فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۷۲۱ تا ۱۲٬۷۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
51 - 72
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مقایسه و بررسی روند تغییرات جوّ مدرسه در مدارس ابتدایی ایران و کشورهای منطقه بر اساس داده های تیمز 2003 و 2007 در پایه چهارم انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه، ابزارهای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد بررسی همان هستند که در دو مطالعه تیمز استفاده شده است. با بهره گیری از راهبرد روند پژوهی، داده های دانش آموزان پایه چهارم کشورهای شرکت کننده در مطالعه 2003 با داده های دانش آموزان پایه چهارم همین کشورها در مطالعه 2007 مقایسه شده است. از دید مدیران مدارس دوره ابتدایی در هر دو مطالعه و معلمان پایه چهارم در مطالعه 2007 جوّ مدرسه ایران نسبت به سایر کشورها (به غیر دبی و قطر) خوشایندتر گزارش شده است. در مطالعه 2003 از دید معلمان، متوسط جوّ مدرسه در ایران از متوسط سایر کشورهای شرکت کننده کمتر و تفاوت ها معنی دار بوده اند. روند تغییرات جوّ مدرسه در ایران و سایر کشورها از دید مدیران و معلمان بهبود یافته است. جوّ مدرسه در مطالعه 2003 از دید دانش آموزان مدارس پایه چهارم ابتدایی در ایران و سایر کشورهای مورد مطالعه (به غیر از ارمنستان) و در مطالعه 2007 در کشورهای ارمنستان، قزاقستان، گرجستان و ایران نامناسب بوده است.
تبیین شاخص ها و بررسی کیفیت خدمات ارائه شده در دانشگاه خلیج فارس بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ی احساس تعلق به مدرسه با انگیزه ی پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ی متوسطه نظری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
151 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین احساس تعلق به مدرسه با انگیزه ی پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس متوسطه شهر اصفهان می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 423 دانش آموز در مقطع متوسطه شهر اصفهان می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد اند. برای اندازه گیری احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه ی احساس تعلق به مدرسه ی بتی و بری (2005) استفاده شده است. روایی این پرسشنامه به وسیله ی متخصصان موضوعی مورد تأیید قرارگرفته و پایایی این پرسشنامه توسط آلفای کرانباخ 92/0 به دست آمده است، برای اندازه گیری انگیزش پیشرفت از پرسشنامه هرمنس (1970) فرم 29 سؤالی استفاده شده است. روایی این پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفته و پایایی این پرسشنامه در تحقیق حاضر 82/0 به دست آمده است. و برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی دانش آموزان از معدل کل آن ها استفاده شده است. داده های پژوهش حاضر توسط همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفته است و نتایج پژوهش بیان کننده ی رابطه ی قوی بین مؤلفه های احساس تعلق به مدرسه با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهر اصفهان می باشد. نتایج حاصله از تحلیل رگرسیونی مبین این است که مؤلفه های ارتباط با مدرسه، احساس رعایت عدالت و احترام در مدرسه و مشارکت در مدرسه دارای قدرت پیش بینی کنندگی انگیزش پیشرفت دانش آموزان مورد بررسی می باشند. همچنین مؤلفه های مشارکت در مدرسه، ارتباط با مدرسه و حمایت معلم پیش بینی کننده ی عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان می باشد.
