فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
AbstractThis research is conducted aiming to study the relationship of self-directed learning, information technology and communication and academic motivation with entrepreneur curriculum in distance education. This research in terms of aim is practical, in terms of data collection is quantitative, and in terms of nature and method is descriptive (non-experimental) and correlative. Statistical population of this research includes students of smart secondary schools of Esfahan city in Academic year of 1395-96 (2016-2017) up to 550 persons. Sampling method is clustered method and 225 persons were selected randomly among of regions of 2, 3, and 5 of Education Administration of Esfahan city using Morgan formula. Library and survey methods were used for data collection. The instruments include researcher made questioners about entrepreneur curriculum of distant education, academic motivation, self directed learning, and ICT. The validity of questionnaires was confirmed by ten professors and experts in this field and its reliability was calculated through alpha Cronbach that was α=0.73. For analyzing data, SPSS software, version 21) was used to present descriptive statistic (including Frequency distribution table, mean, Percentage, and Standard deviation) and inferential statistic (including Pierson Correlation and Regression). The results show that self directed learning, ICT, and academic motivation have positive significant relationship with entrepreneur curriculum of distance education. It also shows that all of three variables of self- directed learning, ICT, and academic motivation are important in preparing entrepreneur curriculum. Academic motivation have maximum importance with β= 0.43 and information technology has minimum importance with β= 0.23.
اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی بر درک دانش آموزان از توابع نمایی و لگاریتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه مفهومی با برقراری ارتباط بین مفاهیم جدید و مفاهیم موجود در ساختار شناختی منجر به یادگیری معنادار می شود. دانش آموزان با استفاده از نقشه مفهومی مطالب بسیاری را با هم ترکیب می کنند و به ارتباط درونی بین مفاهیم پی می برند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی بر درک دانش آموزان از توابع نمایی و لگاریتم است. روش پژوهش تلفیقی از دو روش کمی و کیفی است. جامعه آماری کل دانش آموزان منطقه آموزش و پرورش فرگ بود که 12دانش آموز کلاس یازدهم رشته علوم تجربی به عنوان نمونه هدفمند انتخاب شدند. دانش آموزان گروه اول، ابتدا به سوال های آزمون نقشه مفهومی و سپس به سوال های آزمون کتبی و گروه دوم ابتدا به سوال های آزمون کتبی و سپس به سوال های آزمون نقشه مفهومی و گروه سوم فقط به سوال های آزمون کتبی پاسخ می دهند. به این ترتیب که دانش آموزان هر دو گروه فرصت بازگشت به سوالات آزمونی که ابتدا انجام داده بودند و تصحیح پاسخ های خود را ندارند. برای ارزیابی تأثیر استفاده از نقشه مفهومی بر یادگیری دانش آموزان، همه دانش آموزان سه گروه به یک سوال، با عنوان آزمون مجموعی پاسخ می دهند. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از نقشه مفهومی در آموزش توابع نمایی و لگاریتم بر درک دانش آموزان و شناخت بدفهمی های آن ها از این مفاهیم بسیار مؤثر است.
طراحی الگوی جامع و اثربخش سنجش تکوینی برای فیزیک دوره ی متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
30 - 47
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سنجش تکوینی یکی از موثرترین روش های بهبود یادگیری و آموزش است و از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی اثربخش سنجش تکوینی برنامه ی درسی فیزیک دوره ی متوسطه انجام شده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوا انجام شده است. گروه هدف مورد مطالعه اسناد برنامه ی درسی فیزیک دوره ی متوسطه بود. با توجه به ماهیت پژوهش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نمونه ی مورد مطالعه برنامه ی درسی رسمی فیزیک شامل سند برنامه ی درسی، راهنمای معلم و کتاب های فیزیک هر سه پایه ی دهم، یازدهم و دوازدهم در هر دو رشته ی علوم تجربی و ریاضی و فیزیک بود. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز یادداشت برداری از اسناد مورد مطالعه بود. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار اطلس تی آی که بر مبنای روش NCT کار می کند، استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که الگوی سنجش تکوینی ارائه شده برای برنامه ی درسی فیزیک دوره ی دوم متوسطه به شرح زیر است: یادگیری معکوس، سنجش تکوینی اولیه توسط معلم یا هم یار او، تدریس و حل مثال های گوناگون (انجام آزمایش)، سنجش تکوینی ثانویه توسط معلم، سنجش تکوینی عمیق شامل طراحی و حل سوال مرتبط با پدیده های اطراف توسط دانش آموزان به صورت فردی یا گروهی و برگه های خروج.بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای سنجش و ارزیابی درس فیزیک در مدارس دوره ی متوسطه مورد استفاده قرار گیرد.
