فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۱۴۱ تا ۱۲٬۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش کارکرد های اجرایی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نارساخوانی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهء آماری شامل همه دانش آموزان با نارساخوانی پایه دوم و سوم شهرستان عباس آباد استان مازندران در طی سال تحصیلی 92- 1391 بود که 20 نفر از آن ها بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. آموزش کارکرد های اجرایی طی 10 جلسه به مدت 1 ماه به گروه آزمایش ارایه شد، در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسش نامهء مهارت های اجتماعی گرشام ( 1999) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر مهارت های اجتماعی وجود دارد. بدین معنا که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته است میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نارساخوانی را افزایش دهد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در آموزش و درمان دانش آموزان با نارساخوانی، تقویت کارکردهای اجرایی باید به عنوان یکی از محورهای اصلی مورد توجه متخصصان و مربیان قرار گیرد.
ارزشیابی کیفیت درونی برنامة درسی رشته کارشناسی ارشد علوم تربیتی از دیدگاه استادان، دانشجویان و کارشناسان آموزشی دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعة ارزیابی کیفیت درونی برنامة درسی رشتة علوم تربیتی با گرایش برنامه ریزی درسی در دورة کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور از دیدگاه استادان، دانشجویان و کارشناسان آموزشی بر اساس عناصر برنامة درسی، محتوا، گروه بندی و ارزشیابی برای بهبود کیفیت آموزشی می پردازد؛ که از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی با رویکرد پیمایشی است. جامعة آماری دارای سه زیرمجموعه شامل 1- دانشجویان رشتة علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی دورة کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور 2- استادان و اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور 3- کارشناسان آموزشی رشتة علوم تربیتی دانشگاه پیام نور. برای نمونه گیری از روش تصادفی نسبی و از جدول مورگان استفاده شده است که نمونة دانشجویان به تعداد 170 نفر، استادان 49 نفر و کارشناسان آموزشی به تعداد 20 نفر می باشند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت است؛ و از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین دیدگاه استادان، دانشجویان و کارشناسان آموزشی از بین عناصر برنامة درسی در رشتة علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی دورة کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور به جز عنصر گرو ه بندی تفاوت معناداری وجود دارد.
ارزشیابی برنامه درسی اجراشده و کسب شده رشته مکانیک خودرو، شاخه فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
79 - 99
حوزههای تخصصی:
برای ارزشیابی رشته مکانیک خودرو تعداد 233 فارغ التحصیل، 357 هنرجو، 69 هنرآموز و 25 مدیر و معاون از 16 هنرستان از پنج استان خراسان رضوی، قم، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و خوزستان انتخاب شدند و ارزشیابی از طریق آن ها انجام گرفت. داده های گردآوری شده به وسیله پرسش نامه و چک لیست با استفاده از روش های آماری توصیفی تحلیل شدند. برخی از مهم ترین یافته های پژوهش به شرح زیر خلاصه شده است: - عملکرد هنرجویان در دروس مختلف به ویژه درس های عمومی و نظری تخصصی و پایه نامطلوب است. - خانواده های هنرجویان و فارغ التحصیلان این رشته عمدتاً به طبقه اجتماعی و اقتصادی پایین جامعه تعلق دارند. - 7/22 درصد فارغ التحصیلان توانسته اند شغلی به دست آورند، اما مشاغل حدود 58 درصد این افراد ارتباطی با آموخته ها و رشته تحصیلی شان ندارد. - مشاغل بیشتر شاغلان موقت و روزمزد است، لذا عمدتاً حقوق و درآمد پایینی دارند و از رضایت شغلی کافی برخوردار نیستند. - وضعیت معیشتی، رفاهی و درآمد هنرآموزان مطلوب نیست و کاستی هایی در دانش، مهارت ها، صلاحیت آن ها وجود دارد و انگیزه و رضایت شغلی کافی ندارند. لازم است تدابیری جهت بهبود اجرای برنامه و در نتیجه تحقق اهداف تعیین شده و تأمین نیاز جامعه به نیروی انسانی در این زمینه اندیشیده شود و اقدامات عملی برای بهبود ورودی ها و کیفیت مهارت و اشتغال به ویژه اشتغال مرتبط فارغ التحصیلان انجام گیرد.
