فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۸۱ تا ۶٬۰۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
70 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با نگاه ارزشیابانه فردی از تلفیق هنر با آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ نوع پژوهش از نوع توسعه ای است. چون هدف، ارائه یک برنامه درسی با الگویی جدید است به روش توصیفی/ تحلیلی و مبتنی بر "پژوهش ارزشیابانه فردی" با رویکرد استنتاجی انجام گرفته است. مطابق روش شناسی، ابزارهای مورد مطالعه مقالات، متون برنامه درسی و سایت محور مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد برنامه درسی تلفیقی، برنامه ای است که در آن هماهنگی بین دروس حاکم است و از انسجام و وحدت خاصی برخوردار است که منجر به یادگیری همه جانبه در دانش آموزان می شود. از آنجاکه، هنر یکی از دروس مورد علاقه دانش آموزان دوره ابتدایی است، مطابق پیشینه پژوهش و به منظور تقویت شناخت بهتر دانش آموزان از محیط پیرامون خود و نقش مهمی که در فرایند آموزش علوم تجربی دارد، محور تلفیق درس هنر قرار گرفت. در نتیجه، به جهت اینکه علوم تجربی حاوی مطالب مهم و قابل توجهی است و اغلب مواقع دانش آموزان از درک آن ناتوان هستند ودر مقابل درس هنرکه یکی از دروس ارزشمند پایه ابتدایی است و اغلب دانش آموزان خواهان آن هستند؛ این درس می تواند نقش چشمگیری در فراگیری مطالب مهم و دشوار علوم تجربی داشته باشد. با این وصف، تلفیق هنر با آموزش علوم تجربی در مدارس دوره ابتدایی مطلوب به نظر می رسد.
رابطه ی بین سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه بین سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری مدارس متوسطه شهر شیراز بوده است. نوع تحقیق کاربردی و از حیث روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق مدیران متوسطه، شامل مدیران مدارس(دخترانه-پسرانه) و (دولتی-غیرانتفاعی) نواحی چهارگانه ی شهر شیراز که تعداد 310 نفر در سال تحصیلی 90-89 بوده اند، درنظر گرفته شده است. تعداد 175نفر نمونه با استفاده از جدول مورگان با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه شامل پرسشنامه ی سلامت سازمانی با 44 سوال و پرسشنامه ی مدیریت مدرسه محوری با 42 سوال است. پایایی پرسشنامه ی سلامت سازمانی از طریق آزمون آلفای کرونباخ در سطح 84/0 و پرسشنامه ی مدیریت مدرسه محوری در سطح 85/0 محاسبه شده است. اطلاعات حاصل با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی نظیر آزمون همبستگی پیرسون، آزمون پارامتری t (دو نمونه ای) و برای آزمون نرمال بودن داده ها از نمودار احتمال نرمال و آزمون نرمال بودن اندرسن- دارلینگ تجزیه و تحلیل شد، نتایج به دست آمده نشان داد: 1) بین تمامی ابعاد سلامت سازمانی(یگانگی نهادی، مراعات، ساخت دهی، حمایت منابع و نفوذ مدیر، روحیه و تاکید علمی) با استقرار مدیریت مدرسه محوری رابطه وجود دارد. 2) بین میزان سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری در مدارس متوسطه ی دولتی و غیرانتفاعی شهر شیراز، تفاوت معناداری وجود دارد 3) بین میزان سلامت سازمانی با استقرار مدیریت مدرسه محوری در مدارس متوسطه ی دخترانه و پسرانه شهر شیراز تفاوت معناداری وجود ندارد. 4) بین سلامت سازمانی(سطح نهادی، اداری و فنی) مدارس متوسطه شهر شیراز با استقرار مدیریت مدرسه محوری رابطه وجود دارد که این رابطه در سطح نهادی کم و در دو سطح اداری و فنی قوی می باشد. 5) بیشترین ارتباط با متغیر استقرار مدیریت مدرسه محوری را گویه ی ساخت دهی از سطح اداری سلامت سازمانی و کمترین ارتباط را میزان یگانگی نهادی از سطح نهادی سلامت سازمانی دارد.