نگاه تطبیقی به موقعیت مداری در تعلیم و تربیت از منظر جان دیویی و مبانی نظری سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
191 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نگاه تطبیقی به موقعیت مداری در تعلیم و تربیت است که از منظر جان دیویی و مبانی نظری سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار گرفته است. از میان روش های مطالعه تطبیقی روش جرج بردی که شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است استفاده شده است. منبع اولیه گردآوری اطلاعات تألیفات جان دیویی و مبانی نظری سند تحول بنیادین است و منابع ثانویه که به تبیین و بررسی این موضوع پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است؛ پیشایندهای فلسفی موقعیت محوری در تعلیم و تربیت بر مبنای دیدگاه جان دیوئی مبتنی بر طرد هر گونه مبنا و قاعده از پیش تعیین شده است، موقعیت دلالت بر امر کلی و فراگیر دارد که از جنس درک شهودی است و قابل تبیین استدلالی نیست اما موقعیت در مبانی نظری سند تحول، تابع معیار است و در فرایند و نتایج مبتنی بر قواعد از پیش تعیین شده نیست و در واقع یک بینش وحدت گرا و توحیدی را در فرایندی متکثر مبتنی بر موقعیت، برای تعلیم و تربیت ترسیم می کند، همچنین پیوستگی و چرخش بین مراحل موقعیت پذیری، موقعیت یابی و موقعیت سازی وجود دارد. نکاتی که به عنوان نقطه مشترک در دیدگاه دیویی و مبانی نظری سند تحول واجد بررسی هستند عبارتند از طرد هرگونه پیش فرض و قواعد پیش بینی شده، همچنین توجه به نگاه کل گرایانه در مفهوم موقعیت است اما آنچه به عنوان نقطه تمایز و تفاوت میتوان به آن اشاره کرد مبانی نظری سند تحول بیشتر رویکرد فراموقعیتی و وحدتگرا و توحیدی دارد همچنین موقعیت در مبانی تابع معیار است اما دیدگاه جان دیویی فاقد نگاه فرا موقعیتی است و در رویکرد تجربه گرایی محصور شده است.
شناسایی شایستگی های معلم تأثیرگذار در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 284
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف کاوش شایستگی های معلم تأثیرگذار دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان و دانش آموزان است که با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. روش نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند به شیوه نظری است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از معلمان دوره ابتدایی و 18 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل، در استان چهارمحال وبختیاری به دست آمد. بر پایه ی چارچوب نظری مسئله پژوهش، پرسش های مصاحبه طراحی و بازنگری شدند. به منظور تحلیل داده ها، پس از متن سازی هر مصاحبه، به منظور ساخت مفاهیم، داده ها به کمک رویکرد رفت و برگشتی و مقایسه مستمر، کدگذاری و ارائه شدند. یافته ها بیانگر آن است که سه مقوله ی اصلیِ شایستگی های شخصیتی، شایستگی های ادراک محیطی و شایستگی های حرفه ای نماینده ی فهم معلمان و دانش آموزان از ابعاد وجودی یک معلم تأثیرگذار است. بر پایه ی رهیافت های پژوهش، ضمن تأکید و توجه بیشتر به شایستگی های شخصیتی، دانش آموزان شرکت کننده در این پژوهش نشان دادند برای آن ها معلم تأثیرگذار در ویژگی های مراقبتی، عاطفی و حمایتی وجودی سرشار دارد حال آن که معلمان مشارکت کننده، به نفع صلاحیت های علمی و فنی نظر داشتند. از این رو این پژوهش می تواند زمینه ای برای ژرف اندیشی و بازاندیشی به مباحث مرتبط با تربیت معلم، به خصوص در بخش جذب و آماده سازی باشد.
