فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۶۱ تا ۸٬۴۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه ی بین طلاق عاطفی و بهزیستی روانشناختی با روابط فرازناشویی زنان ﺑﻮد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای تعیین حجم نمونه در پژوهش های همبستگی بنا به نظر کلاین ( 1394) لازم است به ازای هر مقیاس حداقل 30 تا 50 نمونه داشته باشیم، بنابراین از ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران 100 به روش نمونه گیری هدفمند داوطلبانه انتخاب شدند. جهت رسیدن به اهداف پژوهش از پرسشنامه های گرایش به روابط خارج از ازدواج، بهزیستی روانشناختی ریف (فرم کوتاه) و طلاق عاطفی محمدی و همکاران (1394) متناسب با اهداف تحقیق استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بین طلاق عاطفی با روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و رابطه بین بهزیستی روانشناختی با روابط فرازناشویی منفی و معنادار به دست آمد (p≤001). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که متغیرهای طلاق عاطفی و بهزیستی روانشناختی می توانند در ایجاد روابط فرازناشویی نقش داشته باشند و طلاق عاطفی و بهزیستی روانشاختی بهترین پیشبینی کننده برای روابط فرازناشویی می باشند.
تدوین معادله ساختاری تعهد سازمانی با عملکرد شغلی با میانجیگری جو سازمانی در کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین معادله ی ساختاری تعهد سازمانی با عملکرد شغلی با نقش میانجی جو سازمانی بود. جامعه ی پژوهش شامل کارکنان بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 1397 بود که در بیمارستان امام رضا(ع) فعال بودند. پژوهش بر روی 302 نفر(71 مرد و 231 زن) که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون(1992)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر(1996)، پرسشنامه جو سازمانی هاپین و کرافت(2000) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد و همچنین برای تحلیل مدل مفروض از مدل یابی معادلات ساختاری با روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دادند که تعهد سازمانی با جو سازمانی و عملکرد شغلی رابطه ی مثبت و معنادار داشت. همچنین تعهد سازمانی با واسطه ی جو سازمانی بر عملکرد شغلی تاثیر داشتند. در نتیجه، بر اساس تعهد سازمانی می توان عملکرد شغلی را در افراد تبیین کرد.
بررسی وضعیت موجود چهار عنصر برنامه درسی زبان تخصصی رشته های علوم تربیتی و فاصله آن تا وضعیت مطلوب از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
140 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چهار عنصر هدف ها، محتوا، فرایندهای یاددهی- یادگیری، راهبردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی درس زبان تخصصی رشته های علوم تربیتی و میزان فاصله آن ها تا وضعیت مطلوب صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بود و از پرسش نامه محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه توسط پنج نفر از استادان علوم تربیتی و زبان انگلیسی تأیید گردید. جامعه ی آماری، دانشجویان تحصیلات تکمیلی از چهار دانشگاه ایران بودند که از میان آن ها 248 دانشجو با استفاده از جدول کوهن به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های استنباطی t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، آزمون t زوجی و آزمون F چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان دادند که وضعیت موجود هدف ها، محتوا، فرایندهای یاددهی- یادگیری، راهبردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و برنامه درسی زبان تخصصی رشته های علوم تربیتی رضایت بخش نبوده و تا وضعیت مطلوب فاصله ی معناداری وجود دارد. در پایان، راهکاری مناسب برای دستیابی به شرایط مطلوب هدف ها، محتوا، فرایندهای یاددهی- یادگیری و راهبردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی تخصصی رشته های علوم تربیتی با توجه به شرایط آموزشی ایران پیشنهاد شده است.
طراحی برنامه درسی مجازی در درس علوم اول متوسطه (پایه نهم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مجازی مناسب درس علوم مقطع اول متوسطه با روش آمیخته ( ترکیبی ) شامل دو بخش کیفی با استفاده از مطالعه منابع مرتبط ، از روش پژوهش توصیفی و کمی ( پرسشنامه ) انجام شد .جامعه آماری مورد مطالعه کتاب درسی علوم وکتاب راهنمای معلم بوده است. مؤلفه ها و شاخص ها از کتاب درسی علوم اول متوسطه و کتاب راهنمای آن ها استخراج گردید. است .با بهره گیری از قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) شامل های چند رسانه ای، ابر رسانه های، تعاملی، انعطاف زمانی و مکانی و نظریه های یادگیری یادگیرنده محور دو عامل اثرگذار بر طرح برنامه درسی ، برنامه درسی مجازی ارائه گردید . روایی محتوایی برنامه درسی طراحی شده، توسط 14 نفر از متخصصان حوزه برنامه درسی تایید و پایایی آن نیز، ازطریق پرسشنامه محقق ساخته 31 گویه ای که دراختیار ایشان قرار گرفت و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 98/0 برآورد گردید.نتایج نشان داد که برنامه درسی مجازی علوم پایه نهم دارای عناصر اهداف، محتوا، فعالیت های یاددهی و یادگیری و روش های ارزشیابی می باشد و با توجه به نتایج مدل مفهومی ارائه گردید.
