فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۰۱ تا ۷٬۳۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های مدیریت تعارض در مدیران دبیرستان های غرب استان مازندران انجام شد. این پژوهش با روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران دبیرستان های غرب استان مازندران بودند که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای به حجم 152 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اخلاق حرفه ای بهاگیر (1390) و پرسشنامه سبک مدیریت تعارض پوتنام و ویلسون (1982) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین اخلاق حرفه ای با سبک تعارض رقابت جویی و اجتنابی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (05/0> P). همچنین بین اخلاق حرفه ای با سبک تعارض همکاری، مصالحه و سازش رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (05/0> P). نتیجه این مطالعه نشان می دهد در بررسی سازمان های کم بازده، می توان تنزل اخلاق حرفه ای را یکی از عوامل مؤثر در سوء مدیریت تعارض و کاهش بهره وری در نظر گرفت.
تدوین بسته آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن در افزایش خودتنظیمی با تاکید بر نقش واسطه ای بازداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
315 - 337
حوزههای تخصصی:
خودتنظیمی دانش آموزان را قادر می سازد تا به روشی هدفمند افکار، احساسات و رفتارهای خویش را هدایت کنند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقای سطح خودتنظیمی از طریق آموزش کارکردهای اجرایی بود که بر نقش واسطه ای بازداری تاکید می کرد زیراکه بازداری نوعی خودهشیاری است که می تواند خودتنظیمی را به همراه داشته باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه پنجم، ششم و هفتم در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از طریق نمونه گیری از نوع در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. در گروه آزمایش 20 دانش آموز 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس یک بسته آموزشی محقق ساخته آموزش دریافت کردند. در حالی که اعضای گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسش نامه کارکردهای اجرایی (BRIEF) بود. برای تحلیل داده ها از مدل های ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در قالب الگوی MIMIC استفاده شد. از یافته های قابل توجه این پژوهش می توان به برازش مطلوب مدل مفهومی و نیز تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بسته آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی بر خودتنظیمی اشاره کرد. این تاثیرات در مرحله پیگیری پایدار ماند. بنابراین با توجه به اهمیت خودتنظیمی در زندگی تحصیلی و غیر تحصیلی دانش آموزان می توان نتیجه گرفت که می توان از بسته آموزشی محقق ساخته در جهت ارتقای این سازه استفاده کرد.
اثر شرکت در کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی در زوجین دانشجو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
99 - 114
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر شرکت در کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی در زوجین دانشجو انجام شد. مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجین دانشجوی مراجعه کننده به مرکز بهداشتی درمانی احمدی وابسته به دانشگاه شهید بهشتی تهران در نیمه اول سال 1394 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زوج (60 نفر) بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه (هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 120 دقیقه ای (دو جلسه در هفته) در کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی شرکت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده ها با پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر کیفیت زندگی و مولفه های سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت روابط اجتماعی و سلامت محیطی تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). به این معنی که شرکت در کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش معنادار کیفیت زندگی و همه مولفه های آن در زوجین دانشجو شد. با توجه به نتایج، به متخصصان، برنامه ریزان و مسئولان تدارک زمینه و شرایط برای استفاده از کارگاه قبل از ازدواج آموزش مهارت های زندگی جهت بهبود کیفیت زندگی در زوجین دانشجو توصیه می گردد.
