فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۲۱ تا ۹٬۰۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه مدل و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیک انجام شده است. جامعه ی آماری این تحقیق را دانشجویان دانشکده آموزش های الکترونیکی دانشگاه شیراز تشکیل می دادند که تعداد آنها برابر با 715 نفر می باشد؛ مطابق با جدول مورگان حجم نمونه برابر با 250 تعیین گردید؛ که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک توزیع دوجمله ای، از بین 21 عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیک که از پیشینه تحقیق برگرفته شده بود، 4 شاخص حذف و 17 شاخص انتخاب شدند. این 17 عامل بر اساس تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی در 5 دسته کلی " کیفیت سیستم، شایستگی اساتید و دستیاران آموزشی، اثربخشی محتوا، تعامل اساتید و دانشجویان، و شایستگی دانشجویان"قرار گرفتند. با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم (نرم افزار لیزرل)، برازش مدل پیشنهادی مورد تایید قرار گرفت. نتایج اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیک که بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی به دست آمد، نشان داد که کیفیت برنامه سیستم یادگیری الکترونیک، کیفیت محتوای ارائه شده، کاربر پسند بودن سیستم یادگیری الکترونیک و سواد اطلاعاتی استاد، مهمترین عوامل موفقیت یادگیری الکترونیک بودند.
نقش استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در توسعه حرفه ای دبیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۵
127 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در توسعه حرفه ای دبیران زبان انگلیسی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش 170 نفر از دبیران زبان انگلیسی استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 1397-1396 بودند. تعداد 118 نفر از دبیران زبان انگلیسی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه ی استفاده از شبکه های اجتماعی شی و همکاران (2014) و توسعه حرفه ای معلمان حسینی (1393) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوطرفه و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در استفاده از شبکه های اجتماعی با سطح تحصیلات متفاوت وجود دارد (05/0P<)؛ اما تفاوت معناداری در جنسیت و تعامل جنسیت با سطح تحصیلات در استفاده از شبکه های اجتماعی وجود نداشت. همبستگی بین استفاده تعاملی از شبکه های اجتماعی و توسعه حرفه ای منفی و معنادار است و استفاده تعاملی از شبکه های اجتماعی درصد کمی (07/0) از توسعه حرفه ای را تبیین می کند. به طورکلی استفاده از شبکه های اجتماعی پیش بینی کننده توسعه حرفه ای دبیران نیست؛ بنابراین استفاده نابجا و غیر هدفمند از شبکه های اجتماعی توسعه حرفه ای معلمان را کاهش می دهد.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر رایانه و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع نارساخوانی شهرهای آمل و محمودآباد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به مراکز اختلال یادگیری ارجاع داده شده بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و با آزمون های تشخیصی هوش ریون و آزمون خواندن و نارساخوانی نما انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از نسخه رایانه ای آزمون حافظه کاری ان- بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه ای بر روی میزان پاسخ های صحیح در توجه پیوسته و میزان پاسخ های صحیح و زمان واکنش در حافظه کاری اثربخشی بیشتری (05/0P < ) نسبت به روش تمرین های عملی دارد. این نتایج بیان می کنند که توان بخشی شناختی به کمک رایانه با جذابیت های بصری و صوتی و ایجاد فرصت های متناسب با سطح پیشرفت کودک، می تواند شرایط مناسب تری را برای بهبود نقایص کارکردهای عالی ذهن افراد مبتلا به اختلال یادگیری خواندن فراهم کند.
اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را مادرانِ دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 40 مادرِ دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل بودند که بصورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر)، جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. داده ها با روش آماری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) کمتری داشتند و فرضیه ی پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص مورد تائید قرارگرفته است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص اثربخش است.
