فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۸۱ تا ۸٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین معیارهای برتری دانشگاه ها در نظام های ارزیابی و رتبه بندی، کیفیت آموزش های ارائه شده به وسیله آنان است. هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی سازه های بهبود کیفیت خدمات آموزشی و بررسی اولویت هر یک از معیارها بر کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه لرستان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش همه اعضای هیئت علمی دانشگاه لرستان به تعداد 321 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 175 نفر از آنان به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه برای رتبه بندی و سطح بندی سازه های مؤثر بر کیفیت خدمات آموزشی استفاده شده است. در پژوهش حاضر با توجه به مطالعات انجام گرفته و ادبیات پژوهش، 30 عامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات آموزشی شناسایی شدند. عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات آموزشی با استفاده از تکنیک ویکور فازی، رتبه بندی و سپس مهم ترین عوامل با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) سطح بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سازه های «وضعیت دانشجو (مکان، زمان، استعداد فردی)، تأمین منابع مالی دوره های آموزشی و استفاده از مدرسان باتجربه» از اساسی ترین عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات آموزشی هستند که باید در وهله اول بر آنها تأکید شود.
بررسی موانع کارآفرینی آموزش دیدگان فنی و حرفه ای (مطالع موردی شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
۱۴۶-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی موانع کارآفرینی آموزش دیدگان فنی و حرفه ای شهرستان زاهدان می باشد. ﺗﺤﻘیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا ﺗﻮﺻیﻔی- ﭘیﻤﺎیﺸی ﻣی ﺑﺎﺷﺪ. با مطالعه ادبیات نظری و پیشینه تحقیق و بررسی نحوه پایش فارغ التحصیلان تعدادی از دانشگاه های بزرگ نظیر دانشگاه تهران متغیرهای معیارهای دستیابی به شغل؛ ویژگی های اساتید فنی و حرفه ای؛ برنامه آموزشی و درسی فنی و حرفه ای؛ قوانین، روابط و ساختار حاکم بر فنی و حرفه ای و انتخاب رشته مهارتی به عنوان مهمترین عوامل موثر در کارآفرینی آموزش دیدگان فنی و حرفه ای شناسایی شدند. به منظور بررسی وضعیت متغیرها در دنیای واقعی پرسشنامه ای طراحی و در اختیار نمونه 278 نفری که به روش تصادفی ساده از جامعه 1000نفری مهارت آموختگان سازمان فنی و حرفه ای زاهدان انتخاب شده بودند، قرار داده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند نتایج نشان دهنده آن است که از نظر مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر، معیارهای دستیابی به شغل ،ویژگی های اساتید فنی و حرفه ای ، برنامه آموزشی و درسی فنی و حرفه ای، قوانین، روابط و ساختار حاکم بر فنی و حرفه ای، انتخاب رشته مهارتی مانعی برای کارآفرینی آموزش دیدگان فنی و حرفه ای در شهرستان زاهدان می باشد.
واکاوی مهارت تعویض مخاطب در کلاس درس بر اساس الگوی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
120 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های مهارت تعویض مخاطب به منظور ارائه مدل مهارت تعویض مخاطب معلمان در کلاس درس بوده است. رویکرد پژوهش کیفی و از روش نظریه داده ها بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه بوده است. برای گردآوری داده های کیفی با 18 نفر از معلمان مجرب و نمونه مدارس ابتدایی مصاحبه صورت پذیرفت. در این پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب نفر اول و از فن گلوله برفی برای انتخاب نفرات بعدی استفاده شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. با استفاده از نتایج حاصل از بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه های انجام گرفته، شاخص های مهارت تعویض مخاطب معلمان در کلاس درس شناسایی شده و طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی ، مدل تعویض مخاطب معلمان در شش مقوله اصلی شرایط علی، پدیده محوری (واکاوی تعویض مخاطب در کلاس درس: شامل 3 مقوله اصلی اهداف، ویژگی ها، شیوه اجرا و 10 مقوله فرعی است)، راهبردهای تعویض مخاطب، شرایط واسطه ای، شرایط مداخله گر و پیامدهای تعویض مخاطب جهت بهره برداری در کلاس و مدرسه ارائه گردید .