کج فهمی های دانش آموزان در یادگیری مفاهیم الکتروشیمی در دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
124 - 149
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه ساختن گرایی، دانش آموزان هنگام ورود به هر مرحله یا موقعیت جدید آموزشی، در مورد موضوع آموزشی، با توجه به تجارب قبلی شان، دارای مجموعه ای از باورهای درس و غلط هستند، بنابراین در مورد موضوع جدید آموزشی نیز ممکن است تصورات نادرستی در ذهن آن ها شکل گیرد. آن دسته از تصورات دانش آموزان که با اصول علمی پذیرفته شده مغایر بوده یا در تناقض باشد و فراگیران به وسیله آن ها قادر به توضیح درست پدیده های علمی نباشند، "کج فهمی" یا مفاهیم جایگزین نامیده می شود. کج فهمی ها در یادگیری به ویژه یادگیری علوم اهمیت زیادی دارند. محققان زیادی در کشورهای مختلف کج فهمی های فراگیران در موضوعات مختلف را بررسی کرده اند. هدف این تحقیق تشخیص کج فهمی های دانش آموزان در یادگیری مفاهیم الکتروشیمی در دوره متوسطه است. برای این منظور از بین دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی مناطق آموزشی مختلف شهر تهران در سال تحصیلی 87-1386 به طور تصادفی 331 دانش آموز از مناطق 2، 5، 6، 9 و 16 انتخاب شدند که شامل 141 نفر پسر و 190 نفر دختر بودند. به منظور شناسایی کج فهمی های رایج دانش آموزان از پرسش نامه ای حاوی هفت پرسش چهارگزینه ای و یک پرسش باز پاسخ استفاده گردید. پرسش ها دربرگیرنده مفاهیم اکسایش- کاهش، پتانسیل های الکترودی، مفهوم آند و کاتد، چگونگی کامل شدن مدار الکتریکی در سلول های گالوانی، الکترود استاندارد هیدروژن و نقش پل نمکی در سلول های الکتروشیمیایی بود. از تحلیل هر سؤال، کج فهمی های دانش آموزان در آن موضوع استخراج گردید. موارد شناسایی شده از کج فهمی های رایج دانش آموزان می تواند در بهبود روش های تدریس و تهیه محتوای آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل موضوعی پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی در ایران: شناسایی فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی وضعیت دامنه موضوعی پژوهش های انجام شده رشته تکنولوژی آموزشی در ایران، ترسیم وضع مطلوب و روشن کردن خلأ های موجود در این پژوهش ها است. سوال های مهم آن عبارتند از پژوهش های انجام شده در رشته تکنولوژی آموزشی در ایران از لحاظ موضوعی چه وضعیتی دارند؟ وضعیت مطلوب آن کدام است؟ و در مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب چه خلأهایی وجود دارند؟
روش: این پژوهش دارای دو مرحله است. مرحله اول، جامعه آماری آن را کلیه پژوهش های انجام شده در زمینه های مرتبط با تکنولوژی آموزشی تشکیل می دهند که از بین آنها پژوهش های انجام شده در سه دانشگاهی که دارای تحصیلات تکمیلی و قدمت بیشتری بوده اند به عنوان نمونه برای تعیین وضع موجود پژوهش ها انتخاب شده است. در این مرحله برای جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها به ترتیب از ابزار فیش برداری و تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. مرحله دوم برای روشن ساختن وضع مطلوب پژوهش ها 22 نفر از متخصصان تکنولوژی آموزشی ایران با استفاده از نمونه گیری ملاک محور به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها در این مرحله پرسشنامه محقق ساخته بوده است. هم چنین برای مشخص ساختن خلأهای پژوهشی نیز داده های وضع مطلوب با داده های مربوط به وضع موجود مقایسه شده است.