طراحی الگوی توسعه ای نگهداشت و گسترش فرصت های آموزش مجازی : گامی به سوی آموزش هیبریدی در دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و ارائه الگوی توسعه ای نگهداشت و گسترش فرصت های آموزش مجازی در جهت حرکت به سوی آموزش هیبریدی در دوره دبستان بود. این مطالعه با رویکرد کیفی به روش نظریه برخاسته از داده ها و با روش نمونه گیری هدفمند ازطریق به کارگیری معیار اشباع نظری داده ها، و با مشارکت مادران و کادر مدرسه و معلمان دانش آموزان دوره دوم دبستان شهر مشهد در سال1400 انجام شد. روش گردآوری داده ها در بخش معلمان با برگزاری گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش والدین با برگزاری گروه های متمرکز بوده است. جهت تامین اعتبار، از معیارهای چهارگانه اعتبارپذیری، تاییدپذیری، تکرارپذیری و اثبات پذیری و سه سویه سازی استفاده شد. در مراحل کدگذاری، 833 کد اولیه استخراج و این کدها در قالب 192 مفهوم و 26 خرده مقوله و20 مقوله اصلی در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی سازمان دهی شدند. در مدل به دست آمده شش عامل علّی شامل عوامل امکان پذیری، اقتصادی و سرمایه گذاری، نگرشی، فراگیرسازی، اعتدال جویی زیستی و روانی، اعتمادزایی و سه عامل مداخله گر شامل عوامل حرفه ای و مهارتی و سازمانی، عوامل انسانی- ارتباطی و عوامل خانوادگی، عوامل زمینه ای شامل عوامل زیرساختی و اقتصادی- اجتماعی شناسایی شدند و در راستای تحقق آموزش های هیبریدی و توسعه آن ها پنج راهبرد توسعه زیر ساختی و فناورانه، تربیت معلم هیبریدی، تبحرافزایی در طراحی مدیریت کلاس و آموزش های هیبریدی، ارتقای سواد فناورانه و رسانه ای والدین و دانش آموزان، غنی سازی آموزش هیبریدی با ارتباطات انسانی در مدل خروجی به دست آمد. در نتیجه براساس مدل ارائه شده در این پژوهش جهت حرکت به سوی آموزش هیبریدی در دوره دبستان باید ضمن در نظر گرفتن عوامل علّی و زمینه ای و کنترل عوامل مداخله گر، با به کارگیری راهبردهای توسعه آموزش هیبریدی و نگهداشت فرصت ها، زمینه ظهور پیامدهای اجرای این راهبردها ایجاد شود.
تقاطع جنسیت با هویت عاطفی زنان دانشجوی دوره دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
145 - 157
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف شناخت تجاربی که در طول دوره دکتری بر تقاطع هویت عاطفی و جنسیت دانشجویان زن تأثیر می گذارند، با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. یکی از کاربردهای پژوهش های پدیدارشناسانه، بررسی تکامل زندگی و روش هایی است که یک زن می تواند جهان را به عنوان یک زن تجربه کند. مشارکت کنندگان پژوهش، چهار تن از دانشجویان زن دوره دکتری در رشته های علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه های دولتی هستند. روایت های این زنان از تجارب زیسته شان به وسیله مصاحبه تلفنی جمع آوری و مراحل تکمیلی از طریق پیام رسان واتساپ انجام شد. داده های حاصل از شناسایی و جداسازی تم ها (مضمون ها) با بهره گیری از رویکرد تحلیل تفسیری، تحلیل شدند. یافته ها در قالب دو مضمون «نگاه غیر جنسیتی استادان مرد» و «نگاه جنسیت زده به دانشجو» ارائه شدند که نشان می دهد «فرهنگ دانشگاه در برابری جنسیتی» و « فراروایت اقتدار در استادان زن» بر هویت عاطفی این زنان در تقاطع با جنسیت تأثیرگذار است
واکاوی تاریخی جریان ها و گروه های فکری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مطالعه روند شکل گیری گروه های فکری و جریان های مطالعات برنامه درسی در ایران بوده است. طرح پژوهش کیفی که از دو روش کتابخانه ای ( مطالعه اسناد) و تحلیل محتوای کیفی (استقرایی ) استفاده شده است. میدان آماری در روش کتابخانه ای، اسناد مربوط به رشته و از ابزار فیش برداری و پرسشنامه استخراج منابع بهره برده شده است. میدان آماری در روش دوم خبرگان و اساتید دانشگاه در رشته مطالعات برنامه درسی ایران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب، و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار مند داده ها گرد آوری شد. تعداد نمونه ها تا حد اشباع 15 نفر بود. سپس، با استفاده از روش تحلیل مضمون داده ها کدگذاری و در نهایت تجزیه و تحلیل با استفاده از روش کلایزری انجام شد. اعتبار و روایی پژوهش بر اساس قابلیت اعتماد و اطمینان پذیری، قابلیت انتقال و عمومیت و تاییدپذیری شاخص ها، بررسی و تأیید گردید.نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که مهم ترین جریان و گروه های فکری بعد از شکل گیری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران، به ترتیب: کلاسیک، فرایند شناختی، عمل فکورانه، مطالعات تطبیقی، فناوری نوین، نو فهم گرایی، روش های نوین، بومی سازی و نوبستر سازی بوده است.
اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر طرح واره بر خودتنظیمی هیجانی و ادراک طردوالدینی نوجوانان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
79 - 105
حوزههای تخصصی:
ادراک متفاوت نوجوان نابینا از دنیای پیرامون خود و روابط با والدین باعث بروز مشکلات عاطفی و اجتماعی در آن ها می شود که آگاه سازی والدین از نحوه تعامل با فرزند دارای آسیب دیداری توجه خاص تری را می طلبد. ین پژوهش باهدف بررسی اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر طرح واره بر خودتنظیمی هیجانی و ادراک طردوالدینی در نوجوانان نابینا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری بود. از بین نوجوان 12 تا 16 ساله نابینا که در مدارس ویژه نابینایان شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند با نمونه گیری هدفمند 30 نوجوان دارای آسیب دیداری به همراه والدینشان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب شدند و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار سنجش مقیاس تنظیم شناختی هیجانی (هافمن و کاشدن،2010) و پرسشنامه طرد و پذیرش والدین ویژه کودکان (روهنر،2005) بود. در گروه آزمایش والدین نوجوانان نابینا مداخله فرزندپروری مبتنی بر طرح واره را دریافت کردند. گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. خودتنظیمی هیجانی و ادراک طردوالدینی توسط نوجوانان نابینا در هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد سنجیده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که در مرحله پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون در متغیرهای خودتنظیمی هیجانی روندی افزایشی و در ادراک طردوالدینی روندی کاهشی را در بین نوجوانان نابینا در گروه آزمایش داشته است و این اثربخشی در مرحله پیگیری ثبات داشته است؛ بنابراین از برنامه فرزندپروری مبتنی بر طرح واره می توان برای تقویت خودتنظیمی هیجانی و بهبود ادراک طرد والدینی نوجوانان نابینا استفاده کرد.
بررسی عناصر برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی ایران (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی استان گلستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی عناصر برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی با رویکرد آمیخته (کیفی کمی) انجام شد. اساتید ومتخصصان برنامه درسی به عنوان جامعه آماری بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری به تعداد 13 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی 375 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ی نسبی چندمرحله ای به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های کیفی از تحیل محتوای کیفی استقرایی و تحلیل داده های کمی از تحیل عاملی تاییدی و رگرسیون استفاده شد. درنتایج این پژوهش عناصر برنامه درسی مبتنی برموک در آموزش عالی شامل 22 مقوله اصلی و108 مقوله فرعی بود. یافته های پژوهش نشان داد مولفه ها از اعتبار کیفی وکمی لازم برخوردار میباشد وهمچنین ارزشیابی برنامه درسی مبتنی برموک تاثیر بیشتری نسبت به عناصر دیگر دارد.
بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه سواد دیجیتالی و قصد رفتاری معلمان برای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی معلم در رابطه سواد دیجیتالی و قصد رفتاری معلمان برای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 352 نفر بود با استفاده از روش نمونه گیری در دستری تعداد 186 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سواد دیجیتال، خودکارآمدی و قصد رفتاری استفاده شد و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی و استنباطی و برای بررسی برازش مدل از نرم افزار SMART PLS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که سواد دیجیتال بر قصد رفتار معلمان در استفاده از هوش مصنوعی در آموزش تاثیر مثبت و مستقیم دارد، خودکارآمدی بر قصد رفتار معلمان در استفاده از هوش مصنوعی در آموزش تاثیر مثبت و مستقیم دارد، سواد دیجیتال بر خودکارآمدی معلمان تاثیر مثبت و مستقیم دارد و خودکارآمدی در رابطه بین سواد دیجیتال و قصد رفتار معلمان در استفاده از هوش مصنوعی در آموزش نقش میانجی دارد. بنابراین می توان گفت که سواد دیجیتال و خودکارآمدی از متغیرهای مهم و موثر بر قصد رفتاری معلمان در استفاده از هوش مصنوعی هستند که لازم است مورد توجه پژوهش گران قرار بگیرد.
بررسی مفهوم «انسان فرهیخته» از منظر یوهان گوتفرید هِردِر و استنتاج دلالت های آن در عرصه تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف این پژوهش، بررسی مفهوم انسان فرهیخته از منظر یوهان گوتفرید هِردِر و استنتاج دلالت های آن در عرصه تربیت معلم است. دو پرسش اساسی در این پژوهش مطرح است 1- مؤلفه های مفهوم انسان فرهیخته از منظر هِردِر چیست؟ 2- مفهوم انسان فرهیخته هِردِر واجد چه دلالت های تربیتی (مبانی و اصول) در عرصه تربیت معلم است؟ روش ها : برای پاسخ به سؤالات پژوهش از دو روش «توصیفی-تحلیلی» و «استنتاج عملی» بر اساس الگوی فرانکنا استفاده شده است. یافته ها: نتیجه ی بررسی ها نشان داد که مبانی تربیت از منظر هِردِر عبارت است از: انسان فرهیخته دارای وحدت ارگانیک با طبیعت است؛ انسان فرهیخته به هویت اجتماعی-فرهنگی خویش آگاه است؛ انسان فرهیخته میل به کمال پذیری دارد؛ انسان فرهیخته تفاوت ها، تنوع و تعدد را به رسمیت می شناسد؛ انسان فرهیخته فردیت خویش را در اجتماع رشد و توسعه می دهد؛ انسان فرهیخته معنویت گرا است و انسان فرهیخته، صاحب آزادی است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش به اصولی از جمله: وحدت با طبیعت متربیان، تقویت خودآگاهی فرهنگی متربیان، پذیرش تفاوت های فردی، درهم تنیدگی فرد با اجتماع در فرایند تربیت، کمال خواهی متربی و پرورش اراده و انتخاب و آزادی متربیان را می توان اشاره نمود.
نقش تناسب فرد-سازمان در مالکیت روان شناختی و رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
189 - 177
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش تناسب فرد-سازمان در مالکیت روان شناختی و رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش ها: این مطالعه کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و از نوع تحقیقات توصیفی بود. تمامی معلمان تربیت بدنی شاغل در استان گلستان به تعداد 557 نفر جامعه آماری این مطالعه بودند که 228 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های استاندارد تناسب فرد-سازمان، مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه پاسخ دادند. روایی محتوایی ابزار مورد استفاده توسط 5 دکترای مدیریت ورزشی تأیید و پایایی پرسش نامه ها در یک مطالعه مقدماتی توسط آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای متغیرهای تناسب فرد-سازمان، مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه مقادیر 77/0، 79/0 و 76/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به دو شکل توصیفی و استنباطی (مدل یابی معادل ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس) انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن بود که رابطه بین تناسب فرد-سازمان با مالکیت روان شناختی معلمان تربیت بدنی مثبت و معنی دار است (905/0=β، 603/49=t). بخش دیگری از نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین تناسب فرد-سازمان با رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی وجود دارد (289/0=β، 291/2=t). در نهایت، نتایج نشان داد رابطه بین تناسب فرد-سازمان با رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی مالکیت روان شناختی مثبت و معنی دار است (528/0=β، 732/4=t). نتیجه گیری: می توان چنین نتیجه گیری کرد که تناسب معلمان با سازمان خود می تواند پیامدهای مثبتی مانند مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه را به همراه داشته باشد. با توجه به یافته های تحقیق حاضر، در نظر گرفتن ویژگی های فردی به هنگام استخدام معلمان تربیت بدنی و همچنین ایجاد شرایط لازم برای معلمان تربیت بدنی که بتوانند خود را با نیازها و شرایط شغلی خود تطبیق دهند پیشنهاد می شود.
