فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۹۰۱ تا ۱۰٬۹۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
95 - 119
حوزههای تخصصی:
مبانی ارزشیابی براساس نظریه ساخت و سازگرایی<br />هدف این مقاله ارائه الگوی ارزشیابی براساس رویکرد ساخت و سازگرایی است.پژوهش کنونی از نوع کیفی است که در قالب پژوهش های بنیادی – کاربردی و با بهره گیری از روش تحلیلی – اسنادی صورت گرفته است.در مراحل پژوهش ابتدا به تحلیل مفاهیم ارزشیابی و نیز ساخت و سازگرایی پرداخته شده است. در ادامه ضمن ارائه مزیت های این رویکرد با تشریح برخی از روش های کاربردی ارزشیابی مبنی بر ساخت و سازگرایی الگویی کلی ارائه شده است. با مطالعه در این حوزه می توان دریافت که علی رغم برخی موانع و نیز انتقادات نسبت به این رهیافت،ساخت و سازگرایی به طور دائم در حال بازسازی،رشد و توسعه مفاهیم و کاربردهای عملی در زمینه تعلیم و تربیت و نیز برنامه درسی است.نتایج پژوهش گویای آن است که با وجود مزیت های فراوان رویکرد ساخت و سازگرایی در تمامی عناصر برنامه درسی از جمله ارزشیابی، مسیر بلندی تا نهادینه شدن این رویکرد در آموزش و پرورش ما وجود دارد. از این رو پیشنهاد شده است تا در تدوین کتاب های درسی براساس رویکرد ساخت و سازگرایی و آموزش رویکرد فوق به معلمان اهتمام بیشتری صورت گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری با تنظیم هیجان بر داغ اجتماعی ادراک شده و تحمل روانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری با تنظیم هیجان بر داغ اجتماعی ادراک شده و تحمل روانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی شهر شیراز در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و گمارش تصادفی استفاده شد. پس از انتخاب حجم نمونه و گمارش آنها در گروه های آزمایش و گواه، گروه های آزمایش مداخلات آموزشی را طی سه ماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه داغ اجتماعی و تحمل روانی بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تاب آوری و تنظیم هیجان بر داغ اجتماعی ادراک شده و تحمل روانی مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی موثر بوده است (P
رابطه سبک تفکر (قانون گذار، اجرایی و قضاوت گرا) و کارآفرینی مدیران با سلامت سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین سبکهای تفکر ( قانون گذاری، اجرایی و قضاوت گرا ) و کارآفرینی مدیران با سلامت سازمانی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1391می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان واحد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی شیراز 623 نفر (145 نفر مدیر - 478 نفر کارمند) است که با روش نمونه گیری طبقه ای 240 ﻧﻔﺮ از کارکنان و 60 نفر از مدیران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه سلامت سازمانی (OHI) هوی و فیلدمن (1996)، پرسشنامه های سبک تفکر استرنبرگ (1991) و پرسشنامه کارآفرینی رابینز و کولتار (1989) است. داده ها توسط برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد و نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سلامت سازمانی و کارآفرینی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و از بین سبک های تفکر مدیران، سبک تفکر اجرایی با سلامت سازمانی رابطه معنادار دارد. همچنین کارآفرینی با سبک تفکر اجرایی و سبک تفکر قانون گذار مدیران رابطه معنادار دارد اما بین سبک تفکر قضاوت گرا و سلامت سازمانی کارکنان و همچنین سبک تفکر قضاوت گرایی مدیران و کارآفرینی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج همچنین نشان داد که کارآفرینی نقش واسطه گری در ارتباط سبک تفکر اجرایی مدیران و سلامت سازمانی کارکنان را دارد. نتایج این پژوهش اهمیت سبک های تفکر و کارآفرینی مدیران در میزان سلامت سازمانی کارکنان را نشان داد.
