فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۶۱ تا ۷٬۳۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابتکار و نوآوری شغلی با خلاقیت و انگیزش پیشرفت بود که با روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش دانشجویان کارشناسی روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی یادگارامام خمینی(ره) شهرری20 تا 47 در سال تحصیلی99-98 روی 21 نفر(19زن و 2مرد) به صورت دردسترس انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه های ابتکار و نوآوری شغلی، آزمون خلاقیت تورنس و مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس استفاده بود. از روش آماری تحلیل واریانس برای فرضیه اصلی و همبستگی پیرسون برای فرضیه های فرعی استفاده شد. در تحلیل واریانس نمره sig. عدد 000/0 بود که از 05/0 کوچکتر بود، لذا به احتمال 95% رابطه معناداری وجود دارد.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم مدارس دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
131 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم مدارس دولتی انجام شد. روش این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه دهم شهر زنجان در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 771 نفر بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سپس به طور تصادفی در 2 گروه (1 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم و جایگزین شدند. آزمودنی های هر دو گروه پرسشنامه های اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی هوش اخلاقی قرار گرفتند درحالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش-های هوش اخلاقی در افزایش اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشت (001/0P˂). به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد برای افزایش اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان، استفاده از آموزش هوش اخلاقی مؤثر است.
ویژگی های روان سنجی نسخه نوین هوش آزمای تهران استنفورد- بینه در تشخیص کودکان ناتوان یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
129-140
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه نوین هوش آزمای تهران استنفورد- بینه در تشخیص کودکان ناتوان یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- زمینه یابی بود. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموزان عادی پایه های اول تا سوم دوره ابتدایی در شهرستان ماکو بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه تشخیصی، 50 دانش آموز دارای اختلال یادگیری انتخاب شدند و 50 دانش آموز عادی به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین دانش آموزان همتا انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نسخه پنجم هوش آزمای تهران استنفورد-بینه (2008) جمع آوری و با آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل های روان سنجی مرتبط با اعتبار و روایی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که این آزمون برای شناسایی کودکان دارای ناتوان های یادگیری از ویژگی های روان سنجی؛ تجانس درونی، ضریب ثبات، روایی تشخیصی و روایی ملاکی مطلوبی برخوردار است. خرده آزمون های حافظه فعال کلامی، دانش غیرکلامی، دانش کلامی، استدلال سیال غیرکلامی و حافظه فعال غیرکلامی از روایی تشخیصی مطلوبی برخوردار هستند. همچنین حافظه فعال و دانش در تشخیص ناتوانی های یادگیری از عوامل قطعی محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که نسخه نوین هوش آزمای تهران استنفورد- بینه یک ابزار مناسبی برای شناسایی کودکان دارای ناتوانی یادگیری می باشد. لذا پیشنهاد می شود برای تشخیص دقیق و معتبر ناتوانی های یادگیری از این ابزار استفاده شود.
مقایسه خلاقیت و حافظه دانش آموزان دارا و بدون ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خلاقیت و حافظه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. طرح پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مشغول به تحصیل در مدارس منطقه 3 شهر تهران بود. نمونه شامل 30 دانش آموز دارای اختلال ریاضی و 30 دانش آموز عادی شد. برای اندازه گیری خلاقیت، از آزمون تفکر خلاق تورنس و برای اندازه گیری حافظه بصری از آزمون حافظه بصری کیم کاراد استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد، نمرات خلاقیت، حافظه فوری، حافظه کامل و صحت حافظه در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی به طور معناداری (p<0.05) پایین تر از دانش آموزان عادی است. در حوزه خلاقیت، بیشترین تفاوت در نمرات ابتکار و بسط ذهنی و در حوزه حافظه، در نمرات حافظه فوری و کامل دیده شد؛ با این وجود، میان دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال ریاضی، در سیالی و انعطاف پذیری، حافظه فوری، حافظه کامل و صحت حافظه اختلاف معناداری دیده نشد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان دارای اختلال ریاضی صرف نظر از جنسیت، بدکارکردهایی در خلاقیت و حافظه بصری دارند که لزوم توان بخشی شناختی را برای آنان اجتناب ناپذیر می کند.