آموزش مبتنی بر تجسم خلاقانه از منظر انواع دانش رهیافتی بر الزام تدریس هنر در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
39 - 64
حوزههای تخصصی:
به منظور دستیابی به تعریف درست و تبیین آنچه امروز به عنوان دانش می شناسیم، یکی از کوشش های انجام شده، دسته بندی انواع دانش است. اما مشکل این است که گاهی مبنای دسته بندی از خود آن مهم تر می شود. هدف از نگارش این مقاله دستیابی به مبنای درست دسته بندی انواع دانش بوده است تا از این رهگذر به این سؤال پاسخ داده شود که: «چه رابطه ای بین انواع دانش شناخته شده و انواع فراموش شده آن وجود دارد؟» در ادامه، ضمن ترسیم ماتریس متقاطع از مؤلفه های سازنده انواع دانش، در این مقاله بدین موضوع پرداخته شده است که «دانش تجسمی» را می توان حلقه مغفول اتصال دهنده انواع دانش در نظر گرفت که متضمن ارتباط درست بین انواع دانش خواهد بود. در واقع می توان این دانش را به عنوان فضای ترکیب انواع دیگر دانش محسوب کرد. از سوی دیگر، پرداختن به نوع چهارم دانش، رهیافتی خواهد بود بر الزام تدریس هنر در مدارس؛ چرا که به نظر می رسد دانش تجسمی، بیش از هر دیسیپلین و برنامه دیگری می تواند در برنام ه درسی هنر مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی خطاهای دانش آموزان پایه چهارم بر اساس مدل تحلیل خطای نیومن در حل مسائل ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
71 - 50
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی بر مبنای مدل تحلیل خطای نیومن به کمک روش توصیفی-پیمایشی از نوع مقطعی پرداخته است. از میان دانش آموزان پایه چهارم منطقه 12 شهر تهران، تعداد 399 دانش آموز دختر و پسر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمونی محقق ساخته که تلفیقی از چهار سؤال تشریحی و پرسش های نیومن بود، بهره گرفته شد. برای بررسی روایی ابزار پژوهش از روایی صوری و محتوایی و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن 82/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری) انجام گرفت. براساس یافته ها، دانش آموزان در فرایند دستیابی به پاسخ درست مسائل، بیشترین خطا را در مرحله تبدیل و کمترین آن را در مرحله کدگذاری از سطوح سلسله مراتبی خطای نیومن به خود اختصاص داده اند. نتایج آزمون خی دو نیز نشان داد که بین هر یک از سطوح خطای نیومن با عملکرد دانش آموزان در حل مسائل کلامی ریاضی، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج حاکی از وجود تفاوت معنی دار در عملکرد دو گروه دختران و پسران بوده است و به طور کلی پسران مرتکب خطای کمتری در مقایسه با دختران شده اند. یافته های این پژوهش می تواند در بازبینی فرایند آموزش حل مسئله کلامی و تنظیم مواد آموزشی برای کتب درسی ریاضی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل برنامه درسی تربیت زیبایی شناسی و شناسایی راهبردهای آموزشی زیبایی شناسانه در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
192 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی راهبردهای آموزشی تربیت زیبایی شناسی در دانشگاه فرهنگیان و تحلیل برنامه درسی تربیت زیبایی شناسی آن بود.این پژوهش برخوردار از راهبرد کیفی است. برای پاسخ به سؤال اول از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظر آیزنر از روش «خبرگی آموزشی و انتقاد تربیتی» استفاده شد. جامعه آماری و نمونه در این بخش، برنامه درسی رشته های کارشناسی در دانشگاه فرهنگیان بود. برای پاسخگویی به سؤال دوم با استفاده از روش نظریه بنیادی و روش نمونه گیری هدفمند، با 13 نفر از صاحب نظران حوزه علوم تربیتی، هنر و زیبایی شناسی مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. داده های گرد آوری شده با روش استراوس و کوربین در سه مرحله، (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای اعتباربخشی از روش دلفی استفاده شد.یافته ها بیانگر آن است که واحدهای درسی مرتبط باتربیت زیبایی شناسی نیاز به بازنگری در تعداد و محتوا دارد. در این میان افزایش واحدهای تربیت زیبایی شناسی رشته آموزش کودکان استثنایی و گنجاندن آن واحدها در برنامه درسی رشته های مختلف مهارت آموزان ماده 28 در اولویت رسیدگی قرار دارد. براساس یافته های برآمده از تحلیل داده ها، راهبردهای آموزشی تربیت زیبایی شناسی عبارت اند از: زیبایی شناسی کالبدی، مهارتهای خُرد زیبایی شناسی، روش های مبتنی بر زیبایی شناسی، تدریس زیبایی شناسانه، راهبردهای زیبایی شناسانه دانشجو محور، روشهای زیبایی شناسانه مبتنی بر فناوری، تجربه های زیبایی شناسانه، سواد زیبایی شناسی استاد، راهبردهای زیبایی شناسی عمومی، همچنین مقوله هسته ای «راهبردهای زیبایی شناسانه» و مهم ترین مؤلفه راهبردهای آموزشی «تلفیق و تنوع» است.
