فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۰۱ تا ۵٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی )رضایت از زندگی و عواطف مثبت-منفی( و فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با آزمون پیگیری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی اول ) 12 - 15 سال( دارای آسیب بینایی مجتمع آموزشی شهید محبی شهر تهران در سال 1397 تشکیل دادند که به شیوه ی غیرتصادفی انتخاب شدند. تعداد 32 نفر از دانش آموزان با آسیب بینایی این آموزشگاه، به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه )هر گروه 16 نفر( گمارده شدند. سپس برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا در قالب 7 جلسه، هر هفته دو جلسه به صورت گروهی به گروه آزمایشی آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس عواطف مثبت-منفی، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار آماری SPSS23 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا به صورت معناداری موجب افزایش رضایت از زندگی و عواطف مثبت و نیز موجب کاهش میزان عواطف منفی و فشار روانی تحصیلی در گروه آزمایشی گردید ) 01 / p> 0 (. این نتایج در دوره ی پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)p> 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی و فشار روانی تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی مؤثر است.
چارچوب مفهومی کلینیک کارآفرینی با محوریت آموزش های غیر رسمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
155-186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با محوریت آموزشهای غیررسمی به ویژه مجموعه آموزشهای مهارتی ارائه شده در سازمان آموزش فنی و حرفه ای با رویکرد آمیخته به مرحله اجرا درآمد.روش پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات در دو سطح کیفی، رویکرد اشتراوس وکوربین(1998) و کمی(توصیفی از نوع پیمایشی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید دانشگاهی حوزه کارآفرینی، فارغ التحصیلان ودانشجویان رشته کارآفرینی، مدیران سازمانی متولی اشتغال وکارآفرینی وهمچنین کارآفرینان می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه ساختاریافته بود که تحلیل اطلاعات آن به شیوه کُد گذاری(باز، محوری و انتخابی) روی نمونه ای مشتمل بر15 نفر ، با روش نمونه گیری گوله برفی انتخاب و با آنها مصاحبه شد و در بخش کمی ابزار اصلی سنجش، پرسشنامه محقق ساخته بود. بر مبنای حداقلی نرم افزار کمترین مربعات جزئی هوشمند حجم نمونه در بخش کمی پژوهش 120 نفر در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که مولفه آموزشهای کلینیکی (مهارتی) فنی و حرفه ای با 5 مقوله (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سازمانی،آموزشی) و با ضریب تاثیر (982/0) ، مولفه دانشگاه اینترنتی( مجازی)با 5 مقوله (بومی سازی، فناوری، حقوقی، پهنه علم و فناوری، تکنولوژی آموزشی ) و ضریب تاثیر (761/0) و در نهایت مولفه آموزش خصوصی با 5 مقوله(فردی، بین فردی، مدیریت، رسانه،رفتاری-روانشناختی ) و ضریب تاثیر (491/0 ) از مهمترین عوامل موثر بر آموزشهای غیر رسمی می باشند و نظریه اولیه تشکیل کلینیک کارآفرینی با محوریت آموزش های غیر رسمی بر اساس مقوله های یاد شده به صورت الگوی مفهومی تدوین و تفسیر گردید.
بررسی رابطه بین بازی های رایانه ای و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول ناحیه یک کرمان
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
85 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین بین بازیهای رایانهای وهوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهرکرمان است. این تحقیق از لحاظ هدف جز تحقیقات کاربردی و از نظر روش، تحقیق توصیفی به شیوه همبستگی است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول ناحیه 1شهرکرمان به تعداد 2061نفراستکه از طریق جدول مورگان نمونه ای به حجم 324نفر انتخاب شد .ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه11سوالی بازی های رایانه ای با پایایی 01و پرسشنامه 31سوالی هوش هیجانی با پایایی 0817وهمچنین نمرات نهایی پایان سال تحصیلی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی (جدول و نمودار آماری) و آماره های استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) ، استفاده شده است.نتایج پژوهش حاکی از این است که بین بازی های رایانه ای وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیم ولی معکوس برقرار است به طوری که با افزایش انجام بازیهای رایانه ای پیشرفت تحصیلی کاهش می یابد.همچنین نتایج نشان داد بین هوش هیجانی ومولفه های آن با پیشرفت تحصیلی رابطه ای مثبت ومعناداری برقرار است.بنابراین با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد میگردد که، والدین ومسئولین مدارس زمینه های افزایش هوش هیجانی را برای دانش آموزان تقویت وشرایطی را فراهم نمایند تا بازیهای نامناسب رایانه ای توسط فرزندان کاهش یابد.