مقایسه اثربخشی رویکرد راه حل- مدار با استراتژیک به شیوه گروهی بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان دوره راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش،1 مقایسه اثربخشی مداخله آموزشی رویکرد راه حل -مدار با رویکرد استراتژیک بر میزان خودکارآمدی نوجوانان بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه بوده است. جامعه آماری همه دانش آموزان پایه سوم راهنمایی مدرسه «ضیایی» ناحیه پنج آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه پژوهش 45نفر از دانش آموزان بودند که به صورت هدفمند از میان120 دانش آموزان پایه سوم انتخاب شدند. آنان در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل با حجم مساوی به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. گروه های آزمایشی به صورت هفته ای دو جلسه و به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس خودکارآمدی بندورا بود. ضریب پایایی برای کل پرسشنامه خودکارآمدی با روش ضرایب آلفای کرونباخ 87/0 است. تعیین ضریب روایی از همبستگی میان خرده مقیاس های پرسشنامه خودکارآمدی با یکدیگر و با نمره کل پرسشنامه، بین 41/0 تا 83/0 متغیر است و خرده مقیاسهای این پرسشنامه با یکدیگر و با نمره کل، همبستگی معنا دار داشته اند (01/0p< ). داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که هر دو روش مداخله در افزایش میزان خودکارآمدی مؤثرند. همچنین، میانگین نمره گروه استراتژیک در متغیرهای خودکارآمدی و مؤلفه های آن بیش از گروه راه حل-مدار است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که مداخله رویکرد راه حل-محور و رویکرد استراتژیک می تواند میزان خودکارآمدی نوجوانان را افزایش دهد.
مبانی پژوهش دانش آموزی: پژوهش و کتاب خانه با هم نسبت فامیلی دارند!
حوزههای تخصصی:
بهبود وضع دانشگاههای کشور بطور عموم
منبع:
وحید مرداد ۱۳۴۴ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
مقایسه تأثیر یادگیری ترکیبی خطی و غیرخطی بر پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسة تأثیر یادگیری ترکیبی خطی و غیرخطی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. بدین منظور 50 نفر از دانش آموزان پسر پایة هفتم دورة اول متوسطة شهر اندیمشک با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (خطی و غیرخطی) قرار گرفتند. آموزش به شکل ترکیبی از آموزش حضوری (تدریس معلم در کلاس درس) و یادگیری از طریق محیط یادگیری برخط، به مدت 7 جلسة 90 دقیقه ای ارائه شد. یکی از گروه ها روش ترکیبی را به صورت خطی و دیگری روش غیرخطی را آموزش دیدند. ابزار اندازه گیری، آزمون محقق ساختة سنجش میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی شامل 30 سؤال چهار گزینه ای و پرسشنامة راهبردهای یادگیری خودتنظیمی شامل 22 سؤال بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. پایایی آزمون محقق ساخته به روش باز آزمایی (75/.) و پایایی پرسشنامة راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از طریق آلفای کرونباخ (78/.) محاسبه شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، گروه یادگیری ترکیبی خطی در مقایسه با گروه یادگیری ترکیبی غیرخطی پیشرفت تحصیلی بیشتری در درس علوم تجربی دارند. همچنین با کنترل راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باز هم تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده می شود. در مجموع گروهی که به شیوة یادگیری ترکیبی خطی آموزش دیده بودند، در درس علوم تجربی عملکرد بهتری داشته اند.