تأثیر آموزش صلح بر مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش صلح بر مسئولیت پذیری دانش آ موزان اجرا شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح آزمون مقدماتی و نهایی با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه ی سوم متوسطه ی دوره اول شهرستان رودسر (223 نفر) بوده است که 38 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی 19 نفر، اعضای گروه آزمایش را تشکیل دادند و به همین تعداد، از طریق همتاسازی (از لحاظ سطح تحصیلات اولیا، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده) در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه ی مسئولیت پذیری (مؤلفه ی مسئولیت پذیریِ مقیاس شخصیتی کالیفرنیا) بود. یافته های حاصل از اجرای آزمون آنکوا نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی برنامه های آموزش صلح باعث افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان می شود.
استفاده از روش ویلیام رومی در بررسی محتوای فصل سوم کتاب درسی شیمی دوره پیش دانشگاهی
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد و هدف اصلی آموزش و پرورش به نحوی است که در آن باید دانش آموزانی تربیت شوند که دارای روحیه ی فعالیت پذیری باشند و توانایی استفاده ی کاربردی از دانش آموخته شده ی خویش، باشند. این امر مهم جز با تجزیه و تحلیل کتاب های درسی برای دسترسی به چارچوبی منسجم برای تالیف کتاب هایی با رویکرد پژوهشی و دانش آموز محور بدست نمی آید. با توجه به این موضوع ، هدف این تحقیق، تحلیل محتوای متن، تصاویر و سوالات فصل سوم کتاب شیمی دوره پیش دانشگاهی چاپ سال 1396 ، بر اساس روش ویلیام رومی می باشد. هدف روش تحلیل محتوای ویلیام رومی بررسی این موضوع است که آیا کتاب و یا محتوای مورد نظر، دانش آموزان را به طور فعال با آموزش و یادگیری درگیر می نماید؟ به عبارت دیگر هدف این است که آیا کتاب به شیوه فعالی ارائه، تدوین و تنظیم شده است یا خیر؟ در این تحقیق، ضریب درگیری متن 0.34 ، تصاویر 0.50 و سوالات 1.50 و شاخص درگیری فعالیت محور بودن این فصل0.52 بدست آمد که نمایانگر غیرفعال بودن محتوای متن و فعال بودن محتوای تصاویر و سوالات این فصل می باشد.
اثربخشی برنامه اموزش حل تعارض بر بهبود کفایت های اجتماعی درکودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربه بررسی تاثیریک برنامه ا موزش حل تعارض گروهی بر افزایش کفایتهای اجتماعی کودکان با اختلال نقص توجه – بیش فعالی پرداخته است. روش پزوهش نیمه آزمایشی ( طرح پیش آزمون – پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری) بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و از میان دانش آموزان پسر پایه ی پنجم و ششم ابتدایی مدارس ابتدایی شهر تهران ،تعداد 30 دانش آموز با اختلال نقص توجه – بیش فعالی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به منظور تشخیص اختلال بیش فعالی-نقص توجه از پرسشنامه ی علائم مرضی کودکان ( فرم والدین) و بررسی میزان کفایت اجتماعی، از پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر استفاده شد. ازمودنیهای گروه ازمایشی به مدت 12 جلسه ( هر جلسه 60 دقیقه و 2 بار در هفته ) تحت تاثیر یک برنامه ا موزش حل تعارض(پوشنه و صدری ،1394 ) وبه شیوه گروهی قرار داده شدند . نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان داد که بین نمرات کلی و زیر مولف های کفایت اجتماعی (شناختی ، رفتاری- هیجانی و انگیزشی) از مودنی های گروههای ازمایشی و کنترل از نظر اماری تفاوت معنی دار وجود داشته است . یافته های پژوهش نشان داد که برنامه آموزش حل تعارض منجر به افزایش کفایت اجتماعی در کودکان با اختلال نقص توجه – بیش فعالی شده است
اثربخشی قصه گویی تصویری بر کاهش رفتارهای برون نمود و درون نمود کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر قصه گویی تصویری بر کاهش رفتارهای برون نمود و درون نمود کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت. در این پژوهش جامعه آماری شامل کودکان مقطع ابتدایی با اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران بوده است. این پژوهش بصورت نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری) انجام گرفت. جهت اجرای پژوهش تعداد 22 کودک مقطع ابتدایی مراجعه کننده در مرکز آموزشی و درمانی که با اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری هدفمند در پژوهش مشارکت کردند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، والدین چک لیست رفتاری کودکان را تکمیل کردند. در مرحله بعد برای گروه آزمایشی 13 جلسه مداخله قصه گویی تصویری اجرا گردید، و گروه کنترل نیز تحت شرایط انتظار قرار گرفت. در انتهای مداخله نیز پرسشنامه مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط والدین تکمیل شد. داده های حاصل از ارزیابی پرسشنامه از طریق آزمون های آماری کوواریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که روش قصه گویی تصویری در کاهش رفتارهای برون نمود بصورت معنادار در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بوده است؛ ولی در کاهش رفتارهای درون نمود صرفا در مرحله پس آزمون موثر بوده و در مرحله پیگیری تغییر معناداری ایجاد نشده است.
