فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۹۲۱ تا ۱۰٬۹۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارزیابی کیفیت زندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها به روش پیمایشی اجرا شد. برای تعیین مؤلفه های کیفیت زندگی تحصیلی، منابع موجود، مطالعه و مصاحبه اکتشافی نیمه ساختمند انجام شد. نمونه گیری کیفی به شیوه هدفمند و تعداد نمونه شامل 24 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. برای ارزیابی کیفیت زندگی تحصیلی دانشجویان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه را برخی از استادان رشته علوم تربیتی تأیید کردند. پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/. برآورد شد. جامعه پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 367 نفر از آنها مورد نظرسنجی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، از روش های (t –test تک نمونه ای و تحلیل واریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی تحصیلی دانشگاه شهید بهشتی، مطلوبیت لازم را ندارد و به غیر از دو عامل اعضای هیئت علمی و رضایت عمومی، سایر مؤلفه های برنامه درسی، پژوهش، خدمات فرهنگی ورزشی، خدمات پزشکی و مشاوره، تجهیزات علمی پژوهشی، تسهیلات مالی، تغذیه، خوابگاه دانشجویی، انسجام اجتماعی و مسیر پیشرفت، کیفیت لازم را ندارند. در بررسی وضعیت مؤلفه های کیفیت زندگی تحصیلی در بین مقاطع تحصیلی نیز تنها در دو مؤلفه (تجهیزات علمی پژوهشی و مسیر پیشرفت) تفاوت معنی داری دیده شد.
مقایسه فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی در شهر تهران به منظور ارائه راه های افزایش توانمندی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، مقایسه فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی شهر تهران به منظور ارائه راه های افزایش توانمندی آنان است. روش پژوهش از نظر نوع داده های جمع آوری شده، کمّی و ازلحاظ نحوه اجرا، توصیفی- پیمایشی است. چک لیستی محقق ساخته دارای 32 گویه برای بررسی وضعیت پژوهشی اعضای هیئت علمی تهیه شد. همچنین پرسشنامه استاندارد اسپریتزر برای شناسایی وضعیت توانمندی اعضای هیئت علمی (پایایی 906/0) استفاده شد. جامعه آماری، همه اعضای هیئت علمی تمام وقت (غیر از علوم پزشکی) دانشگاه های دولتی (4685 نفر) و آزاد اسلامی (2602 نفر) شهر تهران در سال تحصیلی 1394-1393 بود. از این میان، 487 نفر از دانشگاه های دولتی و 390 نفر از دانشگاه های آزاد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق آزمون های تی در نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج نشان داد وضعیت پژوهشی اعضای هیئت علمی مورد مطالعه بهتر از حد متوسط بود. با این حال، اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی وضعیت بهتری داشتند.
رابطه راهبردهای مدیریت دانش با ظرفیت های یادگیری فردی و سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین راهبردهای مدیریت دانش (به کارگیری دانش، تسهیم دانش و بازیابی دانش) با ظرفیت های یادگیری فردی و سازمانی در دبیرستان های پسرانه شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 بود. روش پژوهش همبستگی و تعداد 235 معلم دبیرستان های پسرانه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل فرایندهای مدیریت دانش (چنگ، 2012) و ظرفیت های یادگیری فردی و سازمانی (سالیس و جونز، 2002) بود. داده ها بر مبنای مدل معادلات ساختاری (مدل تحلیل مسیر) و با استفاده از نرم افزار Spss 19 و 8.8 Lisrel تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند، بین مؤلفه تسهیم دانش با ظرفیت یادگیری فردی و ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد مؤلفه به کارگیری دانش، بر ظرفیت یادگیری فردی و مؤلفه بازیابی دانش، بر ظرفیت یادگیری سازمانی اثر مستقیم دارند، ولی بین مؤلفه های ظرفیت یادگیری فردی و ظرفیت یادگیری سازمانی (متغیرهای میانجی) رابطه دوسویه برقرار نیست.
