فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۴۱ تا ۷٬۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
157 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیرآموزش شفقت به خود بر امیدواری و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار در سال تحصیلی 98-1397 بود. بدین منظور تعداد 40 مادر کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بر حسب شرایط ورود به پژوهش به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش(20نفر) وگواه (20نفر) جایگزین شدند. پس از انجام پیش آزمون به کمک پرسشنامه های امیدواری و باورهای غیرمنطقی، گروه آزمایشی ده جلسه (هرهفته یک جلسه) 75دقیقه ای برنامه آموزش شفقت به خود را دریافت کرد. درحالی که گروه گواه هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان دوره آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمارتوصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) باکمک نرم افزار (spss ویراست 23) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت به خود سبب افزایش امیدواری و کاهش باورهای غیر منطقی در مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار شده است. بنابراین، آموزش شفقت به خود بک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری است.
شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصدشده رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان براساس TPACK(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
71 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK انجام شد. روش پژوهش سنتزپژوهی همراه با تحلیل محتوای قیاسی است. میدان آماری ، مقالات مرتبط بین سال های 2000 تا 2020 است. روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع ادامه یافت. ابزار گردآوری، فرم های فیش برداری است. اعتبار یافته ها با معیار باورپذیری تأیید و به روش حسابرسی اطمینان پذیری از یافته ها حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی با بکار بردن نظام مقوله قیاسی و کدگذاری موضوعی انجام شد. بررسی نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK، شامل 23 مؤلفه دانش فناوری، 16 مؤلفه دانش محتوای فناوری، 18 مؤلفه دانش پداگوژی فناوری و 19 مؤلفه دانش محتوای پداگوژی فناوری است.
چالش های آموزش علم به زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی شهر حلبچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
216 - 195
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش و پرورش کردستان عراق از 2015 برنامه آموزش علم به زبان انگلیسی را اجرا نموده است. تاکنون این برنامه در 11 مدرسه ابتدایی حلبچه اجرا شده است. با توجه به آثار این تغییر بنیادین بر کیفیت آموزش، بررسی چالش های چنین برنامه هایی اهمیت دارد. اما تاکنون چالش های پیاده کردن این برنامه بررسی نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های اجرای این برنامه انجام شد. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. از معلمان، دانش آموزان و والدین آنها مصاحبه به عمل آمد. ملاک انتخاب جامعه داشتن تجربه مرتبط با بحث پژوهش بود. برای تعیین حجم نمونه از اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده نیز به روش سه مرحله ای کدگذاری (باز، محوری و منتخب) انجام شد. یافته ها: نظر مصاحبه شوندگان این است که اجرای این برنامه از آغاز تاکنون دارای چالشهایی است که حل نشده باقی مانده است و هیچکدام از معلمان، دانش آموزان و والدین آنها اجرای این برنامه را موفقیت آمیز و همراه با تجربه مثبت ارزیابی نکردند. تحلیل محتوای مصاحبه ها بیانگر ضعف در مراحل برنامه ریزی و پیاده سازی آموزش علم به زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی شهر حلبچه است. نتیجه گیری: وزارت آموزش و پرورش کردستان عراق برنامه ریزی منطقی و بلند مدت برای آموزش علم به زبان انگلیسی تدوین ننموده است. عوامل اصلی و مجری آموزش در تدریس دروس ریاضی و علوم ابتدایی از ابعاد مختلف ناتوان و بدون انگیزه هستند. محتوای دروس نامناسب است و ابزارها و بودجه کافی برای تهیه تجهیزات آموزشی تهیه نشده است.
پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرانی از تصویر بدنی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی انجام شد. این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش 400 دانشجوی دختر کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون، 2005)، طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) و سبک های دلبستگی (کولینز و رید، 1990) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه شامل طرحواره های خودگردانی و عملکرد مختل، بریدگی و طرد، دیگر جهت مندی، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری و محدودیت های مختل و سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با نگرانی از تصویر بدنی در دانشجویان دختر رابطه مثبت و معنی دار و سبک دلبستگی ایمن با نگرانی از تصویر بدنی آنان رابطه منفی و معنی دار داشتند. متغیرهای پیش بین یعنی طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی به طور معنی داری توانستند 6/46 درصد از تغییرات نگرانی از تصویر بدنی در دانشجویان دختر را تبیین نمایند (05/0p <). با توجه به نتایج برای کاهش نگرانی از تصویر بدنی در دانشجویان دختر می توان از طریق کارگاه های آموزشی میزان طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن را کاهش و میزان سبک دلبستگی ایمن را افزایش داد.