بررسی تاثیر آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت بر دانش ، نگرش و رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : کسب آگاهی زیست محیطی نخستین گام در راه پایداری است و اساساً شرط بقای آینده بشریت آگاهی زیست محیطی، توانایی فهم اصول شناخت محیط زیست و زندگی کردن بر پایه آن هاست هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت بر دانش، نگرش، رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود روش شناسی: از لحاظ روش اجرا، جزء پژوهش های نیمه تجربی (آزمایشی) است. طرح پژوهش نیز، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره ابتدایی مدرسه طبیعت در سال تحصیلی 97-96 به تعداد 185نفر بود که از این تعداد یک نمونه 50 نفری از دانش آموزان پایه چهارم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (25) نفر و کنترل (25) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت قرار گرفت.ا بزار گردآوری داده ها شامل ، پرسشنامه نگرش زیست محیطی دانلاپ و جانسون (2001) ، پرسشنامه رفتار زیست محیطی کایرز (2003) و پرسشنامه دانش زیست محیطی محقق ساخته که پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0؛ 65/0 و 79/0 محاسبه گردید. روایی این ابزارها مورد تایید صاحبنظران و استادان گروه آموزش محیط زیست قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها و نتیجه گیری : نتایج نشان داد که آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت در مقایسه با آموزش سنتی، بر دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدائی تأثیر مثبت دارد. با توجه به میزان تأثیر آموزش اکتشافی بر دانش زیست محیطی (37/0)؛ نگرش زیست محیطی (44/0) و رفتار زیست محیطی (74/0) در مقایسه با آموزش سنتی، مشخص شد که آموزش آکتشافی بیشترین تأثیر را بر رفتار زیست محیطی داشته است. پس از رفتار زیست محیطی، نگرش زیست محیطی قرار دارد و در نهایت، کمترین تأثیر آموزش اکتشافی بر دانش زیست محیطی بوده است. در نتیجه بهره گیری از محیط زیست می تواند به عنوان یکی از رویکردها و مؤلفه های موفقیت در امر آموزش و تدریس محتوای دروس مختلف در نظر گرفته شود،
معیارسنجی گناهان کبیره با رویکردی به نقش تربیتی آن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی معیارهای تشخیص گناه کبیره در آموزه های دینی است که از یک قرائت و انسجام معنایی خاصی در قرآن و سنّت برخوردار نمی باشد. پژوهش پیش رو با رویکردی به نگاه اندیشمندان دینی به موضوع نگریسته و با روش توصیفی – تحلیلی آنها را مورد نقد و بررسی قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که برخی از این ملاک ها باطل و یا فاقد تعریف جامع و مانع است. به نظر می رسد، اگرچه در شرع مواردی به عنوان کبیره و یا صغیره تبیین شده است، ولی در جاهایی که شک وجود دارد، معیار منافات داشتن با معرفت الهی سبب کبیره بودن گناه می گردد، هرچند دیدگاهی که فلسفه ابهام در ملاک را مراقبت بیشتر انسان نسبت به رفتار و کردار خود دانسته است، دور از واقع به نظر نمی رسد.