تبیین رویکرد های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی مناسب برای برنامه درسی رشد حرفه ای مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین رویکرد های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی مناسب برنامه درسی رشد حرفه ای مربیان پیش دبستانی است. در انجام این پژوهش از دو رویکرد کمّی و کیفی، که در رویکرد کیفی از روش تحلیل محتوا و در رویکرد کمّی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور، دانشجویان دکتری، مدرسان رشته روان شناسی، برنامه ریزی درسی و آموزش و پرورش دوره پیش دبستانی و همچنین مربیان است. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و شبکه ای بوده و برای انتخاب مربیان از روش طبقه ای تصادفی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های کیفی بر اساس تحلیل محتوا مقوله بندی شده و یافته های کمّی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد از دیدگاه مربیان در رویکردهای یاددهی یادگیری رشد حرفه ای استفاده از روش تدریس خلاق از درجه اهمیت بیشتری برخوردار بوده و انجام فعالیت های شبیه سازی شده، کمترین ارزش را در این عنصر داشته است. در ارزشیابی آموخته ها و توانمندی های مربیان، آزمون های عملکردی از نظر اهمیت در صدر گویه های مربوط قرار گرفته و ترکیب سؤالات تستی و تشریحی کمترین اهمیت را داشته است.
چشم اندازی تاریخی به بازنگری برنامه های درسی تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۶
85 - 118
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین سیر تاریخی بازنگری برنامه های درسی تربیت معلم در ایران صورت گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی و تاریخی است و در پی پاسخگویی به این سؤال است که «بازنگری برنامه درسی تربیت معلم ایران» در گذشته چگونه انجام شده و هم اکنون چگونه دنبال می شود؟ یافته های حاصل از تحلیل تاریخی اسناد، گزارش ها، منابع کتابخانه ای و مصاحبه عمیق با پیشکسوتان حوزه تربیت معلم ایران نشان می دهد که برنامه درسی تربیت معلم در سیر تطور خود چهار دوره را تجربه کرده است: دوره اول: دوره برنامه درسی رشته ای (از 1297 تا 1312)؛ دوره دوم: دوره برنامه درسی چند رشته ای (از 1313 تا 1362)؛ دوره سوم: دوره برنامه درسی رشته ای (از 1363 تا 1392) و دوره چهارم: دوره برنامه درسی میان رشته ای (از 1393 تاکنون). بررسی و تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هر یک از این دوره ها و شناخت رویکرد حاکم بر بازنگری برنامه درسی تربیت معلم به دست اندرکاران تعلیم و تربیت کمک می کند تا ضمن درک عمیق تر شرایط کنونی به سبب آگاهی از صبغه تاریخی، برنامه های مناسبی را برای آینده پیش بینی نمایند.
بازسازی برنامه توانمندسازی اساتید از طریق بکارگیری استراتژی مداخله ایی "تجربه نظارت شده و بازخورد بر تجربه" با هدف ارتقای مهارت های آنها در طراحی برنامه درسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: بیشترخلاقیت و حتی قدرت آموزش در طراحی آن نهفته است. لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر به کارگیری استراتژی مداخله ای"تجربۀ نظارت شده و بازخورد بر تجربه " ، در ارتقای مهارت عملکردی اعضای هیئت علمی در حوزۀ طراحی آموزش است. روش بررسی: جامعۀ آماری، 158 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. روش انجام پژوهش مداخله ای بود. این مداخلات در دو حیطۀ شناختی و عملکردیِ مهارت طراحی شد. در حیطه شناختی مهارت از استراتژی مداخله ای "تجربۀ نظارت شده" استفاده و تأثیر مداخلۀ مذکور از راه مقایسۀ پیش آزمون و پس آزمون بررسی شد. در حیطۀ عملکردی مهارت، از استراتژی مداخله ای"بازخورد بر تجربه" از راه چک لیست استفاده شد. بررسی تأثیر مداخلات صورت گرفته در این حیطه از طریق چک لیست ودر دو بعد محتوایی و ساختاری /تکنیکی صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها، در حیطۀ شناختی(براساس آزمون t زوجی)، در حیطۀ عملکردی(براساس تعداد طرح درس های استاندارد تدوین شدۀ هر استاد) و از دیدگاه فراگیران(براساس پرسشنامۀ رضایتمندی) بیانگرتاثیر به کارگیری استراتژی های مذکور در ارتقای مهارت در حوزۀ طراحی آموزش بود. نتیجه گیری: اعضای هیئت علمی نیازمند به کارگیری آموخته هایشان هستند. لذا به کارگیری استراتژی مداخله ای مذکور در دوره های مهارتی اعضای هیئت علمی توصیه می شود.
