فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۴۱ تا ۶٬۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
۱۰۴-۵۱
حوزههای تخصصی:
پرورش دانش آموزان خود نظم ده، از مهم ترین اهداف عالی در تمامی نظام های آموزشی به شمار می رود که می تواند زمینه لازم برای تحول و توسعه پایدار در هر جامعه ای را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف، تبیین فرآیند پرورش دانش آموزان خودنظم ده در مدارس ابتدایی با تأکید بر نقش معلمان، و استفاده از رویکرد کیفی و روش داده بنیاد (نظریه برخاسته از داده ها) انجام شده است. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند با 25 معلم ابتدایی و نامه نگاری گردآوری شد. انتخاب مصاحبه شوندگان بر پایه راهبرد نمونه گیری نظری انجام گردید. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی به انجام رسید که در نتیجه آن 48 کُد اولیه، 19 زیرمقوله و 3 مقوله کلی استخراج شد. در نظریه میانی به دست آمده "توجه به رشد همه جانبه انسان" به عنوان مقوله محوری در نظر گرفته شد که با تمامی مقوله های به دست آمده در این پژوهش در ارتباط است. اگر معلمان به عنوان هدایت کنندگان فرآیند تعلیم و تربیت، رشد مستمر و همه جانبه دانش آموزان را مورد توجه قرار داده و با استفاده بهینه از شرایط زمینه ای همچون محتوای اصیل و رسانه های آموزشی نوین و بهره گیری هوشمندانه از امکانات، قوانین، زمان و... به اجرای راهبردهایی نظیر عاملیت بخشی، جهت دهی و بازخورددهی به دانش آموزان ، عرصه سازی برای آن ها و الهام بخشی بپردازند، بستر لازم برای پرورش دانش آموزانی توانمند و خودنظم ده فراهم شده که با پیامدهای تحصیلی و تربیتی ارزشمندی همراه خواهد بود و آینده سازان شایسته ای برای جامعه تربیت خواهند شد.
چگونه با استفاده از مدیریت خود می توانیم نقش انجمن و اولیاء را در امور مدارس ابتدایی افزایش دهیم؟
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
171 - 162
حوزههای تخصصی:
خانه و مدرسه در انجام وظایف تربیتی مکمل یکدیگرند خانه مدرسه ی اول فرزند و مدرسه ، خانه دوم اوست و اگر این دو نهاد روش ها و برنامه های هماهنگ نداشته باشند ، در روند رشد کودک اختلال به وجود می آید . دو نهاد خانه و مدرسه نقش اساسی در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان دارند .بین روش ها و منش های خانه و مدرسه باید همسویی و تشابه وجود داشته باشد و یکی از این دو کانون ، کار دیگری را خنثی نکند ، بلکه به عنوان دو جریان همدل و مکمل عمل کنند . مدرسه باید پیشاهنگ ارتباط با خانه باشد و با روشهای گوناگون اسباب مشارکت فکری اولیا را در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان فراهم کند . فرزند در خانه و در دامان والدین رشد می کند و آماده ی ورود به مرحله ی دیگری می شود . خانه و مدرسه به عنوان دو نهاد اصلی تعلیم و تربیت هر جامعه ای محسوب می شود .وضعیت موجود هر جامعه ای نتیجه یادگیری دیروز افراد در خانه و مدرسه است و وضعیت فردای هر جامعه در نتیجه سرمایه گذاری هایی است که امروز روی دانایی افراد در خانه ، مدرسه و جامعه انجام می گیرد . والدین وظیفه دارند به طور مرتب با مدرسه ارتباط داشته باشند و با کسب اطلاعات کافی از وضع درس و اخلاقی دانش آموزان تصمیم معقولی برای مشارکت در تربیت اتخاذ کنند .مقاله حاضر مقاله ای کتابخانه ای است که در ابتدا با ارائه تعریفی از خانواده و اهمیت نقش خانواده در تربیت فرزندان پرداخته و سپس ضرورت ارتباط خانه و مدرسه را بررسی کرده و در ادامه به موانع مشارکت اولیا در مدرسه پرداخته و به ارائه راهکارهایی برای افزایش تعامل والدین با مسئولان مدرسه پرداخته است.
