رابطه معنی دار با رقم 994/3 درصد، بین سواد برنامه درسی با توسعه حرفه ای رابطه معنی دار با رقم 058/4 درصد، و بین سواد برنامه درسی با توسعه حرفه ای و نقش میانجی اجتماعات حرفه ای یادگیری رابطه معنی دار با رقم 12 درصد با سطح اطمینان 9/99 درصد، برقرار است.
شناسایی ابعاد و مولفه های جذب ، نگهداشت و توانمند سازی در نظام تربیت معلم کشور با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامت معلمان و نقش آموزش و پرورش در ارتقاء و پیشرفت جوامع بشری، استقرار الگوی جامع جذب، نگهداشت و توانمندسازی در نظام تربیت معلم را ضروری کرده است. هدف این مقاله طراحی الگوی جذب، نگهداشت و توانمندسازی و شناسایی عناصر و مؤلفه های آن در نظام تربیت معلم کشور است. رویکرد مورد نظر در این پژوهش کیفی و روش مورد استفاده مطالعه موردی بود. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و خبرگان حوزه تربیت معلم که در زمینه موضوع پژوهش تجارب ارزشمندی داشتند، بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش نمونه-گیری گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری داده ها و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مطالعه متون حاوی نظرات آنها در وبگاه ها و رسانه ها استفاده شده است. جهت استخراج چارچوب ابعاد و مؤلفه های جذب، نگهداشت و توانمند سازی دانشجو معلمان از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون مرتبط استفاده شد. همچنین با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیرحاصل شد. برای اعتباریابی داده ها از روش های قابل قبول و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی با شیوه های فرزند پروری و الگوی ارتباطی خانواده در دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
159 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی با شیوه های فرزند پروری و الگوی ارتباطی خانواده در دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود به تعداد 2570 نفر که بر اساس جدول نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ(1988) ،پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (2000)و پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (1973) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزند پروری و الگوهای ارتباطی خانواده با اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. همچنین بین سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک فرزندپروری قاطع با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بین الگوهای ارتباطی گفت و شنود و همنوایی با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز حاکی از نقش معنادار مولفه های سبک های فرزندپروری و الگوهای ارتباطی خانواده در پیش بینی متغیر اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی در میان دانش آموزان بود.
طراحی الگوی آموزش شهروند جهانی براساس مؤلفه های سرمایه فرهنگی و هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر به منظور ارائه مدلی جامع برای الگوی آموزش شهروند جهانی براساس مؤلفه های سرمایه فرهنگی و هویت ملی انجام پذیرفت.
روش شناسی: روش تحقیق آمیخته (کمی کیفی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی متخصصان آموزش عالی فعال در دانشگاه های دولتی و غیردولتی استان هرمزگان و از روش نمونه گیری هدفمند با بهره گیری از فن گلوله برفی و به کارگیری معیار اشباع نظری در مصاحبه های نیمه ساختریافته از 14 نفر استفاده شد و جامعه آماری در بخش کمی پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد استان هرمزگان به تعداد 185 نفر به کمک جدول مورگان از هریک از جوامع آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. آزمون های آماری آزمون های استنباطی روش تحلیل عاملی تأییدی و برای تعیین اعتبار و تناسب مدل طراحی شده از شاخص های روایی همگرا و واگرا و پایایی ترکیبی (CR) و آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری smart-pls استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که مؤلفه های هویت ملی سرمایه فرهنگی برای آموزش شهروند جهانی از برازش مناسبی برخوردارند و در پایان نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