تربیت اخلاقی مبتنی بر ادبیات داستانی: تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر حول شناسایی چگونگی های آموزش مفاهیم اخلاق در مقطع ابتدایی انجام شده است. این پروژه با بررسی کتب درسی، مفاهیم اخلاقی موجود را استخراج کرده و سپس در مقولات کلی تری دسته بندی کرده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار،مفاهیم اخلاقی موجود در دروس، مشخص شده و سپس با استفاده از فرایند استنتاجی بر مبنای ملاکهای معین، از نظر انسجام و یکپارچگی در هر پایه و نیز چیدمان فرگشتی در کل مقطع مورد بررسی قرارداده شد. نتایج نشان داد که کنب فارسی در تمام پایه ها، بیشترین تعداد ادبیات داستانی و بیشترین مفاهیم اخلاقی را دارند. متاسفانه چیدمان مفاهیم، موردتوجه قرارنگرفته و از میان پانزده مفهوم اخلاقی، تنها "رفتار نیک"، "نوع دوستی" و "تلاش و پشتکار" فاکتورهای مربوط به انسجام و فرگشت را از نظر کمی و کیفی دارا هستند. سایر مفاهیم از نظر تعداد تکرار و نوع چینش در پایه های مختلف فاقد کارایی لازم هستند.
نقش واسطه ای ساختار انگیزشی در رابطه بین توانایی های شناختی با رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۶
171 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس توانایی های شناختی با میانجی گری ساختارهای انگیزشی در نوجوانان دبیرستانی شهر تهران در سال 96-1395 بود. 426 دانش آموز دختر و پسر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (زاده محمدی و احمدآبادی، 1390)، ساختار انگیزشی (کاکس و کلینگر، 2004)، و توانایی های شناختی (نجاتی،a1392) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری (با استفاده از نرم افزار لیزرل) استفاده شد. شاخص برازش تطبیقی (94/0=CFI)، شاخص نیکویی برازش (95/0=GFI)، شاخص نرم شده نیکویی برازش (92/0=AGFI) و ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (08/0=RMSEA) حاکی از برازش الگوی مفهومی با داده های گردآوری شده بودند. یافته ها نشان دادند که ساختار انگیزشی (در دو بعد انطباقی و غیر انطباقی) رابطه بین توانایی های شناختی و رفتارهای پرخطر را میانجی گری می کند. همچنین اثر مستقیم رفتار انطباقی و غیر انطباقی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود. اثر مستقیم توانایی های شناختی بر رفتار انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود. همچنین توانایی های شناختی توانستند 5 درصد از واریانس رفتار انطباقی و 28 درصد از واریانس رفتار غیر انطباقی را تبیین کنند. به علاوه ساختار انگیزشی (در دو بعد رفتار انطباقی و غیر انطباقی) و توانایی های شناختی با هم توانستند 20 درصد واریانس رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس ابعاد کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۶
191 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس مؤلفه های کمال گرایی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 1395-1394 بود که تعداد 250 نفر از آن ها (115 زن و 135 مرد) به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و با تکمیل پرسش نامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه ابعاد کمال گرایی هویت و فلت (1991) در این پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، رگرسیون هم زمان، رگرسیون گام به گام، و t دو گروهی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که کمال گرایی خود مدار به طور مثبت و معناداری تعلل ورزی تحصیلی و کمال گرایی دیگرمدار به طور منفی و معناداری تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی می کند. در نهایت این نتیجه گرفته شد که با افزایش میزان کمال گرایی در دانشجویان میزان تعلل ورزی در آن ها نیز افزایش می یابد.
تمایز و تشابه مشاوره فلسفی با رویکرد عقلانی- عاطفی الیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
21 - 48
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحت عنوان" تمایز و تشابه مشاوره فلسفی با رویکرد عقلانی عاطفی الیس"به دنبال مقایسه مشاوره فلسفی با نظریه روان درمانی عقلانی- عاطفی الیس است در این راه سه پرسش اساسی مطرح شده است:1.ماهیت مشاوره فلسفی چیست؟ 2. ماهیت فلسفی نظریه عقلانی عاطفی الیس چیست؟3. مشاوره فلسفی چه تمایز ها و تشابه هایی با نظریه عقلانی عاطفی الیس دارد؟ برای پاسخ به پرسش نخست و دوم از روش تحلیلی استفاده شده است.هم تحلیل زبانی مد نظر بوده است که در آن به مفهوم ها توجه شده است و هم تحلیل گزاره ها در قالب ادعاها و تعاریف متفاوتی که از مشاوره فلسفی بعمل آمده است. برای پاسخ به پرسش سوم از تحلیل تطبیقی استفاده شده است.نتایج نشان می دهد که تحلیل تعریف های مشاوره فلسفی می تواند تا حدودی چیستی آن را تبیین کند. نظریه الیس از فلسفه های شرقی چون بودیسم، کنفسیوسیسم، تائوئیسم، فلسفه سقراطی، رواقی[S1] و اپیکوری نشات گرفته است. به همین دلیل نظریه الیس برخی خصایص فلسفی و مشاوره فلسفی را دارد و از جهاتی نیاز با مشاوره فلسفی متمایز است . این[S2] مقایسه به لحاظ نظری و عملی سودمندیهایی دارد. از انجا که مشاوره فلسفی همچون پارادایم و رشته جدید خود را مطرح می سازد باید بتواند حد و مرز های خود را با سایر پارادایم ها و رشته ها مشخص کند و نیز کسانی که قرار است چون مشاوران فلسفی عمل کنند باید بتوانند تمایز خود را با مشاوره و روان درمانی مرسوم نشان دهند. مشاوره فلسفی برای کمک به مراجع، بیشتر بر واکاوی تفکر، کسب شناخت، خودشناسی، وادار کردن فرد به گفتگو و پرسشگری با استفاده از روشهای فلسفی تکیه و تاکید دارد و به دنبال توجیه صرف رفتارهای مراجع و درمان به شیوه سنتی نیست. بکارگیری استدلال منطقی در نظریه الیس بر استاندارد هایی جهان شمول استوار است. در حالیکه در مشاوره فلسفی بر استاندارد های درونی و منحصر بفرد هر فرد تاکید می شود. و نیز بررسی ارتباط عقل، عاطفه و باور چنانکه در نظریه الیس مطرح است، بررسی می شود. [S1]اشاره به زمینه ، اهداف روش کار یافته ها و نتیجه گیری در چکیده [S2]اشاره به کاربردهای این مقایسه
نقش واسطه گری انگیزش تحصیلی در رابطه ی بین هویت تحصیلی و ابعاد بهزیستی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی پایگاه های هویت تحصیلی و ابعاد بهزیستی هیجانی (هیجانات مثبت و منفی) با میانجی گری انگیزش تحصیلی بود. این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور، 377 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان (180دختر و 197پسر) برای شرکت در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های هویت تحصیلی (رحیمی نژاد و همکاران)، مقیاس انگیزش تحصیلی (ولرند و همکاران) و مقیاس بهزیستی هیجانی (کی یز و ماگیارمو) را پاسخ دادند.نتایج تحلیل مسیر درخصوص اثرات مستقیم نشان دادند اثر هویت موفق و هویت دنباله رو بر هیجان مثبت و هم چنین تأثیر هویت سردرگم بر هیجان منفی، مثبت و معنا دار بود. به علاوه، رابطه ی انگیزش درونی با هیجان مثبت و انگیزش بیرونی و بی انگیزگی با هیجان منفی، مثبت و معنا دار بود. افزون بر آن اثر هویت تحصیلی موفق به واسطه ی انگیزش درونی بر هیجان مثبت و به واسطه ی انگیزش بیرونی بر هیجان منفی معنا دار بود. هم چنین تأثیر هویت تحصیلی سردرگم به واسطه ی انگیزش درونی بر هیجان مثبت، منفی و معنادار و اثر هویت تحصیلی موفق، دنباله رو، سردرگم و دیررس با واسطه گری بی انگیزگی بر هیجان منفی، معنا دار بود. در مجموع یافته ها نشان می دهد که منزلت های هویت تحصیلی ضمن اثرات مستقیم، با میانجی گری انگیزش تحصیلی بر ابعاد بهزیستی هیجانی اثرات غیرمستقیم دارند.
