فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش روش های تربیتی و رئوس محتوایی در حوزه یادگیری، مبتنی بر مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی است. در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل مفهومی، مبانی نوع یک، نوع دوم و نوع سوم معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی تبیین شده اند و سپس از روش استنتاجی پیش رونده (اصلاح شده فرانکنا) روش های تربیتی و رئوس محتوای آموزشی، بر اساس مبانی معرفت شناختی علوم اعصاب تربیتی، با استفاده از سلسله قیاس های عملی استخراج شده اند. برخی از روش های به دست آمده از این روش عبارت اند از: «روش تدریس طبیعت گرایانه، روش تدریس سازنده گرایی، روش تدریس عملی و فعالانه یادگیرنده، روش های تدریس تلفیقی و پویا، روش تدریس مبتنی بر تجربه، روش تدریس مسئله محور» و برخی از رئوس محتوای آموزشی استنباط شده باتوجه به این اصول و اهداف و مبانی (واقع نگر، فلسفی و عرفانی) شامل: دروس علوم طبیعی، درس های موسیقی و هنر، دروس جدید و متنوع، دروسی مبتنی بر تکالیف تلفیقی و ترکیبی، درس ورزش و تربیت بدنی. از یافته های پژوهش حاضر می توان برای ارائه روش های تدریس و محتواهای آموزشی، برای بهسازی و کیفیت بخشی فرایند یادگیری استفاده کرده سبب پیشرفت و بالندگی در زمینه یادگیری شد. البته برای افزایش اعتباربخشی این پژوهش، بهتر است تا نتایج این یافته ها با یافته های علوم تربیتی، ترکیب شوند.
تحلیل راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی در دوره ابتدایی از دیدگاه اساتید دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی در دوره ابتدایی از دیدگاه اساتید دانشگاه فرهنگیان شهر یزد انجام شد. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 17 نفر از متخصصان، به شیوه نمونه گیری هدفمند گردآوری و بررسی شدند. برای اطمینان از صحت یافته ها، از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط مشارکت کنندگان، و کنترل مداوم استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش منجر به شناسایی و دسته بندی سه مؤلفه انتخابی، شش مؤلفه محوری، و 34 زیرمؤلفه به عنوان راهکارهای ارتقای یادگیری گروهی شد. یافته ها بر اهمیت عواملی چون ایجاد محیط های یادگیری غنی و باکیفیت، آموزش هدفمند شهروندی اجتماعی، و تقویت الگوهای نظام مند در مدارس تأکید داشت. همچنین، آموزش جامعه پذیری در مدارس به عنوان ضرورتی اساسی برای تربیت افرادی آگاه، مسئولیت پذیر، و توانمند در مواجهه با چالش های اجتماعی شناسایی شد. نتیجه گیری: تأکید بر نقش معلمان به عنوان عوامل کلیدی در شکل دهی به کنش های اجتماعی مطلوب در میان دانش آموزان برجسته شد. روش تدریس معلمان باید به گونه ای باشد که دانش آموزان را به مشارکت فعال، همکاری گروهی، و تبادل سازنده افکار ترغیب کند. همچنین، فرهنگ سازی در زمینه کار گروهی میان تمامی عوامل مدرسه به عنوان پیش شرطی حیاتی برای ایجاد محیط های یادگیری گروهی مؤثر مطرح شد. در نهایت، پژوهش بر ضرورت تربیت شهروندانی آگاه و مسئولیت پذیر از طریق طراحی محیط های یادگیری غنی و آموزش نظام مند در مدارس تأکید می کند.