بهره گیری از راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی و تعیین میزان اثربخشی آن بر یادگیری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
217 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی بهره گیری از راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی و تعیین میزان اثربخشی آن بر یادگیری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: دراین پژوهش از روش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر پایه پنجم دبستان با اختلال ریاضی در مراکز اختلال یادگیری خرم آباد در سال تحصیلی 96-97 بودند. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان مراکز اختلال یادگیری خرم آباد، 22 دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (11 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون محقق ساخته یادگیری و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) استفاده شد. در فرایند اجرا، گروه آزمایش به مدت 8 جلسه چهل وپنج دقیقه ای تحت طرح درس مبتنی بر راهبردهای تکیه گاه سازی آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS-V22 و تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طرح درس مبتنی بر راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی بر یادگیری و انگیزه پیشرفت مؤثر است، به این صورت که منجر به افزایش یادگیری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی شده است
شناسایی مسائل روابط معلم-دانش آموز از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
74 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل مربوط به روابط معلم-دانش آموز از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی شهر سقز انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش کیفی پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر سقز بود. نمونه مورد مطالعه ی پژوهش شامل 12 نفر از معلمان ابتدایی شهر سقز بود. به منظور گردآوری داده های پژوهش از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و به منظور کدگذاری از شیوه گدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها : از دیدگاه معلمان مدیریت کلاس درس (تبعیض بین دانش آموزان، نحوه اداره کلاس درس، سبک های تدریس معلم، توجه معلم به دانش آموز، وجود فاصله بین معلم و دانش آموزان)، فضای فیزیکی و آموزشی (مناسب نبودن منابع آموزشی، فضای فیزیکی نامناسب کلاس درس)، مسائل فردی دانش آموزان (انگیزه پایین دانش آموزان، اعتماد به نفس پایین دانش آموزان)، نظام کلی آموزشی (مسائل مربوط به نظام آموزشی)، مسائل مربوط به والدین (روابط مدرسه و خانواده، عدم آگاهی والدین از فرایند صحیح آموزش، پیش داوری های والدین از معلم و مدرسه) و مسائل مربوط به معلم و کادر مدرسه (کمبود دانش و تجربه معلم، مسائل فردی معلم، عدم هماهنگی معلم و کادر مدرسه) به عنوان مؤلفه های مسائل روابط معلم-دانش آموز شناسایی شدند.
تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
197 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان در سال 96-1395 می باشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی افراد مطلع و خبرگان در حوزه توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه-ای بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع نظری، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، 5 مؤلفه اصلی و 17 مؤلفه فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و درنهایت به عنوان الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردید و در ادامه اعتبار الگو با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد قبول قرار گرفت. نتایج نشان می دهد توانمندسازی می تواند به عنوان عاملی مهم و مؤثر در ارزشیابی نیروی انسانی و مدیران کارآمد به عنوان معیاری ارزشمند لحاظ گردد.
بررسی تاثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی از طریق فرایند مدیریت دانش، سرمایه فکری و نوآوری (مطالعه موردی: دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
۱۲۶-۸۹
حوزههای تخصصی:
توسعه آموزش های فنی حرفه ای در کشور های در حال توسعه مورد توجه بوده و دانشکده های فنی و حرفه ای باید با استفاده از برنامه های دانش محور و با تمرکز بر نوآوری موجبات بهبود عملکرد سازمان را فراهم سازند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر توانمندسازی مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی از طریق فرایند مدیریت دانش، سرمایه فکری و نوآوری دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان می باشد. این تحقیق بر اساس نوع هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان به تعداد 150 نفربوده که 107 نفر به عنوان نمونه از طریق فرمول کوکران برای جامعه به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و PLSاستفاده شد.فرضیه های ارائه شده در تحقیق، در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند که توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرآیند مدیریت دانش، فرآیند مدیریت دانش بر عملکرد سازمان، سرمایه فکری و نوآوری بر عملکرد سازمانی، فرآیند مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی از طریق سرمایه فکری و فرایند مدیریت دانش با عملکرد سازمانی از طریق نوآوری در دانشکده های فنی حرفه ای استان گیلان رابطه معناداری وجود دارد.
