فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۸۱ تا ۹٬۸۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
245 - 275
حوزههای تخصصی:
آموزش های زیست محیطی در دوره های تحصیلی مختلف می تواند نقش موثری در بسیج افکار عمومی جهت حفاظت از محیط زیست داشته باشد. با توجه به نقش کتاب های درسی علوم دوره متوسطه در این زمینه، هدف از این پژوهش بررسی محتوای کتاب های درسی علوم تجربی از لحاظ توجه به آموزش های زیست محیطی است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کمی انجام شد. جامعه و نمونه آماری شامل تمام کتاب های علوم تجربی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1396-1395 است که به شیوه کدگذاری قیاسی بررسی شدند. جهت اعتبار بخشی به یافته ها، از دو کدگذار دیگر نیز استفاده شد و میزان توافق میان کدگذارها برابر با90% به دست آمد. یافته ها بیانگر آن است که مقوله های آموزش محیط زیست به صورت (65%) متن، (11%) پرسش، (21%) تکلیف و (13%) تصویر قرار گرفته اند. همچنین مقوله های آموزش محیط زیست در بعد شناختی (78%) و در ابعاد نگرشی (17%) و مهارتی (13%) است. مهم ترین نقطه قوت کتاب های مورد بررسی، توجه به سطوح بالای شناختی در طراحی تکالیف گروهی است. اما به قدر کافی توجه نکردن به اصول سازماندهی در ارائه محتوا، به ویژه در پایه هشتم، به عنوان مهم ترین ضعف این کتاب ها، محسوب می شود. از مهم ترین پیشنهادهای ارائه شده براساس یافته های این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: اعمال دیدگاه های برنامه ریزان درسی در مورد چگونگی رعایت اصول سازماندهی محتوا، نیازسنجی نیمه متمرکز در مورد مسائل زیست محیطی کشور و طراحی و تدوین کتابی فعالیت محور در حوزه آموزش حفاظت از محیط زیست؛ چگونگی طراحی فعالیت هایی جهت ارتقای نگرش و مهارت های دانش آموزان در کتاب موجود.
تبیین تجارب زیسته زوجین نابینا و کم بینا در همسرداری و فرزند پروری: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه زندگی زوجین نابینا و کم بینا دارای نیازها، دغدغه ها و مشکلات خاصی است. هدف از این پژوهش، تبیین و کاوش کلیه جنبه های تجارب زیسته زوجین نابینا / کم بینا بود. روش برای این منظور از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوج هایی بودند که هر دو نابینا یا کم بینا بوده و در انجمن توانبخشی یزد ثبت نام کرده و دارای فرزند بودند و بیش از 1 سال از ازدواج آنها سپری شده بود. پس از انجام مصاحبه با 24 نفر، محققان به اشباع رسیدند و مطلب جدیدی بدست نیامد. داده های این مطالعه کیفی به روش 7 مرحله ای کلایزی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها با بررسی دقیق، متن کل مصاحبه ها به 321 کد مجزا تقسیم بندی شد. با بررسی مجدد کدها، 40 زیرمفهوم استخراج شد. این زیرمفهوم ها در 7 مفهوم نهایی جای داده شدند. این مفاهیم عبارتند از: 1- «پیروی از دستورات دین و حضور خدا در زندگی»؛ 2- «توانمند بودن فرد نابینا و توانایی حل مشکلات»؛ 3- «زندگی عادی افراد نابینا»؛ 4- «نگرانی از برخورد ناصحیح جامعه»؛ 5- «اعتماد به نفس پایین ناشی از محدودیت های نابینایی / کم بینایی»؛ 6- «فرهنگ و دیدگاه نامناسب مردمی و برنامه ریزی» و 7- «واقع نگری افراد نابینا / کم بینا». نتیجه گیری جامعه افراد نابینا / کم بینا از زندگی همانند سایر اقشار جامعه برخوردارند. این طیف از افراد شیوه های همسرداری و فرزندپروری همانند افراد بینا دارند. البته به دلیل نابینایی، دچار مشکلات و محدودیت هایی نیز می باشند که باید از سایر توانایی های خود بهره گیری نمایند
مقایسه طرح مبحث «گویش» در کتاب های نظام متوسطه قدیم و جدید و بررسی ریخت شناسی اسم و ضمیر در گویش های مرکزی ایران
