فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۰۱ تا ۷٬۶۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
79 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر توانمندی منش (شامل خرد، شجاعت، انسانیت، عدالت، میانهروی و تعالی) بر اشتیاق و بهزیستی تحصیلی دانشآموزان با میانجیگری استفاده از توانمندیهای منش انجام گردید. بدین منظور 354 دانشآموز پایه دوازدهم از مدارس شهرستان قلعه گنج بهصورت تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان پرسشنامههای ارزشها در عمل (پترسون و سلیگمن، 2004)، بهزیستی مدرسه (تیان و همکاران، 2014)، اشتیاق تحصیلی (منگ و جین، 2016) و پرسشنامه استفاده از توانمندیهای منش (گاوینجی و لاینلی، 2007) را تکمیل کردند. برای آزمودن برازش الگوی پیشنهادی و بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم مسیرها، از الگویابی معادلات ساختاری و بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد که برخی مسیرهای مستقیم توانمندیهای منش به بهزیستی و اشتیاق تحصیلی معنادار بودند اما همه مسیرهای توانمندهای منش بر بهزیستی و اشتیاق تحصیلی از طریق استفاده از توانمندیهای منش معنادار شدند. بر این اساس مدارس باید فرصت استفاده از توانمندیهای منش را برای دانشآموزان فراهم کنند. تلویحات کاربردی یافتهها موردبحث قرار گرفت.`
مدیریت مدرسه محور: موانع و راهکارها، پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
105 - 92
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی موانع پیش رو در استقرار مدیریت مدرسه محور و ارائه راهکارهایی برای رفع این موانع پرداخت. راهبرد پژوهش با رویکرد کیفی، پدیدارشناسی توصیفی بود و از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمام مدیران و معلمان دبیرستان های شهرستان مریوان است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و قاعده اشباع تعیین شد و 11 نفر از این تعداد، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. سپس از روش دریافت پاسخ از مشارکت کنندگان برای تعیین پایایی استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط فعلی مدارس برای استقرار مدیریت مدرسه محور، تقریباً پایین تر از حد متوسط قرار دارد و مناسب نیست. موانع ارائه شده توسط مشارکت کنندگان در 6 مقوله کلی از جمله: موانع مربوط به سیاست گذاری و تصمیم گیری، موانع اقتصادی، موانع ساختاری، موانع دانشی و اطلاعاتی، موانع شخصی و موانع فرهنگی و اجتماعی دسته بندی شد. در پایان مشارکت کنندگان راهکارهایی برای بهبود استقرار مدیریت مدرسه محور پیشنهاد کردند؛ از جمله این موارد است: توجه و توجیه مسؤولین مربوط به این نوع مدیریت، تلاش برای حرکت نظام آموزشی به سوی غیرمتمرکز شدن و فراهم سازی زمینه های لازم برای آن، انجام مطالعات و تحقیقات لازم برای پیاده سازی مدیریت مدرسه محور، برگزاری جلسات، کارگاه ها، سمینارها، همایش ها و کلاس های آموزشی مناسب برای افزایش و تقویت دانش و اطلاعات مدیران و دبیران در ارتباط با مدیریت مدرسه محور؛ اختصاص بودجه لازم و کافی به مدارس، تلاش جهت تقویت انگیزه و اعتماد به نفس مدیران برای بر عهده گرفتن این مسؤولیت، اختصاص امکانات مناسب و کافی به مدارس و تلاش برای توجیه والدین و سایر نهادهای جامعه و جلب مشارکت آن ها به شیوه های مختلف.