یافته ها: پژوهش های انجام شده در ایران غالباً به بررسی موضوعات و قلمروهای سنتی این رشته تأکید داشته و به برداشت ها یا قلمروهای جدید آن پرداخته نشده است.
امکان سنجی برنامه ریزی درسی مدرسه محور در نظام برنامه ریزی درسی از دیدگاه خبرگان آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، امکان سنجی برنامه ریزی درسی مدرسه محور در نظام برنامه ریزی درسی از دیدگاه خبرگان آموزشی استان آذربایجان شرقی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع زمینه یابی و جامعه آماری پژوهش کارشناسان مسؤول و معاونین آموزشی دوره متوسطه نواحی پنجگانه شهر تبریز، مناطق آموزشی (آذرشهر، گوگان، اسکو و خواجه) و اساتید علوم تربیتی دانشگاه های تبریز، آزاد واحد تبریز، فرهنگیان و شهید مدنی آذربایجان بودند. نمونه پژوهش شامل42 نفر کارشناسان مسؤول و 44 نفر از اساتید طبق جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تعیین روایی، از روایی صوری و محتوایی استفاده گردید. پایایی پرسش نامه ها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمونه ای، t دو نمونه مستقل وآزمون فریدمن استفاده شد. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که تمرکززدایی از نظام برنامه ریزی درسی، کیفیت بخشی آموزشی و اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محور با توجه به توانمندی ها و ظرفیت های مدارس ازطریق برنامه ریزی درسی مدرسه محور امکان پذیر است (05/0≥P). درحالی که نتایج آزمون t دو نمونه مستقل نشان داد از نظراساتید و کارشناسان مسؤول در امکان تمرکززدایی از نظام برنامه ریزی درسی و اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محوربا توجه به توانمندی ها و ظرفیت های مدارس تفاوت معناداری وجود داشته(05/0≥P)، اما در کیفت بخشی آموزشی از طریق برنامه ریزی درسی مدرسه محور بین دو گروه تفاوت وجود ندارد(05/0≤P).
بررسی نقش واسطه ای اعتماد و خودکار آمدی جمعی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد تیمی (مطالعه موردی: اداره کل آموزش و پرورش استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۱
127 - 162
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی نقش واسطه ای اعتماد و کارآمدی جمعی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد تیمی انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان ستادی اداره کل آموزش و پرورش استان هرمزگان است که بر اساس فرمول کوکران 176 نفر و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در قالب 10 تیم کاری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه های سبک رهبری تحول آفرین باس و آوالیو، پرسشنامه عملکرد تیمی مایکل وست، پرسشنامه اعتماد سازمانی زارعی و همکاران و پرسشنامه خودکارآمدی فردی و جمعی چن و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که خودکارآمدی جمعی بر رابطه ی بین رهبری تحول آفرین و عملکرد تیمی نقش تعدیلی دارد در صورتی که برای اعتماد سازمانی چنین نقشی مشاهده نگردید
میزان انطباق برنامه درسی قصد شده و اجرا شده پیش از دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، میزان انطباق بین دو برنامه درسی قصد شده و اجرا شده در دوره پیش از دبستان را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه مربیان مراکز پیش دبستانی غرب استان مازندران در سال 1388 بودند، 122 نفر از نمونه های پژوهش به صورت تصادفی خوشه ای از شهر های عباس آباد، چالوس، تنکابن و رامسر انتخاب شدند. داده های مورد نیاز بر اساس مطالعه و تحلیل اسناد مربوط به برنامه های پیش از دبستان و راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیش دبستانی مصوّب سال 1387 شورای عالی آموزش و پرورش و اجرای پرسشنامه بسته پاسخ پنج درجه ای لیکرت گرد آوری شد. این پرسشنامه، برنامه درسیِ در حال اجرا در سه بُعد اهداف، فعالیت ها و روش های ارزشیابی در دوره را از نظر مربیان می سنجد. اعتبار پرسشنامه با استناد به مطالب موجود در راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیش دبستانی و تأیید دو نفر از اساتید (ضریب کاپا) و نیز اجرای آزمایشی آن بر روی نمونه ای از جمعیت مورد مطالعه تأیید شد. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ 91/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و آزمون تی تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان دهنده این است که بین اهداف، فعالیت ها و روش های ارزشیابی در برنامه درسی قصد شده با برنامه درسی در حال اجرا تا حدودی انطباق وجود دارد. بررسی مقایسه ای بین نظرات پاسخگویان در تحقق اهداف نشان می دهد که بیشترین میزان تحقق اهداف مربوط به «حیطه شناختی» و کمترین تحقق اهداف مربوط به «حیطه عاطفی» می باشد. همچنین در مورد فعالیت های اجرا شده توسط مربیان، فعالیت های شعر و سرود، نقّاشی، قصّه، بحث گروهی و بازی به ترتیب اولویت، بیشترین فعالیت به کار گرفته شده است. در مورد چگونگی ارزشیابی توسط مربیان در برنامه اجرا شده ارزشیابی به روش مشاهده (46 درصد)، ارزشیابی به روش شفاهی (45 درصد) و ارزشیابی به روش مستمر (9 درصد) بیشتر از دیگر روش ها مورد استفاده قرار گرفته اند.
مقایسه اثربخشی دو روش آموزشی ایفای نقش و پرسش و پاسخ بر تفکر انتقادی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی دو روش آموزشی ایفای نقش و پرسش و پاسخ بر تفکّر انتقادی و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر اول دبیرستان است. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی است و در اجرای آن از طرح چندگروهی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه دولتی منطقه دو شهر تهران بود؛ به این صورت که از بین 35 دبیرستان دخترانه این منطقه یک دبیرستان به تصادف انتخاب شد. این دبیرستان (هدی) شش کلاس پایه اول با 195 دانش آموز داشت. پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون گلیزر (1980) و پرسشنامه مسئولیت پذیری نعمتی (1378) بر روی این 195 نفر اجرا شد. 45 دانش آموزی که یک نمره انحراف استاندارد پایین تر از میانگین داشتند به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش ایفای نقش با گروه آزمایشی اول، برنامه آموزشی پرسش و پاسخ با گروه آزمایشی دوم، هریک به مدت ده جلسه، هفته ای دو جلسه و هر جلسه یک ساعت کار شد. در گروه کنترل هیچ گونه اقدامی صورت نگرفت. از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. نتایج نشان داد که هردو روش ایفای نقش و پرسش و پاسخ بر مسئولیت پذیری و تفکر انتقادی دانش آموزان اثربخش بوده است. به منظور افزایش مسئولیت پذیری و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه اول مقطع متوسطه، معلمان می توانند از روش ایفای نقش و پرسش و پاسخ استفاده کنند.
مصاحبه با پرفسور عزیز بهکامی
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
27 - 32
حوزههای تخصصی:
پروفسور عزیز بهکامی در سال 1314 در ارومیه به دنیا آمد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در ایران به عنوان دانشجوی نمونه و با استفاده از بورس تحصیلی به خارج از کشور اعزام شد و در سال 1967 میلادی مدرک دکتری خود را از دانشگاه نورث وسترن شیکاگو در آمریکا اخذ نمود و پس از شرکت در چندین پروژه ی تحقیقاتی در سال های 1968-1967 به ایران بازگشت. در ابتدا به عنوان استادیار فعالیت خود را در دانشگاه شیراز آغاز نمود. سپس در سال 1969 به مرتبه ی دانشیاری و در سال 1974 به مرتبه ی استادی ارتقاء درجه یافت. پروفسور بهکامی در طول سالهای تدریس خود به طور متناوب در فرصت های مطالعاتی به خارج از کشور رفته و با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی از جمله دانشگاه روچستر، آزمایشگاه لورنتس برکلی، دانشگاه فنی مونیخ و دانشگاه ایالتی آرگون همکاری داشته است. ایشان پس از بازنشستگی نیز از فعالیت علمی چشم پوشی نکرده اند و هم اکنون در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت به امر تدریس و راهنمایی رساله دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری مشغول می باشند.