تدوین و اعتبارسنجی اصول طراحی فضاهای آموزشی برای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فضا و امکانات آموزشی مدارس از جمله مسائل مطرح در برنامه ریزی آموزشی است. معماری و طراحی مدارس می تواند بر نتایج بلندمدت فرایند آموزش مؤثر باشد. این پژوهش با هدف تدوین و اعتبار سنجی اصول طراحی فضاهای آموزشی مدارس ابتدایی انجام گرفته است.روش شناسی: روش پژوهش حاضر آمیخته چندمرحله ای اکتشافی است. در مرحله ی اول به صورت کیفی مبانی نظری مربوط به فضاهای آموزشی در دوره ابتدایی از منابع مکتوب و مقالات مرتبط و مصاحبه با 10 نفر از صاحب نظران و نخبگان مرتبط با فضاهای آموزشی به دست آمد. بر این اساس فهرستی از معیارهای طراحی فضاهای آموزشی تدوین شد. مصاحبه شوندگان برحسب کفایت داده ها و با نمونه گیری زنجیره ای ملاک محور انتخاب شدند. در مرحله ی دوم به روش کمی، روایی صوری و محتوایی فهرست به دست آمده، توسط 8 نفر از متخصصین مورد بررسی و تائید قرار گرفت و 72 گویه تائید شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تحلیل شدند و بار عاملی هر عامل مشخص گردید. جامعه ی آماری این مرحله پژوهش تمامی معلمان و مدیران آموزشی نمونه ی شهر اراک بودند. که 153 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پایایی این ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 0.95 درصد گزارش شد.یافته ها: در مرحله ی اول و کیفی پژوهش با بررسی منابع مکتوب و مصاحبه ها 87 گویه استخراج شدند و در مرحله ی کمی پس از محاسبه ی ضریب روایی به 72گویه تقلیل یافتند. پس از آن در تحلیل عاملی شاخص های برازش به دست آمده در مدل اصلاح شده نشان از کفایت و برازش مناسب مدل با داده ها داشت و تمامی گویه های وارد شده در مدل، بار عاملی بالایی با متغیرمکنون خود داشتند.نتیجه گیری و پیشنهادات: احداث و کاربری مدارس ابتدایی نیازمند توجه به عامل های متعدد در فضاهای آموزشی، عمومی و ارتباطی و فضاهای باز است. تأثیرات روانی و جسمانی عوامل موجود در فضای آموزشی بر دانش آموزان معنادار است. لذا از آن جهت که برنامه ریزی آموزشی در اهداف خود به دنبال سازمان دهی محیط های آموزشی و در پی آن بهینه سازی و بهبود فعالیت ها و امکانات آموزشی است، پیشنهاد می شود برنامه ریزان آموزشی پیش از احداث این گونه بناها معیارهای ساخت وساز و تجهیز آن را در نظر بگیرند.نوآوری و اصالت: با توجه به اینکه معیارهای طراحی فضاهای آموزشی برای دانش آموزان مقطع ابتدایی تاکنون گردآوری و اعتبار سنجی نشده است این پژوهش به جمع آوری اصول طراحی فضاهای آموزشی برای کودکان پرداخته است.
Explaining Motivational Orientations According To The Perception Of A Creative Educational Atmosphere And Academic Stress By Mediating Academic Burnout(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current research to aim was purpose conducted the mediating role of academic burnout in the relationship between the perception of the educational atmosphere creative and academic stress with motivational orientations (intrinsic motivation, extrinsic motivation, and motivation). The research method was the correlation of the path analysis type. The population of this study included all students of senior high schools in Sanandaj city. 250 the student (138 female students and 112 male students) were selected using a random multi-stage cluster sampling method and responded to the questionnaires of the creative educational atmosphere (Mohebi & et al., 2013), the academic stress Questionnaire (Kamkari & et al., 2010), academic burnout questionnaire (Bersu & et al., 2007) and academic motivation scale (Vallerand & et al., 1992). Data analysis was performed using the path analysis statistical method and by the SPSS-22, and AMOS-24 statistical software and bootstrapping method were used to examine the mediating role of the variables. The results showed that among the assumed direct relationships, only the direct effect of perception of the creative educational atmosphere on intrinsic motivation was significant. Indirect results showed that academic burnout could play a mediating role in the relationship between the perception of a creative educational atmosphere and academic pressures with intrinsic motivation, extrinsic motivation, and motivation.