شباهت ها و تفاوت های نظریه های یادگیری رفتارگرایی، شناخت گرایی و برساخت گرایی از دیدگاه شانک
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
35 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی شباهت ها و تفاوت های سه رویکرد رفتارگرایی، شناخت گرایی، و برساخت گرایی از دیدگاه شانک است. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیلی و کیفی است. ارتباط بین طرح درس و نظریه های یادگیری همیشه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله سه نظریه رفتارگرایی، شناخت گرایی و برساخت گرایی از دیدگاه شانک مورد بررسی قرار گرفته است و کاربرد هر نظریه در آموزش علوم با ذکر نمونه طرح درس بیان شده است. روش گردآوری اطلاعات، تحلیل اسنادی بوده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که هر نظریه از دیدگاه خاصی به تبیین و توصیف یادگیری پرداخته است و در توصیف و عوامل مؤثر بر یادگیری اشتراکات زیادی دارند؛ ولی میزان تأکید و توجه آن ها متفاوت است. به عنوان مثال هر سه رویکرد به دانش پیشین به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری تأکید می کنند؛ ولی نظریه برساخت گرایی، توجه بیشتری نسبت به دانش پیشین دارد. معلم باید با توجه به نوع محتوایی که تدریس می کند از این نظریه ها استفاده کند به عنوان مثال تدریس رویکرد رفتارگرایی برای موضوعی که دانش آموز هیچ آشنایی قبلی از آن ندارد مناسب است و برای تدریس دروسی مانند ریاضیات و فیزیک دو رویکرد دیگر مناسب است.
آموزش: مامان منو تنها نذار
حوزههای تخصصی:
آموزشی، کمک آموزشی یا مفهومی؟
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسأله دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
1 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله دانش آموزان، انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های غیرانتفاعی استان قم در سال تحصیلی 94-93 بودند. نمونه آماری از بین مدارس در دسترس انتخاب شد، سپس دو کلاس به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب شدند. آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی اینترنتی در هفت جلسه به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که این آموزش ها به دانش آموزان گروه گواه داده نشد. در این پژوهش از پرسشنامه سواد اطلاعاتی اینترنتی داورپناه و سیامک (1388) و پرسشنامه مهارت حل مسئله هپنر و پترسن (1982) استفاده شد. نتایج به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تحلیل واریانس مختلط بین-درون آزمودنی ها، یا همان طرح آنوای دوتکه مورد مقایسه و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد ، آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی در افزایش توانایی دانش آموزان در به کارگیری مهارت سواد اطلاعاتی اینترنتی اثربخش بوده است. علاوه بر این که نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر افزایش مهارت حل مسئله دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. همچنین این آموزش بر هر سه مؤلفه مهارت حل مسئله که شامل اعتماد به حل مسئله، گرایش به فعالیت های حل مسئله و کنترل رفتار و هیجانات حین حل مسئله است، اثر مثبت داشت.
ظرفیت سازی از درون مدرسه
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و راهبردهای کمک خواهی بر سازگاری تحصیلی دختران دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۲
39 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و راهبردهای کمک خواهی بر سازگاری تحصیلی انجام شده است. روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و مرحله ی پیگیری یک ماهه بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان پایه اول دبیرستان های دولتی دخترانه ناحیه 4 آموزش وپرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود. 60 دانش آموز با داشتن ملاک های ورود مشخص و به تصادف در 3 گروه 20 نفره (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. دو گروه آزمایش به ترتیب آموزش راهبردهای مقابله با استرس و راهبردهای کمک خواهی را هرکدام در ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند، اما گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس سازگاری تحصیلی بیرز و گوسنز (2002) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره درون گروهی-بین گروهی استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش راهبردهای مقابله با استرس و راهبردهای کمک خواهی به صورت معناداری باعث افزایش سازگاری تحصیلی می شود، اما این دو روش نسبت به یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. همچنین اثرات آموزش راهبردهای مقابله با استرس و کمک خواهی بر رضایت تحصیلی ماندگار بود. پیشنهاد می شود که روان شناسان و مشاوران از برنامه آموزش راهبردهای مقابله با استرس و کمک خواهی برای افزایش سازگاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی استفاده کنند.
