فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴۸
۵۴-۳۱
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی ملی یکی از زیرنظامهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که نقشه کلان برنامه درسی و چارچوب نظام برنامه ریزی درسی کشور را تعیین می کند. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های اجرای این برنامه و تعیین اعتبار و وزن آنها بود، بنابراین از روش پژوهش ترکیبی اکتشافی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل محتوای برنامه درسی ملی، کتابها، مقالات، پژوهشها و مطالعات مرتبط با بنیانهای نظری اجرا، متخصصان برنامه درسی و همه صاحب نظران و دست اندرکاران اجرای برنامه درسی ملی بود که 1- برای شناسایی مؤلفه های اجرا، کل محتوای برنامه درسی ملی، 2- برای اعتباربخشی مؤلفه های اجرا، حداکثر منابع مرتبط و 6 نفر از متخصصان و 3- به منظور وزن دهی 17 نفر از صاحب نظران و دست اندرکاران اجرایی به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از نمون برگ، فرم مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. داده های کیفی پژوهش از طریق تحلیل محتوای کیفی و با نرم افزار مکس کیو دی ای و داده های کمی از طریق آنتروپی شانون تحلیل شده اند. براساس یافته های این پژوهش، مؤلفه های اجرای برنامه درسی ملی شناسایی، اعتباربخشی و در نهایت وزن آنها معین شده است. این مؤلفه ها عبارت اند از: طراحی، تدوین و تصویب اسناد واسطه ای، تدوین برنامه های درسی، طراحی و تولید مواد و رسانه های یادگیری، اجرای زمان آموزش، اجرای ساختار، اشاعه و پذیرش، تأمین، نگهداشت و ارتقای نیروی انسانی برای طراحی و تدوین برنامه درسی، توانمندسازی نیروی انسانی بخشهای گوناگون اجرا، اجرای سازوکارهای تشویق مجریان، پشتیبانی، توجه به شرایط و عوامل مؤثر بر اجرا، اجرای برنامه های درسی، مستندسازی اجرا و پایش و نظارت.
تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف بر همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اتیسم، اختلالی عصبی تحولی است که در سه سال اول زندگی کودک نمایان می شود. مهم ترین علائم آن نقص در برقراری ارتباط، مشکل در تعاملات اجتماعی، وجود الگوهای محدود و تکراری در رفتار، علائق و فعالیت ها است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف بر همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه ی مورد مطالعه شامل ۳۰ نفر از کودکان با اختلال طیف اتیسم که در سال ۱۳۹۶ دریکی از مرا کز توان بخشی شهر تهران در حال آموزش و توان بخشی بودند که به شیوه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند )هر گروه 15 نفر(. آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف به صورت 10 جلسه ی 45 دقیقه ای ) هر هفته دو جلسه( به گروه آزمایشی ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ی بهره همدلی و بهره تحلیل کودکان )آیونگ و همکاران، 2009 ( و پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی اختلال طیف اتیسم )اسکات بلینی، 2006 ( بودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف بر همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا تأثیر معناداری دارد ) 05 / .)p> 0 نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ی مهارت های اجتماعی بر اساس الگوی شناخت اجتماعی اوزنوف از طریق عینی سازی موارد انتزاعی، تأ کید بر عوامل درونی، درک تفاوت خود و دیگران، تعمیم رفتارهای آموخته شده به محیط های طبیعی، باعث افزایش همدلی و تعامل اجتماعی کودکان اختلال طیف اتیسم با کنش وری بالا می شود.
طراحی چارچوب سیستمی مدرسه مبتنی بازی انگاری(گیمیفیکیشن): رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی چارچوب سیستمی مدرسه مبتنی بر گیمفیکیشن بوده است. طرح این پژوهش کیفی، از نوع سنتز پژوهشی تبدیلی و با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. در گام اول پس از انتخاب تیم فراترکیب، سوالات پژوهش برای استخراج چارچوب سیستمی مدرسه مبتنی بر گیمفیکیشن تنظیم و معیارهای شمول مقالات مشخص شدند. در گام دوم، به جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی پرداخته شد؛ در این گام 71 مقاله اولیه در اختیار اعضای تیم فراترکیب قرار گرفت که بطور دقیق تمامی مقالات مورد بررسی واقع شد. در گام سوم ارزیابی کیفیت مقالات انجام و در نهایت با توجه به معیار خروج 37 مقاله اصیل به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در گام چهارم با تکنیک دسته بندییافته ها و تکنیک فراچکیده نویسی، تم های باز استخراج شدند. در گام پنجم نیز ابتدا تمام عوامل استخراج شده به عنوان تم های اولیه درنظر گرفته، طبق قاعده تقلیل با درنظرگرفتن مفهوم تم ها، خلاصه شده و نهایتابه 125مضمون پایه تقلیل یافت. پس از کاوش در بین این مضامین18 مضمون سازماندهنده سطح اول و نهایتا3 مضمون سازمان دهنده سطح دوم(درونداد، فرایند و برونداد) بدست آمد.سپس مضامین بدست آمده در مضمون فراگیرمدرسه مبتنی بر گیمفیکیشن جادهی شدند.نهایتا در گام ششم با استفاده از تکنیک های اعتبارپذیری و انتقال پذیری، اعتباریابی یافته ها انجام شد. پس از انجام مراحل پژوهش فراترکیبچارچوب مدرسه مبتنی بر گیمیفیکشنمعرفی شد که می تواند سرلوحه سیاستگذاران آموزشی در سطح آموزش و پرورش جهت طراحی و آموزش مدارس مبتنی بر گیمیفیکیشن یا بازی انگاری در سطح ملی-منطقه ای قرار گیرد.
شناسایی شایستگی های شخصیتی آموزگاران و تعیین رابطه ی این شایستگی ها با کارآیی آموزشی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
ویژگی ها و شایستگی های شخصیتی یک آموزگار می تواند در کیفیت و کارآمدی عملکرد آموزشی او نقش داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های شخصیتی آموزگاران و پیوند این ویژگی ها با کارآیی آموزشی آنان بوده است.روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی و کیفی) و جامعه آماری متخصصان روان شناسی تربیتی، مدیران و آموزگاران مدارس متوسطه دوم همدان (65 متخصص، 384 مدیر و 2415 آموزگار) بوده است. به منظور شناسایی شایستگی های شخصیتی آموزگاران 40 نفربا روش دردسترس به عنوان نمونه برای مصاحبه انتخاب شده اند. همچنین 13 مدیر و 60 آموزگار به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و پرسشنامه شخصیت نئو (1983) و پرسشنامه محقق ساخته را پاسخ داده اند. پس از تحلیل محتوای مضمون مصاحبه های انجام شده و مشخص شدن شایستگی های شخصیتی، پرسشنامه های پژوهش توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. داده ها با روش همبستگی پیرسون و به کمک نرم افزار SPSS-25تجزیه و تحلیل شده است.نتیجه حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها، استخراج ویژگی های پرانرژی بودن، بردباری، مهارت های ارتباطی، همدلی، مدیریت، اشتیاق برای تجربه های تازه، سازگاری، مسئولیت پذیری و ویژگی های اخلاقی- رفتاری مثبت بوده است. همچنین همبستگی پیرسون نشان داده استکه بین شایستگی های شخصیتی آموزگاران با کارآیی آموزشی آنان رابطه مثبت وجود دارد (01/0 >P؛ 54/0= r) و مؤلفه مهارت های ارتباطی با کارآیی آموزشی آموزگاران بیشترین همبستگی را دارد (64/0 = r).هرچقدر ویژگی های پرانرژی بودن، بردباری، مهارت های ارتباطی، همدلی، مدیریت، اشتیاق برای تجربه های تازه، سازگاری، مسئولیت پذیری و ویژگی های اخلاقی- رفتاری مثبت در آموزگاران بالاتر باشد به همان اندازه کارآیی آموزشی آن ها نیز بیشتر خواهد بود.
خواندن در افراد با نشانگان دان: «مسیر دیداری» یا «مسیر واج شناختی»؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بسیاری از افراد با نشانگان دان خواندن را تا حدودی یاد می گیرند ولی نحوه یادگیری خواندن در آنها، در بین پژوهشگران جای بحث بوده است. برخی از پژوهشگران مدعی بودند که با توجه به نقایص واج شناختی افراد با نشانگان دان و توانایی های دیداری-فضایی قوی تر این افراد، آنها برای یادگیری خواندن بر «مسیر دیداری » تکیه دارند و برخی دیگر، نشان دادند که «مسیر واج شناختی » نیز در یادگیری خواندن نقش دارد. هدف مقاله حاضر بررسی و مقایسه نقش «مسیر دیداری » و «مسیر واج شناختی » در یادگیری و آموزش خواندن به افراد با نشانگان دان است. مواد و روش: روش پژوهش حاضر مروری است، 50 مقاله پیشگام و جدید مرتبط با این موضوع از پایگاه های Springer، Wiley، Elsevier، Taylor and Francis، SAGE Publications و Emerald بررسی شدند. نتایج: بسیاری از افراد با نشانگان دان می توانند خواندن را دست کم در سطح کلمه یاد بگیرند. بااین حال، پرا کندگی های زیادی در این زمینه وجود دارد. افراد با نشانگان دان در استفاده از «مسیر واج شناختی » برای خواندن دچار مشکل هستند و اتکا آنها در خواندن بیشتر بر «مسیر دیداری » است. بااین حال، هر دو مسیر در یادگیری خواندن نقش دارند، گرچه نقش «مسیر دیداری » پررنگ تر است. نتیجه گیری: برای آموزش خواندن به افراد با نشانگان دان، می توان هم از روش آموزش کل خوانی کلمه که مبتنی بر «مسیر دیداری » است و هم از روش آوایی که مبتنی بر «مسیر واج شناختی » است، استفاده کرد ولی ترکیب این دو روش، کارایی بیشتری دارد؛ زیرا با اتکا به «مسیر دیداری » کودک فقط قادر خواهد بود کلمات آموزش داده شده را بخواند ولی برای خواندن کلمات جدید، او به دانش حرف-صدا نیز نیاز دارد.
سنتزپژوهی مولفه ها و کنشگران برنامه درسی تربیت جنسی خانه- مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
۱۱۴-۷۸
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، استخراج مؤلفه ها و کنشگران برنامه درسی تربیت جنسی خانه – مدرسه است. روش تحقیق، سنتز آثار پژوهشی مرتبط در بازه های زمانی 2010 تا 2020 برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی است. تعداد 376پژوهش علمی شناسایی و پس از بررسی های لازم، 19پژوهش به مرحله نخست سنتز وارد شدند که با استفاده از روش سنتزپژوهی ساسکویس، هان و رودلا ترکیبی بهینه از نتایج آن ها ارایه گردید. استفاده از ارزیاب برای کدگذاری مجدد یافته ها، بیان شفاف آنچه انجام شده است و وجود شاخص های معین و قابل دفاع برای انتخاب مطالعات ورودی، جهت ارتقاء اعتبار پژوهش استفاده گردید. طبق یافته های حاصل، در برنامه درسی تربیت جنسی خانه- مدرسه مقوله های 12 گانه شناسایی گردید؛ شریان حیاتی سلامت و بهداشت؛ تعرض تا تجاوز: از پیشگیری تا درمان؛ رشد، نمو و بالیدگی انسان در چرخه عمر؛ شبکه ارتباطی انسانی: من به توان ما؛ مهارت های بهزیستن؛ ارزش مداری و نقش آفرینی معنویت؛ فعل جنسی؛ کیستی جنسی و جنسیت؛ شاهراه اطلاعاتی- رسانه ای؛ همدلی و همیاری سازمانی؛ حق در ترازوی عدالت و بازتاب هنجارهای فرهنگی- اجتماعی. از میان کنشگران برنامه درسی جهت سهم بری از مشارکت در برنامه درسی مذکور، به ترتیب معلم، والدین، دانش آموزان و سپس متخصصان و علمای دینی شناسایی شدند.