تاثیر مدل وزن دهی بر نمره کل سازی سوابق تحصیلی و رتبه بندی داوطلبان ورود به دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
1 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی وزن هریک از دروس سوابق تحصیلی و نمره کل سازی براساس رویکرد روانسنجی مدل پیوسته IRT و رویکردهای مبتنی بر نظر متخصصان تاپسیس و AHP، و همچنین مقایسه اثر مدل وزن دهی بر رتبه بندی و پایایی روش های وزن دهی و نمره کل سازی سوابق تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی بود. به منظور اجرای پژوهش در بخش اول 11 آیتم(دروس) سوابق تحصیلی از گروه متخصصان مورد نظرخواهی قرار گرفت و با استفاده از تکنیک های تاپسیس و AHP وزن دهی و اولویت بندی شد. در بخش دوم نمرات دروس نهایی سال سوم متوسطه داوطلبان و پذیرفته شدگان رشته های روانشناسی و مشاوره در دگروه علوم انسانی از سازمان سنجش دریافت شد و جهت برآورد نمرات تتا استفاده شد. به منظور مقایسه ی مدل های مختلف وزن دهی و نمره کل سازی، ابتدا گروه نمونه براساس نمرات حاصل از هر سه رویکرد رتبه بندی شده، و از لحاظ شاخص های پراکندگی و میزان تفاوت رتبه ها مقایسه شد. نتایج مقایسه سه رویکرد نشان داد بیشترین واریانس مربوط به روش نمره کل سازی با مدل پیوسته IRT است. نتایج تحلیل آماری مبنی بر آزمون ویل کاکسون جهت مقایسه متوسط رتبه ها نشان داد در حجم نمونه ی کم روش وزن دهی به هر سه روش نسبت به روش وزن های یکسان تفاوت معنادار در رتبه ها ایجاد می کند و بنابراین مدل وزن دهی در رتبه بندی داوطلبان در حجم نمونه کم تاثیر می گذارد. اما بین سه مدل وزن دهی تفاوت معناداری در رتبه بندی داوطلبان مشاهده نمی شود. همچنین نتایج نشان داد در حجم نمونه بالا(2000 نفر) روش وزن دهی به هر سه روش نسبت به روش وزن های یکسان تفاوت معنادار در رتبه ها ایجاد می کند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد نمرات بدست آمده از مدل پیوسته IRT نسبت به دو روش دیگر در رتبه بندی داوطلبان تاثیر متفاوتی می گذارد . نمرات روش IRT پایایی بالاتری نسبت به روش های مبتنی بر نظر خواهی از متخصصان دارد. با این وجود به نظر نمی رسد روش وزن دهی بر میزان پایایی نمرات تاثیر معناداری داشته باشد.
مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دنیای آموزش و پرورش نقطه توجه خود را از تدریس به یادگیری معطوف کرده است و چنین رویکردی با توجه به دانش گسترده فناوری اطلاعاتی و فنی آوری غنی به دست می آید. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد بوده است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل دانش آموزان پایه ششم می باشد. این پژوهش بر روی دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه یکی با نرم افزار آموزشی و دیگری بدون نرم افزار آموزشی انجام شده است، که برای این منظور تعداد 60 نفر دانش آموز پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد به روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سطوح یادگیری بلوم بود، که به منظور سنجش سطح یادگیری دانش آموزان در سطح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم طراحی شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین آموزش سنتی و آموزش با نرم افزار در سطوح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد بین روش آموزش سنتی و روش آموزش با نرم افزار در سطوح یادگیری در درس علوم و ریاضی در سطح فهمیدن درس ریاضی و سطح دانش درس علوم تفاوت معنادار وجود دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر رایانه، مداخله مکمل های غذایی و ترکیب این دو بر بهبود توجه و نشانگان رفتاری اختلال کم توجهی/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازتوانی شناختی مبتنی بر رایانه، درمان با مکمل های غذایی و ترکیب این دو مداخله بر بهبود توجه و نشانگان رفتاری کودکان نارسا توجه/ بیش فعال انجام گرفت. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه مدارس ابتدایی دخترانه مناطق چندگانه تهران در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بود که از بین آنها، چهار مدرسه با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد، ۶۶ کودک با نارسایی توجه/ بیش فعالی شناسایی شدند که ۵۲ نفر از آن ها برحسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و در چهار گروه آزمایشی و گواه ( 13 نفر در هر گروه) جای دهی شدند. به منظور تشخیص اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی از پرسشنامه اسنپ-۴ و مصاحبه بالینی وبرای کنترل هوش از آزمون ریون استفاده شد. شرکت کنندگان از نظر سن، هوش و شدت علائم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در چهار گروه همتاسازی شدند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه نقاط ضعف و قدرت ( SDQ ) فرم والدین و آزمون عملکرد پیوسته ( CPT ) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و با کمک نرم افزار Spss20 انجام شد. یافته ها : هر سه گروه مداخله ای در زمینه توجه و نشانگان رفتاری نسبت به گروه کنترل پیشرفت معناداری داشته اند اما بین گروه های مداخله ای در تغییرات از پیش آزمون تا پس آزمون تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که توانبخشی شناختی و مصرف مکمل های غذایی می تواند منجر به بهبود عملکرد توجه و نشانگان رفتاری در کودکان نارسا توجه/ بیش فعال گردد. بیشترین اندازه اثر در خرده مقیاس پاسخ صحیح(۸۵/۰)دیده شد.
