فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۸۱ تا ۴٬۸۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه بین اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه بین اشتیاق تحصیلی با سرزندگی تحصیلی بود. بدین منظور در این مقاله از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه ی پژوهش عبارت از کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه زنجان در سال تحصیلی 97- 1396، به تعداد 4834 بود و 10 مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از 17 مدرسه ی دو ناحیه آموزش وپرورش، انتخاب و از 40 کلاس، تعداد 400 نمونه به صورت تصادفی برگزیده شد. داده ها از طریق پرسش نامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)، اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، پاریس (2004) و ذهن آگاهی فرایبورک (2006) جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از برازش مدل و تأیید کلیه ی فرضیه های پژوهش بود. نتایج نشان داد، اشتیاق تحصیلی علاوه بر این که به صورت مستقیم با سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار داشت، با 10/=0(bو (05/0>p)، به صورت غیرمستقیم نیز از طریق ذهن آگاهی با سرزندگی تحصیلی دارای رابطه مثبت و معنادار بود، با 094/0 = bو (01/0p<). با توجه به نقش اشتیاق تحصیلی و ذهن آگاهی در سرزندگی تحصیلی دانش آموزان توصیه می شود برنامه های آموزش وپرورش به گونه ای سازمان دهی شود که زمینه ی ارتقای سرزندگی تحصیلی از طریق اشتیاق تحصیلی و ذهن آگاهی فراهم آید.
رابطه کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان در احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطه ای نگرش به برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان در احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطه ای نگرش به برنامه درسی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی97-96 به تعداد 5304 نفر است که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی، 358 نفر تعیین گردید که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. اطلاعات از طریق سه پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری نیومن و نیومن (1993)، احساس تعلق به مدرسه بری و بتی (2005) و نگرش برنامه درسی اسدیان (1395) جمع آوری گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نگرش به برنامه درسی با ضریب بتای 42% قوی ترین پیش بینی کننده کیفیت تجارب یادگیری است و بین مؤلفه های کیفیت تجارب یادگیری (منابع، محتوا، انعطاف پذیری، کیفیت روابط بین معلم و دانش آموز) با نگرش به برنامه درسی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
تأملات ایرانی: توسعه آموزش، آموزش توسعه و مسائل پیش روی ما
حوزههای تخصصی:
واکاوی و فهم اهم چالش ها و موانع عملی پیش رو در تحقق سند تحول بنیادین با تمرکز بر زیرنظام های اصلی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، واکاوی و فهم اهم چالش ها و موانع عملی پیش رو در تحقق سند تحول بنیادین با تمرکز بر زیرنظام های اصلی آن است. لذا برای نیل به این هدف اصلی، سند تحول راهبردی و رهنامه فلسفه تربیت رسمی و عمومی از مبانی نظری سند تحول بنیادین با محوریت زیرنظام های اصلی آن بررسی شده است. طرح پژوهش، کیفی و طرح تحقیق حدوثی یا پیدایشی و روش آن مطالعه موردی کیفی بود، داده های لازم در این پژوهش با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته با مراجعه به 17 نفر از طراحان و مسئولان سابق وزارت آموزش و پرورش، که همگی در تدوین و تنظیم سند تحول نقش آفرینی کرده اند؛ گرد آوری و تجزیه و تحلیل شد. پژوهشگر با نگاه اجمالی به داده ها و انجام سازواری آن ها، به روش مقایسه مستمر داده ها، در ساخت مفاهیم اولیه اقدام، و با استفاده از تحلیل مضمون، به مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دست یافت. نتایج پژوهش نشان داد که سند تحول بنیادین با چالش های جدی و مهمی از جمله: ضعف در تنظیم سند و فرآیند تدوین اسناد جامع و راهبردی، و ابهام در متن سند تا اولویت دار نبودن نظام آموزشی تا تصدی گری و تمرکزگرایی شدید در ساختار نظام آموزشی، همچنین ضعف در تأمین منابع انسانی متخصص و توسعه یافته، افول سطح معیشت و منزلت اجتماعی معلمان، کمبود امکانات و منابع مالی، پایین بودن مشارکت های مردمی و سازمآن های مرتبط مواجه است. شایان ذکر است که، تأثیر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بی ثباتی برنامه های چهار ساله دولت ها بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را نمی توان نادیده گرفت. مقوله اصلی مستخرج از واکاوی، و تجزیه و تحلیل استقرایی داده ها، که حاکی از نظر پژوهشگر است، عبارت است از: «ابهام در نظر، بحران در عمل».
