فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۲۱ تا ۱۰٬۸۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
آموزش پژوهی دوره سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
45 - 64
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تحلیل تصاویر لوحه های کتاب ریاضی اول دبستان از لحاظ تناسب زاویه دید و نمای دوری و نزدیکی با ویژگی های رشدی دانش آموزان اجرا شد. روش پژوهش بر اساس تحلیل محتوای مقوله ای بود. مجموع لوحه های کتاب ریاضی اول دبستان به عنوان جامعه پژوهش ارزیابی شد. نتایج نشان داد که از لحاظ زاویه دید عمودی، 40، 32 و 28 درصد لوحه ها به ترتیب دارای زاویه دید روبه رو، روبه پائین و تلفیقی بودند. از لحاظ زاویه دید محور افقی، 52 درصد لوحه های تمام رخ، 36 درصد لوحه ها زاویه دید دوسوم رخ، 8 درصد زاویه دید تلفیقی و 4 درصد زاویه دید تلفیقی داشتند. از لحاظ نمای دوری و نزدیکی، 36 درصد لوحه ها دارای نمای دور متوسط، 24 درصد نمای دور،16 درصد نمای متوسط و 12 درصد نمای متوسط نزدیک بودند. نتیجه اینکه تصاویر برخی لوحه ها کتاب ریاضی اول دبستان با ویژگی های رشدی دانش آموزان تناسب نداردو به بازنگری بیشتری نیاز دارد. .
مقایسه عملکرد معاونان فناوری و اطلاعات مدارس باکارکردهای مصوب و مورد انتظار ازآنان در مدارس شهرستان زرین شهر
منبع:
آموزش پژوهی دوره سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
89 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد معاونان فناوری و اطلاعات مدارس باکارکردهای مصوب و مورد انتظار از آنان در مدارس شهرستان زرین شهر بود. روش پژوهش کمی انجام و از نوع تحقیقات کاربردی بود که با استفاده از پرسشنامه به شیوه توصیفی پیمایشی انجام شد. داده های کمی پژوهش با استفاده پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. جامعه آماری، معاونان فناوری اطلاعات شامل 195 نفر بوده که بر مبنای فرمول مورگان و کرجسی، 130 نفر معاون به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه ها به روش نمونه گیری خوشه ای، توزیع گردید. روایی سؤالات پرسشنامه توسط 7 نفر از متخصصان و استادان حوزه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ، 78/0 محاسبه شد. یافته های پرسشنامه از طریق آزمون های آماری استنباطی (t تک نمونه ای و تحلیل واریانس) در نرم افزار SPSS(21) مورد تجزیه وتحلیل گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که معاونان فناوری اطلاعات وظایف خود را در حوزه اداری، نرم افزاری و سخت افزاری تا حد زیادی انجام داده اند و با وظایف مصوب در هریک از حیطه های فوق تا حد زیادی موافق بوده اند.
ارائه مدل علّی ادراک از جو آموزشی خلاق و مهارت های حل مسئله با انگیزش تحصیلی: نقش واسطه ای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۶
95 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علّی ادراک از جو آموزشی خلاق و مهارت های حل مسئله با انگیزش تحصیلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی و روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه لرستان به تعداد 1643 نفر بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 310 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های جو آموزشی خلاق محبی و همکاران (1392)، حل مسئله هپنر و پترسن (1982)، باورهای خودکارآمدی تحصیلی زاژاکووا و همکاران (2005) و انگیزش تحصیلی ورلند و همکاران(1989) استفاده شد. ماتریس همبستگی، تحلیل مسیر و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار Lisrel 8.5 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که جو آموزشی خلاق بر انگیزش تحصیلی اثر مستقیم و با میانجی گری خودکارامدی اثر غیرمستقیم دارد؛ اما مهارت های حل مسئله بر انگیزش تحصیلی اثر مستقیم ندارد ولی با میانجی گری خودکارآمدی اثر غیرمستقیم دارد. نتایج پژوهش از نقش میانجی گری خودکارآمدی در رابطه ساختاری بین جو آموزشی خلاق و مهارت های حل مسئله با انگیزش تحصیلی دانشجویان حمایت می کند.