طراحی معماری عملکردگرایانه مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی کودکان دارای اتیسم و کودکان عادی: معرفی نیازها و ویژگی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه شناسایی و معرفی نیازهای روانشناختی کودکان اتیستیک و کودکان عادی است تا در طراحی معماری مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی با رویکرد عملکردگرایانه، اعمال شود. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. به این منظور نظریه های روانشناسی رشد و منابع اصلی روانشناسی بالینی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دو مرحله جستجو انجام شد: 1) جستجوی کتابخانه ای در میان کتاب ها، مقاله ها، مجله ها و پایان نامه هایی که تا کنون در باره طراحی فضا برای کودکان عادی و کودکان اتیسم انجام گرفته است. 2) جستجوی منظم پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و خارجی. یافته ها:در تحلیل ویژگی های کودکان عادی سه عامل روانشناختی شناسایی شد: مولفه های زیستی، مولفه های روانی و مولفه های اجتماعی. در ذیل این سه عامل، نه خرده مؤلفه یا نیاز سطح دو تعیین شد، مثل: نیاز به امنیت، نیاز به تعلق به محیط، نیاز به تحرک. در ادامه، این خرده مولفه ها با ویژگی های بالینی کودکان اتیستیک ترکیب شدند و فهرست مؤلفه های روانشناختی- معمالی دو گروه احصا شد که در پنج دسته قرار گرفتند: سازماندهی فضایی، آرامش، پیش بینی پذیری فضا، امنیت و بافت مصالح. با تشریح این عوامل، فهرست مختصاتی که باید در طراحی معماری لحاظ شوند بدست آمد. نتیجه گیری: اگر فضا متناسب با نیازها و ویژگی کودکان اتیستیک طراحی شود، اغلب امکانات و فرصت های رشدی بیشتری برای کودکان عادی به ارمغان می آورد و باعث افزایش ضریب امنیت، رفاه و آسایش کودکان عادی می شود. این نکته می تواند مشوق والدین کودکان عادی در استفاده از مهدکودک و پیش دبستان تلفیقی باشد. البته باید فضاهای جانبی برای آموزش و توانبخشی کودکان اتیستیک تعبیه شود.
بازکاوی اهمیت نقش مادر در تربیت دینی دختران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۳۵
134 - 120
حوزههای تخصصی:
اسلام مملو از مقولاتی در زمینه مقام و جایگاه والدین در خانواده است. یکی از موضوعاتی که در جوامع امروزی والدین بخصوص مادر باید به آن توجه بسیاری داشته باشد تربیت دینی دختران است. بی تردید نقش دختران هم در خانواده و هم در اجتماع بسیار مهم است. آنان در آینده به عنوان همسر وظایفی را بر عهده دارند و به عنوان مادر نیز عهده دار تربیت نسل بعدی هستند اگر دختری به روش اسلامی تربیت شد می تواند خوشبختی و سعادت را هم برای همسر و هم در نسل آینده ضمانت کند. ضرورت ایجاب می کند بنا بر این وظیفه ی خطیری که در آینده بر عهده دختران است باید مادر که بیشترین سهم در تربیت فرزند را بر عهده دارد به گونه ای خاص برای تربیت دینی دختران تلاش کند تا آنان را به اهداف اسلامی نزدیک تر کند. در مقاله حاضر که به روش توصیفی– تحلیلی گردآوری شده است، به شناخت اهمیت نقش مادر در تربیت دینی دختران که به روند رشد و تعالی آن ها کمک می کند، می باشد. یافته های مقاله حاکی از آن می باشد مادر به عنوان اساسى ترین عامل تربیت، مى تواند با بهره گیرى از دستورات قرآن و روایات و همچنین عملیاتى کردن آن ها در همه مراحل زندگى، دخترانی با تربیت دینی که در آینده در جایگاه همسری و مادری نقش بسزایی را دارند، تربیت کنند.
رابطه هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی اعتماد مدیران و همبستگی ارزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
95 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه هوش هیجانی و رفتارشهروندی سازمانی با نقش میانجی اعتماد مدیران و همبستگی ارزش می-باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان مدارس شهرستان بوانات در سال تحصیلی97-98 بودند که تعداد 160 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های هوش هیجانی هوچلید(1983)، ادلمن(1989)، رفتار شهروندی سازمانی پودساکف(1991)، اعتماد (گابارو و آتوس(1976) و همبستگی ارزش کیبل و درو(2002) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS20 وPLS استفاده گردید. نتایج نشان داد بین هوش هیجانی و همبستگی ارزش و اعتماد مدیران با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی مدیران و هوش هیجانی معلمان با همبستگی ارزش؛ و بین هوش هیجانی معلمان و اعتماد مدیران رابطه معناداری وجود دارد، به علاوه اعتماد مدیران و همبستگی ارزش ها نقش میانجی در رابطه بین هوش هیجانی و رفتار شهروندی دارد.