مقایسه «معلمی کردن» نومعلمان مدارس ابتدایی: آیا نوع دانشگاه محل تحصیل مهم است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
41 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مقایسه ای معلمی کردن سه گروه از نومعلمان مدارس ابتدائی ایران اختصاص دارد که در شهرستان مراغه در سال تحصیلی 97-1396 فعالیت می کردند. این معلمان از سه طریق «تحصیل در دوره چهار ساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان»، «تحصیل در سایر دانشگاههای کشور و شرکت در استخدام پیمانی و گذراندن دوره یکساله تربیت معلم» و «داشتن سه سال فعالیت تدریس در مدرسه به صورت موقت» وارد خدمت معلمی شده بودند. پرسش پژوهش این بود که آیا روش ورود به حرفه معلمی و نوع دانشگاه محل تحصیل بر معلمی کردن تاثیر دارد یا خیر؟ رویکرد حاکم بر پژوهش، رویکرد کمی بود. برای گردآوری داده های لازم از «پرسشنامه» استفاده شد. جامعه پژوهش را معلمان آموزش ابتدایی تشکیل می دادند که از میان آنها، ابتدا معلمان شهرستان مراغه انتخاب شدند و سپس نمونه ای به تعداد 97 نفر برای کسب داده ها انتخاب شد. از طریق نمونه گیری متناسب با حجم، نمونه مربوط به هر گروه انتخاب و پرسشنامه در محل کار آنان توزیع و با مراجعه حضوری، دریافت شد. تحلیل داده های حاصل با بهره گیری از فراوانی و درصد و میانگین نمرات انجام و برای مقایسه گروه ها، آزمون تحلیل واریانس، انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد «معلمی کردن» نومعلمان واردشده با شیوه های متفاوت به مدارس ابتدایی، فاقد تفاوت معنی دار است. یعنی نومعلمانی که دوره چهارساله یا دوره یکساله تربیت معلم را سپری کرده اند همانند معلمانی معلمی می کنند که دوره های رسمی تربیت معلم را سپری نکرده اند. این بدان معناست که تاسیس دانشگاه خاص تربیت معلم، نتوانسته است دستاوردی بیشتر از دانشگاههای دیگر داشته باشد که آموزش رشته مربوط را برعهده دارند. پژوهش به شیوه کمی ممکن است با برخی محدودیت های مربوط به جامعیت و اعتبار مواجه باشد. علیرغم برخی محدودیت های این پژوهش، آنچه حاصل شده نوعی تردید در کارایی دانشگاههای خاص تربیت معلم را آشکار می کن. این دانشگاهها در ایران، دانشجویان خود را بعد ار اتمام تحصیلات دوره متوسطه، انتخاب و پس از استخدام در آموزش و پرورش آنهات را آموزش می دهد. بنابراین، این نوع آموزش با نوعی انتخاب زودهنگام شغل همراه است و پرداخت کمک هزینه تحصیل همراه است. این هر دو سبب افزایش هزینه های تحصیل می شود. بنابراین، این پرسش مطرح است که آیا همچنان می توان از دوره چهارساله تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان با استخدام از ابتدای تحصیل، دفاع کرد؟ آیا دانشگاه فرهنگیان دارای عملکردی اثربخش بوده است؟ داده های میدانی نشان می دهد که موفقیت دوره چهار ساله تربیت معلم برای کسب شایستگی شغلی فعالیت در آموزش ابتدایی، برای دفاع از آن کافی نیست.
مقایسه تحمل ناکامی و نشخوارفکری در مردان وابسته و غیر وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اعتیاد اختلالی مزمن و بازگشت کننده است که تأثیرات عمیق اجتماعی، روان شناختی، جسمی و اقتصادی در پی دارد. با توجه به تأثیرات آن بر جامعه و افراد هدف پژوهش حاضر مقایسه تحمل ناکامی و نشخوار فکری در مردان وابسته و غیر وابسته به مواد بود. روش کار:پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود. و با توجه به اهمیت این موضوع و نقش آن در گرایش افراد به اعتیاد نمونه 60 نفری( 30 نفر فرد معتاد به مواد مخدر و 30 نفر از افراد غیرمعتاد) از مراکز ترک اعتیاد شهر قزوین در سال 1398 بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نشخوار فکری هوکسما و مارو و پرسشنامه تحمل ناکامی هرینگتون پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج :نتایج نشان داد که نمره افراد وابسته در تحمل ناکامی به طور معناداری از گروه افراد غیر وابسته کمتر بود (001/0= p). همچنین نتیجه دیگری که از یافته ها به دست آمد این بود که متغیر نشخوار فکری در افراد وابسته به طور معناداری بیشتر از افراد غیر وابسته بود (001/0= p). نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای آسیب های اجتماعی نظیر پایین بودن سطح تحصیلات، بیکاری ومتاثر شدن کانون خانواده در افراد متاهل، ضرورت مداخله هدفمند و برنامه ریزی جهت پیشگیری و کاهش عوارض این معظل ضرورت پیدا می کند.