مدل سازی کاهش نابرابری های آموزشی مناطق 24 گانه آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۶
135 - 157
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر وضعیت ابعاد مدیریت دانش در نهادهای آموزش عالی و بررسی رابطه آن با نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تغییرات سریع امروزی سازمان هایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاه ها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت والایی برخوردار است. بنابراین، جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل های جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند. با توجه به اهمیت نوآوری در نهادهای آموزش عالی این پژوهش تلاش دارد تا اثر ابعاد مدیریت دانش را بر نوآوری مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور، ادبیات و پیشینه پژوهش مورد بازبینی قرار گرفته و پس از مصاحبه با خبرگان، ابعاد فرایندی و زیرساختی مدیریت دانش شناسایی و ضمن ارزیابی ابعاد فوق در دانشگاه یزد اثر هر یک از آنها بر نوآوری فنی و اجرایی بررسی شد. این پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد می باشند. نمونه گیری در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام گرفته است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین تمامی ابعاد زیرساختی (فناوری، ساختار و فرهنگ) و فرایندی مدیریت دانش (خلق دانش، تسخیر دانش، ذخیره دانش و ...) با نوآوری (فنی و اجرایی) رابطه معنی داری وجود داد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین ابعاد فوق، فرهنگ و فناوری بیش ترین تاثیر را بر توسعه نوآوری دارند. این درحالی است که وضعیت ابعاد مذکور در دانشگاه یزد نامطلوب می باشد
تأثیر هزینه های آموزش و پرورش بر ارزش افزوده بخش صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه 78% شاغلان بخش صنعت را در ایران افرادی با تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم تشکیل می دهند، لذا ارتقای کیفیت سطوح پایین آموزشی می تواند نقشی مؤثر در رشد ارزش افزوده بخش صنعت ایفا کند. با وجود اینکه تاکنون تأثیر هزینه های آموزش و پرورش بر رشد اقتصادی از جنبه های متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته اما تا به حال توجهی خاص به تأثیر هزینه های جاری و عمرانی آموزش و پرورش در رشد ارزش افزوده بخش صنعت نشده است. هدف این تحقیق بررسی رابطه میان هزینه های وزارت آموزش و پرورش و ارزش افزوده بخش صنعت با بهره گیری از داده های سالانه دوره زمانی 1388-1358 و کاربرد روش خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) است. نتایج حاصله وجود رابطه بلندمدت میان متغیرها را تأیید می کند و حاکی از این است که در کوتاه مدت و بلندمدت، به خلاف هزینه های جاری، هزینه های عمرانی آموزش و پرورش بر ارزش افزوده بخش صنعت تأثیر مثبت و معنادار دارد. در بلندمدت، موجودی سرمایه فیزیکی بخش صنعت در مقایسه با سایر متغیرها بر ارزش افزوده صنعت تأثیر مثبت بیشتری دارد و مخارج آموزش عالی و هزینه های عمرانی آموزش و پرورش به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. کشش ارزش افزوده بخش صنعت نسبت به هزینه های عمرانی آموزش و پرورش 17/0 بوده و بیانگر این است که 1 درصد افزایش هزینه های عمرانی، ارزش افزوده بخش صنعت را 17/0 درصد افزایش خواهد داد. براساس نتایج، افزایش بودجه عمرانی آموزش و پرورش منجر به رشد ارزش افزوده بخش صنعت خواهد شد.
The Differential Impact of Focused and Unfocused Oral Scaffolds on EFL Learners' Cognitive Knowledge and Cognitive Regulation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the impact of orally presented scaffolds on cognitive knowledge and cognitive regulation among a cohort of female Iranian learners of English.Six intact groups of learners were assigned to five experimental conditions and a control group. All groups were tested on their cognitive knowledge and cognitive regulation through a pretest and two posttests. The results of the statistical analyses (one-way and repeated measures ANOVAs) showed that the participants who had received scaffolds significantly outperformed the control group on the posttests. The results also revealed that unfocused scaffolds functioned more efficiently in promoting the learners' metacognition, particularly regulation of cognition. The study also found that focused metacognitive scaffolds, when compared to other types of focused scaffolds, were more effective in improving the learners' metacognition.