دریافت هایی نو درباره بیتی از حافظ بر اساس نظریه صورتگرایان روس
حوزههای تخصصی:
شعر حافظ به سبب ویژگی های خاص ساختاری و تنیدگی منحصر به فرد واژگانی اش برای هر خواننده ای همیشه تازه و شاداب جلوه می کند؛ منشوری است که از هر طرف که خواننده به آن بنگرد به خواننده نگریسته و در یک کلام بازتاب همیشه بیدار تحولات روح آدمی است. آن چه برای حافظ بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد شاعری است، با تمام لوازم و امکانات و در نهایت دغدغه هایش. این نگرش به شعر در کنار تسلط مثال زدنی او به زیر و بم و فنون بلاغی، شعر او را گاهی تا حد اعجاز پیش می برد؛ گواه این مدعا نکته های نغزی است که بعد از قریب به هفتصد سال همچنان از شعر او حاصل می شود. در این میان آن گونه که شایسته ی نام حافظ است به مباحث زیبایی شناختی شعر او پرداخته نشده است. با توجه به نگرش ویژه ی فرمالیست های روسی به مقوله ی «شکل» در آثار ادبی و بررسی وجوه هنری یک اثر ادبی از این رهگذار و البته توجه خاص حافظ به شکل و ساختار خلق غزلیاتش، نویسنده ی این مقاله با روش تحلیل محتوایی بیت: «مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن» را با تکیه بر آرای صورت گرایان روسی بررسی کرده و این نتیجه به دست آمده که اگرچه از دیدگاه فرمالیسم ها «صورت» یک قطعه ی ادبی در کانون توجه قرار داد، اما توجه به ظرایف این شیوه در درک و انتقال مفهوم یک شعر می تواند کمک شایانی به خواننده داشته باشد
جایگاه طرح مسئله در کتاب های درسی ریاضی دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی و متوسطه اول از جهت میزان فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله است. پژوهش از نوع کیفی است و جامعه آماری مورد بررسی کتاب های ریاضی پایه اول تا نهم چاپ سال 1398 هستند. ابتدا واژگان کلیدی ای که موید طرح مسئله است تعیین شد سپس شناسایی این موقعیت ها در کتاب درسی صورت گرفت و موقعیت ها بر اساس چارچوب نشری برآمده از ادبیات پژوهشی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که در مجموع 9 کتاب مورد بررسی، 40 موقعیت طرح مسئله وجود دارد که 60 درصد آن ها در سه سال دوم ابتدایی است و 5/67 درصد را موقعیت های نیمه ساختار یافته تشکیل می دهند. مقایسه بین تعداد فعالیت های مبتنی بر طرح مسئله و فعالیت های حل مسئله در کتاب های درسی ریاضی، نشان می دهد که مولفان کتاب های درسی، توجه کمی به به فعالیت های طرح مسئله داشته اند.
زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین زمینه ها و راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی برای دوره ابتدایی است. با استفاده از روش کیفی داده بنیاد، با 12 نفر از صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی مصاحبه شد. یافته ها نشان داد که نیازها، سیاست ها و اهداف اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی زمینه ساز تدوین و اجرای برنامه درسی سواد مالی دوره ابتدایی اند. مهمترین راهبردهای اجرای برنامه درسی سواد مالی در برگیرنده اقدامات آموزشی و ساختاری مانند غنی سازی برنامه درسی، فراهم ساختن امکانات دسترسی به منابع آموزشی، مشارکت معلمان در تولید برنامه درسی، ایجاد بستر همکاری ها بین سازمان های مالی با آموزش و پرورش، تبادل افکار و ایده های آموزشی بین کلاس ها و مدارس، همکاری سازمان ها در امر گسترش نوآوری های آموزشی در حیطه سوادمالی، تعامل مستمر با مراکز آموزشی و پرورشی حوزه مالی و توسعه تجهیزات آموزش مالی است.
نقش میانجی اهداف اجتماعی در رابطه میان آسیب پذیری روانی با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین نقش میانجی اهداف اجتماعی در رابطه میان آسیب پذیری روانی با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر سنگر بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه به تعداد 730 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 252 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های مسئولیت پذیری دانش آموزان گاف (1957)، اهداف اجتماعی، الیوت مک گریگور (2001) و آسیب پذیری روانی نجاریان و داودی (2001) استفاده گردید که روایی آن ها توسط استاد صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میان آسیب پذیری روانی دانش آموزان با اهداف اجتماعی و مسئولیت پذیری آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان اهداف اجتماعی دانش آموزان با مسئولیت پذیری آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که اهداف اجتماعی در رابطه میان آسیب پذیری روانی با مسئولیت پذیری دانش آموزان نقش میانجی دارد.