بررسی اثرهمزمان تابش لیزری و ناخالصی هیدروژنی بر خواص اپتیکی یک نقطه کوانتومی کروی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله هدف بررسی خواص اپتیکی خطی و مرتبه سوم غیر خطی یک ناخالصی هیدروژنی قرارداده شده در مرکز یک نقطه کوانتومی است. فرض می شود سیستم تحت تأثیر یک تابش لیزری با فرکانس بالا قرار دارد. ویژه توابع و ویژه مقادیر مربوطه، با استفاده از روش المان های محدود محاسبه می گردند. به علاوه خواص اپتیکی خطی، مرتبه سوم غیر خطی به ازای مقادیر متفاوت شعاع نقطه کوانتومی، شدت فوتون های فرودی و مقادیر متفاوت تابش لیزری مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهندکه با افزایش شدت فوتون های فرودی ضریب جذب کل و تغییرات ضریب شکست کل کاهش می یابد. همچنین با افزایش شعاع نقطه کوانتومی و تابش لیزری جابه جایی سیستم به سمت انرژی های کمتر را می توان مشاهده کرد.
مفهوم سازی یادگیری زائد و راهکارهای کاهش آن در نظام آموزش عالی ایران از دیدگاه صاحب نظران آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیراثربخش بودن آموزش ها یکی از عمده ترین نقدهایی است که توجه بسیاری از منتقدان آموزش عالی را به خود جلب کرده است. یادگیری زائد مفهومی است که می تواند فصل جدیدی در پژوهش های تعلیم و تربیت باز نماید. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل این مفهوم و راهکارهای کاهش آن در نظام آموزش عالی ایران است. در پژوهش حاضر با هدف دست یابی به اجماع نظر متخصصان، از روش دلفی در سه مرحله استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را متخصصان و صاحب نظران برنامه درسی و آموزش عالی تشکیل می دهند. نمونه آماری این پژوهش مشتمل بر چهل نفر متخصص بود که به روش گلوله برفی شناسایی شدند و در نهایت سی نفر به همکاری پاسخ مثبت دادند. تحلیل نهایی در بررسی این مفهوم با استفاده از نرم افزارهای (SPSS) و (NVivo) نشان داد که یادگیری زائد عبارت است از غیرکاربردی بودن درس ها، نامتناسب بودن محتوا و برنامه درسی ناکارآمد. همچنین توانمندسازی اعضای هیأت علمی، تأکید بر یادگیری مادام العمر، آزادی آکادمیک، بازنگری و ارزیابی مستمر برنامه های درسی نیز به عنوان مهم ترین راهکارهای کاهش یادگیری زائد ارائه شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان روایی نتایج ارزشیابی دانشجو از استاد: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۹
129 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی عوامل تأثیرگذار بر میزان روایی نتایج ارزشیابی دانشجو از استاد است. روش تحقیق آمیخته مورد استفاده قرار گرفت. شرکت کنندگان در بخش کیفی اساتید رشته علوم تربیتی و در بخش کمّی دانشجویان ورودی سال های تحصیلی 89 و 90 کارشناسی رشته های علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند. در بخش کیفی از نمونه گیری گلوله برفی و در بخش کمّی تعداد 273 دانشجو از دو گرایش مدیریت آموزشی و مشاوره به روش تصادفی انتخاب گردید. از دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی بهره گیری شد. داده های بخش کیفی به روش تحلیل محتوا و فرآیند کدگذاری تحلیل و عامل های ویژگی های دانشجویان، اساتید و سامانه ارزشیابی شناسایی شدند. در حوزه استاد ایجاد انگیزه و شوق علمی در دانشجویان، در حوزه دانشجو میزان علاقه دانشجو نسبت به درس، رشته تحصیلی و امید به آینده و در حوزه سامانه ارزشیابی نبودن ملاک های دقیق در فرم ارزشیابی بیشترین اولویت را داشتند.