مروری بر انواع روش های تدریس خلاقانه و اثربخش در علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر اهمیت آموزش علوم تجربی به طور گسترده ای در میان محققان و متخصصان آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. امروزه مربیان و کارشناسان آموزش علوم تجربی در خصوص روش های تدریس اثربخش این علوم با نظرات، چالش ها و تردیدهای فراوانی روبرو شده اند. در این راستا مربیان به صورت تخصصی تری بر روی روش های علمی بهینه و کارآمد آموزش علوم تجربی در جهت فاصله گرفتن از رویکردهای نظری و سنتی متمرکز شده اند. روش های تدریس علوم تجربی شامل رویکردهای سیستماتیکی است که برای دستیابی به اهداف آموزشی مرتبط با رشد آتی فراگیران اجرا می شود و به همین دلیل حرفه ای بودن مربی تاثیر این آموزش ها را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. هدف این مقاله مروری، تحلیل روش های مهم تدریس در حوزه ی آموزش های علوم تجربی با استفاده از تحقیقات صورت گرفته ی پژوهشگران و متخصصان آموزشی است. با توجه به عوامل ذکر شده، مربیان علوم تجربی می توانند با توجه به سطح خلاقیت خود و موضوع آموزشی مورد بحث، با استفاده از یک یا چند روش بررسی شده در این پژوهش، آن ها را جایگزین تکنیک های آموزشی سنتی متداول نموده و اثربخشی تدریس خود را دو چندان سازند.
بررسی میزان یادگیری مبحث چگالی به روش آموزش انفرادی(PSI) و مقایسه آن با روش سنتی در دانش آموزان پایه دهم رشته ریاضی و فیزیک دبیرستان نمونه امام حسین(ع) شهرستان تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پزوهش بررسی اثربخشی روش تدریس فردی (PSI) بر یادگیری دانش آموزان پایه دهم ریاضی و فیزیک و مقایسه آن با روش سنتی در مبحث چگالی است.جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه دهم ریاضی و فیزیک از مدرسه نمونه دولتی متوسطه دوم امام حسین شهرستان تربت حیدریه می باشد.بدین منظور 30 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند.طی 4 جلسه آموزشی بر مبنای طرح درس های طراحی شده مبحث چگالی از کتاب درسی فیزیک پایه دهم رشته ریاضی و فیزیک به هردو گروه مطالب ارائه شد .برای جمع آوری داده ها از آزمون های محقق ساخته استفاده شده و بر مبنای آن از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. در نهایت اطلاعات و داده ها با نرم افزار SPSS و تحت دو آزمون tجفت و همبسته بررسی شد.نتایج حاصل از بررسی اطلاعات و داده های به دست آمده و مقایسه میانگین دو گروه کنترل و آزمایش در پس آزمون نشان داد که بین نمرات هر دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد که اثربخشی روش تدریس فردی(PSI) را تایید می کند.
تاثیر استراتژی چهار گوشه در توسعه مهارت های حل مسائل ریاضی دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
13 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر استراتژی چهار گوشه در توسعه مهارت های حل مسئله ریاضی در دانش اموزان کلاس پنجم ابتدایى انجام شد.روش پژوهش: نوع تحقیق از جنبه اجرا، نیمه آزمایشی در قالب طرح پس آزمون با گروه کنترل است. در این طرح، شرکت کنندگان به دو گروه آزمایشی و گروه کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایشی، متغیر مستقل، اجرای روش استراتژی چهار گوشه بود و گروه کنترل، اجرای روش سنتی. نمونه پژوهش از میان 72 دانش اموز انتخاب شد که به طور تصادفی در دو گروه توزیع شدند. محقق برای متغیرهای مختلف بین دو گروه مانند دانش قبلی، آزمون هوش، سن و سواد والدین، هم ارزی انجام داد. محقق پس از اتمام مطالعه، آزمایشی را برای حل مسائل ریاضی تعیین کرد که شامل 25 پاراگراف از نوع چند گزینه ای بود. یافته ها: نتایج نشان داد در حل مسائل ریاضی میانگین نمرات گروه ازمایش 03/19 در حالی که میانگین نمرات دانش آموزان گروه کنترل 92/15 بود. همچنین در آزمون موفقیت ریاضی، میانگین نمرات گروه ازمایش 97/18 در حالی که میانگین نمرات دانش آموزان گروه کنترل 83/15 بود. آزمون تی مستقل نشان داد که این تفاوت ها از نظر اماری در سطح خطای 05/0 معنى دار است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که دانش آموزان گروه ازمایش در آزمون حل مسائل ریاضی از دانش اموزان گروه کنترل بهتر عمل کردند. لذا پیشنهاد می شود معلمان به استفاده از استراتژی های مدرن تدریس مانند استراتژی چهار گوشه تشویق شوند.