طراحی الگوی شایستگی دانشجومعلمان تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگی دانشجومعلمان تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان ایران انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف بنیادی، با رویکرد کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد اجرا شد. جامعه پژوهش را صاحب نظران شامل کارشناس مسئول تربیت بدنی ادارات کل آموزش و پرورش، مدیران دبیرستان ها، رؤسای آموزشی دانشگاه فرهنگیان کشور و مدرسان تربیت بدنی دانشگاه فرهنگیان تشکیل دادند. براساس معیار اشباع نظری 24 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. در نتیجه، 186 مفهوم اولیه و 35 مفهوم اصلی به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل مقوله محوری و شرایط علی (هماهنگی، فرهنگ، توسعه حرفه معلمی، کسب تجربه، توسعه حرفه تربیت بدنی)، عوامل زمینه ای (آشنایی با فناوری اطلاعات، فراهم کردن تسهیلات، فراهم کردن امکانات، محیط، حمایت مسئولان، خصوصیات شخصیتی مربیان)، شرایط مداخله گر (عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، هدف گذاری، زیرساخت، روان شناختی و ساختار سازمانی)، راهبردها (تمرکزگرایی، تخصیص منابع، شایسته سالاری، فرهنگ سازی، توانمندسازی، به کارگیری سیستم های گزینشی کارا و اثربخش، برگزاری رویدادهای ورزشی، اصلاح فرایندهای درون سازمانی، برنامه ریزی، آموزش کاربردی)، و پیامدها (کاهش ناهنجاری ها، افزایش سلامت جسمانی و روانی، بهبود نگرش به ورزش، کشف استعداد، ایجاد انگیزه، گسترش ورزش، توسعه حرفه ای) ارائه شد.
مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
257 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 45 از آنان در سه گروه آموزش یادگیری مغزمحور (15 نفر)، گروه کارکردهای اجرایی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش یادگیری مغز محور(8 جلسه 60 دقیقه ای) آموزش کارکردهای اجرایی (20 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای از آموزش یادگیری مغزمحور و کارکردهای اجرایی دریافت نکردند. از پرسشنامه اختلالات یادگیری کلورادو توسط ویلکات، بوادا، ریدل، چابیلداس، دفریس و پنینگتون (2011) و فراحافظه اثنی عشری، حسینچاری، جوکار، فولادچنگ و خرمایی (1397) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که هر دو مداخله آموزش یادگیری مغزمحور و کارکردهای اجرایی به کار رفته در این پژوهش می توانند عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص را بهبود بخشند، اما آموزش یادگیری مغزمحور دارای تأثیر بیشتری بر بهبود عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص بود. بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش یادگیری مغزمحور و کارکردهای اجرایی مداخلات مؤثری در بهبود عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص دارند اما تأثیر یادگیری مغزمحور ببیشتر بود.
واکاوی عناصرالگوی برنامه درسی تربیت زیبایی شناسی در دوره ابتدایی بر مبنای آموزه ها و اعجاز قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «واکاوی عناصر الگوی برنامه درسی تربیت زیبایی شناسی در دوره ابتدایی بر مبنای آموزه ها و اعجاز قرآن کریم» انجام شده است. روش پژوهش،کیفی و از نوع داده بنیاد، جامعه آماری تحقیق شامل آیات قرآن کریم و خبرگان متخصص در حوزه علوم قرآنی بود. نمونه مورد نظر، به صورت مطلوب از نوع هدفمند از میان منابع در دسترس محقق انتخاب شده است. داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدکه در قالب مدل اولیه و مدل نهایی شامل ضرورت و اهداف تربیت زیبایی شناسی، محتوا، روش های یاددهی یادگیری، تربیت معلم، ارزشیابی، آموزش غیر مستقیم، مواد ومنابع، مدرسه، خانواده، فواید الگو شکل گرفت. بنابراین، در تحقیق حاضر مبانی از آموزه های زیبایی شناسی قرآن کریم استخراج شد و بر اساس آن الگوی برنامه درسی تربیت زیبایی شناسی ارائه گردید. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. در پایان بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