بررسی ویژگی های کارآفرینی هنرجویان هنرستان های کاردانش استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است تا ویژگی های کارآفرینانه (پیشرفت طلبی، استقلال طلبی، خلاقیت، ریسک پذیری، کنترل درونی و تحمل ابهام) هنرجویان هنرستان های کاردانش استان چهارمحال و بختیاری را مورد ارزیابی قرار دهد. برای اندازه گیری متغیرها نیز از پرسشنامه 55 سؤالی احمدپورداریانی و مقیمی (1388) استفاده شده است. جامعه این مطالعه را تمامی هنرجویان هنرستان های کاردانش استان چهارمحال و بختیاری تشکیل می دهد که از میان آنان تعداد 321 هنرجو به روش چندمرحله ای انتخاب شد. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های تی استیودنت و تحلیل واریانس مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها منجر به برآورد و مقایسه تفاوت های موجود بین ویژگی های کارآفرینانه هنرجویان هنرستان های کاردانش به تفکیک جنسیت، سن، مناطق جغرافیایی و وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین آنان شد.
رویکردهای مورد استفاده ی استادان دانشگاه برای مشارکت در فرایند برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رویکردهای مورد استفاده ی استادان دانشگاه برای مشارکت در فرایند برنامه ریزی درسی است. روش تحقیق کیفی و راهبرد آن تئوری زمینه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش را اساتید دانشگاه بوعلی سینا و دانشجویان همان استادان در دوره های تحصیلات تکمیلی در نیم سال دوم سال ۱۳92 تشکیل می دهد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری موارد ویژه، یازده عضو هیئت علمی دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، اقتصاد و علوم اجتماعی و دانشجویان همان اساتید انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختمند با استادان، مشاهده ی کلاس درس و مصاحبه ی گروه کانونی با دانشجویان منتخب جمع آوری شد. تحلیل داده ها بر اساس تئوری زمینه ای و طی سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. بدین ترتیب که ابتدا داده ها مفهوم پردازی و در طبقات عمده کدگذاری شده و سپس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که رویکردهای مورد استفاده ی استادان برای مشارکت در فرایند برنامه ریزی درسی از مجری محض برنامه درسی به برنامه ساز درسی محدود در نوسان است. بدین صورت که رویکردهای مورد استفاده ی آنان شامل مجری محض برنامه درسی، انتقال برنامه درسی با حداقل تغییرات، برنامه ریز درسی با انطباق محدود، برنامه ریز درسی با حداکثر تغییرات و برنامه ساز درسی محدود می باشد. همچنین رویکرد برنامه درسی غالب بین استادان مشارکت کننده در پژوهش، رویکرد برنامه ریز درسی با انطباق محدود است.
بررسی تأثیر تمرینات یکپارچگی حسی بر نیمرخ حسی کودکان دبستانی نارساخوان و نارسانویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین تأثیر تمرینات یکپارچگی حسی بر نیمرخ حسی کودکان دبستانی نارساخوان و نارسانویس صورت گرفته است. جامعه آماری تمام دانش آموزان نارساخوان و نارسانویس مقطع ابتدائی 7 الی 10 سال شهر بهشهر مراجعه کننده به مراکز توانبخشی کودکان دارای اختلالات یادگیری است که در سال 1390 تحصیل می کنند. حجم نمونه به تعداد 30 نفر دانش آموزان نارساخوان و تعداد 30 نفر دانش آموز نارسانویس به صورت تصادفی با روش غیر تصادفی در دسترس در یکی از گروه های کنترل و آزمایشی (15 نفر کنترل، 15 نفر آزمایشی) جایگزین شدند.از پرسشنامه نمیرخ حسی کودکان برای جمع آوری داده استفاده شده است.از تحلیل کواریانس تک متغیری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد تمرینات یکپارچگی حسی در کودکان نارساخوان موجب می شود نمیرخ حسی در عوامل (جستجوی حسی، عکس العمل عاطفی، حساسیت حس دهانی، بی توجهی/ پریشانی حواس، بی تحرکی، حرکات ظریف/ درکی) افزایش یابد. امّا آموزش تمرینات یکپارچگی حسی تأثیر در استقامت/ تحمل پایین، ثبت ضعیف و حساسیت حسی دانش آموزان نارساخوان نداشت. همچنین اعمال متغیر مستقل (تمرینات یکپارچگی حسی) در کودکان نارسانویس موجب می شود که تمام نمیرخ های حسی در عوامل به طور معنی داری افزایش یابد.
رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، تبیین رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش 160 نفر از کارکنان اداره ورزش و جوانان فارس می باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 111 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت کیفیت فراگیر، ارتباطات سازمانی رابرت هیلر و تحلیل رفتگی شغلی مسلش وجکسون استفاده گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصان مدیریت و سنجش همسان درونی و برای پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که برای پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر، ارتباطات سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی به ترتیب80/0، 949/0 و 774/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج تحلیل آماری به دست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با تحلیل رفتگی شغلی رابطه معنادار وجود دارد، که از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارتباطات سازمانی بعدهای پیامدهای بهبود کیفیت و بهره وری، مشتری مداری و حمایت و رهبری مدیران و از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با تحلیل رفتگی شغلی بعدهای پیامدهای بهبود کیفیت و بهره وری و مشتری مداری قدرت پیش بینی بیش تری را نشان می دهند.
تحلیلی بر برنامه های درسی نظام آموزش عالی در افزایش جامعه پذیری سیاسی دانشجویان(مطالعه موردی، دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۶
127 - 148
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری سیاسی فرایندی مستمر و پویا است که براساس آن، نهادهای اولیه و ثانویه در مراحل مختلف زندگی بر گرایش ها و دیدگاه های سیاسی شخص اثر م یگذارند و در تصمیم گیر ی ها ی مربوط به حوزه سیاست، عامل کم و بیش تع یین کنند ه ای به شمار م یرود. بستر اصلی و مناسب مطالعه جامعه پذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی آن جامعه است لذا جه تگیری های فرد به سیاست م یتواند تا حد زیادی از شخصیت وی و فرهنگی که بر او سلطه دارد، ناشی شود. در این راستا هدف از پژوهش حاضر” تحلیلی بر برنامه های درسی نظام آموزش عالی در افزایش جامعه پذیری سیاسی دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه شیراز » است. پارادایم حاکم بر پژوهش پارادایمی ترکیبی است. ابزار گرد آوری داد هها پرسشنامه محقق ساخته مشتمل برسوالات بسته و باز است. جامعه مورد بررسی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه شیراز می باشد ) 180=N (که از طریق جدول مورگان حجم نمونه 118 نفر تخمین زده شد. نرم افزار مورد استفاده در بخش کمی spss و در بخش کیفی از نرم افزار تحلیل داده های کیفی NVivo استفاده شد.یافت هها حاکی از آن است که برنام ههای درسی رشته علوم سیاسی بیشتر بر القای مفاهیم " افزایش حس وفاداری نسبت به نظام" و " چگونگی نحوه ارتباط دانشجویان با نهادهای سیاسی" تاکید داشته و مفاهیمی مانند " جه تگیری وابستگی حزبی " و " نظم دهی به رفتار سیاسی" کمتر مورد توجه بوده است.
ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی از طریق برنامه آموزش تاب آوری برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثر بخشی آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری شهرستان بهشهر در سال 91 انجام شد. روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای با حجم 50 نفر از میان مادرانی که در مرکز اختلال های یادگیری در سطح مدارس شهرستان بهشهر بودند، انتخاب شد که نیمی از آن ها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت اند از: پرسشنامه تاب آوری 25 سؤالی کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه سلامت روان 28 سؤالی گلدبرگ (1972) و پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سؤالی ویر و شربورن (1992). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری (p<0.01) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نشان دادند که میانگین کیفیت زندگی و سلامت روان مادرانی که تحت آموزش قرار گرفتند، از مادرانی که تحت این آموزش قرار نگرفتند، در پس آزمون و آزمون پیگیری بیشتر بود. نتایج نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اختلال یادگیری، اثرگذاراست و نیز برنامه آموزش تاب آوری بر ارتقای سلامت روان مادران کودکان دارای اختلال یادگیری اثر معنی داری دارد. لذا استفاده از این برنامه برای مادران کودکان دارای اختلال یادگیری توصیه می شود.