واکاوی ویژگی های الگوی قهرمان با رویکرد اسلامی در ادبیات کودکان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
177 - 196
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: تربیت الگویی به عنوان یک روش تربیتی کارآمد، به دلیل ضرورت عینیت داشتن الگوها به منظور ادراک بهتر در دوره کودکی، همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است. هدف این پژوهش واکاوی ویژگی های الگوی قهرمان با رویکرد اسلامی در ادبیات کودکان دوره ابتدایی بود. روش ها : این پژوهش از نوع مطالعات کیفی با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و به منظور تحلیل یافته ها از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. جامعه پژوهش شامل کتاب های حوزه ادبیات کودکان در رده سنی ب و ج و در سه زمینه معصومین (ع) و فرزندان ایشان، شهدای انقلاب اسلامی، اندیشمندان و چهره های اسلامی در بازه سال 1399 تاکنون در نظر گرفته شد. فرآیند کدگذاری و طبقه بندی یافته ها در فرایند استخراج ویژگی های الگوی قهرمان در ادبیات اسلامی کودکان دوره ابتدایی، در سه مرحله کدگذاری پایه، سازمان دهنده و فراگیر انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد ویژگی های الگوی قهرمان در جامعه مذکور بیانگر 13 ویژگی، شامل ارتباط و انس با خدا، ارتباط و انس با معصومین (ع)، جهاد در راه خدا، اخلاق حسنه، انسجام شخصیتی، روحیه علمی، احترام، امربه معروف و نهی از منکر، یاری رسانی، مهربانی، ترجیح دیگران بر خود، توجه به جسم و تلاش اقتصادی بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که از نقاط قوت منابع موردبررسی در پرداختن به الگوی قهرمان، هم سنخ بودن الگوها با انسان، توجه به الگوها در زمینه های مختلف رشد فردی، اجتماعی، معنوی، جسمانی است. همچنین از کاستی های موجود در ادبیات کودکان، می توان به کم توجهی به رابطه انسان با طبیعت و الگوپردازی در این زمینه، بیان مستقیم صفات شخصیتی الگوها و ضعف در استفاده از روش های تربیتی غیرمستقیم اشاره کرد.
تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
217 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران بود. روش: روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش روایت پژوهی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش دختران نوجوان آسیب پذیر بودند که در بخش کیفی پس از مصاحبه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در بخش کمی نمونه گیری به روش غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند.ابزار پژوهش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی از پرسشنامه نظم جویی هیجان استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودتنظیمی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین میانگین نمرات متغیرهای پژوهش، در پس آزمون با پیگیری تفاوتی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی تحصیلی براساس هویت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی: نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
218 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش بینی بهزیستی تحصیلی براساس هویت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی: نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش پژوهش ، همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دختر مقطع متوسطه دوره اول شهر تهران که تعداد آنها حدود 3000نفر بود. نمونه آماری برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد،301 دانش آموز دختر دوره اول(پایه هفتم و هشتم) متوسطه بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.دانش آموزان بهزیستی تحصیلی تومنین-سوینی و همکاران (2012)، هویت تحصیلی واز و ایزاکسون(2008) ،خودکارآمدی تحصیلی جنینگر و مورگان (1999)و اهمال کاری تحصیلی سولمون وراث بلوم( 1984)تکمیل کردند . روایی پرسشنامه ها از طریق روایی ظاهری با استناد به دیدگاههای صاحبنظران و متخصصان تأیید شد؛ همچنین پایایی پرسشنامه ها نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای چهار پرسشنامه به ترتیب80/0، 70/، 70/0 و 71/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار AMOS نسخه 26 اانجام شد. نتایج نشان دهنده این بودضریب مسیر کل بین هویت تحصیلی دنباله رو و بهزیستی تحصیلی وضریب مسیر کل بین خودکارآمدی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی معنادار بود. هویت تحصیلی دنباله رو و اهمالکاری تحصیلی 16/متغیر بهزیستی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی ۱8/ از واریانس متغیر بهزیستی تحصیلی را تبیین می کنند. برای بهبود بهزیستی تحصیلی دانش آموزان می توان با برنامه ریزی ها و به کارگیری تدابیر وبرگزاری کلاس های آموزشی در مدرسه میزان خودکارآمدی تحصیلی ،هویت تحصیلی را در آنها تقویت نمود و میزان اهمال کاری تحصیلی را کاهش داد.
چرخش سیاستگذاری در نظام آموزشی مطلوب از منظر شاخص های صلح مثبت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی افزون بر اهداف مستقیمی همچون ارتقای دانش و سطح سواد نیروی انسانی و تربیت افراد برای برعهده گرفتن موقعیت های اجتماعی، کارکردهای اجتماعی و سیاسی نیز دارد و انتظار می رود یک نظام آموزشی مطلوب به برآورده شدن آنها نیز کمک نماید. در این صورت می توان توقع داشت که نتایج حاصل از نظام آموزشی با تقویت ارزش هایی از قبیل تعمیق احترام به حقوق دیگران، افزایش تعاملات فیمابین افراد، ایجاد حس اعتماد میان افراد اجتماع و کمک به شفافیت روابط جمعی به ایجاد و گسترش دموکراسی کمک کند. یکی از نتایج این امر، توسعه صلح است. در این نوشتار، صلح در معنایی فراتر از فقدان منازعات و درگیری های بالفعل و در قالب آنچه با بهره گیری از ادبیات نظری برگرفته از مؤسسه بین المللی اقتصاد و صلح(IEP)، با عنوان صلح مثبت نامبرده شده، مورد بررسی قرار گرفته و به این سوال پرداخته شده که نظام آموزشی ایران چه نسبت و رابطه ای با تحقق شاخص های صلح مثبت دارد. تحقیق حاضر با روش کیفی انجام گرفته و داده ها با تکنیک تحلیل اسنادی جمع آوری شده است. نتایج مبین این ادعاست که برای دستیابی به جامعه ای دموکراتیک مبتنی بر رعایت حقوق انسانها، می بایست در نهاد آموزش و پرورش، به مفاهیم حقوق بشر، احترام به فرهنگ های متفاوت، و مسؤولیت پذیری جوامع در قبال انسان ها پرداخته شود و مفهوم صلح مثبت در کتابها و برنامه های آموزشی لحاظ گردد.
تجربه زیسته معلمان و والدین دانش آموزان پایه اول دبستان از محاسن برنامه درسی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
169 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی و والدین دانش آموزان از محاسن برنامه درسی قرآن پایه اول دبستان در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. جامعه مطالعاتی معلمان و والدین دانش آموزان پایه اول ابتدایی در شهر یزد بودند. روش نمونه گیری، هدفمند ملاک محور ترجیحی بود و نمونه گیری تا مرحله رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. یافته ها در 4 مقوله اصلی (1- توجه به ابعاد شناختی، عاطفی، مهارتی و هوش های چندگانه؛ 2- غنای محتوایی به لحاظ پرداختن به مبانی اعتقادی و اصول و فروع دین؛ 3- برخورداری از محتوای جذاب و خلاقانه؛ 4- پشتیبانی انگیزشی از کتاب با برنامه درسی فوق العاده و حمایتی) طبقه بندی شدند. ارزیابی شرکت کنندگان از اعتبار و سودمندی محتوای تدوین شده برای برنامه درسی قرآن پایه اول ابتدایی، حاکی از قابل قبول بودن آن است.
