فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۰۱ تا ۵٬۹۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
65 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی خانواده درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خانواده زوجین، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر آن ها در مقطع متوسطه سال اول تا چهارم دبیرستان نواحی چهارگانه آموزش و پرورش اهواز در سال های 1395-1393 بود. از میان دانش آموزانی که نمره پایینی (یک انحراف معیار کمتر از میانگین) در پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی کسب کرده و عملکرد تحصیلی ضعیفی داشتند، خواسته شد به والدین خود اطلاع دهند تا در صورت تمایل به کلینیک تخصصی پرتو (مربوط به محقق) جهت مصاحبه بالینی و شرکت در پژوهش مراجعه کنند. سپس از میان والدینی که بر اساس مصاحبه بالینی و پرسشنامه عملکرد خانواده، دارای عملکرد خانواده ضعیفی بودند و تعداد آن ها 121 نفر بوده است، بر اساس متغیرهای مورد نظر در پژوهش مانند سن، طول مدت ازدواج، وضعیت اجتماعی اقتصادی، عدم ابتلا به بیماری های حاد جسمانی و روانی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش، تعداد 40 زوج کاملاً همتا سازی شده والدین دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ارزیابی عملکرد خانواده (ابشتاین،1993)، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، ۱۹۹۳) و شاخص عملکرد تحصیلی برای هر مقطع تحصیلی که شامل معدل کل نمرات همان سال به انضمام معدل کل نمرات سال های گذشته است، به عنوان عملکرد تحصیلی دانش آموزان بوده است. گروه آزمایش 12 جلسه ۴۵ دقیقه ای خانواده درمانی شناختی-رفتاری دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در صورت لزوم، دانش آموزان والدین گروه آزمایش در جلسات خانواده درمانی شرکت جستند، اما دانش آموزان والدین گروه کنترل مانند والدین خود تحت مداخله درمانی قرار نگرفتند، لیکن جهت ملاحظات اخلاقی، پس از خاتمه پژوهش به مدت سه جلسه همراه والدین خود، مداخله خانواده درمانی را دریافت کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان آن ها وجود داشته است p <0.001)). در گروه آزمایش، عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان به طور معنی داری نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافته بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد خانواده زوجین، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دبیرستانی آنها مؤثر بوده است.
بررسی ابعاد فساد آکادمیک در نظام آموزش عالی: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش مطالعه و شناسایی ابعاد و مولفه های فساد آکادمیک در آموزش عالی ایران است. روش شناسی: رویکرد پژوهش از نوع آمیخته است که از طرح اکتشافی (ابزارسازی) بهره گرفته شده است. در بخش کیفی از روش تحقیق نظریه داده بنیاد بهره گرفته شد. میدان تحقیق در این بخش شامل اساتید حوزه آموزش عالی در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، صنعتی امیرکبیر، کردستان و دانشگاه سمنان بودند که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب و داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و منتخب و با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA انجام شد. در نهایت مضامین و مقوله های اصلی بر اساس الگوی سه بعدی شرایط / فرآیند / پیامد استخراج و مدل نظری حاصل از داده ها ترسیم گردید. بخش کمی با استفاده از روش توصیفی و با بهره گیری از پیمایش انجام شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل استادان و صاحب نظران در دانشگاه های مذکور بودند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، به ترتیب دانشگاه، دانشکده ها و گروه های آموزشی به عنوان خوشه انتخاب و پرسشنامه ها به صورت کاملا تصادفی در بین خوشه های منتخب اجرا شد. در این بخش، بعد از طراحی ابزار پرسشنامه بر اساس یافته های بخش اول، آزمون نرمال بودن داده ها انجام و از روش تحلیل عامل تاییدی برای روایی پرسشنامه استفاده شد که این کار برای بخش مفهوم فساد؛ عوامل موثر بر فساد علمی و همچنین پیامدها انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مضامین و مقوله های مربوط ابعاد مفهومی فساد آکادمیک عبارت از ابعاد ساختاری؛ ابعاد غیرساختاری- علمی می باشند. هم چنین مقوله های اصلی فساد آکادمیک در بعد شرایط علی؛ شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر ترسیم و در نهایت، پیامدهای حاصله هم استخراج گردید. نتایج نشان می دهد که در بعد ساختاری- اداری، عامل توسعه کمی آموزش عالی با میانگین (4.0489) بیشترین اهمیت را دارند و در بعد غیرساختاری- علمی، سرقت ادبی با میانگین (4.0326)؛ بیشترین نوع فساد علمی و جعل با میانگین (3.6304) کمترین نوع از این گونه است. هم چنین در بین عوامل علی، مکانیسم های تولید علم با میانگین (15.7011) ؛ در عوامل زمینه ای، آموزش عالی توده ای و مدرک گرایی با میانگین (15.7880) و در بین عوامل مداخله گر، ساختارهای معیوب و فساد اداری در بخشی ازبدنه اجرایی با میانگین (11.6739) بیشترین اهمیت را دارند. . نتیجه گیری: نتایج پژوهش منعکس کننده ابعاد فساد آکادمیک در آموزش عالی کشور است و حاوی نکات ارزشمندی برای تصمیم گیران و سیاست گذاران این عرصه است.
