فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۸۱ تا ۱۰٬۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل امتناع بین المللی شدن دانشگاه های تخصصی استان تهران بود. سه مولفه ی اصلی موردمطالعه در این پژوهش «برنامه ریزی آموزشی و درسی بین فرهنگی»، «آمدوشد استادان بین المللی» و «انجام پژوهش های مشترک بین المللی» بوده است. روش پژوهش این مطالعه علمی، روش آمیخته از نوع تشریحی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش اعضای هیات علمی تمام وقت و مدیران ارشد دانشگاه های صنعتی شریف، علامه طباطبائی، علم و صنعت، امیرکبیر و خواجه نصیر طوسی بود که تعداد آن ها 2445 نفر بود. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی، پرسشنامه ی محقق ساخته و در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. نمونه مورد مطالعه برای اجرای پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و انجام مصاحبه ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تعیین شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی (نظیر میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی نظیر (آزمون t گروه های مستقل، آزمون تحلیل واریانس، آزمون فریدمن، آنوا و آزمون توکی) استفاده شد. تحلیل نتایج این پژوهش نشان می دهد، «فقدان اولویت رویکرد بین فرهنگی در برنامه ریزی آموزشی و درسی»، «عدم تدریس دروس به یک زبان بین المللی»، «پایین بودن حقوق اعضای هیات علمی»، «عدم تمایل اساتید بین المللی به تدریس در دانشگاه های ایران»، «فقدان حمایت های مالی و سازمانی جهت انجام پژوهش های بین المللی»، «فقدانِ کفایت لازم در ساختار سازمانی دانشگاه»، «فقدان منابع مالی و قوانین حمایتی» و «ضعف مهارت زبانی استادان ایرانی در انجام و نگارش پژوهش های مشترک بین المللی» از مهم ترین عوامل امتناع استراتژی بین المللی شدن در خانه در دانشگاه های تخصصی تهران می باشد.
تحلیل محتوای مطالعات اجتماعی پایه پنجم و ششم ابتدایی بر اساس مؤلفه های آموزش شهروندی
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
99 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کتب مطالعات اجتماعی پنجم و ششم ابتدایی از حیث میزان برخورداری از مقوله های تربیت شهروند ایرانی-اسلامی، اجتماعی – سیاسی، قانون پذیر و قانون گرا می باشد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی برای تحلیل متن کتب و از روش آنتروپی شانون جهت تحلیل اهمیت مقوله های تربیت شهروندی استفاده شده است. برای محاسبه قابلیت اعتماد از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج تحلیل های انجام شده نشان می دهد همه مولفه های تربیت شهروند ایرانی-سلامی در کتب مطالعات اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و در این بین، نوعدوستی، ارزشمندی و وطن دوستی در زمره مهمترین مقوله ها در این کتب محسوب می شود. همچنین نتایج حوزه تربیت شهروند جتماعی – سیاسی نشان می دهد که مؤلفه های تقویت و ترویج عواطف انسانی و سجایایی اخلاقی و اخلاق نیکو و پسندیده، مشارکت در تصمیم گیری ها و اظهارنظر در مدرسه و کلاس، وجود حس همنوع دوستی در رفتار با غیر ایرانی ها و نزاکت و تعامل سازنده بر جلوگیری از مجادلات به صورت مشترک در هر دو کتاب مورد تأکید قرار گرفته است؛ ولی همه مولفه های تربیت شهروند قانون پذیر و قانون گرا در کتب مذکور مورد توجه قرار نگرفته است و در این حیطه فقط تقویت روحیه حاکمیت قانون و مقررات اجتماعی در زمره مهم ترین مقوله در این کتب محسوب می شود.