تعیین مؤلفه های بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تعیین مؤلفه های بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی در دانشگاه فرهنگیان به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از متخصصان و صاحب نظران منابع انسانی و تربیت معلم که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مؤلفه های بالندگی اعضای هیأت علمی شامل 4 مؤلفه آموزشی، پژوهشی، خدماتی و فردی شناسایی شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای هیأت علمی پردیس های سراسر کشور دانشگاه فرهنگیان(930 نفر) بودند که از بین آنها تعداد 208 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی استفاده شد. برای تعیین روایی محتوا از دیدگاه استادان و جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی بهره گرفته شد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی، از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی با تأکید بر نرم افزار لیزرل بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد، تحلیل های مدل یابی معادلات ساختاری، برازندگی مدل را با داده ها مورد حمایت قرار می دهند. نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
بررسی جلوه های میهن دوستی و دعوت به همبستگی در اشعار هشام الجخ
حوزههای تخصصی:
وطن از عناوینی است که نزد همه ی انسان ها و نیز در ادیان آسمانی و به خصوص دین مقدس اسلام مورد توجه بوده، و از قداست و احترام ویژه ای برخوردار است. و در آموزه-های دینی به محبت و مهرورزی نسبت به آن سفارش فراوان شده است. عشق به وطن، میلی طبیعی است که خداوند در بین مخلوقاتش قرار داده است به گونه ای که حتی حیوانات نیز به محل زندگی خود گرایش غریزی دارند. دین اسلام این میل را مورد توجه قرار داده و ترک وطن و مهاجرت از آن را تنها در مواقع و شرایط خاص معرفی می کند. البته وطن-گرایی نباید جنبه افراطی و منفی به خود بگیرد و بالتبع موجب تبعیض گردد و انسان ها را تحت عنوان ملیت های مختلف از یکدیگر جدا و روابط خصمانه و جنگ های خونینی در بین آنها ایجاد کند. در این مقاله سعی شده است با در نظر گرفتن اشعار هشام الجخ شعر وطن دوستی ایشان تحلیل و واکاوی شود تا کارکرد وطن در شعر این شاعر مشخص گردد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی چگونگی تجلی وطن در اشعار هشام الجخ می پردازد. در این مقاله می توان به این نتیجه پی برد که مهم ترین دغدغه شاعر، وحدت و دعوت به همبستگی کشورهای عربی می باشد و ایشان مهم ترین عامل پیشرفت و توسعه کشورهای عربی را همین اتحاد و رهایی از حاکمان ظالم می داند و از نظر شاعر این وحدت و یکپارچگی باید به دور از تفاوت های فرهنگی و مذهبی باشد.