طراحی محیط های یادگیری کارآموزی: از آشوبناک تا سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین کارکردهای نظام آموزش دانشگاهی فراهم نمودن نیروی انسانی مورد نیاز نهادها و بخش های مختلف جامعه می باشد، کارکردی که شاید امروز به اصلی ترین چالش و آسیب این نظام های آموزشی تبدیل شده است. این همه در حالی است که در برنامه درسی رشته های مختلف، واحدهای درسی جهت کارآموزی دانشجو در محیط های سازمانی پیش بینی شده است. مقاله حاضر در جستجوی عوامل پدیدار گشتن این وضعیت می باشد و علت اصلی را نوع مواجهه با طراحی این محیطها می داند. چنانچه با اتخاذ رویکردی سازنده گرایانه و کل نگر، مسائل و پروژه های واقعی محیط کار محور فعالیت های کارآموزی قرار گیرد، می توان به شکل گیری رویکردی برد- برد کمک نمود. مقاله حاضر سعی می کند با معیار قرار دادن اصول اولیه آموزش به نقد محیط های کارآموزی پرداخته و با تأسی بر نظریه کسب دانش، سازنده گرایی را مناسب طراحی اینگونه محیط ها می داند و به تشریح فرایند طراحی محیط های یادگیری سازنده گرا جهت گذراندن درس کارآموزی می پردازد.
تدوین و اعتباریابی چارچوب سنجش دست آوردهای برنامه درسی ضمنی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین و
اعتباریابی چارچوب سنجش دستآوردهای برنامه درسی ضمنی دانشگاهی با استفاده از روش
پژوهش و ترکیبی متوالی اکتشافی مدل تدوین ابزار بود. در بخش کیفی از روش مطالعه
موردی و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده گردید. شرکت کنندگان در پژوهش
استادان و دانشجویان مراکز آموزش عالی شهر شیراز بودند که با روش نمونه گیری
هدفمند از سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه انتخاب شدند. اطلاعات
کیفی با استفاده از پرسش نامه ی باز پاسخ و مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب
نظران کلیدی، بررسی پیشینه نظری و تحقیقات پیشین و به شیوه همسوسازی گردآوری و با
استفاده روش کدگذاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، 113
کد مفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان در پژوهش بود استخراج گردید. این مفاهیم
در دو دسته اصلی: ملاک ها شامل: (ایجاد نگرش به اقتدار، احساس آرامش و آسایش،
انسجام اجتماعی، کارگروهی، روحیه علمی، مطالعه سطحی نگر و گذراندن امتحان با
کمترین تلاش) و نشانگرها نظیر امتحانات رسمی، اندازه کلاس، همدردی با دیگران، طرح
مشکلات شخصی و. .. بودند. نشانگر ها حول محور ملاک ها طبقه بندی شدند و در نتیجه
چارچوب اولیه با 7 ملاک و 39 نشانگر مشخص گردید. برای اعتباریابی کیفی چارچوب
اولیه از معیارهای اعتبار سنجی کیفی قابلیت اعتبار، تأییدپذیری و انتقال پذیری
استفاده گردید. برای اطمینان از پایایی سنجش کیفی پژوهش از آزمون قابلیت اعتماد
(اطمینان پذیری) استفاده شد. همچنین اعتباریابی کمی چارچوب تدوین شده نیز با
استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی صورت پذیرفت که به واسطه آن چارچوب نهایی
اعتباریابی شده سنجش دستآوردهای برنامه درسی ضمنی دانشگاهی حاصل گردید.