مقیاس کوتاه– الکترونیکی مشکلات سلامت روانی دانش آموزان مقطع ابتدایی- نسخه معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل کمبود ابزارهای برخط بومی، مشغله بالای معلمان در مدرسه و همچنین بالابردن دقت، سرعت و کاهش هزینه های اجرایی در ارزیابی سلامت روان شناختی کودکان، پژوهش حاضر با هدف تهیه نسخه کوتاه و برخط گزارش معلم مقیاس سلامت روان شناختی دانش آموزان ابتدائی انجام شد.روش پژوهش: نمونه پژوهش 22845 نفر (11545 دختر، 11300 پسر) از دانش آموزان کلیه استان های کشور بودند که نسخه بلند مقیاس سلامت روان شناختی کودکان مقطع ابتدایی (اکبری زردخانه و همکاران، 1397) با هشتاد گویه حاوی هشت خرده مقیاس را تکمیل کردند.یافته ها: تحلیل گویه ها با هشت ملاک نشان داد تقریباً کلیه گویه ها از ویژگی های مناسبی برخوردار هستند. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که مدل هشت مولفه ای با چهل گویه، می تواند به عنوان ساختار عاملی نهایی برای نسخه کوتاه در نظر گرفته شود. بررسی تغییرناپذیری اندازه گیری بین گروه دختر و پسر حاکی از برازندگی مناسب و مشابه بود. این یافته بدین معنا است که این مقیاس در هر دو گروه سازه یکسانی را مورد سنجش قرار می دهد. ضرایب آلفای کرونباخ (کل مقیاس 97/0 و خرده مقیاس ها 78/0 تا 93/0) و ترکیبی (کل مقیاس 92/0 و خرده مقیاس ها 79/0 تا 93/0) کل مقیاس و خرده مقیاس ها در حد مطلوب بوده و خطای اندازه گیری قابل قبولی را هم کل مقیاس و هم خرده مقیاس ها دارا هستند. ضرایب مسیر استاندارد گویه ها نشانگر مناسبت شاخص روایی همگرا گویه ها و روایی واگرای خرده مقیاس ها با روش متوسط واریانس استخراجی و نسبت تک رگه ای-چندرگه ای نشانگر هماهنگی درونی و روایی ساختاری مقیاس است.نتیجه گیری: ازاین رو می توان شواهد مناسب روان سنجی را دال بر قابلیت استفاده از این ابزار در غربالگری دانش آموزان دبستانی کشور دانست. اما نیاز به بررسی های بیشتر شواهد وجود دارد.