مقایسه اعتیاد به اینترنت در نوجوانان دختر و پسر و ارتباط آن با تیپ های شخصیی و افسردگی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مهر ۱۴۰۰ شماره ۴۰
219 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف: اینترنت علاوه بر مزایایی که دارد بی گمان میتواند پدید آورنده مشکلات جدید یا تشدید کننده مشکلات قدیمی باشد، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت باافسردگی در تیپ های شخصیتی نوع A وB و تعی ین توان پیش بین این دو متغیر در تعامل با متغیر جنسیت به منظور پیش بینی میزان اعتیاد به اینترن ت دانش آموزان دختر و پسر ب ود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. به این منظور 250 دانش آموز دختر و پسر (125 پسر و 125 دختر) مدارس شهرستان مشهد به ش یوه تص ادفی خوش ه ای انتخ اب ش دند. . جهت جمع آوری اطلاعات از مقیاس پرسشنامه افسردگی Beck ، تیپ شخصیتیA وB گنجی(1380) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ استفاده شد. داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روشهای آماری استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میزان اعتیاد به اینترنت در نوجوانان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود ندارد. بین تیپ شخصیتی A یا B در نوجوانان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود ندارد. و لی اعتیاد به اینترنت در نوجوانان دختر و پسر با تیپ های شخصیتی رابطه معنی داری را نشان داد. همچنین بین افسردگی در نوجوانان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود ندارد و اعتیاد به اینترنت در نوجوانان دختر و پسر با افسردگی ارتباط ندارد. نتیجه گیری: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ اعتیاد به اینترنت در نوجوانان دختر و پسر تفاوتی ندارد و ارتباط ان با تیپ های شخصیتی و افسردگی از ﻃﺮﯾﻖ تیپ های شخصیتی و اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺒﯿﯿﻦ اﺳﺖ؛ ﻟﺬا ﻧﺘﺎﯾﺞ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻠﻮﯾﺤ ﺎت ﻣﻬﻤﯽ در زﻣﯿﻨﻪ آﻣﻮزش داﻧﺶآﻣﻮزان ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﻋﺘﯿﺎد ﺑﻪ اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑ ﻪ ﻫﻤﺮاه دارد.
مشکلات و چالش های آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا در مقطع ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
65 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی مشکلات و چالش های آموزش مجازی در دوران شیوع کرونا در مقطع ابتدایی است. پژوهش حاضر، کیفی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع پدیدارشناسی اکتشافی است. جامعه هدف پژوهش شامل کلیه خانواده های دانش آموزان مقطع ابتدایی ساکن شهرستان اردکان بود که در سال تحصیلی 1400-99 دارای حداقل یک دانش آموز در این مقطع بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه پیدا کرد که در نهایت نمونه به 10 نفر رسید. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون کدگذاری شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، مشکلات آموزش مجازی در حوزه های «آموزش»، «معلم و مدرسه»، «والدین»، «دانش آموزان» و «زیرساخت های آموزش مجازی» شناسایی شد. نتایج نشان داد که مشکلات آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا، نه تنها متفاوت از مشکلات آموزش حضوری است؛ بلکه، به دلیل عدم آمادگی خانواده ها برای مواجهه با این مشکلات، گستردگی بیشتری نیز نسبت به آموزش های مجازی پیش از این دارند. با درنظر گرفتن این مشکلات، می توان جهت فراهم کردن زیرساخت های آموزش مجازی و پایه ریزی بستر فرهنگی برای پذیرش آن اقدام کرد به طوری که در آموزش های مجازی بعد از دوران پاندمی نیز مفید واقع شود.
نقش فرسودگی والدینی در بدرفتاری با دانش آموزان ابتدایی در همه گیری کووید-19
حوزههای تخصصی:
کووید 19 یکی از بیماری هایی است که در سرتاسر دنیا از جمله ایران گسترش یافته و باعث تغییرات قابل توجهی در همه جوانب زندگی روزمره شده است. این تغییرات، والدین را بیشتر در معرض خطر فرسودگی والدینی و بدرفتاری با فرزندان قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بازبینی مفهوم کلی فرسودگی والدینی و بحث بر روی آن در زمینه همه گیری فعلی کووید 19 است و تمرکز آن مخصوصا روی اثرات آن بر کودک آزاری در خصوص دانش آموزان ابتدایی است. روش پژوهش حاضر مروری و جامعه آماری آن شامل کلیه مقالاتی بود که در زمینه فرسودگی والدینی، دانش آموزان، بدرفتاری با فرزندان و کووید-19 بوده و در عین حال از ویژگی های پژوهشی مناسب مانند روایی و پایایی معین و مناسب، روش نمونه گیری و جامعه آماری مطلوب، فرضیه ها و سئوالات متناسب با موضوع برخوردار بودند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد کووید 19 می تواند فرسودگی والدینی را تشدید کند، احتمال کودک آزاری و غفلت والدینی که فرسودگی والدینی را تجربه کرده اند بیشتر است و این مساله می تواند کودکان را در معرض خطرات زیان آور کوتاه مدت و بلندمدت قرار دهد. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود والدین در معرض آموزش هایی قرار گیرند که از میزان فرسودگی والدینی کاسته و در نتیجه به کاهش بدرفتاری با فرزندان در همه گیری کووید-19 بیانجامد.