رابطه بین سواد اطلاعاتی و مهارت های زندگی معلمان مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سواد اطلاعاتی، مهارتی است که فرد را قادر می سازد، نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، اطلاعات مربوط به آن را دریابد و به نحوی مؤثر به کار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و مهارت های زندگی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میاندرود است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میاندرود به تعداد 360 نفر بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 186 نفر تعیین و نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسش نامه استاندارد مهارت های زندگی و پرسش نامه سواد اطلاعاتی استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری ابزار توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی پرسش نامه ها نیز با محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب برای هر یک برابر 0/89 و 0/83 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سواد اطلاعاتی و مهارت های زندگی معلمان همبستگی مثبت و رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین، بین سواد اطلاعاتی با مهارت همدلی، مهارت ارتباطی، مهارت حل مسأله و مهارت تفکرخلاق رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه برنامه درسی پنهان با باورهای انگیزشی و کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه برنامه درسی پنهان با باورهای انگیزشی و کارآفرینی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مراکز استان آذربایجان غربی می باشد، که در سال تحصیلی 95-94 در مقطع کارشناسی به تحصیل مشغول بودند.در این تحقیق 1000 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی به عنوان نمونه و به صورت خوشهای چندمرحله ای انتخاب شدند. به این منظور با تهیه فهرست مراکز استان آذربایجان غربی 5 مرکز به صورت تصادفی ساده شامل مراکز ارومیه، خوی، بوکان، نقده و مهاباد انتخاب گردیدند و بعد از تهیه آمار دانشجویان هر مرکز با استفاده از نمونه گیری طبقهای متناسب با حجم هر مرکز، نمونه مناسب انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد برنامه درسی پنهان (تقی پور و غفاری، 1389)، آزمون کارآفرینی روبینسون وهمکاران (1991) و پرسش نامه راهبردهای انگیزشی پینتریچ و دی گروت (1990) است. برای تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی چون میانگین،واریانس و انحراف معیار و در بخش استنباطی از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برنامه درسی پنهان به طورکلی و مولفههای آن از جمله: کنش متقابل، ساختار سازمانی، جو اجتماعی و ساختار فیزیکی با باورهای انگیزشی و کارآفرینی دانشجویان در سطح 01/ رابطه معنی داری وجود داشت.
تصویر ذهنی از اعتبار علمی دانشگاه و ارتباط آن با بهبود خدمات در آموزش عالی: آزمون نقش میانجی کیفیت ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۹
127 - 154
حوزههای تخصصی:
اخیرا مفهوم «اعتبار علمی» اهمیت فزاینده ای در کسب مزیت های رقابتی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی یافته است. هدف ااز اجرای ین پژوهش، بررسی جهت و پایداری روابط میان بهبود خدمات، کیفیت ارتباط و تصویر ذهنی از اعتبار علمی در مؤسسات آموزش عالی است. روش اجرای پژوهش، توصیفی از نوع علّی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه های دولتی شهر سمنان و سبزوار بوده است. برای سنجش متغیرهای پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته، طراحی و بین 364 نفر از دانشجویان توزیع شد که به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شده بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بهبود خدمات، هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم به واسطه کیفیت ارتباط، نقش کلیدی در توسعه تصویر اعتبار علمی دارد. همچنین کیفیت ارتباط، تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر تصویر اعتبار علمی دانشگاه دارد. به علاوه، یافته ها نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر از نظر تصویر ذهنی از اعتبار علمی دانشگاه، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
ارزشیابی کیفیت تدریس اعضای هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۹
163 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه عوامل سه گانه؛ نمره دانشجویان، مرتبه علمی و وضعیت استخدامی استادان با نمره ارزشیابی استادان است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل همه استادان دانشگاه تربیت مدرس در سال های تحصیلی 92-91 و 93-92 به تعداد 670 نفر است که تعداد 336 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات در بخش نمره های ارزشیابی استادان، گزارش تأیید شده دفتر امور هیئت علمی دانشگاه و در بخش نمره های اخذ شده دانشجویان در درس مربوطه، گزارش سامانه جامع گلستان بوده است که از روایی و پایایی لازم برخوردار است. برای پیش بینی نمره ارزشیابی از روی عوامل سه گانه از رگرسیون چند متغیره با روش گام به گام استفاده شد. عمده نتایج بیانگر آن است که بین نمره ارزشیابی استادان و عوامل سه گانه در سطح (05/0 P≤) رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد و سه متغیر با هم حدود 6 درصد از واریانس نمره ارزشیابی استادان را تبیین می کنند. همچنین مقادیر F، ضرایب رگرسیونی استانداردشده (β) و مقدار T در معادله رگرسیونی در سطح (05/0 P≤) معنی دار بوده است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم از نظر توجه به مؤلفه های مرتبط با امام رضا(ع)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول و دوم از نظر توجه به مؤلفه های مرتبط با امام رضا(ع) می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است.جامعه پژوهشی شامل تمام کتاب های درسی پایه اول تا دوازدهم(چاپ سال1397) می باشد و 33جلد از کتاب های درسی به صورت هدفمند در نمونه قرار گرفت. ابزار پژوهش، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است.یافته های پژوهش نشان داد که:1- در کتاب های درسی دوره ابتدایی، 83 مرتبه به مؤلفه های مرتبط با امام رضا(ع) توجه شده است. پایه چهارم با 53فراوانی(9/63 درصد)، پایه ششم با 15 فراوانی(18درصد)، پایه دوم با 13 فراوانی(7/15 درصد) و پایه پنجم با 2 فراوانی(4/2درصد)، توجه بیشتری به مؤلفه های مورد بحث داشته اند و پایه های اول و سوم، هیچ اشاره ای به مؤلفه های مرتبط با امام رضا(ع) نداشته اند. 2- در دوره متوسطه اول، 75 مرتبه به مؤلفه های مرتبط با امام رضا(ع) توجه شده است. پایه هفتم دارای 65 فراوانی(7/86درصد)، پایه نهم 6 فراوانی(8درصد) و پایه هشتم 4 فراوانی(3/5 درصد) بوده است.3-در دوره متوسطه دوم، 31 مرتبه به مؤلفه های مرتبط با امام رضا(ع) توجه شده است. در این دوره به ترتیب پایه یازدهم 17 فراوانی(55 درصد)، پایه دوازدهم 10 فراوانی(32درصد) و پایه دهم 4 فراوانی(13 درصد) داشته است.
تعیین تأثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر توانایی حل مسائل غیرمعمولی
منبع:
آموزش پژوهی دوره سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
121 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی تأثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر توانایی حل مسائل غیرمعمولی در میان دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی است. این پژوهش از نوع طرح های شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی، 40 نفر از دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل در یک آموزشگاه در سال تحصیلی 97-1396 در شهر یاسوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه، به صورت تصادفی گمارده شدند. پس از انجام پیش آزمون، آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه (هر هفته یک جلسه) پیرامون هشت مورد از راهبردهای حل مسئله تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. مجدداً دو گروه با پس آزمون ارزیابی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین توانایی حل مسائل غیرمعمولی (05/0 P<) بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد؛ لذا آموزش راهبردهای خودگردانی باعث افزایش توانایی حل مسائل غیرمعمولی در دانش آموزان شده است. به علاوه این نتایج نشان می دهد که توانایی حل مسائل غیرمعمولی در گذر زمان پایدار می باشد.