ارزیابی دیدگاه گردشگران نسبت به اثر بخشی برنامه های آموزشی – تفسیری در منطقه حفاظت شده میانکله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
170 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت و تبیین میزان اثربخشی برنامه های آموزشی و تفسیری در منطقه حفاظت شده میانکاله از دیدگاه گردشگران است. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر پیمایش و روش گردآوری داده ها نیز از طریق پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه بوده است.. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگرانی هستند که در قالب تور در فصول پاییز و زمستان از منطقه میانکاله بازدید کرده و از برنامه های آموزشی و تقسیری بهره مند شده اند. .همچنین براساس فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه ، تعداد 250 گردشگر تعیین شد و روش نمونه گیری در این پژوهش، تصادفی ساده بوده است. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت نتایج این تحقیق بیانگر آن است که فعالیتهای آموزشی و تفسیری که توسط راهنمای تور محلی به گردشگران ارایه شده است تاثیر مطلوبی بر دانش، نگرش و رفتار کوتاه مدت و بلندمدت زیست محیطی گردشگران داشته است به طوری که آزمون آماری تی تک نمونه ای، میانگین بالاتر از حد متوسط متغیرهای فوق و تفاوت معنادار آن را با حد متوسط، در سطح آلفای کمتر از 5 درصد مورد تایید قرار می دهد. از طرف دیگر بین متغیرهای ارتقای سطح دانش، میزان تقویت نگرش زیست محیطی و رفتارهای زیست محیطی گردشگران همبستگی مستقیم معنادار وجود داشته است. بنابراین برنامه های آموزشی و تفسیری در ارتقای سطح دانش، تقویت نگرش های زیست محیطی و ایجاد رفتارهای مثبت کوتاه مدت و بلندمدت زیست محیطی نقش بسیار مهمی داشته است.
تحول دیجیتال در فرایند یاددهی-یادگیری: سنجش صلاحیت دیجیتال دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش صلاحیت دیجیتال دانشجومعلمان با نگاهی به تحول دیجیتال در فرایند یاددهی- یادگیری، با روش توصیفی- پیمایشی و کمّی بود. جامعه آماری همه 1870 دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان قم در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. حجم نمونه براساس جدول مورگان 318 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. داده ها با ابزار پرسشنامه جمع آوری شدند که براساس پژوهش باند و همکاران (2018) تنظیم شده بود. تجزیه و تحلیل داده ها برای هدف اصلی پژوهش با آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) انجام گرفت و برای دستیابی به اطلاعات دقیق تر با آزمون یو من ویتنی تأثیر جنسیت بر صلاحیت دیجیتال بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد از دیدگاه دانشجومعلمان کامپیوترها و موتورهای جست وجو بیشترین سودمندی و موک ها و نرم افزارهای مدیریت منابع کمترین سودمندی را در فرایند یاددهی- یادگیری دارند. تعداد شایان توجهی از دانشجومعلمان با برخی ابزارهای مورد سؤال آشنایی ندارند. دانشجومعلمان بیشترین میزان مهارت خود را در به کارگیری پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی و کمترین میزان مهارت خود را در کاربست نرم افزارهای آماری و نرم افزارهای مدیریت منابع اعلام کرده اند. در پایان، راهکارهایی برای ارتقای صلاحیت دیجیتال معلمان آینده پیشنهاد شد.
ترسیم مدل پیش بینی تعلق خاطر کاری براساس سرمایه روانشناختی، هوش هیجانی، حمایت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ترسیم مدل پیش بینی تعلق خاطر کاری براساس متغیرهای سرمایه روان شناختی. هوش هیجانی. حمایت سازمانی بود. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی است، که با رویکرد کمی و به روش غیرآزمایشی - همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد شهر تهران به تعداد 2953 نفر بودند که با استفاده از کفایت نمونه در مدل سازی معادلات ساختاری، 340 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها پرسشنامه های تعلق خاطر کاری سالنوا و شوفلی (2001)، سرمایه روان شناختی لوتانز، لوتانز و لوتانز (2004)، هوش هیجانی مایر و سالووی (1990)، حمایت سازمانی آیزنبرگ و همکاران (1998) به کار گرفته شد. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش بررسی و تأیید شد. روش تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در بخش استنباطی برای پاسخ به پرسش های پژوهش آزمون هایی همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای، مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج نشان داد متغیرهای سرمایه روان شناختی، هوش هیجانی و حمایت سازمانی بر تعلق خاطر کاری تأثیر دارند.