فراتحلیل مطالعات اثربخشی رویکرد یادگیری ترکیبی بر بهبود عملکرد تحصیلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
۵۹-۷۳
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که هدف اصلی تحقیق، فراتحلیل مطالعات اثربخشی رویکرد یادگیری ترکیبی بر بهبود عملکرد تحصیلی در ایران بود، لذا برای انجام تحقیق، از روش شناسی فراتحلیل مبتنی بر برآورد اندازه اثر رابطه بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی استفاده شد. از بین جامعه آماری تحقیق در بازه زمانی 1389 تا 1396، تعداد 211 مورد تحقیق یافت شد که از این تعداد، براساس روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند مبتنی بر دو معیار« تحقیقات میدانی و ملاک های درون تحلیلی»، 20 سند پژوهشی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای تحلیل داده های اولیه تحقیق، با استفاده از نرم افزارSPSS19، از چک لیست فراتحلیل مبتنی بر روش ساختاریافته و برای تفسیر نتایج نهایی تحقیق نیز، از مدل کوهنی استفاده شد. نتیجه نهایی تحقیق نیز نشان داد که بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد؛ چرا که میزان اندازه اثر واقعی به دست آمده در باب رابطه بین یادگیری ترکیبی و بهبود عملکرد تحصیلی684/0 بوده که این مقدار، براساس مدل تفسیر کوهنی، بالاتر از حد متوسط(5/0) بوده که این امر نشان از تایید تاثیرات واقعی رویکرد یادگیری ترکیبی بر بهبود عملکرد تحصیلی دارد. به عبارتی، نتیجه نهایی تحقیق نشان داد، اگر ابعاد، مولفه ها و شاخص های تشکیل دهنده یادگیری ترکیبی، به خوبی نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و بازخورد بگیرند؛ می تواند به عنوان یک رویکرد منطقی و منعطف، بر بهبود عملکرد تحصیلی یادگیرندگان تاثیر فراوان داشته باشد.
بررسی نقش میانجی انتظارات والدین و مشارکت والدین در رابطه بین انتظارات معلمان با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
229 - 249
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی انتظارات والدین و مشارکت والدین در رابطه بین انتظارات معلمان با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. به منظور انتخاب نمونه آماری پژوهش ، 8 دبیرستان پسرانه و 8 دبیرستان دخترانه از بین 34 دبیرستان ناحیه یک ارومیه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، از هر دبیرستان دو کلاس، در مجموع 16 کلاس به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. بدین ترتیب مجموع دانش آموزان شانزده کلاس 355 نفر ( 200 پسر و 155 دختر) حجم نمونه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. روایی پرشنامه با استفاده از قضاوت متخصصان و پایایی ابزار مورد استفاده در تحقیقات قبلی تاییدشده و در این تحقیق نیز آلفای کرونباخ پرسشنامه های انتظارات والدین،مشارکت والدین،انگیزه پیشرفت تحصیلی تایید شدند. برای آزمون فرضیه ها و مدل از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد و این آزمون با استفاده از spss نسخه 21 و لیزرل8/8 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که مشارکت والدین در رابطه بین انتظارات معلمان و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، نقش میانجی دارد ولی انتظارات والدین در این رابطه نقش میانجی ندارد.
شناسایی راهبردهای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تبیین راهبردهای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی انجام شد. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی داده بنیاد، اقدام به مصاحبه عمیق با 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه آموزش عالی گردید. یافته ها نشان داده است که مهمترین راهبردهای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در برگیرنده آموزش و آگاهی بخشی، درگیر نمودن افراد در برنامه ریزی درسی، ایجاد مراکزی در زمینه مشاوره برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها، ملاحظه و رعایت اصول اساسی در تدوین برنامه درسی کارآمد، رشد مشارکت در آموزش عالی، و بودجه و منابع کافی است. نتایج این تحقیق، می تواند به عنوان الگوی راهنما برای برنامه ریزان آموزش عالی به منظور بازنگری و اصلاح در ساختار برنامه درسی، مشخص کردن نقاط ضعف و قوت در زمینه تحقق ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در نظام آموزش عالی و برنامه ریزی در زمینه اجرای راهبردها گردد.
اثر آموزش شفقت نسبت به خود بر شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش شفقت نسبت به خود بر شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم انجام شد. روش : در این پژوهش، 30 نفر از مادران کودکان دارای اتیسم از 60 نفر کل جامعه به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه مداخله در 8 جلسه آموزشی گروهی 90 دقیقه ای شرکت کرد و گروه گواه هیج مداخله ای دریافت ننمود. اثربخشی این درمان در 3 دوره پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسش نامه های شادکامی آکسفورد و کیفیت زندگی جهانی ریف سنجیده شد. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش شفقت نسبت به خود بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم تأثیر دارد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش شفقت نسبت به خود بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم اثربخش است، آموزش در دوره پیگیری نیز پایدار بود.