مقایسه حرمت خود،کمال گرایی و منبع کنترل در دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه حرمت خود، منبع کنترل و کمال گرایی در دانشجویان زن و مرد ورزشکار با دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود.. جامعه آماری کلیه دانشجویان ورزشکار زن و مرد در دوازدهمین دوره المپیاد بازیهای ورزشی در مردادماه سال 1393 در تهران بودند که از این تعداد 92 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و با 92 دانشجوی غیرورزشکار زن و مرد دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و قم، از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی شامل سن، جنس، سطح تحصیلات ، وضعیت تاهل همتا شدند به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های حرمت خود کوپر اسمیت (1967) ، منبع کنترل نوویکی و استریکلند (1973) و آزمون کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت و همکاران (1995) استفاده شد.تحلیل واریانس دو عاملی چند متغیری نشان داد که بین افراد ورزشکار و غیرورزشکار، در متغیرهای منبع کنترل و حرمت خود تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مقایسه جنسیتی، زنان و مردان تنها در متغیر منبع کنترل تفاوت معنادار دارند. بررسی تعامل گروه با جنسیت نیز نشان داد که بین زنان و مردان ورزشکار در مقایسه با زنان و مردان غیرورزشکار تنها در متغیر منبع کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. تفاوت معناداری بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران و زنان و مردان و همچنین تعامل ورزشکاری و جنس در خصوص متغیر کمال گرایی مشاهده نشد (05/0P<). با توجه به یافته فوق به نظر می رسد تاثیر ورزش در بالا بردن حرمت خود در دانشجویان نه تنها در مواجهه آنان با مشکلات می تواند مفید باشد بلکه تاثیر به سزایی در تعاملات بهینه آنان دارد.
تأثیر آموزش امید بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر استثنایی(کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش امید بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر استثنایی (کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر استثنایی (کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1393-1394 در شهر خرم آباد بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر استثنایی دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت آموزش امید قرار گرفتند، اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه فرسودگی تحصیلی برسو (2007) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش امید باعث کاهش فرسودگی تحصیلی و ابعاد آن می شود(001/0 P £ ). نتیجه گیری: بر این اساس به معلمان پیشنهاد می شود در طول دوره آموزش خود، به آموزش امید به دانش آموزانی که دچار فرسودگی تحصیلی هستند، مبادرت ورزند.
میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های موردنیاز تدریس با استفاده از فاوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
107 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های موردنیاز تدریس با استفاده از فاوا بود. روش : این پژوهش با روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر چایپاره بود که از بین آن ها 154 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته 25 سؤالی استفاده شد. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه توسط تعدادی از اساتید و متخصصان حوزه آموزش وپرورش تأیید شد. همچنین از تحلیل عاملی به روش تعیین مؤلفه های اصلی با چرخش متعامد واریماکس نیز استفاده شد. اعتبار آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Spss ویرایش 16 و با اجرای آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تی مستقل) تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های تدریس با استفاده از فاوا و همچنین میزان برخورداری معلمان از مهارت های تدریس در طراحی، اجراو ارزشیابی در حد متوسطی قرار دارد. به علاوه نتایج نشان داد معلمان زن در برخورداری از مهارت های تدریس با استفاده از فاوا در طراحی، اجرا و ارزشیابی عملکرد بهتری در مقایسه با معلمان مرد دارند. با توجه به نتایج پژوهش، توجه به اجرای دوره های آموزشی نظری و عملی در رابطه با فناوری های نوین آموزشی برای معلمان، تحولات تدریس و متناسب سازی آن بسیار مهم می نماید.
مدل یابی روابط بین کمال گرایی، هیجانات پیشرفت و بهزیستی تحصیلی در دانش-آموزان تیزهوش: آزمون تغییرناپذیری جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای هیجانات پیشرفت مثبت و منفی در رابطه کمال گرایی با بهزیستی تحصیلی نوجوانان تیزهوش دختر و پسر انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر، 326 دانش آموز تیزهوش (161 پسر و 165 دختر) به فهرست شناختارهای کمال گرایی چندبُعدی (MPCI، کابوری، 2006)، نسخه تجدیدنظر شده پرسشنامه هیجان های پیشرفت (AEQ-R، عبدالله پور، 1394)، سیاهه مشغولیت تحصیلی (SEI، سالملا آرو و آپادایا، 2012) و سیاهه فرسودگی تحصیلی (SBI، سالملا آرو، کیورا، لسکینن و نورمی، 2009) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در کل نمونه و در هر دو گروه نوجوانان تیزهوش دختر و پسر، مدل واسطه مندی نسبی هیجانات پیشرفت مثبت و منفی در رابطه کمال گرایی و بهزیستی تحصیلی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین کمال گرایی، هیجانات پیشرفت و بهزیستی تحصیلی در دو گروه نوجوانان تیزهوش دختر و پسر هم-ارز بودند. همچنین، نتایج نشان داد که در مدل کلی و مدل های مربوط به نوجوانان تیزهوش دختر و پسر، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند. نتایج پزوهش حاضر همسو با جهت گیری مدل های معاصر تیزهوشی، ضرورت تمرکز بر نقش ویژگی های کارکردی مفاهیم غیرشناختی مانند توانش های هیجانی/اجتماعی فراگیران تیزهوش دختر و پسر را در پیش بینی کنش وری تحصیلی آنها در مواجهه با موقعیت های چالش انگیز مورد تاکید قرار می دهد.