تحلیل عوامل مؤثر بر غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان دختر شهر مشهد با رویکرد تربیتی – ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۴۵
89-102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان دختر شهر مشهد با رویکرد تربیتی - ورزشی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش آن، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش همه دانش آموزان دختر مدارس امام رضا (ع) در شهر مشهد بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 250 نفر از آنان انتخاب شده است. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه غنی سازی اوقات فراغت (اقتباس شده از مولایی اقدم و همکاران، 1388، برزگر و ساعت چیان، 1397) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها، آزمونهای آمار توصیفی، تحلیل عاملی، فریدمن و تی تک نمونه ای به کار رفته است. نتایج نشان داده است که سه بعد بینشی، مهارتی و دانشی به عنوان عوامل مؤثر بر غنی سازی اوقات فراغت ورزشی دانش آموزان از وضعیت مناسب برخوردار نیستند و بر اساس اولویت بندی ابعاد مهارتی، بینشی و دانشی به ترتیب بالاترین جایگاه را نزد دانش آموزان دارند. در نتیجه می توان با غنی سازی اوقات فراغت آنان، از طریق ورزشهای گوناگون، دستاوردهایی مفید وارزشمند برای دانش آموزان و خانواده های آنان فراهم کرد تا شاهد جامعه ای سالم و نسلی سازنده باشیم. از این رو به مسئولان ورزش دانش آموزی پیشنهاد می شود برای ارتقای میزان مشارکت ورزشی افراد و بهره گیری از ورزش در اوقات فراغت از فواید بیشمار ورزش و توسعه آن در جامعه و مزایای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی و سلامت بهره مند شوند.
احساس مهم بودن ناشی از تدریس: تجارب معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
33 - 52
حوزههای تخصصی:
معلمان رکن اساسی در فرایند یاددهی- یادگیری هستند، لذا از تجربیات زیسته آن ها می توان اطلاعات مفید و گران بهایی استخراج کرد. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی از احساس مهم بودن بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس، از بین معلمان دوره ابتدایی، 14 نفر، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش، انتخاب شدند. شرط انتخاب، تمایل به شرکت در پژوهش و دارابودن حداقل 10 سال سابقه معلمی در دوره ابتدایی بود. در ابتدای هر مصاحبه، ضمن جلب توجه و علاقه مندکردن معلمان به موضوع، در مورد هدف های پژوهش توضیحاتی داده شد. مصاحبه ها بین 30 تا 45 دقیقه انجام و روی نوار ضبط شد. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و طبقه بندی موضوعی، یافته ها در سه مقوله اصلی و نه مقوله فرعی؛ «تأثیرگذاری بر دانش آموزان» مشتمل بر سه مقوله فرعی تأثیر بر موفقیت تحصیلی، تأثیر احساسی و اجتماعی و تأثیر بر اهداف تحصیلی، «خودباوری» مشتمل بر سه مقوله فرعی درک هویت اجتماعی، رضایتمندی از شغل معلمی و احساس ارزشمندی و «احساس تعلق به نظام تعلیم وتربیت» مشتمل بر سه مقوله فرعی درک حمایت اجتماعی، پرورش دانش آموزان و عامل ایجاد تغییرات طبقه بندی شد. بررسی تجارب معلمان دوره ابتدایی نشان داد که معلمان با احساس مهم بودن از انجام وظیفه خطیر تدریس، مانع از فرسودگی روانی خود شده و بخشی از نیازهای اجتماعی آنان ارضا خواهد شد.
طراحی چارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
35-54
حوزههای تخصصی:
معلمان فرهیخته و کارآمد از ظرفیت تغییر و نوآوری برخوردارند و کیفیت عملکرد و شایستگی حرفه ای شان، تسهیل کننده و توسعه دهنده نظام آموزشی است. با درک اهمیت نقش معلمان در ایجاد تغییر و تحول در بستر آموزش خصوصاً در ابعاد عملی و مهارتی، هدف این پژوهش طراحی چارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان کارآفرین بود. رویکرد مورد نظر در این پژوهش کیفی و روش مورد استفاده مطالعه موردی بود. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کارآفرینان موفق در عرصه آموزش به ویژه معلمانی که در این زمینه تجربه و تخصص لازم را داشتند، متخصصان برنامه درسی که در زمینه موضوع پژوهش تجارب ارزشمندی داشتند، بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری داده ها برای تعیین تعداد مشارکت کنندگان انجام شد. جهت استخراج چارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان کارآفرین از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون مرتبط استفاده شد. همچنین با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیرحاصل شد. برای اعتباریابی داده ها از روش های قابل قبول و قابل اعتماد بودن استفاده شد. چارچوب اولیه شامل 57 مضمون پایه و چهار مضمون سازمان دهنده (شایستگی های شخصیتی، تدریس، اجتماعی و حرفه ای) حول مضمون فراگیر شایستگی های حرفه ای معلمان کارآفرین سازماندهی شد. به گونه ایی که یک معلم درچارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان باید این شایستگی ها را درکنار هم داشته باشد وآنها را با هم رشد وتوسعه دهد. نظام آموزشی باید شرایط و زمینه های مناسب با این چارچوب سازمان دهی شده را فراهم سازد.