بررسی مقایسه ای درک شنیداری و وضوح کلامی کودکان کاشت حلزونی و دارای سمعک با کودکان شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه درک شنیداری و وضوح کلامی کودکان شنوا با کودکان کاشت حلزونی و دارای سمعک در تهران انجام شد. روش: در این پژوهش علّی مقایسه ای 60 کودک 5 تا 7 سال شرکت کرده بودند. آنها به سه گروه 20 نفری تقسیم شدند، به نحوی که گروه اول و دوم به ترتیب از کودکان کاشت حلزون شده و دارای سمعک بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند؛ در حالی که گروه سوم شنوایی طبیعی داشتند و به روش تصادفی انتخاب شده بودند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس تعیین سطح ادراک شنیداری و مقیاس تعیین سطح وضوح کلامی ب ود . اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین نمرات درک شنیداری و وضوح کلامی کودکان با شنوایی عادی به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر بود. همچنین میانگین نمرات ادراک شنیداری کودکان کاشت شده به طور معناداری بیشتر از کودکان دارای سمعک بود. ولی در متغیر وضوح کلامی، میانگین نمرات کودکان کاشت شده و کودکان دارای سمعک تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: ادراک شنیداری و وضوح کلامی یک پدیده پیچیده و چندبُعدی است که نقش بسیار مهمی در تولید گفتار دارد.
مطالعه آنتروپومتری نسبت انگشت اشاره به حلقه (D4:D2) دست چپ پسران سالم و عقب مانده ذهنی 7 تا 10 سال در اقوام سیستانی ساکن شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده : هدف:نسبت طول انگشتان می تواند در تشخیص عقب ماندگی ذهنی بکار رود. طول انگشتان یکی از پارامترهای مورد استفاده در علم آنتروپومتری است، علمی که به سنجش ابعاد خطی و زاویه ای بدن انسان می پردازد. مطالعه حاضر به منظور بررسی نسبت های آنتروپومتریک طول انگشتان اشاره و حلقه در افراد سالم و عقب مانده ذهنی انجام شد تا بتواند کمکی به جلوگیری و تشخیص زود هنگام این بیماری باشد و نیز آرشیوی از داده های عددی برای کمک به جراحی های دست و صنعت ساخت انگشتان یا دست مصنوعی مرتبط با این قوم در اختیار قرار دهد. روش:در این پژوهش تعداد 180 پسر 7 تا 10 ساله سالم و عقب مانده ذهنی در سه گروه سنی 8-7 ، 9-8 و 10-9 سال مورد بررسی قرار گرفتند. فاصله بین نوک انگشتان تا بند انتهایی با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. داده ها با نرم افزارهای EXCEL 2007، SPSS 16و Minitab 16پردازش شد. میانگین داده ها ونسبت طول انگشت دوم به چهارم ( 2D:4D )در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت و نمودارهای مربوطه محاسبه و رسم شد. یافته ها:نتایج نشان داد میانگین طول انگشتان دست چپ پسران سالم از پسران عقب مانده ذهنی بیشتر می باشد. بنابراین در سنین مورد مطالعه یکسان، می توان گفت که پسران سالم از نظر مورفولوژی انگشتان طویل تری نسبت به پسران عقب مانده ذهنی دارند. نتیجه گیری:این مطلب می تواند برای پیشگویی و تشخیص زود هنگام عقب ماندگی ذهنی مورد استفاده قرار گیرد .
تحلیل کانونی رابطه بین امنیت در مدرسه و مشارکت فعّال در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه امنیت در مدرسه با مشارکت فعّال در آن صورت پذیرفت؛ بدین صورت که 322 نفر از کلیه دانش آموزان دبیرستان های دولتی در شهر ری با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس های اصلاح شده امنیت در مدرسه اسکیبا، سیمون، پترسون و فورد (2006) و مشارکت فعّال وانگ، ویلت و اسکلتس (2011) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS 18 و STATGRAPHICS 5.1 مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل کانونی سه مجموعه معنادار بین امنیت در مدرسه و مشارکت فعّال در آن را نشان داد.براساس مجموعه اول، جوِّ مدرسه و امنیت در یادگیری با یادگیری خودگردان، حس تعلق در مدرسه و استفاده از راهبردهای شناختی رابطه داشت و 43 درصد از واریانس آن ها را تبیین می کرد. براساس مجموعه دوم، جوِّ مدرسه، عدم رفتارهای مجرمانه و امنیت سطح بالاتر، امنیت فردی و عدم اختلاف و خشونت با یادگیری خودگردان، استفاده از راهبرد شناختی، اشتیاق به یادگیری و حس تعلق به مدرسه رابطه داشت و 10 درصد از واریانس آن را تبیین می کرد؛ و بر اساس مجموعه سوم جوِّ مدرسه، عدم رفتارهای مجرمانه و امنیت سطح بالاتر، ارتباطات در مدرسه و امنیت در یادگیری با یادگیری خودگردان، حس تعلق در مدرسه و استفاده از راهبردهای شناختی رابطه داشت و 5 درصد از واریانس آن را تبیین می کرد. در مجموع می توان نتیجه گرفت در مدارسی که مؤلفه های امنیت در مدرسه برقرار است و در سطح بالایی قرار دارد دانش آموزان مشارکت فعّال بیشتری دارند. این نتیجه با در نظر گرفتن نظریه میدانی لوین، رویکرد بوم شناختی برنر و نظریه انسان شناسانه مازلو قابل تبیین است.