بررسی مؤلفه های مبتنی برشغل وشاغل در برنامة درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقالة حاضر بررسی شرایط و زمینه های شکل گیری مشاغل و انجام فعالیت های حرفه ای در حوزة برنامة درسی است. روش پژوهش کیفی از نوع گروه کانونی و چارچوب شکل دهندة آن مدل مفهومی O’Net است. مشارکت کنندگان در پژوهش به صورت هدفمند و به تعداد 8 نفر انتخاب شدند. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل محتوای موضوعی انجام شده است. یافته ها به صورت کلی نشان داد در حوزة برنامة درسی ظرفیت های لازم برای شکل گیری مشاغل متعدد وجود دارد. مقایسة وضع موجود این حوزه در کشورمان با مدل محتوایی شبکة اطلاعات مشاغل با شاخص های چهارگانه اصلی شامل مشخصات افراد شاغل(توانایی، علائق شغلی، ارزش ها و روش های کاری)، شرایط لازم برای شاغل(شامل مهارت های پایه، مهارت های عمل متقابل، دانش و آموزش) ، تجارب لازم برای شاغل(شامل تجربه و کارآموزی، مهارت های لازم برای ورود به شغل، مهارت های عمل متقابل و گواهینامه ها)، اطلاعات خاص شغل(شامل عنوان شغل، توصیف شغل، عناوین جایگزین، وظایف و ابزار و فناوری)، ویژگی های نیروی کار(شامل اطلاعات بازار کار و دورنمای شغلی)، شرایط شغل(شامل فعالیت های کلی، فعالیت های میانی و فعالیت های خرد و جزئی، محیط سازمانی و محیط کار) نشان می دهد در اکثر موارد با شاخص های مدل مفهومی O’Net مطابقت ندارد به عبارت دیگر حوزة برنامه درسی در ایران با تبدیل شدن به مشاغل تخصصی فاصله قابل توجهی دارد. بر این اساس حرفه ای شدن فعالیت های شغلی و شکل گیری طبقات مشاغل تخصصی از ضرورت های کم کردن این فاصله است.
بررسی انگیزش زبان دوم دانشجویان مقطع کارشناسی از دیدگاه نظریه «نظام خود انگیزشی زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی انگیزش زبان دوم دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های غیر زبان های خارجی از دیدگاه نظریه «نظام خود انگیزشی زبان دوم» است. روش: برای شناسایی عوامل انگیزشی از رویکرد کیفی شامل مصاحبه و یادداشت روزانه در گردآوری داده ها استفاده شده است. پس از بررسی پیشینه پژوهش، نظریات گروهی از کارشناسان دریافت و سؤالات مصاحبه که از نوع نیمه سازمان یافته است از این منابع تهیه شدند. شرکت کنندگان 40 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان و رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 95-94 بودند. از روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر تکنیک معیار استفاده شده است و معیار تعیین شده تحصیل در مقطع کارشناسی رشته های غیر زبان های خارجی بود. با روش تحلیل محتوا موضوعات کلیدی در داده ها شناسایی و کدبندی شدند. سپس بر مبنای چارچوب نظری پژوهش چند طبقه محتوایی تعیین شدند.یافته ها: یافته های این پژوهش به اعتبارسنجی نظریه «نظام خود انگیزشی زبان دوم» در این بافت خاص کمک می کند و نشان می دهد که این نظریه می تواند در تبیین و ارزیابی انگیزش جامعه هدف این پژوهش مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند که عنصر «تجربیات یادگیری زبان دوم» قوی ترین عامل انگیزشی برای دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های غیر زبان های خارجی است که به صورت چهار مضمون اصلی خود را نشان داد. همچنین مشخص شد که خود آرمانی زبان دوم عامل انگیزشی قوی تری است تا خود بایسته زبان دوم. این نتایج اهمیت توجه به مواد آموزشی و برنامه درسی متناسب با «خودهای ممکن» و اهمیت توجه به ویژگی های شخصیتی و حرفه ای معلم در راستای ایجاد انگیزش را نشان می دهد.