ارزشیابی کیفیت برنامه های آموزش تلویزیونی در ارائه دروس ریاضیات و علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی در شرایط کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۲۰۴-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت برنامه های آموزش تلویزیونی دروس ریاضیات و علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 انجام گرفته و نوع پژوهش ارزشیابانه است. جامعه آماری، همه جلسات تدریس تلویزیونی دروس علوم تجربی و ریاضیات پایه پنجم ابتدایی بوده که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند واحد متوالی، هفت جلسه برای ارزشیابی انتخاب شده است. به منظور گرد آوری داده ها، از ابزار محقق ساخته استفاده شده و ارزشیابی را 13 متخصص رشته های تکنولوژی آموزشی و برنامه ریزی درسی دانشگاه تبریز و معلمان دروس علوم تجربی و ریاضی انجام داده اند. برای بررسی پایایی ابزار از توافق میان ارزیابان استفاده شده و ضریب توافق 0/78 به دست آمده است که حاکی از پایایی بالای ابزار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کیفیت تدریس تلویزیونی در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی در مؤلفه های محتوا (4/92)، طرح تدریس (3/60) و فنی (4/65) و در درس علوم تجربی در مؤلفه های محتوا (4/90)، طرح تدریس (3/52) و فنی (4/65) بالاتر از حد متوسط بوده و از مطلوبیت کافی برخوردار است. از میان گویه های مؤلفه طرح تدریس، برانگیختن تفکر یادگیرندگان، مرور و جمع بندی مطالب ارائه شده، مواد آموزشی کمکی و بیان اهداف آموزشی، در هر دو درس نیاز به توجه بیشتر دارند.
شناسایی دلالت های نظریه یادگیری ارتباط گرایی در برنامه درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان و طراحی یک الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دلالت های نظریه ی ارتباط گرایی در برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان و طراحی یک الگوی مطلوب به روش آمیخته از نوع اکتشافی مرحله ای(کیفی- کمی) انجام شد. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی برای طراحی الگو و در بخش کمی از شیوه پیمایشی به منظور مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اسناد و پژوهش های معتبر در موضوع ارتباط گرایی بود که 14 پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی،70 نفر از مدرسان کارورزی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان، 59 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، فهرست وارسی بر اساس عناصر برنامه درسی و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد، از مهم ترین دلالت های نظریه ارتباط گرایی در اهداف برنامه درسی کارورزی، توانمندی در هدایت جریان آموزش به صورت حضوری و مجازی و تدریس مشارکتی بود. مهم ترین مقوله در عنصر محتوا، دانش تحلیل محتوا و اقدام پژوهی بود. مهم ترین مقوله در عنصر شیوه های تدریس، شیوه اکتشافی و حل مسئله و در عنصر شیوه های ارزشیابی، مشاهده عملکرد دانشجو معلمان در کلاس درس بود.