ساخت و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کمبود ابزار سنجش قابلیت یادگیری سازمانی در تربیت معلم، هدف پژوهش حاضر ساخت و رواسازی پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان بود. مطالعه حاضر با رویکرد تحلیلی از نوع ابزارسازی انجام گرفت و جامعه آماری آن، گروه نخبگان علمی و اجرایی آگاه به موضوع بودند. شناسایی عامل ها با روش دلفی انجام شد، مطابق با جدول مورگان، برای توزیع تصادفی پرسشنامه، از بین 318 نفر اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه فرهنگیان، 196 پرسشنامه تحلیل شد. ابتدا 153 گویه شناسایی شد و با حذف موارد اضافی و یکسان، تبدیل به 83 گویه شد. سپس، با تعیین ضریب CVR و CVI، 25 گویه دیگر حذف و در نهایت، 58 گویه مورد تحلیل عاملی اکتشافی قرار گرفت. 9 عامل، شامل «مدیریت سازمانی»، «استراتژی سازمانی»، «محیط سازمانی»، «ساختار سازمانی»، «فرهنگ سازمانی»، «نوآوری سازمانی»، «فناوری سازمانی»، «جو سازمانی»، «سبک رهبری» شناسایی شد، که در مجموع، 69/71 درصد از کل پرسشنامه را تببین کردند. سپس، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت و نتایج نشان داد بار عاملی همه گویه ها برای اندازه گیری عامل های خود مناسب بود. به منظور بررسی پایایی بیرونی و درونی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، و برای بررسی روایی همگرا، شاخص AVE به کار گرفته شد. به منظور بررسی روایی واگرا روش فورنل و لارکر به کار گرفته شد که همه موارد تأیید شد. نوآوری پژوهش در آن است که برای اولین بار پرسشنامه یادگیری سازمانی اختصاصاً برای دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک دانشگاه حاکمیتی و مأموریت گرا فراهم شد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل پرما و توانمندسازی روان شناختی بر جهت گیری آینده و خودشکوفایی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزشی مبتنی بر مدل پرما و توانمندسازی روان شناختی بر جهت گیری آینده و خودشکوفایی دانش آموزان اجرا شد. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه نهم دوره متوسطه اول شهر شیراز بود که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 175 دانش آموز (87 دختر و 88 پسر؛ شامل 3 کلاس دخترانه و 3 کلاس پسرانه) از بین دانش آموزان پایه نهم انتخاب شدند و به طور تصادفی گروهی در سه گروه مبتنی بر مدل پرما (55 نفر)، توانمندسازی روان شناختی (47 نفر) و کنترل (73 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه جهت گیری آینده دی ماگیو و همکاران و سیاهه خودشکوفایی اهواز بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر مدل پرما و یا توانمندسازی روان شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از آن در هر سه گروه پس آزمون و بعد از دو ماه پیگیری به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس حاکی از افزایش معنی دار میانگین نمرات پس آزمون جهت گیری آینده در هر دو گروه مداخله پرما و توانمندسازی روان شناختی در مقایسه با گروه کنترل بود. همین یافته در مورد خودشکوفایی نیز مشاهد شد. اگرچه در نمرات پیگیری خودشکوفایی بین گروه توانمندسازی روان شناختی و گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد و تنها در گروه پرما تاثیر بسته آموزشی بر خودشکوفایی ماندگار بود. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که به عنوان راهکارهایی برای عبور از بحران نوجوانی و افزایش توانمندی و خودشکوفایی دانش آموزان می توان از این دو مداخله استفاده کرد.
واکاوی مؤلفه های سواد فرهنگی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
197 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی مؤلفه های سواد فرهنگی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. داده ها بر اساس یک طرح پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی و با استفاده از گام های هفت گانه سندلوسکی و باروس (2006) جمع آوری شده اند. انتخاب نمونه با استفاده از ملاک های پذیرش و عدم پذیرش و برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی [1] صورت گرفت سپس با درنظرگرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش منابع اولیه غربال و تعداد 26 منبع برای بررسی نهایی انتخاب شد، در ادامه با استفاده از تحلیل محتوای و کدگذاری باز و محوری منابع منتخب مورد تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده شد که مقدار 76/. به دست آمد. نتیجه این تحلیل شناسایی 4 بعد و 14 مؤلفه بود. بعد خودآگاهی فرهنگی شامل سواد چندفرهنگی، مهارت های عملی، مهارت های آکادمیک، آشنایی با نمادها و مهارت های زندگی بود. بعد تفکر انتقادی شامل تفکر سطح بالاتر و استدلال صحیح، تقسیم بندی دانش، بستر استفاده و فرایند است. بعد مسئولیت پذیری مشتمل بر دو مؤلفه مسئولیت پذیری فردی و مسئولیت اجتماعی و مدنی بوده و بعد رهبری تأثیرگذار شامل الزامات فرهنگی جوامع آینده و نقش های تأثیرگذار جهانی است. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای برنامه ریزان، پژوهشگران و دست اندرکاران حوزه تعلیم وتربیت در بعد فرهنگی باشد. [1]- CASP
تأثیر مداخله زود هنگام هیجانی - اجتماعی بر رشد اجتماعی کودکان کم شنوای پایین تر از 3 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان کم شنوا به دلیل محدودیت های ارتباطی بیش از همتایان شنوای خود در مهارت های اجتماعی دچار شکست می شوند که این امر، به نوبه خود می تواند مهارت های اجتماعی کودک را در آینده به شدت متأثر کند. با نظر به اهمیت این موضوع و نیاز به چنین برنامه هایی در مداخلات زود هنگام این کودکان، هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر برنامه مداخله زود هنگام هیجانی-اجتماعی بر رشد اجتماعی کودکان دچار کم شنوای پایین تر از 3 سال بود. مواد و روش ها: در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل، 16 کودک کم شنوا از مرکز گفتار درمانی آترا کرج به روش هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس و در نسخه 20 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد، برنامه مداخله هیجانی- اجتماعی اثر معناداری بر رشد اجتماعی کودکان کم شنوا داشت ) 0001 / p >0 ( و موجب ارتقای وضعیت رشد اجتماعی کودکان در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد مداخله زود هنگام هیجانی-اجتماعی می تواند موجب بهبود رشد اجتماعی این کودکان شود. با توجه به اهمیت نقش مهارت های اجتماعی در زندگی، توصیه می شود در بسته ی مداخله های زودهنگام این کودکان، برنامه هایی با هدف بهبود وضعیت هیجانی-اجتماعی آنان گنجانده شود.
طراحی الگوی برنامه درسی شخصی شده مبتنی بر هنر مفهومی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله طراحی الگوی برنامه درسی شخصی شده مبتنی بر هنرمفهومی در دوره ابتدایی است. هنرمفهومی یکی از اقسام هنرپست مدرن[1] است که از منظر آن آموزش وبرنامه درسی امری کاملا شخصی وموقعیتی است. بابکارگیری روش سنتزپژوهی به بررسی نظرات و منابع مربوط به هنرمفهومی اقدام شد و نُه مقوله اصلی هنرمفهومی شناسایی شده شامل توجه به: مسائل اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی/ چند فرهنگی/ خلاقیت/ تعامل با مخاطب/ بعد جهانی وبومی/ مسائل زیست محیطی/ تنوع در تکنیک ورسانه. از سوی دیگر موضوع شخصی سازی آموزش، که طی چنددهه گذشته مجددأ دارای اهمیت شده است، نشان می دهد که برنامه درسی وقتی می تواند موثر و کارآمد باشد که با شخص به ماهوَ شخص ارتباط برقرار سازد. برای تحقق برنامه درسی شخصی شده، مفاهیم: «سبک، چگونگی، سطح، محتوا، راهبرد وروش تدریس، رسانه، ارزشیابی، وقت ومکان» مطرح هستند. براین اساس، تلاش شد تا الگویی از ترکیب مفاهیم اساسی هنرمفهومی درقالب کلی برنامه درسی شخصی شده فراهم گردد که به تأیید نهایی متخصصان برنامه درسی وهنرمفهومی رسیده است. [1]Postmodern Art
شناسایی محاسن و معایب آموزش مجازی از دیدگاه مربیان آموزش فنی و حرفه ای استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی محاسن و معایب آموزش مجازی از دیدگاه مربیان آموزش فنی و حرفه ای استان قزوین بود. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی و راهبرد پدیدارشناسی استفاده شد. بدین منظور از بین مربیان، 10 مربی با روش نمونه برداری هدفمند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش 7 مرحله ای کلایزی استفاده شد. بر اساس تحلیل عمیق صحبت های شرکت کنندگان، هفت امتیاز و شش نقطه ضعف برای آموزش مجازی از دیدگاه مربیان آموزش فنی و حرفه ای استان قزوین شناسایی شد. هفت امتیاز آموزش مجازی از دیدگاه مربیان عبارتند از: صرفه جویی در مدت زمان آموزش؛ بالا بودن سطح سواد رایانه ای اساتید و مهارت آموزان؛ شخصی سازی/ فردی سازی؛ انعطاف پذیری در زمان آموزش؛ انعطاف پذیری در مکان آموزش؛ کاهش خطرات احتمالی آموزشهای عملی؛ آشنا شدن مهارت آموزان با بازار کار و رشته ها. همچنین شش نقطه ضعف شناسایی شده آموزش های مجازی از دیدگاه مربیان عبارتند از: عدم حضور اجتماعی مهارت آموزان در کلاس درس؛ نامناسب بودن برای دروس عملی؛ مشکلات اینترنتی؛ اثربخش نبودن آموزش در دراز مدت؛ افزایش حجم کار؛ شکل گیری انتظارات غیرواقع بینانه در مهارت آموزان. بهبود انگیزش یادگیرندگان از طریق راهبرد پرورش حضور اجتماعی؛ ارتباط دائم کارآموزان و مربیان؛ ارتقای یادگیری فعال؛ تاکید بر زمان انجام کار؛ کمک به مهارت آموزان برای فهم انتظارات دوره آموزشی؛ از جمله راهکارهای پژوهش حاضر برای افزایش اثربخشی و کاهش نقاط ضعف آموزش های مجازی سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان قزوین است.
آماده سازی نسخه فارسی «مقیاس ماک چهار» و بررسی ویژگی های روان سنجی آن در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
31 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: در زمینه روان شناسی شخصیت، پژوهش روی سازه ماکیاولیانیسم در حال افزایش است. مقیاس ماک چهار، پر استفاده ترین ابزار به منظور سنجش ماکیاولیانیسم است. پژوهش حاضر به استانداردسازی این مقیاس در جامعه ایرانی می پردازد. مقیاس ماک چهار با روش روش: مقیاس ماک چهار با روش ترجمه معکوس به فارسی برگردانده شد. بیست دانشجوی روان شناسی دانشگاه تهران به صورت مقدماتی به این مقیاس پاسخ دادند و پیشنهاداتی برای روان تر و شیواتر شدن متن دادند. نسخه نهایی در کنار مقیاس دوازده کثیف بین افراد یک نمونه 299 نفری از شهر تهران توزیع شد. جامعه پژوهش ساکنین شهر تهران و روش نمونه گیری گلوله برفی بود. به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی این ابزار از تحلیل آیتم، تحلیل موازی، تحلیل عاملی، روایی همگرا و همسانی درونی استفاده شد. مطالعات یافته ها: مطالعه مقدماتی روی آیتم ها نشان داد که 3 آیتم (شماره 14، 17 و 20) کفایت روان سنجی لازم را ندارند. تحلیل عاملی روی 17 آیتم باقی مانده صورت گرفت. تحلیل موازی وجود 2 عامل را تأییدکرد. این دو عامل به ترتیب، جهان بینی بدبینانه و گرایش به فریبکاری نامیده شدند. ضرایب همسانی درونی برای خرده مقیاس ها و کل مقیاس به ترتیب، 73/0 و 66/0 و 74/0 بود. همچنین، مقیاس ماک با خرده مقیاس های دوازده کثیف و به خصوص خرده مقیاس ماکیاولیانیسم همبستگی معنادار داشت که شاهدی بر روایی همگرای نسخه فارسی مقیاس ماک چهار است. بحث و نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس ماک چهار دارای 17 آیتم و 2 عامل و همسو با پژوهش های پیشین است. این عوامل دارای همسانی درونی قابل قبول هستند. کل مقیاس ماک چهار نیز دارای روایی همگرای قابل قبول است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که ترجمه فارسی مقیاس ماک چهار ابزاری روا و معتبر برای سنجش سازه ماکیاولیانیسم در ایران است.
ساختار تربیت معلم در کشورهای شرق آسیا با تأکید بر نظام سنجش صلاحیت و رتبه بندی معلمان
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی و واکاوی ساختار نظام سنجش صلاحیت و رتبه بندی معلمان در کشورهای شرق آسیا است. روش بررسی به شیوه کیفی و توصیفی - تحلیلی بود که با بررسی منابع، اطلاعات و داده ها و اسناد در دسترس کشورهای ژاپن، کره جنوبی، چین، تایوان و سنگاپور و با روش تحلیل اسنادی انجام شد. از این رو، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. سه مولفه اساسی برای بررسی فرایند رتبه بندی در کشورها مورد نظر قرار گرفت: چارچوب ساختاری، فرآیند ارزیابی، و کاربرد نتایج. یافته های این پژوهش نشان داد که در کشورهای مورد بررسی، به منظور ایجاد ساختاری که در آن جایگاه و ارزش کار معلمی نمایان شود، رتبه بندی یا شکل های مشابه آن صورت می گیرد. در این بررسی مشخص شد که در فرایند رتبه بندی، مدارس جایگاه ویژه ای دارند و نهادهایی برای این ارزیابی ایجاد شده اند. رتبه بندی ها به شکل های مختلفی صورت می گیرد اما آنچه وجه اشتراک همه این نظام ها بود، توجه به یادگیری دانش آموز به عنوان عنصر اساسی نظام آموزش و پرورش است. در نهایت پیشنهادهایی برای فرایند رتبه بندی در نظام آموزش و پرورش ایران ارائه شد.
نقش همدلی، تنظیم هیجان و فضای مدرسه در برابر آزار و اذیت سایبری
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم دی ۱۴۰۰ شماره ۴۳
198 - 193
حوزههای تخصصی:
آزار و اذیت سایبری نوعی خشونت در سطح پایین است که اخیراً مورد توجه محققان و مربیان حوزه تربیتی قرار گرفته است. این رو این پژوهش با هدف نقش همدلی ، تنظیم هیجان و جو مدرسه در برابر آزار و اذیت سایبری انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول آموزش و پرورش شهر مرند به ترتیب تعداد 5321نفر دختر و 5643 نفر پسر و در مجموع 10964 نفرمی باشد. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که مطابق آن 373 نفر دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب گردیدندکه 200نفر آن دانش آموز پسر و 173 نفر دانش آموز دختر می باشد. پرسشنامه های این پژوهش از طریق فضای مجازی صورت گرفت. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجربه قلدری-قربانی سایبری، پرسشنامه همدلی، پرسشنامه تنظیم هیجان و پرسشنامه جو مدرسه استفاده شد. برای تحلیل سوالات از روش رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد نتیجه حاصل از رگرسیون نیز نشان داد سهم همدلی ، تنظیم هیجان و فضای حاکم بر مدرسه در پیش بینی قلدری سایبری در سطح معنی داری قرار دارد (05/0>P). نتیجه گیری: همدلی ، تنظیم هیجان و فضای حاکم بر مدرسه به طور قابل توجهی در کاهش آزار و اذیت سایبری در بین دانش آموزان نقش مهمی دارد.
بررسی رابطه اضطراب کرونا با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سرسختی روانی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
16 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس مهارت های تنظیم شناختی هیجان، سرسختی روانی و تاب آوری بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و با توجه به روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 که تعداد آن ها حدوداً 8064 نفر بود که نمونه ای به تعداد 367 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Garnefski et al., 2001)، پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1398)، مقیاس تاب آوری (Conner & Davidson, 2003)، پرسشنامه سرسختی روان شناختی (Lang & Goulet, 2003) بود. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس -23 انجام گرفت. یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل آماری داده ها نشان داد که راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، مؤلفه های سرسختی روانی و تاب آوری با اضطراب کرونا دارای همبستگی منفی در سطح 01/0 است و بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان با اضطراب کرونا رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که از طریق راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، تعهد، کنترل، چالش جویی و تاب آوری می توان نمرات اضطراب کرونا را به صورت معکوس پیش بینی کرد. راهبردهای منفی تنظیم هیجان نیز نمرات اضطراب کرونا را به صورت مستقیم پیش بینی کردند؛ بنابراین یافته های پژوهش نشان می دهد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری و سرسختی روانی سهم معناداری در پیش بینی اضطراب کرونا دارند.
بررسی نقش تنظیم هیجان و تاب آوری در سازگاری تحصیلی و کیفیت زندگی دانش آموزان در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
133 - 142
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش تنظیم هیجان و تاب آوری در سازگاری تحصیلی و کیفیت زندگی دانش آموزان در دوران همه گیری کووید-19 انجام شد. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400 بودند، که 400 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسش نامه های تنظیم هیجان گراس و جان (2003)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی هم زمان انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین تنظیم هیجان با سازگاری تحصیلی و کیفیت زندگی رابطه مثبت معناداری وجود داشت و همچنین بین تاب آوری با کیفیت زندگی رابطه مثبت معناداری مشاهده شد؛ اما بین تاب آوری و سازگاری تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری مشاهده نشد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، تنها تنظیم هیجان پیش بین معناداری برای سازگاری تحصیلی بود. همچنین تنظیم هیجان و تاب آوری هر دو پیش بین خوبی برای کیفیت زندگی دانش آموزان بودند. براساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که در دوران همه گیری کووید-19، مهارت تنظیم هیجان در دانش آموزان نقش معناداری در سازگاری تحصیلی دارد، همچنین تنظیم هیجان و تاب آوری بالا در این دوران در کیفیت زندگی دانش آموزان نقش معناداری دارند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های مدیران مدارس هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
331 - 301
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های مدیران مدارس هوشمند صورت گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل کلیه ی اساتید دانشگاه مرتبط با مدارس هوشمند (عضو شورای مدارس هوشمند)، متخصصین کارشناسان تکنولوژیست، مسئولین ادارات آموزش وپرورش و مدیران مدارس هوشمند بودند. در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، بر اساس فرمول کوکران، 386 پرسشنامه استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش از مصاحبه ساختارمند استفاده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا بود. یافته ها نشان دادند که نتایج حاصله از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده با استفاده از ابزار مصاحبه، مشاهده گردیدند که تعداد 62 کد باز از میان 370 مفهوم شناسایی شده است. در بخش کدگذاری محوری، 62 کد اولیه و در بخش کدگذاری گزینشی 15 مقوله شامل ارزش ها و نگرش مدیر و کارکنان، ارزیابی، نظارت و کنترل، شایستگی دانشی مدیر، شایستگی عمومی مدیران مدارس هوشمند، شایستگی های حرفه ای مدیران، شرایط زیرساختی مدرسه، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل مذهبی، مدیریت منابع و آموزشی، مهارت ها و توانمندی های دبیر، مهارت ها و توانمندی های مدیر، همکاری و مشارکت با کارکنان و سازمان، هوشمندسازی مدارس، ویژگی های شخصیتی شناسایی شدند. اعتبارسنجی مدل نیز نشان داد تمامی روابط شناخته شده در مدل پاردایمی مورد تأیید بوده است.