بررسی تأثیر شنود مؤثر بر عملکرد مربیان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
39 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش بررسی تأثیر شنود مؤثر بر عملکرد مربیان آموزشگاه های فنی وحرفه ای می باشد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است که هدف آن تعین تأثیر شنود مؤثر مربیان آموزش فنی و حرفه ای و شناخت چگونگی این تأثیر بر عملکرد آنها می باشد در این تحقیق 6 فرضیه (شامل 2 فرضیه اصلی و 4 فرضیه فرعی ) مورد بررسی قرار گرفته و در آن از دو نمونه آماری استفاده شده است. نمونه اول پژوهش از جامعه آماری مربیان فنی و حرفه ای به تعداد 143 نفر در خصوص تعین میزان شنود مؤثر و نمونه دوم پژوهش از جامعه آماری کارآموزان به تعداد 403 نفر از اداره کل آموزش فنی و حرفه ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سنجش شنود مؤثر و پرسشنامه سنجش عملکرد مربیان استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران تأیید و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، روش آزمون t، مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که میزان شنود مؤثر مربیان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای بالاتر از سطح متوسط بوده و تأثیر مثبتی بر عملکرد مربیان فنی وحرفه ای داشته و این تأثیر بر برخی از ابعاد عملکرد مربیان بیشتر بوده است.
چارچوب فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی در برنامه های درسی توسعه حرفه ای در رشته های علمی STEM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
99 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با رویکردی کیفی و پژوهشی تطبیقی و تحلیلی-تبیینی در پی تدوین چارچوبی برای فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی در برنامه های درسی توسعه حرفه ای در رشته های علمی علوم پایه، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات است. برای رسیدن به این هدف دو سؤال اصلی مطرح شد. نخست آن که دانشگاه های پیشرو چه برنامه هایی را برای فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی تدارک می بینند؟ و سپس اینکه کدام برنامه های توسعه حرفه ای هم خوانی بیشتری با حوزه رشته های علمی STEM دارد. روش: سؤال اول از طریق پژوهش تطبیقی و روش بردی با کمی تغییرات استفاده شد. در بخش دوم پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیلی تببینی مشخصات برنامه های توسعه حرفه ای در حوزه رشته های علمی STEM استخراج و همخوانی برنامه های دانشگاه های پیشرو بررسی شد نمونه گیری از نوع هدفمند معیاری بود. معیار انتخاب داشتن مرکز یادگیری و تدریس در دانشگاه های پیش رو بود. یافته ها: دانشگاه ها در مجموع چهار حیطه برنامه های توسعه حرفه ای را دنبال می کنند: الف) برنامه هایی مبتنی بر تعاملات ب) برنامه هایی در راستای پشتیبانی های مالی و غیرمالی ج) برنامه هایی مبتنی بر خدمات انلاین و د) خودکاوی روایتی. در بخش دوم پژوهش یافته ها نشان داد که تدریس و یادگیری اعضای هیأت علمی در حوزه STEM در دانشگاه برکلی و آموزش مبتنی بر یادگیری های الکترونیکی (MOOCS) در دانشگاه های مالزی، هنگ کنگ و ژاپن هم خوانی بیشتری با این حوزه رشته های علمی دارد. در پایان مدلی مفهومی استخراج و توصیه شد.
رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
123 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه انجام شده است. روش: این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است .جامعه آماری متشکل از کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 175 نفر هستند. روش نمونه گیری تصادفی و تعداد برآورد نمونه از جامعه بر اساس جدول مورگان 118 نفر انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته (39گویه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه به صورت روایی محتوی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 95% محاسبه گردید.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داده است: که وضعیت آگاهی و شناخت، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه رشد بالاتر از متوسط می باشد، و بین متغیرهای شبکه ملی رشد و توسعه حرفه ای معلمان رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد، بطوریکه با افزایش آگاهی، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه ملی رشد، توسعه حرفه ای معلمان نیز ارتقا می یابد .
بازسرایی روایات و تجارب دانشجومعلمان به منظور شناسایی عوامل مؤثر در تکوین «هویت حرفه ای» آنان
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
45 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازسرایی روایت های دانشجومعلمان درباره شناسایی عوامل مؤثر در تکوین هویت حرفه ای آنان انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع پژوهش روایی است. ابزار گردآوری داده ها، یادداشت های خودزیست نگارانه و زیست نگارانه دانشجومعلمان در قالب پروژه کارشناسی است. روش انتخاب شرکت کنندگان، هدفمند و از نوع موارد مطلوب است. برای همین منظور، 22 پروژه کارشناسی برای تحلیل انتخاب شد. پژوهشگران در مرحله اجرای پژوهش، نخست نوشته های خودزیست نگارانه دانشجومعلمان را بازبینی کردند و در نهایت مراحل کدگذاری سه مرحله ای انجام شد. در مرحله بازبینی روایات دانشجومعلمان تجارب دانشجومعلمان به سه مرحله تقویمی شاملِ تجارب قبل از دانشجومعلمی، تجارب حین دانشجومعلمی و پیش بینی درباره آینده معلمی خود، در قالبِ خودزیست نگاری و خودارجاعی، توصیف، کدگذاری و تفسیر شد. پس از استخراج کدهای اولیه و نامگذاری محورها در مراحل تقویمی، بر اساس اطلاعات حاصل شده، عوامل مؤثر در تکوین هویت حرفه ای از مفاهیم پدید آمد؛ به این دلیل که در اعتباریابی مفاهیمِ به دست آمده بر اساس مصاحبه از دانشجومعلمان، تأثیرگذاری دوران قبل از دانشگاه در ساخت هویت معلمی و دوران چهارساله تربیت معلم در تکوین و تکمیل هویت معلمی بی تأثیر نبوده است؛ به طوری که حتی این دوران از منظر مصاحبه شوندگان اگر به لحاظ برنامه ریزی درسی، امکانات آموزشی و سطح علمی مدرسان در شرایط بهتری قرار داشته باشد، بهتر از دوران قبل از دانشگاه نیز قابل تبیین خواهد بود.
تأثیر روش آموزشی مبتنی بر وب کوئست بر یادگیری و میزان رضایت دانشجومعلمان از آن در درس طراحی آموزشی
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
9 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش آموزش مبتنی بر وب کوئست بر یادگیری و رضایت از درس طراحی آموزشی است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش دانشجویانی هستند که در نیمسال تحصیلی 96-95 به تعداد 107 نفر درس طراحی آموزشی را در دوره ابتدایی گذرانده اند. نمونه گیری تصادفی ساده شامل60 نفر است که در دو گروه گواه (30 نفر) وگروه آزمایش (30 نفر) قرارگرفته اند. ابزار پژوهش برای سنجش سطح رضایت پرسشنامه کرمی (1386) براساس مدل کرک پاتریک بوده که پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 93/. شده است. برای سنجش یادگیری از آزمون محقق ساخته استانداردشده استفاده شده است که روایی سؤالات را افراد متخصص تأیید کرده اند و پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ در مؤلفه رضایت از یادگیری 83/. است. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس و کواریانس چندمتغیری استفاده شده است. یافته ها بر اساس مقایسه روش آموزشی وب کوئست و روش آموزش سنتی در یادگیری و میزان رضایت از درس طراحی آموزشی نشان می دهد که یادگیری درس طراحی آموزشی در دانشجویان گروه آزمایش (دانشجویانی که برای یادگیری درس طراحی آموزشی، مبتنی بر آموزش وب کوئست) در مقایسه با گروه کنترل (دانشجویانی که در یادگیری درس طراحی آموزشی، آموزش به روش سنتی) به طور چشمگیری بیشتر است. عملکرد دانشجومعلمان آموزش مبتنی بر وب کوئست نسبت به دانشجومعلمان آموزش به شیوه سنتی، در درس طراحی آموزشی به صورت معناداری متفاوت نشان داده شده است.
تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
17 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آموزش چندرسانه ای بر رشد مهارت های یادگیری خودراهبر دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پایه اول دبیرستان شهر تهران، صورت پذیرفته است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در مقطع اول دبیرستان شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 12 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران بود. پس از اجرای پیش آزمون بر روی هر دو گروه، متغیر مستقل (آموزش به وسیله چندرسانه ای) طی شش جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل نیز به دوراز متغیر مستقل قرار گرفت. پس از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که گروه آزمایش در مؤلفه رغبت برای یادگیری و خود مدیریتی پیشرفت معنی داری را نسبت به گروه کنترل داشتند؛ اما در مؤلفه خودکنترلی بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بررسی تأثیر جو سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان با نقش میانجی پاسخگویی فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
87 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جو سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان با نقش میانجی پاسخگویی فردی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان شاغل در مقطع ا بتدایی مدارس دولتی دخترانه ناحیه یک شهر ارومیه به تعداد 340 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده [d1] 180 نفر براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش جهت مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد جو سازمانی هالپین و کرافت (2000)، پرسشنامه پاسخگویی فردی هاچوارتر و همکاران (2005) و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پادساکف (1990)، استفاده شد. پایایی ابزارها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 84/0، 77/0 و 89/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد که جو سازمانی بر پاسخگویی فردی معلمان و رفتار شهروندی سازمانی آنان اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد. اثر مستقیم پاسخگویی فردی بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان به مقدار (36/0) مثبت و معنادار بود. همچنین نتایج بیانگر اثر غیر مستقیم مثبت و معنادار جو سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان با میانجی گری پاسخگویی فردی به مقدار (18/0) بود. از اشارات کاربردی پژوهش می توان به این نکته توجه کرد که مدیران و متصدیان آموزش وپرورش با ایجاد یک جو مثبت و سازنده در مدارس که بر پاسخگویی معلمان تأکید میکند زمینه را برای بروز رفتارهای شهروندی و خود جوش از سوی معلمان فراهم نمایند. [d1] در پاسخ به نظر داور محترم باید گفت که از روش نمونه گیری خوشه ای زمانی استفاده می گردد که جامعه آماری ما وسیع و گسترده باشد و انتخاب نمونه از اعضای جامعه مشکل یا غیرممکن باشد. لذا با توجه به اینکه حجم جامعه پژوهشی ما محدود بود از این روش استفاده گردید. از طرفی نمونه گیری خوشه ای شبیه نمونه گیری تصادفی ساده است با این تفاوت که به جای افراد، گروهها به صورت تصادفی انتخاب می گردند.