بررسی عناصر برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی ایران (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی استان گلستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی عناصر برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی با رویکرد آمیخته (کیفی کمی) انجام شد. اساتید ومتخصصان برنامه درسی به عنوان جامعه آماری بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری به تعداد 13 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی 375 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ی نسبی چندمرحله ای به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های کیفی از تحیل محتوای کیفی استقرایی و تحلیل داده های کمی از تحیل عاملی تاییدی و رگرسیون استفاده شد. درنتایج این پژوهش عناصر برنامه درسی مبتنی برموک در آموزش عالی شامل 22 مقوله اصلی و108 مقوله فرعی بود. یافته های پژوهش نشان داد مولفه ها از اعتبار کیفی وکمی لازم برخوردار میباشد وهمچنین ارزشیابی برنامه درسی مبتنی برموک تاثیر بیشتری نسبت به عناصر دیگر دارد.
رابطه تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اضطراب از مشکلات اساسی دانش آموزان است که می تواند آسیب های روان شناختی و هیجانی فراوانی برای دانش آموزان در پی داشته باشد. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین رابطه تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر انجام شد.روش شناسی پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان پاوه در سال تحصیلی 1400 بود، که تعداد 150 نفر براساس فرمول (n=50+8m) و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری و نرم افزار spss استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل تاب آوری (679/0=r و 000/0=p) و یک از ابعاد آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مضطرب در سطح 05/0 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد نمره کل بهزیستی روانشناختی (899/0=r و 000/0=p) و هر یک از ابعاد آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مضطرب در سطح 05/0 ارتباط مثبت و معناداری دارد. تحلیل گرسیون با روش ورود همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 40 درصد از واریانس نمره عملکرد تحصیلی را در دانش آموزان داشته اند.نتیجه گیری: با توجه به اینکه عملکرد تحصیلی می تواند تحت تأثیر عوامل روانی-اجتماعی متعددی قرار گیرد، لازم است برنامه ریزان و روانشناسان تربیتی با شناخت این دسته از عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان گام بردارند.
ارائه راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آموزان در فعالیت های پژوهش سراهای دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
83 - 97
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آ موزان در فعالیت های پژوهش سراهای دانش آموزی استان سمنان در سال تحصیلی 1400-1401 انجام شده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه در دوره های اول و دوم نظری استان سمنان تشکیل داده است. برمبنای جدول مورگان، حجم نمونه تعیین شد و با استفاده از روش تصادفیِ طبقه ای 380 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. سنجش روایی صوری و محتوایی پرسش نامه را اساتید راهنما و مشاور تأیید کردند. همچنین، روایی سازه آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شد. پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ به مقدار 0.961 محاسبه شد و داده های حاصل از پرسش نامه با روش الگو سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ، راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آموزان در پژوهش سراهای دانش آموزی استان سمنان را در پنج محور اصلی ارائه می کند: عوامل فردی، ویژگی های معلم، عوامل خانوادگی، عوامل مدرسه ای و عملکرد پژوهش سرای دانش آموزی. همچنین وضعیت موجود مشارکت دانش آموزان را خوب نشان می دهد.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روا ن شناختی -آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی- آموزشی بر مهارت های
اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم در ایران بود.
روش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل یا یکپارچه کردن نتایج حاصل از پژوهش ها، میزان اندازه اثر مداخلات
روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم را مورد بررسی قرار داد. از بین 34 پژوهش،
15 پژوهش که دارای ملاک های ورود بودند، فراتحلیل انجام گرفت. ابزار پژوهش سیاهه ی فراتحلیل بود. پژوهش مبتنی بر
361 نمونه و 15 اندازه اثر بود.
