فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأثیر مشارکت پذیری مدیران مدارس بر برنامه ها و وظایف مشارکت بخش خصوصی- دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ارائه برنامه ها و وظایفی است که دولت را برای توانمندسازی معلمان یاری رساند. از آنجا که بی تفاوتی معلمان در مدارس سبب بی علاقگی آنان می شود و با توجه به اینکه بهره وری مدارس ارتباط مستقیم با توانمندی معلمان دارد، بنابراین معلمان به مثابه رکن اصلی آموزش و پرورش، نیازمند توجه بیشتر هستند. توجه به معلمان با افزایش حقوق و ایجاد برنامه های رفاهی برنامه ای است موقت و مشارکت پایدار معلمان را موجب نخواهد شد. بنابراین ضمن بهره گیری حداکثری از توانمندی معلمان لازم است برای بهبود وضعیت شغلی، سرنوشت آنان را به دست خودشان بسپاریم. این مقاله برای افزایش کارایی و کارآمدی مدارس و کاهش تصدی گری وزارتخانه آموزش و پرورش در نظر دارد که تأثیر مؤلفه های مشارکت بخش خصوصی- دولتی را بر برنامه ها و وظایف کاربردی دولت نشان دهد. نمونه بررسی شده 432 نفر از مدیران مقطع ابتدایی مناطق نوزدهگانه تهران بوده است. میزان تأثیر مؤلفه های مشارکت بخش خصوصی- دولتی بر برنامه ها و وظایف کاربردی دولت، با بهره گیری از روش معادلات ساختاری، 42% به دست آمده است. برنامه های کاربردی دولت برای افزایش توانمندی معلمان عبارت اند از: واگذاری مدارس با حفظ مالکیت دولتی به معلمان(بخش خصوصی)، حق انتخاب والدین(حواله آموزشی)، رقابت آموزشی، رتبه بندی مدارس، خود-گردانی مدارس، مکانیزم عرضه و تقاضای آموزشی(دسترسی دانش آموزان با درآمد پایین)، دستمزد مبتنی بر شایستگی معلمان.
تحقیقی پیرامون پیامدهای تنبیه بدنی
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۸۸
حوزههای تخصصی:
تدوین معیارهای استاندارد مدارس سبز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از تهدیدهای محیط زیستی، تخریب منابع و آلوده سازی محیط نتیجه فعالیتهای انسانی است؛ ازاین رو آموزش محیط زیست به دانش آموزان از مؤثرترین شاخصها در افزایش و ارتقای آگاهی های جامعه قلمداد می شود. امروزه تدوین معیارهای انتخاب مدارس سبز با تأکید بر حفاظت از محیط زیست به یکی از مهم ترین مسائل سازمانهای مسئول تبدیل شده است. پژوهشگران معیارهای متعددی را برای ارزیابی مدارس سبز برشمرده اند که باوجود تعدد، دارای همگرایی قانع کننده هستند. استانداردهای مدارس سبز که شامل فضای فیزیکی، فرهنگ سازمانی و اهداف آموزشی هستند، نمودی کلی از یک مدرسه سبز را فراهم می کنند. فقدان مدارس سبز در میان مدارس کشور ضرورت وجود معیارهای استاندارد را که همچون مدل اطلاعاتی،تصمیم گیران را در ایجاد مدارس فوق یاری می دهد بیشتر آشکار می سازد. تدوین این معیارها و چگونگی به کارگیری آنها از طریق روش شناسی، موجب می شود که دامنه انتخابهای نادرست محدود و گزینش این مدارس از حیطه افراد غیرمتخصص خارج شود و به روشهای سلیقه ای، ذهنی و توصیفی لگام زده شود تا این اقدام با برخورداری از پشتوانه علمی، در حیطه حرفه ای گری و متخصصان قرار گیرد. در این تحقیق1 با استفاده از رویکردهای تصمیم گیری چند معیاره فازی، معیارهای استاندارد مدارس سبز کشور ایران در قالب 14 معیار اصلی و 28 معیار فرعی تدوین شده است. در پایان نیز سعی شد با ارائه راهکارهای مناسب، به مدیران این مدارس به منظور مدیریت هر چه بهتر محیط زیستی یاری شود.
مدیریت فعالیت گروهی در کار و آموزش
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی تأثیر روش آموزش بایبی و گانیه بر انگیزش و یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه ی تأثیر روش آموزش مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی بایبی و الگوی طراحی آموزشی گانیه بر انگیزش و یادگیری دانش آموزان سال اول دبیرستان در درس علوم بود. تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه است. جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان شهر شیراز که در سال تحصیلی93-92 مشغول به تحصیل بوده اند، تشکیل می دهد. حجم نمونه در این پژوهش 54 نفر از دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان بودند که نمونه گیری به دلیل محدودیت اجرا به صورت نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی انگیزش پیشرفت هرمنس و آزمون یادگیری محقق ساخته بود و به منظور محاسبه ی پایایی پرسشنامه ی انگیزش پیشرفت، از آلفای کرونباخ استفاده شد، و میزان پایایی آن 87/. بدست آمد و به منظور محاسبه ی پایایی آزمون یادگیری از کودرریچاردسون20 استفاده شد و میزان پایایی آزمون یادگیری 73/. به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده از آزمون آماری کوواریانس استفاده شد و این نتایج حاصل شد که روش مبتنی بر الگوی گانیه و بایبی تفاوتی در میزان تأثیر بر میزان انگیزش ندارند، اما مشخص شد که بین روش های آموزشی گانیه و بایبی از نظر میزان یادگیری تفاوت معنا داری وجود دارد و روش مبتنی بر الگوی گانیه بر یادگیری دانش آموزان اثربخش تر است.