واکاوی رویکرد معنویت گرایانه ی مارتین بوبر به اخلاق معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی منظومه ی فکری مارتین بوبر در حوزه های دین، اخلاق و تربیت، به منظور تبیین مسئولیتهای اخلاقی و حرفهای معلم است. این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تفسیری و روش استنتاجی انجام شده، در گام نخست، به توصیف و تفسیر رویکرد معنویت گرایانهی بوبر پرداخته است. بوبر از آن جهت فیلسوفی معنویت گرا قلمداد می شود که با طرح ایده ی «کسوف خداوند»، به حائل شدن اندیشه ی ابزارانگارانهی مدرن در مواجهه ی انسان با خداوند اذعان کرده و از کمرنگ شدن جنبه های روحانی و اخلاقی در ابعاد مختلف زندگی انسان امروز، ابراز نگرانی کرده است. در گام بعدی، دلالتهای این رویکرد برای عرصه های چهار گانهی اخلاق معلمی یعنی خداوند، جهان، خود و انسانهای دیگر (شاگردان، والدین، همکاران و جامعه)، استنتاج شده است. اخلاق معلمی براساس دیدگاه بوبر را می توان در دو مرحله خلاصه کرد: معلم به واسطه ی ایجاد رابطه ی شخصی با خداوند، معنویت الهی را به تمامی افکار و افعال خود فرا میخواند. نتیجهی این حالت روحانی، آن است که معلم از قوای وجودی خویش مانند حق انتخاب، تصمیم گیری و اراده، آگاهی مییابد و در تمامی شئون ارتباطی از خودمداری، تنگ نظری، اصرار بر رابطه از نوع «من-آن» با مظاهر آفرینش و دیگران، رها می گردد و با تمام وجود برای تحقق خداوند، جهان، خویشتن و انسانها عمل میکند.
تعیین کنندگان اثربخشی یادگیری الکترونیکی: مطالعه ای کیفی بر مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
79 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مرتبط با مدرس بر اثربخشی یادگیری الکترونیکی است. روش: متناسب با هدف، رویکرد پژوهش کیفی و استراتژی پدیدارشناسی اتخاذ شد. اعضای هیأت علمی و مدرسان دوره های یادگیری الکترونیکی رشته علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی در دانشگاه های دولتی شهر تهران، جامعه این پژوهش را تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 12 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. با استفاده از روش کدگذاری تحلیل محتوای کیفی، در سه مرحله کد، خرده مقوله و مقوله، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. قابلیت اعتبار و اعتماد به یافته های بدست آمده نیز با روش های بررسی همکار، محاسبه درصد پایایی بین دو کدگذار، انتخاب هدفمند نمونه های پژوهش و فرایند رفت و برگشتی همراه با تأمل فرایند کدگذاری، مورد بررسی و سپس تأیید قرار گرفت. در مجموع، تعداد 145 کد، 8 خرده مقوله و 4 مقوله شناسایی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، «تسهیل گری فرایند یادگیری»، «ایجاد انگیزه و علاقه در یادگیرنده»، «دانش مدرس» و «ویژگی های روانشناختی مدرس» از عوامل مؤثر در تعیین اثربخشی یادگیری الکترونیکی از سوی مدرس یادگیری الکترونیکی می باشند.
مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
232 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی است. پژوهش دارای رویکردی کیفی و از روش گراندد تئوری به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از نخبگان آگاه است. روش نمونه گیری از موارد مطلوب بوده است؛ یعنی افرادی که تجربه مستقیم از ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاهی داشتند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان، و بازبینی متخصصان استفاده شده است. به این منظور کدگذاری تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار گرفت، که ضریب توافق 88/0 برآورد شد. از تحلیل محتوایی کیفی اطلاعات حاصل از نظرات متخصصان 4درون مایه اصلی شامل بافت، فرایند، مداخله گر و پیامد استخراج شد. در ارتباط با درون مایه اصلی بافت تعداد 16درون مایه فرعی، در مجموع 144 فراوانی، و درون مایه اصلی فرایند تعداد 35 درون مایه فرعی، در مجموع با 179 فراوانی، در ارتباط با درون مایه مداخله گر تعداد 10 درون مایه فرعی، در مجموع 39 فراوانی، و در ارتباط با درون مایه پیامد نیز تعداد 7 درون مایه فرعی در مجموع 42 فراوانی به دست آمده است. نظر به ماهیت متفاوت برنامه های درسی نظام علمی-کاربردی، با سایر نظام های آموزش عالی، نسبت به لحاظ کردن دقیق همه ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر در ارزشیابی از برنامه های درسی دقت نظر لازم و کافی اعمال شد. هر چند سال یکبار نسبت به بروزرسانی ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی اقدام لازم صورت پذیرد.
تحلیل و نقد مفهوم «هویت» در اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و نقد به کارگیری مفهوم «هویت» در اسناد تحول (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری تحول بنیادین)، می باشد. این مفهوم به لحاظ کمّی و کیفی، حضور چشم گیری در این اسناد دارد و تعریف تربیت، که محور هرگونه فعالیت تربیتی است، بر این مفهوم استوار شده است. برای دستیابی به این هدف از روش های تحلیل مفهومی و نقد درونی و بیرونی بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که اسناد مورد نظر، در به کارگیری مفهوم هویت با ناسازواری و عدم انسجام مواجه اند. به موردی از تناقض گویی در مبانی نظری سند تحول اشاره شده است. همچنین، به سبب کم توجهی به پیشینه پژوهشی علمی و فلسفی مفهوم هویت در اسناد، مرزهای معنایی مفهوم هویت با شخصیت و شاکله دچار درهم آمیختگی شده است که این درهم آمیختگی، منجر به استنتاج های نادرست شده است. عدم توجه کافی به تکثر فرهنگی ایرانیان در اسناد تحول، نقد پایانی این نوشتار، به این اسناد است.
روش های مطلوب ارزشیابی کارورزی در رشته های حقوق و روانشناسی در دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق بررسی شیوه های مطلوب ارزشیابی کارورزی رشته های حقوق و روانشناسی در مقطع کارشناسی است. پژوهش حاضر ترکیبی اکتشافی و تبیینی است. در بخش کیفی با 53 نفر از متخصصان، اعضای هیات علمی، شاغلین و دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته حقوق و روانشناسی دانشگاه اصفهان که به شیوه تصادفی هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان ترم 5 و 7 و دانش آموختگان سال های 1396-1393 رشته های حقوق و روانشناسی در دانشگاه اصفهان که در مجموع 618 نفر بودند، به روش تصادفی طبقه ای انتساب متناسب 264 نفر انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوایی استفاده شد و پایایی پرسشنامه با روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 85% گزارش شد. در این پژوهش از روش مقوله بندی برای تحلیل کیفی و آزمون های آمار استنباطی؛ کولموگراف – اسمیرینف، t تک نمونه ای، t دو نمونه مستقل، فریدمن و تحلیل واریانس چند عاملی برای تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج پژوهش در بخش کمی نشان داد برای ارزشیابی کارورزی در رشته حقوق، بیشترین اولویت مربوط به بررسی عملکرد دانشجو در موقعیت های شبیه سازی شده و در رشته روانشناسی، بررسی توان عملی و تشخیصی دانشجو نسبت به مشکلات مراجعین می باشد. شرکت کنندگان در مصاحبه نیز بر ارزشیابی توسط استاد از طریق بررسی عملکرد دانشجویان رشته حقوق؛ بررسی نمونه کار در موقعیت های عینی و ارائه گزارش مکتوب توسط دانشجویان رشته روانشناسی تأکید داشتند.
نگاهی به وضعیت آموزش تاریخ در مدارس
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
83 - 100
حوزههای تخصصی:
تاریخ، مجموعه حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و رویداد هایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسان ها و در رابطه با آن ها رخ داده است و هویت و میراث آن ها محسوب می شود. برای بقا و استمرار فرهنگ و تمدن، هرجامعه ای باید میراث خود را به نسل های آتی انتقال دهد و هویت خود را پاس بدارد. در راستای چنین وظیفه مهمی درس تاریخ در برنامه درسی قرار گرفته است. اما ماهیت غیر عینی تاریخ و انقطاع زمانی میان گذشته و حال و مشکلاتی که در آموزش این درس به چشم می خورد، آن را برای فراگیران دشوار کرده است. لذا این مطالعه با هدف بررسی اجمالی وضعیت آموزش تاریخ در مدارس، با بهره گیری از منابع مکتوب و به روش توصیفی– تحلیلی انجام شد. بر اساس یافته ها، در سه بخش محتوا، روش های آموزش و روش های ارزشیابی درس تاریخ چالش هایی وجود دارد که نیازمند توجه هستند.