بررسی صلاحیت های علمی و تخصصی دبیران ریاضی پایه اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی صلاحیت های علمی و تخصصی دبیران ریاضی پایه اول متوسطه شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش دبیران ریاضی پایه اول دبیرستان های شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای 537 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش یک پرسش نامه محقق ساخته بود که با 98 گویه در قالب 9 مولفه آموزشی، علمی، رفتاری، اجتماعی، فکری، مدیریتی، اخلاقی، حرفه ایی و فناوری صلاحیت های معلمان را می سنجد. روایی آن توسط صاحب نظران مورد تایید قرار گرفت و ضریب الفای کرانباخ 86% محاسبه گردید. نتایج آزمون tنشان داد که صلاحیت های آموزشی، علمی، رفتاری، مدیریتی و اخلاقی در سطح بالاتر از میانگین می باشند و در سطح اطمینان 99/0 معنی دار می باشد؛ ولی صلاحیت های حرفه ای و اجتماعی در سطح اطمینان 95/0 معنی دار نمی باشند ولی وضعیت صلاحیت های فناوری و فکری در سطح 95/0 اطمینان معنی دار می باشد و معلمان در این صلاحیت ها در وضعیت مطلوبی نیستند. نتایج آزمون t مستقل نشان می دهد که وضعیت معلمان مرد از لحاظ صلاحیت های اجتماعی و فکری بالاتر از معلمان زن می باشد ولی وضعیت معلمان زن در صلاحیت آموزشی بهتر ار معلمان مرد می باشد. نتایج نشان می دهد که در سایر متغیرها بین معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری و سلامت روان مادران دارای کودک معلول ذهنی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
94 - 83
حوزههای تخصصی:
وجود کودک عقب مانده ذهنی در هر خانواده، تاب آوری و سلامت روان اعضاء خانواده به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار میدهد و مشکلات مربوط به مراقبت از فرزند مشکل دار، والدین و به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به روحی و روانی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری و سلامت روان مادران دارای کودک معلول ذهنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد و جامعه آماری پژوهش حاضررا مادران دارای فرزند معلول ذهنی شهرستان قائمشهر تشکیل دادند، با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس 30 نفر از مادران کودکان معلول ذهنی انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل)قرار گرفتند. گردآوری داده ها توسط پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسن( CD-RIS)و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (GHQ)انجام شد و بر اساس پروتکل آموزش ذهن آگاهی اجرا شد. همچنین داده ها با روش آماری توصیفی و استباطی ،تحلیل کواریانس چند متغیره(مانکوا) در سطح معناداری05 / 0 با استفاده از نرم افزار Spss26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج حاکی از آن بود که در مجموع تفاوت معنادار بین نمرات دو پرسشنامه تاب آوری و سلامت روان در پیش آزمون و پس آزمون در دوگروه آزمایش و کنترل در مادران دارای کودک معلول ذهنی وجود دارد. نتیجه می گیریم که ذهن آگاهی باعث افزایش میزان تاب آوری و سلامت روان در مادران دارای کودکان معلول ذهنی می شود.