حوزههای تخصصی:
گویش های ایرانی با فراوانی بسیار، در پهنه جغرافیایی وسیعی گسترده اند و در طول زمان، همچون زبان فارسی تحول بسیار داشته اند. بررسی این گویش ها، علاوه بر شناخت پیوندهای فرهنگی جوامع زبانی ایران ، برای درک ناشناخته های زبانی نیز، راهگشایند. این مقاله به دو بخش تقسیم می گردد. هدف از بخش نخست، مقایسه شیوه تقسیم بندی موضوعات زبانشناسی، در سه کتاب زبان فارسی متوسطه قدیم، با کتاب های نگارش متوسطه دوره اول و دوم نظام جدید است. در این تحلیل توصیفی نشان داده شد که حذف مباحث زبانشناسی ساختگرا، از جمله تعریف علمی زبان، گونه ها و گویش های آن، در کتب جدید و انتقال دروس صرف و نحو به کتاب فارسی، نشان از بازگشت به دستور سنتی دارد. همچنین، وارد کردن دروس آزاد زبان و ادب محلی به کتاب های فارسی دوره اول و دوم جدید، لزوم نگرش علمی به مبحث گویش و ادبیات محلی را می طلبد؛ بدین خاطر، در بخش دوم، گویش های مرکزی ایران برای نمونه انتخاب و زیرشاخه های آن از نظر ریخت شناسی بررسی شدند. هدف، نشان دادن پیوند این گویش ها با پیشینه زبان فارسی بود. این تحلیل توصیفی نشان داد که در زیر شاخه شمال شرقی و بیشتر گویش های زیرشاخه تفرش، ویژگی جنس دستوری برای اسم، هنوز وجود دارد. همچنین صرف غیرفاعلی اسم و ضمیر در گویش ابیانه ای، از زیر شاخه شمال شرقی و در بیشتر گویش های زیرشاخه تفرشی ، مشاهده گردید. در این تحلیل، روند شکل گیری «نقش نمای اضافه» در فارسی معیار نیز روشن شد.
اثربخشی رویکرد حل مسئله در آموزش درس کارورزی بر ارتقای صلاحیت های حرفه ای دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکرد حل مسئله در درس کارورزی بر ارتقای صلاحیت های حرفه ای دانشجومعلمان است. روش پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از طرح گروه کنترل-آزمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش 107 نفر از دانشجومعلمان ورودی سال 1391 دانشگاه فرهنگیان پردیس علامه طباطبایی شهرستان ارومیه است که 42 نفر از آنان به صورت تصادفی ساده در دو گروه به شکل ِ21 نفر گروه آزمایش-رویکرد نوین آموزش کارورزی- و 21 نفر گروه کنترل –رویکرد سنتی آموزش کارورزی- تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه صلاحیت های حرفه ای دانیلسون و استرانگ است که بعد از برگزاری کارورزی توزیع شد. در گروه آزمایش، برای آموزش کارورزی از بسته آموزشی منطبق بر سرفصل نوین دوره های کارورزی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان استفاده شده و در گروه کنترل از برنامه آموزش سنتی کارورزی استفاده شده است. نتایج آزمون T گروه های مستقل، دلالت بر وجود تفاوت معنی دار صلاحیت حرفه ای معلمان دو گروه است. همچنین در مؤلفه های مهارت های پیش نیاز معلمی، نظارت بر پیشرفت دانش آموزان، مسئولیت های حرفه ای، برنامه ریزی و آمادگی، سازمان دهی کلاس درس، ویژگی های شخصیتی و ارتقای آموزش و تدریس نیز بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتیجه تحقیق این است که استفاده از رویکرد نوین آموزش کارورزی بر ارتقای صلاحیت های حرفه ای دانشجومعلمان مؤثرتر است و استفاده از آن برای مدرسان درس کارورزی پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مشارکتی چو و باولی (1999) استفاده شد. داده های گردآوری شده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 تحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری مشارکتی در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است. بنابراین آموزش تفکر انتقادی باعث افزایش یادگیری مشارکتی در دانشجویان شده است.