بازنمایی معنایی پدیده هویت حرفه ای مدیران مدارس متوسطه و ارائه مدلی پارادایمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
55-80
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های هویت حرفه ای مدیران مدارس متوسطه و ارائه مدلی پارادایمیک بود. روش شناسی انجام این پژوهش، کیفی و مشارکت کنندگان شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه نواحی سه گانه شهرستان کرمانشاه که بر اساس قاعده اشباع نظری ۲۴ نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با روش نظریه داده بنیاد و با کمک نرم افزار Maxqda تحلیل شد ند. یافته های نشان داد که شرایط علی پدیده هویت حرفه ای شامل دانش تخصصی، مهارت حرفه ای و فلسفه حرفه؛ شرایط زمینه ای شامل ظرفیت حرفه ای و گرایش حرفه ای؛ شرایط مداخله گر شامل مدیریت روزمر گی و ساختار سازمانی بازدارنده؛ راهبردهای مؤثر بر هویت حرفه ای شامل هم اندیشی و تعامل حرفه ای و روابط انسانی مبتنی بر درک متقابل و پیامدهای هویت حرفه ای الگو بودن در حرفه، غرور حرفه ای و مجذوب حرفه بودن بودند. سرانجام مقوله هسته پژوهش «هویت حرفه ای مدیر مدرسه به مثابه درک خود به عنوان یک حرفه ای: کاتالیزور پیشرفت حرفه ای» شکل گرفت که نسبت به سایر مقولات محوری انتزاعی تر و دارای جامعیت بالاتری است. درنهایت مضمون های محوری شناسایی شده در قالب مدل پارادایمیک اشتراوس و کوربین ترسیم شد. با توجه به نتایج مصاحبه با خبرگان می توان گفت، شکل گیری و توسعه هویت حرفه ای مدیران مدارس متوسطه امری ضروری است که سبب افزایش انگیزه، ارتقاء مهارت های مدیر و ارائه خدمات باارزش به جامعه و دیگران می گردد.
واکاوی تطبیقی عناصر روایت در شعر کودکانه بر اساس الگوی پراپ (مطالعه موردی دو مجموعه «روستای من نعیریه» سلیمان عیسی و «ساعت بدون تیک تاک» مهدی مرادی)
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال سوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
131 - 147
حوزههای تخصصی:
روایت و روایت شناسی از علوم نوپایی به شمار می آید که در چند دهه اخیر مورد توجه محققان و ناقدان حوزه ادبیات قرار گرفته است. یکی از مهم ترین نظریه پردازان این علم، محقق روسی، ولادیمیر پراپ است که الگوی روایت شناسی اش را در سال 1928 م با انتشار مجموعه ریخت شناسی قصه های پریان مطرح ساخت. سلیمان عیسی شاعر معاصر سوری و مهدی مرادی شاعر معاصر ایرانی، در آثار کودکانه خود به خوبی از شگردهای روایت بهره گرفته اند. دو مجموعه «روستای من نعیریه» و «ساعت بدون تیک تاک» از جمله آثار این دو شاعر است که کاربرد شگردهای روایت، به صورت تطبیقی در آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش باهدف بررسی و کشف اشتراکات و تفاوت های شیوه روایتگری دو شاعر و با تکیه برالگوی روایت شناسی پراپ، پس از ارائه مطالبی درزمینه روایت و الگوی روایت شناسی پراپ و گریزی کوتاه به زندگی دو شاعر، به روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی شگردهای روایت در دو مجموعه مذکور پرداخته ایم. یافته ها نشان می دهد دو شاعر به خوبی با میزان درک و دریافت مخاطب آشنایی دارند و با مهارتی که در سرودن شعر روایی کودک دارند، بیش از آنکه شعر را در اختیار روایت قرار دهند، روایت را در اختیار شعر قرار داده اند.
تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس توجه به مؤلفه های محیط زیست
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های محیط زیست است. به همین منظور از روش تحلیل محتوای توصیفی- کیفی استفاده شده است و سه کتاب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی سال تحصیلی 400-99 موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش از نمونه گیری صرف نظر شده و تمامی جملات، تصاویر و فعالیت ها و پرسش های کتاب بررسی شده است. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل چک لیست محقق ساخته برای تحلیل محتوا بر اساس مؤلفه های انتخابی است. این بررسی شامل 6 مؤلفه ی اصلی؛ آب، خاک، هوا، جنگل، صوت و زباله و 15 مؤلفه ی فرعی است. نتایج بررسی نشان می دهد که از میان 6 مؤلفه ی موردبررسی، مؤلفه جنگل و آب بیشترین میزان توجه را شامل شده اند و کمترین میزان توجه در میان مؤلفه ها مربوط می شود به مؤلفه های صوت و زباله. در سه بخش موردبررسی نیز بیشترین فراوانی ها مربوط به بخش متن و کمترین فراوانی ها مربوط به بخش تصاویر است. سه پایه ی تحصیلی مطالعه شده در پرداختن به مؤلفه های زیست محیطی تفاوتی با یکدیگر نداشتند و مؤلفه های زیست محیطی را آن گونه که می بایست موردتوجه قرار نداده اند. از مهم ترین مؤلفه های مغفول در کتاب های مطالعات اجتماعی، مؤلفه ی صوت است که در تمامی پایه ها اصلاً به آن پرداخته نشده است.
تأثیر آموزش مبتنی بر ایفای نقش بر اشتیاق به برقراری ارتباط و عملکرد تحصیلی در درس جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
287 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر تدریس به شیوه ایفای نقش بر عملکرد تحصیلی و اشتیاق به ارتباط در درس جامعه شناسی در بین دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود. پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهر یزد بودند که به طور تصادفی یک مدرسه و تعداد 49 دانش آموز پسر انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. در نهایت پس از ریزش آزمودنی ها 17 نفر به عنوان گروه کنترل و 19 نفر به عنوان گروه آزمایش مورد تحلیل قرار گرفتند. گروه کنترل به شیوه مرسوم و مبتنی بر سخنرانی و گروه آزمایش به شیوه ایفای نقش آموزش دیدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس اشتیاق به ارتباط مک کروسکی و آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد تحصیلی دانش آموزان در تدریس مبتنی بر ایفای نقش در مقایسه با تدریس سنتی به صورت معنی داری افزایش یافته است. اما روش تدریس ایفای نقش در مقایسه با روش تدریس سنتی بر متغیر اشتیاق به ارتباط تأثیر معنی داری نداشت. بنابراین بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که معلمان درس جامعه شناسی به منظور بهبود کیفیت یادگیری به جای استفاده از روش های تدریس سنتی، تدریس خود را به شیوه ایفای نقش اجرا کنند.
بررسی و تبیین علوم تجربی و چگونگی آموزش آن در دوره ابتدایی از منظر صورت گرایی ارسطو
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دستیابی به تعریفی از علوم تجربی و استنتاج اصولی به منظور تدریس آن در دوره ابتدایی از منظر صورت گرایی ارسطو است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی- استنتاجی درصدد پاسخگویی به دو سؤال است. 1- چیستی علوم تجربی و هدف آن 2- اصول مقتضی صورت گرایی در علوم تجربی چه هستند. در تفکر ارسطو، صورت یعنی حقیقت موجود و تصوری که از آن در ذهن به وجود می آید. این تصورات برآمده از واقعیت موجودات هستند. بر اساس صورت گراییارسطو، علوم تجربی به معنای شناسایی، طبقه بندی و بیان کارکردها و غایات صورت ها است. هدف آن نیز حرفه گرایی است. اصول مقتضی صورت گرایی در تدریس علوم شامل 1- توجه به تعریف و کارکرد موضوعات:2- کثرت روشی 3- چارچوب نظری و ساختار دانش 4- دست یابی به بنیادها با توجه به روبنا 5- دست یابی به قاعده 6-کلیت بخشی به آموخته ها هستند.
ارائه راهبردهای توسعه خلاقیت و نوآوری در کلاس های چند پایه و تلفیقی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر ارائه راهبردهای توسعه خلاقیت و نوآوری در کلاس های چند پایه و تلفیقی می باشد. در این تحقیق از روش توصیفی- پیمایشی برای پاسخگویی به سوالات تحقیق استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل معلمان دوره ابتدایی شهر ساری در سال تحصیلی 1399-1400 می باشند. که طبق فرمول کوکران، تعداد 74 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز در این تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. که روایی محتوایی آن بر اساس نظر متخصصان مدیریت تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 851/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. در بخش توصیفی مشخصه های آماری و در بخش استنباطی به منظور پاسخگویی به سوالات پژوهش از مجذور کای استفاده شد. نتایج در سؤال یک تا چهار پژوهش )اهداف، محتوا، روش تدریس، روش ارزشیابی الگوی مطلوب برنامه درسی برای کلاس های چندپایه و تلفیقی به منظور خلاقیت و نوآوری دانش آموزان در دوره ی ابتدایی) نشان داد که دیدگاه افراد مورد مطالعه در سه مؤلفه دانش، نگرش و مهارت با یکدیگر معنادار بوده است. همچنین انسانی فکر کردن، علمی برنامه ریزی نمودن و حرفه ای عمل کردن آموزش وپرورش در رویکرد تلفیق، جدا کردن نُرم تشکیل کلاس های تک پایه از کلاس های چند پایه و تلفیقی از اهم پیشنهادهای پژوهش حاضر است.
تأثیر روش آموزش هدایت شده شناختی بر نرخ خودراهبری در یادگیری و اضطراب ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
151 - 184
حوزههای تخصصی:
آموزش هدایت شده شناختی یک رویکرد مبتنی بر فراشناخت و استفاده از زبان و مکالمات ریاضی با تأکید بر اکتشاف در آموزش ریاضیات است که به نحوه توسعه درک دانش آموزان از طریق تعامل با سایرین، داشتن حداقل دانش پیشین در مورد یک مفهوم ریاضی اشاره دارد. پژوهش حاضر کاربردی است و با هدف بررسی تأثیر روش آموزش هدایت شده شناختی بر کیفیت خود راهبری در یادگیری ریاضی و به روش پژوهش های شبه آزمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی ناحیه یک شهرستان اراک و نمونه موردنظر شامل پنجاه دانش آموز است که به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و در دو گروه مساوی به عنوان گروه گواه و کنترل گروه بندی شدند. پس از اجرای پیش آزمون اضطراب یادگیری ریاضی در هر دو گروه، برای گروه آزمایش، کلاس به شیوه آموزش هدایت شده شناختی، طی پنج جلسه ۴۵ دقیقه ای اجرا و کلاس گروه گواه به روش متداول اداره شد. برای بررسی تغییر در مؤلفه خودراهبری در یادگیری ریاضی، از مقایسه توانمندی های فراگیران در حل مسئله ریاضی و برای بررسی اضطراب یادگیری ریاضی از پرسش نامه اضطراب ریاضی برای کودکان استفاده شد. برای تحلیل نتایج یادگیری ازنظرات تحلیلی متخصصان آموزش ریاضی و برای تحلیل داده ای پرسش نامه اضطراب از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که روش آموزش هدایت شده شناختی، خودراهبری در یادگیری را تسهیل کرده است و در کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
اهمیت بهره گیری از متون جغرافیای تاریخی و سفرنامه ها برای شناخت جایگاه شهر همدان در دوران اسلامی
حوزههای تخصصی:
شهر همدان به لحاظ ویژگی های منحصر به فرد اقلیمی و ساختار شهری، از دوران پیش از اسلام، همواره به عنوان یکی از شهرهای شاخص در ناحیه غرب ایران به حساب می آمده است. استقرار اعراب و خاندان های گوناگون در طول سده های اسلامی در نواحی مختلفی از همدان، منجر به ایجاد تغییر و تحولات عمده ای در بافت شهری گردید. پیرامون تغییر و تحولات و توسعه بافت شهری همدان اسناد تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی مهمی از دوران اسلامی برجای مانده است. حال این پرسش مطرح می گردد که آیا متون تاریخی قادر خواهند بود تا زمینه ها، دلایل و فرآیند، توسعه شهر در طی دوران اسلامی را روشن سازند؟ آیا با اتکا به اطلاعات تاریخی می توان چگونگی سازمان فضایی این شهر در روزگار اسلامی و در زمان انتقال به دورە قاجار را معلوم داشت؟ بر مبنای پرسش های فوق، هدف پژوهش حاضر، بررسی تداوم حیات در بافت شهری همدان است. در این مقاله با بهر ه مندی از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به متون جغرافیایی و تاریخی، حیات شهر همدان را مورد ارزیابی قرار می دهیم تا بتوان با بررسی دلایل جغرافیای طبیعی و بافت کهن شهری، شاخص تداوم حیات این شهر کهن را نمایان سازیم
بررسی چالش ها و راهکارهای عملی بهبود مدیریت تخصیص و مصرف بهینه منابع مالی در مدارس ابتدایی چند پایه عشایری غیر کوچ رو آموزش و پرورش منطقه ی موسیان در استان ایلام
حوزههای تخصصی:
مهمترین چالش ها عبارتند از: تمرکز و عدم تخصیص به موقع منابع مالی و اقتصادی به مدارس ابتدایی چند پایه عشایری غیر کوچ رو، پراکندگی و محرومیت مرزی و جنگی منطقه و وجود مدارس ابتدایی چند پایه متعدد روستایی و عشایری و دور دست از مرکز منطقه، عدم مشارکت فعال و همکاری لازم و کافی و به صورت سازمان یافته نهادها، اداره ها، سازمان ها و شرکت های نفتی و تاسیساتی منطقه در کمک و مساعدت های مالی، عدم مشارکت فعال و همکاری سازمان یافته لازم و کافی برخی از والدین متمول و خیرین در کمک های مالی به مدارس چند پایه، نبود یک سند و یا منشور واحد در خصوص تخصیص و اصلاح الگوی مصرف بهینه در مدارس ابتدایی چند پایه عشایری کوچ رو ، نبود ساز و کارهای مشخص حمایتی، اعتباری و مالی نظیر: صندوق های مالی و حمایتی، صندوق های وام های کلان و خرد، سهم خواهی برخی از مدیران مدارس ابتدایی چند پایه عشایری غیر کوچ رو در جهت تخصیص بیشتر منابع مالی و بودجه ای به مدارس تحت مدیریت خود، نبود یک برنامه مدیریتی در خصوص ارائه و فروش محصولات و تولیدات صنایع دستی و هنری عشایری محلی مدارس، بالا بودن هزینه های جاری در مدارس ابتدایی چند پایه عشایری غیر کوچ رو و عدم تطبیق محاسبه آنها با سایر مدارس، نبود عزم جدی در خصوص اجرای سند تحول بنیادین و ضعف در اطلاع رسانی در خصوص ابعاد مالی و اقتصادی سند تحول بنیادین به جامعه هدف عشایری
روش شناسی بیان تاریخ پیامبران و حاکمان در قرآن
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
113 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، روش شناسی بیان تاریخ پیامبران و حاکمان در قرآن است. خداوند از روش های محتوایی و شکلی فراوانی برای بیان اهداف و اغراض خود در قرآن استفاده کرده که در تحقیق پیش رو روش های محتوایی مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، با نگاه به روش های مفهومی خود قرآن، نه روش های أخذ شده از دانش های دیگر و با روش توصیفی- تحلیلی آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که روش های محتوایی به کار رفته در قرآن برای بیان سرگذشت پیشینیان به ویژه پیامبران و حاکمان، با دیگر علوم به خصوص تاریخ بسیار متفاوت است. ریشه های این تفاوت و تضاد در روش ها را می توان در تضاد در اهداف و اغراض قرآن با کتاب های دیگر دنبال کرد. دو هدف قرآن از نقل تاریخ عبرت گیری و هدایت است اما در مقابل، هدف عمده تاریخ نگاران، سرگرمی و رضایت حاکمان بوده است. در این رهگذر خداوند در قرآن به تناسب اهداف خود حداقل سه روشِ محوریت بخشی به پیامبران و گزینش قطعات مهم سرگذشت حجّت های الهی در بیان تاریخ، بیان مواجهه پیامبران با مخاطبان و پرداختن به خدمات پیامبران و نپرداختن به اقدامات حاکمان، را به عنوان اصلی ترین روش های مفهومی قرآن در بیان تاریخ پیامبران و حاکمان به کار برده است.
اعتبار سنجی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
42 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق اعتبار سنجی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری بود. روش ها: روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) بوده که داده های آن به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری شامل متخصصان برنامه ریزی درسی و کلیه دبیران و کارشناسان دوره متوسطه نظری استان فارس می باشد. نمونه آماری در بخش کمی در دو مرحله انتخاب گردید در ابتدا 10 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی به صورت هدفمند انتخاب و سپس از بین کلیه دبیران و کارشناسان دوره متوسطه نظری استان فارس که در زمینه برنامه ریزی درسی صاحب نظر بودند 80 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری برای جمع آوری داده های، در مرحله کیفی شامل تحلیل محتوای قیاسی و در مرحله کمی پرسشنامه ای است که براساس یافته های بخش کیفی تدوین شده است که روایی صوری پرسشنامه مورد تأیید 15 تن از اساتید علوم تربیتی همچنین پایانی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 92/0 مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی با نظام مقوله بندی قیاسی و روش های کمی ازجمله تحلیل عاملی از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های عناصر برنامه درسی شامل اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی هستند که یافته ها مرتبط با عناصر اصلی هدف، محتوا، روش و ارزشیابی را مورد تأیید قرار داد. هم چنین ویژگی های عناصر برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری استخراج و طراحی شد. همچنین می توان نتیجه گرفت که فرایند، مراحل و چگونگی ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی عمومی برای دوره دوم متوسطه نظری، منتج از پژوهش های پیشین در رابطه با موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحب نظران و اعمال تعدیل ها، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی برنامه درسی مقطع ابتدایی در نظام آموزشی ایران بر اساس جایگاه تربیت اخلاقی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
181 - 169
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم، که تعلیم و تربیت معاصر با آن رو به روست، مسئله تربیت اخلاقی است. اهمیت تربیت اخلاقی در نظام آموزش و پرورش بخصوص دوران ابتدایی امری بدیهی و غیر قابل انکار است. مقطع ابتدایی یا همان دوران کودکی بهترین دوره سازندگی و تربیت اخلاقی است و بعد اخلاقی تعیین کننده مسیر زندگی و آینده کودک است. بنابراین جامعه ما بیش از هر چیز دیگری به نظام تربیتی صحیح اخلاقی، بخصوص برای کودکان نیاز دارد بنابراین گنجاندن برنامه درسی تربیت اخلاقی نقش بسزایی در پرورش اخلاقی و دینی کودکان دارد. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مرور اسناد و منابع کتابخانه ای و با بررسی برنامه درسی مقطع ابتدایی در نظام آموزشی ایران بر اساس جایگاه تربیت اخلاقی انجام گرفته است. در ابتدا به تعاریف و مفاهیم پرداخته شده است و در ادامه اهمیت و کارکرد برنامه درسی تربیت اخلاقی مقطع ابتدایی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس تربیت اخلاقی در نظام آموزشی ایران، ارزش های حاکم بر آن و محتوای برنامه درسی تربیت اخلاقی در 4 بعد ارزش های مرتبط با خدا، با خود، با خلق و با خلقت مورد بررسی قرار گرفت.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
62 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی بوده است. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی توسعه ای و از نظر نوع مطالعه و ماهیت پژوهش در بعد کیفی، اکتشافی و از بعد کمّی، پیمایشی مقطعی و جامعه آماری در بخش کمّی معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در شهرستان رفسنجان شامل 1457 نفر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه حداقل 304 نفر برآورد گردیدو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. به منظور تبیین بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 13 مصاحبه عمیق در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها در خصوص مؤلفه های آموزش مهارت های زندگی و عوامل سه شاخگی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به وسیله تحلیل عاملی تأییدی و همچنین روایی صوری و پایایی توسط محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب با مقادیر 830/0 و 81/0 سنجیده و الگوی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. الگوی پژوهش با 15 مؤلفه مهارت زندگی شامل مهارت های ارتباط، مهارت های قابل عرضه، خود مسئولیتی، اخلاق کاری، مدیریت، مهارت های زندگی سالم، تفکر انتقادی، همکاری، تصمیم گیری، تفکر خلاق، خودآگاهی، هدف گذاری، حل مسأله، توجه به دیگران، عزت نفس و 10 مؤلفه از عوامل سه شاخگی شامل کتاب درسی، تلویزیون، کارگاه آموزشی، خانواده، همسالان، جامعه، فضای مجازی، مشاور، کتاب غیردرسی و مدرسه ارایه شده است. آموزش مهارت های زندگی باعث ارتقای عزت نفس، سلامت، خودمسئولیتی، خودآگاهی و تفکر انتقادی در دانش آموزان ابتدایی می گردد.