مقایسه تاب آوری، سخت رویی، پیشرفت تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه ی تاب آوری، سخت رویی، پیشرفت تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری انجام گرفت. روش: جامعه آماری دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری شهرستان ارومیه می باشند. 60 دانش آموز با و بدون ناتوانی یادگیری به عنوان نمونه پژوهش، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای (چندمرحله ای) انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی، پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه سخت رویی و ملاک پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان دارای با و بدون ناتوانی یادگیری تفاوت وجود دارد و میانگین نمرات تاب آوری ( F=16/38 )، سخت رویی ( F=63/78 ) و پیشرفت تحصیلی ( F=77/04 ) در دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری است و اهمال کاری تحصیلی ( F=59/23 ) به طور معنی داری در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان عادی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیرات منفی ناتوانی یادگیری بر متغیر اهمال کاری تحصیلی، تاب آوری و سخت رویی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری است.
پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحمل ابهام و خودشفقت ورزی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان بر اساس تحمل ابهام و خودشفقت ورزی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کمی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش معلمان مقطع متوسطه شهرستان شهرکرد، مشغول یه خدمت در سال تحصیلی 1399-1400 هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 100 نفر از آنها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ (1981) و خودشفقت ورزی نف (2003) و تحمل ابهام مک لین (1993) استفاده شد. روایی محتوایی و صوری هر سه پرسشنامه توسط متخصصان در حوزه مربوطه مورد تأیید قرار گرفت. جهت بررسی خصیصه پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و بر اساس آن پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 70/0، 73/0 و 78/0 به دست آمد. نتایج بررسی فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که می توان با توجه به متغیرهای تحمل ابهام و خودشفقت ورزی، فرسودگی شغلی را پیش بینی کرد. نتایج، نشان دهنده این است که بین متغیر خودشفقت ورزی و تحمل ابهام با فرسودگی شغلی رابطه معنادار منفی وجود دارد (05/0>p)؛ بنابراین هرچه خودشفقت ورزی و تحمل ابهام بالاتر باشد میزان فرسودگی شغلی پایین تر است. از این رو، پیشنهاد می شود مدارس جهت کاهش فرسودگی شغلی به پرورش تحمل ابهام و شفقت به خود به عنوان ابزاری برای افزایش رضایت شغلی استفاده نمایند و مشاوران مدارس برنامه ای مبتنی بر تحمل ابهام و شفقت به خود جهت کاهش فرسودگی شغلی معلمان طراحی کنند.
بررسی میزان موفقیت و اثر بخشی برنامه آموزش تلفیقی - فراگیر در استان مرکزی سال تحصیلی 1398-99
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان موفقیت و اثربخشی برنامه آموزش تلفیقی - فراگیر در مدارس استان مرکزی پرداخته شده است که نتایج به دست آمده از یافته ها نشان داد که برنامه آموزش تلفیقی - فراگیر مدارس پذیرا موفق و اثر بخش بوده است . جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان پذیرا ، معلمان رابط و مربیان پرورشی دانش آموزان دختر و پسر با نیازهای ویژه در استان مرکزی که در سال تحصیلی 99- 1398 به صورت تلفیقی- فراگیر در کنار دانش آموزان عادی مشغول به تحصیل بوده اند. برای جمع آوری داده های لازم در این پژوهش به دو صورت کمی ( پرسشنامه ) و در مواردی کیفی ( نیمه ساختار یافته ) استفاده شد . از نرم افزار SPSS و استفاده از آزمون تی تک نمونه ای برای پرسش های تحقیقاتی شماره دو ، سه ، چهار ، پنج ، شش ، نه ، ده و یازده ، که به بررسی ارتباط بین متغیرهای مربوط به هر کدام از سئوالات تحقیق استفاده شده است . برای مقایسه میانگین ابعاد در بین معلمان عادی و رابط به دلیل عدم نرمال بودن متغیرهای کمی از آزمون ناپارامتری من ویتنی و برای مقایسه نمره کل پرسشنامه از آزمون تی مستقل استفاده شد تجزیه وتحلیل مصاحبه : نتایج حاصل از پؤوهش نشان داد که اهداف آموزش تلفیقی- فراگیر در چهار زمینه استفاده از فرصت های برابر آموزشی، ایجاد تعامل در صحیح با معلم و همسالان، بهبود شاخص های کمی و کیفی آموزش، و کسب آمادگی برای حضور در جامعه به طور نسبی محقق شده بود