نتایج: نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی-آموزشی بر مهارت های اجتماعی کودکان با
اختلال طیف اُتیسم 62 / d=1 بود ) 001 / p=0 (. اندازه اثر طبق جدول کوهن دارای اثر بالایی بود. همچنین پژوهش یاقوتی
و همکاران ) 1397 ( تحت عنوان طراحی، ساخت و اثربخشی برنامه پویانمایی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و اجتماعی
کودکان با اختلال طیف اُتیسم بالاترین اندازه اثر ) 34 / 2( را داشته است و پژوهش حیدری و همکاران ) 1392 ( تحت عنوان
اثربخشی مداخله ی مبتنی بر تحلیل کاربردی رفتار بر افزایش مهارت های اجتماعی-ارتباطی وکاهش رفتار کلیشه ای در
کودکان با اختلال طیف اُتیسم پایین ترین اندازه اثر ) 7/ 0( را داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه از مهمترین معضلات در کودکان با اختلال طیف اُتیسم، نقص در مهارت های اجتماعی
است لذا درمانگران این حیطه می توانند از مداخلاتی که اندازه اثر بیشتری را داشته است، استفاده نمایند.
آموزش محاسبه تیپ بندی اقلیمی کوپن– تراورتا و مقایسه با روش تیپ بندی اقلیمی کوپن (درس نواحی آب و هوایی متوسطه دوم)
حوزههای تخصصی:
از روش های مهم شناخت نواحی آب وهوای، طبقه بندی اقلیمی است. طبقه بندی های اقلیمی به روش های مختلف انجام می گیرند. از جمله می توان به طبقه بندی های اقلیمی کوپن و کوپن– تراورتا اشاره نمود. تفاوت اساسی میان طرح های طبقه بندی اقلیمی را می توان در قالب هدف، نوع و تعداد پارامتر موردمطالعه و تعیین آستانه، موردبررسی قرار داد. طبقه بندی کوپن تراورتا که موضوع این پژوهش است، اصلاح شده طبقه بندی کوپن است. در این تحقیق با اشاره به مبحث مرتبط با طبقه بندی آب وهوایی کوپن در کتاب جغرافیا (2) متوسطه دوم، مقایسه ای بین این نوع طبقه بندی و طبقه بندی کوپن-تراورتا داشته است و به علت مناسب بودن کوپن- روارتا در ایران به جهت تأکید بیشتر بر مؤلفه بارش از اهمیت برخوردار است. هدف اصلی این مقاله آشنایی با مفاهیم و محاسبه روش تیپ بندی اقلیمی کوپن – تراورتا است. در راستای رسیدن به این هدف، دو ایستگاه سینوپتیک استان فارس لامرد (نماینده تیپ اقلیمی B) و اقلید (نماینده تیپ اقلیمی غیر از B) انتخاب و محاسبه شده اند. انتظار می رود که معلمان علاوه بر آشنایی با طبقه بندی کوپن با روش کوپن تراورتا آشنا شده و بتوانند آن را نیز محاسبه و مقایسه نمایند.
نِت وَندی و کودک در شبکه؛ تأملی تربیتی بر مفهوم دوران کودکی در میانه ی نسل Z و Alpha(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 184
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه نسل Z و Alpha مخاطب اصلی تعلیم و تربیت اکنون و آینده ما هستند، شناخت ویژگی های این دو نسل برای بسامان کردن امر تعلیم و تربیت به ویژه در دوران کودکی حائز اهمیت است. با توجه به این ضرورت، این پژوهش تلاش می شود تا تأملی بر مفهوم دوران کودکی با نظر به ویژگی های نسل Z و Alpha داشته باشد. در همین راستا، با استفاده از روش تحلیل مفهومی، نخست ویژگی های افراد این دو نسل را ذیل ده محور ارائه شده است که برخی از آنها عبارتند از: «زیستی واقعی در دنیای مجازی»، «پذیرش کدهای رفتاری جدید مجازی»، «تکثر و تزلزل هویتی»، «یادگیری مداوم و مادام العمر» و «فردگرایی و انزوای اجتماعی در مقابل گستردگی تعاملات مجازی». در ادامه با نظر به این ویژگی ها، کودک برآمده از این دو نسل را «نت وند» یا «کودک در شبکه» نامیده شده است که شامل مؤلفه هائی مفهومی است؛ «زیست دوگانه مجازی- حقیقی»، «تجربه زیستن در جهانی متکثر»، «خودآموزی و خودپردازش گری» و «انزوای اجتماعی در عین فعالیت و همکاری گروهی»، چهار مؤلفه مفهومی دوران کودکی هستند. در نهایت «به رسمیت شناختن دنیای مجازی در تعلیم و تربیت دوران کودکی» را به مثابه ی ضرورتی در تعامل تربیتی مطرح شده که عدم توجه بدان می تواند در فرایند تعلیم و تربیت خللی اساسی ایجاد کند و حتی مهم تر از آن به زوال دوران کودکی منجر شود.