بررسی صورت های عقلانیت و کارکردهای آن در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن گفتن از مفاهیمی چون عقل و عقلانیت مانند بسیاری از مفاهیم دیگر ما را به وادی اختلاف نظرهای اساسی که گاهی به تشتت منجر می شوند می کشاند. چنان که مفهوم عقلانیت در اثر گذشت زمان، به عنوان مفهومی تاریخی تلقی گردیده و تعابیر گوناگونی در مورد آن مطرح شده است و در بسیاری از سطوح به کارگیری مفهوم عقلانیت توأم با گمراهی و ابهام در فهم معنی و مصداق آن بوده است. از سویی نکته قابل توجه این است که تعلیم و تربیت در رایج ترین کاربرد خود بر عقلانیت یعنی پرورش اندیشه دلالت دارد و بر این امر تأکید می شود که اساساً نباید بعد عقلانی را در عرض سایر ابعاد وجودی انسان تلقی کرد؛ بلکه باید آن را تنها وجه جدایی انسان از سایر موجودات و محور فعالیت هایی دانست که انسانیت انسان را به ظهور می رساند. سؤالی که مطرح می شود این است که این تعقل و عقلانیتی که در برنامه درسی بر آن تأکید می شود چه نوع عقلانیتی است و چه ماهیتی دارد؟ چرا که در هر نظام تربیتی، برنامه درسی است که محتوا و جریان رسمی و غیررسمی که ازطریق آن یادگیرندگان تحت نظارت مدرسه، معلومات و شیو ه ی درک و فهم را به دست می آورند یا مهارت ها را فرا می گیرند و یا نگرش و ارزش گذاری یا نظام ارزشی خود را تغییر می دهند، مشخص می کند. بنابراین بسته به این که این برنامه درسی چه معنایی از عقلانیت را پذیرفته، شکل نظام تربیتی هم متفاوت خواهد بود. از این رو در این پژوهش تلاش گردید که انواع عقلانیت در یک سیر تاریخی مورد بررسی و مداقه قرار گیرد و سپس کارکردهای هریک از این انواع عقلانیت در برنامه درسی مشخص گردد. چنان که در بررسی صورت گرفته می توان انواع عقلانیت را در سه سطح طبقه بندی کردکه عبارتند از: سطح نظری عقلانیت، سطح کنشی عقلانیت (عقلانیت ارتباطی و عقلانیت انتقادی) و سطح ساختاری عقلانیت یا عقلانیت رسمی. کارکردهای هر یک از این سه سطح در برنامه درسی متفاوت است.
طراحی و تدوین وظایف و تکالیف شغلی متخصصان برنامه درسی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۶
7 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تدوین وظایف و تکالیف شغلی متخصصان برنامه درسی است. این هدف در قالب دو سؤال پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته است: وظایف اصلی متخصصان برنامه درسی کدامند؟، تکالیف و زیر تکالیف متخصصان برنامه درسی کدامند؟ روش پژوهش از نوع کیفی مشارکتی و ابزار مورد استفاده دیکوم بوده است. در کارگاه دیکوم مقدماتی تعداد 7 نفر و در کارگاه تکمیلی 8 نفر از افراد صاح بنظر در حوزه برنامه درسی مشارکت داشت هاند. تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای موضوعی انجام شده است. فرایند اجرایی کار در قالب کارگاه یک و نیم روزه دیکوم طراحی و اجرا شده است. نتایج پژوهش نشان داد متخصصان برنامه درسی برای عمل به نقش حرفه ای خود 11 تکلیف اصلی شامل «مدیریت تیم برنامه ریزی درسی، نقد و تحلیل برنامه های درسی، سیاستگذاری و تدوین راهبردها، نظریه پردازی، نظارت بر طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی، آموزش و ترویج برنامه درسی، پژوهش، همساز کردن عناصر برنامه با هم و برنامه درسی با نظام آموزشی، مشارکت در بازنگری برنامه های درسی، ارزشیابی و اعتبارسنجی و خدمات مشاوره ای » را بر عهده دارند. این یازده وظیفه دارای 68 تکلیف اصلی و حدود 173 زیر تکلیف هستند که به نوعی چارچوب کار متخصص برنامه درسی آموزش عالی را نشان م یدهند.