چالش های آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران از دیدگاه مدیران آموزشی و دبیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، کمک به ارتقای کیفیت آموزش زبان انگلیسی در نظام آمورشی ایران از راه بررسی و معرفی عوامل چالش زای مهم آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران می باشد. به این منظور مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد. برای این کار از مدیران آموزشی و دبیران زبان انگلیسی مدارس دولتی شهر تهران که از دیدگاه مسئولین آموزش و پرورش، دبیران دیگر، دانش آموزان و اولیای آنها، شایسته ترین افراد گروه آموزشی خود بودند و شناخت کافی از چالش های فرایند یاددهی یادگیری زبان خارجی داشتند، در نمونه پژوهش قرار گرفتند. در این مقاله جهت تحقق اهداف آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران تلاش شد تا با استفاده از نظرات دبیران زبان انگلیسی و مدیران آموزشی به عنوان متخصصان درگیر در آموزش و مهم ترین افراد دخیل در میزان موفقیت آموزش و یادگیری زبان انگلیسی و همچنین شواهد و تحقیقات علمی ارائه شده، چالش های موجود در نظام آموزشی ایران را در حیطه عناصر برنامه درسی آموزش زبان انگلیسی در ایران، عوامل تعدیل کننده یادگیری زبان خارجی شامل(موانع، مزیت ها و عوامل تسهیل)، پیامدها( منفی و مثبت)، ویژگی های زمینه ای (تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ساختاری) که باید در آموزش زبان مورد توجه قرار بگیرد و جزء عوامل درونی و بیرونی تاثیرگذار در آموزش و یادگیری زبان انگلیسی می باشند، به دقت مورد مطالعه و بررسی و نتیجه گیری قرار دهند. جامعه آماری این تحقیق 380 نفر بودند که جهت دستیابی به اطلاعات عمیق، با 15 نفر از مدیران مراکز آموزش زبان انگلیسی و مدیران مراکز آموزشی آموزش و پرورش و 15 نفر از دبیران آموزش زبان انگلیسی در سطح مدارس شهر تهران مصاحبه انجام گرفت. سپس برای اعتبارسنجی داده های بدست آمده از مصاحبه ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بر مبنای مضامین بدست آمده از مصاحبه ها تهیه و در اختیار 350 نفر از معلمان، مدیران ، متخصصان زبانشناسی، روانشناسی و برنامه درسی جهت تایید یا رد مضامین قرار گرفت که نهایتا حجم نمونه آماری در این تحقیق 380 نفر می باشد. در بخش کیفی متخصصان، مدیران و دبیران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی این افراد به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. جمع آوری اطلاعات ابتدا از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته، و سپس پرسشنامه صورت گرفت. روایی سوالات با بهره گیری از نظر متخصصان برآورد شد و داده های حاصل از مصاحبه با روش تحلیل مضمون مقوله بندی و تجزیه و تحلیل داده های کمی در 2 مرحله اصلی انجام شد : (1) تجزیه و تحلیل اکتشافی داده ها (2) تجزیه و تحلیل همبستگی چند متغیره داده ها شامل تحلیل عاملی تأییدی است. نتایج حاصل بیانگر این مطلب است که"در نظام آموزشی ایران تمامی عوامل در حیطه عناصر برنامه درسی، عوامل تعدیل کننده یادگیری زبان خارجی، پیامدها و ویژگی های زمینه ای تاثیر گذار بر کار معلم و دانش آموز با چالش روبرو است و نقش این عوامل جهت تحقق اهداف آموزش زبان انگلیسی بیش از سطح متوسط است که در صورت کم توجهی و یا عدم اصلاح و بروز رسانی می توانند از عوامل چالش زای مهم در راستای رسیدن به اهداف آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران باشند
رویکرد آدلر-گلاسر به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه مروری نظامند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اختلال های دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابله ای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانه های این اختلال به کار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی، پیرامون موثر بودن رویکرد آدلر-گلاسر برای اختلال نافرمانی مقابله ای است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه-های تخصصی مرتبط با اختلال نافرمانی مقابله ای و رویکرد آدلر و گلاسر در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سال های 2017-1985 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور از پایگاه های اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct و Pub Med استخراج و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین، از برخی منابع فارسی موجود در این زمینه استفاده شد.<br />مرور ادبیات پژوهش حکایت از اثربخشی رویکرد آدلر - گلاسر بر نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای دارند. براساس رویکرد آدلر- گلاسر افرد با اختلال نافرمانی مقابله ای بیمار نیستند، بلکه آنها دلسرد شده اند و نیازهای پنجگانه شان پاسخ داده نشده است. بنابراین با درک هدف رفتار و ارتقا علاقه اجتماعی در افراد با اختلال نافرمانی مقابله ای، نشانه های این اختلال را کاهش داد.