توسعه آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان؛ مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: آموزش مجموعه فعالیت ها و تدابیری است که توسط معلم و فراگیر اجرا می شود و هدف آن کمک به فراگیر برای یادگیری بهتر مطالب است. محور توسعه آموزش، صاحبان فرآیند آموزش هستند و تجربیات آنان می تواند در تببین مفهوم توسعه آموزش نقش اساسی داشته باشد. هدف این مطالعه، تبیین توسعه آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان به روش کیفی بود.
روش ها: این مطالعه کیفی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام شد و 11 نفر از اساتید و دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه انفرادی نیمه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قراردادی استفاده شد. از نرم افزار MAXQDA 2007 برای دسته بندی، کدگذاری و طبقه بندی متون حاصل از مصاحبه ها استفاده شد.
یافته ها: ابتدا حدود 650 کد اولیه استخراج شد. این کدهای اولیه در 9 طبقه آموزش کارآمد، استفاده از تکنولوژی های روز، تحقق اهداف، تعامل و تعادل عناصر آموزشی، تغییر در نگرش و عملکرد دانشجو، تلفیق شیوه های مختلف آموزشی، رشد کمی و کیفی، توسعه یادگیری، یاددهی فرآیند آموختن ، دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: توسعه آموزش، رشد و پویایی متعادل، همه جانبه و پایدار است.
موانع خلاقیت
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۶
حوزههای تخصصی:
الگوی برنامه درسی تربیت جنسی برای دوره نوجوانی بر اساس مبانی قرآن و روایت های معصومین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تدوین برنامه درسی تربیت جنسی بر اساس مبانی قرآن و روایت ها معصومین (علیهما السلام) بود. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل محتوا و استفاده از روش استقرایی است که در کنار آن بویژه جهت پاسخ به برخی پرسش های پژوهشی سعی شد روش موازی سازی (مثلثی) نیز بکار رود. جامعه آماری پژوهش شامل کتاب، مقاله و متون اسلامی مرتبط با تربیت جنسی بود. از جمله متون و منابع اصیل اسلامی چون قرآن کریم و نهج البلاغه و نیز سایر متون فقهی و دینی هم چون: اصول کافی، وسائل الشیعه، غررالحکم و...بوده است. از بین آن ها بر اساس نمونه گیری هدفمند آیات، پیشینه پژوهش ها، احادیث و روایت هایی که با ابعاد تربیت جنسی مرتبط بوده اند، به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزار گرد آوری داده ها فیش بوده که متناسب با حوزه های موضوعی و عناصر برنامه درسی این فیش ها طبقه بندی شده و با رویکرد استقرایی تلاش شد تا طبقات اصلی و فرعی عناصر برنامه درسی تربیت جنسی استخراج و در قالب جداولی ارایه شود. برای بررسی اعتبار داده ها از نظرات کارشناسان علوم تربیتی بهره گرفته شد. الگوی استخراج شده از برنامه درسی در اختیار آنان قرار گرفت و ضمن مشورت اقدام های اصلاحی روی آن انجام گرفت. بر اساس مبانی قرآن و روایت ها هفت مقوله اصلی یا طبقه چون؛ طبیعی بودن غریزه جنسی در انسان، توجه به غریزه جنسی به عنوان یک نیاز، ازدواج راه طبیعی و پذیرفته شده پاسخ دهی به غریزه جنسی، معاشرت و تعامل شایسته زن و مرد( با جنس مخالف)، عفت و پاک دامنی و رعایت حریم روابط در ارتباطات خانوادگی و اجتماعی و تولید نسل معرفی و مطرح شد و بر اساس آن هدف های برنامه درسی تربیت جنسی، رئوس محتوای کتاب های درسی و برنامه درسی تربیت جنسی، روش های یاددهی –یادگیری و ارزشیابی برنامه درسی تربیت جنسی معرفی شدند.
تکنولوژی آموزشی ابزاری مؤثر در خدمت تغییر نظام
حوزههای تخصصی:
مقایسه رشد اجتماعی و اختلالات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی ورزشکار و غیر ورزشکار در شهر تهران
آموزش مجازی در نظام آموزش عقیدتی سیاسی
حوزههای تخصصی:
مدیران و فرآیند مطالعه
نگرش روسای دانشگاه ها به برنامه ریزی دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نگرش روسای دانشگاه ها نسبت به برنامه ریزی دانشگاهی، درک و برداشت آنان از مفاهیم اساسی آن، با تاکید بر دو پارادایم فکری تحلیلی و سیستمی، انجام شده است. کلیه روسای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی دولتی تابع وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال تحصیلی 83-82 به عنوان جامعه آماری در این پژوهش مورد نظر قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از تحلیل کلی نگرش پاسخ دهندگان در خصوص مفاهیم پنجگانه: زمان، قابلیت پیش بینی، ارزشیابی، بررسی وضع موجود و هدف نشان می دهد که پاسخ دهندگان نسبت به مفاهیم زمان، ارزشیابی و هدف، بیشتر نگرشی تحلیلی داشته اند. این که زمان امری قابل برگشت است، آینده می تواند ادامه و تکرار گذشته باشد، هدف ها مفاهیمی ثابت و لایتغیر می باشند و ارزشیابی، اهرمی جهت کنترل و گزارش دهی به مقامات بالاتر می باشد. اما در خصوص مفهوم آینده نگری یا امکان پیش بینی وقایع، نگرش پاسخ دهندگان بیشتر از نوع سیستمی (غیر تحلیلی) به نظر می رسد. در مجموع نگرش تحلیلی- خطی، نگرشی غالب در میان پاسخ دهندگان، نسبت به مفاهیم اصلی برنامه ریزی می باشد.