بررسی میزان اعتماد پذیری برنامه آموزش فلسفه برای کودکان ( p4c)در فعالیتهای پرورشی بر کاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه مدارس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
92-114
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهدف پژوهش حاضربررسی میزان اعتمادپذیری برنامه آموزش فلسفه( p4c )،درفعالیتهای پرورشی به منظورکاهش احساس نیازبه بیان کلامی و بیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسر یایه اول مقطع متوسطه مدارس منطقه 14شهرتهران بوده است.پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی وبه روش نیمه تجربی با طرح تحقیق آزمون مقدماتی ونهایی باگروه شاهد بدون استفاده ازگزینش تصادفی انجام شد.جامعه آماری پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرپایه اول مقطع متوسطه دوره دوم منطقه14 مشغول به تحصیل، درسال 1393-1394،که تعداد 2994 نفربودند.حجم نمونه آماری60 نفرازدانش آموزان که دردوگروه30 نفری تجربی وگواه به صورت غیرتصادفی قرار گرفتند.پس ازبرگزاری دوره آموزش( p4c )، به منظورجمع آوری داده ها ازپرسشنامه بیان حالت هیجانی وصفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر2( STAXI-2 )وبرای تجزیه وتحلیل داده هاعلاوه برآمارتوصیفی ازآزمون تحلیل کوواریانس،بااستفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته های حاصل ازاین تحقیق،به سوال کلی که آیا اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودک درفعالیتهای پرورشی بر کاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه تأثیر دارد یاخیر،پاسخ داده وتأیید نموده.
Application of Conceptual Change Model in Teaching Basic Concepts of Physics and Correcting Misconceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effectiveness of the conceptual change model (CCM) on learning the basic concepts of Electrostatics. CCM is an active teaching method that puts the emphasis on children's preconception. The underlying principles of CCM are derived from constructivist theory. The growing body of research shows that students’ knowledge about Physics has formal aspects rather than being useful and usable. Students encounter problems in understanding of Physics concepts (such as static electricity), therefore their perception and understanding is often subject to misconception. So Electrostatics was considered as the subject of this study. The study population comprised of female junior high school students. Design used in this study was the quasi- experimental method of Solomon four-group design. The samples were selected conveniently and randomly assigned to two experimental and two control groups. Researcher-made tests of academic achievement, in three areas of knowledge, comprehension and application of concepts, were used as the data collection tool. Central and dispersion measures, the t-test and two-way analysis of variance were used to test the hypotheses. Research findings showed that CCM teaching methods are superior to the traditional way of teaching and learning physics concepts in detecting and correcting misconceptions.
تحلیل معرفت شناسی اگزیستانسیالیسم و استلزامات تربیتی آن در نظام آموزش از دور (با تاکید بر آموزش مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان مباحث فلسفی، معرفت شناسی، همواره یکی از مهم ترین ارکان اندیشیدن درخصوص نظام تعلیم و تربیت است، چراکه تربیت همواره با شناخت و کشف واقعیت سروکار دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی معرفت شناسی مکتب اگزیستانسیالیسم و استلزامات تربیتی آن در نظام آموزش از دور (مجازی) است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، شامل شناسایی، مطالعه، طبقه بندی اطلاعات، تجزیه و تحلیل آنها و جمع بندی اطلاعات درخصوص معرفت در دیدگاه اصالت وجود پرداخته و سپس دلالت های تربیتی آن را در آموزش مجازی مورد توجه قرار داده است. نتایج این تحقیق نشان داد اگرچه معرفت در اگزیستانسیالیسم حاوی اندیشه های یک دست نیست، اما این مکتب جهت کسب معرفت، دلالت هایی برای نظام آموزش از دور (مجازی) دارد. به گونه ای که در خصوص اهداف، با تاکید بر خدمت به انسان، به دنبال رشد و گسترش آگاهی فرد و استقلال اوست. همچنین در بحث روش های تربیتی، بر روش های انعطاف پذیر در طراحی برنامه درسی، تاکید دارد، همچنین مکتب یادشده مربی را به عنوان راهنما و یادگیرنده را به عنوان فردی فعال، در آموزش مجازی مدنظر قرار می دهد و بر این اساس در ارزیابی از کسب معرفت، رویکردی کیفی دارد. لذا پیشنهاد می شود که دست اندرکاران آموزش از دور با بهره گیری از نکات قابل تامل ذکر شده از نظر این مکتب، به گونه ای برنامه ریزی نمایند تا انعطاف پذیری بیشتری در کسب معرفت در آموزش مجازی ایجاد گردد.