مقایسه کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده و عادی با درنظر گرفتن نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد های اجرایی (بازداری پاسخ – توجه پایدار – حافظه فعال) در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده و کودکان عادی با در نظر گرفتن نقش جنسیت انجام شده است. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری مورد مطالعه تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی (سنین 8 تا 12 سال) شهر تبریز در سال تحصیلی 97_ 98 بودند. از این جامعه تعداد 100 کودک مبتلا به اختلال رفتاری برونی سازی شده (50 دختر و 50 پسر) و 100 کودک عادی (50 دختر و 50 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای با استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودکان CSI-4 فرم معلم انتخاب شدند. به منظور سنجش کارکرد های اجرایی از آزمون استروپ، آزمون سنجش عملکرد پیوسته و آزمون حافظه کاری وکسلر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد کارکرد های اجرایی بین کودکان مبتلا به اختلال رفتاری برونی سازی شده وکودکان عادی متفاوت می باشد (43/ 62F=، 05/0>p). همچنین کارکرد های اجرایی بین دختران و پسران نیزمتفاوت است (66/4F =، 05/0>p). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که کارکرد های اجرایی در کودکان با اختلال رفتاری برونی سازی شده ضعیف تر از کودکان عادی است. در بازداری پاسخ و توجه پایدار بین گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود نداشت، اما در زمینه حافظه فعال، دختران عملکرد بهتری نسبت به پسران داشتند.
تدوین مدل ساختاری توسعه ی پایدار دانشگاه ها بر مبنای نظام تضمین کیفیت در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری توسعه ی پایدار دانشگاه ها بر مبنای نظام تضمین کیفیت در آموزش عالی می باشد. روش پژوهش حاضر کمی از نوع همبستگی در قالب تحلیل مسیر می باشد که به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد شیراز تشکیل دادند. برای برآورد حجم نمونه، با عنایت به این که به ازای هر پارامتر آزاد ۵ تا ۱۵ نفر برای نمونه پیشنهاد شده است، به روش تصادفی منظم افراد گروه نمونه تعداد 105 نفر انتخاب و پرسشنامه ها در میان آنان توزیع گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی تضمین کیفیت برنامه های آموزشی و توسعه ی پایدار استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد که در سطح آمار توصیفی درصد، فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی استفاده گردید. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها بیان داشت که نتایج حاصل از خروجی نرم افزار مقادیر Q2 برای متغیرهای توسعه ی پایدار دانشگاه و کیفیت در آموزش عالی به ترتیب 478/0 و 429/0 بود که نشان از کیفیت مدل ساختاری است. همچنین بین نظام تضمین کیفیت با توسعه ی پایدار دانشگاه ها رابطه ی معناداری وجود دارد.
طراحی برنامه درسی صبر در دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
آموزش صبر در مدارس می تواند به ایجاد تعادل روانی و بهزیستی روان شناختی جامعه کمک کند. هدف این پژوهش طراحی و تدوین برنامه درسی صبر برای دوره ابتدایی است. این پژوهش با روش سنتزپژوهی انجام شده است و داده های بدست آمده در سه سطح باز، محوری و منتخب کدگذاری شدند تا در نهایت الگوی نهایی بدست آمد. براساس نتایج بدست آمده برنامه درسی صبر (مضمون فراگیر) دارای ابعاد اهداف، مفاهیم، ویژگی های معلم، روش و ارزشیابی به عنوان مضامین سازماندهی است و هر کدام از این مضامین نیز دارای سطوح و مضامین پایه هستند.
تببین الگوی استقرار محیط یادگیری حرفه ای الکترونیکی بر پایه پذیرش فناوری و سواد اطلاعاتی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی استقرار محیط یادگیری حرفه ای الکترونیکی مدیران بر پایه پذیرش فناوری و سواد اطلاعاتی مدیران است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی- کمی) با راهبرد اکتشاف متوالی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل شامل کلیه مدیران شهرداری بندرعباس است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه-ای، و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) انجام شد که خبرگان روا بودن مصاحبه را تایید کردند, محاسبه پایایی آن با روش پایایی بین دو کدگذار که پایا و روا بودن مصاحبه را نشان می داد، مشخص شد. روایی پرسشنامه محقق ساخته نیز از طریق روایی صوری، محتوا و سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. دراین پژوهش به منظور تحلیل داده ها از دو بخش کیفی وکمی استفاده شد.در بخش کیفی کدگذاری نتایج مصاحبه انجام شد ودر بخش کمی نیز از آمار توصیفی و استنباطی(مدل سازی معادلات ساختاری، عاملی تائیدی و آماره t) استفاده شد.
اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر دانش، نگرش و عملکرد والدین
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
248 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه ازمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل والدین دارای فرزندان 6-12ساله بود. که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند.به این صورت که از میان مدارس مقطع ابتدایی دو مدرسه به صورت دردسترس انتخاب شدند و از میان والدین دانش آموزان این مدارس، 80 نفر(49نفر گروه آزمایش و 31 نفر گروه گواه)به تصادف انتخاب شدند. گروه آزمایش، برنامه آموزش تربیت جنسی را در 1 جلسه به مدت 4 ساعتدریافت کردند درحالی که به گروه کنترل این آموزش ارایه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه دانش، نگرش و عملکرد در مورد پیشگیری از سو استفاده جنسی بود. اطلاعات جمع اوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه بین آزمودنی ها و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکررمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها نشان داد که گروه ازمایش و کنترل در دو مورد دانش و نگرش والدین نسبت به تربیت جنسی و سو استفاده جنسی از کودکان تفاوت معناداری داشتند.نتایج حاکی از آن بود که برنامه آموزش تربیت جنسی سبب افزایش دانش و بهبود نگرش جنسی والدین شده است. با توجه به اهمیت موضوع تربیت جنسی و نیاز خانواده ها به این امر، پیشنهاد میشود که متخصصان با اجرای برنامه آموزش تربیت جنسی دانش،نگرش و عملکرد والدین در زمینه تربیت جنسی را ارتقا بخشند تا بتوان کودکانی سالم تر برای جامعه ی آینده تربیت کرد.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش در دوران شیوع کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
33 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از انحام این پژوهش، بررسی پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش در دوران شیوع کرونا ویروس(کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 200 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، فیدل و اولمن(2007) و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس بی صداقتی تحصیلی(ADS) ویترسپون، مالدونادو و لاسی(2010)، سیاهه مجذوبیت تحصیلی(SEI) سالملا-آرو و آپادایا(2012)، پرسشنامه تجدیدنظر شده اهداف پیشرفت(AGQ-R) الیوت و مورایاما(2008) و مقیاس باورهای ضمنی هوش(ITIS) عبدالفتاح و یاتس(2006) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش با بی صداقتی تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 3/64 درصد واریانس بی صداقتی تحصیلی به وسیله مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مجذوبیت تحصیلی، اهداف پیشرفت و باورهای ضمنی هوش سهم معنادار در پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دارند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های معنوی و مهارت های شناختی- اجتماعی بر جهت گیری نسبت به مدرسه در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
137 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه بین اثربخشی آموزش مهارت های معنوی و مهارت های شناختی- اجتماعی بر جهت گیری نسبت به مدرسه در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دختران دانش آموز پایه پنجم و ششم دوره ابتدایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 234356 نفر بود که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. 51 دانش آموز براساس پیشنهاد دلاور (1390) به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و به صورت تصادفی در 3 گروه (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه احمدی (1396) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با طرح آمیخته استفاده شد. در پژوهش حاضر گروه آزمایشی اول، تحت 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت شناختی- اجتماعی؛ گروه دوم آزمایشی، تحت 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت معنوی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد تفاوت اثر آموزش مهارت های معنوی و آموزش مهارت های شناختی- اجتماعی تنها در مؤلفه احساس تعلق به مدرسه (01/0> P، 51/8 = F) جهت گیری به مدرسه در سطح 01/0 معنادار بود. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد می شود آموزش مهارت های شناختی- اجتماعی و معنویت درمانی در طول سال تحصیلی به عنوان یک واحد درسی به دانش آموزان تدریس شود.
فهم تجارب مادران دانش آ موزان دوره ابتدایی از پدیده "مدرسه در خانه" در طول همه گیری کووید-19
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
91 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، فهم تجارب مادران دانش آموزان دوره ی ابتدایی درباره فرآیند آموزش در خانه در طول پاندمی کووید-19 است. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه ی پژوهش کلیه مادران دانش آموزان مدارس عادی دولتی شهر زنجان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع زنجیره ای، درنهایت، تعداد 15 نفر از آن ها به عنوان اطلاع رسان در تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختارمند(عمیق) استفاده شد و مصاحبه با نمونه ها تا مرحله ی اشباع پاسخ ها، ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روایی از طریق بازبینی توسط همکاران و مشارکت کنندگان و پایایی با کدگذاری متن سه مورد از مصاحبه ها توسط افراد ناشناس خارج از پژوهش انجام گردید. یافته های پژوهش در نه مضمون سازمان دهنده، تجارب مادران را بدین شرح مشخص کرد: 1. آمادگی های ذهنی و نگرشی مادران، 2. بسترهای آموزش و یادگیری، 3. سواد فناوری مادران و فرزندان،4. هدایت تکالیف یادگیری فرزندان، 5. پشتیبانی از تدریس معلم، 6. پشتیبانی از ارزشیابی های فرآیندی و پایانی معلم، 7. وضعیت عاطفی و روان شناختی مادران و فرزندان ، 8. زمان آموزش های مجازی و 9. ارتباط مادران با عوامل مدرسه(معلم، مدیر و معاونان و مشاور مدرسه).