مروری بر انواع روش های تدریس خلاقانه و اثربخش در علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر اهمیت آموزش علوم تجربی به طور گسترده ای در میان محققان و متخصصان آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. امروزه مربیان و کارشناسان آموزش علوم تجربی در خصوص روش های تدریس اثربخش این علوم با نظرات، چالش ها و تردیدهای فراوانی روبرو شده اند. در این راستا مربیان به صورت تخصصی تری بر روی روش های علمی بهینه و کارآمد آموزش علوم تجربی در جهت فاصله گرفتن از رویکردهای نظری و سنتی متمرکز شده اند. روش های تدریس علوم تجربی شامل رویکردهای سیستماتیکی است که برای دستیابی به اهداف آموزشی مرتبط با رشد آتی فراگیران اجرا می شود و به همین دلیل حرفه ای بودن مربی تاثیر این آموزش ها را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. هدف این مقاله مروری، تحلیل روش های مهم تدریس در حوزه ی آموزش های علوم تجربی با استفاده از تحقیقات صورت گرفته ی پژوهشگران و متخصصان آموزشی است. با توجه به عوامل ذکر شده، مربیان علوم تجربی می توانند با توجه به سطح خلاقیت خود و موضوع آموزشی مورد بحث، با استفاده از یک یا چند روش بررسی شده در این پژوهش، آن ها را جایگزین تکنیک های آموزشی سنتی متداول نموده و اثربخشی تدریس خود را دو چندان سازند.
نگرش معلمان، دانش آموزان و والدین نسبت به استفاده از سوابق تحصیلی در سنجش داوطلبان ورود به دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش نگرش معلمان، دانش آموزان و والدین و همچنین بررسی تفاوت بین نگرش دانش آموزان و اولیا مدارس دولتی و غیردولتی نسبت به استفاده از سوابق تحصیلی در سنجش متقاضیان دانشگاه ها صورت گرفت. روش پژوهش «طرح اکتشافی متوالی» - مدل ساخت ابزار - بود. روش پژوهش در بخش کمّی از نوع توصیفی بود. جامعه متشکل از سه زیرجامعه معلمان، خانواده ها و دانش آموزان ذی نفع در کنکور سراسری 1402-1403 بود. نمونه گیری بخش کیفی به روش هدفمند مبتنی بر تنوع حداکثری بود. نمونه متقاضیان کنکور سراسری، معلمان مقطع متوسطه دوم، دانش آموزان داوطلب شرکت در کنکور و والدین دارای فرزند داوطلب کنکور سراسری بودند. حجم نمونه کیفی به طورکلی 90 نفر بود و داده های لازم به وسیله مصاحبه های فردی یا گروهی جمع آوری شد. در بخش کمّی نزدیک به 350 نفر از معلمان و 600 نفر از والدین و 6600 نفر از دانش آموزان به پرسشنامه پاسخ دادند. دانش آموزان به صورت تصادفی طبقه ای غیرمتناسب انتخاب شدند. گردآوری داده های کیفی به کمک مصاحبه استاندارد و در مرحله کمّی به کمک پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. یافته های کمّی نشان داد که معلمان بر این باورند اعمال سوابق تحصیلی می تواند توانایی های شناختی و یادگیری دانش آموزان را ارتقا دهد. به طورکلی والدین و دانش آموزان نسبت به اعمال سوابق تحصیلی نگرش منفی داشتند؛ والدین معتقد بودند که اعمال سوابق تحصیلی موجب شده است هزینه خانواده ها بیشتر شود، در عین حال که یادگیری فرزندان افزایش چندانی نشان نمی دهد.نتایج هر کدام از سه زیرگروه مؤید نکات مثبت و منفی در اعمال سوابق تحصیلی در پذیرش دانشگاه بود که ضروری است مدیران تصمیم گیر نسبت به تقویت نکات مثبت و برطرف کردن نقاط ضعف سوابق تحصیلی به سرعت اقدام کنند.