سبک زندگی تحصیلی سلامت محور: ایده ای نوظهور در روان شناسی سلامت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۶
1 - 30
حوزههای تخصصی:
مرور مبانی نظری و شواهد تجربی پیرامون آخرین تحرکات فکری در محدوده تلاش محققان علاقه مند به قلمرو مطالعاتی انگیزش پیشرفت، ضرورت واکاوی بیش ازپیش دلایل تمایزدهنده مدل های رفتاری منتخب به وسیله فراگیران در محیط های پیشرفت را به وضوح مورد تأکید قرار می دهد. مطالعه مدل های رفتاری مزبور از طریق تلاشی سیستماتیک با هدف تمرکز بر اَشکال ارجح این مدل های رفتاری، هرگونه تمایزیافتگی در سبک زندگی تحصیلی فراگیران را مستدل می سازد. ظرفیت تفسیری نظریه های معاصر انگیزش پیشرفت، بستر اطلاعاتی توانمندی را پیرامون ظهور و بروز مدل های رفتاری تسهیل کننده و یا بازدارنده سلامت تحصیلی فراگیران فراهم می آورد. بی شک، با تکیه بر آموزه های مفهومی برآمده از رویکرد روانشناسی سلامت تحصیلی، هرگونه تلاش در جهت تأکید بر بنیان های تئوریک رفتارهای سبک زندگی تحصیلی، علاوه بر ضرورت پروراندن مرزهای دانش نظری، فرصت آفرینی برای شناسایی ظرفیت های کاربردی این قلمرو مطالعاتی نوظهور را موجب می شود. مطالعه حاضر علاوه بر جهت دهی به فعالیت های علمی محققان تربیتی، از نقش انکارناپذیر در بهسازی نشانگرهای ذهنی اثربخشی محیط های پیشرفت برخوردار است. محققان در این مطالعه، ضمن تلاش برای ارائه ایده ای نوظهور در قلمرو روانشناسی سلامت تحصیلی با عنوان سبک زندگی تحصیلی سلامت محور، می کوشند با تأکیدی بجا بر توان تفسیری رویکردهای نظری معاصر در قلمرو مطالعاتی انگیزش پیشرفت، در جهت کمک به مفهوم سازی و متعاقب آن، عملیاتی سازی مفهوم نوپای «رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور» گام های استوار بردارند. بدین ترتیب، پژوهش تحلیلی حاضر، با تکیه بر نظریه های معاصر انگیزش پیشرفت، به ارائه مدلی مفهومی از رفتارهای فراگیران در محیط های پیشرفت می پردازد که هریک به میزانی و بسته به ماهیتشان، سلامت تحصیلی فراگیران را تسهیل و یا آن را بازداری می کنند. هدف از طراحی این مدل، که با عنوان «رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور» نام گذاری شده است، مطالعه ابعاد انگیزشی فراگیران در مبادرت به انتخاب الگوهای رفتاری مختلف در موقعیت های تحصیلی، با تکیه بر اجتماع نشان گرهای نهفته در رویکردهای معاصر انگیزش پیشرفت است به گونه ای که امکان پیش بینی و ترسیم نیمرخ انگیزشی فراگیران میسر گردد.