بررسی مقایس های کیفیت برنامه درسی برخی دانشگاه های دولتی بر مبنای دیدگاه اعضای هیأ ت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۶
173 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه کیفیت برنامه درسی ارائه شده در دانشگاه های دولتی ایران از دیدگاه اعضای هیات علمی پرداخته است. این تحقیق از نوع توصیفی کاربردی و در زمر هپژوه شزمینهی ابی می باشد. جامعه مورد مطالعه اعضاء هیات علمی دانشگاه های صنعتی امیرکبیر، شهید بهشتی، سهند تبریز، صنعتی همدان، صنعتی شاهرود و کردستان به تعداد 1605 نفر بودند که بر اساس روش طبقه ای نسبی نمونه ای برابر با 860 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه دانشگا ههای دولتی ایران براساس دو عامل تقسیم بندی دانشگا هها در 3 گروه ) برخوردار – نیمه برخوردار – غیر برخوردار ( و نیز تقسیم یندی صنعتی و غیر صنعتی دانشگاه ها، انتخاب گردیدند. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات به ک م ک نر مافزار Excel , SPSS و پارامترهای آمار توصیفی و استنباطی این نتیجه حاصل شد که دانشگاه های برخوردار در پژوهش از نظر ارزیابی اساتید خود دارای برنامه درسی با کیفیت بالاتری نسبت به دانشگاه های نیمه برخوردار و غیربرخوردار دارا هستند؛ اما در ارزیابی اساتید گرایش به میانگین مشهود است که در تحلیل این امر نیز خلاء یک سیستم ارزیابی مکانیزه و معیاری منسجم جهت ارزیابی بی طرفانه و دقیق درقالب یک استاندارد ملی مورد قبول همگان و یا ایجاد واحد خبرگان در هر دانشگاه جهت ارزیابی کیفیت در همه ابعاد دانشگاهی بخصوص بعد برنامه درسی احساس می شود
بررسی مقایسه ای تحول اخلاقی، نوع دوستی و خودکارآمدی اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های شهر ارومیه در سال تحصیلی 91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای تحول اخلاقی، نوعدوستی و خودکارآمدی اجتماعی در دانش آموزان دختر دبیرستانی تیزهوش و عادی شهر ارومیه در سال تحصیلی 91-90 می باشد. نمونه آماری شامل 385 دانش آموز عادی و225 دانش آموز تیزهوش بود. در نمونه گیری از روش تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه قضاوت اخلاقی""ما""(1981) و مقیاس خودکارآمدی نوجوان ""کنلی"" (1989) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمونt مستقل تحلیل شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که بین دو گروه عادی و تیزهوش، از نظر تحول اخلاقی و نوعدوستی و خودکارآمدی اجتماعی (در هر 5 مؤلفه مربوط به خودکارآمدی اجتماعی) تفاوت معنی دار وجود دارد و گروه تیزهوش در همة موارد میانگین بالاتری نسبت به گروه عادی داشت.