مقایسه اثربخشی روش تدریس ترکیبی – مشارکتی فعال با سخنرانی در درس تهیه صورت های مالی رشته حسابداری
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، مقایسه اثربخشی روش تدریس ترکیبی – مشارکتی فعال با روش سخنرانی در هنرجویان رشته حسابداری صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از؛ 60 نفر از هنرجویان دختر پایه دوازدهم هنرستان امام رضا (ع) ناحیه1 شیراز در سال تحصیلی 99 – 98 که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع شبه تجربی بوده که یک کلاس به عنوان گروه آزمایش (30 نفر) و یک کلاس به عنوان گروه کنترل (30 نفر) انتخاب شدند. قبل از شروع، از هر دو کلاس پیش آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته به عمل آمد، سپس گروه کنترل، پنج جلسه به شیوه سخنرانی تحت آموزش قرار گرفت در حالی که گروه آزمایش به شیوه ترکیبی – مشارکتی فعال آموزش دیدند. در انتها از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و با نتایج پیش آزمون توسط نرم افزار SPSS و آزمون های t مستقل و وابسته مورد مقایسه قرار گرفت. با توجه به تحلیل های آماری انجام شده نتایج حاکی از این است که روش تدریس ترکیبی مشارکتی فعال نسبت به روش سخنرانی تاثیر معناداری بر میزان یادگیری داشته و اثر بخش تر است.
الگوی توسعه دیپلماسی دانش در بستر بین المللی شدن مطالعات آموزشی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های سیاست گذاری و برنامه ریزی در نظام آموزش عالی، توسعه دیپلماسی دانش در بستر بین المللی شدن نظام دانشگاهی است. هدف این پژوهش ارائه الگویی بر پایه دیدگاه ها و تجربیات اساتید درباره زمینه های به کارگیری دیپلماسی دانش در مطالعات آموزشی به عنوان دانشی بین رشته ای برای برقراری ارتباط و تبادل علمی در دانشگاه ها است تا روشن شود مفهوم دیپلماسی دانش با بهره گیری از ظرفیت دانش بین رشته ای در برنامه های آموزشی دانشگاهی چگونه می تواند به توسعه علمی نظام آموزش عالی ایران کمک کند. رویکرد این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس راهبرد نظریه داده بنیاد نظام مند است. میدان پژوهش دربرگیرنده اساتید حوزه مطالعات آموزشی در دانشگاه های استان کردستان بود که 14 مشارکت کننده با نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق ساختارمند قرار گرفتند. داده های مصاحبه ها از طریق نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا 2020 کدگذاری و مدل سازی شدند. بر اساس یافته ها، پدیده مرکزی دیپلماسی دانش بین رشته ای مطالعات آموزشی در بین المللی شدن دانشگاه ایرانی بر اساس علل اثرگذار (مسائل زبانی در آموزش و پژوهش بین المللی؛ و دانش محتوای درسی و آموزشی دانشگاه های کشور)؛ عوامل مداخله گر (تصمیم گیری در نظام سیاست گذاری دانشگاهی؛ توسعه ارتباطات و آموزش های مجازی؛ و ساختار قدرت علمی اجرایی و اختیارات دانشگاهی)؛ زمینه ها (رویکرد تولید علم و پژوهش دانشگاهی؛ توسعه کیفی، رقابت پذیری و اعتبار دانشگاهی؛ و تنوع بخشی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی)؛ راهبردها (توسعه دیپلماسی دانش میان رشته ای؛ مبادلات علمی انفرادی و دانشگاهی؛ و مطالعات آموزشی تطبیقی با سایر کشورها)؛ و پیامدها (دستیابی به مرجعیت علم دانشگاهی، بازسازی دانش محتوای میان رشته ای؛ و آشنایی با تجربیات روابط منطقه ای و بین المللی)؛ قابل تفسیر است.