تأثیر آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسأله دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
1 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله دانش آموزان، انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های غیرانتفاعی استان قم در سال تحصیلی 94-93 بودند. نمونه آماری از بین مدارس در دسترس انتخاب شد، سپس دو کلاس به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب شدند. آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی اینترنتی در هفت جلسه به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که این آموزش ها به دانش آموزان گروه گواه داده نشد. در این پژوهش از پرسشنامه سواد اطلاعاتی اینترنتی داورپناه و سیامک (1388) و پرسشنامه مهارت حل مسئله هپنر و پترسن (1982) استفاده شد. نتایج به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تحلیل واریانس مختلط بین-درون آزمودنی ها، یا همان طرح آنوای دوتکه مورد مقایسه و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد ، آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی در افزایش توانایی دانش آموزان در به کارگیری مهارت سواد اطلاعاتی اینترنتی اثربخش بوده است. علاوه بر این که نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر افزایش مهارت حل مسئله دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. همچنین این آموزش بر هر سه مؤلفه مهارت حل مسئله که شامل اعتماد به حل مسئله، گرایش به فعالیت های حل مسئله و کنترل رفتار و هیجانات حین حل مسئله است، اثر مثبت داشت.
تأثیر آموزش تئوری انتخاب بر راهبردهای شناختی یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت به کارگیری راهبردهای شناختی مناسب در بهبود فرایند یادگیری، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر راهبردهای شناختی یادگیری است.40 نفر از بین کلیة دانشجویان زن دورة کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی 94-93، به روش نمونه گیریِ در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20n=) و گواه (20n=) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامة راهبردهای شناختی MSLQ پینتریچ و دگروت بود. ابتدا این پرسشنامه به عنوان پیش آزمون بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش در 8 جلسة آموزش تئوری انتخاب شرکت کردند. پس از پایان جلسات آموزشی، پرسشنامه مجدداً برای هر دو گروه به اجرا درآمد. نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه با استفاده از آزمون کوواریانس مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون کوواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش تئوری انتخاب موجب کاهش استفادة معنادار راهبرد مرور و افزایش معنادار به کارگیری راهبردهای بسط، سازماندهی و تفکر انتقادی در گروه آزمایش شده است. با استفاده از نتایج حاصل از این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت کهآموزش تئوری انتخاب به طور مؤثری موجب افزایش استفاده از راهبردهای شناختی عمیق تر و در نتیجه بهبود فرایند یادگیری خواهد شد.
تأثیر داشتن کودک با کم توانی ذهنی بر زندگی مادران: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن تأثیر عمیق و متقابل کودکان با کم توانی ذهنی بر زندگی اعضای خانواده و به ویژه مادران و وجود مطالعات بسیار اندک در این گروه هدف، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر داشتن کودک با کم توانی ذهنی بر زندگی مادران انجام گرفت. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه پژوهش 22 نفر از زنان دارای کودک کم توان ذهنی شهر یزد بودند که با روش نمونه گیری غیر-تصادفی هدفمند انتخاب شدند؛ این تعداد براساس ملاک اشباع نظری انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. برای گرداوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه، با روش کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. در مرحله کدگذاری باز 54 مفهوم و در مرحله کدگذاری محوری 9 مقوله به دست آمد. مقوله ها عبارتند از: ضعف امکانات، رنج هزینه، تضعیف روابط اجتماعی، نارضایتی زناشویی، ضعف حمایت، دیگران سرزنشگر، دوگانگی اعتقادی، دلهره ی فرزندآوری و ترس از آینده. مقوله «مراقبت- مخاطره» به عنوان مقوله هسته ای ظهور یافت. نتایج بیان کننده ی آن است که مراقبت از کودک با کم توانی ذهنی، مادر را در معرض انواع مختلفی از مخاطرات قرار می دهد. فقر فرهنگی، اقتصادی و حمایتی به عنوان شرایط علی تأثیرگذار بر پدیده مراقبت- مخاطره مادران بوده است، پیامدهای حاصل شامل طلاق عاطفی، زوال روابط، افسردگی و انصراف از بارداری بعدی است.