نقش خودارزیابی در پیش بینی توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مطالعه نقش خودارزیابی در پیش بینی توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری را کلیه کارکنان شرکت ها و اتحادیه های مصرف تعاونی تشکیل دادند که مشتمل بر 255 نفر بوده اند. نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران 155 نفر انتخاب گردیده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است که در برگیرنده
1- پرسشنامه خودارزیابی جاج و بونو (Judge & Bono,2003)، 2- پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (Sprietzer,1995) و 3- پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر (2004 Meyer & Alen)، می باشند. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای هر یک ار آنها به ترتیب خودارزیابی 73/.، توانمندسازی 82/. و تعهد سازمانی 76/. بدست آمده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری ЅРЅЅ و با کمک آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر همبستگی مثبت میان متغیرهای تحقیق می باشند یعنی میان خودارزیابی و توانمندسازی، خودارزیابی و تعهد سازمانی و توانمندسازی با تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
ارتقاء یادگیری دانش آموزان در معادله درجه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارتقاء یادگیری دانش آموزان در مبحث معادله درجه اول با توجه به اشتباهات مفهومی آن ها در این موضوع انجام گرفته است.در مطالعه مقدماتی آزمونی شامل45 سؤال مطابق با جدول هدف-محتوایی که بر اساس طبقه بندی بلوم بود، طرح شد. این آزمون بر روی 30 نفر از دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان پاکدشت اجرا شد. با استفاده از ضریب دشواری، ضریب تمیز و ضریب هماهنگی درونی سؤالات، 19 سؤال نامناسب حذف گردید و آزمونی شامل 26 سؤال، با مقدار آلفای کرونباخ (872/0) باقی ماند که نشان دهنده پایایی و انطباق سؤالات طرح شده با اهداف آموزشی است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای 127 دانش آموز سال اول پایه متوسطه شهرستان پاکدشت انتخاب و در آزمون نهایی شرکت کردند. با استفاده از نتایج به دست آمده، مدل تجربی یادگیرنده تدوین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، نشان می دهد که اثر مجموع «شناسایی معادله» بر شکل گیری «حل معادله» و «معادلات هم ارز» به ترتیب 439/2=t و307/2= tاست که از نظر آماری در سطح 05/0>p معنادار می باشند. لذا «شناسایی معادله» موجب افزایش مؤلفه های «حل معادله» و «معادلات هم ارز» در یادگیرنده می شود. اثر مجموع «شناسایی معادله» و «حل معادله» بر شکل گیری «کاربرد» به ترتیب 600/2=t و 215/3=tاست که از نظر آماری در سطح01/0>p معنادار می باشند. لذا این دو مؤلفه تسهیل ساز «کاربرد» در یادگیرنده می شوند.
ارزیابی و مقایسه تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام همسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۴۹
92 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام همسان با در نظر گرفتن متغیر جنس انجام شد. مطالعه حاضر جزء طرح های علی- مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 200 دانش آموز دختر و پسر (100 دانش آموز دوزبانه ترکی- فارسی و 100 دانش آموز یک زبانه فارسی) بود که به صورت در دسترس از مدارس ابتدائی ناحیه 2 قم انتخاب شدند. دوزبانه های زودهنگام همسان از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته شامل اطلاعات جمعیت شناختی، که به دو زبان ترکی و فارسی انجام می شد، تشخیص داده شدند و با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (نسخه تصویری فرم B) داده ها جمع آوری و نتایج با آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معناداری در تفکر خلاق دوزبانه ها با یک زبانه ها و دخترها با پسرها وجود دارد. در بین گروه ها، دوزبانه ها و پسرها نسبت به یک زبانه ها و دخترها عملکرد بهتری داشتند. علاوه بر نمره کل خلاقیت در خرده مقیاس های تفکر خلاق نیز تفاوت گروه ها معنادار بود که نشان دهنده تفاوت در چگونگی تفکر خلاق آن ها می باشد. می توان عملکرد بهتر دوزبانه ها در این پژوهش را به نوع دوزبانه ها، یعنی زودهنگام همسان، ارتباط داد، زیرا مطابق یافته هایی است که معتقدند این نوع از دوزبانه ها از انعطاف پذیری ذهنی بالاتری در انجام تکالیف شناختی برخوردارند. تصویری بودن آزمون مورد استفاده در این مطالعه نیز از جمله دلایل بهتر عمل کردن پسرها نسبت به دخترها می باشد.