تابستان دانش آموزی؛ مجال یک آه، فرصت صد حسرت
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۲ شماره ۱۴۸
حوزههای تخصصی:
کتابهای آموزش و پرورش بعد از انقلاب
حوزههای تخصصی:
تندخوانی علمی یعنی جهش به سوی پیشرفت
حوزههای تخصصی:
رویکردهای معلمان ریاضی به «گوش دادن» در کلاس های درس: یک مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشناییِ معلمان با ماهیت «گوش دادن» به ایده ها و نظرات ریاضی دانش آموزان در کلاس درس و شناخت انواع آن، می تواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا بتوانند از «گوش دادن»، به عنوان یک روش تدریس مؤثر جهت ارتقای یادگیری ریاضی دانش آموزان استفاده کنند. پیشینه پژوهشی در این حوزه نشان می دهد که آشنایی معلمان ریاضی با اهمیت «گوش دادن» و انواع آن، می تواند به معلمان ریاضی کمک کند تا دانش آموزان را در وضعیتی قرار دهند که از طریق تعامل با یکدیگر و با محیط یادگیری، به تدریج توانایی ارزیابی واقع بینانه ایده هایشان را افزایش داده و آن ها را اصلاح کنند و بدین ترتیب، یادگیری خود را عمیق تر کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهشی پدیدارنگارانه طراحی شد تا چگونگی گوش دادن معلمان ریاضی دوره راهنمایی پایه های 6 تا 8 مطالعه شود. مشاهدات مستمر کلاسی و مصاحبه با معلمان آن کلاس ها، به پژوهشگران فرصت داد تا بتوانند تشابهات و تفاوت های انواع «گوش دادن» معلمان ریاضی را به ایده ها و نظرات دانش آموزان، در سه دسته مقوله بندی کنند. سپس دریافتند که سه مقوله ساخته شده، با سه رویکرد متفاوت «گوش دادن ارزیابانه»، «گوش دادن تفسیری» و «گوش دادن هرمنیوتیک» که دیویس (1997) شناسایی کرده بود سازگارند. بدین سبب در این تحقیق، از همان برچسب ها برای ارجاع به این سه مقوله استفاده شد. در این مقاله، با تمرکز بر مشاهده سه کلاس درس و نظرات سه معلم که از طریق مصاحبه شناسایی شدند، تمایز بین این سه نوع «گوش دادن» نشان داده می شود و به دلیل این که این سه معلم، هر یک به نوعی معرف این سه رویکرد بودند، برای آن ها نام مستعار و تمثیلی «خانم قضاوتی»، «خانم تفسیری» و «خانم تعاملی» انتخاب شده است.