رویکرد خودحمایتی: روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد خودحمایتی، رویکردی است که فرد با قرار گرفتن در گروه های مبتنی بر خودحمایتی، توانایی دفاع از حقوق خود را کسب می کند و به سازگاری اجتماعی دست می یابد. بررسی رویکرد های خودحمایتی برای افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با هدف رویکرد خودحمایتی، روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با توجه به اینکه انسان ها شایسته برخورداری از توانایی دفاع از حقوق خود و سازگاری اجتماعی هستند. رویکرد خودحمایتی نوعی راهبرد مهم برای حمایت از دانش آموزان با کم توانی ذهنی به منظور افزایش سازگاری اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: رویکرد خودحمایتی برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی باید به عنوان یک سیستم حمایتی اساسی در جامعه جهت توانمندسازی و تقویت سازگاری اجتماعی به اجرا درآید. بنابراین، باید برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی نوعی گروه های خودحمایتی در سطح جامعه تشکیل شود.
راهکارهایی برای ارتقای کیفیت آموزش مهندسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
29 - 48
حوزههای تخصصی:
چه دانش ها، مهارت ها و نگرش هایی را دانشجویان باید در زمان فارغ ا لتحصیلی کسب نموده باشند؟ و چگونه می توانیم مطمئن شویم که دانشجویان به این توانایی ها دست یافته اند؟ اینها دو سؤال اساسی است که آموزش مهندسی در چند دهه اخیر، به دنبال پاسخ به آن بوده و قدم های ارزنده ای را برای پاسخ به آنها برداشته است. به طور هم زمان، دو سؤال عمده در آموزش مهندسی کشور عبارتند از: کاستی های برنامه های آموزش کارشناسی مهندسی ایران کدام است؟ و چگونه می توان با رفع این کاستی ها کیفیت آموزش مهندسی را ارتقا داد؟ در چند دهه گذشته، برنامه ریزی آموزش مهندسی ایران، به صورت متمرکز صورت گرفته است. در نتیجه، بخش قابل توجهی از نقاط قوت و ضعف برنامه های آموزشی مصوب کشور، مشترک هستند. هدف این پژوهش شناسایی کاستی های برنامه های آموزش مهندسی و ارائه راهکارهای اجرایی برای برطرف کردن آنهاست. به این منظور، با استفاده از دو الگوی معتبر جهانی، کاستی های برنامه ها شناسایی شد و در هر مورد، راهکار اجرایی برای برطرف نمودن آنها تدوین و پیشنهاد گردید. در ادامه، راهکارهای پیشنهادی مورد راستی آزمایی قرار گرفت و کارایی آنها به اثبات رسید. اجرای راهکارهای پیشنهادی، قدمی مثبت برای گذر از کمیت به کیفیت در آموزش مهندسی ایران است.
The impact of reflective learning on EFL learners’ self-regulation: A mixed methods study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
1 - 31
حوزههای تخصصی:
Self-regulation equips learners with the expertise to continue and improve their studies throughout their life span. The current study investigated the impact of reflective learning using Kolb’s cyclical stages on EFL learners’ self-regulation. The participants were 61 Iranian EFL learners from two intact university classes randomly assigned to the Reflective (n=30) and Non-reflective (n=31) groups. During an eight-week instruction, the Reflective group experienced reflective practices, and the Non-reflective group was exposed to traditional teaching. The data were collected through Seker’s (2016) Self-Regulated Questionnaire, administered before and after the treatment and participants’ think-aloud protocols. The quantitative data analysis using ANCOVA and MANOVA revealed that the Reflective group significantly outperformed the Non-reflective group in all self-regulated learning components except for external and metacognitive self-regulation subscales. The protocol data analysis substantiated the quantitative findings, indicating that reflective learning significantly improved learners’ self-regulated skills. The results offer significant implications for language instructors and language learners.