دانش آموزان دیرآموز: ارزیابی پویا، ویژگی ها، شناسایی، شیوه های تدریس و بهبود ظرفیت یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموز دیرآموز کسی است که توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارد ولی میزان و عمق یادگیری وی نسبت به متوسط همسالانشان کمتر است. یکی از مشکلات بزرگی که معلّمان با آن مواجه هستند نحوه تعامل با دانش آموزان دیرآموز است. این مسأله که معلّمان از عهده آموزش به دانش آموزان دیرآموز برآیند و بتوانند مطالب درسی را به آنها آموزش دهند تکلیفی چالش برانگیز است. مدیریت مناسب تکالیف منزل و فعالیت های کلاسی این دانش آموزان سبب می شود تا معلمان شناخت مطلوب تری نسبت به این گروه کسب کنند، با صبر و حوصله برخورد نمایند و مشکلات آنها را درک کنند. برخی معلمان تلاش می کنند تا از طریق وادار کردن این دانش آموزان به روش های منفی یا تنبیه به نتیجه مورد نظرشان برسند. تصور بر این است که دانش آموزان دیرآموز، دانش آموزان ضعیفی هستند و باید به اجبار به مدرسه فرستاده شوند اما این راه حل مناسبی نیست. یکی از پیامدهای این اقدام، هموار کردن مسیر برای اخراج دانش آموز از مدرسه و ایجاد نقطه ای تاریک در زندگی وی به عنوان یک دانش آموز قربانی است. اگر معلمان فرصت مناسب مطالعه و تفکر در زمینه فعالیت با این دانش آموزان را بیابند به راه حل مناسبی می رسند و از عهده آموزش و پرورش آنها برمی آیند. هدف این مقاله آن است تا از طریق شیوه های مناسب یاددهی و یادگیری مناسب و هدفمند به معلمان کمک کند تا فرایند یادگیری دانش آموزان دیرآموز را تسهیل کنند و ظرفیت یادگیری آنها ارتقاء بخشند.
فرا تحلیل محتوای کتاب زیست شناسی سال دوم متوسطه نظام جدید بر اساس الگوی خلاقیت پلسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
91 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با دو هدف، یکی ارزیابی محتوای کتاب زیست شناسی سال دوم نظام جدید متوسطه، از دیدگاه الگوی آموزش خلاقیت پلسک، و دیگری شناسایی عواملی که می تواند در تدوین محتوای درسی زمینه تفکر و خلاقیت و ابداع را فراهم نماید صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری پژوهش کتاب زیست شناسی سال دوم متوسطه و ابزار پژوهش برای تحلیل، با توجه به یک طرح کدگذاری در چک لیستِ وارسی محتوا بود. این طرح کدگذاری بر مبنای شاخص های چرخه خلاقیت هدایت شده «پلسک» تنظیم شد. در بررسیِ رواییِ صوری و محتوای چک لیست وارسی محتوا، از نظرات مدرسان علوم تربیتی و معلمان استفاده گردید و جهت پایایی ابزار از فرمول «ویلیام اسکات» استفاده شد. ضریب پایایی محاسبه شده 80/0 بود که مورد تأیید واقع شد. نتایج و تحلیل کمّی محتوای زیست شناسی سال دوم متوسطه با توجه به داده ها نشان می دهد که این محتوا بر بعد آمادگی ذهنی تأکید دارد و برخی از مؤلفه های بعد تخیّل و کاربرد مورد توجه و عنایت قرار گرفته است، به طوری که میزان رعایت مؤلفه ها بسیار اندک بوده و هماهنگی لازم در رعایت اکثر مؤلفه ها در همه ابعاد وجود ندارد. لذا پیشنهاد می گردد که با رعایت برخی مؤلفه ها در سازمان دهی و تدوین کتاب علوم زیستی دوره متوسطه فرایند آموزش خلاقیت و رشد آن را فراهم ساخت.