بررسی تحلیلی ویژگی های زیستی و سلامت عمومی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از علل اصلی بروز و تکرار معلولیت در خانواده سابقه و وضعیت زیستی والدین در دوران قبل و حین بارداری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیلی ویژگی های زیستی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی به منظور تدوین برنامه مداخلات پیشگیرانه، آموزشی و حمایتی انجام شد. روش: پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی و از نظر روش پس رویدادی بود. جامعه آماری شامل والدین دارای بیش از یک فرزند استثنایی خویشاوند و غیر خویشاوند استان مازندران در سال 1396 و نمونه مورد مطالعه شامل 150 خانواده دارای بیش از یک فرزند استثنایی با روش نمونه گیری، تصادفی ساده و چند مرحله ای انتخاب گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه بررسی ویژگی زیستی، شناختی، روانی و اجتماعی والدین افروز بوده که با مصاحبه با والدین تکمیل گردید . برای پاسخ به سؤال های پژوهش، از مدل آماری مجذور کای با ضریب تعیین استفاده شده است یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در ویژگی های زیستی رابطه معناداری بین سن پدر و مادر، تعداد فرزندان خانواده، ترتیب تولد پدر و مادر در خانواده، وضعیت سلامت پدر و مادر و وضعیت مادر در دوران بارداری از نظر: مبتلا به بیماری های غدد و داخلی، دیابت، صرع، مسمومیت، سابقه ویار، در معرض اشعه X ، ضربه شدید به شکم، سابقه مصرف دارو و قرص آهن، تحرک و استراحت، سقط جنین و طول بارداری در والدین خویشاوند و غیرخویشاوند وجود ندارد. رابطه معناداری بین سابقه ی معلولیت در خانواده پدر و مادر، وضعیت مادر در دوران بارداری از نظر: بیماری خاص، تب شدید، سابقه خون ریزی، وضعیت تغذیه در والدین خویشاوند و غیرخویشاوند وجود دارد. نتیجه گیری : با توجه به تاثیر متغیرهای زیستی و وضعیت بیماری مادر در دوران بارداری در پدیآیی، تکرار و تشدید معلولیت اقدامات پیشگیرانه و مشاوره زنتیک در ازدواج های فامیلی و خانواده های دارای فرزند معلول باید در الویت قرار گیرد.
ارزیابی میزان تحقق اهداف طرح هوشمندسازی مدارس، شناسایی چالش ها و موانع پیش روی این مدارس- مطالعه موردی شهر ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان تحقق اهداف طرح هوشمندسازی مدارس شهر ایلام و شناسایی چالش ها و موانع پیش روی این مدارس با استفاده از روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شده است. مدیران ارشد و کارشناسان مسئول، مدیران، معاونین فناوری و معلمان مدارس، دانش آموزان و والدین جامعه آماری این پژوهش بودند. در بخش کیفی، 4 گروه 5 نفره (شامل مدیران ارشد و کارشناسان مسئول، معاونین فناوری و معلمان مدارس، دانش آموزان و والدین) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز از جامعه آماری 235 نفری مدیران، معاونین فناوری و معلمان تعداد 144 نفر و از جامعه آماری 1274 نفری دانش آموزان، 297 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه در بخش کمی پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده و در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه و گروه های متمرکز، ابزارهای جمع آوری داده ها در این پژوهش بودند. نتایج نشان داد که طرح هوشمندسازی در دستیابی به اهداف مورد نظر خود در سه حیطه شناختی، عاطفی و روانی حرکتی در حد متوسط عمل کرده و اهداف مهارتی طرح هوشمندسازی در مقایسه با اهداف عاطفی و شناختی آن بیشتر محقق شده است. چالش ها و موانع پیش روی هوشمندسازی مدارس نیز از دیدگاه گروه های کلیدی و مطلع شناسایی و در 8 بعد شامل زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری، محتوا، معلم، دانش آموز، والدین، ابزارهای پشتیبانی، قوانین و مقررات آموزشی و نظام ارزشیابی و فرهنگ آموزشی دسته بندی شدند.