مطالعه چرخه زندگی حرفه ای نو معلمان در نخستین سال تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
111 - 142
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تجربه زیسته نومعلمان از بعد زندگی حرفه ای که در دوران تربیت معلم و اولین سال تدریس داشته اند، بررسی شده است. پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی توصیفی اجرا و از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه اطلاعاتی شامل نومعلمانی بود که دوره چهار ساله تربیت معلم را گذرانده بودند و کمتر از پنج سال سابقه تدریس داشتند. نمونه پژوهش شامل 15 نفر از نومعلمان مذکور است که بر اساس منطق نمونه گیری در پژوهش های پدیدارشناسی به صورت هدفمند و با روش ملاک محور انتخاب شدند. برای بررسی و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل محتوا و فرایند کدگذاری استفاده شد. برای بررسی اعتماد داده ها، چهار معیار باورپذیری، قابلیت انتقال، اطمینان پذیری و تأییدپذیری مورد استفاده قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش، چرخه زندگی حرفه ای نومعلمان در سال آغازین خدمت در دو دوره کلی پیش از خدمت و آغاز خدمت در قالب 12 مرحله به صورت غیرخطی پیش می رود که با ارائه راهکارهای مناسب می توان این چرخه را بهبود بخشید.
بررسی نقش مهارت های نرم در فرآیند آموزش معلمان
حوزههای تخصصی:
مهارت های نرم مترادف کلمه "مهارت های فرد" هستند. این اصطلاح آن دسته از ویژگی های شخصی را توصیف می کند که نشان دهنده سطح بالایی از هوش هیجانی است. مهارت های نرم شامل مهارت های بین فردی نیز می شود که شخصیت یک فرد و روابط بین فردی او را با دیگران نشان می دهد. داشتن مهارت های نرم با ارزش ترین ابزار در قرن بیست و یکم برای رسیدن به موفقیت است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های نرم در فرآیند آموزش معلمان می باشد.روش شناسی پژوهش: این تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی نظری و روش اجرای آن به صورت مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی و توصیفی است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که هدف از آموزش، ساختن انسان های خوب با مهارت و تخصص است. انسان های روشنفکر می توانند توسط معلمان پرورش یابند بنابراین آموزش ابزاری ضروری برای دستیابی به پایداری در همه عرصه می باشد. معلمان وزن و مسئولیت آموزش را بر دوش می کشند و منبع اصلی دانش و ارزش هستند. برای معلمان، توانایی استفاده از مهارت های نرم موثر می تواند باعث ایجاد یا شکستن یک حرفه شود. بدیهی به نظر می رسد که چنین مهارت هایی در کلاس درس اهمیت زیادی دارند، مهارت های نرم هنگام کار با والدین، مدیریت و سایر معلمان نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند. چنین مهارت هایی می تواند اثربخشی معلمان را بهبود بخشد.نتیجه گیری: معلم نقشی حیاتی در جامعه ما و همچنین الگویی برای دانش آموزان مدرسه ای دارد. آموزش معلمان بر آموزش مدرسه تأثیری مواج دارد. برنامه آموزش معلمان با کیفیت منجر به آموزش با کیفیت مدرسه می شود.آموزش معلم نه تنها مسئول بهبود آموزش مدرسه است، بلکه مسئول آماده سازی معلمان شایسته، متعهد و حرفه ای است که می توانند نیازهای نوظهور سیستم و جامعه را برآورده سازند.