ادراک گفتار در کودکان کاربر کاشتینه حلزونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کودکان ناشنوایی که از سمعک های مرسوم سودی نمی برند کاشتینه های حلزونی موجب دسترسی به سیگنال گفتاری می شوند. با وجود نتایج بیشمار مثبت کاشتینه های حلزونی در کودکان ناشنوا، داده های منتشر شده هنوز گستره وسیعی از عملکرد را بین این کودکان نشان می دهند. مطالعه متغیرهای احتمالی که موجب گوناگونی عملکرد کودکان کاربر کاشتینه حلزونی می شوند و بر ادراک گفتار اثر می گذارند برای والدین و متخصصان ضروری است. دسته بندی این عوامل توانایی بالین گران را برای دادن پیش آگهی پخته پیشاکاشت به خانواده ها افزایش می دهد و می تواند در تلاش برای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن اجازه دستکاری بالقوه متغیرها را بدهد. این مقاله، مروری بر این عوامل است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
183-206
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات قبلی عوامل مختلفی بر هیجان های تحصیلی مؤثر هستند که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس از جمله آنهاست. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. کلیه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر ارومیه جامعه آماری را تشکیل می داد، که از آن 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و همکاران (2005) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را دریافت نمود ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش هیجان های تحصیلی مثبت و کاهش هیجان های تحصیلی منفی دانش آموزان می شود (01/0p < ). اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان در مرحله پیگیری تداوم داشته است. بنابراین، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس یک روش مؤثر در هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان است.
مشکلات عملکرد حرفه ای آموزگاران دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
118 - 89
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف «شناسایی مشکلات و منشاء مشکلات عملکرد حرفه ای آموزگاران دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان» انجام شده است. مقاله از نوع آمیخته با رویکرد ترکیبی و یک طرح تبئینی، با مدل پی گیری تبیین ها به اجرا درآمده است. جامعه آماری در این مقاله شامل 228 نفر دانش آموخته رشته آموزش ابتدایی از پردیس شهید صدوقی دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه بوده است. حجم نمونه در بخش کمی مقاله طبق جدول مورگان 145 نفر بوده و ازبین افرادی از اعضا جامعه انتخاب شده اند که از مهر 1395 در سمت آموزگار مشغول به تدریس بوده اند. در بخش کیفی نیز نمونه ها به صورت هدفمند از بین مشارکت کنندگان در مرحله کمی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله اول پرسش نامه ترکیبی ودر مرحله دوم، مصاحبه های باز بوده است. روایی پرسشنامه بر اساس نظر اساتید و صاحب نظران تایید شده و پایایی آن نیزاز طریق آلفای کرانباخ 86/. بدست آمد. داده های حاصل از پرسش های باز و بسته پاسخ در جداول جداگانه طبقه بندی گردید.مصاحبه با مشارکت کنندگان در گروه های پنج نفری، از افرادی که در پرسش نامه به مشکلات خاصی اشاره نموده و افرادی که در همان موارد فاقد مشکل بودند، اجرا شده است. هدف از مصاحبه گروهی تبیین دقیق تر داده های ناهمگون حاصل از پرسش نامه در اثربحث و تعامل مشارکت کنندگان بود. در هر جلسه مصاحبه علاوه بر پژوهشگر، یکی از اعضا هیأت علمی گروه علوم تربیتی نیز نظارت داشتند. پس از سه جلسه مصاحبه در گروه های پنج نفری اشباع نظری حاصل گردید اما به جهت افزایش اعتبار، مصاحبه چهارم نیز اجرا و در مجموع 20 مشارکت کنننده در مصاحبه شرکت کردند.برای تأیید روایی داده های کیفی، نتایج حاصل از مقوله بندی داده های مصاحبه مورد تأیید همتا و مصاحبه شوندگان قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از پرسش-نامه و مصاحبه ها نشان داده است که مهمترین مشکلات ادراک شده توسط مشارکت کنندگان در فرآیند عملکرد حرفه ای عمدتاً در مدیریت و اداره کلاس، تدریس کلاس چندپایه و پایه اول، آموزش های تخصصی و تعامل مؤثر با همکاران و اولیاء دانش آموزان بوده است. منشاء این مشکلات از نظر مشارکت کنندگان عدم ارائه برخی عناوین درسی کاربردی، عدم مطابقت محتواهای آموزشی با واقعیت های موجود در مدارس، ضعف تدریس برخی اساتید، عدم ارتباط برخی از دروس ارائه شده با رشته دانشگاهی و مشکلات موجود در ارائه کارورزی در دانشگاه بوده است. مهمترین پیشنهادات مورد توافق مشارکت کنندگان عبارت بودند از؛ تجدید نظر کلی در برنامه و محتواهای آموزشی، ارائه دروس کاربردی مانند مدیریت کلاس، افزایش زمان و غنی سازی برنامه کارورزی و دعوت از اساتید دارای تجربه تدریس در مدارس ابتدایی.
