فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
مقایسه مؤلفه های خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کم بینا و بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مؤلفه های خودکارآمدپنداری بین نوجوانان پسر کم بینا و بینا بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان کم بینا و بینای سال دوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران بود. حجم نمونه موردنظر 50 نفر (30 نفر دانش آموز پسر بینا و 20 نفر دانش آموز پسر کم بینا) بود. از روش نمونه گیری در دسترس برای دانش آموزان کم بینا و روش نمونه گیری تصادفی ساده برای دانش آموزان بینا از یک مدرسه راهنمایی هم جوار استفاده گردید. لازم به ذکر است که در این پژوهش آزمودنی ها بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و وضعیت اقتصادی- اجتماعی همتاسازی شده اند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدپنداری بندورا بود و به صورت گروهی اجرا شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون t مستقل استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در مؤلفه های ""موفقیت تحصیلی""،"" یادگیری از طریق خودنظم دهی"" ، ""فعالیت های فوق برنامه""،""برآوردن انتظارات دیگران""،""خودنظم دهی انگیزشی"" در بین دانش آموزان پسر بینا و دانش آموزان پسرکم بینا تفاوت معنی داری وجود دارد)01/0>p (. همچنین میزان خودکارآمدپنداری در مؤلفه ""استحکام خود"" بین دانش آموزان پسر کم بینا و بینا تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). بنابر نتایج حاصله، میزان خودکارآمدپنداری دانش آموزان پسر بینا نسبت به دانش آموزان پسرکم بینا بیشتر است. بنابراین پیشنهاد می شود معلمین، اولیاء و دست اندرکاران امر آموزش از طریق ارائه الگوهای رفتاری مناسب برمبنای انتقال احساس خودکارآمدپنداری در نوجوانان کم بینا عمل کنند. همچنین پیشنهاد می شود فرصت های اجتماعی کافی برای دانش آموزان کم بینا جهت افزایش توانمندی و رشد انگیزش درونی در آنها فراهم گردد.
تحول و فطرت تحولی
حوزههای تخصصی:
بررسی زیرساختهای لازم برای مراکز آموزش الکترونیکی و ارائه یک طرح عملی
حوزههای تخصصی:
بررسی و تبیین پیشایندهای رشد حرفه ای همکارانه در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه، رشد حرفه ای و ارتقاء فرهنگ همکاری از عناصر مهم در اثربخشی سازمان های آموزشی محسوب می شوند، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین پیشایندهای رشد حرفه ای همکارانه، به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی مناسب با رویکرد کیفی انجام یافت. مشارکت کنندگان با شیوه هدفمند (تعداد17 نفر) و از بین اساتید دانشگاه، کارشناسان گروه های آموزشی، مدیران آموزش و پرورش و معلمان شهر تهران تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا(کد گذاری باز، محوری و انتخابی) انجام گرفت. نتایج نشان دادند که عوامل مؤثر در رشد حرفه ای مبتنی بر همکاری معلمان شامل: عامل مدیریتی با مقوله های «دانش در زمینه کار گروهی»، «اخلاق حرفه ای»، «باوربه کار تیمی» و«حمایت و پشتیبانی»، عامل ساختاری با مقوله های «الزامات زمینه ای(تسهیل گر/ حمایتی)» و «الزامات فرآیندی ( تصمیم گیری، کنترل و روابط )»، عامل فرهنگی با مقوله های «ارزش ها و هنجارها»، «اهداف و مأموریت مشترک» و «روحیه جمع گرایی» و عامل معلمان با مقوله های «ویژگی های رفتاری و شخصیتی»، «داشتن تفکر جمعی و زمینه اجرایی آن» و «مهارت های ارتباطی» می باشد. یافته های این پژوهش اهمیت توجه به عوامل موثر در رشد حرفه ای همکارانه را در سازمان های آموزشی مورد تأکید قرار می دهد.
