فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۹۴۱ تا ۱۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین تجارب زیسته معلمان از اجرای برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است. رویکرد این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش، معلمان دوره اول متوسطه شهر کرج که از طریق نمونه گیری هدفمند ملاک محور، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. یافته ها حاکی از آن است که معلمان درک سطحی نسبت به برنامه درسی کار و فناوری دارند. همچنین غفلت مسئولین از دانش عملی معلمان، نبود راهبردی مناسب برای ارزشیابی سبب بی انگیزگی معلمان این برنامه درسی و کناره گیری تعدادی از آن ها از گستره آموزشی شده است. بهبود نگرش معلمان نسبت به برنامه درسی جدید کار و فناوری با ارائه آموزش های مناسب ضمن خدمت، ایجاد بستر مناسب برای تدریس و ارتباط مستمر با مسئولین امکان پذیر خواهد بود و سطح آگاهی مدیران و والدین نسبت به اهمیت برنامه درسی جدید کار و فناوری نیاز به بازنگری دارد.
واکاوی و شناسایی نقش فرهنگ معلمان در مواجهه با تغییرات برنامه درسی: مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
29 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و شناسایی نقش فرهنگ معلمان در مواجهه با تغییرات برنامه درسی استان لرستان انجام شد. روش: تحقیق مورد استفاده ترکیبی و از نوع اکتشافی و از لحاظ هدف کاربردی است؛ نمونه مورد بررسی معلمان ابتدایی استان لرستان که در شیوه ی کیفی به صورت نظری و تا مرحله اشباع و در روش کمی به صورت تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار جمع آوری داده استفاده گردید. یافته ها: ننایج حاصل از تحقیق نشان داد که نوع تغییرات، ریشه تغییرات، عوامل تغییرات، نگرش تغییرات، خصیصه های فرهنگی، شاخص های هنجاری و فرهنگ مشارکت و ارتباط معلمان از نظر جنسیت، سابقه کاری، محل خدمت و مدرک تحصیلی با هم متفاوت می باشند. مواجهه با تغییرات برنامه درسی توسط ابعاد فرهنگ معلمان پیش بینی شد و بر اساس ضریب بتا (β)، ابعاد خصیصه های فرهنگی، شاخصه های هنجاری، فرهنگ مشارکت و ارتباط پیش بینی کننده معنادار مواجهه با تغییرات برنامه درسی معلمان بودند.از دستاوردهای این تحقیق شناسایی ارزش ها و اعتقادات بنیادین معلمان با فرهنگ متفاوت در ارتباط با تغییرات می باشد و این که فرهنگ در نگرش، نوع، عوامل و ریشه تغییرات در مناطق مختلف عامل موثری می باشد.
رابطه هوش های چندگانه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر رشته های علوم انسانی،ریاضی و تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
95 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر رابطه بین مؤلفه های هوش چندگانه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر وپسر رشته های تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی مقطع پیش دانشگاهی شهرستان مهاباد بررسی شده است. تعداد 320 نفر (176 نفر دختر و 144 نفر پسر) به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. روش: روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی- همبستگی است. اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق از آزمون هوش چندگانه گاردنر به دست آمد. و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از میانگین نمرات دروسی که دانش آموزان در پایان سال تحصیلی کسب می کنند استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مؤلفه های هوش ریاضی و کلامی رابطه مثبت معناداری معناداری با پیشرفت تحصیلی دارند و هوش موسیقایی رابطه منفی معناداری با پیشرفت تحصیلی دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که به ترتیب مؤلفه های هوش ریاضی و هوش کلامی بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دارند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نیز نشان داد که بین مؤلفه های هوش چندگانه گاردنر برحسب رشته های تحصیلی تفاوت وجود دارد و آزمون تعقیبی Tuky در مورد مقایسه میانگین سه گروه نشان دهنده تفاوت معنادار بین میانگین نمرات رشته انسانی با رشته ریاضی و علوم تجربی در هوش کلامی و بین میانگین نمرات رشته ریاضی با رشته انسانی و علوم تجربی در هوش ریاضی بود. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مؤلفه های هوش چندگانه گاردنر در دو جنس دختر و پسر تفاوت وجود دارد و این تفاوت در هوش های ریاضی و کلامی معنادار می باشد.