مقایسه سطوح یادگیری به روش مشارکتی و انفرادی درکلاس معکوس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سطوح یادگیری در رویکرد معکوس به روش انفرادی و گروهی باگروه تدریس معمول در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی می باشد. روش تحقیق شبه آزمایشی و طرح تحقیق، پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی شهر تهران منطقه 18 در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه گیری از نوع در دسترس شامل بر 60 دانش آموز از یک دبستان دولتی بود که به صورت تصادفی در سه گروه یادگیری معکوس مشارکتی، معکوس فردی و آموزش معمول قرار گرفته و طی 12 جلسه آموزش دیدند. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون محقق ساخته (پیش آزمون- پس آزمون) مطابق با سطوح شناختی بلوم با تایید روایی و پایایی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد یادگیری معکوس بر میزان یادگیری دانش آموزان تاثیر معناداری داشته و تاثیر آن به ترتیب در گروه معکوس مشارکتی و معکوس فردی نسبت به آموزش معمول بیشتر بوده است اما سطوح بالای یادگیری در حیطه شناختی بلوم در گروه معکوس مشارکتی نسبت به معکوس فردی بیشتر بوده است.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر منزلت اجتماعی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
131 - 158
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و منزلت اجتماعی معلمان نشانه ای آشکار از روند رشد و تعالی یا نابودی و تباهی هر جامعه است و کیفیت عقلانیت در سرمایه گذاری و تخصیص بودجه را نمایان می سازد. هدف از این پژوهش «بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر برمنزلت اجتماعی معلمان» از دیدگاه خود معلمان بوده است. این پژوهش ازنظر ماهیت از نوع کمی، ازنظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی، ازنظر زمانی از نوع تحقیقاتمقطعی و ازنظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و هم چنین از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، معلمان شهر تهران با حجم ۴۶۰۰۰ نفر می باشد، حجم نمونه طبق فرمول کوکران برابر با ۳۸۲ نفر و روش نمونهگیری در این پژوهش، تصادفی خوشه ای بوده است. در این پژوهش برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامه محقق ساخته و مقیاس طیف لیکرت استفاده شده است. فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون انجام شد، نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که بین تحصیلات، کارکردی بودن نظام آموزشی، سطح امکانات اقتصادی و رفاهی معلمان، توسعه مهارت های حرفه ای معلمان،، شیوه جذب و گزینش تربیت معلم، میزان عضویت و مشارکت در تشکل های صنفی و سیاسی معلمان و منزلت اجتماعی معلمان رابطه معنیداری وجود دارد و متغیرهای ذکرشده بر منزلت اجتماعی تأثیرگذاربوده اند. هم چنین بین جنسیت و منزلت اجتماعی معلمان تفاوت معناداری وجود ندارد.
فضای آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر کرج: مقایسه نظرات و استانداردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
383 - 362
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه نظرات دانش آموزان مدارس دولتی و غیردولتی دوره دوم متوسطه شهر کرج با استانداردهای فضای آموزشی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 23192 دانش آموز مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهر کرج است و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 4 ناحیه آموزش و پرورش 384 دانش آموز انتخاب شد. ابزار پژوهش، شامل چک لیست محقق ساخته ارزیابی فضای آموزشی و پرسش نامه محقق ساخته نظرسنجی فضای آموزشی است که بر اساس استانداردهای سازمان نوسازی مدارس تنظیم شده است. فضای آموزشی شامل مؤلفه های ابعاد، چیدمان، نور، رنگ، مکان یابی و دما است. برای سنجش روایی از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی به دست آمده برای مقیاس نظرسنجی 910/0 است. نتایج نشان داد در مواردی شامل تعداد دانش آموزان، اندازه تخته، فاصله تخته ، فاصله بین ردیف ها، رنگ آمیزی کلاس، ابعاد پنجره، دما و وسایل گرمایشی و سرمایشی، نظرات دانش آموزان مستقل از استانداردهای فضای آموزشی است و تفاوت معناداری میان شاخص های سازمان نوسازی مدارس و نظرات دانش آموزان وجود دارد. با توجه به نتایج به نظر می رسد بهتر است در تهیه استانداردهای فضای آموزشی مدارس به نظرات دانش آموزان بیشتر توجه شود.
بازنمایی ساختار علمی رشته مدیریت آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
450 - 426
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف پدیده ساختار علمی مدیریت آموزشی از نگاه و برداشت استادان این رشته دانشگاهی انجام شد. تحلیل اطلاعات از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند با توجه به رویکرد پژوهشی پدیدارشناسی توصیفی و با بهره گیری از روش تحلیلی هفتگانه کلایزی پی گیری شد. مشارکت کنندگان اعضای هیأت علمی دارای رتبه علمی از استادیار تا استاد، به تعداد 17تن بودند. یافته های پژوهش که در 6 مؤلفه اصلی و 15 زیرمؤلفه طبقه بندی شد، بازنمای تجربه و برداشت صاحب نظران و اندیش ورزان این رشته است. نتایج نشان داد که بین اعضای هیأت علمی رشته مدیریت آموزشی نسبت به ساختار علمی این رشته اتفاق نظر وجود ندارد و هویت علمی رشته در سه بخش بنیان نظری، ماهیت بین رشته ای و قلمروی رشته، دارای دو جهان بینی متفاوت است. مؤلفه های متفاوت از جمله: اصالت علمی، پایان هویت جویی، کارکردگرایی بین رشته ای، بازنگری بین رشته ای، مربی سازمان ها و رهبر آموزش و پرورش وجود این تفاوت در جهان بینی را تأیید کرد. ضمن آن که این تفاوت معنی دار اندیشه و قضاوت از زاویه دیگر، می تواند پیام آور پویایی رشته مدیریت آموزشی باشد، زیرا وجود چنین دیدگاه های مختلفی، افزون بر بازنمایی اهمیت آن در چالش برانگیزی هویت علمی رشته مدیریت آموزشی، دربردارنده رشد و توسعه نظری این رشته در درازمدت خواهد بود.
بررسی ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس خرد در دانشجو معلمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس خرد آردلت ( 3D-WS-12) انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان-پردیس دخترانه شهید هاشمی نژاد مشهد بودند. مطابق با جدول انتخاب حجم نمونه کرجسی و مورگان، 311 دانشجو معلم به روش نمونه گیری طبقهای نسبتی انتخاب شدند و به دو فرم کوتاه و بلند مقیاس خرد آردلت پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختارعاملی مقیاس، برای اندازه گیری سه عامل شناختی، عاطفی و تأملی مناسب و برازنده داده هاست. همبستگی این مقیاس با فرم بلند مقیاس خرد نشان داد که هر سه عامل فرم کوتاه با عوامل فرم بلند، همبستگی مثبت و معناداری داشته و هر دو مقیاس سازه های یکسانی را اندازه می گیرند. ضریب پایایی آزمون 72/0به دست آمد. بر این اساس، فرم کوتاه مقیاس خرد از ویژگی های روانسنجی مناسبی برخوردار بوده و می تواند برای سنجش سازه خرد در دانشجو معلمان و نیز به عنوان یک ابزار پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه مهارت های حرکتی دانش آموزان با کم توانی هوشی دارای لکنت زبان، مشکلات تلفظی و گفتار بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه مهارت های حرکتی دانش آموزان با کم توانی هوشی دارای لکنت زبان، مشکلات تلفظی، و گفتار بهنجار انجام شد. روش بررسی: این مطالعه پس رویدادی از نوع علی-مقایسه ای بود. از میان جامعه دانش آموزان پسر ابتدایی با کم توانی هوشی شهر ارومیه، 90 نفر (هر گروه 30 نفر) به روش نمونه گیری تمام شمار و در دسترس انتخاب شدند. برای همه گروه ها آزمون تجدیدنظرشده مهارت های حرکتی لینکلن-اوزرتسکی اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تمام ابعاد مهارت های حرکتی شامل؛ هماهنگی عمومی پویا، هماهنگی عمومی ایستا، هماهنگی دستی پویا، سرعت حرکت، حرکات ارادی همزمان متقارن و حرکات ارادی ناهمزمان نامتقارن در گروه دارای گفتار بهنجار به طور معناداری بالاتر از میانگین گروه های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی بود (05/0>P).، اما بین میانگین مهارت های حرکتی گروه های با لکنت زبان و مشکلات تلفظی به جزء مهارت هماهنگی عمومی پویا، تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به این که رشد متعادل توانایی های حرکتی اساس یادگیری های بعدی است، اصلاح دشواری های حرکتی پیش از شروع آموزش مهارت های دیگر ضروری است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی: دانشآموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
157-182
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مقایسۀ تأثیر آموزش گروهی راهبردهای فراشناخت و آموزش هم شاگردی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش و پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری پس از 3 ماه بود و از نظر نوع تحقیق نیز کاربردی است. جامعه تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم متوسطه دوم شهر دهلران به تعداد 300 نفر بودند که ابتدا از بین آنها 75 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در بین گروه ها قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر(1981) و خودکارآمدی جنیگ و مورگان(1999) بودند که پایایی آن نیز با آزمون کرونباخ(89/0) حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون های تحلیل کوواریانس و پیش فرض های آن برای بررسی تفاوت میانگین های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد آموزش گروهی راهبردهای فراشناختی و آموزش هم شاگردی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر معناداری دارند. همچنین میانگین نمرات روش آموزش با راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و انگیزش در مقایسه با روش هم شاگردی بالاتر بود. بنابراین تأثیرگذاری روش آموزش مبتنی بر راهبردهای فراشناختی به طور معناداری بیش تر از روش آموزش هم شاگردی است(05/0>p).
تبیین جامعه شناختی مواضع سیاسی تربیت دانش آموز به مثابه شهروند مطلوب در اسناد رسمی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش،سند چشم انداز 20 ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروند مطلوب برای نظام های رسمی به عنوان عنصری خلاق و مستقل شناخته می شود. آنها برای تحت انقیاد درآوردن شان از شیوه های مختلفی استفاده می کنند. نظام تربیت رسمی جمهوری اسلامی نیز با تدوین اسناد «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند چشم انداز20 ساله» تلاش می کند شهروند مطلوب خود را تربیت کند. این مقاله ضمن شناسایی بنیان های آماده-سازی شهروندی و ویژگی های شهروند مطلوب تلاش دارد موضع شفاف نظام رسمی تعلیم و تربیت در ایران را از طریق این اسناد نسبت به تربیت شهروند-دانش آموز مشخص سازد. به لحاظ روش شناسی این مقاله از نوع اسنادی تحلیلی است که محتوای اسناد موردنظر به روش تحلیل محتوایی مورد واکاوی قرار گرفت و نمونه ها به صورت نمونه گیری نظری به شیوه ی فیش برداری انتخاب شده اند. در بخش یافته ها نتایج حاصل از تحلیل اسناد نشان می دهد که هر دو سند رسیدن به قرب الهی را هدف غایی آرمان تربیت می دانند. مقوله ی استخراجی شهروند دیندار در محورهای دینی (اعتقادی،عبادی) و مقوله ی شناختی(ارزشی،اخلاقی ،علمی و فرهنگی) در هردو سند این سنخیت را نشان می دهد. اما در بررسی مقوله ی شهروند اجتماعی با محورهای مورد بررسی(منفعت اجتماعی، مشارکت اجتماعی سیاسی، نقش آفرینی مجزای اجتماعی و منشا رشد اجتماعی)مسیر متفاوتی برای رسیدن به هدف معرفی می کنند. بر اساس این نتایج سند تحول دستیابی به ایده ال های شهروند مطلوب را در اولویت دادن به اراده ی فردی می-بیند؛ در حالی که سند چشم انداز ضمن در نظر گرفتن این تفاوتها نقطه آغاز تربیت شهروندی را ایجاد ساختار مناسب و قرار گرفتن افراد در این نهادها برای فراگیری الگوهای رسمی نظام حاکم تدوین می کند.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و جسمانی مادران کودکان با سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، تجارب فرزندپروری دشواری دارند و در معرض سطوح بالای استرس و پیامدهای روانی و جسمانی آن قرار می گیرند. برنامه های آموزشی ویژه این مادران می تواند به آنها در مواجهه بهتر با دشواریها کمک نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و جسمانی مادران کودکان با سندرم داون انجام شد. این پژوهش با رویکرد کمی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل تمام مادران دانش آموزان با سندرم داون مدارس استثنایی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند.30 نفر از مادران این کودکان که دارای نمره بالاتر از 22 در پرسشنامه سلامت عمومی بودند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و گروه گواه جایگزین شدند. مادران در گروه آزمایش، 8 جلسه دوساعته برنامه آموزش ذهن آگاهی را دریافت نموده و گروه گواه هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش مقیاسهای رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افسردگی – شادکامی و علائم جسمانی بودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش معنادار بهزیستی جسمانی و روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به سندرم داون می شود(p <0/05). بنابراین این برنامه برای مادران کودکان سندرم داون برنامه مداخله ای مناسبی بوده و می تواند در مراکز درمانی و مدارس ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
تدریس عاشقانه؛ زمینه ها و ضرورت ها با رویکردی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، واکاوی مفهوم تدریس عاشقانه و بررسی زمینه ها و ضرورت ها با رویکرد فراترکیب بوده است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو (2007) انجام شده و نتیجه آن استخراج 18 مضمون مؤثر بر تعریف تدریس عاشقانه و دسته بندی این عوامل در 5 مضمون اصلی: اهداف (ایجاد نگرش عشق ورزانه، انجام عمل عشق ورزانه، تحول در تجربیات آموزشی و ایجاد تعادل بین توانایی ها و چالش های دانش آموزان، رویکردها (اعتقاد قلبی معلم به عشق، مثبت اندیشی، ارزش مداری و وجدان مداری)، الزامات (آرامش درونی معلم و برخورداری از فرهنگ غنی معلم بودن)، شایستگی های معلمان (توانایی عشق ورزی، انگیزش درونی، قدرت تشخیص عشق و درک احساسات و عواطف دانش آموزان) و نقش یادگیرنده (مسئول یادگیری، مداومت در یادگیری، پذیرای عشق و دیدگاه انتقادی) بوده است. پژوهش حاضر با واکاوی مفهوم تدریس عاشقانه، ارتباط مؤثر و مکمّل میان عشق و عقل در تدریس، یادگیری و تربیت را نشان می دهد.
مروری بر مدل های گوناگون طراحی و تدوین برنامه درسی دانشگاهی در آموزش عالی: ارائه مدلی پیشنهادی برای آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل های تدوین برنامه درسی دانشگاهی به منظور ارائه مدل متناسب با بافت آموزش عالی ایران است. روش پژوهش از نوع مرور شبه سیستماتیک بود که تعداد 41 مقاله با کلیدواژه های الگوی برنامه درسی و تدوین برنامه درسی دانشگاهی از منابع علمی فارسی و انگلیسی جمع آوری و 18 مقاله (11 مقاله در سوال اول و 7 مقاله در سوال دوم) با توجه به شاخص طراحی برنامه درسی در بافت آموزش عالی انتخاب شدند. مقالات با روش قضاوت متخصصان و با استفاده از روش تحلیل مضمون ولکات تحلیل شده است. نتایج مرور شبه نظام مند نشان داد که مدل ها بر اساس نوع طراحی به دو دسته مبتنی بر فرایند و مبتنی بر نتیجه تقسیم می شوند، و طیفی از مضامین دیزاین کردن و یا چیدن عناصر در کنار یکدیگر، تصمیم گیری در مورد جایگاه عناصر برنامه، ساختار یا سازمان برنامه، الگوهای یادگیری و سازماندهی مواد، ساختاربندی مدون برنامه های درسی، فرایند تدوین برنامه دانشگاهی، طرح آکادمیک در اکثر مستندات مورد تأکید بوده است. همچنین عناصر مورد توافق شامل اهداف و مقاصد، محتوا یا موضوعات درسی، فعالیت ها و تجربیات یادگیری، روش تدریس، اجراء و ارزشیابی بود. نتیجه گیری کلی این است که طراحی برنامه درسی بدون توجه به ماموریت های دانشگاه، بافت و زمینه ای که دانشگاه در آن قرار دارد، ذی نفعان و عناصر اصلی برنامه درسی غیر ممکن است. مدل نهایی پیشنهادی پژوهش این موارد را پوشش داده است.
بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان در بستر تکالیف شناختی رایانه یار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : ناتوانایی های یﺎدﮔیﺮی، ازجمله اﺧﺘﻼل های ﺷایع و ﺷﺎیﺪ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮاﻧﮕیﺰﺗﺮیﻦ حیطه های آموزش وپرورش هر کشوری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکالیف شناختی رایانه یار بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کودکان 7 تا 9 ساله مبتلابه نارساخوانی شهر مشهد بودند که با استفاده از ابزارهای تشخیصی (ملاک های DSM - V و آزمون خواندن) انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش تکالیف شناختی رایانه یار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به وسیله آزمون های مداد کاغذی (آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) و عملکردی (آزمون برج هانوی، تکلیف برو/ نرو، خرده آزمون تشابهات و خرده آزمون فراخنای ارقام) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که گروه آزمایش (10 n= ) در مقایسه با گروه گواه (10 n= ) در مرحله پس آزمون نمرات بالاتری در خواندن (001/ 0 p< )؛ فراخنای ارقام مستقیم (01/ 0 P= )، فراخنای ارقام معکوس (03/ 0 P= ) ، تشابهات (01/ 0 p< ) و نمرات پایین تری در حرکت (01/ 0 P= )، زمان (001/ 0 P= )، خطای ارائه (001/ 0 P= )، خطای حذف (001/ 0 P= ) و زمان واکنش (001/ 0 P= ) داشتند. نتیجه گیری : تکالیف شناختی رایانه یار تأثیر مثبتی بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال خواندن دارند.
Identifying the Components of the Fourth Generation University to Improve the Quality of Education and Research in Islamic Azad Universities(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
110 - 121
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of this research was identifying the components of the fourth generation university to improve the quality of education and research in Islamic Azad universities. Methodology : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in the qualitative section was expert professors of educational sciences in Mazandaran province in 2019 year which according to the principle of theoretical saturation, 15 of them was selected by snowball sampling method. The research population in the quantitative section was faculty members of Islamic Azad universities of Mazandaran province in 2019 year with number of 1487 people which according to Cochran's formula, 305 people were selected by cluster sampling method by observing the ratio of the number of faculty members in university units. For data collection in the qualitative section were used from text review and semi-structured interview and in the quantitative section were used from 83 items researcher-made questionnaire that their psychometric indices were confirmed. Data were analyzed by methods of open, axial and selective coding and exploratory factor analysis in Maxqda2018 and SPSS-22 software. Finding : The findings of the qualitative section showed that the fourth generation university to improve the quality of education and research had 83 open codes, 16 axial codes or component and six selected codes or categories, which were included categories and components of causal conditions (with three components of scientific-social responsibility, environmental dynamics and organizational mission), contextual conditions (with three components of organizational values and structure, facilities and equipment and motivation), axial phenomenon (with one component of the role play of fourth generation university), interventions conditions (with three components of relationship with industry, organizing educational content and library empowerment), strategies (with four components of inclusive quality management, development of fields and mutual cooperation, faculty members participation in decision-making and interaction and teamwork) and outcomes (with two components of quality of educational and quality of research). The findings of the quantitative section showed that the fourth generation university to improve the quality of education and research had 16 components were included of scientific-social responsibility, environmental dynamics, organizational mission, organizational values and structure, facilities and equipment, motivation, role play of fourth generation university, relationship with industry, organizing educational content, library empowerment, inclusive quality management, development of fields and mutual cooperation, faculty members participation in decision-making, interaction and teamwork, quality of educational and quality of research which all of them had a good factor load and they together could explain 85.37% of the total variance. Conclusion : According to the results, higher education specialists and planners can design and implement programs to improve the quality of education and research in Islamic Azad universities by promoting the components of the fourth generation university.