رابطه جو پردیس دانشگاهی با خوش بینی علمی و استرس تحصیلی از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین جو پردیس دانشگاهی با خوش بینی علمی و استرس تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش پژوهش، کمی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان پردیس مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 94-1393 به تعداد 7851 نفر تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر اساس جدول مورگان تعداد 381 نفر (77 نفر مرد، 116 نفر زن) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه (جو پردیس دانشگاهی، استرس تحصیلی و خوش بینی علمی) استفاده شد. برای تعیین صحت روایی این ابزارها از نظرات متخصصین و خبرگان در این زمینه استفاده گردید و برای اطمینان از پایایی پرسشنامه ها از فرمول ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج به دست آمده به ترتیب برای هر پرسشنامه 87/0، 81/0 و 86/0 گزارش شد. برای تحلیل داه ها از دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در قسمت آمار توصیفی آماره هایی از قبیل میانگین، انحراف معیار و فراوانی و در بخش آمار استنباطی از آزمون های کلموگروف اسمیرنف جهت نرمال بودن و از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها و تعمیم نتایج نمونه به جامعه و از نرم افزار SPSS استفاده شد. طبق یافته های تحقیق بین جو پردیس دانشگاهی با استرس تحصیلی رابطه منفی معناداری و با خوش بینی علمی رابطه ی مثبت معنا داری وجود داشت؛ یعنی هر چقدر که جو همدلانه تر باشد استرس تحصیلی کمتر و خوش بینی علمی بیشتری در بین دانشجویان مشاهده می شود.
تدوین مدل خوش بینی دانش آموزان بر اساس باورهای فراشناخت و ادراک شایستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور اغلب صاحب نظران، یکی از مهم ترین شیوه های توانمندسازی دانش آموزان، روی آوردن به روش های جدید آموزشی است که مبتنی بر اصول و مفاهیم فراشناخت است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین یک مدل خوش بینی بر اساس باورهای فراشناخت و ادراک شایستگی در دانش آموزان دوره دبیرستان، صورت گرفته است. این پژوهش ازلحاظِ نوع تحقیق، کاربردی و از روشِ توصیفی- همبستگی است. گروه نمونة این پژوهش شامل 280 نفر از دانش آموزان دبیرستان شهرستان یزد (140 دختر، 140 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای برگزیده شدند. در مدل طراحی شده، باورهای فراشناخت متغیّر برون زا (مستقل)، ادراک شایستگی متغیّر میانجی درون زا و خوش بینی متغیّر درون زا (وابسته) در نظر گرفته شد. آزمودنی ها به پرسشنامه های دموگرافیک، باورهای فراشناخت (2004)، ادراک شایستگی کودکان هارتر (1985) و خوش بینی شیر و کارور (1982) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و LISRELمورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین، نقش میانجی متغیّر ادراک شایستگی با استفاده از آزمون سبل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد، باورهای فراشناخت بر ادراک شایستگی تأثیر معنی دار دارد. ادراک شایستگی بر خوش بینی تأثیر معنادار و مستقیم دارد و باورهای فراشناخت ازطریقِ ادراک شایستگی بر خوش بینی دانش آموزان دبیرستانی تأثیر می گذارد. می توان استنباط کرد، هر چقدر باورهای فراشناخت منفی در دانش آموزان کمتر باشد، میزان ادارک شایستگی در آنان بیشتر است. از سویِ دیگر، هر چه دانش آموزان باورهای فراشناخت منفی کمتر و ادراک شایستگی بیشتری داشته باشند، نسبت به آینده خوش بین تر خواهند بود.