مروری بر علل تأسیس، چگونگی شکل گیری و تأثیرات مدرسه دارالفنون در جامعه ایران عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
253 - 274
حوزههای تخصصی:
با وقوع جنگ میان ایران و روس در دوره ی فتحعلی شاه و شکست های متعدد دربار قاجار، سؤالاتی در ذهن سیاستگران، دولتمردان و نخبگان عرصه ی فرهنگ به وجود آمد که به دنبال یافتن پاسخ برای علت شکست ها برآمدند. عباس میرزا و قائم مقام وزیر با تدبیر او پیش و بیش از دیگران به این امر اهتمام ورزیدند. تلاش های آنها منجر به فرآیند اعزام محصل به فرنگ شد. عدم توفیق ایرانیان در کسب نتایج مورد نظر از اعزام دانشجو، صدراعظم بعدی ایران امیرکبیر را وادار به اتخاذ رویکردی دیگر در همین زمینه کرد. وی در پی یافتن پاسخ شکست ها و عقب ماندگی ایران به این نتیجه رسید که تأسیس دارالفنون در ایران را جایگزین اعزام محصل به فرنگ و یا تلاش های مشابه دیگر نماید. امیر به این نتیجه رسیده بود که علل عقب ماندگی و ناکامی ایران نسبت به اروپا، ضعف بنیه صنعتی نظامی و علوم و فنون در ایران است.
ارزشیابی برنامه درسی علوم تجربی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتنی بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
13 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی وضعیت موجود برنامه درسی علوم تجربی پایه های چهارم ، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس اسناد بالادستی صورت پذیرفته است. روش تحقیق، ترکیبی و اکتشافی متوالی است. نمونه کیفی پژوهش در بخش اسناد شامل کلیه اسناد بالادستیِ آموزش و پرورش درباره درس علوم تجربی ابتدایی بود و در بخش افراد شامل کلیه متخصصان حوزه محتوا و آموزش علوم تجربی و کارشناسان خبره مطلع از اسناد بالادستی؛ نمونه کمی نیز شامل کلیه اعضای گروه های آموزشی معلمان علوم تجربی دوره ابتدایی در سطح مناطق شهر تهران بود. در بخش تحلیل اسناد، ملاک ها و مؤلفه هایی که برنامه و کتاب های درسی علوم تجربی ابتدایی بر اساس آن ها طراحی و تدوین شده است شناسایی و دسته بندی گردید و پنج مقوله توجه به الگوی هدف گذاری مبتنی بر شایستگی های پایه، توجه به سوادعلمی فناورانه، توجه به رویکرد زمینه محور، توجه به اصل نقش فعال یادگیرنده، توجه به اصل اعتبار و نقش مرجعیت معلم در برنامه درسی علوم تجربی به صورت هدف مند انتخاب شد و به منظور شناسایی زیر مقوله های مربوط به هریک از مقوله های به دست آمده از اسناد بالادستی، با گروه ها و کارشناسان عضو شورای برنامه ریزی درسی مربوط، متخصصان حوزه محتوایی در آموزش علوم تجربی دوره دوم، متخصصان و دست اندرکاران مرتبط با طراحی و تدوین سند برنامه درسی ملی مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد و فرم های تحلیل محتوا و پرسش نامه تدوین گردید. جهت تعیین روایی از روش های تعیین قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال و قابلیت تأیید، و پایایی فرم های تحلیل محتوا به روش ویلیام اسکات[1] مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که کم ترین توجه برنامه درسی علوم تجربی به سواد فناورانه و بیش ترین توجه به اصل شایستگی های پایه می باشد و محتوای این برنامه درسی در برخی از زیرمقوله ها از جمله، توجه به تفکرانتقادی، کارآفرینی، نقش تولید دانش، خودارزشیابی و نقادی و تفکر منطقی نیاز به بازنگری و توجه بیش تری دارند
مبارزه چین با بیسوادی
حوزههای تخصصی:
روان درمانی کودک و نوجوان: موردپژوهی
حوزههای تخصصی:
نقش انجمن های همکاری خانه و مدرسه در نظام آموزشی مدرسه
منبع:
پیوند ۱۳۵۸ شماره ۱
حوزههای تخصصی: