فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۰۱ تا ۷٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
138 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی پذیری مهارت های ارتباطی و سازگاری فردی با توجه به مؤلفه های روانشناسی مثبت نگر در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۹۸ است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. در این مطالعه ۳۱۴، دانشجو (۱۸۲ مرد و ۱۳۲ زن)، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه های حالت های روان شناختی مثبت، (رجائی، خوی نژاد، نسائی، ۱۳۹۱)، مهارت های ارتباطی، (جرابک، ۲۰۰۴) و سازگاری (بل، ۱۹۶۱) ) بود که از روایی و پایایی لازم برخوردار بوده اند. داده های این تحقیق از روش تحلیل مسیر و با بهره گیری از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مسیر تبیین مهارت های ارتباطی بر اساس سازگاری با نقش میانجی مؤلفه های توکل به خدا، قدردانی و بخشش معنادار شده است. این یافته ها بیانگر لزوم توجه به حالت های روان شناختی مثبت در تبیین سطوح ارتباطی دانشجویان است. همچنین، در تبیین این یافته می توان گفت سازگاری به عنوان یک متغیر اثرگذار بر مهارت های ارتباطی از طریق مؤلفه های روانشناسی مثبت مکانیسم اثر دارد.
رویکردها و روش های یاددهی و یادگیری در دانشگاه های نسل چهارم از منظر اعضای هیات علمی: مطالعه موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه نسل چهارم الگوی حرفه ای نوینی را برای نهاد آموزش عالی تعریف می کند که برای توسعه محلی و منطقه ای فرصت سازی می کند. از نگاه بیشتر متخصصان آموزشی روش های یاددهی و یادگیری مهم ترین منبع کاربست شاخص های دانشگاه نسل چهارم و پرورش دانش آموختگانی خلاق است. درواقع پیاده سازی شاخص های دانشگاه نسل چهارم در روش های یاددهی یادگیری باعث بهبود مستمر کیفیت برنامه درسی دانشگاه نسل چهارم می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی رویکردها و روش های یاددهی و یادگیری در دانشگاه های نسل چهارم از منظر اعضای هیات علمی انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع مطالعه موردی کیفی بوده است. مشارکت کنندگان پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه ها بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند؛ بدین منظور با رعایت اصل اشباع شدگی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه برنامه درسی و دانشگاه های نسل چهارم اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. روایی داده ها با استفاده از چهار معیار قابل قبول بودن، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تاییدپذیری و پایایی آن با استفاده از روش مستندسازی انجام گرفت. مصاحبه ها، پس از پیاده شدن، به صورت تحلیل مضمون کیفی تجزیه و تحلیل شدند. بر طبق یافته ها مهم ترین نشانگرهای روش های یاددهی یادگیری برنامه های درسی دانشگاه های نسل چهارم عبارتند از: کاربست رویکرد آموزش مبتنی بر عمل، تسهیل فرصت های یادگیری شبیه سازی شده، توجه به روش های یادگیری مشارکتی، رویکرد آموزشی مبتنی بر آموزش همتایان، روش های یادگیری مبتنی بر یادگیری اکتشافی، یادگیری خودهدایت شده و خودراهبر، کاربست روش های نوین تدریس مانند تلفیق فناوری اطلاعات و فناوری اطلاعات و ارتباطات در تدوین روش های یاددهی یادگیری برنامه های درسی. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مؤسسات آموزش عالی کشور با تغییر رویکرد خود به نسل چهارم دانشگاه و با تربیت سرمایه انسانی اثربخش و کارآمد مبتنی بر نیازهای محلی و منطقه ای به ایجاد جامعه بهتر کمک شایانی خواهند نمود.
بررسی اثربخشی نرم افزار آموزشی میشا و کوشا بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و خلاقیت دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
113-132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی استفاده از نرم افزار آموزشی میشا و کوشا بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و میزان خلاقیت دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج در سال تحصیلی 98-1397 انجام گرفته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری، متشکل از کلیه دانش آموزان دختر مدارس دولتی پایه پنجم ابتدایی شهرستان سنندج 2935 نفر می باشد که از میان آنان 60 نفر به عنوان نمونه 30 نفر در گروه گواه و 30 نفر در گروه آزمایش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در گروه آزمایش، از آموزش نرم افزاری میشا و کوشا به مدت دو ماه و در گروه گواه از آموزش معمول کلاسی استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خلاقیت دکتر عابدی (1372) و همچنین آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته (پیش آزمون-پس آزمون) استفاده گردید. داده ها با روش تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته های به دست آمده، نشان داد که بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد. بنابراین می توان گفت: استفاده از نرم افزار آموزشی میشا و کوشا بر میزان خلاقیت (قابلیت سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری و همچنین بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان در سطح معناداری کمتر از 05/0 تأثیر مثبت دارد. در مجموع نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که استفاده از نرم افزار آموزشی میشا و کوشا نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان دارد.
The Effectiveness of Attention Facilitator-Inhibitor Rehabilitation on Executive Functions and Visual Perception of Children with Learning Disorder on the Basis of Integrated SNP/CHC Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Executive functions and visual perception are variables that play important roles in learning and educational improvement. Therefore, the aim of this study was to investigate the effectiveness of attention rehabilitation on executive functions and visual perception of students with learning disorder and the study was of quasi - experimental type with pre-test, post-test and control group. The statistical population included all elementary school students in Rafsanjan in the second semester of 2018. The sampling method was multi-stage cluster method and the statistical sample of research involved 20 students with specific learning disorders, selected and replaced by a simple random method in two groups of experiment and control groups (2 groups of ten). The research tools were the visual perception test of Frostig and the Wisconsin cards. After performing pre-test on both control and experimental groups, the experimental group was trained using Captain Log software for 12 session, and at the end, the post-test was performed on both groups. The data were analyzed using SPSS v.24 software and statistical analysis of covariance (MANCOVA). The results of statistical analysis showed that attention facilitator rehabilitation is effective in improving students' ability in visual perception test. Also, the results revealed that rehabilitation of attention can significantly improve the performance of children with learning disorder in the executive functions.
بازنمایی تجارب موفقیت و ناکامی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
91 - 73
حوزههای تخصصی:
مدیران مدارس تأثیر چشمگیری بر پیامدهای مدرسه دارند. اثر مدیران برجسته در افزایش بهره وری سازمانی امروزه به خوبی در سازمان های آموزش و پرورش آشکار است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر دست یابی به تجارب موفقیت و شکست در بین مدیران مدارس بود. برای انتخاب افراد از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. لذا برای درک آنچه مدیران مدارس انجام می دهند، این پژوهش با رویکردی تفسیری و به شیوه کیفی نظریه داده بنیاد انجام شد. میدان تحقیق، شهر اصفهان و مشارکت کنندگان 20 مدیر بوده اند که از جانب دانش آموزان، اولیا و مسؤولین اداره آموزش و پرورش موفق محسوب شده اند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تحلیل داده ها به شکل کدگذاری سه مرحله ای انجام گرفت. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که تجارب موفق مدیران را می توان در این مضامین برشمرد: موضوعات انسانی، مالی و عمرانی، ارزشیابی و امور اداری. همچنین، نتایج نشان داد مدیران موفق از طریق 4 سازوکار شامل سازوکار انسانی، تخصصی، معنایی و رشدی به اداره تجارب دست می زنند. نتایج پژوهش نکته های کاربردی مفیدی برای متصدیان حوزه آموزش دربردارد؛ از جمله آن که با تصمیم گیری هایی مانند ایجاد تحصیلات تکمیلی ویژه فرهنگیان شاغل در بخش مدیریت و توجه به تخصص، بهبود وضعیت اقتصادی و روش های ارزشیابی می توان محیط کاری مطلوب تری برای مدیران و کسب موفقیت آنان فراهم کرد.
مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
23 - 39
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پسران دانش آموز پایه هفتم بود که در سال تحصیلی 98-1397 در ناحیه 2 شهر رشت در مدارس دولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل و طبق استعلام از اداره آموزش وپرورش تعدادشان 1320 نفر بود. گروه نمونه، 40 نفر از دانش آموزان پایه هفتم بودند، به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه (کنترل و آزمایش) جایگزین شدند. ابتدا پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، خودکارآمدی میجلی و همکاران (2000) و خودتنظیمی بوفارد (1995) برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس آزمودنی های گروه مداخله، برنامه آموزش مشارکتی را در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کردند؛ درحالی که گروه کنترل روش سنتی تدریس ارائه شد. پس ازاین مرحله دوباره هر دو گروه با پرسش نامه ی مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند (پس آزمون). یافته ها نشان داد که اجرای روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p)؛ اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودکارآمدی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p) و اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودتنظیمی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که در مقایسه بین دو روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی؛ روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان اثربخش است. در روش تدریس مشارکتی فراگیران به جهت مشارکت در دسترسی به اطلاعات و محتوای آموزشی، باانگیزه و اشتیاق تحصیلی بیشتری به روند یادگیری می پردازند که منجر به ارتقاء خودکارآمدی و خودتنظیمی آن ها می شود.
بررسی مهمترین شیوه های دعوت دانش آموزان به نماز، از دیدگاه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مهمترین شیوه های دعوت دانش آموزان به نماز، از دیدگاه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی در شهر آبیک انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و مقطعی بود. جامعه آماری، دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر آبیک در سال تحصیلی 99-98 که شامل 3115 دانش آموز (1591 نفر دختر و 1524 نفر پسر ) و حجم نمونه که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب گردید 342 نفر بود. ابزار مورد استفاده در پ ژوهش پرسشنامه عوامل تاثیر گذار در نهادینه کردن نماز بود كه توسط دانش آموزان تكميل شد. برای تجزيه و تحلي ل داده ه ا از نرم افزار spss و روش آم اري t استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از اهمیت نقش خانواده در جذب بیشتر دانش آموزان به نماز می باشد، در رتبه های بعدی به ترتیب گروه های دوستی، مدرسه و معلمان قرار دارد.
مطالعه تفکر استراتژیک مدیران مدارس و ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش از نوع آمیخته و به روش اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش شناسی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده گردیده است. در بخش کمی روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری در بخش کیفی خبرگان در حوزه مدیریت مدرسه بوده که با روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران مدارس شهرستان سنقر بودند. در این بخش از روش نمونه گیری تمام شماری استفاده گردید. ابزار در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی مقیاس محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیار مقبولیت و قابلیت تأیید بررسی و در بخش کمی، روایی محتوایی ابزار با نظر اساتید تأیید گردید. روایی سازه طی تحلیل عاملی و پایایی ابزار با بخش آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، روش داده بنیاد و در بخش کمی، تحلیل عاملی اکتشافی بود. یافته های حاصل از تحلیل بخش کیفی منجر به شناسایی هفت مقوله اصلی در رابطه با تفکر استراتژیک مدیران گردید و به صورت مقیاسی 41 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمی ارائه و تحلیل عاملی گردید. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هفت عامل حدود 68 درصد از واریانس گویه های مربوط به مقیاس را تبیین می نمایند.
ارزیابی میزان اثر بخشی دوره آموزشی ماده 28 در ارتقاء نگرش، آگاهی و توانایی دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
60 - 75
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش، و توانایی حاصل از برگزاری دوره برای دانشجویان ماده 28 در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. در این تحقیق از روش توصیفی – پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری این تحقیق 129 نفری از دانشجویان جذب شده از طریق ماده 28 در رشته های آموزش ابتدایی و متوسطه دانشگاه فرهنگیان استان فارس (واحد شهید رجایی) بوده اند که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن توسط محققین تعیین گردید. حداکثر نمره ای که فرد می تواند از پرسشنامه آگاهی، نگرش و توانایی حاصل از برگزاری دوره بگیرد به ترتیب 125 ،45 و 35 است. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین نگرش دانشجویان 11/4± 42/88 بود که بیانگر نگرش در حد متوسط دانشجویان نسبت به برگزاری دوره است. میانگین آگاهی دانشجویان 52/4±29 بود که بیانگر آگاهی خوب دانشجویان است. میانگین توانایی حاصل از برگزاری دوره در دانشجویان 68/4± 95/26 بود که بیانگر ایجاد توانایی در حد متوسط دانشجویان است. با توجه به یافته های پژوهش، ارتقای نگرش و توانایی دانشجویان ماده 28 در طول برگزاری دوره دانشگاهی و بعد از آن بایستی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
رهایی یا اسارت: بازنمایی برساخت دانش آموزان از معنای مدرسه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
96 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که به زیست جهان دانش آموزان ورود پیدا کند و معنای مدرسه را از دریچه نگاه ایشان کاویده و مورد بازنمایی قرار دهد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش روایی بهره گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل روایت های دانش آموزان از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در صورتی که دانش آموزان در بستر مدرسه پنج مضمون مشتمل بر: «سبک تدریس مستبدانه»، «ساختار و مقررات آموزشی تحمیلی»، «محتوای درسی مُرده»، «کمبود امکانات آموزشی و نامناسب بودن تجهیزات آموزشی» و «رفتار غیرحرفه ای کادر اجرایی مدرسه» را تجربه نمایند؛ آنگاه مدرسه به مثابه فضای اسارت در خواهد آمد. همچنین، یافته ها نشان داد، مدرسه به مثابه تجربه رهایی، مدرسه ای است که در بستر آن دانش آموزان بتوانند چهار مضمون شامل: «سبک تدریس رهایی بخش»، «برنامهدرسی زنده»، «امکانات و لوازم کالبدی مناسب و متناسب» و «کُنش و مَنش مشفقانه کادر اجرایی مدرسه» را ادراک و تجربه نمایند. این نتایج حاکی از آن است که بستر مدارس ابتدایی، یعنی قوانین آموزشی، فرایند معلمی، امکانات کالبدی و آموزشی و برنامه های درسی، نیازمند بازنگری بنیادین بر اساس اقتضائات، الزامات و زیست جهان دانش آموزان را دارد.
آسیب شناسی شیوه اجرای برنامه درسی رشته «آموزش جغرافیا» در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
65 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، شناسایی و رتبه بندی آسیب های موجود در اجرای برنامه درسی رشته «آموزش جغرافیا» در دانشگاه فرهنگیان است. این دانشگاه از سال 1390 در راستای سند تحول بنیادین، برنامه درسی ملی، سند چشم انداز و اساسنامه خود، با مأموریت تربیت نیروی انسانی آموزش و پرورش، بر بنیاد تربیت معلم استوار گردید و تلاش نمود با تشکیل 16 رشته با عنوان «آموزش»، تغییرات گسترده ای در سرفصل ها و منابع آموزشی دانشگاه ایجاد شود. یکی از این 16 رشته، «آموزش جغرافیا» است که برای آن 150 واحد درسی شامل 27 واحد دروس عمومی، 19 واحد دروس تربیت اسلامی، 18 واحد دروس تربیتی و 86 واحد دروس تخصصی برای ارایه در چهار سال در نظر گرفته شد. از این رو، پژوهش حاضر که از نظر هدف کاربردی و از حیث شیوه گردآوری اطلاعات، روش آمیخته (ترکیبی) است، با توجه به ماهیت تحقیق، در روش کیفی از مطالعه موردی و ابزار مصاحبه باز و برای تجزیه و تحلیل آن از تحلیل محتوای کیفی تلخیصی استفاده شد. در روش کمّی نیز ابزار پرسشنامه در جامعه آماری متشکل از دانشجو معلمان، استادان و برنامه ریزان درسی دانشگاه فرهنگیان استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل آماری از SPSS و آزمون فریدمن برای اولویت بندی استفاده شد. حجم جامعه آماری در گروه استادان و برنامه ریزان درسی به صورت کل شمار و در گروه دانشجویان با توجه به روش اشباع نظری در مصاحبه، تعداد 15 نفر به شکل گلوله برفی تعیین گردید. برای تعیین روایی از روش روایی صوری ( استفاده از نظر استادان و برنامه ریزان درسی) و برای تعیین پایایی آنها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی سوالات در بین استادان 832/0 ، برنامه ریزان درسی 852/0 و در بین دانشجویان 763/0 به دست آمد؛ نتیجه حاصل نشان داد که پرسشنامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است. علیرغم اینکه برنامه ریزان درسی دانشگاه معتقدند همه عناصر برنامه درسی در آموزش جغرافیا به نحو شایسته ای دیده شده است؛ یافته های تحقیق حاکی آن است که از نظر سه گروه جامعه هدف، راهبردهای تدریس، اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری مهمترین عناصر برنامه درسی هستند که با مقادیر مختلفی در زمره مهمترین آسیب های اجرای برنامه درسی آموزش جغرافیا محسوب می شوند. در نتیجه، با توجه به رویکرد دانشگاه فرهنگیان درباره آموزش رشته های دانشگاهی و از جمله آموزش جغرافیا، یافته های پژوهش نشان داد که اهداف دانشگاه همچون؛ پیشرو در آموزش، پژوهش، تولید و ترویج علم نافع مورد نیاز آموزش و پرورش، سرآمد در آموزش و شایستگی های حرفه ای و تخصصی تربیت محور، توانمند در بهره گیری از فناوری های نوین آموزشی و تربیتی در انجام مأموریت ها، مبتنی بر معیارهای نظام اسلامی و ... هر چند برگرفته از اسناد بالادستی همچون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشد، هنوز برای رسیدن به سرمنزل مقصود و دستیابی به اهداف و اساسنامه دانشگاه، نیازمند تلاش بیشتر برنامه ریزان، استادان و دانشجو معلمان می باشد.
طراحی الگوی مفهومی برنامه درسی تلفیقی استم (علوم، فناوری، مهندسی، ریاضی) در دوره ابتدایی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی آموزش استم تلفیقی در دوره ابتدایی کشور ایران انجام شده است. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله تحلیل محتوای کیفی است. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهش</span> </span>های موجود در پایگاه</span> </span>های اطلاعاتی از جمله پروکوئست، اسپرینگر، ساینس</span> </span>دایرکت، گوگل اسکالر، سیج و اریک از سال 2000 تاکنون و اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت ایران بود. نمونه</span> </span>برداری از هر دو منبع به روش هدفمند انجام شده در بخش پژوهش ها، 46 مقاله و رساله و در بخش اسناد، سند چشم انداز جمهوری اسلامی در افق 1404، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، اهداف و راهنمای برنامه</span> </span>های درسی علوم و ریاضی به عنوان نمونه هدفمند انتخاب شدند. منطق طراحی برنامه</span> </span>های درسی استم تلفیقی در دوره ابتدایی با در نظر گرفتن کانون های تمرکز رویکرد آموزشی تلفیقی استم بر اساس مبانی نظری و تحلیل پژوهش های انجام شده در مورد طراحی و اجرای برنامه</span> </span>های درسی تلفیقی استم استنتاج گردید. سپس الگوی مفهومی بر اساس مدل اکر و منطق برنامه</span> </span>های درسی تلفیقی استم ارائه گردید</span> .</span>
اثربخشی الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر بهزیستی روانی کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کننده ای را تجربه می کنند، این شرایط به گونه ای است که سلامت روان کودک مبتلا به دیابت را تهدید می کند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی بود. این پژوهش از نظر روش شناسی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز درمانی گابریک و کلینیک های دیابت شهر تهران در سال 1399-1398 بود که از این جامعه نمونه ای به حجم 44 نفر (24 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. الگو آموزشی پس از اجرای پیش آزمون برای کودکان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه اجرا گردید. گروه کنترل آموزش روان شناختی خاصی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی تاثیر معنادار دارد (05/0p <). براساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین می توان به عنوان روش مداخله ای کودکان مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
احیای تعلیم و تربیت برای رهایی بخشی انسان با نظر به دیدگاه های هورکهایمر و آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 72
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز تعلیم و تربیت در تحقق اهداف و نیز تعارض میان اهداف علمی و اخلاقی با چالش هایی روبرو است. رویکرد انتقادی با تمرکز بر وجود انسان و کنش گری وی، می تواند نظام تربیت را در بازگشت به اهداف جامع خویش یاری رساند. نوشتار حاضر با تحلیل ابعاد رویکرد انتقادی، به ردیابی دلالت های آن در تربیت می پردازد. در گام نخست به منظور بررسی چرخش های اساسی در رویکرد انتقادی از روش تحلیل زبانی استفاده شده است و در گام دوم به منظور استنتاج دلالت های تربیتی منتج از این چرخش ها روش استنتاجی به کار گرفته شده است. رویکردانتقادی نسبت به رویکردهای فلسفی پیش از خود، قائل به چرخش- هایی است از این قرار: چرخش از تقدیرگرایی به کنش گری انسانی، چرخش از خرد ابزاری به خرد انتقادی، چرخش از یکسان سازی به تفاوت ها و چرخش از نظریه پردازی به پیوند نظر و عمل. این چرخش ها در عرصه تربیت، موجد تحولاتی خواهند شد. از جمله می توان به این تحولات اشاره کرد: بررسی اهداف نظام تربیت و نسبت آنها با وضعیت موجود، حساسیت نسبت به ایدئولوژی های ناظر بر سلطه، توجه به ابعاد اخلاقی دانش های فناورانه، تلاش برای ایجاد بسترهای کنش گری واقع گرایانه دانش- آموزان، توجه به لایه مندی هویت و تنوع هویت های فرهنگی/قومی. این چرخش ها را می توان در سه سطح فلسفی، سیاستگذاری و روابط کلاسی-مدرسه ای دسته بندی کرد. نظام تربیت در وضعیت فعلی در تحقق چرخش ها با چالش هایی مواجه است که تنوع بخشی به مدارس و مراجع راهبری، تقویت نهادهای علمی خارج از نهاد تربیت و تقویت اصلاحات خرد مدرسه ای – کلاسی می تواند راههای برون رفت از آنها تلقی شود.
شناسایی شایستگی های حرفه ای هنرآموزان بخش صنعت هنرستان های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های حرفه ای هنرآموزان بخش صنعت هنرستان های فنی و حرفه ای انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل رئیس و کارشناسان اداره آموزش های فنی و حرفه ای اداره کل آموزش و پرورش و هنرآموزان هنرستان های فنی و حرفه ای شهر زنجان در سال تحصیلی 98 – 97 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری با 23 نفر مصاحبه انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت مند و عمیق استفاده شد. روایی داده های کیفی با استفاده از روش دریافت تایید مشارکت کنندگان، توصیف غنی متن، پرسش و جستجوگری از همکار تایید شد. پایایی داده های کیفی توسط کدگذاری مجدد توسط کدگذاردوم و خودِ کدگذار تایید شد. داده های گردآوری شده با رویکرد پدیدارشناسی کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج تحلیل داده ها، شایستگی های حرفه ای هنرآموزان بخش صنعت در 5 حیطه، 19 مقوله اصلی و 60 مقوله فرعی شناسایی شدند. آگاهی از بازار کار، دانش فنی و حرفه ای زمینه صنعت، دانش تربیتی، دانش سازمانی، شرایط عمومی، روانی- حرکتی، اشتیاق شغلی، فناوری اطلاعات و صنعت، مربی گری و مرشدی، مهندسی ایمنی و بهداشت محیط کار، مدیریت و سازماندهی محیط یادگیری، توانایی ادراکی و ذهنی، ارتباطات بین فردی موثر، تعامل سازنده و مشارکت با محیط بیرونی، نگرش سیستمی و جامع به آموزش فنی و حرفه ای، رویکرد خود توسعه ای، خوش بینی به مهارت آموزی، نگرش کارآفرینانه و تولید محور و نگرش ارزشی به کسب و کار مولفه های شایستگی را تشکیل دادند. شناسایی و توسعه شایستگی های حرفه ای هنرآموزان یک برنامه ریزی استراتژی مهم برای بهبود و تضمین کیفیت آموزشی است.
ارزیابی و تحلیل نیازهای آموزشی توتون کاران با استفاده از مدل بوریچ (مورد:استان های مازندران و گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل نیازهای آموزشی پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق است. نیازسنجی آموزشی توتون کاران اولین گام جهت استفاده بهینه از ظرفیت های آموزشی شرکت دخانیات به منظور ارتقا دانش و مهارت های آنان می باشد. این تحقیق به سنجش و اولویت بندی نیازهای آموزشی توتون کاران پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل2770 توتونکار است که 175 نفر از آن ها با استفاده از جدول مورگان تعیین گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ای که بر اساس مدل بوریچ برای سنجش نیاز آموزشی تنظیم شده است. روایی پرسشنامه با نظر خواهی از تعدادی از کارشناسان و اعضاء هیات علمی مورد تائید قرار گرفت. روایی تشخیصی و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق با برآورد مدل اندازه گیری و پس از اعمال نظرهای فنی تامین شد. آماره های مورد استفاده برای سنجش عوامل تاثیرگذار در نیازهای آموزشی شامل فراوانی، میانگین، آزمون من وایت نی، آزمون کروسکال والیس و ضریب همبستگی بود. نتایج تحقیق نشان داد آشنایی با ماشین نشاءکار، آشنایی با ماشین دوخت، آشنایی با ضد عفونی خاک و کود خزانه، آشنایی با درجات مختلف توتون، آگاهی از نحوه استفاده از علف کش ها از بیشترین اولویت آموزشی برخوردار بوده اند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد، سطح نیاز آموزشی توتون کاران تحت تاثیر شرکت در آموزش های قبلی، ارقام توتون و چگونگی بهره گیری از روش های مختلف ترویجی دارد.
بررسی ابعاد رفتار قلدری سازمانی در میان معلمان مدارس
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی یکی مهم ترین دارایی های هر سازمانی است. با وجود این دارایی است که در این دریای پرتلاطم رقابت، سازمان ها به بقا خود ادامه دهند. موتور محرک هر سازمانی نیروی انسانی آن است. کلید موفقیت سازمان در به حداکثر رساندن بهره وری منابع انسانی آن است. اما همیشه مسائل و مشکلاتی در رفتار منابع انسانی سازمان رخ می دهند که مانع تولید و بهره وری و حتی موفقیت سازمان می باشد. یکی از این معضلات وجود رفتار قلدری در سازمان است که موجب اثرات جبران ناپذیری مانند استرس، افسردگی، افزایش نرخ غیبت، ترک شغل و ... می شود. رفتار قلدری مهمترین عامل ترک شغل از سازمان است. به عبارتی سازمان می تواند نیروی های خوب خود را از این طریق از دست بدهد در حالی که برای ورود، آموزش و نگهداری آنها هزینه زیادی متقبل شده است. از طرفی یکی از حساس ترین و مهم ترین نظام هر کشور، نظام آموزشی آن است. وجود محیطی سالم و بدون از استرس و اضطراب و رفتار های مخرب در یک نظام آموزشی و مدارس برای معلمان که وظیفه تربیت دانش آموزان را بر عهده دارند، ضروری و حیاتی است . اما وجود تضاد ها و رفتارهای نا به هنجار غیر قابل اجتناب است بنابراین ما در این مقاله مروری به بررسی رفتار قلدری و ابعاد آن در بین معلمان مدارس و ارائه راهکار جلوگیری از رفتار های مخرب و قلدری می پردازیم.
بررسی تاثیر ابعاد مدیریت ارزش بر عملکرد سازمانی مبتنی بر استاندارد آموزشی ایزو 10015 (مورد مطالعه : دانشگاه فرهنگیان بوشهر)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد مدیریت ارزش بر عملکرد سازمانی مبتنی بر استاندارد آموزشی ایزو 10015 در دانشگاه فرهنگیان واحد بوشهر بود. این پژوهش براساس هدف کاربردی که با استفاده از طرح آمیخته اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش گلوله برفی وفن دلفی برای اشباع و اجماع تئوری و در بخش کمی از روش توصیفی- همبستگی باتأکید بر معادلات ساختاری انجام شد. در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن قانون اشباع ، تعداد 23 نفر اساتید و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایی ساده و براساس فرمول کوکران تعداد 121 نفر از اساتید و275نفراز دانشجو معلمان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی تحلیل محتوای اسناد و مصاحبه و در بخش کمی دو پرسشنامه محقق ساخته مدیریت ارزشها و بررسی عملکرد سیستم 10015 آموزش بودند. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیارهای مقبولیت و قابلیت تأیید ودر بخش کمی روایی ابزار با نظر متخصصان وتائید عاملی تائیدی وپایایی آنها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0 و88/0به دست آمد. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری تیاستیودنت، تحلیل عاملی تاییدی ، تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSSوLISREL تحلیل شدند. یافته های کلی نشان داد: ابعاد مدیریت ارزش بر بهبود عملکرد دانشگاه فرهنگیان واحد بوشهر تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تجدیدنظر شده اضطراب آشکار کودکان-ویراست دوّم در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
61 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس تجدیدنظر شده اضطراب آشکار کودکان-ویراست دوّم در دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظرروش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان در حال تحصیل بین رده ی سنی ۱۵ تا ۱۷ سال شهر اردبیل بودند که بر اساس فرمول کوکران نمونه ی مطلوب برای این پژوهش برابر با ۲۹۰ نفر بود، بنابراین، تعداد ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابتدا فرم انگلیسی به فارسی ترجمه شد و سپس ترجمه ی معکوس گردید و در اجرای اوّلیه، سوالات مبهم حذف شدند و در نهایت مقیاس نهایی مورد اجرا قرار گرفت. بعد از جمع آوری داده ها برای تحلیل از روش تحلیل عاملی تاییدی، ضریب همبستگی پیرسون و روش باز آزمایی و آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی مقیاس با محاسبه ی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس ۸۷/۰ به دست آمد. همچنین نتایج حاصل از ضرایب همبستگی پیرسون متغیر اضطراب آشکار با عامل های چهارگانه و استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، روایی سازه را تصدیق نمود و همه ی شاخص های برازش در وضعیت مطلوبی بالاتر از ۹۰/۰ قرار داشت. نتایج این پژوهش هم راستا با سایر مطالعات خارجی از ویژگی های روانسنجی مطلوب این ابزار خبر می دهد به نحوی که از این ابزار می توان در غربال گری های اضطرابی در مدارس و بررسی های بالینی استفاده نمود.
بررسی و مقایسه میزان فعالیت فیزیکی دانشجویان پسر و دختر شاغل به تحصیل در دانشگاه فرهنگیان در سال 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید فعالیت بدنی یکی از شاخص های مهم سلامت فردی و اجتماعی استو غفلت از آن آثار نامطلوبی در بهره وری دارد، از طرفی محدودیت فعالیت های فیزیکی با توجه به آموزه های فرهنگی و مذهبی در بانوان بیشتر نمود دارد. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت فعالیت بدنی بین دانشجویان فرهنگیان سراسر کشور ایران انجام گرفت و اثر تفاوت جنسیتی در بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بودهکه به روش پیمایش انجام گرفت و از نظر زمانی به صورت مقطعی بوده است. مطالعه حاضر از نوع مقطعیبود.جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کل کشور بودند که ابتدا به صورت کل شمار در نظر گرفته شدند. به منظور انجام پژوهش، ابتدا سامانه کارنامه سلامت طراحی شد و در 98 پردیس دانشگاه فرهنگیان و مرکز آموزشی در سراسر کشور اجرا شد. در همین راستا، متغیرها در دو بخش اندازه گیری شده و در سامانه ثبت شد.اطلاعات ثبت شده 29115 دانشجو در سامانه کارنامه سلامت دانشجویانمطالعه شد. تنها 15 درصد دانشجویان، مطابق با توصیه سازمان بهداشت جهانی هفت روز در هفته (هر بار حداقل ۳۰ دقیقه) فعالیت فیزیکی داشتند. دانشجویان پسر به طور معناداری فعال تر از دختران بودند. تفاوت معناداری در این نسبت در بین گروه دختران و پسران مشاهده شد. ۱۱ درصد دختران و ۷ درصد پسران هیچ گونه فعالیت بدنی در طول هفته نداشتند. براساس یافته ها، وضعیت میزان فعالیت فیزیکی در بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان نامطلوب برآورد می شود. این وضعیت در جمعیت دختران بدتر بود.