شناسایی و روان سنجی راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان 12 تا 16 ساله ایرانی بر اساس دیدگاه معلمان و والدین: پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و روان سنجی راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان بر اساس دیدگاه معلمان و والدین بود که با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، شامل متخصصان تربیت جنسی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. نتیجه تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 19 مضمون پایه در زمینه راهبردهای آموزش تربیت جنسی شد که در قالب 5 مضمون «غلبه بر موانع فرهنگی»، «ملاحظات فرهنگی – اجتماعی»، «ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین»، «راهکارهای آموزش» و «اصول آموزش» سازماندهی شدند. در یافته های حاصل از داده های بخش کمی، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مضمون های 19 گانه که نهایتا در 5 مضمون سازماندهی شدند دارای بار عاملی کافی جهت تدوین ابزار راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان هستند. در بخش کمی، دبیران دوره اول و دوم متوسطه شهرستان های خوی و چایپاره جامعه آماری را تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 345 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش استفاده شد. در این بخش، برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که این پرسشنامه به لحاظ کمی از روایی و پایایی لازم برخوردار است. در نتیجه مقیاس نهایی با 5 عامل و 19 نشانگر مورد تأیید قرار گرفت و در نهایت ابزاری جهت سنجش راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان معرفی شد. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در طراحی برنامه های آموزشی با هدف تقویت آموزش تربیت جنسی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه نگرش به درس کار و فناوری با نگرش فناورانه دانش آموزان مقطع متوسطه ناحیه یک تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
65-91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه نگرش به درس کار و فناوری با نگرش فناورانه دانش آموزان متوسطه ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی 98-97 بود. برای تحقق این هدف از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. از بین 15386 نفر جامعه ی آماری، کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره متوسطه در سال تحصیلی 98-97 بودند. تعداد 415 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از هر سه پایه (هفتم، هشتم، نهم) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش به فناوری(لی آ و کوآ، 2014) و پرسشنامه محقق ساخته نگرش به درس کار و فناوری استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) نرم افزار Smart PLS3.2.8 استفاده شد. یافته ها نشان داد نگرش به درس کار و فناوری (44/0 خودکارآمدی فناوری، 56/0 ارزش یادگیری فناوری، 56/0 راهبردهای یادگیری فناوری، 63/0 جهت گیری هدف فناوری، 64/0 محرک محیطی فناوری، 54/0 ایجاد خودتنظیمی، 68/0 پیاده سازی خودتنظیمی) را در نگرش فناورانه دانش آموزان تبیین می کند. اهمیت بالای نگرش مثبت به درس کار و فناوری در داشتن رابطه مثبت با مؤلفه های ارزشمند (خودکارآمدی، ارزش یادگیری، راهبردهای یادگیری، جهت گیری هدف، محرک محیطی، ایجاد و پیاده سازی خودتنظیمی) یادگیری فناوری می باشد. با توجه به این روابط، پیشنهاد می شود برنامه درسی کار و فناوری بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و اهداف و محتوا و راهبردهای یاددهی-یادگیری آن به طور کاربردی و عملی تهیه و اجرا شود.
بررسی ماهیت و اندیشه های فارابی در باب مدینه فاضله با اندیشه های آگوستین قدیس د رشهر خدا
حوزههای تخصصی:
اندیشه ای آرمانی برای ترسیم جامعه ای سمبلیک که آدمیان در سعادت حقیقی اند و عدالت راستین حکم فرماست همواره با توجه به وضعیت سیاسی و فرهنگی خاص دوران خود و خلأهای موجود در این باره اندیشمندان را به کنکاو و ترسیم جوامعی در این باره مشغول کرده است. فارابی مدینه فاضله را اجتماع افراد برای سعادت حقیقی می داند و آگوستین قدیس آن را اجتماع ایمان داران برای رسیدن به شوق و اشتیاق درونی یعنی خداوند می داند. فارابی و آگوستین سعادت را در مدینه فاضله خود می بینند به طوری که تمام امور آن برای شهروندان دلخوش و شیرین است و حلاوت این امور برخواسته از ایمان درونی است. در این مقاله سعی بر این است که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای ابتدا آشنایی با مدینه فاضله و شهر خدا صورت گیرد و در ادامه به بیان احوال فارابی و ترسیم مدینه فاضله پرداخته می شود و در بخش دوم به بیان احوالات اگوستین قدیس، چیستی و ترسیم شهر خدا و سعادت آدمی در آن پرداخته می شود و در نهایت به تحلیل این دو گزاره پرداخته می شود. می توان گفت مدینه فاضله و شهر خدا هر دو زائیده نوعی تفکر فلسفی است که در وجود دو فیلسوف نقش بسته و خواهان هدایت آدمی و شوق به سعادت حقیقی فارغ از هرگونه شرایط و اوضاع است.
مقایسه جایگاه فلسفه علم تاریخ در ایران عصر صفوی و اروپا ی قرون وسطی
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
113 - 148
حوزههای تخصصی:
فلسفه علم که با معرفت شناسی(Epistemology) نیز قرابت زیادی دارد نوعی معرفت شناسی مضاف یا مقید است که با نگاهی بیرونی به مطالعه علوم می پردازد و شناخت و تحلیل تئوری های مختلفی که در علوم مورد استفاده قرار می گیرند را موضوع مطالعه قرار می دهد.اما باید گفت موارد فوق در هردو جریان از لحاظ شدت و ضعف و مصادیق دارای تفاوت بوده است.ضمن آنکه چه بسا جایگاه علم تاریخ در نزد مورخان صفویه از چند جنبه برتر از اروپای قرون وسطی بوده است ؛ نخست اینکه تاریخ نگاری صفوی بر الهیات تشیع تمرکز داشت که نه تنها مذهبی عقلگرا بود بلکه به نسبت تأکید بر فانی بودن دنیای مادی بر استفاده مشروع از لذائذ خدادای در این جهان نیز تأکید داشت . در حالیکه محور فکری مورخ سده میانه اروپا االهیات کاتولیک بود که اساسا" بر بدبینی به جهان مادی تأکید داشت. دوم اینکه در تاریخ نگاری صفوی، انسان ایرانی دارای هویتی مشخص است در حالی که مورخ اروپای میانه از انسان غربی چهره ای سرگشته و دچار بحران هویت معرفی میکند. سوم برخلاف مورخان اروپا ی قرون وسطی، بعضی ازتاریخ نگاران صفوی از جمله عبدی بیگ شیرازی و اسکندر بیگ ضمن توجه به بعضی مسائل اجتماعی و اقتصادی، از حوادث تاریخی تبیین های معقولانه تری ارائه کرده اند.. چهارم اینکه تاریخ نگاری عصر صفویه از لحاظ کمی(گستردگی و تنوع) بر اروپای قرون و سطی رجحان دارد
ارائه مدل مفهومی عوامل موثر بر کیفیت تدریس حرفه ای اساتید دانشگاه فرهنگیان با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه مدل مفهومی عوامل موثر بر کیفیت تدریس حرفه ای اساتید دانشگاه فرهنگیان با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. این کار با انجام پژوهش کیفی از نوع نظریه داده بنیاد که شیوه آن اکتشافی است، انجام شد. در این پژوهش برای رفع نواقص پژوهش های گذشته، به تدوین مدلی جامع که شامل عوامل داخلی و خارجی موثر بر کیفیت استادان دانشگاه فرهنگیان از روش برخاسته از داده ها و به شیوه سیستماتیک (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تکمیل صلاحیت های مورد انتظار تدریس حرفه ای استادان، مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با متخصصین در حوزه آموزش عالی و نخبگان علمی دانشگاه فرهنگیان جمعا 17 نفر به شیوه گوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. داده ها به روش تحلیل محتوا بررسی شدند. در نهایت مدلی با ده عامل عوامل انگیزشی، عوامل اجتماعی، عوامل محیطی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل فردی و شخصی، عوامل دانشگاهی و مدیریتی، عوامل علمی و آموزشی، عوامل تکنولوژیکی و عوامل بین المللی استخراج شد. مقوله محوری مطالعه حاضر کیفیت تدریس اساتید دانشگاه است که در ده بعد ذکر شده و با توجه به شرایط علّی، شرایط زمینه ای و شرایط میانجی راهبردهایی تدوین و مدل نهایی بر اساس آن ارائه شده است.