ارائه چارچوب مدیریت اثربخش در مهدکودک با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳۹
127-146
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه چارچوب مدیریت اثربخش در مهدهای کودک است، زیرا مهدهای کودک نقشی بسیار اساسی در رشد همه جانبه کودکان دارند. در واقع مهدکودکی را می توان کارآمد دانست که از سبک و الگوی مدیریتی اثربخش برخوردار باشد. پژوهش حاضر با به کارگیری روش فراترکیب، 163 مقاله و منبع در حوزه مدیریت مراکز نگهداری و آموزش کودکان را مورد ارزیابی قرار داده است. طی مراحل فراترکیب، 55 منبع و مقاله با معیارهای مورد پذیرش، منطبق بود. در نتیجه ترکیب یافته ها، یازده مؤلفه و 175 کد یافت شد که عمومیت بیشتری داشتند و دربرگیرنده عوامل داخلی(مدیر، مربی، والدین، کودکان، کیفیت خدمات) و عوامل خارجی (نظام حاکمیتی، ارزشها و فرهنگ جامعه، سایر مهدهای کودک، دانشگاههای علوم تربیتی، سازمان صدور مجوز فعالیت، سایر سازمانهای مرتبط با کودکان) بودند. پس از آن با روش آنتروپی شانون ضریب اثر کدها تعیین شد و چارچوب مدیریت اثربخش در مهدکودک نیز به شکل مفهومی ارائه شد. یافته های پژوهش انجام شده نشان دادند که بر اساس ضرایب به دست آمده، کدهای مهارتهای مدیریتی مهدکودک در عوامل داخلی، بیشترین ضریب اهمیت و حمایت نظام حاکمیتی نیز در عوامل خارجی مهدکودک بیشترین ضریب اهمیت را به خود اختصاص داده است. از این رو، توجه سازمان مجوز دهنده و جامعه دانشگاهی به مجهز کردن مدیران مهدهای کودک به مهارتهای مدیریتی و حمایت همه جانبه نظام حاکمیتی کشورها از مهدهای کودک در اثربخشی مدیریت مهدکودک و در نتیجه افزایش کودکان بهره مند از خدمات و آموزشهای پیش از دبستان حائز اهمیت است.
اثربخشی تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز در کاهش رفتارهای بیش فعالی دانش آموزان کم توانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز بر کاهش رفتارهای بیش فعالی چهار شرکت کننده (دو پسر و دو دختر) با کم توانی هوشی در یک موقعیت مدرسه ویژه در بیرجند بود. روش : طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع تک آزمودنی و طرح برگشتی A-B-A-B بود و آزمودنی های پژوهش به روش تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش نه (9) رفتار به عنوان رفتار آماج طی جلسات مکرر خط پایه، مداخله درمانگری و پیگیری مورد مشاهده قرار گرفت و درصد این رفتارها ثبت شد و برای تحلیل داده ها از نمودار و تحلیل دیداری استفاده شد. یافته ها : تحلیل دیداری داده ها در خلال شرایط آزمایشی، کاهش رفتارهای آماج (رفتارهای بیش فعالی) همه شرکت کنندگان پژوهش را در طی مراحل مداخله درمانگری نشان داد. روند نزولی رفتارها در مرحله پیگیری نیز قابل مشاهده بود. نتیجه گیری: یافته های مطالعه، اثربخشی روش درمانگری رفتاری تقویت تفکیکی رفتارهای ناهمساز را به عنوان یک روش درمانگری در کاهش رفتارهای بیش فعالی کودکان کم توان هوشی مورد حمایت قرار می دهند.
The Mediating Role of Critical Thinking in Relation to Higher Education Students' Meta-Cognition and Self-efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed at scrutinizing the mediating role of critical thinking in relation to higher education students' metacognition and self-efficacy in Islamic Azad University, Nourabad Mamasani. Samples were collected through random sampling method and it was equal to 248. Instruments used in this study were three standard questionnaires including critical thinking, metacognition and self-efficacy. Cronbach's alpha was employed to estimate the instruments’ reliability, based on which critical thinking was found to be 0.88, metacognition 0.89 and self-efficacy 0.87. Findings revealed that meta-cognition could significantly predict students' self-efficacy and critical thinking. Also, it was found that meta-cognition and critical thinking could significantly predict students’ self-efficacy. This study also showed that critical thinking had a mediating role in relation to students’ meta-cognition and self-efficacy. The dimensions of meta-cognition and critical thinking could significantly predict students’ self-efficacy.
فراتحلیل عوامل اثرگذار بر راهبرد خودتنظیمی در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
33 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف، تحلیل و ترکیب تحلیل های ارائه شده در زمینه عوامل اثرگذار بر راهبرد خودتنظیمی در یادگیری بود. روش این پژوهش فراتحلیل و جامعه آماری پژوهش را کلیه مقالات با درجه علمی و پژوهشی، طرح پژوهشی در مرکز تحقیقات سازمان آموزش وپرورش و پایان نامه های موجود در دانشگاه های محقق اردبیلی و رازی در بین سال های 1380-1394 که به بررسی تأثیر عوامل اثرگذار بر راهبرد خودتنظیمی در یادگیری پرداخته بودند، تشکیل می داد. از بین پژوهش های انجام شده 11 مورد برای بررسی برگزیده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک سه نرم افزار CMA<sub>2</sub>، Excel و Spss.v.<sub>22</sub> انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و درصد فراوانی و در سطح آمار استنباطی برای محاسبه اندازه اثر از g هگز و مدل اثرات ثابت و اثرات تصادفی، برای بررسی معنی داری فراوانی پژوهش ها از روش شمارش کای اسکوئر و جهت ترکیب اندازه اثرها از روش ترکیب احتمالات t واینر استفاده شد. به منظور بررسی وجود سوگیری انتشار در مطالعات اولیه از نمودار فونل استفاده شد که سوگیری انتشار را در مطالعات اولیه در متغیر راهبرد خودتنظیمی نشان داد. برای رفع این مشکل از آزمون برازش دووال و توییدی برای هر دو مدل اثرات ثابت و تصادفی استفاده گردید. به منظور بررسی همگنی مطالعات از آزمون I2 و Q استفاده شد که نشان داد مطالعات اولیه همگن نیستند. اندازه اثر محاسبه شده برای مطالعات تحت هر دو مدل ثابت و تصادفی از نظر آماری برای متغیر مورد بررسی معنادار بود. همچنین نتایج ترکیب احتمالات t واینر نشان داد بین اندازه اثرهای ترکیب شده تفاوت معناداری وجود دارد. درنهایت 10 عامل اثرگذار بر راهبرد خودتنظیمی شناسایی و اثرگذاری آن ها معنی دار ارزیابی شد. در بین عوامل شناسایی بالاترین شاخص اندازه اثر محاسبه شده مربوط به متغیر یادگیری مشارکتی از نوع جیک ساو بود.
تاثیر مهارت های نفوذ سازمانی بر استراتژی های تصمیم گیری در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران به منظور ارائه مدل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
41 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تاثیر مهارت های نفوذ سازمانی بر استراتژی های تصمیم گیری در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران به منظور ارائه مدل بود این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعه آماری شامل مدیران و معاونین ادارات آموزش و پرورش و مدیران دبیرستان های استان مازندران در سال 1397 که دارای حکم رسمی بوده و تعداد آنها 1412 می باشند که با استفاده از جدول کرجسی مورگان و روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای بر اساس سمت، تعداد 306 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. که آمار آنها به تفکیک برای جامعه مدیران 58 نفر، معاونین 116 نفر و مدیران دبیرستان ها132نفر می باشد. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد بود. به منظور محاسبه پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (نفوذ سازمانی برابر 76/0 و برای استراتژی های تصمیم گیری برابر 87/0) پایایی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها با توجه به سؤال های پژوهش از روش-های آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارهای Excel وSpss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی3 بعد اصلی مهارت های نفوذ سازمانی شامل، توانایی شبکه سازی، نفوذ بین فردی، هوشیاری اجتماعی و 2 بعد اصلی استراتژی های تصمیم گیری، منطقی بودن و احساسی بودن شناسایی شد. همینطور ابعاد مهارت های نفوذ سازمانی بر استراتژی های تصمیم گیری اثر قابل توجهی دارد و بخش مهمی از استراتژی های تصمیم گیری در سازمان آموزش و پرورش استان مازندران مربوط به ابعاد مهارت های نفوذ سازمانی می باشد.
مقایسه باورهای هوشی و بلوغ هیجانی دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
157 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه باورهای هوشی و بلوغ هیجانی دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر ایلام است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری را کلیه ی دانش آموزان پسر و دختر مدارس متوسط دوم شهر ایلام در سال تحصیلی 1396-1395 به تعداد 10496 نفر تشکیل داد. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 374 دانش آموز تعیین گردید روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بوده که مقیاس باورهای هوشی دوپیرات و مارین(2005) و مقیاس بلوغ هیجانی یاشویر سینگ و ماهیش بهار گاوا (1991) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شده است. یافته ها نشان داد، در بین دانش آموزان پسر و دختر مدارس متوسطه دوم شهر ایلام در بلوغ هیجانی و باورهای هوشی تفاوت معناداری وجود دارد و دختران گروه نمونه، در مقایسه با پسران، دارای بلوغ هیجانی پایین تر و باورهای هوشی بیشتری هستند. همچنین، عامل جسنیت به عنوان متغیر تاثیرگذار به میزان 6/4 درصد واریانس عدم ثبات عاطفی، 4/5 درصد واریانس بازگشت عاطفی، 3/4 درصد واریانس فروپاشی شخصیت، 7/6 درصد واریانس ناسازگاری اجتماعی، 6/3 درصد واریانس فقدان استقلال، 8/2 درصد واریانس باورهای هوشی افزایشی و 6/2 درصد واریانس باورهای هوشی ذاتی را تبیین می کند. بنابراین، تحولات جنسیتی در حوزه ی آموزش و پرورش نمی توان محدود و منحصر به تحولات کمی و افزایش چشمگیر نسبت به دانش آموزان دختر دانست.
پیش بینی باورهای اساسی بر اساس شایستگی تحصیلی با میانجیگری هیجان های تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
173 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر باورهای اساسی بر شایستگی تحصیلی با میانجیگری هیجان های تحصیلی در دانش آموزان شهر تهران بود. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی، بر حسب روش گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمّی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1396 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 449 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های باورهای اساسی کاتلین و اپستاین (1992)، پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (2000) و پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و همکاران (2005) استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادله های ساختاری تحلیل شدند. شاخص های برازش، برازندگی مطلوب مدل با داده های گردآوری شده را نشان دادند. یافته ها نشان دادند که اثر غیر مستقیم باورهای اساسی بر شایستگی تحصیلی و هیجان های تحصیلی تاثیرگذار است (01/0>p). بنابراین باورهای اساسی با نقش میانجی هیجان های تحصیلی می تواند بر شایستگی تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشته باشد.
بررسی عوامل مؤثر در گرایش انتخاب رشته تحصیلی در دانش آموزان
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 30
حوزههای تخصصی:
انتخاب رشته تحصیلی یکی از مهم ترین تصمیم هایی است که دانش آموزان در دوران تحصیل خود می گیرند به طوری که می تواند سرنوشت شغلی و آینده شغلی آنان را رقم بزند.مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر در گرایش انتخاب رشتهٔ تحصیلی دانش آموزان شهرستان نوشهر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی بود و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان، در حال تحصیل در سه رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی دبیرستان در سال تحصیلی96-1395بود. 200 نفر از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر در گرایش انتخاب رشته است.تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد نظر دبیر و مشاور تحصیلی، علاقه دانش آموز، سوابق تحصیلی، نظر خانواده و استعداد تحصیلی در گرایش انتخاب رشتهٔ تحصیلی دانش آموزان شهرستان نوشهر مؤثر است (05/0 ).همچنین مؤلفه نظر خانواده دارای بالاترین رتبه و مؤلفه نظر دبیر و مشاور تحصیلی دارای پایین ترین رتبه است.
رهبری تأملی در مدارس و نقش آن در بهبود باورهای خودکارآمدی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
این پژوهش توصیفی - همبستگی با مشارکت ۳۲۷ نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهر اصفهان از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته رهبری تأملی مدیران مدارس بر اساس الگوی یکپارچه رهبری تأملی (Castelli,2016) و پرسشنامه خودکارآمدی معلم (Tschannen-Moran & Hoy,2001) گردآوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها تعیین گردید و پایایی پرسشنامه های رهبری تأملی مدیران و خودکارآمدی معلمان با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۶/۰ و ۹۲/۰ بدست آمد. از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تحلیل رگرسیون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکراهه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رهبری تأملی مدیران مدارس با خودکارآمدی معلمان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین از بین مولفه های رهبری تأملی مدیران، مولفه های هدف و معناداری بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی معلمان بود. ضمناً ابعاد رهبری تأملی مدیران می تواند ۷۴ درصد تغییرات خودکارآمدی معلمان را پیش بینی کند. رهبری تأملی عاملی اساسی در جهت تغییر پارادایم آموزشی در مدارس است که از طریق پیوند دانش و تجربه می تواند باور به خودکارآمدی را در معلمان تقویت کند.
رابطه بین رهبری تحولی و چابکی سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
212 - 235
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دبیران مدارس دوره اول متوسطه(200 نفر) و دوره دوم متوسطه(300 نفر) شهرستان بیجار در سال تحصیلی 1395 به تعداد 500 نفر تشکیل داد. نمونه آماری 217 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش طبقه ای با حجم متناسب انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری تحولی(2000) Bass & Avolio با آلفای(93/0)، چابکی سازمانی (1999) Sharifi & Zhangبا آلفای(64/0) و تسهیم دانش(2005) Bock, Zmud, Kim & Lee با آلفای(86/0) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحولی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار است. رهبری تحولی به صورت مستقیم بر تسهیم دانش تأثیرگذار است. همچنین تسهیم دانش به صورت مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذاراست. در این رابطه زمانی که تسهیم دانش به عنوان متغیر میانجی وارد معادله می شود، دارای قدرت بیشتری است. به عبارت دیگر، می توان گفت که رهبری تحولی با نقش میانجی تسهیم دانش موجب افزایش چابکی سازمانی در میان دبیران می شود.
پیش بینی تفکر مدیران بر پایه ی خلق، انتشار و کاربرد دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
304 - 321
حوزههای تخصصی:
این مطالعه از حیث هدف کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها، توصیفی، تک متغیری و همبستگی است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی مدیران مدارس و مدیران شاغل در اداره های آموزش و پرورش استان البرز (400نفر)که در سال تحصیلی 97-1396مشغول به کار هستند. از بین آنها، 167 نفر به صورت نمونه ی در دسترس به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته ی مدیریت دانش و پرسشنامه ی سبک تفکر هریسون و برامسون جمع آوری شده است و از طریق آزمون های t تک نمونه ای، فریدمن، مجذور کای، و همبستگی بنیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش در جامعه ی آماری مورد مطالعه بیانگر این است که وضعیت خلق و کاربرد دانش در حد متوسط و انتشار دانش بالاتر از حد متوسط قرار دارد. در همه ی مؤلفه های سبک تفکر، نمره ی بین 49 تا 59 را کسب کرده اند.