بررسی نوسانات کارآمدی چرخه های شبانه روزی و هفتگی منطق ریاضی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نوسانات الگوی چرخه های روزانه و هفتگی منطق ریاضی دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه یازدهم علوم انسانی شهر خدابنده در سال تحصیلی 1396-1397 به تعداد 167 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 36 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، مدت دو هفته به صورت چرخشی در دو نوبت صبح (8، 30/9 و 11) و بعد از ظهر (13، 30/14 و 15/16) مورد آزمون قرار گرفتند. برای سنجش نوع تیپ زمانی از پرسش نامه هورن و استبرگ(1976) و سنجش منطق ریاضی از آزمونهای فرم های موازی منطق ریاضی محقق ساخته استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین کارآیی منطق ریاضی دانش آموزان در ساعت های مختلف روز تفاوت معنی داری وجود داشت(001/0 = Pو 215/4 = F). ولی بین کارآیی منطق ریاضی در روزهای مختلف هفته تفاوت معنادار نبود. تفاوت کارآیی منطق ریاضی بین تیپ های زمانی صبحگاهی، میانی و عصر گاهی معنی دار بود(004/0 = Pو 71/2 = F). بین کارآیی منطق ریاضی دانش آموزان بر حسب تیپ های زمانی در ساعات مختلف روز تفاوت معنی دار بود(0005/0 > Pو 028/3 = F). نتایج: با توجه به متفاوت بودن کارآیی منطق ریاضی دانش آموزان از نظر ریتم های شبانه روزی و تفاوتهای فردی از نظر تیپ زمانی ضروری است این نتایج در فرایند یاددهی و یادگیری در محیط های آموزشی مورد نظر قرار گیرد.
مقایسه ی میزان فعالیت مغزی در زمان ارائه ی تصاویر دو بعدی و سه بعدی در دانش آموزان با هوش فضایی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
131 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی فعالیت مغزی دانش آموزان دبیرستانی، در زمان آموزش نحوه ی عملکرد قلب، از طریق ویدئوهای کامپیوتری است. در یکی از ویدئوها تصاویر آموزشی دو بعدی و در ویدئوی دیگر تصاویر سه بعدی (15 تصویر) قابل رویت بود. این پژوهش به لحاظ دستکاری متغیر مستقل، نیمه آزمایشی محسوب می شود. در این پژوهش متغیر مستقل فعال بعد تصاویر ارائه شده و متغیر مستقل هویتی، هوش فضایی (بالا و پایین) دانش آموزان بود. جامعه ی مورد مطالعه کلیه ی دانش آموزان دبیرستانی رشته ی تجربی، شهرستان بردسکن اند که در سال تحصیلی 97-96 ثبت نام کرده اند. از این جامعه 50 نفر با هوش فضایی بالا و 50 نفر با هوش فضایی پایین (در هرگروه 25 نفر زن و 25 نفر مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. امواج مغزی دانش آموزان از طریق دستگاه EEG از نقاط مختلف مغز به دست آمد. داده های نهایی بعد از حذف نویز و آرتیفکت ها، با تکنیک تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میزان فعالیت مغزی دانش آموزان با هوش فضایی بالا و پایین، وجود ندارد(p value>0.05). این موضوع در مورد سطوح مختلف ابعاد تصاویر (دو بعد و سه بعد) و همچنین تعامل هوش فضایی و ابعاد تصاویر صادق است. یافته های جانبی نشان می دهند که میزان فعالیت مغزی دانش آموزان وابسته به جنسیت است(p value<0.008)، از طرفی جنسیت با نوع تصاویر ارائه شده نیز تعامل معنادار دارد (p value<0.01).