طراحی الگوی مفهومی برنامه درسی تلفیقی استم (علوم، فناوری، مهندسی، ریاضی) در دوره ابتدایی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی آموزش استم تلفیقی در دوره ابتدایی کشور ایران انجام شده است. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله تحلیل محتوای کیفی است. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهش</span> </span>های موجود در پایگاه</span> </span>های اطلاعاتی از جمله پروکوئست، اسپرینگر، ساینس</span> </span>دایرکت، گوگل اسکالر، سیج و اریک از سال 2000 تاکنون و اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت ایران بود. نمونه</span> </span>برداری از هر دو منبع به روش هدفمند انجام شده در بخش پژوهش ها، 46 مقاله و رساله و در بخش اسناد، سند چشم انداز جمهوری اسلامی در افق 1404، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، اهداف و راهنمای برنامه</span> </span>های درسی علوم و ریاضی به عنوان نمونه هدفمند انتخاب شدند. منطق طراحی برنامه</span> </span>های درسی استم تلفیقی در دوره ابتدایی با در نظر گرفتن کانون های تمرکز رویکرد آموزشی تلفیقی استم بر اساس مبانی نظری و تحلیل پژوهش های انجام شده در مورد طراحی و اجرای برنامه</span> </span>های درسی تلفیقی استم استنتاج گردید. سپس الگوی مفهومی بر اساس مدل اکر و منطق برنامه</span> </span>های درسی تلفیقی استم ارائه گردید</span> .</span>
مقایسه عملکرد کودکان با و بدون اختلال های یادگیری در مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد دانش آموزان با و بدون اختلال های یادگیری در مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان بود. روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. از این رو با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 45 دانش آموز دارای اختلال های یادگیری با 45 نفر دانش آموز بدون اختلال یادگیری پرسش نامه داده های جمعیت شناختی و مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان را تکمیل کردند. داده ها با آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. کودکان با و بدون اختلال های یادگیری در نمرات کل تراز شده وکسلر، خرده مقیاس کلامی و خرده مقیاس عملی از لحاظ آماری تفاوت معنا داری با هم داشتند. توان خالص خرده مقیاس های کلامی و عملی مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان در تشخیص دو گروه به ترتیب برابر با 84/0 و 56/0 بود. افزون بر این، عملکرد دو گروه به تفکیک در خرده مقیاس های اطلاعات، ریاضیات، حافظه عددی، تنظیم تصاویر و رمزنویسی به طور معناداری متفاوت بود و این خرده مقیاس ها توان مطلوبی در تشخیص دو گروه از هم داشتند. بنابراین می توان بیان کرد که مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان قابلیت استفاده در تشخیص افتراقی کودکان با و بدون اختلال های یادگیری را دارد و با تهیه ی فهرست تشخیصی اختلال های یادگیری مبتنی بر مقیاس وکسلر به خصوص با تمرکز بر پنج خرده مقیاس اطلاعات، ریاضیات، حافظه عددی، تنظیم تصاویر و رمزنویسی می توان برای تشخیص اختلال های یادگیری اقدام کرد.
اثر بخشی مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خود راهبری در یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه گسترش روزافزون فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، سبب وقوع تغییرات گسترده و ژرف در همه جنبه های زندگی بشر شده است. نظام های آموزشی یکی از نهادهایی است که به گونه اساسی در مسیر این تغییرات قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی مدل بومی یادگیری الکترونیکی با استفاده از نرم افزار محقق ساخته بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان مجازی بوده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری (2ماه پس از اجرای پس آزمون) بود که 32 نفر از دانشجویان پسر و دختر رشته کتابداری به گونه غیر تصادفی به عنوان نمونه انتخاب، و به گونه تصادفی و به طور مساوی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. آموزش به کمک ابزار محقق ساخته در چهار جلسه 5/1 ساعته بر در مورد گروه تجربی اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس خودراهبری در یادگیری فیشر و همکاران بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر) با نرم افزار SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر نرم افزار مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان و مؤلفه های آن (خودمدیریتی، رغبت به یادگیری، خودکنترلی) تأثیرگذار است (05/0p<) . هم چنین، نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نیز نشان داد که اثر آموزش مبتنی بر نرم افزار مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان پایدار بوده است (05/0p<) . نتیجه گیری: ابزار محقق ساخته منطبق بر مدل بومی یادگیری الکترونیکی در افزایش نمره کل خودراهبری در یادگیری و مؤلفه های آن تأثیرگذار است.
جوانان و آموزش و پرورش
بررسی مشکلات و موانع اجرایی شاخه کار و دانش از نظر مدیران، کارشناسان و مشاوران دبیرستانهای استان اصفهان
حوزههای تخصصی: