فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۲۱ تا ۵٬۸۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات کارورزی در تربیت معلم سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
165 - 189
حوزههای تخصصی:
دوران تحصیلی ابتدایی مهم ترین مرحله در زندگی کودکان است که ضرورت توجه به عواطف آنها بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد چراکه این دوره در راستای شکل گیری شخصیت دانش آموزان و از حساس ترین مقاطع سنی محسوب می گردد. از نظر کارشناسان، این دوران بهترین زمان برای انس بیشتر دانش آموزان با متون دینی و قرآنی است. بنابراین، اهمیت آموزش در پایه ابتدایی و نیز شکل گیری شخصیت انسانی در مرحله ی کودکی و تلاقی این دو، حاکی از نقش فوق العاده ی شان در حیات انسانی شخص و بالتّبع زندگی اجتماعی اوست. پژوهش حاضر، با هدف بررسی راهبردهای افزایش علاقه دانش به درس قرآن، به روش مبتنی بر رویکرد اقدام پژوهی، در یکی از مدارس ابتدایی شهرستان بابل انجام پذیرفت. در این پژوهش پس از کشف علل بی علاقگی دانش آموزان به درس قرآن، منجر به تدوین راه حل ها پیشنهادی برای برون رفت از این مشکل و سپس به مرحله اجرا راه حل های پیشنهادی در محیط واقعی کلاس درس منجر گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که به کارگیری روش های ترکیبی و نوین تدریس در درس قرآن، محیط کلاس را از حالت کسل کننده به فعال تغییر و میزان علاقه دانش آموزان به درس قرآن را به حد مطلوب رسانده است.
تحلیل مفهوم هنجار انقلاب اسلامی؛ از تکوین تا تثبیت
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل کنش گفتاری و زمینه سیاسی در اندیشه امام خمینی می باشد. سئوال اصلی این است که چه ارتباطی میان زمینه های اجتماعی - سیاسی و نگارش متون توسط امام خمینی وجود دارد. در این پژوهش تلاش شده است تا از نظریه ابراهیم برزگر مأخذ از کتاب سیاست به مثابه صراط و نظریه کنش گفتاری با توجه به زمینه های سیاسی استفاده شود. امام خمینی در ابتدا با کتاب هایی مانند کشف اسرار ،کنش گفتاری خود را در جهت بیدار کردن، مخالفت با انفعال حوزه و مردم نسبت به وقایع روز دنبال کردند. در مراحل بعد گفتار و نوشتار ایشان به تدریج سعی در اصلاح ایدئولوژی سلطنت و با عدم نتیجه گرفتن با این روش به سوی تغییر هنجار مرسوم و تکوین هنجار خویش با نگارش کتاب های ولایت فقیه، البیع و... تغییر جهت یافت. در مراحل بعد با تکوین و تثبیت هنجار مرسوم یعنی حکومت اسلامی و ولایت فقیه، به نظام سازی و نهادسازی پرداختند. ؟ پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که سیر تکوین هنجار مرسوم امام خمینی با توجه به زمینه های مختلف توسط ایشان و با نگارش کتاب ها و رساله های مختلف آغاز گردید. این تلاش ها در قالب انقلاب اسلامی، با مجاهدت های علمی و رهبری عملی به بار نشست و مسیر انقلاب را به عنوان یک صراط مستقیم برای همگان مشخص کردند.
بررسی وضعیت سایش اجتماعی کارکنان و رابطه آن با بیگانگی شغلی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سایش اجتماعی کارکنان و رابطه آن با بیگانگی شغلی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش لرستان انجام شد. روش مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان لرستان در سال تحصیلی 1395 به تعداد 371 نفر بودند که تعداد 191 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سایش اجتماعی دافی و همکاران (2002) و بیگانگی شغلی صداقتی فرد و عبدالله زاده (1388) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون خی دو ، رگرسیون گام به گام استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار 21SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد ضریب همبستگی چندگانه بین سایش اجتماعی کارکنان و بیگانگی شغلی کارکنان برابر با 438/0 و ضریب تعیین آن برابر با 191/0 بود. همچنین، ضریب هبستگی پیرسون بین بعد سایش سرپرست در ابعاد سایش اجتماعی و بیگانگی شغلی (405/0 = r) و بعد سایش همکار در سطح فردی از ابعاد سایش اجتماعی و بیگانگی شغلی (377/0 = r) در سطح آلفای 1 درصد معنا داربود (001/0>P).
فراتحلیل تأثیر عوامل فردی، آموزشگاهی و خانوادگی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
18 - 32
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل حاضر نقش عوامل فردی، آموزشگاهی و خانوادگی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره های اول و دوم مقطع متوسطه را به طور نظام دار مرور کرده است. کلیه پژوهش های چاپ شده در مجلات، سایت های رسمی نگهداری و آرشیو مقالات علمی در حوزه افت و پیشرفت تحصیلی جمع آوری و تعداد 65 مقاله مرتبط با در نظر گرفتن ملاک های ورود وارد تحلیل شدند. مقالات بعد از کدگذاری و ارزیابی میزان توافق داوران از طریق روش Orwin، به دلیل وجود ناهمگونی، با روش مدل اثرات تصادفی DerSimonian and Laird تحلیل شدند. اندازه اثر ترکیبی در پیشرفت تحصیلی 270/0 (001/0P<، 801/9z=، 321/0-218/0: % 95CI) معنادار و بالای متوسط و در افت تحصیلی 521/0 (001/0P<، 580/7z=، 621/0-404/0: % 95CI) بود. با توجه به اینکه مهم ترین عامل در حوزه پیشرفت تحصیلی ویژگی های فردی دانش آموزان و در افت تحصیلی ویژگی های خانوادگی بود، پیشنهاد می گردد به رشد ویژگی های فردی در دانش آموزان و توجه خانواده ها به تعاملات سازنده با فرزندان و همچنین مشارکت با اولیای مدرسه، توجه بیشتری مبذول گردد.
بررسی و تحلیل سازگاری کودکان بر اساس شاخص خود کنترلی ادراک شده
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
120 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر رابطه سازگاری، بر اساس خودکنترلی ادراک شده در بین کودکان مقطع ابتدایی شهرستان کاشان می باشد روش : تحقیق حاضر از نوع توصیفی می باشد اطلاعات نیز به صورت میدانی با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده ، جامعه آماری پژوهش ، تمام کودکان مقطع ابتدایی شهرستان کاشان در سال تحصیلی 96_1397 نمونه موردمطالعه این پژوهش نیز شامل 150 نفر از کودکان مقطع ابتدایی مدارس شهرستان کاشان بوده . در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سازگاری دخانچی (1377) و پرسشنامه خودکنترلی اداراک شده هامفری (2000) بود. یافته ها : نتایج کلیه داده ها استخراج و با استفاده از روش های تحلیل آماری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو روش توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار SPSS V20 که سطح معناداری (05/0)، در نظر گرفته شده بود، از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سازگاری و خودکنترلی ادراک شده در کودکان مقطع ابتدایی شهرستان کاشان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین سازگاری توان پیش بینی خودکنترلی ادراک شده کودکان مقطع ابتدایی شهرستان کاشان را دارد.نتیجه : درنتیجه در برابر فشارهای روانی مقاوم تر باشند.پس کلی ترین ویژگی فرد سازگار آن است که نسبت به خود واقع بین است به این معنا که درباره انگیزه هایش خود را فریب نمی دهد و هدف های قابل دسترسی برای خود طرح می کند لذا از تعارضات غیر لازم پرهیز می کند و با مشکلات شخصی خود به طور عینی برخوردمی کند.
Relationship of Students’ Math Anxiety with their Optimism and Perceived Classroom Structure, Mediated by Mathematics Attitudes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate the relationship between math anxiety with optimism and perceived classroom structure through mediating role of mathematics attitudes in female high school students. The statistical population of this descriptive correlational study comprised all the female high-school students in Ahvaz (Iran) in the academic year 2020-2021. A sample of 237 students was randomly selected via single-stage cluster sampling. In this study, the sample size was determined based on the number of predictor variables in the structural equation analysis. The research instruments included the Mathematics Anxiety Rating Scale (MARS), the Life Orientation Test (LOT), Dundee Ready Education Environment Measure (DREEM), and the Mathematics Attitude Scale (MAS). The proposed model was evaluated by structural equation modeling (SEM). The results showed that all direct paths except perceived classroom structure to math anxiety were significant (p< 0.01). The indirect paths from optimism to math anxiety mediated by mathematics attitude, and the path from perceived classroom structure to math anxiety mediated by mathematics attitude were significant (p< 0.01). The proposed method, therefore, has an optimal fit and is a major step towards identifying the factor affecting students’ math anxiety.
نقش معلمان در توسعه و پرورش ذهن دانش آموز در کلاس درس؛ ارائه یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
181 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگو از نقش معلمان در توسعه و پرورش ذهن دانش آموزان در کلاس درس در دوره ابتدایی است. برای رسیدن به این هدف، از روش کیفی–اسنادی استفاده شده است. کلیه اسناد و مدارک مرتبط با کلیدواژه های تخصصی در حوزه پرورش ذهن در پایگاه های علمیِ معتبر و وبگاه های مرتبطِ علمی–پژوهشی، و انتشارات داخل و خارج، تعداد 411 اثر، جامعه موردنظر در این پژوهش بودند. بر مبنای اشباع نظری و نمونه گیری هدفمندِ مبتنی بر ملاک، درنهایت 67 سند انتخاب شد. سپس، با استفاده از فیش برداری به صورت تکی و موجی شکل از نمونه های انتخابی، پایگاهِ اطلاعاتی فراهم شد و فرایند تحلیل محتوای استقرایی با خواندن خط به خطِ جملات و اجرای مراحل کدگذاری به شیوه دستی آغاز شد. درنهایت یافته ها در سه مرحله استخراج شدند. درنتیجه، 87 خرده مقوله در زیرِ هفت مقوله میانی جایابی شدند که آن ها نیز حولِ دو مقوله اصلی با عنوان خودپرورشی معلم (اخلاقی–رفتاری؛ دانشی–علمی–پژوهشی؛ مهارتی–توانمندی)، و توسعه و پرورش ذهن (توسعه شناختی؛ توسعه فراشناختی؛ شکل دهی عادات سالم ذهنی؛ خودآگاهی) دسته بندی شدند. برای اعتباریابی مراحل کدگذاری از بررسی رواییِ همکار بهره گرفته شد. در این زمینه میزان توافق 89 درصد بود. همین طور برای اعتباریابی الگو از دیدگاهِ متخصصان، که به صورت هدفمند 14 نفر انتخاب شده بودند، بهره گرفته شد و از این طریق مقدار عددی سی وی آر (بالای 51 درصد) و مقدار میانگین عددی قضاوت ها (مساوی یا بیشتر از 57/1) به دست آمدند. در پایان به بحث و نتیجه گیریِ یافته ها و کاربست های آن با توجه به نقش معلم با ارائه الگوی مفهومی پرداخته شد.
A Comparative Study on the Effectiveness of Metacognitive and Problem Solving Training on the Awareness of Teaching – Learning Strategies of High School Gifted Male Students in Ardabil(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to compare the effectiveness of metacognition and problem solving training on teaching-learning strategies awareness of gifted high school male students of 10th grade in Ardabil. This research is a quasi-experimental research, with a pre-test/ post-test design. 127 gifted high school male students of Ardabil were participated in the study as the statistical population in 2017-18 academic year. Sixty of these students were selected through simple random sampling. Before starting the training programs, three groups were tested by the Weinstein Teaching-Learning Strategies Questionnaire first developed by Weinstein and Schultz (1987). Metacognitive training program was taught for the first experimental group, and problem solving skills program was taught for the second experimental group; each training program consisted of eight two-hour sessions and the control group did not receive any kind of training. Pre-test and post-test results were analyzed using MANOVA. The results showed that both metacognitive and problem solving training enhance teaching and learning skills and that metacognitive training is more effective in terms of test strategies, attitudes, focus, and time management. Also, similar effects were achieved in terms of information processing and selection of the main idea, anxiety, motivation, self-examination, study guide in the two groups. In conclusion, metacognitive training was proven to be more effective than problem solving training.
بررسی تأثیرآموزش درس کار و فناوری برخلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان دورود
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
194 - 185
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش درس کار و فناوری بر خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر دورود به روش توصیفی- پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 4139 دانش آموز (دانش آموزان پسر 1939 و دانش آموزان دختر2200) می باشند که تعداد351 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران، به روش کاملاً تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته، حاوی30 گویه بر اساس طیف لیکرت استفاده شد. پایایی پرسشنامه مورداستفاده در پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ، عدد (95/0 = α) به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS24 تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها نشان داد که آموزش درس کار و فناوری در سه بعد(مهارت های شناختی، خلاقانه و انگیزشی) بر خلاقیت دانش آموزان موثر است و بین آموزش این درس و هریک از مولفه های مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد.با توجه به نتایح پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که آموزش درس کار و فنآوری می تواند بر تقویت قوه خلاقه دانش اموزان تاثیر مثبت و معناداری داشته باشد.
طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی با تأکید بر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی با تأکید بر دوره اول متوسطه است.روش پژوهش: در این پژوهش، از روش آمیخته اکتشافی استفاده شد. در ابتدا با مطالعه پیشینه نظری و تجربی، الگوی مطلوب برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی، براساس مدل اکر طراحی گردید و سپس به کمک نظر خبرگان، میزان توافق آنان در خصوص الگو، مشخص گردید. جامعه آماری جهت طراحی الگو، اسنادمکتوب، تجارب جهانی، پیشینه ها در رابطه با آموزش مفاهیم دینی و اخلاقی، روانشناسی رشد و ویژگی های رشدی دانش آموزان بود و جامعه مورد بررسی برای اعتباریابی الگوی پیشنهادی، اساتید و متخصصین رشته علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت اسلامی، اخلاق و معارف اسلامی و روانشناسی، با معیارهایی از جمله داشتن مدرک تحصیلی دکتری تخصصی، تألیف و ترجمه کتاب و انتشار مقالات علمی پژوهشی، بوده است. روش نمونه گیری در هر مرحله، ملاک محور بود ابزار گردآوری داده برای ارائه الگو، فیش برداری و جهت اعتباریابی الگو از پرسشنامه محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل داده برای ارائه الگو، سنتزپژوهی و برای اعتباریابی الگو، کمی توصیفی بود.یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، الگوی مورد نظر براساس ده عنصر برنامه درسی، اعم از منطق، اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع، گروهبندی، زمان، مکان و ارزشیابی، طراحی گردید. در اعتباریابی الگو، 100% از متخصصان، مختصات کلی الگوی پیشنهادی را تأیید نمودند.نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گرفت که بین عناصر برنامه درسی رشد دینی و اخلاقی، ارتباط منطقی وجود داد و الگو از نظر ده عنصر برنامه درسی، دارای سیر منظم و منطقی است و از جامعیت و یکپارچگی لازم برخوردار است.
اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر کاهش نشخوارفکری و بهبود افسردگی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
150 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر کاهش نشخوار فکری و بهبود افسردگی در دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع دبیرستان مناطق (1-2-3-4) شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-98 13 بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین 120 دانش آموز دختر دبیرستانی پایه سوم به کمک سیاهه های افسردگی بک2، سیاهه پاسخ های نشخواری و مصاحبه تشخیصی DSM-5، تعداد 20 دانش آموز واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 10 دانش آموز) قرار داده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از مداخله سیاهه های افسردگی (بک، استیر و کاربین، 1988) و پاسخ های نشخواری (نولن-هوکسما و مارو، 1991) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش از نظر نمرات نشخوار فکری (05/0p <) و افسردگی (01/0p <) تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر بهبود افسردگی و کاهش نشخوار فکری در دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بود. با توجه به یافته های فوق می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری در کاهش نشخوار فکری و بهبود افسردگی در دانش آموزان دختر افسرده مؤثر است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای سود جست.
بررسی تطبیقی برخورد امام علی(ع) و حکومت آل بویه (شاخه بغداد) با مسیحیان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برخورد امام علی(ع) و حکومت آل بویه (شاخه بغداد) با مسیحیان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد با اینکه مدت حکومت امام علی(ع) بسیار کم و کوتاه بود، اما حاصل و دستاوردهای فراوانی داشته و برگرفته از قرآن و سیره پیامبر اسلام(ص) بوده است. آل بویه با پیروی از شیوه حکومتی امام علی(ع) تلاش نمودند جوانب احتیاط را در برخورد با مسیحیان رعایت کنند و با آن ها براساس آموزه های اسلامی چون برابری و برادری برخورد نمایند. هرچند این اقدام آنان مانند حکومت امام علی(ع) کامل نبود، اما می توان نتیجه گرفت که اقدامات امام علی(ع) به عنوان یک الگوی مناسب برای مسلمانان در این زمان می تواند مورد استناد باشد. در دوره حکومت علوی و بویه ای، رفتار مناسبی با توده مردم و مسیحیان صورت می گرفت. مسیحیان در رفاه نسبی بودند. وضع مسیحیان در جامعه بویه ای شیعی مذهب، به مراتب، بهتر از وضع آن ها در سایر جاها بود. حاکمان بویه ای نهایت دقت، سعی و کوشش را می نمودند تا اقلیت های دینی و مخصوصاً مسیحیان در قلمرو آنان در رفاه باشند. اتخاذ چنین سیاستی باعث شد در دستگاه بویه ای، شاهد حضور، همکاری و اشتغال مسیحیان باشیم که به طبع آن رنسانس اسلامی پدید آمد. سیره بیشتر کارگزاران و حاکمان بویه ای در تعامل با مسیحیان، به سیره علوی نزدیک بوده است.
تأثیر تداخل زبانی مثبت در یادگیری زبان عربی
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال سوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
187 - 202
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین ایران و کشورهای عربی و وام گیری از زبان های یکدیگر باعث بروز بسیاری از تشابهات در نظام زبانی فارسی و عربی شده است. از جمله مسائل مهم به وجود آمده دراین ارتباط، پدیده «تداخل زبانی» است که در هنگام استفاده از زبان عربی پدیدار شده و بر فرایند آموزش و یادگیری زبان عربی تأثیر می گذارد. تداخل موجود بین این دو زبان، دو تأثیر مثبت و منفی به همراه دارد. با وجود تأثیرات منفی تداخل، به منظور تسهیل در امر آموزش و یادگیری زبان عربی می توان از جنبه های مثبت این پدیده بهره کافی گرفت. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی با هدف تبیین تداخل مثبت زبانی، به استخراج تشابهات موجود در واج، واژگان و دستور دو زبان و مقایسه آن ها پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژگان عربی در فارسی دچار تغییر یا تحول معنایی نشده و معنایی یکسان در دو زبان دارند. این عدم تغییر و تحول معنایی باعث یادگیری آسان تر برخی واژگان دخیل خواهد شد. از طرفی برخی تشابهات دستوری در دو زبان وجود دارد که با بهره گیری اساتید و مدرسان زبان عربی از این تداخلات دستوری مشابه و موجود بین دو زبان، فرایند آموزش تسهیل می شود. یادگیرنده زبان دوم همیشه دنبال راهی می گردد که یادگیری را برای خود آسان تر و جذّاب کند؛ بنابراین با استفاده بیشتر از این تشابهات و یادآوری آن به یادگیرنده در هنگام آموزش، رغبت وی به یادگیری زبان عربی افزون تر خواهد شد.
واکاوی تاریخچه آموزش و توسعه منابع انسانی درایران: از عصر سنت تا دوره ثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف اصلی این پژوهش بررسی سیر تاریخی آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران است. نگارندگان معتقدند این حوزه از فقر آگاهی تاریخی در کشور رنج برده و همین ناآگاهی تاریخی می تواند منجر به دوباره کاری و تکرار شکست هایی شود که در گذشته اتفاق افتاده اند. از سوی دیگر آگاهی تاریخی می تواند باعث درس آموزی از موفقیت های گذشته شده و ما را از اتخاذ تصمیمات هزینه بر باز دارد. روش شناسی پژوهش : در این مطالعه تلاش شده است تا از طریق بررسی کتاب ها، مقالات، اسناد و مصاحبه با خبرگان، داده های لازم جمع آوری شده و پس از نقد درونی و بیرونی اسناد مذکور سیر تحول آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران به تصویر کشیده شود. یافته ها : بر اساس یافته ها ، تاریخ توسعه منابع انسانی در ایران را می توان در سه مرحله طبقه بندی کرد ، یعنی دوره های سنتی (از سلسله ماد تا تأسیس دارالفنون) ، عصر تأسیس (از تأسیس دارالفنون تا 2010) ، و دوران ثبات (از تأسیس انجمن آموزش و توسعه ایران تا کنون). علاوه بر این ، هر نقطه عطفی در دوران ذکر شده است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که کشور از دوران شکوفایی فاصله زیادی دارد زیرا شرکت ها (اعم از دولتی یا خصوصی) اعتماد چندانی به این موضوع ندارند که بخش آموزش چگونه می تواند برای آن ها ارزش افزوده ایجاد کند. در حقیقت ، بخش های آموزشی موفق نشده اند که خود را به عنوان شرکای استراتژیک برای شرکت های خود ثابت کنند. از سوی دیگر ، دانشگاهیان قادر به تولید دانش متنی برای کشوری که عمدتاً توسط بخش دولتی اداره می شود ، نیستند.
الگوهای آموزش شناختی رفتاری و ارتباط با هراس اجتماعی و پذیرش خود
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
115 - 98
حوزههای تخصصی:
در آموزش رویکرد شناختی- رفتاری فرض مهم این است که با تغییر طرز تفکر افراد میتوان نظام باور آنان را تغییر داد که خود به تغییر رفتار منجر خواهد شد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش رویکرد شناختی- رفتاری و پذیرش خود بر دانش آموزان می باشد. پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای تدوین شده و جهت تدوین از کتاب ها و مقالات منتشر شده در این راستا استفاده شده است. درمان شناختی رفتاری یا به اختصار سی.بی.تی (CBT)، یک روش روان درمانی کوتاه مدت است که روان درمانگران از آن برای آموزش افراد استفاده می کنند و احساسات و رفتارهای آنها را از طریق تغییر الگوهای فکری و باورهای شان، تغییر می دهند. در حقیقت اساس رفتار درمانی شناختی این است که نوع تفکر و الگوهای فکری و شناخت ما از محیط اطراف و خودمان و البته تفسیر شخصی ما از اتفاقات زندگی، باعث بروز رفتارها و احساسات ما می شود و به طور کلی ما هرطور که فکر کنیم، همان طور هم احساس می کنیم و رفتار های ما متناسب با همان افکار و احساسات شکل می گیرند.
بررسی علل گرایش دانش آموزان به کتاب های کمک درسی ریاضی از دیدگاه دبیران و دانش آموزان (پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی علل گرایش دانش آموزان به کتاب های کمک درسی ریاضی از دیدگاه دبیران و دانش آموزان است. روش شناسی پژوهش، مبتنی بر رویکرد آمیخته (تشریحی) است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان کهنوج (6000 نفر) و دبیران ریاضی شهرستان های کهنوج و جیرفت دوره متوسطه دوم تشکیل می دهند. در بخش کمی پژوهش، 361 دانش آموز از متوسطه دوم و در بخش کیفی، 22 نفر از دبیران ریاضی شهرستان های کهنوج (15 نفر) و جیرفت (7 نفر) با روش نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. دو ابزار پرسشنامه (دانش آموزان) و مصاحبه (دبیران) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. پرسشنامه پژوهش، محقق ساخته بود که روایی سؤالات آن را سه تن از استادان دانشگاه و دو تن از دبیران ریاضی تأیید کردند و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ 75/0 گزارش شد. در تحلیل های کمی و کیفی به ترتیب از تحلیل عاملی (اکتشافی) و تحلیل محتوای کیفی (عرفی) برای بررسی دیدگاه های دانش آموزان و دبیران استفاده شد. از تحلیل دیدگاه های دانش آموزان و معلمان به ترتیب 6 و 7 عامل به دست آمد که تمامی عامل ها از دیدگاه دانش آموزان توسط دیدگاه دبیران تأیید شدند. از مجموع دیدگاه دبیران و دانش آموزان، عامل هایِ دانش آموز، معلم، مدرسه، والدین، کتاب درسی، نحوه آموزش کتاب های کمک درسی و کنکور در گرایش دانش آموزان به کتاب های کمک درسی مؤثرند. از این رو، باید در مسائل کتاب های درسی، نظام باوری دانش آموزان، کتابخانه های مدارس، درصد تأثیر کنکور در پذیرش دانشجو، بالابردن سطح آگاهی والدین و دانش حرفه ای معلمان تغییراتی صورت گیرد تا به توان به جای القای روحیه حفظی نگری و سطح نگری توسط کتاب های کمک درسی، روحیه کشف کردن، استدلال و تفکر را در بین دانش آموزان ایجاد کرد.
چالش های پیش پای دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمان مصلح اجتماع از منظر دانشجومعلمان
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
253 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از رسالت های اساسی مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان، آماده کردن و تربیت معلمان و مربیان مصلح اجتماع و فرهنگ می باشد. معلمان و مربیانی که دامنه تأثیرگذاری عمل تدریس، اندیشه و منش معلمی آنها، مرزهای کلاس درس شان را درنوردد و اجتماع محلی و ملی زیست بوم تربیتی شان را در طول تاریخ، متأثرسازد. تاریخ نهاد تعلیم و تربیت در هر کشوری، از ردپای قلم و قدم چنین معلمان مصلحی سرشار است. به نظر می رسد دانشگاه نوپای فرهنگیان در ایران، برای تربیت چنین معلمان و مربیان مصلح اجتماع، با چالش های زیرساختی و روساختی جدی مواجه است. هدف این پژوهش کیفی پدیدارشناسانه، ارزیابی نقش و عملکرد دانشگاه فرهنگیان در تحقق این رسالت مهم و چالش های پیش پای آن از منظر دانشجومعلمان می باشد. بدین منظور تجارب زیسته 70 دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان کرمان، با روش پدیدارشناسی، مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج تحلیل و روایت تجریه زیسته دانشجومعلمان در این موردحکایت از وجود ۹ چالش اصلی و ۳۷ چالش فرعی پیش پای دانشگاه دارد. از این رو، براساس پدیدارشناسی تجربه زیسته دانشجومعلمان طی دوران دانشجویی شان در دانشگاه فرهنگیان کرمان می توان گفت که دانشگاه نتوانسته است در راستای این رسالت اساسی خود تأثیرماندگاری بر دانشجویان بگذارد. سهل انگاری اهمیت آموزش دانش تخصصی در رشته های مختلف معلمی و دبیری، عدم الگوپردازی معلمان مصلح ایران در تربیت رسمی و غیر رسمی دوران دانشجویی، انگیزه زدایی از دانشجویان، حضور کم رنگ فضای نقدسازنده، پراهمیت بودن «حاشیه» نسبت به «متن» در دوران دانشجویی، و ... برخی از مهمترین چالش های فراروی دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمان و مربیان مصلح اجتماع از نگاه دانشجومعلمان می باشند.
مقایسه ی اثربخشی روش درمان وابسته به پذیرش و تعهد با درمان وجودی اصلاح روابط فرازناشویی
حوزههای تخصصی:
با توجه به هدف مقایسه اثربخشی درمان وابسته به پذیرش و تعهد با درمان وجودی اصلاح روابط فرازناشویی، پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا از نوع آزمایشی دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل می باشد. جامعه آماری افراد دارای تجربه رفتار فرازناشویی مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهر کرمانشاه در طی یک سال جاری می باشد. حجم نمونه بر اساس روش نمونه در دسترس به صورت تصادفی60 نفر انتخاب شد. این طرح در دو گروه که یک گروه از روش درمانی پذیرش و تعهد بهره مند می شود و گروه دیگر از روش درمانی رویکرد وجودی (قبل از اجرای آموزشها از آنان پس از آزمون گرفته می شود که این دو گروه بعد از آموزش های لازم در آخر اثربخشی آنان در افراد مورد مقایسه و بعد پس آزمون اجرا گردید. پروتکل-درمانی شامل روش درمانی پذیرش و تعهد و درمانی وجودی میباشد. ابزار پژوهش پرسشنامه روابط زناشویی مارک واتلی (2006) بود. برای تحلیل داده ها از شاخصهای توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد اثربخشی درمان وابسته به پذیرش و تعهد با درمان وجودی بر اصلاح روابط فرازناشویی اثربخش بودند و قدرت اصلاح را داشتند.
بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
۱۲۶-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر ی ک مطالعه نیم ه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون همراه با گمارش تصادفی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 1398-1399 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 26 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 13 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد مشکلات عصب روان شناختی کانرز (2004) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاوم (۲۰۰۱) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله تئوری انتخاب را در 12 جلسه یک ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت نکردند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در سطح معنا داری 005/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمره های مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری پیدا کرده است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، آموزش تئوری انتخاب می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر آموزش مفاهیم ریاضی بر افزایش مهارت های ریاضی کودکان و دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم با روش تحلیل کاربردی رفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محدودیت های موجود در حیطه ی شناسایی راهبردهای مؤثر به منظور رفع مشکلات ریاضی در کوکان و دانش آموزان با اخت الل طیف اُتیسم و مشکلاتی که ا کثر آنان در مهارت های مرتبط با ریاضی با آن روبه رو هستند، لزوم پژوهش و افزایش توجه به این حیطه را روشن می کند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم پایه ای ریاضی بر افزایش مهارت های ریاضی کودکان و دانش آموزان با اخت الل طیف اُتیسم با روش تحلیل کاربردی رفتار بود. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و در زمره ی طرح های شبه آزمایشی تک موردی )از نوع طرح AB ( قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان با اخت الل طیف اُتیسم با عملکرد بالای آموزشگاه کودکان استثنایی نیمروز واقع در منطقه 2 شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 3 دانش آموز با اخت الل طیف اُتیسم با عملکرد بالا انتخاب شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه گارز، آزمون کی مت و برگه ثبت داده ها بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: 13 جلسه مداخله صورت گرفت که پس از آن در 1 جلسه فراوانی متغیرها ثبت شد. نتایج نشان داد که مهارت های ریاضی در هر یک از آزمودنی ها بعد از مداخله، افزایش یافت. دو هفته پس از آخرین جلسه مداخله، 2 جلسه ی پیگیری نیز در نظر گرفته شد که روند کاهش متغیرها را نشان داد. نتیجه گیری: در آموزش ریاضی براساس روش تحلیل کاربردی رفتار این امکان فراهم می شود که مفاهیم ریاضی به صورت خُرد خُرد آموزش داده شود. در این روش، استفاده از تقویت کننده ها و کارت های آموزشی باعث می شود که روند آموزش مفاهیم ریاضی جذاب تر شده و کمتر خسته کننده باشند، تا به مرور زمان مهارت های ریاضی افزایش یابد.