چالش های توسعه مدارس هوشمند از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس هوشمند شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی چالش های توسعه مدارس هوشمند از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس هوشمند شهرستان بابلسر انجام شد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت توصیفی از نوع پیمایشی و تحلیلی بود. اطلاعات و سوالات مورد نیاز این تحقیق در مرحله اول، از طریق بررسی ها و مصاحبه با مسئولان اصلی طرح مدارس هوشمند در اداره کل آموزش و پرورش شهرستان بابلسر به دست آمد. بدین ترتیب سوالات مربوط به پرسش نامه در فهرستی گردآوری شدند. در نهایت به منظور پاسخ گویی، پرسش نامه ها میان 21 مدیر و 131 معلم مدارس هوشمند شهرستان بابلسر توزیع شد. نتایج نشان داد که رایج نبودن استفاده از اینترنت در میان معلمان، ضعف آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس، نبود محتوای الکترونیکی قابل اعتماد دروس، بیشترین چالش های پیش روی توسعه مدارس هوشمند بود. فراهم نبودن زیرساخت های مورد نیاز مانند شبکه های محلی و اتصال به اینترنت، نبود آمادگی و زمینه لازم در رابطه با استفاده از فناوری و اطلاعات در مدیریت مدرسه، نبود انگیزه و علاقه به حرفه معلمی و نبود انگیزه در دانش آموزان برای استفاده و بهره برداری مناسب از تجهیزات، کم ترین چالش های پیش روی توسعه مدارس هوشمند در شهرستان بابلسر بود. در نهایت، با شناسایی چالش ها مدارس هوشمند و تجهیز آنها، مرز های دانش از کتاب های درسی فراتر می رود و شیوه های تدریس و یادگیری از حفظیات و به خاطرسپاری محض به تفکر انتقادی و ارزیابی منابع اطلاعاتی گسترش خواهد یافت.
بررسی رابطه بین یادگیری خود راهبر با یادگیری الکترونیکی دانشجویان در دوران اپیدمی ویروس کرونا
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
34 - 41
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین یادگیری خود راهبر با یادگیری الکترونیکی دانشجویان در دوران اپیدمی ویروس کرونا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور کرمانشاه می باشد که حجم نمونه در این پژوهش 226 نفر بوده و برای گزینش آن ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) و پرسشنامه استاندارد آمادگی یادگیری الکترونیکی واتنیز (2004) بودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی برای پی بردن به میزان مشارکت گروه های مختلف تحصیلی وزنان و مردان و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین یادگیری خود راهبر و یادگیری الکترونیکی رابطه معنی داری وجود دارد. در ادامه نتایج پژوهش نشان داد که میزان یادگیری خود راهبر در میان گروه زنان و مردان و همچنین در گروه های مختلف تحصیلی جامعه ی ما تفاوت معنی داری ندارد.
تاثیر آموزش بسته ی مداخله ای سبک زندگی بر زورگویی و تکانش گری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
47 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش بسته مداخله ای سبک زندگی بر زورگویی و تکانشگری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود. در این راستا، از روش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر در حال تحصیل در هنرستان های شهر شیراز بودند که به صورت تصادفی ناحیه دو شهر شیراز انتخاب شد و 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابتدا اعضای هر دو گروه با به کارگیری مقیاس تکانشگری (باس و پری، 1992) و مقیاس زورگویی (اولوئوس، 1996) مورد آزمون قرار گرفتند (پیش آزمون). سپس، گروه آزمایشی به مدت هشت جلسه تحت آموزش بسته مداخله ای سبک زندگی قرار گرفتند درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت ننمود. پس از اتمام جلسات گروهی، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که پس از انجام مداخله، متغیر تکانش گری کلی و مؤلفه های آن (تکانشگری بدنی، تکانشگری کلامی، خشم و خصومت) و همچنین زورگویی و مؤلفه های آن (به خصوص شیوع زورگویی) در آزمودنی های گروه آزمایشی به نسبت گروه گواه کاهش معناداری داشته است؛ بر این اساس، می توان گفت آموزش بسته مداخله ای سبک زندگی بر کاهش تکانشگری و زورگویی نوجوانان مؤثر بوده و بنابراین، توصیه می شود که آموزش بسته مداخله ای سبک زندگی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
تحلیل محتوای کتاب هندسه ی 1 پایه ی دهم رشته ی ریاضی و فیزیک براساس روش ویلیام رومی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب هندسه ی سال دهم رشته ی ریاضی و فیزیک بر اساس روش تحلیل محتوی ویلیام رومی بود. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع تحلیل محتوی به روش ویلیام رومی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش کتاب هندسه ی 1 سال دهم رشته ی ریاضی و فیزیک (1398) است که به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفته است. محتوای کتاب درسی از نظر میزان درگیر سازی متن، تصاویر و سوالات مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که ضریب درگیری متن34/1 است که نشان می دهد متن کتاب هندسه ی 1رشته ی ریاضی و فیزیک پایه ی دهم، به شیوه ی فعالی نوشته شده است. ضریب درگیری تصاویر نیز 1 تعیین شد که نشان داد تصاویر و اشکال کتاب، دانش آموز را درگیر در یادگیری می کند. همچنین در بخش تحلیل شاخص فعالیت محور بودن کتاب، ضریب درگیری 33/2 تعیین شد که نشان می دهد کتاب هندسه ی 1 پایه ی دهم، فعالیت محور می باشد. نتایج این تحقیق بیانگر این مساله است که متن، تصاویر و سوالات کتاب درسی جدیدالتألیف هندسه دهم رشته ی ریاضی و فیزیک به شیوه فعالی نوشته شده است.
شناسایی و رتبه بندی معیارهای ارزیابی عملکرد رقابتی دانشگاه ها با استفاده از تکنینک های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
609 - 636
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی معیارهای های ارزیابی عملکرد رقابتی دانشگاه با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است. مطالعه حاضر توصیفی بوده و جامعه تحقیق را 15 نفر از مطلعین حوزه آموزش عالی و سیاست گذاری علم و فناوری تشکیل می دهند. روش گرد آوری داده ها کتابخانه ای و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 6 معیار و53 زیر معیار بر اساس مرور جامع بر ادبیات مرتبط شاخص های ارزیابی عملکرد دانشگاه بوده است. شناسایی، رتبه بندی و اعتبار یابی ابزار با استفاده از تکنینک AHP و TOPSIS نشان دادکه در شاخص های ارزیابی عملکرد رقابتی دانشگاه معیار های تدوین استراتژی های رقابتی، مدیریت و رهبری دانشگاه و ارتباط با ذینفعان آموزش عالی به ترتیب رتبه های اول تا سوم به خود اختصاص می دهند. در نهایت پیشنهاد می گردد سیاست گذاران آموزش عالی، در برنامه ریزی تدوین شاخص های عملکرد دانشگاه منشوری چند وجهی از شاخص های عملکرد رقابتی پیشنهادی تحقیق حاضر تعیین کرده و در جلسات مستمر و منظم، فرهنگ رقابتی را در هرم مدیریتی اموزش عالی نهادی سازند.
آمایش آموزش عالی در ایران: ملاحظات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
185 - 194
حوزههای تخصصی:
آمایش آموزش عالی به عنوان یکی از زیرمجموعه های آمایش سرزمین، می تواند نقش مهمی را در فرایند توسعه و پیشرفت کشور بازی کند. اما این سیاست گذاری نیز همانند سایر فعالیت های توسعه ای نیازمند یکسری ملاحظات است که با رویکرد تحلیلی این مقاله به آن پرداخته شد. تجربیات آمایش سرزمین به ما نشان داده است اول ازهمه نگاه کل گرایانه و سیستمی بیشترین تأثیر را در بهره مندی از این نوع برنامه ریزی مبتنی بر مزیت های منطقه به دنبال خواهد داشت. ملاحظاتی همچون توجه به اصلاح ساختار اقتصادی، اجتماعی وسیاسی خارج از نظام آموزش عالی به افزایش پیامدهای مختلف آمایش آموزش عالی منجر خواهد شد. البته اصلاحات درون سیستم های آموزشی مانند نظام هدایت تحصیلی نیز منجر به اصلاح نظام پذیرش دانشجو می شود. علاوه بر آن تقویت زیر نظام آموزش عالی مهارتی نیز پیوند مناسبی برای آموزش و اقتصاد و علی الخصوص کم کردن چالش اشتغال دانش آموختگان خواهد بود. علاوه بر آن نتیجه گرفته شد آمایش آموزش عالی صرفاً به ساماندهی ساختاری و مدیریتی نظام آموزش عالی محدود نگردد و آمایش آموزش عالی فقط تصمیم گیری درباره ابعاد کمی آموزش عالی نباشد و همه بحث ها معطوف به تجمیع، ادغام و حذف دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نباشد! در آمایش آموزش عالی لازم است سیاست های کلان و خرد در این رابطه مورد بازنگری قرارگرفته و اصلاحات لازم در راستای "کیفی سازی آموزش عالی" در دو رویکرد کمی و کیفی در آمایش مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل گفتمان انتقادی «بیماری» در اسناد آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 94
حوزههای تخصصی:
هر کودکی در زندگی خود به دفعات، مواجهه با بیماری را تجربه می کند؛ علاوه بر آن حدود 20 درصد از کودکان، از ابتدای زندگی، با نوعی بیماری مزمن رو در رو اند؛ از این رو در این پژوهش با هدف بررسی ابعاد ویژه تعلیم و تربیت کودکان بیمار، به تحلیل گفتمان انتقادی اسناد آموزش و پرورش ذیل تربیت مفهوم بیماری پرداخته است. به این صورت که بعد از توصیف گفتمان حاکم بر اسناد، به دو سطح تفسیر بینامتنی و موقعیتی پرداخته و با تحلیل محتوای کتاب های مقطع دبستان، تولید و مصرف اسناد و گفتمان حاکم بر آن بررسی می شود؛ سپس به تحلیل زمینه های اجتماعی و فرهنگی حاکم بر متن پرداخته و در یک رابطه دو طرفه بین متن و جامعه، مشخص می گردد متن چه تاثیرات و تاثراتی بر جامعه می تواند داشته باشد. از آنجاکه تحلیل گفتمان، روشی کیفی و تفسیری است؛ روایی و پایایی پژوهش ذیل بحث های منطقی مربوط به یافته ها، قدرت نطق و بیان نویسنده بررسی می شود. نتایج نشان می دهد، گفتمان مسلط در اسناد فعلی آموزش و پرورش ایران راجع به بیماری، گفتمانی ساکت و منفعلانه است ؛ که تنها به جنبه های جسمانی بیماری پرداخته و از آثار روحی بیماری و چگونگی زندگی یک بیمار غافل شده است؛ تا آنجا که می توان بیماری را یک برنامه درسی پوچ در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران به شمار آورد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش و بهسازی معلمان مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش و بهسازی دبیران مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد انجام گرفت. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دبیران مقطع متوسطه دوم به تعداد 800 نفر می باشند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده است و نمونه آماری به تعداد 259 معلم است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی آن با استفاده از نرخ ناسازگاری 03/.= IR که کمتر از 1/0 بود تأیید شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزارهای اکسپرت چویس و اکسل استفاده شده است. از میان معیارهای متفاوت و گوناگون، 4 معیار اصلی و 16 معیار فرعی، شناسایی شدند. با توجه به پاسخ کارشناسان و نتایج تحلیل سلسله مراتبی، بهسازی حرفه ای با درجه وزنی 488/0 در اولویت اول، بهسازی سازمانی با درجه وزنی 229/0 در اولویت دوم، بهسازی آموزشی با درجه وزنی 171/0 در اولویت سوم، بهسازی فردی با درجه وزنی 148/0 در اولویت چهارم اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش و بهسازی دبیران قرار گرفتند.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی براساس هوش معنوی، امید و مسئولیت پذیری در دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
181 - 196
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در صدد بر آمده است تا رابطه ی هوش معنوی، امید و مسئولیت پذیری را با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع سوم متوسطه شهرستان لنگرود بررسی کند. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع سوم متوسطه شهرستان لنگرود تشکیل دادند( 1217= N). به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از جامعه آماری تعداد 318 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای و بر اساس جدول جرسی و مورگان انتخاب شدند و به آزمون های هوش معنوی کینگ ، امید اسنایدر، خرده مقیاس مسوئلیت پذیری شخصیت کالیفرنیا به طور همزمان پاسخ دادند.. داده های حاصل از آزمون ها توسط ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی ومؤلفه های آن، امید ومؤلفه ی کارگزار وگذرگاه و نیز مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مثبت ومعنا دار وجود دارد. متغیرهای پیش بین 456/ درصد واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین نمودند (675/0= R و 456/0= 2R). بنابراین می توان نتیجه گرفت که برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کنار آموزش های رسمی باید به ابعاد روانشناختی دانش آموزان نیز توجه شود.