97 - 125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اعتبار سنجی مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش پنجم برای کودکان 6 تا 16 ساله ایرانی انجام شد. با توجه به آمار دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی و دوره اول دبیرستان، 1200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد، ابزار انداره گیری مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش پنجم و مقیاس هوشی کودکان ویرایش چهارم بود. پایایی خرده آزمون ها، هوشبهر و شاخص ها با استفاده از سه روش دو نیمه کردن، آلفای کرونباخ و بازآزمایی انجام شد. برای محاسبه روایی آزمون از روش ملاکی همزمان با همبسته کردن شاخص ها و هوشبهر وکسلر پنج با اجرای وکسلر چهار روی 240 نفر استفاده شد، و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بررسی شد. برای تحلیل و نحوه عمل سوال های کلیه خرده آزمون ها ضریب دشواری و ضریب تمیز آنها محاسبه گردید. نتایج یافته ها در هر سه روش مورد استفاده برای پایایی نشان داد که این آزمون در ایران از پایایی بالایی برخوردار است و سه روش روایی نیز بالا بودن روایی آزمون را در ایران تأیید کرد و نتایج با نتایج حاصل از ساخت آزمون در آمریکا مطابقت داشت. ضریب دشواری و تمیز سوال ها در ایران مناسب بود، باتوجه به بروز بودن و بالا بودن ویژگی های روان سنجی این آزمون در ایران و قدیمی شدن نسخه های قبلی پیشنهاد می شود از این آزمون برای ارزیابی کودکان 6 تا 16 ساله ایرانی استفاده شود. کلید واژه ها: هوش، پایایی، روایی، مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش پنجم، دانش آموزان دبستانی و دبیرستانی 6 تا 16 ساله ایرانی
مقایسه بازداری پاسخ و توجه پایدار کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) و اختلال کندگامی شناختی (SCT): سهم متمایز ADHD و SCT در مشکلات توجه بر اساس مدار اجرایی سرد و گرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعات اخیر اختلالی به نام کندگامی شناختی (SCT) را شناسایی کرده اند که در مشکلات توجه با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) شباهت هایی دارد و به همین دلیل افراد مبتلا اغلب به اشتباه برچسب ADHD می خورند. هدف این پژوهش مقایسه بازداری پاسخ و توجه پایدار در کودکان مبتلا به ADHD و SCT به منظور تبیین سهم متمایز مشکلات توجه در این دو اختلال است. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 100 نفر (50 نفر مبتلا به A DHD و 50 نفر مبتلا به SCT ) از کودکان پسر مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس درجه بندی رفتار کودکان ( SNAP-IV ) و مقیاس SCT به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس از آزمون عملکرد پیوسته برای سنجش بازداری پاسخ و توجه پایدار استفاده شد. درنهایت داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS 20 تحلیل شدند . یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین کودکان مبتلا به ADHD و SCT از نظر بازداری پاسخ و توجه پایدار تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0 P< ). از طرفی نتایج تحلیل واریانس تک متغیره و بررسی میانگین های دو گروه نشان از آن بود که کودکان مبتلا به ADHD در بازداری پاسخ و کودکان مبتلا به SCT در توجه پایدار نقص دارند. نتیجه گیری : با توجه به پیشینه پژوهشی و یافته های این پژوهش چنین به نظر می رسد که کودکان مبتلا به SCT در مدار اجرایی گرم و کودکان مبتلا به ADHD در مدار اجرایی سرد مشکل دارند.
طراحی مدل توانمندسازی سازمانی بر مبنای حکمرانی خوب: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
37 - 52
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب به عنوان یک نظریه جدید در جهان مطرح است، این پژوهش به توانمندسازی به عنوان ابزاری، جهت ارتقاء و افزایش اثربخشی سازمانی نگریسته، چراکه هر سازمانی جهت کسب موفقیت به آن نیازمند بوده است، بنابراین در چارچوب حکمرانی خوب مدل جدیدی برای توانمندسازی ارائه شده است. مطالعه حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون بوده که طی دوره 1 ساله در سال 97/1398 انجام شده است. جهت گرداوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. این مصاحبه با 16 نفر از خبرگان حوزه توانمندسازی و حکمرانی خوب به صورت هدفمند صورت گرفت. ملاک انتخاب 16 نفر اصل اشباع نظری بوده است. جهت تحلیل یافته های مصاحبه از تحلیل مضمون استفاده گردید. طبق یافته های به دست آمده، 10 بعد توانمندسازی برمبنای حکمرانی خوب «مشارکت، حاکمیت قانون و ارزش ها، توسعه و آموزش، شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، کنترل، سرمایه اجتماعی و ارتباطات، رهبری، هدف روشن و نتیجه گرایی و عدالت با مجموع 25 مؤلفه» شناسایی شد. ازآنجاکه منابع انسانی شاخصی مناسب در برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر بود، تجهیز و آماده سازی منابع مزبور برای مواجهه با تغییرات، از اهمیت ویژه برخوردار بوده و کلیه سازمان ها با هر نوع مأموریتی باید بیشترین سرمایه، وقت و برنامه را به پرورش انسان ها در ابعاد مختلف اختصاص دهند.
طراحی الگوی شایستگی مدیران آموزشی [ij استفاده در مرکز ارزیابی و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 118
حوزههای تخصصی:
تربیت امری بسیار پیچیده و حساس است که پایداری یک جامعه تا حد زیادی وابسته به کارآمدی نظام آموزشی است. به طوری که اگر نظام آموزشی بتواند مأموریت و رسالت خود مبنی بر توسعه فردی و اجتماعی را به درستی انجام دهد، زمینه مساعدی نیز برای رشد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جامعه فراهم می شود. پیداست که بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به فعل یا رفتار مدیران آموزش وپرورش و مدیران مدارس برمی گردد. یکی از چالش های مدیریت منابع انسانی سازمان ها به خصوص در آموزش وپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. در این راستا فرآیند کانون ارزیابی، به عنوان یک دستورالعمل برای ارزیابی و توسعه اثربخش شایستگی ها در شرایطی شبیه محیط کار مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در مرکز ارزیابی طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی استفاده گردید. جامعه پژوهش، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. نتایج پژوهش داد مولفه های الگوی شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در کانون ارزیابی عبارتند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفه ای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرای اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی. که هر کدام از این مولفه ها شامل زیرمولفه ها و شاخص هایی هستند که بیشتر آنها در بین مدیران مدارس، میانی و عالی آموزش مشترک است و در بعضی شاخص ها هم متمایز هستند.
آینده پژوهی انگیزه شغلی معلمان با استفاده از روش تحلیل لایه ای علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، آینده پژوهی انگیزه شغلی معلمان است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل لایه ای علّی به عنوان یک روش آینده پژوهی جهت شکافتن لایه های مختلف به موضوع انگیزه شغلی معلمان ، سناریوهای مختلفی برای آینده در نظر گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش معلمان دبیرستان ناحیه 1 شهر رشت در سال 1399 می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، 11 نفر از آن ها به عنوان نمونه برگزیده شدند. تکنیک گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه متمرکز است. در این راستا بر اساس تحلیل های مربوط به لایه های پایین تر و با توجه به میزان عدم قطعیت و اهمیت، دو پیشران اجتماعی و اقتصادی شناسایی شده و براساس آنها سناریوهای مورد نظر طراحی گردیدند. در یافته های این تحقیق چهار سناریو شناسایی شده است که شغل به مثابه پروبلماتیک فرهنگیان می باشد.
تاثیر نظام آموزش عالی پژوهش محور بر کارآفرینی با نقش میانجی تجاری سازی دانش در دانشگاه ها جهت ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
229 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تاثیر نظام آموزش عالی پژوهش محور بر کارآفرینی با نقش میانجی تجاری سازی دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران جهت ارائه مدل بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری آن را مدیران و معاونین واحدها، مدیران و معاونین دانشکده ها، مدیران گروه ها و اساتید هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 700 نفر تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته آموزش عالی پژوهش محور با 123 سوال، پرسش نامه تجاری سازی دانش عباسی اسفنجانی و فروزنده دهکردی (1394) با 30 سوال و پرسش نامه کارآفرینی هاگس و مورگان (2008) با 17 سوال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که؛ نظام آموزش عالی پژوهش محور بر کارآفرینی با نقش میانجی تجاری سازی دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران تاثیر مثبت و معناداری دارد و مدل ارائه شده نیز دارای برازش مناسب می باشد.
لزوم برنامه ریزی برای بالندگی کارآفرینی دانشجویان :مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی برای بالندگی کارآفرینی دانشجویان در آموزش عالی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر نوع داده آمیخته(کمی– کیفی) بود. در بخش کیفی با استفاده از روش داده بنیاد از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر ازصاحب نظران به شناخت ابعاد بالندگی کارآفرینی دانشجویان پرداخته شد.دربخش کمی، جامعه آماری شامل دانشجویان واحدهای دانشگاه آزاد تهران بود. حجم نمونه با استفاده ازجدول مورگان و روش تصادفی طبقه ای، 384 نفر تعیین شد. الگوی به دست آمده در بخش کیفی، در قالب پرسشنامه محقق ساخته که روایی محتوایی آن تایید و پایایی آن با آلفای کرونباخ مقدار 88/0 به دست آمد. روایی ابزار گردآوری داده ها از طریق روایی محتوایی و روایی سازه انجام شد. روش تحلیل داده های کیفی، کدبندی بود. نهایتاً الگوی بالندگی کارآفرینی دانشجویان به منظور برنامه ریزی آموزشی و درسی، با سه بُعد (مؤلفه های بالندگی کارآفرینی، روش های بالندگی کارآفرینی و سازو کارهای بالندگی کارآفرینی)، 9 مؤلفه (نگرش کارآفرینی، دانش کارآفرینی، مهارت کارآفرینی، روش های ارائه مستقیم، روش های تعاملی، روش های کاربردی- عملیاتی، کارآفرینی در محیط واقعی، کارآفرینی در محیط مجازی، کارآفرینی در محیط دانشگاه) و 77 شاخص طراحی شد. نتایج نشان داد که «دانش کارآفرینی»، «روش تعامل» و «سازو کار کارآفرینی در محیط مجازی» بیشترین همبستگی را با بالندگی کارآفرینی دارند.
تحلیلی بر تکوین هویت حرفه ای در بین دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
96-122
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف دانشگاه فرهنگیان تکوین هویت حرفه ای دانشجو-معلمان است. لیکن آیا این مهم در جریان تحصیل چهارساله دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان اتفاق می افتد؟ پژوهشگر با مقایسه شرایط ورود و فارغ التحصیلی دانشجو-معلمان بر اساس یادداشت های آن ها درصدد فهم تکوین هویت حرفه ای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان برآمده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل زندگینامه ای بوده و دانشجویان مورد مطالعه به شیوه هدفمند انتخاب شدند. بر اساس بحث های نظری و نوشته های دانشجویان سه حالت هویتی برای ورود و سه حالت هویتی برای خروجی در نظر گرفته شده که مجموعاً از ترکیب آن ها نه حالت به وجود آمد. یافته ها نشان داد فرض عدم نقش مؤثر دانشگاه در تکوین هویت حرفه ای مورد تأیید نبوده و نقش دانشگاه در هویت حرفه ای بخشی از دانشجویان منفی و در بخشی مثبت بوده است. تحلیل یادداشت ها نشان داد دانشگاه تقریباً به شیوه ای تعدیل کننده عمل کرده است. دانشجویانی که با انتظارات بالایی وارد دانشگاه شده اند در مواجهه با واقعیت انتظاراتشان تعدیل شده و دانشجویانی نیز که تصورات منفی داشته اند با گذشت زمان به اهمیت معلمی پی برده و با شرایط دانشگاه سازگاری بیشتری یافته اند. در این طبقه بندی ها گونه های بدون تأثیر فاقد نمونه های واقعی بوده و گونه های دارای تأثیر مثبت تعداد بیشتری را شامل شده است.
رابطه بین جهت گیری های هدف پیشرفت، فرایندهای ارزیابی شناختی و هیجانات پیشرفت در دانشجویان دختر و پسر: یک تحلیل میانجی گیری تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجی گر فرایندهای ارزیابی شناختی در رابطه جهت گیری های هدف و هیجانات پیشرفت در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. 340 دانشجوی مقطع کارشناسی (170 پسر و 170 دختر) به نسخه تجدید نظر شده پرسش نامه هدف پیشرفت (AGQ-R)، نسخه تجدیدنظر شده مقیاس ارزیابی تنیدگی (SAM-R) و نسخه کوتاه پرسش نامه هیجان های پیشرفت (AEQ-R ) پاسخ دادند. در مطالعه همبستگی حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری در دو جنس در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری چندگروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که فرایندهای ارزیابی شناختی، در رابطه بین جهت گیری های هدف و هیجانات پیشرفت در دانشجویان هم در گروه نمونه کل و هم گروه دختر و پسر، نقش واسطه گریِ نسبی دارد، و مدل مفروض با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه حاکی از آن است که روابط بین جهت گیری های هدف، ارزیابی های شناختی و هیجانات پیشرفت در دو گروه دانشجویان دختر و پسر، هم ارز بودند. در نهایت، یافته ها نشان داد که در مدل های مفروض چندگانه، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنی دار بودند. علاوه بر این، بخشی از پراکندگی مشترک بین دوایر مفهومی جهت گیری های هدف و هیجانات پیشرفت مثبت و منفی از طریق فرایندهای ارزیابی شناختی تبیین پذیر است.
طراحی الگوی داده بنیاد به کارگیری شبکه های مجازی در تحقق آموزش کم سوادان و بی سوادان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
165 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی عملکرد شبکه های اجتماعی مجازی در آموزش بی سوادان و کم سوادان استان لرستان بوده است. این پژوهش به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. جمعیت مورد مطالعه متخصصان حوزه آموزش مجازی، متخصصان و صاحب نظران حوزه نهاد رسانه، آموزش وپرورش، و سوادآموزی بودند. روش نمونه گیری نیز به صورت «نمونه گیری هدفمند و نظری» بود. ابزار گردآوری داده ها «مصاحبه عمیق» بود که بر این اساس بعد از مصاحبه با 15 نفر از متخصصان این حوزه، اشباع نظری حاصل شد. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد «اشتروس و کوربین» استفاده شد و بر اساس آن، از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که پدیده محوری این مطالعه «فقر دانش رسانه ای» است. شرایط علی حاکم بر این پدیده شامل سه مقوله «فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، و جامعه ناپذیری مجازی» است. بسترهای حاکم نیز «موانع قانونی در آموزش توسعه مجازی، فقر دانش تخصصی، و فهم واپس گرا از آموزش مجازی» هستند. شرایط مداخله گر بر پدیده محوری نیز سه مقوله بدین شرح اند: «انطباق ناپذیری مجازی، نگاه هزینه-فایده محور، و ضعف انگیزه های یادگیری». راهبردهایِ رفع فقر دانش رسانه ای عبارت اند از: توجه به «آموزش نیازمحور، انسجام بخشی به آموزش مجازی و ارزیابی عملکرد دائمی» که بر اثر آن، شاهد پیامدهایی نظیر «حس اثربخشی سواد مجازی، خلق محتوای کاربردی، توانمندسازی آموزشی و نوین سازی سازمانی» خواهیم بود. نتایج نشان می دهند، فقر سیاست گذاری در حوزه آموزش مجازی، و خلأ قانونی در سوادآموزی، بسترها و سازوکارها، دشواری غلبه بر فقر دانش رسانه ای را مضاعف کرده است. این امر در کنار حس فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، جامعه (نا)پذیری سوادآموزان مجازی، به انطباق ناپذیری و رغبت کم مخاطبان (بی سوادان و کم سوادان) نسبت به فضا و به تبع آن آموزش مجازی منجر شده است.
تجارب مدیران مدارس و دبیران شهر سنندج از برنامه تعالی مدیریت مدرسه: تحلیلی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
275 - 238
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف واکاوی ادراکات و تجارب مدیران و دبیران مدارس متوسطه شهر سنندج از برنامه تعالی مدیریت مدرسه انجام شد. با عنایت به ضرورت اطلاع عمیق از نحوه برداشت و تجارب زیسته مشارکت کنندگان از ماهیت برنامه تعالی مدیریت مدرسه، سازوکارهای اجرایی، آثار و نتایج و همچنین آسیب های احتمالی آن، از روش پدیدارشناسی برای انجام پژوهش حاضر بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان در این مطالعه 29 نفر از مدیران و دبیران مدارس دوره اول متوسطه در شهر سنندج بودند که به صورت هدفمند انتخاب و با آنها مصاحبه صورت گرفت و یافته های حاصل با استفاده روش تحلیل داده های کیفی کلایزی تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که درک و برداشت مشارکت کنندگان از ماهیت و کم و کیف برنامه تعالی بسته به رویکرد انتقادی و یا محافظه کارانه و بعضاً ستایشگرانه آنها متفاوت است که نهایت در یک مفهوم فراگیر، سه مضمون سازمان دهنده سطح دو و سیزده مضمون سازمان دهنده سطح یک صورتبندی گردید. براین اساس باوجود اینکه از نظر آنان برنامه تعالی مدیریت مدرسه از نظر ماهیت و ساختار دارای اشکالاتی است اما آثار و نتایجی مثبت و آسیبها و پیامدهایی نیز بر آن مترتب می باشد. این یافته نشان داد که علیرغم مزایایی چون نظم پذیری و فراهم کردن بستری اجرای یکنواخت دستورالعمل طرح تعالی در مدارس، به دلیل ماهیت خطی و تبعیت اجرای چنین برنامه ای از رویکردی تمرکزگرایانه، اجرای آن به شکل فعلی در مدارس بروز آسیب هایی را در نظام آموزش و پرورش اجتناب ناپذیر خواهد کرد.
بررسی تحولات رشته مدیریت آموزشی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
458 - 439
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تحولات رشته مدیریت آموزشی بود. میدان تحقیق اعضای هیات علمی رشته مدیریت آموزشیست که پس از مصاحبه با 10 نفر اشباع نظری حاصل گردید. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدار شناسی و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روش تحلیل داده ها تحلیل مضمون می باشد. حاصل آن شناسایی 227 مفهوم اولیه، 45 مضمون و 25 کد اصلی است. یافته های تحقیق در حوزه ضعف ها و چالش ها بر نبود سند چشم انداز و بیانیه ماموریت جامع و یکپارچه رشته مدیریت آموزشی در آموزش عالی ، ضعف در ساختار، محتوا و روشهای این رشته، آینده شغلی نامعلوم دانش آموختگان در حوزه آموزش و پرورش، رشته های جدید و مشابه به عنوان رقیب و نبود تعامل و مشارکت فعالانه بین وزارت علوم و آموزش و پرورش و وزارت علوم برای بهره گیری از ظرفیتهای رشته مدیریت آموزشی اشاره دارد. نقاط قوت و فرصتها نیز بر ماهیت میان رشته ای ،کاربردی بودن و جامعیت این رشته و فرصتهای کار آفرینی و مطالعاتی فراوان در این حوزه دلالت می نماید. لذا تعداد 18 راهبرد شامل راهبرد های SO (تهاجمی) راهبردهای WO ( انطباقی)، راهبردهای ST (اقتضایی) و راهبردهای WT(دفاعی) تعیین گردید .
شناسایی شاخص های مؤثر بر کسب وکار آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی شاخص های مؤثر بر کسب وکار آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش اکتشافی و از منظر هدف، کاربردی است. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت میدانی یعنی انجام مصاحبه و کتابخانه ای از طریق بررسی ادبیات پژوهش بود. روش نمونه گیری نیز به صورت غیرتصادفی می باشد. افراد جامعه مورد مطالعه تحقیق را خبرگان تجربی شامل مدیران و کارشناسان خبره اداره کل آموزش فنی وحرفه ای و مدیران و مربیان آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد استان گلستان و نیز خبرگان نظری شامل اساتید دانشگاهی در حوزه های مرتبط تشکیل داده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته با 25 نفر از خبرگان بود که سرانجام در مصاحبه با خبره 18ام به اشباع رسید. به منظور مشخص نمودن شاخص ها، داده های به دست آمده از مصاحبه ها به روش کدگزاری تجزیه و تحلیل گردیدند. پس از آن جهت تأیید یافته های حاصل از مصاحبه از 12 نفر خبره نظرخواهی گردید که نتیجه حاصل از این بخش نشان دهنده 90 شاخص بود که در چهار بُعد رضایت مشتریان با سه مؤلفه ی «ارزش مداری»، «شهریه و هزینه» و «تبلیغات و بازاریابی»، ویژگی های سازمانی با شش مؤلفه ی «نگرش»، «منابع انسانی»، «شایستگی ها»، «مهارت های مدیریتی»، «فرایندها» و «امکانات»، رقابت پذیری با سه مؤلفه ی «کیفیت»، «کارایی» و «نوآوری» و عوامل خارجی با دو مؤلفه ی «تاب آوری» و «چالش ها» طبقه بندی شدند.