کاوشی پیرامون چارچوب نظارت راهبردی نهادهای تعلیم و تربیت غیررسمی: مطالعه موردی کیفی مراکز آموزش های آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کاوش چارچوب نظارت راهبردی در حوزه نهادهای تعلیم و تربیت غیررسمی به ویژه مراکز آموزش های آزاد بود. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر یک مطالعه موردی بود. در این راستا با استفاده از رویکرد هدف مند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه های باز با 20 نفر از ناظران و مدیران مراکز آموزش های آزاد و 12 عضو هیأت علمی در ارتباط با پدیده ی مورد بررسی انجام شد. سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب سه مجموع مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و شبکه مضامین سازماندهی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، نظارت راهبردی مراکز آموزش های آزاد (مضمون فراگیر) دارای اهداف، ماهیت، کارکرد، فعالیت و الزامات ویژه ای (مضامین سازمان دهنده) است که هر یک دارای ابعاد گوناگونی (مضامین پایه) می باشند.
رابطه راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی با شیوه ادراک والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میان راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی با شیوه ادراک والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی بود.
روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود، 71 نفر از دانش آموزان آسیب دیده شنوایی به همراه والدین خود شرکت داشتند. ابزار مورد استفاده شامل پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه شیوه ادراک والدین بود. آزمون های آماری استفاده شده شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون بود.
یافته ها: میان راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی والدین با شیوه ادراک والدین رابطه معناداری (01/0p<) وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد برای بهبود شیوه ادراک والدین، ارایه راهکارهایی به والدین و به ویژه مادران در زمینه سلامت عمومی و بهداشت روانی می تواند راهگشای مفید و مناسبی باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی در تکانشگری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۱
227 - 254
حوزههای تخصصی:
برای حل مشکلات روزافزون در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک، برنامه های درمانی مختلفی ابداع شده است، که از جمله مهم ترین آن ها می توان به مواردی مانند مداخلات رفتاری؛ آموزش مهارت های اجتماعی؛ آموزش خانواده و خانواده درمانی و مداخلات دارویی اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارت های ارتباطی در تکانشگری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال سلوک، طراحی شده است. نخست به مدارس راهنمایی دخترانه استان البرز که در دسترس بوده، مراجعه شده و در مقطع راهنمایی (محدوده سنی 12 تا 15 سال)، پرسشنامه اختلال سلوک اجرا شد. پس از این که افراد دارای نمرات بالا در پرسشنامه اختلال سلوک (افرادی که پس از محاسبه ی نمرات تمام مقیاس ها و رسم نیمرخ CBCL، قله ی نیمرخ شان در طیف بالینی قرار گرفت)، از بین مجموع 90 شرکت کننده انتخاب گشته و تحت مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM_IV_TR قرار گرفتند، در نهایت 30 نفر که ملاک های ورود به مطالعه را تأمین کردند، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس این 30 نفر به طور تصادفی به دو گروه پانزده تایی آزمایش و کنترل تقسیم گشته و هر دو گروه به نسخه ی فارسی پرسشنامه های تکانشگری (BIS) پاسخ دادند. گروه آزمایش، آموزش مهارت های ارتباطی را به شکل گروهی دریافت نموده و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. مداخلات آزمایشی طی 10جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد. در پایان جلسه دهم، مجدداً هر 30 شرکت کننده به پرسشنامه ی تکانشگری مرحله نخست، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که در سطح معناداری 5% خطا، ارتباط معناداری بین آموزش مهارت های ارتباطی و کاهش علائم تکانشگری نوجوانان دارای اختلال سلوک وجود دارد. بنابراین آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش علائم تکانشگری (مؤلفه های شناختی و بی برنامگی آن) می گردد.