فراتحلیل نقش جنسیت و سن آزمودنی ها بر اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی اختلال های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج پژوهش های مختلف و دستیابی به یک نتیجه ی کلی در خصوص اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلال های یادگیری و نیز تعیین نقش جنسیت و سن آزمودنی ها در میزان اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلالات یادگیری؛ با استفاده از روش فراتحلیل به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی مطالعات انجام شده و دسترس در خصوص اثربخشی مداخلات آموزشی، درمانی و روان شناختی بر انواع اختلال های یادگیری(اعم از نارساخوانی، نارسانویسی و اختلال ریاضی) بود که پس از اعمال ملاک های ورود و خروج در مجموع 128 پژوهش به عنوان نمونه انتخاب گردید. از این مطالعات تعداد 623 اندازه اثر استخراج گردید و با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد ، اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلال های یادگیری در هر دو مدل ثابت و تصادفی معنادار میباشد (001/0P≤) و بر اساس ملاک های تفسیری مقداری بزرگ ارزیابی گردید. همچنین نتایج فرارگرسیون و آزمون تی مستقل نشان داد تاثیر سن و جنسیت به عنوان متغیرهای تعدیل کننده معنادار نمی باشد (001/0P≥). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد مداخلات آموزشی ودرمانی که در مطالعات اولیه پژوهش حاضر به کار گرفته شده است از اثربخشی بسیار مناسبی برخوردار بوده اند و متغیرهای جنسیت و سن آزمودنی تاثیری بر میزان اثربخشی مداخلات ندارد.
نقش استرس والدینی و ادراک مثبت در پیش بینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک مثبت و استرس والدینی در پیش بینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دو گروه از مادران با فرزند عادی و دارای کودکان با نیازهای ویژه بودند که تعداد 161 مادر با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس استرس والدینی، مقیاس ادراک مثبت و مقیاس رضایت زناشویی کانزاس بود. رابطه متغیرها و سهم پیش بین آنها با استفاده از تحلیل مدل معادلات ساختاری در محیطAMOS.V24 ، و تفاوت بین دو گروه در متغیرهای پژوهش با آزمون t گروه های مستقل در محیط SPSS.V24 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین استرس والدینی با رضایت زناشویی رابطه منفی معنادار و بین ادراک مثبت با رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود داشته، ادراک مثبت از قدرت پیش بینی کنندگی خوبی برای رضایت زناشویی برخوردارست. نتایج همچنین نشان داد بین دو گروه از مادران شرکت کننده، در ادراک مثبت و استرس والدینی تفاوت معناداری وجود دارد. برخورداری از ادراک مثبت نسبت به خود و توانایی های خود، می تواند نقش موثری در کاهش استرس های مربوط به وظایف فرزندپروری و افزایش رضایت از زندگی زناشویی به ویژه در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه ایفا کند.
ارزشیابی برنامه درسی بر اساس توجه به شایستگی ها از دیدگاه دانشجویان رشته مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه صنعتی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
224 - 244
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، اکثر سازمان های آموزشی به دلیل پاسخ گو نبودن برنامه های درسی سنتی، به سمت تدوین برنامه های درسی شایستگی محور، روی آورده اند. هدف این مطالعه نیز، ارزیابی وضعیت موجود برنامهدرسی مهندسی فناوری اطلاعات بود که به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. به این منظور، 35 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز که در شرف اتمام دوره تحصیلی بودند از تعداد کل 120 نفر جامعه آماری به عنوان نمونه آماری و با رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری آگاهی دهندگان کلیدی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس محقق ساخته برنامه درسی شایستگی محور مبتنی بر عناصر چهارگانه برنامه درسی بود که بر اساس مبانی نظری و پژوهشی طراحی شده بود. پس از محاسبه روایی و پایایی، مقیاس بین نمونه توزیع و داده ها با آزمون آماری تی تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر، تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هدف، محتوا، روش های تدریس و روش های ارزشیابی به کار رفته در برنامه درسی رشته مهندسی فناوری اطلاعات، در حد متوسط قادر به تحقق شایستگی ها در دانشجویان هستند. همچنین از نظر میزان تحقق شایستگی ها در دانشجویان، تفاوت معنی داری بین هدف محتوا، روش های تدریس مشاهده نشد ولی این تفاوت در عنصر ارزشیابی، معنادار به دست آمد.