تبیین اثر برنامه درسی پنهان بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
21 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دوره ابتدایی است. روش: به این منظورازروش آمیخته یا ترکیبی در این پژوهش استفاده شد که در بخش کمی، روش تحقیق مورداستفاده روش پیمایشی از نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی (پژوهش پدیدار شناختی از نوع تجربه زیست شده) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه 39 مدرسه ابتدایی پسرانه ناحیه 3 آموزش وپرورش شهرشیراز در سال تحصیلی 95-94 است.تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 8 مدرسه و طول مدت مشاهده از ابتدا تا انتهای سال تحصیلی 95-94 بوده است. برای جمع آوری اطلاعات متناسب با ماهیت موضوع پژوهش و روش تحقیق مورداستفاده از ابزارهای زیر استفاده شده است: 1- پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات.2- فرم های مشاهده سنج محقق ساخته با مقیاس درجه بندی لیکرت باروش واقعه نگاری. 3- مصاحبه با روش سؤالات استاندارد شده و روش گفتگوهای غیررسمی به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات دربخش کمی از همبستگی پیرسون و تجزیه وتحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها : نتایج رگرسیون چندگانه بین برنامه درسی پنهان بااحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان همبستگی چندگانه 435/0 را نشان می دهد که درسطح اطمینان 95% معنادار است. با توجه به ضریب تبیین مشخص شد که 19 درصد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان متاثراز برنامه درسی پنهان است.همچنین به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از نظرات صاحب نظران برنامه درسی پنهان و روانشناسی پرورشی استفاده شد که نتایج تجزیه وتحلیل کیفی یافته ها نشان داد که در اکثر مدارس و کلاس های درس مورد مشاهده دانش آموزان تحت تأثیر آثار برنامه درسی پنهان قرار داشتند که این آثار به طور مستقیم و غیرمستقیم براحساس تعلق به مدرسه آن ها تأثیر عمیق و پایداری می گذاشت.
آموزش معلم: چیستی، چندگونگی و چگونگی
حوزههای تخصصی:
مهم ترین سرمایه ای که هر سازمان برای تحقق بخشیدن به اهداف خود در اختیار دارد، نیروی انسانی است. آموزش و پرورش نیز به عنوان اثرگذارترین سازمان در هر جامعه، به منظور داشتن عملکرد مطلوب و بهینه نیاز به نیروی انسانی کارآمد و متخصص دارد. از آنجا که معلمان اصلی ترین سرمایه انسانی در نظام آموزشی هستند؛ دانش، مهارت و تخصص آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است. ریشه چنین دانشی در آموزش و تربیت معلمان نهفته است که برنامه ریزی و اجرای اصولی آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. آموزش معلم فرایندی چند مرحله ای است که از گزینش افراد شایسته و واجد صلاحیت برای حرفه معلمی آغاز شده و تا آموزشهای ضمن خدمت معلمان که لازمه به روز بودن دانش آنهاست ادامه می یابد. آنچه در این میان مهم است این است که اولاً آموزش و پرورش معلمان به گونه ای باشد که برونداد آن معلمان دانشمند، اندیشمند و هنرمندی باشد که علاوه بر داشتن دانش پایه، توانایی حل مسأله و انطباق با موقعیت را داشته باشند وثانیاً روشهای آموزش معلمان، روشهایی بومی و متناسب با فرهنگ باشد تا علاوه بر سودمندی و اثربخشی بیشتر، معلمانی وابسته به فرهنگ بومی تربیت نماید.
بررسی رابطه دانش فن آورانه و سواد سلامت دیجیتال در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶)
9 - 26
حوزههای تخصصی:
پژوهش به صورت توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دو مرکز دانشگاهی شهید صدوقی و شهید رجایی به تعداد 1700 نفر بودند. به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد276 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه دانش فناورانه و پرسشنامه سواد سلامت دیجیتال اروپا بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.یافته ها نشان داد: ضریب همبستگی بین دانش فناورانه و میزان سواد سلامت دیجیتال افراد آزمودنی، در دو شیوه ی محاسبه ی همبستگی پیرسون (447/0=r و 000/0=Sig)، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات سلامتی دیجیتال (494/0=r و 000/0=Sig) ، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات عمومی مرتبط با روش های کیفیت بخشی به سلامت افراد (345/0=r و 000/0=Sig)، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات مرتبط با بیماری ها یا جراحات خاص (151/0=r و 000/0=Sig)، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات تکمیلی دیجیتال بعد از مراجعه به پزشک (301/0=r و 000/0=Sig) ، دانش فناورانه و توانایی بهره گیری از اطلاعات معالجاتی درمانی دارویی (273/0=r و 000/0=Sig) ، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
بررسی کج فهمی های دانشجومعلمان رشته علوم تجربی درباره ماهیت تبخیر، سرعت تبخیر سطحی و فشار بخار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تصورات و کج فهمی های دانشجومعلمان علوم تجربی درباره ماهیت تبخیر، سرعت تبخیر سطحی و فشار بخار است. مفاهیمی که هم در برنامه درسی مدارس و هم در زندگی روزانه اهمیت فراوانی دارند. تعداد 84 نفر از دانشجومعلمان در سال تحصیلی 94-1393 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای از دو پردیس «دانشگاه فرهنگیان» در شهر تهران انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات، از یک آزمون تشخیصی حاوی پنج سؤال بازپاسخ استفاده شد و پاسخ های دانشجومعلمان در قالب توضیحات داده شده و همچنین شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته (10 مورد) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بررسی پاسخ های داده شده به سؤال های پرسش نامه نشان داد که دانشجو معلمان علوم تجربی کج فهمی های زیادی در زمینه تبخیر، سرعت تبخیر سطحی و فشار بخار دارند و نمی توانند در بسیاری از موارد شبیه سازی شده، آموخته های خود درباره مفاهیم پایه ای را به خوبی مورد استفاده قرار دهند. بر پایه این یافته ها ضرورت دارد تا در بازبینی برنامه های درسی و مواد آموزشی رشته کارشناسی و کاردانی علوم تجربی، در سازمان دهی مفاهیم مرتبط با تبخیر، سرعت تبخیر، فشار بخار و مدل سازی آن ها در کتاب های درسی دقت بیشتری به عمل آید.
روشی نوین در ارزشیابی و رتبه بندی معلمان با استفاده از درخت تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
29 - 42
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی معلمان یکی از سیاست های آموزشی مهم محسوب می شود و راهبردی قوی برای بهبود آموزش در جهت رسیدن به پیشرفت تحصیلی بهتراست. ازجمله مدل های ارزشیابی برای رسیدن به این هدف، مدل «چارچوبی برای آموزش» دنیلسون است. این مدل دربرگیرنده چهار حیطه برنامه ریزی، محیط کلاسی، نحوه آموزش و مسئولیت پذیری است که هر یک به نحوی توصیف کننده ویژگی ها و رفتارهای معلمان می باشد. در روش کنونی این مدل ارزشیابی، مقادیر معیارها با اعداد ثابت سنجیده می شود. همچنین پیچیدگی فرآیند ارزشیابی، احتمال بروز خطای انسانی را از جانب ارزیاب افزایش می دهد. به عنوان راه حلی مناسب، در این مقاله، یک سیستم نرم افزاری ارزشیابی با استفاده از منطق« فازی» و درخت تصمیم گیری به عنوان پارادایم های هوش مصنوعی پیشنهاد شده است. در مدل پیشنهادی، امتیاز هر معیار از مدل دنیلسون (که پیش از این با اعداد ثابت سنجیده می شد) به صورت فازی سنجیده می