طراحی مدل ارزشیابی آموزشی بازگشت انتظارات (ROE): پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سیر تحول ارزشیابی آموزشی، در این مقاله مفهوم بازگشت انتظارات در حوزه ارزشیابی آموزش کارکنان بر اساس رویکرد کیفی و روش اسنادی بررسی می شود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. طی جستجو در پایگاه های علمی ایران داک، مگ ایران، سیویلیکا، Elsevier، Emerald، Google Scholar، Amazon، Sciencedirect، IEEE، Springer، SAGE و Wiley تعداد 92 سند و منبع گردآوری شد که در فرایند بررسی و انتخاب اسناد و منابع، تعداد 19 مورد از آنها انتخاب و بررسی شدند. از روش سه سویه سازی برای افزایش روایی استفاده شد. ضریب پایایی با روش هولستی 85.9 بود. فرایند کدگذاری و تحلیل مضامین با نرم افزار MAXQDA انجام گرفت. در این فرایند تعداد 632 کد به دست آمد که در قالب 55 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند. در پایان، ضمن ارائه شبکه مضامین بازگشت انتظارات، بر مبنای ارتباط بین مضامین سازمان دهنده موجود در ادبیات و پیشینه پژوهش و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 5 نفر از استادان و صاحب نظران ارزشیابی آموزشی، مدل ارزشیابی آموزشی بازگشت انتظارات طراحی شد. اجزای این مدل فرایندی عبارت اند از: ویژگی ها، الزامات، شناسایی ذی نفعان، تعیین انتظارات، شاخص گذاری، طراحی آموزشی، ارائه آموزش، ارزشیابی اثربخشی، اقدامات حمایتی، پایش، بازخورد و پیامدها. این مدل می تواند میزان اثربخشی برنامه های آموزشی را مبتنی بر شاخص های برآمده از انتظارات ذی نفعان، نشان داده و افزایش دهد.
Predictors of Performance of Iranian English Language Learners on Speaking Skill: A Study of Socially-Oriented Personal Attributes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present quantitative study examined the role of a set of socially-mediated personal attributes that might intervene in the speaking performance of Iranian EFL learners. The possible relationship between three factors (namely, Willingness to communicate (WTC) in L2, L2 communication confidence, and Beliefs about L2 group work in L2 speaking), which are hypothesized to influence learners’ oral performance, was investigated. In fact, a model reflecting the hypothesis that these three variables would influence the learners’ speaking performance was constructed and tested by collecting data from a convenient sample of 100 B.A. university students in Iran. In order to collect the required data on the above-mentioned variables, a comprehensive questionnaire developed by Fushino (2010) and IELTS speaking test module 1 were utilized. The structural equation modeling confirmed that these three variables were very good predictors of performance of Iranian EFL learners on speaking skill. In other words, the measurement model of this study was approved and the conceptual model of research had an acceptable level of fit index. In addition, the result of multiple regressions indicated that L2 communicative confidence made a higher level of contribution in explaining the L2 speaking performance of the learners, which corroborates the association of these two constructs. The findings of present study also implied that increasing EFL learners’ WTC, communication confidence and beliefs about L2 group work is likely to help to improve their speaking ability and learners who have higher levels of L2 WTC and confidence are likely to achieve higher scores on their speaking performance.
طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی به روش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی بود. این پژوهش از دیدگاه هدف، کاربردی و از نظر راهبرد و روش، تحقیقی ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید گروه علوم تربیتی و دانشجویان دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد کرمانشاه و در مرحله کمّی مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند. حجم نمونه در مرحله کیفی 12 نفر و در مرحله کمّی 200 نفر بود. اعضای نمونه در مرحله کیفی به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع در نظر گرفته شد و در مرحله کمّی، روش نمونه گیری مبتنی بر اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری به کار رفت. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیارهای مقبولیت و قابلیت تأیید و در بخش کمّی روایی ابزار با نظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ، روش اسپیرمن- براون و روش ترکیبی به دست آمد. تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل براون و کلارک (2006) و داده های کمّی از طریق تحلیل معادلات ساختاری در قالب نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل مورد آزمون قرار گرفت. یافته های بدست آمده از بخش کیفی منجر به شناسایی پنج عنصر اصلی آینده نگری، تفکر خلاق، تفکر شهودی، هوشمندی محیطی و فرصت گرایی هوشمندانه در رابطه با تفکر راهبردی مدیران آموزشی گردید و در قالب مقیاسی 32 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمّی ارائه شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها در بخش کمّی نشان داد که الگوی عناصر استخراج شده از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است.