بررسی میزان سواد رایانه ای کارکنان بخش مدیریت اطلاعات سلامت در بیمارستان های بیرجند در سال 1397(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت سواد رایانه ای کارکنان بخش مدیریت اطلاعات سلامت بیمارستان های بیرجند با زیرگروه های مدیریت فایل، دستیابی، شرح دادن و ارزشیابی، ارتباط، ترکیب و خلق کردن در محیط دیجیتال انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی واز نظر گردآوری داده ها توصیفی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمام کارکنان بخش مدیریت اطلاعات سلامت بیمارستان های بیرجند می باشد که شامل 103 نفر می باشند. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشد و کل جامعه به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از نظرجمعی از متخصصین تایید و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 تایید گردید. داده ها با روش های آمار توصیفی (درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آزمون های t-test و ANOVA توسط نرم افزار SPSS V. 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش در مجموع سواد رایانه ای کارکنان بخش مدیریت اطلاعات سلامت بیمارستان های بیرجند در سطح متوسطی قرار دارد. در بین مهارت های مختلف، بیشترین مهارت کارکنان در زمینه مدیریت کردن فایل ها و کمترین مهارت هم در زمینه Access و Excel بود، همچنین نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمره سواد رایانه ای مردان بالاتر از زنان می باشد.
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونی تر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 276 دانش آموز پسر مقطع متوسطه اول، 30 دانش آموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود. پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید. پس از نمره گذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی می تواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور می باشد. بنابراین می توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنی ها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل می توان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونی تر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
اثربخشی مداخله گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر1 در بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر بر بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش تک آزمودنی (طرح معکوس A-B-A ) بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدف مند، سه دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS )، خط پایه در حیطه های مورد نظر ترسیم شد. جلسات درمانی براساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر طی 20 جلسه (هفته ای یک جلسه، به مدت 40 دقیقه) برگزار شد. مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS ) حین درمان و پس از هر سه جلسه آموزشی تکمیل شد. برای پیگیری نتایج آموزش، یک ماه بعد نیز این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. یافته ها: براساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت همکاری، ارتباط، ابراز وجود مؤثر بوده است. در ارتباط با متغیر همدلی این برنامه برای آزمودنی شماره 3 مؤثر نبوده و نیاز به بررسی های بیشتر وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه دی روزیر در بهبود مهارت های اجتماعی است. ماهیت مداخله گروهی و ایجاد فرصت تمرین و دریافت بازخورد می تواند رشد مهارت های اجتماعی را در کودکان مبتلا به اتیسم تسهیل کند.
بررسی میزان اثربخشی برنامه مبتنی بر آموزش خود شفقتی بر میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انتخاب راهبرد مناسب جهت کاهش میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی برنامه مبتنی بر آموزش خود شفقتی بر میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری سه ماهه می باشد. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک اتیسم مراجعه کننده به مرکز امید عصر در شهر تهران و در سال 1395 می باشد. نمونه آماری شامل24 مادر دارای کودک اتیسم سطح یک می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی 12 مادر در گروه آزمایش و 12 مادر در گروه شاهد جایگزین شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در زمینه خودشفقتی آموزش دیدند و گروه شاهد در لیست انتظار برای مداخله قرار گرفتند. جهت سنجش میزان اضطراب،استرس و افسردگی مادران از پرسشنامه 21- DASS استفاده شد و آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل داده به کار برده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده ها بر اساس آزمون کوواریانس نشان داد که آموزش خودشفقتی در کاهش میزان اضطراب، استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم تاثیر معنی داری داشته است (001/0> P ). نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج یافته ها، آموزش خودشفقتی به عنوان راهبرد مداخله ای روان شناختی در کاهش میزان اضطراب، استرس و افسردگی مادران کودکان دارای اتسیم موثر بوده است.
بررسی رابطه توانمندسازی و مهارتهای ارتباطی با عملکرد شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین توانمندسازی و مهارتهای ارتباطی با عملکرد شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. شامل کلیه جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی کارکنان اداره کل مرکز آموزش فنی و حرفه ای استان ایلام در سال 1393 به تعداد 378 نفر بود. از جامعه آماری پژوهش نمونه ای به حجم 191 نفر با به کارگیری فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شد. روش نمونه گیری، تصادفی ساده می باشد. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از سه پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر(1995)، عملکرد شغلی توسط پاترسون(1990)، مهارت های ارتباطی استفاده گردید. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها توسط آلفای کرونباخ برای پرسشنامه توانمندسازی (88/0)، برای مهارتهای ارتباطی (85/0) و عملکرد شغلی 86/0 تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین توانمندسازی و تمامی ابعاد آن – خودتعیینی، تأثیر، معنی داری و شایستگی - با عملکرد شغلی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد بین مهارتهای ارتباطی و تمامی ابعاد آن-مهارت های شنودی، کلامی و بازخورد – با عملکرد شغلی کارکنان رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو بعد تأثیر و شایستگی توانایی پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان را دارند. در نهایت نتایج نشان داد که سه بدو بعد مهارت های ارتباطی- مهارت کلامی و بازخورد- توانایی پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان را دارند.
مطالعه پدیدارشناسی تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان سال چهارم دوره متوسطه دوم شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پی بردن به تجربیات دانش آموزانی بود که تعلل ورزی تحصیلی داشتند. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از دانش آموزان پسر سال چهارم رشته های نظری مقطع متوسطه دوم (دبیرستان) شهرستان مریوان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، در سال تحصیلی 96-95 انجام شد. مصاحبه های ضبط شده به صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجربه زیسته دانش آموزان، موجب شناسایی و دسته-بندی و استخراج مقوله های اصلی«سبب شناسی تعلل ورزی تحصیلی» ، «پیامدها» و «راهکارها» شد و همین طور از مقوله های اصلی ذکر شده، مقوله های فرعی سبب شناسی درون فردی مشتمل بر نداشتن مهارت مدیریت زمان، کمال گرایی و مطلق اندیشی، افکار منفی و ترس از شکست، بی علاقه بودن به موضوعات درسی وسبب شناسی برون فردی و پیرامونی شامل دوستان بی برنامه و بی انگیزه، نبود الگوی موفق و همینطور پیامدهای عاطفی و روانی- تحصیلی و رفتاری - شناختی و راهکارهای فردی – اجتماعی از مقوله های اصلی پیامدها و راهکارها، استخراج شدند. یافته های این پژوهش توانست تصویر روشنی از علل تعلل ورزی تحصیلی، پیامدها و راهکارهای حل مشکل ارائه کند.
شناسایی روش های توسعه کارکنان در نظام آموزش عالی؛ مورد دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
25 - 39
حوزههای تخصصی:
توسعه کارکنان به شناسایی و نیازسنجی ابعاد و مؤلفه ها خلاصه نمی شود بلکه روش های توسعه نیز در موفقیت این برنامه ها بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی روشهای توسعه کارکنان در نظام آموزش عالی انجام شد.این پژوهش ازنوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کارکنان منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1395 (3812 N=) و حجم نمونه 203 نفر براساس فرمول کوکران تعیین گردید که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب آلفای کرنباخ 96/0 استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با روش "تحلیل عاملی اکتشافی" تحلیل گردید. یافته ها نشان داد پنج روش درتوسعه کارکنان موثر بوده و شامل: درون دانشگاهی، برون دانشگاهی، رسمی، غیررسمی و روش گروهی می باشد و در مجموع 625/67 از کل واریانس داده ها را تبیین می نمود. بیشترین قدرت تبیین مربوط به روش غیررسمی(02/18) و کمترین آن مربوط به روش رسمی(92/10) بود. به نظر می-رسد مدیران ارشد دانشگاه آزاد اسلامی لازم است به منظور توسعه کارکنان از روشهای مختلف استفاده نمایند.
تبیین رابطه سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی دانشگاه با میانجی گری محبوبیت اجتماعی (مطالعه موردی: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت از شناسایی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری با میانجی گری محبوبیت اجتماعی اساتید دانشگاه لرستان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه لرستان می باشد که تعداد آنها بالغ بر 254 بود. به منظور انتخاب نمونه آماری، تعداد 148 نفر که از طریق جدول کرجسی و مورگان برآورد شده بود؛ با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب گردید. برای گردآوری داده های مورد نظر، از سه فرم پرسشنامه سرمایه اجتماعی، محبوبیت اجتماعی و کیفیت زندگی کاری که از روایی محتوی و پایایی قابل قبول برخوردار بودند؛ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل فرضیه اساسی تحقیق که عبارت بود از "متغیر محبوبیت اجتماعی در رابطه با سرمایه اجتماعی اعضای هیات علمی دانشگاه و کیفیت زندگی کاری آنان نقش تعدیل گر دارد"؛ آزمون معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مبین آن بود که بین سرمایه اجتماعی اعضای هیات علمی دانشگاه و کیفیت زندگی آنان رابطه مثبت وجود دارد؛ این رابطه با تعدیل گری متغیر محبوبیت اجتماعی آنان افزایش می یابد. به عبارت دیگر محبوبیت اجتماعی، علاوه بر آنکه موجب افزایش کیفیت زندگی کاری اساتید می شود؛ رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری آنان را نیز قوی تر می کند.
نقش واسطه گری درگیری تحصیلی در رابطه بین هیجان تحصیلی و پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
615 - 627
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی مدل یابی رابطه هیجان تحصیلی و پیشرفت به واسطه نقش درگیری تحصیلی است. نمونه پژوهش شامل 600 دانش آموز پایه ششم است که به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای دومرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه هیجان تحصیلی (AEQ-M) پکران، گوتز و فرانزل (2005)، و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (2011) که از آزمودنی ها خواسته شد آن ها را تکمیل کنند بود. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز از طریق معدل نمرات میان ترم آن ها موردبررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که مدل موردنظر، برازش مناسبی دارد و درگیری تحصیلی نقش واسطه ای بین هیجان تحصیلی و پیشرفت ایفا می کند تغییرهای هیجان تحصیلی و درگیری تحصیلی قادر به تبیین 37/0 پیشرفت بودند. هیجان های منفی غیرفعال کننده نظیر بی حوصلگی برای انگیزش مضرند و منجر به پردازش اطلاعات سطحی و عدم درگیری تحصیلی دانش آموزان می شوند. لذا با توجه به نقش و جایگاه مهم جریان های مثبت به نظر می رسد که محیط آموزشی باید به دنبال پرورش هیجان های مثبت در دانش آموزان خود باشد.
تأثیر رهبری اخلاقی بر اشتیاق شغلی با نقش میانجی جو سازمانی نوآورانه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد شهر تهران (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1009 - 1027
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری اخلاقی بر اشتیاق شغلی با نقش میانجی جو سازمانی نوآورانه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد شهر تهران بود. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد شهر تهران به تعداد 1900 بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 320 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گرداوری داده ها، از سه پرسشنامه استاندارد رهبری اخلاقی براون و همکاران (2005)، اشتیاق شغلی شوفیلی و همکاران (2001) و جوسازمانی نوآورانه سیگل و کایمر (1978) استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جداول از طریق نرم افزار Spss-V22 و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Lisrel-V8.8 در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. در بخش اول ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید. در بخش دوم نیز ضرایب مسیر و ضرایب معناداری برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که با توجه به نقش میانجی جو سازمانی، رهبری اخلاقی و مؤلفه های آن بر اشتیاق شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد شهر تهران تاثیر مثبت و معنی داری دارند. رهبری اخلاقی بر اشتیاق شغلی تأثیر دارد؛ رهبری اخلاقی بر جو سازمانی نوآورانه تأثیر دارد؛ اشتیاق شغلی بر جو سازمانی نوآورانه تأثیر دارد.
تاثیر روش آموزش معکوس بر یادگیری درس کاروفناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر به کارگیری روش آموزش معکوس بر یادگیری درس کاروفناوری پایه هشتم(دوره اول متوسطه) بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون برای گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه هشتم متوسطه اول، شهرستان بهارستان، ناحیه یک استان تهران بودند که به شیوه نمونه گیری چند مرحله ای یک مدرسه دخترانه به عنوان نمونه انتخاب شد و دو کلاس به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل(26 نفر) و گروه آزمایش(26نفر) تعیین شدند. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته ای است که روایی آن مورد تایید جمعی از دبیران این رشته و متخصصان علوم تربیتی قرار گرفت و ضریب پایایی آن براساس ضریب آلفای کرانباخ 79/0 بدست آمد. مدت ده جلسه 2 ساعته روش تدریس معکوس و سنتی اجرا شد و سپس پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی کوواریانس و آزمون تی تحلیل شد. یافته های پژوهش، به لحاظ آماری نشانگر آن است که شیوه تدریس معکوس در یادگیری دانش آموزان نسبت به روش تدریس سنتی( توضیحی) موثرتر بوده است. به گونه ای که گروه آزمایش در آموزش به شیوه معکوس دارای میانگین نمره بالاتری نسبت به گروه کنترل هستند. بنابراین به معلمان پیشنهاد می شود برای تدریس دروس مختلف به ویژه برنامه های درسی در سطح نگرش و مهارت به شیوه آموزش معکوس توجه بیشتری داشته باشند و تا حد امکان در تولید فیلم های آموزشی و ایجاد بانک های اطلاعاتی تلاش نمایند.
ارزشیابی سطح دانش و نگرش معلمان مدارس در ارتباط با پژوهش تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
46 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی سطح دانش، نگرش و میزان استفاده از پژوهش و یافته های آن در میان معلمان انجام شد . روش : از میان جامعه معلمان ابتدایی شهر ملایر، تعداد 169 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در پژوهش مشارکت نمودند. از یک آزمون پژوهشگر ساخته (45 سؤالی) برای سنجش سطح دانش پژوهش با مقدار پایایی 68/0 و از یک مقیاس نگرش سنج (19 سؤالی) برای ارزشیابی نگرش معلمان درباره نقش پژوهش در تدریس با مقدار پایایی 82/0 استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های خی دو و فریدمن استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که اگرچه سطح دانش معلمان در همه مراحل و ابعاد پژوهش تربیتی در سطح ضعیف و نامطلوب قرار دارد، اما نگرش آن ها نسبت به اهمیت پژوهش تربیتی در سطح متوسط قرار دارد. از دیدگاه معلمان شرکت کننده در این پژوهش، شناخت ناکافی معلمان از ماهیت و فرایند پژوهش تربیتی و فقدان انگیزه و علاقه در میان آنان از عوامل اصلی بازدارنده درگیری معلمان در فعالیت های پژوهشی و مطالعه نتایج پژوهش ها است.
مقایسه مؤلفه های تدریس اثربخش اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
206 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پرداختن به اثربخشی تدریس، این پژوهش به ارزیابی و مقایسه اثربخشی تدریس می پردازد. روش: روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است.جامعه آماری 684 دانشجوی ترم شش به بالای هشت رشته تحصیلی در چهار دانشکده علوم پایه، علوم انسانی، هنر و معماری و الهیات دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 97-96 بود. حجم نمونه 242 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1987) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 74/0 بود و روایی محتوایی تحت نظر متخصصین مورد تایید و بررسی قرار گرفت. از آزمون های تی مستقل، آنووا و آزمون تعقیبی دانکن جهت پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده مشابهت و تفاوت در برخی از ابعاد اثربخشی تدریس بین اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو در رشته های مختلف تحصیلی است. کمترین اثربخشی متعلق به رشته تحصیلی زیست شناسی و علوم تربیتی و بیشترین اثربخشی متعلق به رشته فیزیک بوده است. برای اینکه بتوان اثربخشی تدریس را افزایش داد باید به نقاط قوت و ضعف اثربخشی تدریس اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو توجه کرد.