مؤلفه های اثربخشی رهبری آموزش و یادگیری کلاس درس در مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های اثربخشی رهبری آموزش و یادگیری در کلاس های درس مدارس متوسطه صورت گرفت. در انجام پژوهش رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شده که از نظر هدف، کاربردی است. در گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته چندگانه (16 مدیر، 15 معلم، 8 استاد، 7 گروه دانش آموزی و مشاهده 8 تدریس منتخب) استفاده شد. مصاحبه ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل این اطلاعات، از روش تحلیل محتوای استقرایی با کدگذاری در سه سطح باز، محوری و گزینشی و با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی آ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان دهنده 9 مقوله (بعد) کلی برای اثربخشی رهبری آموزش و یادگیری بود. بعد ارائه آموزش شامل 22 مؤلفه، مدیریت کلاس درس 8، برنامه ریزی و آمادگی 7، جوّ کلاس درس 9، نظارت، ارزیابی و پیگیری 8، همکاری، ارتباطات و پیشرفت حرفه ای 6، ویژگی های فردی معلم 13، مشارکت و تعامل دانش آموزان 13 و تفاوت های فردی 5 مؤلفه بود. نتایج این پژوهش معیارهایی برای اثربخشی معلم در کلاس درس به عنوان رهبر آموزش و یادگیری مشخص کرد که معلمان با تمرکز بر این ابعاد و مؤلفه های آن می توانند به طور مداوم به سنجش و توسعه دانش ها و مهارت های خود بپردازند؛ همچنین این ابعاد بایستی مورد توجه مدیران، ناظران و راهنمایان آموزشی و مسئولان و برنامه ریزان قرار گیرد.
The role of social-emotional competencies and social teaching practices on students’ emotions: The mediation role of teachers’ emotions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to evaluate a new model of students' emotions in which the role of teachers' social-emotional competencies, social teaching practices, and their emotions was considered. To this aim, 303 six-grade students (150 females and 153 males) and their teachers were selected as the participants from Yazd in 2018. Then, the students were asked to answer a questionnaire on the students' emotion, whether positive or negative, and the teachers completed two questionnaires on social-emotional competencies, social teaching practices, and their emotion. Structural equation modeling was used to analyze the data. Results indicated that teachers who had social-emotional competencies and the ability to complement their social teaching practices could experience more positive emotion and interactions with their students. In addition, their students experienced positive classroom atmosphere, which stimulated the students' motivation. Finally, it was concluded the teachers' social-emotional teaching competencies played an indirect effect on the students' emotion via the teachers' positive emotions.
رابطه سبک های یادگیری و روحیه پژوهشگری دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مولفه های مهم فرایند آموزش، سبک یادگیری فراگیران است که باید توسط معلمان شناسایی شود. تشخیص این مولفه و تلاش در جهت اصلاح یا متناسب نمودن آموزش با آنها مزایای متعددی برای دانش آموزان و کل فرایند تدریس به همراه دارد. از جمله پیامدهای مهم سبک های یادگیری که توجه به آن ضرورت دارد، میزان اثرگذاری آن در پرورش روحیه جست وجوگری و توانمندی پژوهشی است. از این رو، در پژوهش حاضر، رابطه بین سبک های یادگیری و روحیه پژوهش گری دانش آموزان دوره دوم متوسطه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه نواحی چهارگانه شهر شیراز بود که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 345 نفر به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب و پرسشنامه روحیه پژوهش گری محمد شریفی. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که از میان سبک های یادگیری، دو سبک یادگیری همگرا و واگرا با روحیه پژوهش گری ارتباط معنی دار داشتند و نتایج رگرسیون چندگانه نیز موید آن بود که این دو سبک از میان سبک های یادگیری پیش بینی کننده روحیه پژوهش گری بودند. یافته های پژوهش حاضر در مجموع موید نقش سبک های یادگیری در پرورش روحیه پژوهش گری و تائیدکننده این فرضیه بود که در یادگیری هر دو سبک واگرا و همگرا باید مدنظر قرار گیرند.
بررسی رابطه بین مقبولیت اجتماعی و نگرش به مادر با اضطراب به مدرسه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه2 شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
113 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مقبولیت اجتماعی و نگرش به مادر با اضطراب مدرسه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 95-94 بوده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه مورد مطالعه، دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه 2 ارومیه بودند. نمونه پژوهش شامل 358 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش به مادر هودسون (1992)، اضطراب مدرسه فیلیپس (1978) و مقبولیت اجتماعی فورد و رابین(1970) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 76/0، 78/0 و81/0 گزارش شده است. سپس جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافته های تحلیلی پژوهش نشان داد که بین مقبولیت اجتماعی و نگرش به مادر با اضطراب مدرسه دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. 54/0 از تغییرات اضطراب مدرسه دانش آموزان به وسیله 2 متغیر مقبولیت اجتماعی و نگرش به مادر قابل تبیین است. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر اضطراب مدرسه تفاوت معنی دار وجود دارد.
رابطه خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان ساری بوده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش مشتمل بر 346 دانش آموز دختر است که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و سه پرسش نامه خودشناسی فنیگستین و همکاران (1975)، یادگیری خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و سازگاری اجتماعی سینگ و سینها (1993) را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد، بین خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی با سازگاری اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد (01/0>p). نتایج رگرسیون نیز نشان داد که خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی 3 /3 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی را تبیین می کنند. بر اساس یافته ها، عملیاتی کردن کارگاه های آموزشی در رابطه با خودآگاهی و یادگیری خودتنظیمی به منظور افزایش سازگاری اجتماعی و برقراری روابط بهینه با دیگران پیشنهاد می شود.
اثربخشی برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن بر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان با علائم مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شهرستان لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن بر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان با علائم مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شهرستان لاهیجان انجام گرفته است. روش: این پژوهش با رویکرد کاربردی و روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 6 ساله پیش دبستانی شهرستان لاهیجان بود. حجم نمونه اولیه شامل 120 نفر از مادران کودکان پیش دبستانی بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در نهایت 30 نفر از مادرانی که کودکان آنها علائم مشکلات درونی سازی و برونی سازی را داشتند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست رفتاری کودک آخنباخ (فرم والد و معلم) (1991) به عنوان ابزار غربالگری و پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (1972) است. برنامه آموزش مهارت فرزندپروری ایمن که توسط علی اکبری دهکردی و علی پور (1394) طراحی شده بود در 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه آموزش مهارت فرزند پروری ایمن بر شیوه های فرزند پروری مادران مؤثر است (01/0≥ P ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت فرزند پروری ایمن باعث ارتقاء شیوه فرزندپروری مقتدرانه و کاهش شیوه فرزندپروری سختگیرانه می شود. با توجه به اینکه شیوه های فرزندپروری والدین نقش اساسی در تأمین سلامت روانی فرزندان آنها دارد، لذا پیشنهاد می شود از برنامه آموزش فرزندپروری ایمن برای مادران جهت مدیریت روابط سالم با فرزندانشان و به کارگیری سبک های فرزندپروری مثبت استفاده شود.
فراتحلیل بررسی کیفیت تدریس معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
144 - 161
حوزههای تخصصی:
کیفیت یکی از مهم ترین مسایلعصر حاضر است که نه تنها در صنعت بلکه در دنیای رقابتی امروزی در آموزش وپرورش بیشتر از آن مطرح است چرا که امروزه دیگر سرمایه ملی یک کشور، پول و زمین نیست بلکه دانش و نیروی انسانی آموزش دیده، مبتکر و خلاق می باشد. هدف : پژوهش حاضر به منظور مقایسه کیفیت تدریس معلمان با استفاده از شیوه فراتحلیل انجام شد. روش : تعداد 19 مطالعه از طریق جستجوی اینترنتی در بانک های اطلاعاتی خارجی و نیز 3 مطالعه از طریق جستجوی دستی دانشگاه های داخل کشور شناسایی و اطلاعات مربوط به آنها کدگذاری گردید. یافته ها : نتایج یافته ها نشان داد که کیفیت تدریس در عنصر جنسیت دارای ضریب اثر 1.80 می باشد که از نظر شدت اثر دارای اثر بزرگ تری می باشد. این اثر در سطح 0.05 p < معنادار می باشد. از بین عناصر کیفیت تدریس، بالاترین ضریب اثر مربوط به تعیین روش سبک تدریس با مقدار 1.32 می باشد و سپس روش تدریس و ارزیابی یادگیری دانشجو قرار دارند. نتایج روش های بررسی تورش انتشار، حاکی از عدم تورش انتشار در نمونه فراتحلیلی بود. با توجه به ناهمگن بودن مطالعات، تحلیل تعدیل کننده برای متغیرهای سن و ابزار اندازه گیری صورت گرفت که بیانگر تأثیر تعدیل کننده متغیر سن در نتایج مطالعات بود. نتیجه گیری : توجه بیشتر به بحث کیفیت در آموزش به خصوص کیفیت تدریس در دانشگاه و فراهم آوردن امکانات رفاهی و توجیه کیفیت در تدریس برای اساتید ضروری به نظر می رسد.
توصیف و تحلیل معیارهای طراحی فضاهای آموزشی از دیدگاه متخصصین تکنولوژی آموزشی براساس تفکرخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
731 - 748
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش توصیف و تحلیل معیارهای طراحی فضاهای آموزشی از دیدگاه متخصصین تکنولوژی آموزشی بر اساس مدل تفکر خلاق است. روش مطالعه، توصیفی- پیمایشی از نوع نظرسنجی می باشد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی تمام وقت رشته تکنولوژی آموزشی در دانشگاههای تهران به تعداد 36 نفر بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته بر اساس سؤالات تحقیق است که به در مقیاس لیکرت انجام شد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرانباخ 74% به دست آمد. نتایج با استفاده از آزمون z تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج، z به دست آمده برای معیار رنگ برابر با 8.98 ، برای معیار نور برابر با 6.58، برای معیار صدا (صوت) برابر با 3.52 ، برای معیار شرایط حرارتی (گرمایش) برابر با 06, 2 بود. لذا می توان نتیجه گرفت که بین معیارهای طراحی فضاهای آموزشی و افزایش تفکر خلاق دانش آموزان از دیدگاه متخصصین تکنولوژی آموزشی در سطح 5% رابطه معناداری وجود دارد.
نقش نظام های آموزشی در کارآفرینی با توجه تاثیر آموزش الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1067 - 1083
حوزههای تخصصی:
نظام های آموزشی که اقتصاد رقابتی رامبنای کار خود قرار داده اند با تحولات و تغییرات سریع و شتابان بین المللی همراه بوده و مشخصه آنها گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی مبتنی بر آموزش و تغییرشاخص های اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی است. در نظامهای آموزشی معتبر از کارآفرینی به منزله موتور توسعه اقتصادی یاد می شود. ورود تکنولوژی های آموزشی و اطلاعاتی و اینترنت به عرصه مبادلات تجاری، ضمن تسهیل این مبادلات ، تا حد زیادی از میزان هزینه ها کاسته است. به همین دلیل اکثر نظام های آموزشی دنیا به دنبال ورود هرچه سریع تر و جدی تر در بازارهای مبادلات آموزشی و الکترونیکی از طریق اینترنت به مراجعین خود هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نظام های آموزشی در کارآفرینی با توجه تاثیر آموزش الکترونیک صورت گرفته است. این تحقیق به روش توصیفی– پیمایشی، انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق ، 260نفر بودند که پرسشنامه 38سوالی در میان کارکنان توزیع گردید. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ75/0محاسبه شده است. اطلاعات جمع آوری شده به وسیله آمار توصیفی و استنباطی در قالب آزمون همبستگی پیرسون با نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که از فاکتورهای: عوامل(سازمانی، اقتصادی ، ویژگیهای آموزش الکترونیک)نقش موثری بر توسعه بنگاههای اقتصادی کوچک با تکیه بر آموزش الکترونیک در شهر شیراز داشته است.
بررسی رابطه بین عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی و رضایت زناشویی در بین زنان و مردان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد بافق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1151 - 1165
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین عضویت در شبکه های اجتماعی و رضایت زناشویی پرداخته شده است . هدف پژوهش ، تعیین رابطه بین عضویت در شبکه های اجتماعی و رضایت زناشویی در بین زنان و مردان متاهل شهرستان بافق می باشد . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری شامل کلیه افراد عضو و غیرعضو در شبکه های اجتماعی است که با توجه به گستردگی جامعه آماری ، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای ، از هر محله شهرستان ، 20 نفر به طور تصادفی انتخاب که در مجموع 100 نفر (53نفر غیر عضو ، 47 نفر عضو. 62 نفر زن و 38 نفر مرد) از زوجین 25 تا 40 ساله در این پژوهش شرکت نموده اند . در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته ی شبکه های مجازی و رضایت زناشویی انریچ (1986) استفاده شده است . جهت آزمون فرضیات تحقیق از روش همبستگی و آزمون t ؛ و جهت تعیین کفایت متغیر عضویت در شبکه های اجتماعی جهت پیش بینی رضایت شغلی از شاخص ضریب تعیین استفاده شده است ؛ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که میزان رضایت زناشویی افراد عضو در شبکه های اجتماعی از افراد غیرعضو در این شبکه ها کمتر و عضویت در شبکه های اجتماعی باعث کاهش رضایت زناشویی در درازمدت می گردد . بنابراین فرضیات تحقیق مورد تایید قرار می گیرد .
بررسی رابطه حمایت اجتماعی مدیران با وجدان کاری معلمان دوره متوسطه آموزش و پرورش شهرستان خاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1185 - 1199
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی مدیران با وجدان کاری معلمان متوسطه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش ، کلیه معلمان متوسطه (اول و دوم) شهرستان خاش در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 700 نفر (441 نفر مرد و 259 نفر زن) بودند که از این تعداد با استفاده از جدول مورگان و به روش طبقه ای نسبتی تصادفی 248 نفر (156 نفر مرد و 92 نفر زن) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش دو پرسش نامه استاندارد شده می باشد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از روشهای آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (F) جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد .که حمایت اجتماعی معلمان باید از طرف مدیران افزایش یابد تا بتوان وجدان کاری و کارایی معلمان را ارتقا بخشید.
چگونگی کاربست قدرت در استقلال دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران: یک تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی و تحلیل ماهیت استقلال دانشگاهی در نظام های آموزش عالی، ارزیابی و تبیین رابطه میان دو نهاد دولت و دانشگاه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به میزانی که دولت بر سیاستگذاری های آموزش عالی دخالت و کنترل دارد، به همان تناسب اصل استقلال دانشگاه با چالش روبرو می شود. پژوهش حاضر با هدف فهم و تبیین چگونگی حضور و اثرگذاری نهاد قدرت بر آموزش عالی ایران انجام شده است. روش شناسی این پژوهش متاثر از رویکرد نورمن فرکلاو، «تحلیل گفتمان انتقادی» می باشد. اسناد و متون مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه متون و منابع نوشتاری و گفتاری است که پیرامون شرایط استقلال دانشگاهی در ایران و در ابعاد چهارگانه استقلال سازمانی، علمی، مالی و استخدامی مطرح هستند. با توجه به رویکرد تحلیل گفتمان، روش عملی جمع-آوری داده ها، مرور اسناد است. یافته های پژوهش نشان می دهد، نهاد دولت از طریق عوامل معتنابهی بر هر چهار نوع استقلال دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران تاثیر می گذارد. این عوامل به سه دسته «نظارتی و کنترلی»، «اداری و حقوقی»، و «مالی و آموزشی» تقسیم و طبقه بندی شده اند. با استناد به یافته های این پژوهش، مطالبه صنفی و تلاش اجتماع علمی برای غلبه بر سیاست ها و رویه های کنونی اعمال قدرت از سوی نهاد دولت بر استقلال دانشگاهی در ایران اکیداً پیشنهاد می شود. علاوه بر آن، «تعدیل نگرش های سیاسی»، «بازنگری دیدگاه سنتی و دولت گرا در حکمرانی آموزش عالی» و «تلاش برای احیای استقلال استخدامی دانشگاه ها» سه راهبرد سیاستی اصلی در احیای استقلال دانشگاهی در ایران قلمداد می شود.