ارائه الگوی مدیریت راهبردی کسب و کار در آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارایه الگوی مدیریت راهبردی کسب و کار در آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد بود. روش تحقیق در این پژوهش اکتشافی و از منظر هدف، کاربردی است. تحقیق حاضر با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، انجام مصاحبه و توزیع پرسشنامه گردآوری شدند. تیم مصاحبه شونده شامل مدیران و کارشناسان خبره اداره کل آموزش فنی وحرفه ای و مدیران و مربیان آموزشگاه های فنی وحرفه ای آزاد استان گلستان و نیز خبرگان نظری شامل اساتید دانشگاهی در حوزه های مرتبط بودند. تعداد خبرگان براساس رسیدن به اشباع نظری 25 نفر بود. از طریق تحلیل محتوای کیفی، 12 مؤلفه و 73 شاخص شناسایی گردیدند که با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری سطح بندی شدند. طبق یافته های این بخش نگرش سازمانی و مهارت های مدیریتی در سطح هفتم که پایین ترین سطح مدل است قرار دارد. در سطح ششم عامل خلاقیت و نوآوری، در سطح پنجم امکانات و تاب آوری، در سطح چهارم، شهریه و هزینه و تبلیغات و بازاریابی، در سطح سوم ارزش کارآموز، در سطح دوم توسعه منابع انسانی و در نهایت در بالاترین سطح کارایی، کیفیت و شایستگی قرار دارند. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می گردد موسسات آموزش فنی وحرفه ای از استانداردهای بین المللی کیفیت خدمات و الگوهای موجود در این زمینه برای بهبود کیفیت خدمات موسسه تحت نظارت خود استفاده نمایند.
تحلیل و مقایسه محتوای مبحث تنفس سلولی در کتاب های زیست شناسی دوره دوم متوسطه در کشورهای ایران و ترکیه مبتنی بر روش ویلیام رومی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای مبحث تنفس سلولی در کتاب های زیست شناسی دوره دوم متوسطه در دو کشور ایران و ترکیه مبتنی بر روش ویلیام رومی به انجام رسیده است. این تحقیق ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش تحقیق، بر مبنای روش تحلیل محتوا می باشد که در ارتباط با مبحث تنفس سلولی کتاب زیست شناسی کشورهای ایران و ترکیه انجام گرفته است نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که فصل پنجم کتاب زیست شناسی ایران و متن فصل چهارم کتاب زیست شناسی ترکیه در مبحث تنفس سلولی به صورت غیرفعال ارائه شده است. همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که تصاویر فصل پنجم کتاب زیست شناسی ایران و تصاویر فصل چهارم کتاب زیست شناسی ترکیه به صورت غیرفعال ارائه شده است. در مورد سؤالات پایان فصل چهارم کتاب زیست شناسی ترکیه نیز این سؤالات به صورت فعّال می باشند. نتایج تحقیق درزمینه فعالیت های فصل پنجم کتاب زیست شناسی ایران و فصل چهارم کتاب زیست شناسی ترکیه نشان داد که این فعالیت ها به صورت غیرفعال ارائه شده اند.
بررسی رابطه بین تاب آوری و ویژگی های جمعیت شناختی با فرسودگی شغلی در معلمان زن شهرستان جوین
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین تاب آوری و ویژگی های جمعیت شناختی در میان معلمان زن شهرستان جوین است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و یک پژوهش توصیفی از نوع طرح های همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل 700 معلم زن در مقاطع مختلف تحصیلی در شهرستان جوین بودند که 257 نمونه بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شدند و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از سه مقطع تحصیلی ابتدایی (98 نفر)، دوره اول متوسطه (70 نفر) و دوره دوم متوسطه (89 نفر) انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش (1991) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده گردید. همچنین داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 22 و روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین تاب آوری و فرسودگی شغلی رابطه معنادار منفی وجود دارد. همچنین بین سابقه کاری و فرسودگی رابطه معنادار مثبت وجود دارد اما بین مقطع شغلی و فرسودگی شغلی رابطه معنادار منفی وجود دارد. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که تاب آوری و برخی ویژگی های جمعیت شناختی در فرسودگی شغلی نقش مهمی دارند.
رابطه ارتباط با مدرسه و بهزیستی تحصیلی با هیجانات تحصیلی با نقش میانجیگیری سرزندگی تحصیلی
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضر تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس شهرستان مشکین شهر بود که 200 نفر نمونه انتخاب شد و سپس جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارتباط با مدرسه پناغی، پرسشنامه بهزیستی تحصیلی پیترینن و همکاران، پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران و همکاران و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسونو رگرسیون چند گانه با نرم افزار spss و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل و ایموس استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین ارتباط با مدرسه، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با هیجانات تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که ارتباط با مدرسه، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی 4/41 درصد کل واریانس متغیر هیجانات تحصیلی را تبیین می کنند و از بین متغیرها، متغیر بهزیستی تحصیلی با مقدار بتای 696/. بیش از سایر متغیرها قدرت تبیین کنندگی متغیر هیجانات تحصیلی را دارد اما ارتباط با مدرسه و سرزندگی تحصیلی قدرت پیش بینی هیجانات تحصیلی دانش آموزان را ندارند. مدل معادلات ساختاری نیز معنادار بود و برازش مطلوبی داشت.
بسترها و مبانی نظری شکل گیری جوامع یادگیری حرفه ای: الگوهای جوامع یادگیری و مقایسه آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
57 - 84
حوزههای تخصصی:
جوامع یادگیری حرفه ای مؤثرترین راهبرد ارتقای سطح آموزش و یادگیری در مدارس محسوب می شود. در این جوامع، فرهنگ مشارکت و همکاری ارتقا یافته، معلمان، هنرآموزان و مربیان نقش بیشتری در یادگیری حرفه ای خود و دانش آموزان ایفا می کنند. آن ها از طریق همکاری، شیوه های آموزشی را به صورت سازنده مورد نقد و بررسی قرار داده و از یکدیگر می آموزند؛ درنتیجه این همکاری هم دانش حرفه ای و مهارت های خود را افزایش می دهند، و هم دانش آموزان از آموزش بهتر برخوردار می شوند. همچنین ضمن آن می آموزند که چگونه شبکه ای از دانش و مهارت ایجاد و آن را مدیریت کنند. مقاله حاضر می کوشد تا با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی، مبانی نظری و بسترهای شکل گیری جوامع یادگیری حرفه ای را مشخص کند و با معرفی و تبیین چهارچوب پنج الگوی متفاوت جوامع یادگیری شامل: الگوهای باما (PDSA)، آبشاری، تشخیصی، منطقی و فضای سوم، ضمن تشریح چگونگی تشکیل جوامع یادگیری مدرسه ای، طی سه مرحله توصیف، تحلیل و تفسیر، ملاک های ارزیابی بر اساس مؤلفه های اساسی جوامع یادگیری حرفه ای استخراج شده و الگوها بر اساس آن ها مورد قضاوت قرار گرفتند. نتایج مقایسه آن ها در چهار سطح تعیین شده نشان داد، هیچ یک از الگوهای مورد بررسی مطلوب نبوده اند زیرا، همه شاخص های تعیین شده را در سطح بالا نداشتند، لذا برای معرفی الگوی پیشنهادی از میان الگوهای مورد مطالعه، ترجیجاً شایسته است تلفیقی از اجزاء، مؤلفه ها و ویژگی های کلیدی الگوهای مورد مطالعه باشد. الگویی تلفیقی، جامع (عناصر، مؤلفه ها و ویژگی های کلیدی الگوها) و بومی شده همراه با قابلیت اجرا و پیاده سازی عناصر و اجزاء آن در مدرسه به گونه ای که از سوی اعضا قابل درک و پذیرش باشد.
الگوی ساختاری قصد ترک خدمت و عملکرد شغلی مدیران براساس ذهن آگاهی: نقش میانجی فرسودگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ساختاری قصد ترک خدمت و عملکرد شغلی مدیران براساس ذهن آگاهی با تأکید بر نقش میانجی فرسودگی هیجانی در میان مدیران دبیرستان های دوره دوم شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی – همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش مدیران دبیرستان های دوره دوم شهر اصفهان به تعداد 399 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) و به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 205 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های ذهن آگاهی ترویجنز و همکاران (2015)، فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (1981)، قصد ترک خدمت لنتز (2004)، و عملکرد شغلی ناگیوئن، ترانگ و ناگیوئن (2012) بود. داده ها با به کارگیری آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین ذهن آگاهی با قصد ترک خدمت رابطه معکوس و با عملکرد شغلی رابطه مستقیم وجود دارد. بین فرسودگی هیجانی با قصد ترک خدمت رابطه مستقیم و با عملکرد شغلی رابطه معکوس وجود دارد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد فرسودگی هیجانی در رابطه بین ذهن آگاهی و عملکرد شغلی مدیران نقش میانجی دارد. با توجه به نتایج، مسئولان آموزش و پرورش با برگزاری کارگاه های آموزشی ذهن آگاهی می توانند، ضمن کاهش فرسودگی هیجانی مدیران زمینه کاهش قصد ترک خدمت و بهبود عملکرد شغلی آن ها را فراهم کنند.
بررسی تفاوت های سنی با رویکرد ترجیح رنگ در دانش آموزان ابتدایی استان تهران و خراسان رضوی به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد محیط مناسب برای رشد و شکوفایی دانش آموزان همواره یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران محیط های آموزشی بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوت های سنی با رویکرد ترجیح رنگ در دانش آموزان ابتدایی استان های تهران و خراسان رضوی به تفکیک جنسیت بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی است و نوع پژوهش حاضر پیمایشی بود. جامعه آماری همه دانش آموزان ابتدایی استان تهران و خراسان رضوی بودند. از این میان و براساس جدول مورگان، 607 دانش آموز دوره ابتدایی (نیمی از شرکت کنندگان پسر و نیم دیگر دختر بودند) به روش دردسترس در نظر گرفته شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از کارت های رنگی شامل رنگ های سیاه، سفید، خاکستری، قهوه ای، بنفش، سبز، آبی، قرمز، نارنجی، صورتی و زرد جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد تأثیر جنسیت و پایه تحصیلی بر ترجیح تمام رنگ ها در استان تهران معنادار است، اما در استان خراسان رضوی این تفاوت ها فقط در سطح جنسیت مشاهده شد. در هر دو استان، پسران رنگ آبی و دختران رنگ زرد را به عنوان رنگ اصلی انتخاب کردند و پسران رنگ سبز و دختران رنگ صورتی را به عنوان رنگ های فرعی انتخاب کردند. از محدودیت های پژوهش حاضر نبود امکان بررسی محیط زندگی رنگی کودکان و همچنین، مسائل روزمره است که در ترجیح رنگ می تواند نقشی مهم داشته باشد. پیشنهاد می شود پژوهش های بعدی به این متغیرها توجه کنند.
تأملی در نقش عوامل سه گانه تقویت بر ابعاد تربیتی با الهام گرفتن از نظریه یادگیری اجتماعی و آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
ابعاد تربیتی مجموعه ای از اهداف هستند که فرایند تربیت آنها را دنبال می کند. این ابعاد شامل بعد شناختی، بعد رفتاری و اخلاقی و بعد اجتماعی می باشند. هرکدام از این ابعاد نقش اصلی در تشکیل شخصیت انسان بازی کرده و شاخص مهمی در تربیت انسان به شمار می روند. نظریه های زیادی وجود دارند که به فرایند تربیتی کمک کرده اند اما نظریه شناختی اجتماعی با ترکیب دو عامل شناختی و رفتاری، زمینه ای برای استفاده حداکثری از روش های شناختی و محیطی فراهم کرده است. بر اساس این نظریه می توان از طریق ارائه الگو اطلاعات لازم را در طرح واره ذهنی متربی ایجاد کرد و به تبع آن رفتارهای ظاهری موردنظر نیز ایجاد یا حذف شوند. سؤالی که این مقاله به دنبال پاسخ دادن به آن است، این است که نقش عوامل سه گانه یادگیری اجتماعی در تربیت چیست و چه رابطه ای میان آن ها وجود دارد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش های تربیتی نشئت گرفته از این نظریه نه تنها برای تقویت یا اصلاح رفتارهای موجود مورداستفاده قرار می گیرند بلکه می توانند برای پیشگیری از وقوع رفتارهای نامطلوب نیز مورداستفاده قرار گیرند. پس بر اساس این نظریه، تربیت علاوه بر اینکه فرایندی اصلاحی است فرایندی پیشگیرانه نیز می باشد.
Predictors of Iranian EFL Teachers’ Beliefs about Language Learning / Teaching: Critical Thinking, Reflectivity and Emotional Intelligence in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examined the relationship between EFL teachers’ emotional intelligence, critical thinking, and reflectivity and their language learning as well as teaching beliefs. It investigated how well each of the variables can predict EFL teachers’ language learning beliefs and its respective levels. Accordingly, four questionnaires were given to 130 EFL teachers, and the elicited data were analyzed via correlational and multiple/multivariate regression analyses. Results revealed that 18% of teachers’ beliefs was significantly explained by the triplex unity. Critical thinking and emotional intelligence had significant contributions of 25% and 19%, respectively. The collective contributions of the three variables were only significant to three of the five dependent levels, i.e. 8% to language nature, 17% to motivation and expectation, and 22% to learning and communication. Accordingly, some pedagogical implications were elucidated.
اثربخشی بازی های توجه بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های توجه بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم با نارساخوانی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. عملکرد خواندن هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون خواندن و نارساخوانی نما کرمی نوری و مرادی(1384) ارزیابی شد. گروه آزمایش برنامه مداخله بازی های توجه را به مدت 12 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این مداخله ارایه نشد. آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله بازی های توجه منجر به بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. با توجه به یافته های این پژوهش، مداخله بازی های توجه بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دختر با نارساخوانی تأثیر دارد. بنابراین پیشنهاد می شود از بازی های توجه در جهت بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی استفاده شود.
اثربخشی آموزش راهبردهای انگیزشی تحصیلی بر آسیب ها و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفاز اجرای این پژوهش بررسی تاثیر آموزش راهبردهای انگیزشی تحصیلی بر آسیب ها و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم ناحیه 6 شهر مشهد در سال 1398 بود که از بین آنها 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های چک لیست آسیب های تحصیلی عابدی و موفقیت تحصیلی صالحی بود. آزمودنی های گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها بعد از اتمام جلسات با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای انگیزشی تحصیلی بر آسیب ها و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه موثر است. همچنین آموزش راهبردهای انگیزشی بر خرده مولفه های مشکلات در انتخاب و تصمیم گیری، مشکلات آمادگی تحصیلی، مشکلات انگیزه تحصیلی، مشکلات عادات تحصیلی، مشکلات برنامه ریزی تحصیلی، مشکلات مربوط به محیط و جو تحصیلی، مشکلات مربوط به امتحان تاثیر معنی دار دارد. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای انگیزشی تحصیلی بر کاهش آسیب های تحصیلی و همچنین افزایش موفقیت تحصیلی دانش آموزان، مؤثر است.
تجارب معلمان دوره ابتدایی از چالش های آموزش به مهاجران افغان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر فهم تجارب زیسته معلمان از چالش های آموزش به مهاجران افغان بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. بدین منظور داده ها با مصاحبه از 15 نفر از معلمانی که سابقه تدریس به دانش آموزان افغان را داشتند جمع آوری و به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از پنج مضمون اصلی از جمله چالش های فرهنگی، تحصیلی، اداری، اقتصادی و اجتماعی و 25 زیرمضمون شامل مشکلات زبانی، تفاوت های مذهبی، برخورد تبعیض آمیز سایر دانش آموزان، برخورد تبعیض آمیز معلمان، عدم درگیری والدین در آموزش، تحصیلات اندک والدین، عدم ارتباط و سازگاری با محتوای درسی، ترک تحصیل، وقفه در تحصیلات، فقدان مهارت های شناختی، فقدان آمادگی و عدم گذراندن دوره پیش دبستانی، مشکلات جایابی، فقدان مدرک هویتی، ثبت نام سلیقه ای، فقدان چشم انداز تحصیلی، زندگی متحرک مهاجران، بزهکاری، مشکلات پوششی و ظاهری، انزوا، تلقی دانش آموزان افغانی به عنوان شهروندان درجه 2، نارضایتی والدین ایرانی، هزینه تحصیلات، فقر و کودک کار بود.
تحلیل مطالبات والدین و دانش آموزان از برنامه درسی تاریخ دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
110 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین و کشف مطالبات والدین و دانش آموزان از برنامه درسی تاریخ دوره دوم متوسطه در سال 96-1395 انجام شده است. این پژوهش از منظر طرح در زمره پژوهش های کیفی و روش آن پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه والدین و دانش آموزان منطقه 7 شهر کرج بود که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری با حداکثر تنوع و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با20 نفر از والدین و 20 نفر از دانش آموزان منطقه 7 شهرکرج انجام گرفت. مکالمات ضبط و سپس دست نویسی شد و با استفاده از روش درون مایه ای براون و کلارک و به صورت تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. داده ها شامل، دیدگاه ها و تجارب والدین و دانش آموزان پیرامون درس تاریخ و موارد مربوط به آن شامل محتوا و روش تدریس تاریخ بود. یافته های حاصل از مطالبات والدین و دانش آموزان در پنج کد باز شامل: «فهم و تربیت تاریخ»، «وفاداری به حوادث تاریخی»، «دافعه درس تاریخ»، «معلم و درس تاریخ»، و «ساختار و سازمان دهی محتوا» و یازده کد محوری شناسایی شد. در مجموع یافته ها حاکی از آن است که از مهم ترین مطالبات والدین و دانش آموزان در تدریس تاریخ، توجه خاص به محتوا و شیوه تدریس در درس تاریخ است. همچنین انتظار داشتند متن تاریخ به صورت وفادارنه به حوادث تاریخی عنوان شود. دانش آموزان نیز بر نقش معلم و شیوه های تدریس تأکید ویژه داشتند و از مهم ترین مطالبات شان استفاده از روش های فعال تدریس به جهت فعالیت دانش آموزان در کلاس درس بود. در واقع در عصر اطلاعات، انتقال اطلاعات نباید هدف باشد بلکه تحلیل و پردازش اطلاعات هدف است و این نیز ضمن استفاده از روش های نوین تدریس، و بهره مندی از محتوای مناسب امکان پذیر خواهد بود. در نهایت باید گفت که دانش آموزان به عنوان گسترده ترین و اصلی ترین مخاطبان درس تاریخ انتظار دارند کتاب درسی تاریخ ضمن ارائه تصویری درست از گذشته، آنها را جهت جستجو و کنکاش در موضوعات تاریخی به تکاپو بیندازد تا در کشف گذشته تاریخی و رمز و رازهای آن با وی همراه باشد.