واکاوی دلالت های تربیتی «قناعت» در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
95 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی مفهوم و کارکردهای «قناعت» در مثنوی معنوی و استنتاج دلالتهای آن برای تربیت اخلاقی بوده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و با بهره گیری از الگوی بازسازی شده ی استنتاجی فرانکنا، انجام شده است. در بخش نخست تحقیق، پس از مروری اجمالی بر جایگاه و اهمیت کتاب مثنوی معنوی، مفاهیم اخلاق و قناعت، برخی از ویژگیهای مبنایی قناعت در قالب گزاره های واقع نگر و اصول تربیتی بازشناسی شده و در ذیل هر اصل، ابتدا سند قرآنی یا روایی هر مبنا بیان شده و پس از آن، نکته اصلی ناظر به هر مبنا، از مثنوی معنوی، تبیین شده است. گزاره های بازشناسی شده در این پژوهش عبارتند از: قناعت به مثابه ی راهی برای نیل به حیات طیبه، عاملی بر حفظ اقتدار و عزت نفس، گنج استغنابخش و بی نیازی، عامل ممیزه با بخل، عامل آرامش روح در تقابل با حرص، زمینه ساز شادی و محور همبستگی مفاهیم توکل، رزق و رضایت درونی. در دنیای امروز که مصرف گرایی و دلبستگی به تعلقات دنیوی از جانب نظام سرمایه داری به صورتی هدفمند به جوامع مختلف القاء می گردد، لازم است تا نظام تعلیم و تربیت کشور ما با اتکا به آموزه های دینی و اندیشه های اثرگذار افرادی مانند مولانا، «قناعت» را به مثابه هدفی تربیتی در دستور کار قرار داده و نسلی «قانع و خودبسنده» تربیت نماید.
اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تما می دانش آموزان سال سوم ابتدایی مدارس اختلالات یادگیری شهر مشهد، که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 32 نفر (دو گروه 16 نفره) را تشکیل می داد که با توجه به وجود 10 مرکز ناتوانی یادگیری در سطح مشهد به روش نمونه گیری تصادفی منظم از روی لیست دانش آموزان مراکز اختلال یادگیری پایه های سوم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق آزمون عملکرد خواندن نما (کر می ومرادی، 1384) به دست آمد. مداخله آموزشی شامل 10 جلسه بود که در خانواده های دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در آغاز هر هفته تمرینات متناسب نرم افزار را از مربی دریافت می کردند و در طول هفته با فرزند خود کار می کردند. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مبتنی بر نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن تاثیر معنادار دارد (05/0>P). بنابراین می توان گفت محتوای نرم افزار در کنار آموزش هایی که به خانواده ها برای استفاده آن در خانه داده شده بود توانسته روند بهبود مشکلات و ناتوانی های خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را تسریع بخشد.
طراحی مدل ارتقاء برند آموزشی دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل ارتقا برند آموزشی در دانشگاه پیام نور انجام شد. بهره گیری از روش آمیخته (کیفی و کمی) به عنوان روش تحقیق استفاده شد. جامعه و نمونه آماری را اعضای صاحبنظر عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور به تعداد 32 نفر تشکیل دادند. گردآوری داده های تحقیق از طریق پرسش نامه و در دو مرحله با توجه به ماهیت روش دلفی انجام گرفت. از آزمونهای کندال، بارتلت و کایزر مایر الکین (KMO)[1] برای بدست آوردن ضریب توافق و امکان سنجی استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. از بین 79 عامل بدست آمده، بعد از اعمال نظر خبرگان و آزمونهای فوق و ماتریس چرخشی تنها 50 عامل باقی ماند. با استفاده از نمودار سنگریزه و تحلیل عاملی اکتشافی نشانگرها در شش بعد تقیسم شده و با استفاده از نظر گروه کانونی[2] تحت عنوان فضای فیزیکی، رشته تحصیلی، شیوه های آموزش، برنامه ریزی درسی، اعضای هیات علمی و محتوای آموزشی نام گذاری شدند و مدل ارتقای برند آموزشی در دانشگاه پیام نور طراحی گردید. در پایان پیشنهادهای کاربردی در راستای عملیاتی نمودن مدل حاصله ارائه شد. [1] Kaiser-Meyer-Olkin [2]. Focus Group
تاثیر روش یاد دهی- یادگیری مشارکتی(جیگ ساو) بر عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
97 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی اثربخشی روش یاددهی- یادگیری مشارکتی (جیگ ساو) بر عملکرد تحصیلی، دانشجویان رشته غلوم تربیتی ورودی سال 1395 پردیس شهید مطهری دانشگاه فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پیوسته دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی گرایش پیش دبستانی-دبستانی پردیس شهید مطهری دانشگاه فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان ورودی سال 1395بود. 60 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل ) با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک عاملی و چند متغیری (مانکوا) و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه کنترل بین میانگین عملکرد تحصیلی دوره پیگیری با پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر گذشت زمان باعث کاهش عملکرد تحصیلی دانشجویان نسبت به زمان پیش آزمون و پس آزمون شده است
نقش واسطه گری اشتیاق تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف و خود کار آمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری اشتیاق تحصیلی در رابطه بین جهت گیری هدف و خود کار آمدی تحصیلی بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش اموزان پایه هفتم ابتدایی شهر مرودشت بوده اند. برای تعیین حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 150 دانش آموز انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل 3 پرسشنامه خود کارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان، جهت گیری هدف بوفارد و همکاران، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدل و پاریس که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. نتایج ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر حاکی از آن بود که: بین جهت گیری معطوف به تسلط (یادگیری) و جهت گیری معطوف به عملکرد گرایشی با اشتیاق تحصیلی رابطه مستقیم معنادار و بین جهت گیری معطوف به عملکرد پرهیزی با اشتیاق تحصیلی رابطه معنا دار وجود دارد. جهت گیری هدف معطوف به یادگیری قادر به پیش بینی اشتیاق تحصیلی آن ها می باشد. اشتیاق تحصیلی با خود کار آمدی تحصیلی رابطه مستقیم معنا دار دارد. اشتیاق تحصیلی در رابطه بین متغیرهای جهت گیری هدف و خود کار آمدی تحصیلی نقش واسطه ای معناداری ایفا می کند.
بررسی رابطه ساختاری سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی با عملکرد سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه ساختاری سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی با عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. روش این تحقیق همبستگی و کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران جامعه آماری این پژوهش بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 450 نفر تعیین شد که با روش تصادفی طبقه ای نسبی متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پنج مقیاس معتبر شامل: سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال، مقیاس مدیریت داتش لاوسون، مقیاس توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، مقیاس یادگیری سازمانی نیفه، و مقیاس عملکرد هرسی و گلداسمیت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 شاخصهای آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS مدلهای اندازه گیری، ساختاری، کلی، و فرضیه های تحقیق بررسی و آزمون شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که معیارهای مدل اندازه گیری (پایایی و روایی)، مدل ساختاری (معنی داری ضرایب Z، R2، و Q2)، و مدل کلی (GOF) در سطح مطلوب بودند. نتایج همچنین حاکی از تایید کلیه فرضیه های تحقیق در خصوص ارتباط بین متغیرها بود. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود برنامه ها و سازوکارهای اندیشیده شود که به ارتقاء وضعیت سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی منجر شوند.
تبیین شکاف میان برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده دوره اول متوسطه و ارائه راهکارهای عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۳۷
129-148
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ایجاد شکاف میان بین سه برنامه درسی قصدشده، اجرا شده و کسب شده در دوره اول متوسطه صورت گرفته است و از نوع توصیفی میدانی و مطالعه اسنادی است. نمونه آماری دو گروه 30 و 50 نفری از برنامه ریزا ندرسی و افراد صاحب نظر و ده گزارش ارزشیابی از برنامه های درسی دوره اول متوسطه بوده که در پنج سال اخیر به اجرا درآمده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته ها نشان داده که به منظور کاهش شکاف میان سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده، ضروری است راهکارهای زیر از سوی برنامه ریزان درسی به کار گرفته شوند: در بعد برنامه درسی قصد شده، متناسب سازی برنامه های درسی با رشد سنی و عقلانی دانش آموزان، تبیین جنبه های کاربردی محتوا، توجه به باورهای اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی و ارزشهای حاکم بر جامعه و پرهیز از مفاهیم بسیار انتزاعی و بسیار دشوار می تواند کارساز باشد. در بعد برنامه درسی اجرا شده، گسترش دوره های ضمن خدمت (حضوری و مجازی) و ارتقای کیفیت آنها و اختصاص دادن زمان کافی برای تبیین برنامه جدید و توجه به تربیت معلمان واجد صلاحیت در دروسی که نیاز به معلم متخصص دارند، در اولویت قرار گیرد. در بعد برنامه درسی کسب شده، آشنا کردن معلمان با شیوه ها و اصول ارزشیابی در طراحی سؤالات مفهومی و استاندارد با توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان می تواند در یادگیری موضوعات درسی مؤثر باشد.
طراحی الگوی تربیت اخلاقی در آموزش عالی بر مبنای آموزه های اخلاقی قرآن کریم از دیدگاه تفسیر المیزان بر اساس روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف «طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی بر مبنای آموزه های اخلاقی قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبائی با روش داده بنیاد» انجام شده است. روش پژوهش، کیفی و از نوع داده بنیاد است چون شکل گیری الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی پدیده دینی-فرهنگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه آیات قرآن کریم و تفاسیر مرتبط باتربیت اخلاقی تفسیر المیزان است، کلیه آیات قرآن کریم به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و آیات مربوط به تربیت اخلاقی به عنوان نمونه آماری مورد شناسایی و تبیین قرار گرفت. بررسی نتایج آزم ون t (تی همبسته) به منظور بررس ی وض عیت موج ود و مطل وب مؤلفه های شناسایی شده تربیت اخلاقی نشان داد ک ه در خص وص وض عیت موج ود و مطلوب برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی، تفاوت معن اداری ب ین می انگین نمون ه و می انگین فرض ی جامع ه در س طح معناداری 01/۰ وجود دارد. همچنین یافته های داده بنیاد نشان داد که بر مبنای الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی توانمند سازهای اجرای الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی شامل فرهنگ تربیت اخلاقی، ویژگی های تربیت اخلاقی، سیاست ها و اهداف محیطی، عوامل تسهیل کننده و موانع و ویژگی پذیرندگان منجر به تحقق نتایج تحقیق الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی می شوند. یافته های روش دلفی جهت اعتبار یابی حاکی از آن است که شاخص های شیوه شناسی تربیت اخلاقی، ویژگی دانشجویان، عوامل تسهیل کننده، شرایط زمینه ساز، اصول تربیت اخلاقی و موانع پیش روی تربیت اخلاقی که از مبانی نظری استخراج شده بودند، مورد تأیید قرار گرفتند.
مقایسه میزان اثربخشی آموزش مدیریت استرس و ادراک حمایت های اجتماعی به شیوه شناختی رفتاری بر ابعاد کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اُتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی است که با نقص پایدار در تعاملات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتار های تکراری و ویژه مشخص می شود. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه های مداخله ای مبتنی بر مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی به شیوه شناختی-رفتاری برکیفیت زندگی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس۳۰ مادر دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم انتخاب شده و پس از همتا شدن، به طور تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جای گرفتند (۱۰ نفر در هر گروه). مادران در دو گروه مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی، ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت مداخله آموزشی قرار گرفتند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۶)، در هر سه مرحله برای آزمودنی ها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، نشان داد که آموزش مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی، مؤلفه روابط اجتماعی (۰۰۱/۰>P)، و آموزش مدیریت استرس، مؤلفه سلامت جسمانیِ کیفیت زندگی (۰۰۱/۰>P)، را در مادران، بیش از سایر مولفه ها، بهبود بخشید. بر اساس یافته ها، پیشنهاد می شود در برنامه های حمایتی سازمان های متولی بهداشت روان در جامعه، در راستای تدوین بسته های آموزشی و اجرای دستورالعمل های مرتبط با توانمندسازی والدین دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم، تدابیری اتخاذ گردد.
ادراک معلمان از عوامل مؤثر بر ارتباط معلم دانش آموز: تحلیل پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
53 - 80
حوزههای تخصصی:
ارتباط معلم-دانش آموز، صرفاً کنش و واکنش ساده ای از جانب دو سوی این رابطه نیست، بلکه تبادل کاملی است که در بستری از عوامل مؤثر بر آن شکل می گیرد. این مطالعه با هدف درک عوامل مؤثر بر این رابطه از دیدگاه معلمان انجام شده و در چارچوب روش تحقیق کیفی و طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق این عوامل پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 19 معلم دوره ابتدایی (12 زن، 7 مرد) از دبستان های دولتی شهر شیراز بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. بر مبنای یافته های این مطالعه، دیدگاه معلم درباره رفتارهای کلاسی و خصوصیات دانش آموز، که در ارتباط با او مؤثر است، مسیرهای کلاسی که برای ارتباط با دانش آموز قابل بهره برداری اند، عوامل بیرون از دایره رابطه معلم و دانش آموز، که بر ارتباط آن ها با یکدیگر اثر می گذارد، و ویژگی های خلقی، باورها و انگیزش معلم که در ارتباط او با دانش آموز مؤثرند، به دست آمد. این مؤلفه ها، دریافت ابعاد جامعی از دیدگاه معلم را پیرامون دغدغه پژوهش ممکن ساخت. نتایج این مطالعه، تبیین کننده بسترهای ممکن برای مداخله مثبت در رابطه معلم-دانش آموز است.
اثر تکنیک های نگارش در پیشرفت مهارت انشاءنویسی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تکنیک های نگارش در پیشرفت مهارت انشانویسی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل تعیین شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی ناحیه 2 شهر یزد بود که تعداد 30 نفر به عنوان نمونه، به روش تصادفی خوشه ای در دو گروه پانزده نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. همچنین تلاش شد تا از طریق همتاسازی آزمودنی ها و انتخاب تصادفی آنها، متغیرهای مزاحم کنترل شوند. گروه آزمایش به مدت شش جلسه آموزشی، تکنیک های انشاء نویسی (شامل خلاصه نویسی، ساده نویسی، قواعد، مقدمه نویسی، جمع بندی نویسی، نتیجه گیری) را آموختند و گروه کنترل به شیوه معمول و بدون یادگیری تکنیک ها، درس انشاء را طی کردند. آزمون پیشرفت تحصیلی درس انشا، که روایی و پایایی آن تعیین شد، قبل و بعد از مداخله، برای گروه ها اجرا گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در قالب آزمون کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش انشانویسی بر پیشرفت درس انشاء در دانش آموزان، به ویژه در بخش های اساسی قواعد و سازماندهی، به طور چشمگیری موثر بوده است. در پایان، پیشنهادهای کاربردی برای تقویت مهارت انشانویسی دانش آموزان دوره ابتدایی ارائه شد.
نقش هم زمانی آموزش دروس پایه طراحی در ارتقای هوش هیجانی، خلاقیت و انگیزه تحصیلی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر روش های تدریس ترکیبی (آموزش هم زمان دروس پایه) و تفکیکی (آموزش مستقل دروس پایه) بر میزان هوش هیجانی، انگیزه تحصیلی و خلاقیت نوآموزان معماری در درس مقدمات طراحی معماری دو می باشد. روش : در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی به صورت ترکیبی استفاده شده است. در بخش کمی، از روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی از طریق آزمون t دو نمونه ای مستقل به کمک نرم افزار Spss انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی از طریق مشاهده آثار دانشجویان در طول ترم و پایان ترم و مبتنی بر نظریه های حاصل از مرور منابع کتابخانه ای، بر اساس نظریه زمینه ای انجام گردیده است. جامعه آماری در این پژوهش دو گروه 18 نفری از دانشجویان نیمسال سوم معماری می باشند که یکی با روش ترکیبی و دیگری با روش تفکیکی آموزش دیده اند. یافته ها : نتایج نشان می دهد که آموزش دروس پایه با استفاده از روش ترکیبی موجب ارتقاء قابلیت های فردی و اجتماعی نوآموزان شده و هوش هیجانی آنان را ارتقاء داده و با افزایش مهارت های فردی، انگیزه درونی و بیرونی نوآموزان افزایش می یابد و ذهن نوآموز توانایی بیشتری در خلق ایده های جدید داشته و قابلیت گسترش آن را به واسطه توانایی های کسب نموده، خواهد داشت.
تحلیل معنای کنشگری معلم در مقالات مجله رشد معلم: مبتنی بر رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان حاکم بر کنشگری معلم در مقالات مجله رشد معلم منتشر شده در سال های 1396-1390 می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بهره گرفته شد. بنابراین، گفتمان شکل دهنده به کنشگری معلم در مقالات مجلات رشد معلم در سطوح سه گانه مورد تحلیل قرار گرفت و نسبت آن با شرایط اجتماعی تصریح شد. یافته های پژوهش در سطح اول که حاصل توصیف مؤلفه های متن بود ناظر به کسب مهارت های یکسان، برخورداری از حقوق معلمان در ازای کسب مهارت ها، شاخص های کمی در سنجش عملکرد، قرار گرفتن معلم در خدمت توسعه، دولت و جامعه، تأثیرپذیری از مطالبات خانواده ها، پاسخگویی به انتظارات جامعه و داشتن نقش الگویی و اقناعی در برآورده ساختن این خواسته ها می باشد. همچنین در سطح تفسیر، غلبه رویکرد کارکردگرایی و غلبه نگاه کمی بر فرهنگ، اولویت رویکرد ماشینی و توسعه ای، سیطره منطق بازار، سیطره تمرکزگرایی، در نظر گرفتن معلمان به عنوان یک قشر و نادیده گرفتن نگاه انتقادی در عرصه فرهنگ پاسخ هایی بود که به سؤال فوق داده شد. در سطح تبیین؛ علاوه بر کمیت گرایی در عرصه اجتماعی و فرهنگی مواردی از قبیل، توسعه محور بودن جریان مدرنیسم در ایران، غلبه تصویری مشخص از شهروند نمونه، و غلبه پیش فرض تقابل فرهنگی با سایر ملل و مریض انگاشتن جامعه در دوره معاصر به دست آمد.
برآورد پیوستار همکاری طبیعی با خلاقیت و سکوت سازمانی و توانمندی سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین همکاری طبیعی با خلاقیت و سکوت سازمانی و توانمندی سازمانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بوکان با تعداد ۸۵نفر می باشد. روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است.پرسشنامه های مورد استفاده شامل رهبری توزیعی دیویس با روایی 0.75 پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس با روایی 0.89 و پرسشنامه سکوت سازمانی واکولاوبورادوس با روایی 0.89 و پرسشنامه توانمندی سازمانی اسپریتز با روایی0.81 می باشند. در بخش آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار SPSS22استفاده شد. یافته ها حاکی از وجود روابط بین مولفه ها است. نتایج تحقیقات نشان داد تاثیر همکاری طبیعی بر خلاقیت و توانمندی سازمانی مثبت و بالا بوده است پس متغیر توانمندی سازمانی برای تعالی بخشیدن به سازمان روش مناسبی می باشد.
ارائه ی الگوی مناسب مدیریت دانش به منظور بهبود کیفیت یادگیری هنرجویان هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
22 - 1
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه ی آماری این پژوهش در بخش کیفی خبرگان و در بخش کمّی، شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای شهرستان های استان تهران که در سال تحصیلی 98-97 جمعاً 105 نفر می باشند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس پنج گزینه ای استفاده شد که حاوی 153 گویه بود و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای اصلی مدل مدیریت دانش به منظور بهبود کیفیت یادگیری شامل مدیریت و سرمایه انسانی، فرهنگ و ساختار، فرایندهای مدیریت دانش و آموزش و یادگیری بوده و متغیرهای فرعی شامل مربیگری و رهبری دانش، نوآوری دانش، مدیریت سرمایه فکری، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده، اندازه گیری، ارزیابی و مهندسی مجدد، آموزش، تحصیلات و سواد اطلاعاتی کارکنان، نظام انگیزشی، پاداش و سیستم ارتقای کارکنان، اعتماد، حمایت، تعهد و درک و آگاهی کارکنان و مدیران ارشد و مواردی از این دست است.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی شیمی ایران و ژاپن در دوره متوسطه دوم
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برنامه درسی شیمی ایران و ژاپن، با روش تطبیقی و الگوی بردی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه مؤلفه های برنامه درسی(مبانی و فلسفه، اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری(تدریس) و ارزشیابی) بررسی شد. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های برنامه درسی شیمی ایران در قسمت محتوا و هدف غنی است و تشابهات بسیاری با سیستم آموزشی کشور پیشرفته ای هم چون ژاپن دارد ولی در روش تدریس بسیار متفاوت است. در ایران تاکید زیادی روی روش سخنرانی می شود در حالیکه علوم تجربی نظیر شیمی، جزو علوم آزمایش محور محسوب می شوند و نیاز است تا این دروس حتی الامکان در آزمایشگاه یا همراه با انجام کار عملی مانند یک آزمایش ساده تدریس شوند. بنابراین فعالیت عملی باید به یکی از ارکان اساسی در آموزش علوم تجربی تبدیل شود. بنابراین توجه بیشتر به شیوه های نوین و فعال آموزشی، منجر به ارتقا برنامه درسی شیمی در ایران و ارتقا سطح یادگیری فراگیران در حوزه علوم تجربی مانند شیمی می شود.