شود و دسته بندی معلمان با استفاده از درخت تصمیم انجام خواهد شد. این مدل نرم افزاری، به دلیل استفاده از متغیرهای کیفی فازی، فرآیند ارزشیابی را برای ارزیاب بسیار آسان تر از روش قبل و با دقت بسیار بالایی انجام می دهد. در این پژوهش فرآیند ارزشیابی و رتبه بندی معلمان چند مدرسه از ناحیه 4 کرج، در بازه زمانی ابتدای مهر تا انتهای اسفند 93 توسط این سیستم ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفته است. درمجموع، این مدل می تواند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری و نرم افزاری دقیق، توسط مدیران در ارزشیابی و رتبه بندی معلمان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی میزان انطباق نحوه ارائه آموزش الکترونیکی دانشگاه امیرکبیر با رویدادهای آموزشی الگوی طراحی آموزشی گانیه و بریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی میزان انطباق نحوه ارائه آموزش الکترونیکی دانشگاه امیرکبیر با رویدادهای آموزشی الگوی طراحی آموزشی گانیه و بریگز بود. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری رشته تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 92-91 و کل دروس اصلی و تخصصی رشته مهندسی برق و مخابرات دوره آموزش الکترونیکی دانشگاه امیرکبیر در سال تحصیلی 92-91 و روش نمونه گیری از نوع در دسترس بود. ابزار گردآوری داده ها،شامل فهرست وارسی محقق ساخته ای بود که بر اساس رویدادهای الگوی طراحی آموزشی گانیه طراحی شد. برای بررسی روایی ابزار از روایی صوری استفاده شد. ضریب پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمد. برای جمع آوری داده ها، متخصصان در 5 جلسه، آموزش بر خط را به صورت آفلاین مشاهده کردند، سپس بر اساس مشاهده، اقدام به پر کردن فهرست وارسی کردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتیجه کلی تحقیق نشان داد که نحوه ارائه آموزش الکترونیکی دانشگاه امیرکبیر با رویدادهای آموزشی الگوی گانیه و بریگز مطابقت ندارد.
ردیابی مؤلفه های برابری آموزشی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1390 سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت به تصویب رسید. یکی از مؤلفه های این سند تأکید بر برابری آموزشی بود. هدف اصلی پژوهش حاضر، ردیابی مؤلفه های کانونی برابری آموزشی در برنامه درسی قصد شده، تدریس شده و کسب شده در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 براساس مدل مک کوان بود. بر این اساس، سه مؤلفه کانونی برابری آموزشی (تکثر فرهنگی، جنسیت و وضعیت اقتصادی- اجتماعی) در کتاب هاى مطالعات اجتماعی به عنوان "برنامه درسی قصد شده " مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین تعداد دوازده نفر از معلمان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه معلم) برای بررسی "برنامه درسی اجرا شده " و نیز دوازده نفر از والدین دانش آموزان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه والد) در شهر شیراز برای بررسی "برنامه درسی کسب شده " به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی تا حد رعایت قاعده ی نقطه اشباع انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در برنامه درسی قصد شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است. مؤلفه تکثر فرهنگی حوزه مغفول به شمار می رفت و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر شهرنشینی و قشر متوسط تأکید شده است. همچنین، در برنامه درسی اجرا شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است، در مؤلفه تکثر فرهنگی، معلمان خود را مروج تکثر فرهنگی ندانستند و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر قشر متوسط شهری تأکید داشتند. از طرفی، در برنامه درسی کسب شده، نگرش دختران و پسران همسو بر استقلال مالی و کسب شغل و پایگاه اجتماعی بالا بود. همچنین عدم تساهل و مدارا در تفاوت های فرهنگی را در نگرش و رفتارشان نشان می دادند و بیشتر بر وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و آن هم زندگی در شهرهای بزرگ تأکید داشتند.