تأثیر یادگیری مشارکتی با گروه های پیشرفت بر خودکارآمدی و خودپنداره ی ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر خودکارآمدی ریاضی و خودپنداره ی ریاضی دانش آموزان بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در بین جامعه دانش آموزان دختر پایه ی اول متوسطه ی شهر اردبیل در سال تحصیلی 94-1393 انجام شد. 67 دانش آموز از دو کلاس یک مدرسه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که گروه آزمایش 34 نفر و گروه کنترل 33 نفر بودند. در گروه آزمایش از روش یادگیری مشارکتی با تقسیم بندی دانش آموزان به گروه های پیشرفت و در گروه کنترل از روش سنتی سخنرانی استفاده شد. پیش آزمون قبل از اعمال متغیر مداخله و پس آزمون پس از اعمال آزمایشی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی خودکارآمدی ریاضی میدلتون و میگلی (1997) با ضریب پایایی 87/0 و پرسشنامه ی خودپنداره ی ریاضی مارش (1983) با ضریب پایایی 89/0 استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) به کمک نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها نشان داد بین دو گروه ازلحاظ وجود متغیرهای خودکارآمدی ریاضی و خودپنداره ی ریاضی دانش آموزان تفاوت معنی دار وجود دارد؛ به عبارتی نتایج پژوهش حاضر نشان داد یادگیری مشارکتی به روش تقسیم بندی دانش آموزان به گروه های پیشرفت، بر خودکارآمدی ریاضی و خودپنداره ی ریاضی دانش آموزان تأثیر معنی داری دارد.
تأثیر محتوای الکترونیکی و تدریس به روش کارگاهی در یادگیری و یادداری درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف مقایسة تأثیر به کارگیری محتوای الکترونیکی آموزشی و روش تدریس کارگاهی بر یادگیری و یادداری درس ریاضی پایة سوم ابتدایی پسرانة شهرستان البرز انجام شده است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون برای سه گروه نمونه بود. جامعة آماری پژوهش، دانش آموزان پایة سوم ابتدایی بودند که از این جامعه با توجه به نوع روش انتخابی (شبه آزمایشی)، سه کلاس پایة سوم ابتدایی شامل 20 دانش آموز برای هر کلاس، با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات این تحقیق از برگزاری سه آزمون ریاضی (پیش آزمون، پس آزمون و آزمون با فاصله زمانی مشخص برای یادداری) در بین هر کلاس از دانش آموزان جمع آوری شد؛ برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی) و آمار استنباطی (بررسی نرمال بودن داده ها، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون کرویت موچلی و مقادیر اپسیلون برای بررسی یکنواختی کوواریانس ها و آزمون t مستقل برای بررسی فرضیه ها) استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از محتوای الکترونیکی و تدریس به روش کارگاهی در افزایش یادگیری و یادداری درس ریاضی دانش آموزان پایة سوم ابتدایی مؤثر است و موجب افزایش سطح یادگیری و یادداری دانش آموزان می شود.
تاملی پیرامون مفهوم برنامه درسی دانشجو (معرفی و بسط مفاهیم مرتبط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر معرفی برنامه درسی دانشجو است. این مطالعه از نوع بنیادین بوده و از روش استدلال استقرایی استفاده شده است. این نوشتار شرحی است از روند طرح این برنامه درسی که مجموعه ای است از مشاهدات و تاملات در طول چندین سال، جستجوهای کتابخانه ای و اسنادی؛ سوالاتی که مطرح شده اند و پاسخ هایی که تا این مرحله از بررسی و تبیین این برنامه درسی بدست آمده اند. این سوالات عبارتند از: مولفه های اساسی این برنامه درسی چه میباشند؟ که جهت پاسخگویی به آن پایان نامه ای در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران انجام شد. این برنامه درسی شامل چه مفاهیمی است؟که در این بخش مفاهیم فراشناخت، انگیزش، درگیری تحصیلی و دانشجو_محوری مورد بحث قرارگرفته اند؛ بر چه مبانی نظری استوار است؟که به بررسی چهار نظریه ساختنگرایی، الگزیستانسیالیسم، نظریه اسنادی و نظریه اهداف پیشرفت پرداخته شده است. متدولوژی مناسب یا متدهای پیشنهادی در این برنامه درسی چه می توانند باشند؟ که در این بخش نیز روش پژوهش پدیدارشناختی مورد بحث قرار گرفته است.