فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شایستگی های نو معلمان جذب شده از طریق دوره 4 ساله دانشگاه فرهنگیان و ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان از منظر مدیران مدارس استان اصفهان است. روش شناسی مبتنی بر رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری پژوهش مدیران مدارس استان اصفهان می باشند. در بخش کیفی پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر از مدیران و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 286 نفر از مدیران مدارس استان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی از آزمون t گروهی مستقل استفاده گردید. نتایج بخش های کیفی و کمی ضمن تایید یکدیگر نشان داده، از منظر مدیران مدارس صلاحیت نومعلمان جذب شده طریق دوره 4 ساله دانشگاه فرهنگیان بیشتر از نومعلمان جذب شده از ماده 28 اساسنامه دانشگاه می باشد.
Relationships between Metacognitive Beliefs, Personal-Social Adaptation, and Happiness in High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates the relationship between metacognitive beliefs and personal-social adaptation and happiness among high school students. Using a descriptive-correlational design, 373 high school students from Robat Karim city were selected via convenience sampling. Data was collected using the Metacognitive Beliefs Questionnaire short form by Wells & Cartwright-Hatton (2004), the California Psychological Inventory by Clark et al. (1939), and the Oxford Happiness Inventory by Argyle et al. (1995). Statistical analysis involved Pearson correlation and regression. The study identified significant correlations between metacognitive beliefs and personal-social adaptation and happiness. Positive correlations were noted between beliefs about concern and personal adaptation (0.245), and uncontrollability and danger and personal adaptation (0.520). Cognitive confidence also correlated positively with personal adaptation (0.383), while the need for control of thoughts showed a negative correlation (-0.361). Social adaptation displayed similar trends with substantial correlations linked to positive beliefs about concern (0.741) and cognitive confidence (0.471). The need for control of thoughts showed a strong negative correlation (-0.798). Happiness correlated positively with metacognitive beliefs (0.518), with these beliefs predicting a 0.118 unit change in happiness.Metacognitive beliefs significantly affect personal-social adaptation and happiness among students. Workshops involving parents on metacognitive beliefs are recommended to enhance student outcomes.
تحلیل محتوای کتب علوم تجربی پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی بر اساس میزان توجه به ابعاد سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان توجه محتوای کتب درسی علوم تجربی پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی به مولفه های آموزش بهداشت، سلامت و محیط زیست می باشد. روش پژوهش بصورت توصیفی و به شیوه تحلیل محتوا بود که برای گردآوری داده ها از چک لیست محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری مشتمل بر کتب درسی علوم تجربی پایه های اول تا ششم ابتدایی در سال تحصیلی 1403-1402 بود. واحد تحلیل نیز شامل تمام صفحات (شامل متون، تصاویر، فعالیت ها و پرسش ها) بود که برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل، از روش آمار توصیفی (جداول فراوانی و درصد) استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن بود که محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به تمامی ابعاد سلامت پرداخته اما میزان توجه به برخی از ابعاد سلامت از یکنواختی، تعادل و فراوانی مطلوبی برخوردار نبوده است. به طوری که به سلامت زیست محیطی و سلامت جسمی بیشتر و به سلامت معنوی و سلامت روانی کمتر پرداخته شده است.
A study of Embodiment in Vocational Education and Training virtual of the Shad system with a post-phenomenological approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the Embodiment in the virtual technical and vocational education of the SHAD System using the post-phenomenological method. The lived experience of several students of the art schools in Malard County was examined using interviews. The result is that the mediation of the SHAD System has expanded the temporal and spatial possibilities and the degree of freedom of action of the students; moreover, in this system, due to the substantive, implicit, and environmental differences of the practical training of specialized courses, additional challenges have arisen depending on the theoretical courses. Here, due to the change in the type of physical connection and the physical absence of the student, the learning conditions were different and were not as available as in face-to-face education. The set of senses could not be reproduced and simulated to the same extent in the SHAD Space. The quality and speed of coordination of different senses and the connection of the mind, emotions, and hands were different, and learning required more repetition and practice. Considering physical movement, angle of view, and work steps, achieving a new physical balance in the SHAD System was time-consuming and experimental. The degree of freedom of the student's body has led to improved performance in some situations and has disrupted learning in others. In this space, the body in action has created a kind of physical expertise that combines face-to-face learning and virtual. Physical presence and close physical contact between the students and the student, as in workshop training, are not provided and have led to changes. The emotions arising from the students' embodiment have played a role in achieving the goals of the SHAD system. In this system, the pace of education, learning style, student-centeredness, self-regulation, and communication outside of school have been strengthened. Finally, improving and redesigning the SHAD system in this area with a post-phenomenological approach has been proposed to facilitate learning in this system.
تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان: فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
213 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی 2020 الی 2023 انجام شد. نوع مطالعه کاربردی و کیفی بود و از روش فراترکیب استفاده شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2020 الی 2023 بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) 140مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی 44 مقاله نهایی انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی شدند. نتایج نشان داد تعیین کننده های روانشناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، تعیین کننده های شغلی (ابعاد مرتبط با کار، محیط کار، دانش آموز و جوروانشناختی)، تعیین کننده های خانوادگی (همسر، جوخانواده، وظایف خانوادگی)، تعیین کننده های بافت آموزشی (جومدرسه، دانش آموز، همکاران، درس) تعیین کننده های اجتماعی (ابعاد جامعه، وابسته به دیگران) تعیین کننده های محافظتی (مراقبت کننده های اجتماعی، روانشناختی، شغلی و شخصیتی) تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی بود. همسو با یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت مجموعه عوامل روانشناختی، شغلی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و محافظتی به عنوان تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی شناسایی شده اند. که لزوم برنامه ریزی های موثر جهت کاهش عوامل افزایش دهنده خستگی عاطفی و تقویت عوامل کاهنده خستگی عاطفی معلمان واقع بینانه به نظر می رسد.
تأثیر برنامه آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
106 - 87
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی "روبین فوگرتی" بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ی چهارم انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم منطقه ی 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از آن مدرسه دو کلاس پایه ی چهارم به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل هر کدام 31 نفر بودند که بر اساس وضعیت تحصیلی و خانوادگی این دو گروه نیز همتا شدند. طرح پژوهش با رویکرد کمّی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و با ابزار آزمون ریاضی محقق انجام گرفت. محاسبه ی نتایج حاصل داده های این پژوهش با تحلیل کوواریانس، مبیّن این نکته بود که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در یادگیری ریاضی وجود دارد. علاوه بر آن استفاده از این نوع برنامه ی آموزش ریاضی در ثبات یادگیری ریاضی در دانش آموزان در طول زمان نیز مؤثر بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش ریاضی بر اساس راهبردهای تلفیقی روبین فوگرتی بر یادگیری و ثبات آن در درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه ی چهارم اثربخش بوده است.
اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری مبتنی بر بازی بر سلامت اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 92
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بسته آموزشی تاب آوری مبتنی بر بازی بر سلامت اجتماعی دانش آموزان دختر شهرستان میبد انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 دانش آموز از مقطع ششم ابتدایی به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز (2004) به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه استفاده شد؛ سپس آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی به عنوان متغیر مستقل (مداخله) تنها در گروه آزمایش در 14 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند؛ درپایان آموزش، مجدداً پرسش نامه در هر دو گروه به صورت پس آزمون اجرا شد. اطلاعات و داده های استخراج شده با کمک آزمون پارامتریک تحلیل کوواریانس تک متغیره، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر سلامت اجتماعی دانش آموزان تأثیر دارد و بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. یافته ها نشان داد که آموزش تاب آوری باعث افزایش سطح هیجانات مثبت، عزت نفس و مقابله موفق با تجربیات منفی و بهبود روابط بین فردی می شود؛ همچنین سازگاری با چالش ها را آسان می کند و حس انسجام را در فرد ایجاد می کند.
شناسایی مولفه های دانشگاه هوشمند: بر اساس تکنیک تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شناسایی مولفه های دانشگاه هوشمند اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و ضرورت دارد تا فرآیند ارائه به درستی اجرا شود؛ در واقع هدف نهایی حرفه ای شدن سیستم هوشمندی در دانشگاه ها است. پیاده سازی سیستم های هوشمند ذاتا پدیده پویائی است و وضعیت یک عامل معین در جریان فرآیند پیاده سازی می تواند تغییر کند و یا تغییر داده شود؛ لذا دیدگاهی ایستا و لحظه ای قادر به توضیح کامل فرآیند نمی باشد . هدف این پژوهش، که شناسایی مؤلفه های دانشگاه هوشمند است ، رویکرد این پژوهش کیفی و با استفاده از تکنیک های تحلیل مضمون است ؛ جامعه پژوهش کلیه مقالات دانشگاه هوشمند در پایگاه های معتبر ایرانی و خارجی در مدت زمان(2022-2014 و 1401-1394) ، بر اساس موضوع پژوهش، اشباع نظری داده ها که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. در نهایت برای دانشگاه هوشمند، ۸ مؤلفه در قالب مضامین پیش سازمان دهنده اولیه؛ و ۴۰ مضمون پیش سازمان دهنده ثانویه شناسایی شد. در این پژوهش با شناسایی مولفه های دانشگاه هوشمند، مولفه های اصلی دانشگاه هوشمند بر اساس مطالعات استخراج و دسته بندی شد.
The comparative effect of direct corrective feedback and recast in a critical thinking setting on EFL learners’ reading comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
76 - 98
حوزههای تخصصی:
The aim of present study was to explore the comparative effect of direct corrective feedback and recast on EFL learners’ reading comprehension in a critical thinking (CT) context. Sixty female EFL learners were selected from a larger group of 85 learners through convenience sampling and were given a Preliminary English Test (PET) to assess their proficiency levels. As the next step, the participants formed two random experimental groups. The reading comprehension abilities of both groups were measured before and after the treatment through administration of reading section of two separate versions of PET. Both groups received 12 sessions of the treatment. Two paired samples t-tests were utilized, both of which proved significant improvement for both groups from pretest to posttest. Then, the posttest scores of the two groups using an independent samples t-test were compared. Based on the results, the difference between the two groups turned out to be significant indicating superiority of the effect of the recast. This study can have important implications for the stakeholders in foreign language (FL) education.
شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح از دیدگاه صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۶۶-۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح بود. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی بود که برای پاسخ دادن به سؤالات پژوهش و متناسب با ماهیت موضوع پژوهش، از میان روشهای متفاوت کیفی، روشهای کتابخانه ای و نظریه داده بنیاد انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها اسناد، منابع مکتوب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بودند. شرکت کنندگان در پژوهش اساتید دانشگاه، فعالان حوزه آموزش صلح و نیز معلمان دوره متوسطه اول شهر تهران بودند. پژوهشگر با انجام دادن پانزده مصاحبه به اشباع نظری رسید. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در نسخه کلاسیک نظریه داده بنیاد از طریق کدگذاری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری یا نظری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. برای اطمینان از روایی پژوهش نیز از روش بازبینی اعضا و بررسی همکاران پژوهشی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح در دو مضمون اصلی طبقه بندی شد که شامل باورهای بنیادی در زمینه صلح و ویژگیهای شخصیتی است. بر این اساس، معلمانی که سواد صلح داشته باشند باید به دیگران، محیط زیست، طبیعت و زیبایی احترام بگذارند، اعتقاد درونی به صلح داشته باشند و برای برقراری صلح پایدار تلاش کنند. این گروه از معلمان باید تلاش کنند تا مهارتهای لازم را برای توسعه سواد صلح در اختیار دانش آموزان قراردهند. معلمی که سواد صلح دارد باید انتقادپذیر باشد و در عین حال مهارتهای کافی برای نقد منصفانه و واقعی کسب کند و از گفتگو و مذاکره به مثابه ابزاری برای تعامل و حل مشکلات اساسی بهره بگیرد و دانش آموزان را برای استفاده مناسب از این ابزار ترغیب کند.
مدل یابی رابطه تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی با مسئولیت پذیری محیط زیستی با تأکید بر نقش میانجی استقلال شخصیتی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۴۲-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل یابی رابطه تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی با مسئولیت پذیری محیط زیستی با تأکید بر نقش میانجی استقلال شخصیتی در میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم بود. روش اجرای پژوهش توصیفی-پیمایشی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم دوره متوسطه دوم منطقه 5 و 6 شهر تهران (5236 N=) در سال تحصیلی 1400-1399 بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد که براساس آن 358 نفر (213 دختر و 145 پسر) از دانش آموزان دوره متوسطه دوم انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه آماری پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است. برای اندازه گیری تفکر خلاق از آزمون خلاقیت تصویری تورنس (1988)، برای سنجش سازگاری اجتماعی از پرسشنامه سینها و سینگ (1993)، برای سنجش استقلال شخصیتی از مقیاس استاینبرگ و سیلوربرگ (۱۹۸۶) و برای س نجش مسئولیت پذیری محیط زیستی از پرس شنام ه ه وی سائوس (2005) استفاده شده است که روایی ظاهری و محتوایی آن با نظرسنجی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS 24 و SPLS 3 استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که تفکر خلاق و سازگاری اجتماعی بر استقلال شخصیتی اثری مستقیم و معنادار دارند. همچنین تفکر خلاق بر سازگاری اجتماعی تأثیری مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، اثر مستقیم تفکر خلاق، سازگاری اجتماعی و استقلال شخصیتی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی در سطح0/01 معنادار است. به طورکلی، این متغیرها توانستند در حدود 44 درصد از واریانس مسئولیت پذیری محیط زیستی دانش آموزان را تبیین کنند.
کاوش در مباحث آماری کتابهای دوره دوم متوسطه بر اساس مغالطات آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۹۴-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
نفوذ هرگونه مغالطه در آمارها با توجه به کاربرد آمار در زندگی انسانهای امروزی می تواند آمار را تبدیل به یک سلاح مخرب و زیانبار کند. روشهای ایجاد مغالطه در آمار اغلب ثابت است و آگاهی از این روشها می تواند سبب شکل گیری تفکر انتقادی نسبت به آمارها شود. بی شک کتابهای درسی یکی از مهم ترین ابزارهای آگاهی بخش برای انسانهای امروزی است. در همین راستا پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع است که مباحث آماری کتابهای دوره دوم متوسطه چگونه با مغالطه های آماری برخورد می کنند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار و با رویکرد توصیفی-تفسیری صورت گرفته است. تحلیل در این پژوهش براساس مضامینی همچون مغالطه های ناشی از تبیینهای نادرست، ادعاهای بدون استدلال و مغالطه های استدلالهای ربطی صورت گرفته و اعتمادسازی به شیوه ایجاد یک مسیر ممیزی بوده است. اسناد هدف در این مطالعه فصول و مباحث آماری مندرج در کتابهای ریاضی سالهای دهم تا دوازدهم رشته های علوم تجربی و انسانی و همچنین آمار و احتمال سال یازدهم ریاضی و فیزیک بوده است. یافته ها نشان دادند که از میان رشته های علوم انسانی، تجربی و ریاضی و فیزیک، کمترین میزان آگاهی بخشی در زمینه مغالطات آماری مربوط به دو رشته علوم تجربی و ریاضی و فیزیک است. این در حالی است که در سالهای اخیر بیشترین استقبال دانش آموزان دوره اول متوسطه برای ادامه تحصیل در این رشته ها بوده است که خود هشداری به متصدیان آموزشی است که در آینده نزدیک بیشتر فارغ التحصیلان ما ممکن است به پذیرندگان بی چون وچرای آماری تبدیل شوند.
بررسی رابطه میان میزان آشنایی دانش آموزان با میراث فرهنگی شهر اصفهان و دل بستگی آن ها به هویت ملی
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
42 - 61
حوزههای تخصصی:
هویت ملی، به عنوان یک احساس مشترک میان افراد یک جامعه، بازتاب دهنده ی درک و تصور آن ها از خود و جامعه شان است. این هویت از مؤلفه های مختلفی چون جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، نظام سیاسی و منافع مشترک شکل می گیرد و تقویت آن برای حفظ ثبات اجتماعی و سیاسی هر جامعه ای ضروری است. یکی از مؤلفه های کلیدی در شکل گیری هویت ملی، میراث فرهنگی است که شامل آداب ورسوم، تاریخ، فرهنگ و آثار باستانی می باشد. در این میان، آشنایی افراد با میراث فرهنگی و تاریخی سرزمین خود می تواند به تقویت ارتباط عاطفی و هویتی آن ها با کشورشان کمک کند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان میزان آشنایی دانش آموزان اصفهانی با میراث فرهنگی این شهر و میزان دلبستگی آنان به هویت ملی انجام شده است. تحقیق حاضر بر روی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در شهر اصفهان صورت گرفته و داده ها از طریق دو بخش پرسشنامه جمع آوری شده اند. بخش اول به بررسی میزان آشنایی دانش آموزان با 20 اثر فرهنگی و تاریخی برجسته شهر اصفهان پرداخته و در بخش دوم، دلبستگی آنان به هویت ملی از طریق سؤالات مشخص اندازه گیری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه ای مثبت و معنادار بین میزان آشنایی با آثار فرهنگی و دلبستگی به هویت ملی وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه آشنایی دانش آموزان با میراث فرهنگی اصفهان بیشتر باشد، دلبستگی آن ها به هویت ملی تقویت می شود. این یافته ها نشان می دهند که تقویت آشنایی با میراث فرهنگی می تواند به تقویت هویت ملی در نسل جوان کمک کند.
اثر بهینه سازی بار شناختی آموزش به شیوه چندرسانه ای بر خود نظم دهی فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
33 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بار شناختی بیرونی آموزش به شیوه ی چندرسانه ای بر خودنظم دهی فراگیران انجام شده است. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس هوشمند شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. روش نمونه گیری هدفمند بود و بر این اساس 30 نفر از فراگیران که توسط یک معلم علوم تجربی آموزش می دیدند، انتخاب و به شکل تصادفی در گروه های 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طی 15 جلسه ی 40 دقیقه ای، گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل (چندرسانه ای آموزشی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مریل) قرار گرفت. گروه کنترل محتوای درس علوم تجربی را که با توجه به الگوی طراحی آموزشی مریل طراحی شده بود، به شیوه ی تدریس معمول آموزش دیدند. دانش آموزان در هر دو گروه قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه خودنظم بخشی تحصیلی (SRQ-A) پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون رگرسیون، تی مستقل و تی زوجی و کوواریانس در نرم افزار SPSS استفاده شده است. استفاده از آموزش چندرسانه ای که بر پایه الگوی طراحی مریل استوار است، می تواند به کاهش بار شناختی بیرونی و تقویت خودنظم دهی در یادگیرندگان منجر شود. نتایج نشان داده اند که گروهی که با استفاده از الگوی طراحی مریل آموزش دیده اند، بار شناختی کمتری را تجربه کرده و خودنظم دهی بیشتری نشان داده اند. کاهش بار شناختی و افزایش خودنظم دهی در دانش آموزان می تواند به آن ها کمک کند تا از زمان و انرژی خود به شیوه ای مؤثرتر استفاده کنند. این دانش آموزان، که احساس کنترل بیشتری بر فرآیندهای یادگیری خود دارند، انگیزه ی بالاتری برای دستیابی به موفقیت های تحصیلی از خود نشان می دهند.
بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه بین پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه میان پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودک کم توان ذهنی سا کن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، براساس نسبت تعداد نمونه به تعداد متغیرهای مستقل، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه تأثیر مثبت کودک بر خانواده )بهر، مورفی و سامرز، 1992 (، مقیاس تحول زندگی ) LTS ( )لی، هانگ و جو، 2014 ( و مقیاس پذیرش-عمل )بوند، هایز و زیتل، 2011 ( بود. داده ها با تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART_PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پذیرش روان شناختی هم به صورت مستقیم و هم از طریق تأثیر مثبت کودک بر خانواده بر پذیرش کودک کم توان ذهنی اثر مثبت معنادار دارد ) 05 / P>0 (، همچنین تأثیر مثبت کودک بر خانواده با پذیرش کودک کم توان ذهنی رابطه مثبت معنا دار دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت، مربیان مرا کز نگهداری از کودکان کم توان ذهنی با برگزاری جلساتی برای والدین به منظور افزایش پذیرش روان شناختی به پذیرش کودک کمک نمایند.
تبیین خطاهای املایی مقطع دوم و سوم ابتدایی براساس الگوی گارمن (1996)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی خطاهای املایی دانش آموزان مقطع دوم و سوم ابتدایی بر اساس الگوی گارمن (۱۹۹۶) پرداخته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش این است که آموزگاران را با مشکلات و موانع تحقق اهداف آموزشی در درس املا آشنا کند و آن ها را در جهت برطرف نمودن مشکلات این درس یاری نماید. با طبقه بندی خطا می توان به این مسئله دست یافت که بیشترین مشکل دانش آموزان در کدام سطح است و با استفاده از راهکارهای مختلف به بهبود و رفع این مشکل پرداخت. روش: روش پژوهش مذکور به صورت توصیفی- تحلیلی است که با جمع آوری ۲۰۰ املا تصحیح شده از دو پایه ی دوم و سوم ابتدایی شهرستان جهرم به بررسی این موضوع پرداخته شده است. خطاها طبقه بندی شده (9طبقه) و از لحاظ کمی وکیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: از نتایج به دست آمده از داده های پژوهش چنین استنباط می شود که بیشترین بسامد خطا در دانش آموزان هر دو پایه دوم و سوم ابتدایی مربوط به واژه هایی است که چند صورت نوشتاری دارند وکمترین بسامد خطا در دانش آموزان پایه دوم مربوط به ادغام است و کمترین بسامد خطا در دانش آموزان پایه سوم مربوط به واجی است که نوشته می شود اما خوانده نمی شود.
طراحی الگوی کارایی متاورس در پرورش دانش آموزان پژوهنده
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: متاورس یک فناوری نوظهور و یک موضوع تحقیقاتی ناشناخته در بخش پژوهش است؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی کارکرد متاورس در پرورش دانش آموزان پژوهنده است.روش ها: پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و رویکرد پژوهشی آن از نوع سنتزپژوهی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل اسناد و مدارک جستجوشده در پایگاه های معتبر لاتین و فارسی، وب آو ساینس، اسکوپوس، ای.سی. ام، امرالد، آی تریپل ئی، ساینس دایرکت، اشپرینگر، تیلور و فرانسیس، کتابخانه آنلاین وایلی و پایگاه های داخلی مانند پایگاه استنادی جهان اسلام، مگیران، نورمگز، سیویلیکا، سیستم شبکه دانش باراکات، گنج و ایرانداک است. از 100 منبع دریافتی، با استفاده از نمونه گیری معیاری (تمامی اسناد تا 13 ژوئن 2024)، 27 نمونه انتخاب شد که در نهایت 21 مورد به اشباع نظری مؤلفه ها منجر شد. برای گردآوری داده ها، از روش تحقیق کتابخانه ای و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل مضمون استفاده شد. در انتها، برای اعتبارسنجی مدل پیشنهادی، پرسشنامه ای به 6 متخصص با نمونه گیری هدفمند ارسال شد که پس از بررسی، مدل مورد تأیید قرار گرفت.یافته ها: برای طراحی الگو 6 مؤلفه اصلی شامل: فراهم سازی محیط یادگیری پیشرفته ، انطباق با نیازهای فردی یادگیرندگان ، دسترسی گسترده به داده های واقعی ،انتخاب منابع آموزشی مؤثر، دسترسی آسان به منابع و فرصت های یادگیری، ارتقای دانش و نگرش پژوهشی ، بهینه سازی و سنجش فرایند آموزشی و تقویت انگیزه و مشارکت فعال دانش آموزان حاصل شد.نتایج: کارکردهای به دست آمده نشان داد که متاورس می تواند ابزاری قدرتمند برای توسعه مهارت های پژوهشی دانش آموزان، از طریق ایجاد محیط های یادگیری نوآورانه باشد.
ارزیابی میزان سطوح تفکر جبری دانش آموزان پایه دهم هنرستان های فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان سطوح تفکر جبری دانش آموزان پایه دهم بر اساس چارچوب ارائه شده توسط کاپوت و پانتزی در چهار سطح (الف) تعمیم محاسبات، (ب) تفکر تابعی، (ج) زبان مدلسازی و (د) اثبات جبری می باشد. تفکر جبری، توانایی استفاده از ساختارها و روابط انتزاعی ریاضی برای تعمیم، بازنمایی، توجیه و استدلال است، این نوع تفکر به دانش آموزان کمک می کند تا ارتباطات عمیقی بین مفاهیم و مؤلفه های ریاضی را برقرارکنند. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه دهم هنرستانهای فنی وحرفه ای شهرتهران ونمونه آماری، نمونه دردسترس به تعداد 62 نفر(31 نفردختر و31 نفر پسر)که درسال تحصیلی 1402-1401 تحصیل می کردند، انتخاب شد. روش پژوهش از جهت هدف توصیفی– پیمایشی است. آزمون محقق ساخته با روایی و پایایی مناسب انجام و نتایج با آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر چهار سطح تفکر جبری، دانش آموزان عملکر د ضعیفی از خود ارائه کردند. میانگین کل نمرات کسب شده توسط دانش آموزان در سطح تعمیم محاسبات 5/35%، تفکر تابعی 5/36%، مدلسازی 9/14% و در سطح اثبات جبری 4% و نتایج آزمون تی مستقل تأیید کرد که سطوح تفکر جبری دانش آموزان دختر و پسر دارای تفاوت معنا داری نمی باشد و سطوح تفکر جبری دختران برابر با پسران می باشد.
تأثیر مواد کمک درسی بر یادگیری زبان انگلیسی و مفهوم سازی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
155 - 167
حوزههای تخصصی:
مسئله تدریس موثر زبان انگلیسی همواره مورد توجه زبان شناسان و روانشناسان بوده است. در مدارس ایران به کار گیری ژانرهای گوناگون به عنوان مواد آموزشی کمکی همراه کتاب رسمی انگلیسی اخیراً جذابیت فوق العاده ای به دست آورده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مواد کمک آموزشی بر یادگیری زبان انگلیسی ومفهوم سازی فرهنگی در دانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق طرح شبه آزمایشی و به شیوه پیش و پس آزمون چند گروهی در بین دانش آموزان شهر ایلام انجام شد. نمونه آماری شامل 8 کلاس( 4 کلاس پسر و 4 کلاس دختر ) می باشد که برای هر جنسیت 3 گروه آزمایشی(متون تاریخی، ادبی و خبری) و یک گروه کنترل که هر گروه داری 15 دانش آموز و جمعا120 دانش آموز در این تحقیق شرکت کردند. ابزار تحقیق آزمون های پیشرفت تحصیلی درس زبان انگلیسی و آزمون محقق ساخته مفهوم سازی فرهنگی است که روایی و پایایی ان مورد تایید خبرگان و متخصصان حوزه مربوط قرار گرفته است .با استفاده از نرم افزار spss و از طریق آزمون تحلیل واریانس دادهای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که از میان متون کمک درسی، متون تاریخی در یادگیری و عملکرد در آزمون پایانی بیشترین تاثیر را دارد و از حیث تاثیرگذاری در مفهوم سازی فرهنگی، متون ادبی در شکل گیری مهارت مفهوم سازی فرهنگی بیشترین تاثیر را دارد. بنابر این نتیجه گرفته می شود که به منظور تقویت مفهوم سازی فرهنگی در بین دانش اموزان ، معلمان به استفاده از متون ادبی توجه و تاکید کنند
بررسی انتخاب استراتژی های حل مساله در فعالیت آموزشی معلمان و معلمان آماده خدمت در چهار گونه معنایی از مسائل کلامی تناسب مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
229 - 245
حوزههای تخصصی:
مفهوم تناسب و استلزام های توسعه تفکر تناسبی، به لحاظ شناختی، پیچیده و تدریس آن نیازمند رویکردهای مفهوم مدار است. یافتن عوامل روانشناختی مرتبط با استدلال تناسبی نزد معلمان می تواند سبب یک فهم بهتر راجع به فرایندهای روانشناختی مرتبط با استدلال تناسبی نزد فراگیران و شناسایی سبک های مناسب آموزش گردد. هدف پژوهش، مطالعه استراتژی های انتخابی مشارکت کنندگان در فعالیت تدریس چهار گونه معنایی از مسائل تناسب مستقیم بود. مطالعه، توصیفی از نوع زمینه یابی است. نمونه آماری، شامل 180 نفر از معلمان دوره ابتدایی، متوسطه اول(ریاضی) و معلمان آماده خدمت شهر تهران بود. ابزار پژوهش، آزمونی شامل دوازده مساله کلامی تناسب از نوع مستقیم بود. روایی محتوای آزمون از سوی اساتیدی از حوزه سنجش و آموزش ریاضی مورد تایید قرار گرفت. نتایج، در مورد هر سه گروه مستقل شرکت کننده، روابط معناداری را در میزان به کارگیری استراتژی های منجر به حل صحیح در چهار گونه معنایی از مسائل مذکور نشان داد؛ در خصوص انتخاب استراتژی های استدلال تناسبی، عملکرد معلمان دوره ابتدایی مستقل از نوع گونه معنایی مسائل بود. میزان به کارگیری استراتژی های استدلال تناسبی از سوی آنان در ترکیب گونه های معنایی، با اختلاف معنادار، بهتر از عملکرد دو گروه دیگر بود. بین عملکرد معلمان متوسطه اول و معلمان آماده خدمت، در این خصوص اختلاف معناداری وجود نداشت. توسعه تفکر تاملی معلمان و حساس بودن به ماهیت استراتژی ها در فعالیت آموزشی حل مسائل این محتوا منجر به سوق فراگیران در مسیر توسعه فرم های پیچیده تر این استدلال می شود. در خصوص آموزش معلمان آینده، ایجاد حساسیت، نسبت به پیامد بکارگیری بی رویه الگوریتم های تناسبی مورد تاکید است.