ادب پهلوانی و کاربرد آن در آموزش تاریخ (بررسی موردی سه متن ادب عیاری)
حوزههای تخصصی:
آموزش و تدریس تاریخ با توجه به ضرورت ها و تحولات اجتماعی نیازمند بهره گیری از منابع و شیوه های متنوعی می باشد و ادب پهلوانی یکی از این عرصه ها است. ادب پهلوانی بخشی از ادبیات عامه است. ادب عامه شامل طیف وسیعی از دانش ها و معارف عامه از جمله قصه ها، افسانه ها، مثل ها و معماها است. ادبیات عامه ماهیّتی میان رشته ای دارد و در پیوند مستقیم با دانش و علوم مختلف از جمله تاریخ می باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش ها است : متون ادب پهلوانی چه کاربردی در آموزش تاریخ دارد؟ چگونه می توان با استفاده از ادب پهلوانی تدریس موثری در درس تاریخ داشت؟ روش پژوهش ، روش تاریخی و به شیوه توصیفی- تحلیلی می باشد. سه متن ادب عیاری شامل سمک عیّار، حسین کرد شبستری و امیر ارسلان نامدار، که از نظر اطلاعات تاریخی و اجتماعی، ظرفیت بالائی در تدریس تاریخ دارند، بررسی شده و یافته های مقاله نشان می دهد که متون ادب پهلوانی به دلیل ماهیّت ساده و صریح و جذابیّت شنیداری، می تواند در تعمیق آموخته های تاریخی و علاقمندی فراگیران به درس تاریخ مؤثر باشد. روش های ایفای نقش، پروژه محور، منبع محور، نقّالی و روایتگری سنتی از جمله شیوه های است که با استفاده از متون ادب پهلوانی می توان در تدریس تاریخ از آن سود برد .
واکاوی تجارب معلمان مدارس ابتدایی از دانش آموز منضبط: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته معلمان مدارس(دولتی) ابتدایی شیراز از دانش آموز منضبط بود. این پژوهش از نوع کیفی و روش مورداستفاده، پدیدارشناسی هوسرلی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 12 نفر از معلمان دارای تجربه تدریس در مناطق مرکزی و حومه شیراز بودند که از پایه های اول و ششم ابتدایی با رویکرد نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده های این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اولیه داده ها از معیار های قابل قبول بودن و قابلیت اعتماد بودن داده های کیفی استفاده شد. پس از کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تشکیل شبکه مضامین ویژگی های دانش آموز منضبط استفاده شد. برای شناخت بهتر دانش آموز منضبط، یافته های حاصل از این پژوهش در دو سطح ایجابی و سلبی تفکیک شد. مضامین سازمان دهنده (برای هر دو سطح ایجابی و سلبی) در چهار دسته به نام های مرتبط با شخصیت، مرتبط با تحصیل، مرتبط به تعامل با دیگر دانش آموزان و مرتبط به تعامل با معلم تقسیم بندی گردید و در نتیجه الگوی اکتشافی در یک مضمون فراگیر به نام ویژگی دانش آموز منضبط شکل گرفت. انجام این پژوهش می تواند به مدیران مدارس در زمینه شناسایی دانش آموز منضبط کمک کرده و معلمان را در شناسایی نقاط ضعف و نارسایی های تدریس خود یاری رساند و مدیران با آگاهی از مؤلفه های دانش آموز منضبط قادرند محیط را برای معلمان و کارکنان مدارس به گونه ای فراهم آورند که فعالیت های آموزشی آن ها منجر به بروز نوآوری و بهبود عملکرد مدارس گردد.