چگونگی کاربست قدرت در استقلال دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران: یک تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی و تحلیل ماهیت استقلال دانشگاهی در نظام های آموزش عالی، ارزیابی و تبیین رابطه میان دو نهاد دولت و دانشگاه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به میزانی که دولت بر سیاستگذاری های آموزش عالی دخالت و کنترل دارد، به همان تناسب اصل استقلال دانشگاه با چالش روبرو می شود. پژوهش حاضر با هدف فهم و تبیین چگونگی حضور و اثرگذاری نهاد قدرت بر آموزش عالی ایران انجام شده است. روش شناسی این پژوهش متاثر از رویکرد نورمن فرکلاو، «تحلیل گفتمان انتقادی» می باشد. اسناد و متون مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه متون و منابع نوشتاری و گفتاری است که پیرامون شرایط استقلال دانشگاهی در ایران و در ابعاد چهارگانه استقلال سازمانی، علمی، مالی و استخدامی مطرح هستند. با توجه به رویکرد تحلیل گفتمان، روش عملی جمع-آوری داده ها، مرور اسناد است. یافته های پژوهش نشان می دهد، نهاد دولت از طریق عوامل معتنابهی بر هر چهار نوع استقلال دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران تاثیر می گذارد. این عوامل به سه دسته «نظارتی و کنترلی»، «اداری و حقوقی»، و «مالی و آموزشی» تقسیم و طبقه بندی شده اند. با استناد به یافته های این پژوهش، مطالبه صنفی و تلاش اجتماع علمی برای غلبه بر سیاست ها و رویه های کنونی اعمال قدرت از سوی نهاد دولت بر استقلال دانشگاهی در ایران اکیداً پیشنهاد می شود. علاوه بر آن، «تعدیل نگرش های سیاسی»، «بازنگری دیدگاه سنتی و دولت گرا در حکمرانی آموزش عالی» و «تلاش برای احیای استقلال استخدامی دانشگاه ها» سه راهبرد سیاستی اصلی در احیای استقلال دانشگاهی در ایران قلمداد می شود.
بهبود رفتارهای سازشی و عزت نفس در کودکان کم توان ذهنی از طریق آموزش داستان های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش داستان های اجتماعی به شیوه ایفای نقش بر رفتارهای سازشی و عزت نفس کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بوده است. روش پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون باگروه کنترل اجرا گردید. جامعه ی مورد مطالعه، تمامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس شهرستان لردگان در سال تحصیلی 97-96را در برداشته و نمونه آماری شامل 30 دانش آموز بود. همچنین برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری چند مرحله ای و تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: پرسشنامه رفتارسازشی وایلند، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و داستان های اجتماعی محقق ساخته می باشد. داده های عددی با استفاده ازتحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل گردیده و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تحلیل کوواریانس در متغیر عزت نفس (001/0 >p) معنی دار بوده و تحلیل کواریانس در متغییر رفتار سازشی ( 001/0 >p) نیز معنادار بوده است. همچنین تفاوت بین عملکرد دانش آموزان کم توان ذهنی در دو گروه آزمایش و کنترل در تمام خرده مهارت های رفتار سازشی (اجتماعی بودن – ارتباط – جابه جایی وحرکت مسائل شغلی – خودرهبری – خودیاری در پوشیدن – خودیاری در خوردن – خودیاری عمومی) معنادار بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که شرکت دانش آموزان جامعه هدف درجلسات آموزشی داستان های اجتماعی، میزان عزت نفس آنان را افزایش و مشکلات سازشی آنان را کاهش می دهد.
طراحی نرم آفزار آموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر مهارت های زبان بیانی، درکی وگفتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف : هدف از پژوهش حاضر ، طراحی نرم افزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثر بخشی آن بر مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری در دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است.20 دانش آموز آهسته گام با نشانگان داون به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.اجرای تست هوشی وکسلر و آزمون TOLD و آزمون درک واژگان تصویری پی بادی بر دانش آموزان در پیش آزمون و اجرای آزمون TOLD در پس آزمون و یک ماه ونیم بعد در مرحله پیگیری صورت گرفت. یافته ها با روش تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها:یافته ها درباره مهارت های زبان بیانی، درکی و زبان گفتاری تفاوت معنی داری را بین میانگین گروه های آزمایش وکنترل، با برتری نمرات گروه آزمایش نشان داد و این تفاوت در مرحله پیگیری پایدار ماند. نتیجه گیری: نرم آفزار آموزش خواندن کاربردی خانواده محور برافزایش مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون مؤثر بود و این اثر پایدار ماند.توجه به آموزش توسط فناوری های نوین در قالب نرم آفزارهابرای کودک با نشانگان داون به ویژه با تکیه مشارکت خانواده ضروری به نظر می رسد . نرم آفزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور می تواندبرای کودک ،خانواده ها و مربیان در جهت آموزش مورد استفاده قرار گیرد.
برنامه های قبل و بعد از مدرسه برای کودکان با نیازهای ویژه
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۹۳
حوزههای تخصصی:
یک درس فارسی برای سال دوم
حوزههای تخصصی:
میان دبستان و دبیرستان
حوزههای تخصصی:
نقش خودتعیین گری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس متوسطه تهران: نقش میانجی درگیری تحصیلی و نگرش به یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد تحصیلی در هر جامعه نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف یابی و توجه به رفع نیازهای فردی است از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودتعیین گری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری درگیری تحصیلی و نگرش به یادگیری الکترونیکی بود. طرح پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. از کلیه نوجوانان 12 تا 14 ساله مدارس دولتی و غیرانتفاعی شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 تعداد 300 نفر (150 دختر و 150 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های خودتعیین گری لاگاردیا و همکاران، درگیری تحصیلی فردریکز و مک کلوسکی و نگرش به یادگیری الکترونیکی پیلی و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد که خودتعیین گری، درگیری تحصیلی و نگرش به یادگیری الکترونیکی با عملکرد تحصیلی رابطه معنی داری دارند. همچنین نتایج مدل نشان داد که خودتعیین گری (81/0)، درگیری تحصیلی (31/0) و نگرش به یادگیری الکترونیکی (22/0) اثر مستقیمی بر عملکرد تحصیلی دارند. افزون بر آن خودتعیین گری به واسطه درگیری تحصیلی و نگرش به یادگیری الکترونیکی بر عملکرد تحصیلی (45/0) اثر غیرمستقیمی داشته است. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است متغیرهای خودتعیین گری، درگیری تحصیلی و نگرش به یادگیری الکترونیکی می توانند اثر مثبت و معنی داری بر عملکرد تحصیلی داشته باشند و از آنها جهت تقویت عملکرد تحصیلی دانش آموزان بهره برد.
رابطه ی توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان به تعداد 1745 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه آماری312 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه استاندارد EFQM(2010) با 25 پرسش و ضریب پایایی 93/0 و پرسشنامه ی محقق ساخته چابکی سازمانی بر اساس نظریه ژانگ و شریفی (2000) با 25 پرسش و ضریب پایایی92/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی چندگانه و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج نشان داد بین توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی و ابعاد آن رابطه معنی دار وجود دارد و بهترین پیش بینی کننده قابلیت های چابکی سازمانی به ترتیب کارکنان، فرایندها، محصولات و خدمات، رهبری، شرکاء و منابع و استراتژی می باشد.
تصمیمگیری مبتنی بر پژوهش
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط همبستگی و سهم تبیینی فلسفه های آموزشی با ابعاد باورهای نظارتی مدیران مدارس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روابط همبستگی و سهم تبیینی فلسفههای آموزشی مدیران مدارس شهر تهران با ابعاد باورهای نظارتی آنان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بر این اساس، نمونه ای شامل 327 نفر از مدیران مدارس دولتی در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و « فلسفه آموزشی » ؛ متوسطه، مورد بررسی قرار گرفتند. بمنظور گردآوری داده ها از دو مقیاس گلیک من و تاماشیرو ( 1981 )، استفاده شد. « سنجش باورهای نظارتی مدیران » پاتریشیا ( 1972 ) و در تجزیه و تحلیل داده ها افزون بر میانگین، انحراف معیار و انواع جداول و نمودارها، از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین انواع فلسف ههای آموزشی مدیران؛ پیشرفت گرایی، پایدار گرایی، بنیادگرایی و وجود گرایی با ابعاد باور نظارتی؛ مستقیم، مشارکتی و غیر مستقیم مدیران، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، بررسی نتایج بدست آمده از تحلیل داده های مربوط به تعیین سهم نسبی هر یک از انواع فلسف ههای آموزشی مدیران (پیشرفت گرایی، پایدار گرایی، بنیاد گرایی و ، 35/ وجودگرایی) در پیش بینی باورهای نظارتی؛ مسقیم، مشارکتی و غیر مستقیم به ترتیب: 3 36 درصد از واریانس باور نظارتی مربوطه را تبیین می نمایند. / 40/2 و
ارزش های فردی و تناسب فرد- سازمان در اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه قم
حوزههای تخصصی:
امروزه نیروی انسانی منبع راهبردی سازمان بوده و یک سازمان دارای نظام ارزشی است و هر یک از نیروهای انسانی سازمان نیز دارای نظام ارزشی منحصربه فرد خود می باشد، تناسب سازمانی به باورهای ذهنی افراد در مورد میزان هماهنگی ارزشهای شخصی با فرهنگ سازمانی اشاره دارد. هدف مقاله حاضر تعیین رابطه چندگانه بین ارزشهای فردی با تناسب فرد- سازمان در دانشگاه است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش توصیفی، همبستگی چندمتغیره بود. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی و کارکنان دانشکده های دانشگاه قم و روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد بودند که روایی و پایایی آنها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات ارزشهای فردی اعضای هیات علمی از حد متوسط بالاتر و در کارکنان در حد متوسط بود، میانگین نمرات تناسب فرد- سازمان اعضای هیات علمی در حد متوسط و در کارکنان از حد متوسط پایینتر بود. از طرفی بین نمرات مولفه های ارزشهای فردی(قدرت، موفقیت، خیرخواهی، استقلال، جهان گرایی، همنوایی، لذت طلبی، برانگیختگی، سنت و امنیت) و تناسب فرد –سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و نیز بین چهار سبک ارزشی و تناسب فرد – سازمان رابطه چندگانه مثبت و معناداری وجود داشت.
گزارش: سازمان نظام روان شناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران (نخستین کنگره ملی روان شناسی و مشاوره)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر عملکرد تحصیلی و رضایت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر رویکرد آموزش ترکیبی بر عملکرد تحصیلی و رضایت دانشجویان است. روش مطالعه از نوع پژوهش های شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه و نمونة تحقیق دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه اصفهان است که در درس «تلفیق فناوری در برنامة درسی» ثبت نام کرده اند (36=n). به منظور اجرای تحقیق، دانشجویان در دو گروه هجده نفری، به دو شیوة سنتی و ترکیبی آموزش دیده اند. در گروه آزمایش، روش ترکیبی با استفاده از سامانة مدیریت یادگیری مودل اجرا شد و گروه گواه به شیوة معمول آموزش دیدند. برای سنجش عملکرد تحصیلی دو گروه، آزمون معلم ساخته ای در دو نوبتِ آغاز و پایان ترم اجرا شد. پایایی این ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ (83/0) و روایی آن از روش روایی محتوایی بررسی شد. در زمینة رضایت دانشجویان از روش تدریس و استاد، نتایج ارزشیابی استاد به کمک دفتر نظارت و ارزیابی دانشگاه از سامانة گلستان استخراج شد. پس از اطمینان از همگنی واریانس ها و نرمال بودن نمره ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش به روش ترکیبی اگرچه در عملکرد تحصیلی دانشجویان در پایان ترم تأثیر معنی داری نداشته است (05/0>P)، در میزان رضایتمندی ایشان تأثیر مثبت و معنی داری دارد. با توجه به اینکه رویکرد ترکیبی، انعطاف پذیری زیادی را در مواردی مانند دسترسی به منابع، ارتباطات میان استاد و شاگرد، انجام و ارائة تکالیف برای دانشجویان به همراه دارد، رضایت بیشتر آنها از روش آموزش را هم باعث می شود. بنابراین به استادان توصیه می شود از ظرفیت های این رویکرد آموزشی برای تدارک تجربه های یاددهی- یادگیری مطلوب تر به خوبی استفاده کنند.