بررسی صنعت گردشگری با رویکرد جغرافیایی در کشور ایران
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال اول بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
27 - 34
حوزههای تخصصی:
ارزیابی معیارهای موثر بر شایسته یابی و شایسته گزینی اعضای هیئت علمی دانشگاهها از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
35 - 58
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به ارزیابی معیارهای کلیدی مؤثر بر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها پرداخته است. این تحقیق به روش پیمایشی انجامشده و از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه مورد مطالعه، اعضای هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد از دیدگاه اعضای هیئتعلمی مورد مطالعه، آنچه که باید در شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها مورد تأکید قرار بگیرد )وضعیت مطلوب(، از بین شش معیار، باید بیشترین تأکید و اهمیت بر معیارهای آموزشی و کمترین تأکید و اهمیت بر معیار قوانین و آئیننامههای استخدامی باشد. معیارهای سازمانی، پژوهشی، اقتصادی – مالی، فردی- رفتاری به عنوان معیارهای موثر بر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها، به ترتیب در بین دو معیار فوق قرار دارند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد معیار آموزشی به تنهایی حدود ۵۱/۳درصد از واریانس متغیر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضاء هیئتعلمی دانشگاه</span><span class="fontstyle2">- ها را در گام اول تبیین میکند و در گامهای بعدی این میزان تبیین واریانس به ترتیب با اضافه شدن معیار سازمانی، معیار پژوهشی، معیار اقتصادی – مالی، معیار )ویژگی( فردی – رفتاری، قوانین و آئیننامههای استخدام، به میزان ۸۸/۹ ،۷۴/۵ ۹۷/۵ ،۹۴/۲و ۹۸/۸درصد از تغییرات تبیین میشود
ارزیابی باورهای تدریس دبیران منتخب ریاضی کشور بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی آنان
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
37 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، شناسایی باورهای تدریس دبیران منتخب ریاضی کش ور ب ر اس ا س ویژگ یه ای جمعیت شناختی آنان بود. روش تحقیق توصیفی- از نوع پیمایشی و جامعه تحقیق شامل کلیه دبیران دوره متوسطه ریاضی منتخب کشور سال 92 ) 200 نفر( بود که با استفاده از روش نمون هگیری در دسترس، در همایش تجلیل از دبیران دوره متوسطه ریاضی منتخب کشور ، 150 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه باورهای تدریس )گورسچ، 2002 ( بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که: 1( بالاترین میانگین باورهای تدریس دبیران منتخب رشته ریاضی مربوط به شایستگی اجتماعی و پائین ترین میانگین باوره ای تدر یس دبیران ریاضی مربوط به شایستگی اخلاقی میباشد و تفاوت بین میانگی نها معن ی دار است. ابعاد باورهای تدریس دبیران ریاضی به ترتیب اولویت عبارتند از: شایستگ یهای اجتماعی، غیر کلامی، زمینه ای و اخلاقی. 2( بین باورهای دبیران منتخب زن و مرد به شایستگی های تدریس تفاوت معناداری وجود دارد. 3- بین باورهای دبیران منتخب با سوابق مختلف به شایستگی های تدریس تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین هر چه اعتقاد و باور معلمان نسبت به بروز شایستگی های حرفه ای در تدریس افزایش یابد، آنان با مسئولیت پذیری خویش در برابر رفتار حرفه ای و شغلی خ و د ، به توالی منطقی و نظام دار در تدریس، سازماندهی مناسب در زمان تدریس، به آفرینش فض ای یادگ یری مناسب م یپردازند.
بررسی ماهیت علمی تحقیقات انجام شده اقدام پژوهی توسط معلمان دوره ابتدایی
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی ماهیت علمی تحقیقات اقدا مپژوهی انجام گرفته توسط معلمان پژوهنده، انجام شد. رویکرد این پژوهش آمیخته)کمّی-کیفی( و در آن از دو روش توصیفی و تحلیل اسناد استفاده شده است و دارای دو جامعه آماری بود؛ 1. جامعه اول: کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج که حداقل یک بار تحقیق اقدا مپژوهی انجام داده بودند 2. جامعه دوم:کلیه گزار شهای اقدا مپژوهی برتر استانی که در دورههای دوازدهم و سیزدهم برنامه معل مپژوهنده به دبیرخانه مرکزی معل مپژوهنده ارسال شدهاند، که طبق آمار اعام شده توسط پژوهشکده تعلیم و تربیت استان کردستان، شامل 36 گزارش بود. برای تع یین حجم نمونه در بخش کمی از نمون هگیری در دسترس و در بخش کیفی از نمون هگیری هدفمند استفاده شد. پرسشنامه، چ کلیست و مصاحب ه نیمهساختارمند نیز برای گردآوری دادهها به کار برده شد. جهت بررسی روایی صوری پرسشنامه به نظر ده نفر از معلمان پژوهنده برتر استناد گردید، همچنین جهت سنجش پایایی از ضریب آلفا ی کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه برابر با ) 89 / 0( و برای چ کلیست ) 77 / 0( بود. نتایج پژوهش نشان م یدهد که معلمان دیدگاه مثبتی نسبت به روش تحقیق اقدا مپژوهی برای بررسی و حل مسائل آموزشی دارند، و تمایل زیادی دارند از رویکرد تفسیری برای انجام اقدا مپژوهی استفاده کنند، اما بررسی گزار شهای اقدا مپژوهی بیانگر کیفیت پا یین این گزار شهای از لحاظ علمی بود. در واقع معلمان در مرحله جم عآوری و تحلیل اطلاعات از روشهای مناسبی استفاده نکردهاند و ابزار مورد استفاده، دقت و روایی لازم را ندارد. نتایج همچنین نشان داد که معلمان در رعایت اصول اخلاقی تا حدودی موفق عمل کردهاند.
بررسی رابطه بین خودکارآمدی و خودپنداره با بهزیستی عاطفی مبتنی بر شغل معلمان دوره ابتدایی دخترانه شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۹
131-149
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی و خودپنداره با بهزیستی عاطفی مبتنی بر شغل معلمان دوره ابتدایی بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی معلمان اسچانن موران (2001)، پرسشنامه خودپنداره دولت آبادی (1386) و پرسشنامه بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل ون کاتویک و همکاران (2000) است که دارای روایی صوری و محتوایی است و ضریب پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 0.83، 0.91 و 0.80 می باشد. جامعه تحقیق شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی دخترانه شهر بجنورد 260 نفر می باشد. با توجه به جدول کرجسی- مورگان، نمونه ای برابر با 150 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی طبقه ای می باشد. تحلیل داده ها با آزمون معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار Lisrel انجام شد. با توجه به نتایج آماری، قدرت رابطه میان بین خودکارآمدی با بهزیستی عاطفی برابر 57/0 محاسبه شده است، خودپنداره با بهزیستی عاطفی برابر 46/0 محاسبه شد. آماره آزمون نیز 7.90 و 6.62 بدست آمده است که بزرگ تر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5% یعنی 96/1 بوده و نشان می دهد همبستگی مشاهده شده معنادار است؛ بنابراین با اطمینان 95% بین خودکارآمدی و خودپنداره با بهزیستی عاطفی مبتنی بر شغل معلمان دوره ابتدایی دخترانه شهر بجنورد رابطه وجود دارد.
آثار تحولات جمعیتی ایران بر شاخص های کمّی آموزش و آینده نگری جمعیت دانش آموزی تا سال 1409(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر جمعیت شناسان اقدام به افزودن متغیر «سطح آموزش» به عنوان بُعد سوم تحلیل های جمعیت شناختی کرده اند. در این پژوهش، براساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سالهای متفاوت، ضمن واکاوی برخی شاخصهای مهم آموزشی همچون میزان ثبت نام، میزان دسترسی به سطوح مختلف تحصیلی در میان گروه های مختلف سنی و جنسی، برابری جنسیتی آموزش، به تحلیل وضعیت پویایی های جمعیت لازم التعلیم و دانش آموزی ایران و آینده نگری آن تا سال 1409 پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که جمعیت دانش آموزی ایران در دهه های اخیر تحولات جمعیت شناختی قابل توجهی را پشت سر گذاشته است و در مجموع، سیر رشد آن (در سه مقطع تحصیلی) تا میانه دهه 1370 ادامه داشته و پس از آن روند کاهشی پیدا کرده است. در تحلیل این تغییر و تحولات آماری، به خوبی آثار باروری بسیار بالای دوره 1357 تا 1364 و کاهش شدید بعد از آن دوره را مشاهده می کنیم. به خلاف رشد متوالی کل جمعیت ایران طی سالیان اخیر و تداوم آن در آینده، تعداد و همچنین سهم جمعیت لازم التعلیم ایران از 4/30 درصد از کل در سال 1365 به 4/18 درصد در سال 1390 کاهش یافته است. برابر پیش بینی های جمعیتی سازمان ملل(2012) با فرضیات نوع متوسط، سهم جمعیت لازم التعلیم ایران از کل تا سال 1409، به 6/14 درصد کاهش خواهد یافت. براساس سناریوی «افزایش در سطح متوسط میزان ثبت نام»، جمعیت دانش آموزی 6 تا 17 ساله ایران، 12461249 نفر برای سال 1399، 12346772 نفر برای سال 1404، و 11071393 نفر برای سال 1409 برآورد می شود. چنانچه میزان ثبت نام در سال 1409 نسبت به سال 1390 تغییری نداشته باشد، با وجود حدود دو برابر شدن کل جمعیت ایران در 1409 نسبت به سال 1365، جمعیت دانش آموزی این دو دوره تقریباً برابر خواهد بود. این پدیده به دلیل تغییرات قابل ملاحظه در ساختار سنی جمعیت و سال خوردگی آن در سالهای آینده است که در پی آن اکثریت جمعیت کشور در سنین بزرگسالی و خارج از سن تحصیلات عمومی قرار خواهند گرفت.
ویژگی های روان سنجی مقیاس کنجکاوی و اکتشاف: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
151 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، هنجاریابی مقیاس کنجکاوی و اکتشاف بر روی دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان بود. این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی است. 448 دانش آموز از شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس کنجکاوی و اکتشاف را تکمیل کردند. همچنین تحلیل داده ها با استفاده از روش همسانی درونی، روایی همزمان و تشخیصی و ساختار عاملی اکتشافی و تأییدی انجام شد. نتایج تحلیل عاملی دو عامل «اکتشاف» و «جذب شدن» را نشان داد که در مجموع 68/256از واریانس پرسش نامه را تبیین می کنند. همچنین، نتایج نشان داد که دامنه ضرایب آلفا برای 2 عامل پرسش نامه از 0/78 تا 0/83، ضریب آلفای کل مقیاس 0/84و ضریب همبستگی آن با پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ 0/27به دست آمد (0/001> p). با توجه به روایی و پایایی مطلوب این مقیاس، می توان از آن جهت سنجش ویژگی های کنجکاوی و اکتشاف در بین جامعه دانش آموزی استفاده کرد.
مقایسه دانش آموزان دارای و بدون ناتوانی یادگیری در موقعیت های اجتماعی دشوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و عادی در موقعیت های اجتماعی دشوار و مشکل ساز انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان ابتدایی دارای ناتوانی یادگیری و عادی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه پژوهش شامل 99 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. همچنین 112 نفر دانش آموز عادی به شیوه همتاسازی ( بر اساس سن و هوش) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس طبقه بندی موقعیت های اجتماعی مشکل ساز (داج و همکاران، 1985) استفاده شد. نتایج: یافته های حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که کودکان دارای ناتوانی یادگیری در مقایسه با کودکان عادی، در موقعیت های اجتماعی دشوار عملکرد پایین تری داشتند. همچنین نتایج تحلیل واریانس تک متغیری نشان داد که میانگین دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری در مؤلفه های ورود به گروه همسالان، پاسخ به تحریک شدن، پاسخ به شکست، پاسخ به موفقیت، انتظارهای اجتماعی، و همچنین انتظارهای معلم به طور معناداری بیشتر از دانش آموزان عادی است. نتیجه گیری: دانش آموزان دارای ناتوانی باید یادگیری در مهارت های اجتماعی، مانند مشارکت و همکاری، دوست یابی، روابط با بزرگترها و تحریک های همسالان، آموزش بیشتری ببینند.