واکاوی موانع و مشکلات فعالیت اعضای هیئت علمی در نظام آموزش عالی تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع فعالیت اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ایران با روش ترکیبی به شیوه متوالی مبتنی بر روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. در مرحله کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از استادان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، موانع و مشکلات فعالیت اعضای هیئت علمی شناسایی شد. نمونه و اطلاعات بخش کمی، دیدگاه های ۲۴۰ نفر از جامعه تقریباَ ۹۵۰ نفری اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان است که با توجه به جدول کرجسی و مورگان، و بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات براساس فرم مقایسات زوجی مشکلات و موانع تدوین شد. تحلیل انجام گرفته در مرحله نخست پژوهش به این سؤال که «موانع و مشکلات فعالیت اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان کدامند؟» پاسخ داد. در این مرحله تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی با روش تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت. نتایج نشان داد، سه دسته موانع و مشکلات در حوزه فعالیت های آموزشی، عوامل نهادی و حوزه فرهنگی و پژوهشی (پنج مؤلفه آموزشی، چهار مؤلفه نهادی و چهار مؤلفه فرهنگی و پژوهشی) بر سر راه فعالیت اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان وجود دارد. برای هر یک از این سه حوزه شاخص هایی معین شده که اولویت آن ها در مجموعه موانع و مشکلات اعضای هیئت علمی به ترتیب، ارزیابی، خدمات اجتماعی، محتوا، فرهنگ بومی، برنامه و اجرا بود. نتایج، لزوم بازنگری و تدوین دستورالعمل و نظام نامه ها را در بخش هایی که دارای بیشترین اولویت در میان موانع و مشکلات اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان است، نشان می دهد.
شناسایی عوامل پیش بینی کننده خودکشی در زنان مطلقه
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
120 - 111
حوزههای تخصصی:
خودکشی یکی از مشکلات جدی سلامت عمومی است و به مثابه فرایندی است که در آن شخص به صورت عمدی و آگاهانه، عملی را مستقیم یا غیرمستقیم انجام می دهد که نتیجه ی آن خاتمه یافتن زندگی اش می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل پیش بینی کننده خودکشی در زنان مطلقه می باشد. با توجه به هدف، روش تحقیق مطالعه ای و از لحاظ ماهیت موضوع تحلیلی – توصیفی است. ابزار گرداوری داده مقالات و کتب می باشد. نتایج تحقیق نشان داد از جمله علل خودکشی در زنان سن، جنس، تحصیلات، وضعیت تاهل، فروپاشی ساختار خانواده، مشکلات روانی، ساز و کارهای دفاعی ناپخته و ناکامی می باشد. خودکشی پاسخی در مقابل ناکامی ها و فشارها و عدم حمایت خانوادگی و اجتماعی می باشد. لذا به سازمان ها و مسئولین زیربط پیشنهاد می شود که کارگاه و کلاس های آموزشی همگانی برگزار نمایند تا بتوان آن دسته از ساز و کار های دفاعی ناپخته که موجب اندیشه پردازی خودکشی می شوند را کاهش دهند.
ارزیابی کارایی آموزش و پرورش با تاکید بر تخصیص منابع: رویکرد کارایی برتر(موردپژوهی مناطق آموزش-وپرورش خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
193-212
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی کارایی مناطق نه گانه آموزش و پرورش استان خراسان شمالی در سال تحصیلی98-97 با بهره گیری از روش تحلیل پوششی داده هاست. در این روش، مجموعه ای از عملکردها و ویژگی های مناطق آموزشی به عنوان شاخص های ورودی و خروجی در نظر گرفته شده است و با توجه به میزان اهمیت و تأثیرگذاری شاخص ها در مجموع عملکرد، نسبت مجموع موزون خروجی ها بر مجموع موزون ورودی ها به عنوان میزان کارایی مناطق محاسبه و ارزیابی شده است. برای ارزیابی کارایی مناطق 9 گانه آموزش و پرورش استان خراسان شمالی در این پژوهش، داده های مربوط به معلمان، مدارس، دانش آموزان و نیروی انسانی از اداره کل آموزش وپرورش استان خراسان شمالی، گردآوری شده و روش تحلیل پوششی داده ها با بهره گیری از سه شاخص درونداد و دو شاخص برونداد به کارگرفته شده است. علاوه بر ارزیابی کارایی هر یک از مناطق، مجموعه های کارا، الگوهای مرجع، نهاده ها و ستانده های مطلوب، واحدهای ناکارا، نقاط ضعف و قوت هر یک از مناطق و وضعیت استفاده از منابع نیز مشخص شده است.
تبیین نقش سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده و عوامل مدرسه بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری احساس تعلق به مدرسه بین دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
268 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تبیین نقش سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی _ اقتصادی خانواده و عوامل مدرسه بر عملکرد تحصیلی با میانجیگری احساس تعلق به مدرسه است. نمونه پژوهش شامل 492 دانش آموز متوسطه که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. برای سنجش سبک تربیتی ازپرسشنامه Royan et al. (1989) با ضریب پایایی آلفای کرو نباخ 87/0 ، برای پایگاه اجتماعی- اقتصادی از پرسشنامه (Samaeri (2013 با ضریب آلفای کرونباخ 87/0 ، عوامل مدرسه ای از تلفیق شاخص های امکانات و خدمات مدرسه و برای عملکرد تحصیلی از پرسشنامه Taylor (1999) با ضریب آلفای کرونباخ 93/0 و برای احساس تعلق به مدرسه ازپرسشنامه ی , Betty, Barry Watt(2005) با ضریب آلفای کرونباخ 850/0 استفاده شد. درمجموع روایی وپایایی تمام ابزار های تحقیق موردتایید نهایی قرار گرفت . داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای spss و pls Smart با روش های آماری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک تربیتی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده وعوامل مدرسه ای بر پیشرفت تحصیلی تاثیر مثبت ومعنی داری دارند ومتغیراحساس تعلق به مدرسه نقش میانجی دارد و باید درمدیریت و برنامه ریزی برای کاهش نابرابریهای آموزشی لحاظ شوند.
آموزش زبان عربی بر پایه اصول روان شناختی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار حیاتی در آموزش زبان های خارجی، توجه به ابعاد روان شناختی آن است؛ زیرا بین زبان و تفکّر از یک سو و ابعاد روحی روانی انسان از سوی دیگر، پیوندی عمیق و ناگسستنی وجود دارد. از همین رو نادیده گرفتن مبانی روان شناختی آموزش زبان یا بی توجهی به آن، فرایند یاددهی-یادگیری را با چالش های فراوان روبه رو می کند. هدف از انجام این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی انجام شد، تبیین میزان تاثیر توجه به ابعاد روحی روانی فراگیران در تسهیل امر آموزش زبان است. نتایج و یافته های پژوهش پیش رو نشان داد که توجه به به دو بُعد استراتژیک زبان، یعنی الگوبرداری و ممارست. در نظر گرفتن ابعاد روانی عاطفی زبان آموزان، یعنی انگیزه ها و نگرش ها و توجه به بُعد شخصیت، یعنی توجه نمودن به تفاوت های فردی و مراعات سنّ فراگیران و به تبع آن شناخت راهکارهای مناسب به هنگام روبرو شدن با تفاوت های فردی، کمک شایانی به آموزش فعال و عمیق زبان عربی نموده و سبب می شود فرایند یاددهی- یادگیری با شادابی و نشاط کافی و درست، اجرا شود، از همین رو ضرورت دارد قبل از آغاز فرایند آموزش، به انگیزه های افراد، نگرش آنان به زبان عربی و میزان توانایی و استعداد آن ها توجه شود. همچنان که بایسته است از روش های متنوّع آموزشی متناسب با فراگیران و تمارین و تکالیف گوناگون استفاده شود و راهکارهای پیشنهادی مربوط به تفاوت های فردی نیز، مطالعه و اجرا گردد.