تحلیل و بررسی محتوای نامه به امیر علیشیرنوایی در منشآت فارسی قاضی کمال الدین میبدی
حوزههای تخصصی:
یکی از ضرورت های مطالعه و تحقیق در باره شخصیتهای بزرگ تاریخ و فرهنگ، شناسایی ارتباطات ایشان با دیگر شخصیت های ویژه تاریخ است. امیرعلیشیر نوایی شخصیت فرهیخته و فرزانه فرهنگی، علمی، ادبی، و سیاسی در شئونات مختلف فرهنگ بشری در اقوام فارس و ترک تأثیر گذار بوده است. و برای شناختن درونمایه گفتمان امیر علیشیر لازم است نامه های ومکتوباتی که او با دیگر شخصیت ها داشته است و یا نامه هایی که دیگران برای او نوشته اند، شناسایی شده و مورد بحث و بررسی بیشتر قرار گیرد. در این پژوهش، بر آنیم تا با تحقیق در منشآت کمال الدین میبدی و تحلیل محتوای آن به ارتباطات نوشتاری وی با امیر علیشیر نوایی بپردازیم. در منشآت میبدی نوشته ای در پاسخ به نامه امیر علیشیر نوایی ثبت گردیده است؛ ضمن این که این نامه برای نخستین بار مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به جامعه علمی و فرهنگی معرفی می گردد، یافته های نوین و تازه ای را در پی دارد. با توجه به جایگاه علمی و عرفانی کمال الدین میبدی و با توجه به جامعیت امیر علیشیر نوایی این پژوهش می تواند نتایج ارزشمندی در شناسایی ابعاد کمتر شناخته شده شخصیت امیر علیشیر نوایی و همچنین آشکار گردیدن زوایای پنهان شخصیت او در پی داشته باشد
تدوین و آزمون الگوی آموزش شهروندی جهانی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۱
113 - 136
حوزههای تخصصی:
«جهانی شدن» شکل جدیدی از شهروندی تحت عنوان «شهروندی جهانی» را مطرح نموده و علیرغم گسترش توجه به این مفهوم در نظام های آموزشی کشورهای مختلف، توافق چندانی در خصوص تعریف، ابعاد و مولفه های آن وجود ندارد. این پژوهش به منظور تدوین و آزمون مدلی برای آموزش شهروندی جهانی در نظام آموزش وپرورش ایران با روش تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) متوالی اکتشافی، انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، تعداد 10 نفر از صاحبنظران، خبرگان و سیاستگذاران حوزه آموزش و پرورش هستند که با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، انتخاب شدند. در بخش کمی نیز، جامعه آماری شامل کلیه دبیران جامعه شناسی مناطق نوزده گانه شهر تهران می باشد که از این میان، تعداد 240 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شده است. تحلیل داده های کیفی با بهره گیری از روش تحلیل شبکه مضامین (مضامین پایه، سازمان دهنده، مضامین فراگیر) و تحلیل داده های کمی از طریق آزمون های آماری تی، آزمون ویل کاکسون و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS، انجام شده است. یافته های بخش کیفی؛ نشان دهنده الگویی شامل 3 مضمون فراگیر (دانشی، نگرشی و مهارتی)؛ 21 مضمون سازمان دهنده و 147 مضمون پایه می باشد. نتایج حاصل از آزمون این الگو در بخش کمی نیز بیانگر برازش بسیار قوی الگوی آموزش شهروندی جهانی در نظام آموزش و پرورش ایران بوده و اینکه تمامی ابعاد و مولفه های این مدل، از نظر دبیران نمونه پژوهش، حائز اهمیتی بالا است.
تأثیر کیفیت زندگی کاری بر اثربخشی تیمی با نقش میانجی خشنودی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۱
219 - 244
حوزههای تخصصی:
استفاده از تیم در سازمان ها به منظور بهره مندی از هم افزایی موجود در کار تیمی و همچنین ایجاد ظرفیت جهت تطبیق هرچه بهتر سازمان با محیط، روندی است که در دو دهه اخیر شتاب فزاینده ای به خود گرفته است. با درک این مهم این پژوهش با هدف تاثیر کیفیت زندگی بر اثربخشی تیمی با نقش میانجی خشنودی شغلی صورت پذیرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهرستان نهاوند در سال تحصیلی 96-1395 است که از بین آنها 377 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری، اثربخشی تیمی و خشنودی شغلی استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاثیر کیفیت زندگی کاری و خشنودی شغلی بر اثربخشی تیمی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین مشخص شد که تاثیر کیفیت زندگی کاری بر اثربخشی تیمی با نقش میانجی خشنودی شغلی مثبت و معنی دار می باشد.
رابطه شایستگی اجتماعی، آخرت نگری با بهزیستی مدرسه: نقش واسطه ای ، بلوغ عاطفی و اخلاقی نوجوانان در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
175 - 212
حوزههای تخصصی:
چارچوب طرح های کلی موفقیت دانش آموزان، دربرگیرنده چندین عنصر شخصیتی، معنوی، اخلاقی شناخته شده است که بالقوه در موفقیت دانش آموزان تأثیرگذار است؛ در این خصوص می توان به شایستگی، آخرت-نگری، بلوغ اخلاق و عاطفی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه شایستگی اجتماعی، آخرت نگری با بهزیستی مدرسه: نقش واسطه ای ، بلوغ عاطفی و اخلاقی نوجوانان در مدارس می باشد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1398 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 600 نفر (250 پسر و 350 دختر) از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های مقیاس بهزیستی مدرسه کاپلان و ماهر (1999)، بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1990)، رشد اخلاقی دانش آموزان معنوی پور (1391)، آزمون آخرت نگری ابراهیمی (1390)، ادراک شایستگی (هارتر، 1982) پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل آن ها با نرم افزار Spss-22 و Amos-21 و با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری انجام گرفت. مدل مفروض در جامعه پژوهش برازنده بود. نتایج تحلیل ها نشان داد که نقش میانجی گر بلوغ اخلاقی و عاطفی در پیوند بین آخرت نگری و ادراک شایستگی و بهزیستی مدرسه، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 65 درصد واریانس بهزیستی مدرسه دانش آموزان را تبیین می کند. برپایه یافته های پژوهش مشخص شد تأثیر آخرت نگری و ادراک شایستگی بیش از آن که مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق بلوغ اخلاقی و عاطفی است. در نتیجه با افزایش ادراک شایستگی و آخرت نگری، بلوغ اخلاقی و عاطفی و بهزیستی مدرسه دانش آموزان افزایش می یابد.
نقش رهبری تحول آفرین در سلامت سازمانی مدارس: آزمون نقش میانجی عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
157 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پایداری روابط میان رهبری تحول آفرین، عدالت سازمانی و سلامت سازمانی در مدارس شهرستان سبزوار بود و براساس هدف از دسته پژوهش های کاربردی محسوب می شود؛ زیرا نتایج پژوهش قابل استفاده برای تمام مدارس و نظام های آموزش و پرورش، به خصوص مدارس شهرستان سبزوار است. با توجه به چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز توصیفی و از نوع همبستگی بود که در آن روابط متغیرها بر اساس هدف پژوهش تحلیل می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس شهرستان سبزوار بودند که در سال تحصیلی 97-96 به خدمت اشتغال داشتند. این تعداد شامل 4892 نفر است. نمونه مورد مطالعه براساس جدول مورگان 357 نفر تعیین شد که پرسش نامه بین 365 نفر به صورت طبقه ای تصادفی در نیمه دوم سال 1397 توزیع شد. به منظور سنجش روایی سؤالات پرسش نامه، روایی محتوا و روایی سازه مدنظر قرار گرفت، روایی محتوا توسط متخصصان حوزه رفتار و مدیریت آموزشی تأیید شد. به منظور سنجش پایایی، یک نمونه اولیه شامل40 پرسش نامه پیش آزمون شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه در بخش آمار استنباطی از آزمون های Tتک نمونه ای، کلموگروف-اسمیرنوف، تحلیل عاملی تأییدی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحول آفرین هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم به واسطه عدالت سازمانی نقش کلیدی را در توسعه سلامت سازمانی دارد. همچنین عدالت سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی دار بر سلامت سازمانی دارد.
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان علوم تربیتی
حوزههای تخصصی:
مساله اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی، یکی از مسائل مهم اقتصادی و اجتماعی کشور است و برای پیش بینی برنامه های آینده ضروری می باشد. این مطالعه، با هدف تعیین وضعیت اشتغال و بیکاری دانش آموختگان علوم تربیتی انجام شد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی است. جامعه آماری شامل دانش آموختگان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی دانشگاه های پیام نور بابل، آزاد اسلامی بابل و مازندران در سال 1396 بود. از بین جامعه آماری تعداد 165 نفر از دانش آموختگان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب گردید. داده ها با استفاده از آزمون کااسکوئر، تی دو گروهی مستقل، ضریب همبستگی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که، وضعیت اشتغال دانش آموختگان زن و مرد متفاوت است و از لحاظ مقاطع تحصیلی (کارشناسی و کارشناسی ارشد) نسبت به اشتغال تفاوت وجود دارد. بین وضعیت اشتغال دانش آموختگان شهری و روستایی تفاوت معنی داری وجود دارد. بین معدل با وضعیت اشتغال دانش آموختگان رابطه وجود دارد. بین میزان فعالیت های پژوهشی با وضعیت اشتغال دانش آموختگان رابطه وجود دارد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس مؤلفه های خودارزشمندی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس مؤلفه های خودارزشمندی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دانشجومعلمان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی (پردیس های علامه امینی و فاطمه الزهرا) در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد ۱۶۵۴ نفر بود. حجم نمونه براساس جدول مورگان ۲۹۱ نفر برآورد شد که از طریق نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (۲۰۰۳) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (۱۹۸۹) استفاده شد. برای تحلیل داده ها آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه برای تحلیل داده ها اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد تمامی مؤلفه های خودارزشمندی به غیر از مؤلفه عشق خدایی، ارتباط معناداری با بهزیستی روان شناختی دارند و نتیجه رگرسیون چندگانه نشان داد حمایت خانواده با مقدار ۱۴۴/۰ B=، جنبه جسمانی و ظاهری با مقدار ۱۷۹/۰ B=، عشق خدایی با مقدار ۱۶۰/۰- B=، شایستگی علمی با مقدار ۱۲۲/۰ B=، تقوی و پرهیزکاری با مقدار ۱۷۷/۰ B=، موافقت از دیگران با مقدار ۲۹۷/۰ B=، قدرت پیش بینی بهزیستی روان شناختی را دارند و متغیر رقابت و سبقت جویی توانایی پیش بینی را ندارد. در نتیجه، مؤلفه های خودارزشمندی، نقش مهمی در بهزیستی روان شناختی و بهداشت روانی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان دارند و درآینده می توانند در تربیت و تحصیل دانشجویان مؤثر باشند.
آسیب شناسی برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان بر اساس مدل تحلیلی سه شاخگی «3c»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان بر اساس مدل سه شاخگی و ارائه مدلی مفهومی بر اساس روابط بین ابعاد سه گانه ساختاری، رفتاری و زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش را همه مدرسان، معلمان راهنما و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند که تعداد 125 دانشجو بااستفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و بر اساس جدول مورگان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد که پس از تأیید روایی صوری و محتوایی آن توسط صاحب نظران، پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 97/0 محاسبه شد. داده های پژوهش با آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن و با نرم افزار SPSS تحلیل شد. با توجه به اینکه آسیب های رفتاری در اولویت اول آسیب ها قرار دارند، به نظر می رسد دانشگاه باید برنامه ها و سیاست های خود را در برقراری ارتباط مناسب با آموزش و پرورش، ایجاد برنامه درسی مناسب، توسعه مدارس وابسته و انگیزش بیشتر معلمان و اساتید و فراهم سازی فرصت هایی برای آماده سازی کادر آموزش ارتقا دهد.
چالش های آموزش مطالعات اجتماعی در دوران کرونا از نگاه دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی چالش های آموزش مطالعات اجتماعی در دوران کرونا از دیدگاه دانش آموزان است. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه است. اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و تحلیل اطلاعات به شیوه تحلیل محتوای تفسیری انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان متوسط اول شهر نجف آباد هستند که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بوده اند و با شیوه نظری، با توجه به اشباع داده ها به صورت هدفمند 20 نفر از آنان نمونه گیری و مورد مصاحبه ها قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه تحلیل داده ها نشان داد که مهم ترین چالش های آموزش مطالعات در دوران کرونا از نگاه دانش آموزان عبارت اند از؛ چالش های تدریس از طریق شبکه ها (10 زیر مضمون)، چالش های مربوط به سنجش و ارزیابی (5 زیر مضمون)، چالش های مربوط به معلمان و سواد رسانه ای و مجازی آنان (5 زیر مضمون)، چالش های مربوط به دانش آموزان (5 زیر مضمون)، چالش های مربوط به خانواده (5 زیر مضمون) هستند که باعث کاهش یادگیری و کیفیت آموزش مطالعات اجتماعی شده و لازم است تا در این رابطه شیوه های بهتر و راهکارهای مناسبی اندیشیده شود.
کاربرد اصول برنامه درسی صریح و خلاق در آموزش مطالعات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
آموزش مطالعات اجتماعی با مسائل اساسی عمده ای ازجمله؛ محدودیت در روش تدریس، اجرای غیراصولی روش های محدود، عدم توسعه ابزارهای یادگیری و عدم خلاقیت در طراحی تجارب یادگیری روبرو می باشد. همین امر عموماً فضای کلاس درس مطالعات اجتماعی را خسته کننده و غیرکاربردی کرده و دانش آموزان را دچار بی انگیزگی و بی تفاوتی نموده است. این روند نه تنها به تربیت شهروند آگاه و مسئول منجر نمی گردد بلکه به تدریج الزامات دانشی، نگرشی و مهارتی موردنیاز برای تحقق آن را نیز به چالش می کشاند. بر همین مبنا مقاله حاضر باهدف کاربرد اصول برنامه درسی صریح و خلاق، الگویی عملیاتی در شش گام، برای رفع این مسائل ارائه می نماید. مقاله پیش رو، با رویکرد کیفی و روش تحلیل ثانویه در مطالعات اسنادی، ابتدا با بررسی و مطالعه منابع و مقالات علمی، اصول برنامه درسی صریح و خلاق در آموزش مطالعات اجتماعی را تنظیم و سپس گام های عملی آن را در کلاس درس، با ذکر مثال های کاربردی ارائه نموده است. بنا بر یافته های این پژوهش، در کنار اجرایی کردن گام های شش گانه؛ تدوین اهداف صریح، توجه به سطح درک و فهم دانش آموزان، توجه به زمینه های تجربه یادگیری، توجه به ابعاد روانشناختی، تأکید بر تجربیات روزمره و ملموس، طراحی سازوکارهای ارتباط آزادانه و مؤثر در کلاس درس به گونه ای صریح و خلاقانه، خواهد توانست کلاس درس مطالعات اجتماعی را متحول نماید.
مدیریت درسی سبک زندگی سلامت – محور در مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
134 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی درسی سبک زندگی سلامت - محور برای دانش آموزان دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش، کیفی و با رویکرد داده بنیاد بود. بدین منظور 16 نفر از متخصصان پزشکی کودک و نوجوان علوم تربیتی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش مصاحبه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کدگذاری و تحلیل داده ها منجر به شناسایی مقوله ها و زیر مقوله های پژوهش شد. همچنین این پژوهش نیز به صورت هدفدار از اسناد و مدارکی استفاده شد که با موضوع مرتبط هستند که تعداد اسناد مورد بررسی 15 مورد می باشد. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧیﺰ ﻣﻼک ﭘﺎیﺎن ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی اﺷﺒﺎع ﻧﻈﺮی ﺑﻮد. بر اساس یافته ها، مدل مفهومی پژوهش، توسط داده های تجربی در بخش کیفی حمایت شد. همچنین، نتایج ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺤﻠیﻞ و کﺪﮔﺬاری ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﺎرکﺖ کﻨﻨﺪکﺎن ﺑﻪ اﺳﺘﺨﺮاج 22 مقوله، 38 زیرمقوله و 121 مفهوم ﻣﻨﺘﻬی ﺷﺪ. پس از بررسی اسناد و انجام مصاحبه ها، این موارد تحلیل محتوا شد تا مولفه ها استخراج شوند. ایﻦ تحلیل ﻫﺎ ﺑیﺎن ﮔﺮ طراحی و اعتبار یابی الگوی برنامه درسی در ﺳﺒک زﻧﺪﮔی ﺳﻼﻣﺖ ﻣﺤﻮر برای دانش آموزان دوره متوسطه اول ﺑﻮدﻧﺪ. در نتیجه عوامل درسی می توانند سبک زندگی سلامت - محور را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین آموزش و ارتقای این عوامل در دانش آموزان می تواند تا حدودی سبک زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین، انجام پژوهش برای بررسی نقش آموزش این عوامل به دانش آموزان در تغییر سبک زندگی سلامت - محور آ ن ها، کاربردی خواهد بود.
مقایسه اثربخشی هنر- بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر خلاقیت دانش آموزان پسر دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
325 - 301
حوزههای تخصصی:
پرورش خلاقیت یکی از محورهای اساسی نظام های آموزشی برای تصمیم گیری مناسب و حل مسائل پیچیده در دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر هنر-بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر خلاقیت دانش آموزان پسر ابتدایی بود. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان سال ششم ابتدایی پسر شهر بوکان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی چندمرحله ای بود. ابتدا سه مدرسه ابتدایی شهر بوکان انتخاب شدند و از بین کلاس های ششم هر مدرسه، تعداد ۴۵ دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه ۱۵ نفر) گمارش شدند. گروه های آزمایش تحت آموزش دو برنامه مداخله متفاوت هنر- بازی درمانی و آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه خلاقیت عابدی به عنوان ابزار پژوهش برای اجرای پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری و آزمون مقایسه های زوجی بنفرونی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از لحاظ خرده مقیاس های خلاقیت (ابتکار، انعطاف پذیری، سیالی و بسط) در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰≥ P).
شناسایی عوامل موثر بر پیدایش سکوت سازمانی معلمان به روش سنتز پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
141 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر پیدایش سکوت سازمانی معلمان بود. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع سنتز پژوهی است. جامعه آماری شامل کلیه تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی در رابطه با موضوع سکوت سازمانی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی در بازده زمانی(2021-2013) به تعداد 100 مقاله بود که کل مقالات دریافت شده طی واکاوی محتوایی دسته بندی و غربالگری شده اند و تعداد 39 مقاله (10 منبع خارجی و 29 منبع داخلی) که واجد شرایط و معیار های مدنظر پژوهش بودند بصورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از چک لیست محقق ساخته، جهت گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه که از طریق جستجو با کلید واژه های مختلف و مرتبط با هدف پژوهش گردآوری شده بود، استفاده گردید. به منظور تحلیل یافته ها، از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد. در بررسی اعتماد داده چارچوب ارائه شده، از 4 معیار؛ باورپذیری، انتقال پذیری،اطمینان پذیری و تایید پذیری استفاده گردید.حاصل تحلیل محتوای استقرایی و ترکیبی مقولات، استخراج یک چهارچوب مفهومی در حوزه عوامل سکوت سازمانی حول 4 سطح؛ سازمانی، فردی، مدیریتی و اجتماعی است.
بررسی و کشف مدل های ذهنی دانش آموزان متوسطه اول در خصوص مفهوم حجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی معلمان مفهوم حجم را به طور خاص تصور کرده و از آن استفاده می کنند ولی دانش آموزان بسته به تجربه شخصی و ماهیت فعالیتی که انجام می دهند، معانی خاص خود را به مفهوم حجم نسبت می دهند. این پژوهش به صورت پدیدارشناسی و با هدف شناسایی مدل های ذهنی دانش آموزان در خصوص مفهوم حجم انجام شده است. در این پژوهش 57 دانش آموز از پایه های هفتم، هشتم و نهم (23 نفر هفتم، 12نفر هشتم، 22 نفر نهم) سال تحصیلی 99-98 شرکت کرده اند که از این میان 25 دانش آموز برای مصاحبه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش علاوه بر مصاحبه نیمه ساخت یافته، از پرسشنامه محقق ساخته نیز استفاده شده است. با مصاحبه و بررسی پاسخ های دانش آموزان به سؤالات پرسشنامه مشخص شد مدل های ذهنی دانش آموزان در خصوص مفهوم حجم را می توان در شش دسته طبقه بندی کرد. در دسته اول حجم جسم را همان وزن جسم تصور می کردند و در دسته دوم حجم به عنوان ظرفیت جسم )فضای خالی درون جسم) در نظر گرفته می شد. دسته سوم حجم را پربودن (به طور کامل) جسم تصور می کردند و دسته چهارم حجم را فضای اشغال شده توسط جسم تعریف می کردند. دسته پنجم حجم را وابسته به خصوصات هندسی (طول، عرض، ارتفاع و اندازه) در نظر می گرفتند و دسته ششم حجم را وابسته به عوامل دیگری (در بسته بودن جسم، جریان هوا در جسم، مقدار ماده اضافه شده در جسم، دارا بودن چهار گوشه در جسم، دارابودن اتم) تعریف می کردند.