تحلیل محتوای کتاب درسی علوم پایه هفتم (اول متوسطه) مبتنی بر مراحل حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهت گیری کلی سازماندهی محتوای علوم در برنامه درسی ملی ذکر شده است که این حوزه به پرورش مهارتهای فرآیندی علمی می پردازد وبه انتقال فرآورده های دانش اکتفا نمی کند. همچنین این برنامه آموختن روش و مسیر کسب علم را یکی از اهداف اصلی آموزش علوم می داند(سند ملی برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران ،1391). یکی از اقدامات اساسی برای دستیابی به این مقصود تألیف کتاب بر مبنای تقویت فرآیندهای شناختی است که به زعم صاحب نظران توجه به مراحل حل مسئله از آن جمله است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب علوم پایه هفتم از نظر میزان توجه به این رویکرد است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. ابزار تحقیق فرم تحلیل محتوا با توجه به مراحل حل مسئله شامل: برخورد با موقعیت مبهم(مسئله)،گردآوری اطلاعات، ساختن فرضیه، آزمایش فرضیه و نتیجه گیری است. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در مجموع محتوای کتاب 35 درصد فعال (حداقل به یک مرحله توجه شده است) و 65 درصد غیر فعال است. همچنین محتوای کتاب در مقوله های تصاویر ومتن با مراحل حل مسئله انطباق لازم را ندارد، اما از نظر فعالیتها (تکالیف وتمرینها) انطباق لازم را داراست و در محتوای فعال، مراحل اول تا چهارم با ضریب اهمیت به ترتیب 378/0،257/0، 253/0 و 125/0بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
مؤلفه های سه گانه ارزشیابی توصیفی: بازخوردها، خود سنجی و همسال سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک دهه اخیر ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی توسط آموزش وپرورش رواج یافته است. از تکنیک های مورداستفاده در این شیوه ارزشیابی، استفاده از بازخورد، خود سنجی و همسال سنجی است. مطالعه کمی-کیفی ارزشیابی توصیفی از طریق پاسخگویی به این سؤال که کیفیت بازخوردهای معلمین، خود سنجی و همسال سنجی دانش آموزان چگونه بوده؟ هدف این مقاله است. شیوه تحقیق تلفیقی از روش های «اسنادی – توصیفی و پیمایشی» است. 64 مدرسه در 30 منطقه آموزشی در استان های منتخب به عنوان نمونه انتخاب شدند. از 1 فرم وارسی برای سند کاوی کارپوشه و 1 فرم مصاحبه با پایایی و روایی مناسب استفاده شد. داده های کمی با روش توصیفی و داده های حاصل از وارسی محتوای کارپوشه ها و مصاحبه ها با استفاده از روش های ناظر بر مطالعات کیفی تحلیل شد. نتایج نشان داد معلمان تا حدودی فراتر از عملکرد دانش آموز به آنان بازخورد می دهند، محتوای بازخوردهایشان باهدف های یادگیری مربوط نیست، جذابیت توصیف ها در حد متوسطی است و با سطح رشد دانش آموزان کمتر تناسب دارد. در بازخوردها کمتر اثری از عباراتی بود که برای جبران کاستی های یادگیری دانش آموز فرصتی فراهم شود اما لحن بازخوردها تا حدودی محترمانه است. در خود سنجی دانش آموزان در پرسش از خود مهارت لازم ندارند و ضعف در مهارت های چهارگانه خود سنجی در پایه های پایین ، بیشتر مشهود است. معلمان از روش های محدودی برای همسال سنجی استفاده می کنند و آشنایی اندکی با مفاهیم و روش های همسال سنجی دارند