بررسی رابطه سواد دیجیتال و مدیریت دانش با توانمندسازی معلمان شهردهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین سواد دیجیتال و مدیریت دانش با توانمندسازی معلمان شهر دهدشت بود. تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل همه معلمان شهرستان کهگیلویه به تعداد 2200 در سال 1398 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) انجام شد و تعداد 327 نفر از معلمان مقطع متوسطه اول شهر دهدشت به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی طبقه ای از معلمان مقطع متوسطه اول شهر دهدشت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد سواد دیجیتالی توحیدی اصل (1391)، مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) و اسپریتزر (1995) استفاده شد. داده ها با آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته نشان داد ضریب همبستگی به دست آمده در سطح اطمینان (05/0p<) بین سواد دیجیتال و توانمندسازی (6/35%=r)، بین مدیریت دانش و توانمندسازی (2/54%=r) مثبت و معنادار بودند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مدل استفاده شده برای پیش بینی توانمندسازی معلمان شهر دهدشت معناداراست و این مدل توان تبیین رابطه بین متغیرها را دارد. متغیرهای مدیریت دانش و سواد دیجیتال، به ترتیب با ضرایب بتای 2/29% و 4/12%، توان پیش بینی توانمندسازی معلمان شهر ده دشت را داشتند. بر اساس ضریب بتا، به ازای یک واحد استاندارد افزایش خرده مقیاس های یافتن اطلاعات و مدیریت اطلاعات و ارتباطات، دانش آفرینی، حفظ (جذب) دانش و انتقال دانش به ترتیب 21%، و 5/48%، 7/22%، 6/57% و 3/61% واحد استاندارد باعث افزایش توانمندسازی معلمان شهر دهدشت می گردد. بر این اساس، نتیجه گیری می شود که برای توانمندسازی معلمان، توجه به مدیریت دانش (توانمندی و به روز بودن مدیر) و ارتقای سواد دیجیتالی معلمان، ضروری است.
تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
141 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس متوسطه شهر رشت به تعداد 837 نفر تشکیل دادند. تعداد 263 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی مینه سوتا، شایستگی حرفه ای ملایی نژاد (1391) و توانمندسازی شغلی اسپریتزر (1995) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میان شایستگی حرفه ای معلمان با توانمندسازی و رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان توانمندسازی شغلی معلمان با رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. توانمندسازی شغلی در رابطه میان شایستگی حرفه ای معلمان با رضایت شغلی آنها نقش میانجی دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که مؤلفه شایستگی شناختی بیشترین قدرت رابطه را با توانمندسازی و رضایت شغلی داشته است.
شناسایی شاخص های آموزشی در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
41 - 50
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا و به تبع آن تعطیلی مراکز آموزشی در جهان و ایران باعث شد تا شکل آموزش از حضوری به غیرحضوری یا مجازی تغییر یابد. ازاین رو، عدم فراهم بودن زیرساخت های لازم، عدم آشنایی معلمان و دانش آموزان با یادگیری های مجازی باعث شد تا خانواده ها، دانش آموزان و مدارس با چالش عظیمی در زمینه یادگیری روبرو شوند. به همین دلیل، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص های آموزشی موجود در دوران کرونا بود. پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی به سبک تحلیل محتوا بود. حجم نمونه پس از اشباع نظری به تعداد 11 نفر و به صورت هدفمند انتخاب شد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش فن مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 انجام شد. یافته ها نشان داد شاخص های آموزشی در دوران بحران و شیوع کرونا به تعداد 5 مورد شامل؛ «عوامل مربوط به مدرسه، خانواده، معلمان، زیرساخت های ارتباطی و عوامل مربوط به دانش آموزان» است. لذا ایجاد زیرساخت های ارتباطی در تمامی نقاط کشور اعم از روستاها و شهرها، فرهنگ سازی یادگیری الکترونیکی و برگزاری دوره های ضمن خدمت جهت ارتقای بهره وری معلمان در انجام یادگیری های الکترونیکی می تواند به آموزش در دوران بحران کمک نماید.